
ایران شناسی بدون دروغ
ایران شناسی بدون دروغ
ایران شناسی بدون دروغ
علم مطالعه و شناسایی قارچها را قارچ شناسی یا Mycology می نامند. پایه گذار علم قارچ شناسی، میشلی Micheli است. قارچ ها موجوداتی یوکاریوت می باشند که در سلسله ای مجزا به نام Fungi قرار داشته و مهمترین عوامل بیماریزا در گیاهان میباشند. سابقاً قارچها در سلسله گیاهان مورد مطالعه قرار می گرفتند، ولی مطالعات اخیر آنها را به جانوران نزدیکتر میداند. این موجودات معمولاً میکروسکوپی بوده و بیشتر آنها ساپروفیت (گندروی) می باشند و روی مواد مرده به سربرده و آنها را مورد تجزیه قرار میدهند. از000، 100 گونه شناخته شده قارچی، بیش از 8000 گونه قارچ در گیاهان تولید بیماری میکند. هر یک از گونه های قارچی ممکن است به یک یا چند گونه گیاهی حمله کند. قارچها ممکن است انگل اجباری (زنده خوار = Biotroph) و یا انگل اختیاری باشند.
ویژگی های عمومی قارچ ها:
ارائه تعریفی جامع برای قارچها به دلیل تنوع فوقالعاده آنها بسیار مشکل است. با این وجود، صفاتی در بین قارچها عمومیت دارد :
1 – این موجودات فاقد اندام های گیاهی و کلروفیل بوده و معمولاً اسپور یا هاگ تولید می کنند.
2 – قارچ ها هتروتروف بوده و تغذیه آنها معمولاً بطریقه جذب مواد انجام می گیرد.
3 – اندام رویشی قارچ ها معمولاً رشته هایی به نام هیف می باشد.
4 – دیواره سلولی در قارچها موجود بوده و معمولاً از جنس کیتین و گاه سلولز می باشند.
5 – این موجودات دارای هسته واقعی (یوکاریوت) می باشند
6 – دارای تولید مثل غیر جنسی یا جنسی و یا هر دو می باشند.
7 – قارچها معمولاً ثابت اند ولی در برخی گروه ها اسپورهای تاژکدار (زئوسپور) دارند که متحرک میباشند.
اهمیت، کاربرد و استفاده از قارچ ها :
1 – مسؤول تجزیه مواد آلی و بازگرداندن عناصر به طبیعت
2 – همزیست ریشه برخی از گیاهان و افزایش دادن جذب آب و املاح بویژه فسفر در برخی گیاهان
3 – تولید برخی از آنتی بیوتیک های مهم
4 – اهمیت در صنایع تخمیری مثل نان، نوشابه های الکلی، انواع سس و صنعت پنیر سازی و صتعت تولید کاغذ
5 – تولید انبوه برخی آنزیم های تجزیه کننده مواد صنعتی
6 – تولید انبوه برخی تنظیم کننده ها ی رشد گیاهی
7 – استفاده در کنترل بیولوژیکی طبیعی و مصنوعی حشرات و سایر قارچ ها و انگلهای گیاهی
8 – عامل بیماریها و مسمومیت های متعدد انسانی، حیوانی و گیاهی (در مزرعه و در انبار)
9 – منبع پروتئینی مناسب
10 – استفاده در مطالعات علمی
11 – همزیستی با جلبک و تولید گلسنگ و دخالت در خاکسازی
12 – و .........
ساختار رویشی قارچ ها Thallus
قارچ ها دارای سه نوع اندام رویشی می باشند:
1 – برخی قارچها مثل مخمرها تک سلولی می باشند و بنابراین کل ساختمان رویشی قارچ فقط یک سلول است. تکثیر این سلولها از طریق تقسیم دوتائی و یا جوانه زدن صورت می گیرد.
2 – پلاسمودیوم : در برخی از قارچها از جمله کپکهای مخاطیSlimy mold و اعضای راستهPlasmodiophorales اندام رویشی قارچ توده پروتوپلاسمی است که دیواره سلولها از بین رفته و هسته های متعددی را شامل می شود.
3 – اکثر قارچ ها اندام های رویشی رشته ای به نام هیف Hyphae یا ریسه تولید میکنند. هیف ها رشته های ظریف با یا بدون دیواره عرضی (Septum) می باشند. هیف های واجد دیواره عرضی را Septate و هیف های بدون دیواره عرضی را هیف های سنوسیتیک Cenocytic می نامند. معمولاً در هر سلول قارچی چند و گاه یک هسته دیده می شود. هر تکه از هیف واجد قدرت رشد است و معمولاً از انتها رشد می کند. میسلیوم Mycelium مجموعه ای از هیفهایی است که به صورت نامنظم در هم تنیده شده اند. هیفها عمل تغذیه جذبی را انجام میدهند.
گاه آرایش منظمی از هیفها دیده میشود. بافت حاصل از منظم شدن هیفها را پلکتانشیم Plectenchymaنامیده میشود.
دو نوع پلکتانشیم در قارچ ها دیده می شود :
1 – پروزانشیم Prosynchyma در این بافت، ریسه ها از سلولهای دراز ساخته شده و بطور موازی با یکدیگر قرار می گیرند. حالت انفرادی ریسه ها در این بافت نسبتاً محفوظ است. مثل بافت استروما Stroma و ریزومورف Rhizomorph .
استروما بالشک مانند و نرم است که ممکن است فقط از بافت قارچی و یا مخلوطی از بافت قارچی و گیاه میزبان باشد. در سطح یا داخل استروما اندام زایشی جنسی و غیرجنسی بوجود می آید.
ریزومورف توده ای از هیف های منظم می باشند که بصورت رشته ای کنار هم قرار می گیرند. سلولهای بخش لایه بیرونی آن مثل اسکلروت، دارای دیواره ضخیم و تیره و لایه داخلی آن مثل استروما حالت پروزانشیمی دارد و هیف ها حالت انفردادی خود را حفظ میکنند. ریزوموف قادرست مثل ریشه از انتها رشد نماید و معمولاً در خاک تشکیل میشود ولی میتواند در چوب و درخت هم رشد نماید و نیز میتواند از گیاهی به گیاه سالم منتقل و آنرا آلوده نماید.
2 – سودوپارانشیم Pseudoparenchyma : در این بافت که بافت پارانشیم کاذب نیز نامیده می شود، سلولهای همشکل بطور فشرده کنار هم هستند. ریسه ها حالت انفرادی خود را در بافت پارانشیم کاذب از دست می دهند و دیگر به شکل ریسه نیستند (مثل اسکلروتیوم Sclerotium).
اسکلروتیوم یا اسکلروت اندامی است سفت، پایا و معمولاً تیره رنگ که به اشکال و اندازه های مختلف و در شرایط نامساعد تشکیل می شود. اسکلروت دارای 3 تا 4 لایه سلول بیرونی (rind)با دیواره ضخیم و تیره رنگ می باشد. سلولهای بخش داخلی اسکلروت ( (Medollaضخامت عادی خود را حفظ کرده و رنگ روشنی دارند. اسکلروت در شرایط مساعد فعال شده و ممکن است به میسلیوم یا استروما و یا یک اندام زایشی تبدیل شود.
هیف ها دارای ضمائمی هستند:
1 – ریزوئیدها (Rhizoid) : رشته هایی هستند با ماهیت هیفی ولی فاقد هسته که عمل جذب غذا را به عهده دارند و نیز باعث محکم شدن و استقرار بهتر قارچ در محیط می شوند. ریزوئیدها در قاعده اندام های زایشی تشکیل می شود. مثل قارچ Rhizopus.
2 – کلامیدوسپورها Chlamydospors در هیف هایی که واجد دیواره عرضی می باشند، ممکن است یک یا چند سلول در کنار و یا دور از هم در شرایط نامساعد و یا مساعد تغییراتی از لحاظ شکل و اندازه. مثل ضخیم شدن دیواره، غلیظ شدن سیتوپلاسم و نیز پیدایش برخی از رنگدانه ها و ... بروز کند. هر یک از این سلولهای تغییر یافته را کلامیدوسپور گویند که یک واحد زایشی غیر جنسی نیز محسوب می شود. مثل قارچ Fusarium .
3 - هیفوپودیوم ها (Hyphopodium) یا پاهای هیفی : ضمائم یک یا دو سلولی اند که به اشکال مختلف که باعث چسبیدن بهتر هیف به محل آلودگی می شوند و این اندام ها عمل جذب را هم انجام میدهند.
4 – هاستوریوم Hausturium و اپروسوریوم Appressorium : این ها مهمترین ضمائم هیفی به شمار می روند. هاستوریوم (مکینه) به اشکال مختلف گرد و یا منشعب و پنجه ای می باشند که عمل جذب را انجام داده و برای افزایش سطح جذب معمولاً در قارچهای انگل اجباری دیده می شوند. هاستوریوم دیواره سلولی را پاره کرده و وارد سلول شده ولی غشاء سیتوپلاسمی را فقط به داخل فشار میدهد و نیز در قارچهایی که هیف هایشان بین سلولی است، عموماً هاستوریوم بوجود می آید.
نکته : در برخی قارچ های انگل اجباری و یا دارای هیف بین سلولی، ممکن است هاستوریوم دیده نشود. مثل قارچ Taphrina
اپرسوریوم برای تسهیل نفوذ قارچ به داخل بافت گیاهی است. همه قارچ ها اپروسوریوم تولید نمی کنند. اپرسوریوم سطح تماس را بین دیواره سلول و انتهای هیف بیشتر می کند. فشاری که توسط آن سطح می آید، بیشتر از حالت عادی است. قطر هیف زیر اپرسوریوم باریک تر شده و نفوذ زیادتر می شود. این زائده هیفی را Penetration Peg (چنگک) گویند.
4 – حلقه های هیفی در قارچهای شکارگر
ساختارهای زایشی قارچ ها
تولیدمثل قارچها بیشتر با تولید اسپور انجام می گیرد. اسپور Spore واحد زایشی قارچ ها به شمار می رود و به دو شکل جنسی و غیرجنسی و به اشکال بسیار متنوع و طی مکانیسم های مختلف بوجود می آید. در تعدادی از قارچ ها اسپورها در داخل کیسهای تشکیل میشود که اسپورانژیوم Sporangium نامیده میشوند. پایه اسپورانژیوم را اسپورانژیوفور Sporangiophore گویند. در برخی از قارچ ها اسپورها دارای تاژک بوده و زئوسپور Zeospore یا پلانوسپور Planospore نامیده می شوند. اسپور بدون تاژک را Aplanospore می نامند. در برخی از قارچها اسپور را کنیدی مینامند. کنیدی ها همواره غیر جنسی هستند. کنیدی ها در انتهای کنیدیوفورها تشکیل می شوند.
روشهای تولید مثل غیرجنسی در قارچ ها
1 – قطعه قطعه شدن هیف و یا کنیدی Fragmentation
هیف ها و یا کنیدی ها قطعه قطعه شده و هر قطعه که فراگموسپور و یا آرتروسپور Artrospore نامیده می شود، به یک واحد زایشی تبدیل شده و قادر است پایه واحدی را ایجاد نماید.
2 – جوانه زدن Budding : که در قارچ های مخمر واقعی و مخمر مانند دیده می شود. مخمرهای واقعی بیماریزا نیستند. در قارچ های مخمر مانند، وقتی مرحله زندگی قارچ، تک سلولی یا غیر میسلیومی است، در سلول یک برآمدگی ایجاد شده و هسته به دو قسمت تقسیم شده و یکی از آنها به سلول جدید هدایت شده، و بلاستوسپور Blastospore را بوجود می آورد.
3 – تقسیم دوتایی Fission که درتعدادی از قارچ های مخمر واقعی دیده می شود. باکتری ها نیز به این طریق تولید مثل می کنند.
4 – اسپورزایی Sporolation که قسمت اعظم تولیدمثل غیرجنسی در قارچ ها را بخود اختصاص میدهد.
تذکر مهم : در تولید مثل غیر جنسی نتاج کاملاً مشابه والدین خواهند بود.
اندام های تولیدمثل غیرجنسی
1 – اسپورانژیوم و اسپورانژیوفور : Sporangium , Sporangiophore . این اندام ها که در قارچ های پست تر دیده می شوند اسپورانژیوم ها شامل کیسه هایی می باشند که دارای اسپورهایی با یا بدون تاژک می باشند و در انتهای ساقه هایی به نام اسپورانژیوفور دیده می شوند.
2 – اندام های تولید کنیدی
1 - کنیدی آزاد : کنیدی ممکن است بصورت آزاد و بدون واقع شدن در اندام خاصی روی کنیدیوفورها تولید شوند.
2 – پیکنیدیوم Pycnidium : اندام کروی و به رنگ های مختلف که در معمولاً بطور کامل و یا تا حدی در بافت میزبان فرورفته است. این اندام کروی دارای دهانه ایOstiole است که بطرف بیرون باز می شود. در کف این کُره، کنیدیوفرهایی قرار دارد که در انتهای آنها کنیدی ها قرار دارند.
3 – آسروول Acervulus : اندامی است بشقاب مانند که در سطح آن کنیدیوفورهای کوتاه و متراکم و مجتمع قرار گرفته اند و در روی آنها کنیدی ها قرار دارند. آسروول در بدو پیدایش در زیر اپیدرم قرار دارد که پس از بلوغ اپیدرم را پاره کرده و کنیدی ها را آزاد می کند. آسروول در بستری از استروما بوجود می آید. آسروول ها بعضاً دارای رشته های عقیمی به نام Setae می باشند.
4 – اسپرودوکیوم Sporodochuium : اندامی است نعلبکی شکل و بالشک مانند که کنیدیوفور های بلند و تاحدی متراکم در سطح اندام (بدون پاره شدن اپیدرم) همراه با کنیدی ها قرار دارند.
5 – کورمیوم یا سینما (Coremium = Synnema)
کنیدیوفورهای بلند کنار همدیگر بطور مجتمع قرار می گیرند و تفکیک آنها از هم مشکل است. دسته کنیدیوفورها در انتها باز شده و کنیدی ها در انتها شکل می گیرند.
اندام های تولید مثل جنسی
تولید مثل جنسی در قارچ ها معمولاً در هر فصل زراعی یکبار صورت می گیرد و معمولاً برای تنوع ژنتیکی و بقای قارچ انجام می شود. نامگذاری و طبقه بندی قارچ ها براساس فرم جنسی قارچها صورت می گیرد. برای تشکیل اسپور جنسی بایستی پایه نر و ماده با هم آمیزش کرده و پلاسموگامی ، کاریوگامی و میوز صورت گیرد.
1 – اُاُسپور Oospore : اسپور جنسی و پایا در قارچ های رده اُاُمیست است که شاید در خاک، سطح یا داخل گیاهان و در بقایای گیاهان تولید می شود.
اندام های جنسی نر و ماده را در قارچ ها کلاً گامتانژیوم Gametangium گویند.
در اُاُمیست ها گامتانژیوم نر را آنتریدیوم Anthridium و گامتانژیوم ماده را اُاُگونیوم Oogonium گویند. ایندو گامتانژ از لحاظ شکل و اندازه با هم متفاوتند و از اینرو به آنها هتروگامتانژیوم یا آنیزوگامتانژیومHeterogametangium = Anisogametangium گویند.
تماس دو گامتانژ و انجام عمل لقاح تولید ااسپور را بدنبال دارد. هسته های گامتانژ نر وارد گامتانژ ماده می گردد.
2 – زیگوسپورها Zygospors : اسپور جنسی و پایا در قارچ های رده زیگومیست است که داخل کیسه ای بنام زیگوسپورانژیوم بوجود می آید. گامتانژهای نر و ماده با هم مشابه می باشند ایزوگامتانژیوم Isogametangium, نام دارند.
3 – آسکوسپور : اسپور جنسی در قارچ های رده آسکومیست است که معمولاً به تعداد 8 عدد در داخل کیسه ای به نام آسک قرار دارد. در اینجا آنتریدیوم و آسکوگونیوم به ترتیب گامتانژ نر و ماده اند که متفاوت از هم بوده و عمل آمیزش را انجام میدهند.
اندام های آسکزا :
1 – آسک آزاد : آسک ها ممکن است به صورت آزاد و بدون قرار گرفتن در اندام خاصی تشکیل می شوند. آسک ها بصورت منظم و ردیفی در کنار هم و روی سطح میزبان قرار می گیرند که این لایه منظم را لایه هیمنیوم Hymenium گویند. مثال : قارچ Taphrina
2 – آسکوکارپ Ascocarp : اندامی است که از هیف های هاپلوئید (n) تشکیل شده است و در داخل و یا سطح آن آسکها قرار می گیرند. دو نوع آسکوکارپ وجود دارد :
1 – آسکوکارپ حقیقی، که پس از آغاز تولید مثل جنسی از پایه آسکوگونیوم منشاء گرفته و در اثر تندیده شدن هیف های هاپلوئید حاصل، تشکیل می شود. آسکوکارپ های حقیقی دارای دیواره مخصوص و مشخصی می باشند که پریدیوم Peridium نامیده می شوند.
2 – آسکوکارپ کاذب، که از هیف های رویشی معمولی که یک استروما را تشکیل می دهند بوجود می آید. داخل این استروما که به شکل یک حفره می باشد، آسکوگونیوم و آنتریدیوم تشکیل شده و لقاح صورت می گیرد و آسک بوجود می آید. پس آسکوکارپ کاذب پریدیوم ندارد و دربرگیرنده آسک ها، استروما یا بقایای آن می باشد.
کلیستوتسیوم Cleistothecium : این نوع آسکوکارپ، اندامی است معمولاً بسته و گرد که در داخل آن آسکها تشکیل می شوند. آسکها فاقد لایه هیمنیوم بوده و دیواره آنها ناپایدار و ژله ای است. در بین آسک ها رشته های عقیم (پارافیز) وجود ندارد. کلیستوتیس ها معمولاً در اطراف خود دارای زائده های هیفی به نام فولکر یا اپندیج Fulcre = Appendage می باشند.
پریتسیوم Perithecium : این نوع آسکوکارپ، اندامی است کروی یا کوزه ای شکل که در داخل آن آسکهایی با لایه هیمنیوم بوجود می آید.. آسک ها پایدار بوده و گاه ناپایدارند، دارای پارافیز و گاه فاقد آن و دهانه آسکوکارپ اکثراً باز است. ممکن است در دهانه پریتسیوم رشته های عقیم دیگری حضور داشته باشند که به آنها پریفیز Periphyse میگویند.
آپوتسیوم Apothecium : این نوع آسکوکارپ، اندامی است بشقابی شکل و یا بسته (که بعداً باز شده و بشقابی می شود) دارای پایه یا بدون پایه، سطح زمین یا داخل خاک که در سطح آن، مجموعه ای از آسکها با لایه هیمنیوم و با پارافیز در بین آسکها تشکیل می شود.
آسکوما یا آسکوستروما یا پریتس کاذب Ascostroma :
اندامی است کوزه ای و گرد که به لحاظ شباهت ظاهری به آن پریتس کاذب نیز می گویند. آسکها در حفره استرومایی بوجود آمده و پریدیوم وجود ندارد (آسکوکارپ کاذب).
4 – بازیدیوسپور : اسپور جنسی در قارچ های بازیدیومیست را بازیدیوم گویند که معمولاً به تعداد 4 عدد برروی اندامی معمولاً گرزی شکل بنام بازیدیوم تشکیل می شوند. بازیدیوم ها در داخل و یا سطح اندام باردهی بنام بازیدیوکارپ قرار می گیرند. لایه منظم بازیدیوم ها نیز هیمنیوم نامیده می شود. بازیدیوکارپ همان بخش کلاهک قارچهای چتری است.
رده بندی قارچ ها
سلسله قارچها (Fungi) سابقاً به سه شاخه زیر تقسیم بندی می شدند :
1 – شاخه Gymnomycota
2 – شاخه Mastigomycota
3 – شاخه Amastigomycota
در حال حاضر براساس طبقه بندی ارائه شده توسط آلکسوپولوس و همکاران در سال 1995 تغییراتی در این طبقه بندی صورت گرفته است که به مرور بدانها اشاره خواهد شد.
1 – شاخه Gymnomycota
قارچهای متعلق به این شاخه را قارچ های آغازین و نیز کپک های مخاطی Silmy mold می نامند. سلولهای بخش رویشی در آنها فاقد دیواره سلولی بوده و از نوع پلاسمودیوم است. تغذیه این گروه از موجودات از طریق بلع (فاگوسیتوز) صورت می گیرد. این موجودات بر اساس رده بندی جدید از سلسله قارچها خارج و به سلسله جانوران (پروتوزوآ یا جانوران تک سلولی) منتقل شده اند. این موجودات از نظر بیماریزایی در گیاهان اهمیت اندکی داشته و فقط برخی از جنس ها مثل Fuligo ، Mucilago و Physarum سبب بوجود آمدن کپک های مخاطی روی گیاهان قد کوتاه مثل علف چمن، توت فرنگی، سبزیجات و گیاهان زینتی کوتاه قد می شوند.
2 – شاخه Mastigomycota
قارچهای این شاخه دارای زئوسپور (اسپورهای تاژکدار) بوده و تغذیه آنها از طریق جذب انجام می شود.
این شاخه به دو زیر شاخه تقسیم بندی می شود:
الف – زیر شاخه Haplomastigomycotina
در این موجودات بخش اعظمی از چرخه زندگی در حالت n کروموزومی است و تنها دوره کوتاهی از زندگی، قارچ در حالت دیپلوئید قرار دارد. این زیر شاخه به سه رده تقسیم بندی می شود :
1 – رده Plasmodiophoromycetes
قارچ های این رده به کپک های درون زی مخاطی Endoparasitic slime mold معروف بوده و از لحاظ بیماریزایی در گیاهان بسیار با اهمیت می باشند. براساس رده بندی جدید جایگاه دقیقی برای قارچ های این رده مشخص نشده و آنها را بطور احتمالی به پروتوزوآ منسوب می کنند.
از قارچ های مهم این رده می توان به موارد زیر اشاره نمود :
1 – Plasmodiophora brassicae عامل ریشه گرزی چلیپائیان که به بیماری فتق کلم نیز معروف است.
2 – Spongospora subterranean : عامل اسکب پودری سیب زمینی سفید که علاوه بر بیماریزایی مستقیم، باعث انتقال ویروس Potato Map Top virus می شود.
3 – Polymyxa graminis : که بر روی ریشه گندم و سایر غلات بیماریزا بوده و همچنین برخی ویروس های خطرناک نظیر Wheat Soil-born Musaic Virus ، Barley Yellow Musaic Virus و Wheat Spindle Streak Virus می گردد.
4 – Polymyxa betea : که انگل ریشه چغندر است و باعث انتقال ویروس مخرب Beet Necrotic Yellow Vein Virus عامل بیماری رایزومونیای چغندرقند می گردد.
2 – رده Chytridiomycetes
قارچ های این رده بر اساس رده بندی جدید، هنوز هم به سلسله قارچ ها متعلق بوده و تنها یک سطح رده بندی ارتقاء یافته و در سطح شاخه Chytridiomycota مورد بحث قرار می گیرند. در این رده زئوسپورها دارای یک تاژک شلاقی در قسمت عقب می باشند.
از مهم ترین قارچ های بیماریزای گیاه در این رده می توان به موارد زیر اشاره نمود :
1 – Synchytrium endobioticum عامل زگیل (Wart) سیب زمینی
2 – Olpidium brassica عامل بیماری تورم رگبرگ کاهو و مرگ گیاهچه کلم و توتون
3 – Urophlyctis alfalfa عامل زگیل قهوه ای طوقه یونجه
4 – Urophlyctis betae عامل زگیل طوقه چغندر قند
5 - Physoderma maydis عامل لکه قهوه ای ذرت
2 – رده Hyphochytridiomycetes
این رده از قارچ ها دارای زئوسپورهایی می باشند که در بخش جلویی خود دارای یک تاژک پرمانند می باشند. این قارچ ها معمولاً آبزی بوده و به صورت ساپروفیت و یا انگل جانداران آبزی به سر می برند. این رده از لحاظ بیماریزایی روی گیاهان از اهمیت چندانی برخوردار نمی باشد و در حال حاضر از سلسله قارچ ها خارج و به سلسله جدیدی به نام Steramenopila یا Chromista انتقال یافته است.
ب – زیر شاخه Diplomastigomycotina
در این موجودات بخش اعظمی از چرخه زندگی در حالت 2n کروموزومی است و تنها دوره کوتاهی از زندگی، قارچ در حالت هاپلوئید قرار دارد. این زیر شاخه تنها شامل یک رده می باشد :
- رده Oomycetes
اعضای این رده دارای دو نوع تاژک شلاقی و پرمانند می باشند که هر دو تاژک در یک زئوسپور در کنار هم حضوردارند. همچنین دیواره سلولی از سلولز و گلوکان تشکیل شده و کیتین در بسیاری از گونه ها در دیواره حضور ندارد. این رده به لحاظ زیست در محیط های مرطوب به کپک های آبی Water molds معروف می باشند.
اعضای این رده از لحاظ بیماری زایی در گیاهان (عوامل گیاهچه میری ها، سفیدکهای داخلی و زنگ سفید و ..... ) بسیار حائز اهمیت می باشند. سالها این موجودات تحت سلسله قارچ ها مورد بحث قرار می گرفتند. اخیراً این موجودات از سلسله قارچ ها خارج شده و در سلسله مجزایی به نام سلسله Steramenopila یا Chromista مورد بحث قرار می گیرند. گاه آنها را به نام شبه قارچ نیز می شناسند.
این رده دارای چهار راسته مهم است که دو راسته آن در ایجاد بیماری در گیاهان از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند که به آنها پرداخته می شود :
1 – راسته Saprolegniales
جنس مهم بیماریزای این راسته Aphanomyces است که دارای گونههای مختلفی است از جمله Aphanomyces cochlioides که باعث پوسیدگی ریشه چغندر میشود. گونه های دیگری نیز وجود دارند که به لوبیا، نخود، کلم و اسفناج و .... خسارات فراوانی را وارد می کند.
2 – راسته Prenosporales
این راسته شامل قارچ های مهم بیماریزای گیاهی می باشند که غالباً انگل اجباری بوده و اپیدمی های گیاهی مخربی را بوجود می آورند. این راسته شامل 4 خانواده مهم قارچی است که عبارتند از :
1 – خانواده Peronosporaceae
قارچ های متعلق به این خانواده عوامل بیماریهای مهمی به نام سفیدکهای داخلی Downey mildew هستند. اکثر این قارچ ها انگل اجباری بوده و در محیطهای کشت مصنوعی قادر به رشد نمی باشند. این قارچها معمولاً در سطح برگ ها لکه های نکروزه و کلروزه ایجاد می کنند و در پشت برگ ها پوشش کرکی قارچ را شاهد خواهیم بود که در واقع تجمعی از اسپورانژیوم ها و اسپورانژیوفورهای قارچ خواهند بود.
این خانواده دارای جنس های مهم زیر می باشد:
1 – Peronospora : این قارچ ها اسپورانژیومها و اسپورانژیوفورهایی را تولید می کنند که اسپورانژیوفور دو شاخه بوده و اسپورانژیوم ها روی آنها قرار دارند. شاخه های اسپورانژیوفورها اندازه یکسانی ندارند.
در این جنس گونه های مهمی وجود دارد که به انواع گیاهان خسارت ایجاد می کنند که نمونه هایی از آنها عبارتند از:
1 - Peronospora trifoliorum f.sp. medicaginis-sativae عامل سفیدک داخلی شبدر
2 - Peronospora parasitica عامل سفیدک داخلی گیاهان خانواده چلیپائیان (کروسیفر)
3 - Peronospora hyoscyami f.sp. tabacina عامل سفیدک داخلی توتون
4 - Peronospora destructor عامل سفیدک داخلی پیاز
5 - Peronospora farinosa عامل سفیدک داخلی گیاهان خانواده چغندریان
6- Peronospora farinosa f.sp. spinaciae عامل سفیدک داخلی اسفناج
7 - Peronospora trifoliorum عامل سفیدک داخلی یونجه
به عنوان نمونه در اینجا به طور مختصر به توصیف بیماری سفیدک داخلی پیاز پرداخته می شود :
نام بیماری : سفیدک داخلی یا کپک آبی پیاز Downey mildew (blue mold ) of Onion
عامل بیماری Peronospora destracter
این بیماری در کشور ما و بویژه در منطقه آذربایجان بفراوانی دیده می شود. قارچ عامل بیماری بجز پیاز به سیر، موسیر و تره فرنگی نیز حمله می کند.
علایم بیماری :
ابتدا لکه هایی رنگ پریده و خاکستری روی برگها ظاهر شده و در صورت فراهم بودن رطوبت پوشش کرکی قارچ برنگ خاکستری مایل به بنفش روی لکه ها ظاهر می شود. لکه ها رفته رفته پیشروی کرده و بزرگ و بیضوی و به رنگ بنفش تیره در می آیند. در پیازهای بذری ساقه های گلدهنده نیز آلوده شده و بذرهای تشکیل شده ضعیف و یا عقیم می شود.
قارچ عامل بیماری روی برگها اسپورانژیوم هایی تولید می کند که برروی اسپورانژیوفورهای دو شاخه (نامساوی) قرار دارند.
چرخه بیماری (زیست شناسی قارچ عامل بیماری) :
بذرها در صورت حفظ قوه نامیه آلوده اند و در صورت استفاده از آنها ممکن است بذرها عامل ورود بیماری به مزرعه باشند. با اینحال پیازهای انباری بذری برداشت شده از مزرعه آلوده، منابع مهمتری برای شروع آلودگی در مزرعه می باشند. پس از شروع آلودگی و شروع بیماری، اسپورانژیوم ها با باد پراکنده شده و آلودگی های جدید را باعث می شود. پس از خاتمه دوره رویشی گیاه، مرحله جنسی قارچ فرا رسیده و اُاًگونیوم ها و آنتریدیوم های قارچ با هم در آمیخته و اُاُسپورهای پایا بوجود می آورد. اُاُسپورها سبب زمستانگذرانی قارچ در بقایای گیاهی در خاک مزرعه به مدت 4 تا 5 سال می شوند.
مبارزه
1 – تناوب زراعی نسبتاً طولانی
2 – جمع آوری و سوزاندن بقایای گیاهی
3 – انتخاب بذور سالم و غده های سالم. در صورت مشکوک بودن بذرها آنها را 25 دقیقه در آب گرم 50 درجه سانتیگراد خیسانده و خشک می کنیم.
4 – سمپاشی گیاهان با سموم دی تیوکاربامات مثل زینب، مانب، مانکوزب و .... هر 7 تا 10 روز یکبار تا حداقل 4 هفته قبل از برداشت. (سمپاشی حتماً بصورت مه پاشی و با سمپاشهای اتومایزر انجام شود و این به دلیل غشاء مومی و لغزنده برگهای پیاز است که پخش سم را اجازه نمیدهند)
2 – Bremia : این جنس اسپورانژیوم هایی را در انتهای اسپورانژیوفور بشقابی شکل بوجود می آورد و فقط دارای یک گونه است : Bremia lacttucae که عامل سفیدک داخلی در کاهو است و همه ساله خسارت فراوانی را به این محصول در مزرعه، حمل و نقل و بازار وارد می کند.
بیماری سفیدک داخلی کاهو Lettuce downy mildew
عامل بیماری Bremia lacttucae
این بیماری از مهمترین بیماریهای کاهو به شمار میرود که در سراسر ایران و بویژه منطقه آذربایجان به وفور شایع بوده و در مزرعه و بازار دیده می شود. این قارچ علاوه بر کاهو به 230 گونه گیاه دیگر حمله می کند.
علایم بیماری
روی برگ ها ابتدا لکه های رنگ پریده ای دیده می شود که کم کم قهوه ای و بافت مرده می شوند. در زیر برگ پوشش کرکی قارچ (اسپورانژیوم و اسپورانژیوفور) با کمی دقت قابل مشاهده است. لکه های از برگ های بیرونی شروع و به طرف داخل پیشروی می کند.
چرخه زندگی
قارچ عامل بیماری به صورت اُاُسپور و میسلیوم در برگهای باقی مانده، زمستان گذرانی می کند. بعد از ایجاد آلودگی در گیاهان آلوده اسپورانژها جوانه زده و هیف تولید می کنند و یا زئوسپورهایی از داخل اسپورانژیوم آزاد و به گیاهان مجاور منتشر می شود. این چرخه 6-5 روز بیشتر طول نمی کشد. این قارچ به ندرت با بذر کاهو قابل انتقال می باشد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 33 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده
این مقاله تلاشی است در جهت بررسی سبک کتاب کشف المعجوب نوشته ی ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری که در سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی است .
تلاش شده تا با توجه به جملات و لغات و اصطلاحات ویژگی بارزی را پیدا کرد که از آن برای یافتن سبک کتاب بهره برد. و یا در هر یک از سطوح بدین شکل کار شده است ودر نهایت به نتیجه ای رسیدم که می توان گفت سبک این کتاب کمی با نثرهای هم دوره اش متفاوت است . و البته هنوز هم فضایی برای بررسی باقی است.
کلید واژه : سبک شناسی، کشف المحجوب، جلابی هجویری
مقدمه:
کشف المحجوب از کهن ترین متون صوفیه است . که در اوایل قرن 5 توسط ابوالحسن علی بن عثمان نوشته شده است که هم دوره با تاریخ بیهقی و قابوسنامه و سفرنامه ناصر خسرو است و اما شباهتی با آن کتب ندارد چرا که نه آمیخته ای از تجارب شخصی، و آداب و عادات اجتماعی و باورهای همگانی و نه گزارشی صمیمانه از مشاهدان سیر و سفر حتی به تمامی شرح تجربیات روحانی و یافته های خاطر مولف نیز نیست .
هجویری در روزهای پادشاهی سلطان محمود غزنوی زاده شد ( م :421)
علوم متداول عصر، خاصه قرآن، حدیث ، تفسیر ، فقه و کلام را درزادگاه خود آموخت آن چه که که درباره ی شخصیت ومقام او می توان گفت اینکه او طبعی نازک و روحیه ای حساس داشت تنها اثری که از دیرزمان به هجویری نسبت داده اند و امروزه در دست است کشف المحجوب است و از طریق همین کشف المحجوب از دیگر آثار وی می توان آگاهی یافت، هجویری در ضمن سخن و مناسبت های گوناگون از کتب و رسایل خود نام برده است نظیر:
ذهن و قلم هجویری تحت تآثیر زبان عربی بود بخصوص که اصطلاحات تصرف نیز تقریباً همه کلماتی قرآن اند و کمتر واژه ای فارسی مثل دوستی، درویشی، نیستی و … ظرفیت معنایی را داشت که به خوبی بتواند به جای محبت ، فقر و فنا و … به کار رود
دیوان اشعار ، منهاج الدین ، کتاب فنا وبقا و البیان لاهل العیان و چند کتاب دیگر
موضوع کشف المحجوب تصرف اسلامی است و شامل مطالب زیر است :
در این مقدمه علاوه بر طرح سوالات ابوسعید هجویری – همشهری مولف که وی را متعهد کرده تا با این کتاب بدان ها پاسخ دهد – مولف مجال یافته از روزگار و نااهلان شکایت کند.
باب اثبات العلم (ص 21-11)
سپس در حقیقت نفس و معرفت آن و دیگر مقولات عرفانی و فلسفی به اشباع تمام سخن می راند (546-245).
نثر این کتاب زلال و از برترین نمونه های نثر قرن 4 و 5 است و به همان شیوه ای است که در زبان اهل ادب به نثر مرسل ساده شهرت دارد.
روش انجام تحقیق:
حدود چند باب از این کتاب را مورد بررسی قرار دادم و تلاش کردم تا موارد گویایی را که نشان از سبک این کتاب داشته باشد را بیابم و خلال سه سطح نحوی، واژگانی و بلاغی قرار دهم و هر کدام از این سطوح خود دارای چند قسمت است . ابتدا درباره ی آن نمونه توصیفی ارائه دادم تا مخاطب با آن آشنا شود سپس بعد از تحلیل، نمونه هایی از آن را در ادامه آورده ام .
پیشینه ی تحقیق:
مقالاتی درباب کشف المحجوب پیدا کردم اما سبک آن مد نظرم بود که هیچ یک در این باره نبودند و برای کار سبک شناسی من مفید نبود.
سطح واژگان
نویسنده در جای جای این کتاب، هرکجا که قصد بیان مطلبی را دارد که نسبت به آن تاکید دارد بعد از بیان آن از احادیث پیامبر و ائمه و نیز از آیات قرآن بهره می برد.
در ادامه آیه ای از قرآن می آورد : « یتعلمون ما یضرُهم و لاینفعهم (102/بقره ) و پیامبر نیز فرمود« اُعوذُبک من علم لایَنْفع»
« لغات و عبارات تازی »
این کتاب متعلق به 5 است پس طبیعی است که دستخوش لغات و عبارات تازی باشد از طرف دیگرصبغه ی مذهبی و عرفانی این کتاب باعث شده تا برای فهم بیشتر و القای معانی که مقصود نویسنده است از آیات قرآن و احادیث بهره برد که مخاطب با آن امن دارد و قبول دارد
بسیاری از لغات و اصطلاحات عربی وجود دارد که در این کتاب به معنی هایی استفاده شده که قبل از آن اینگونه استمال نمی شده است یا اصطلاحات دیگری جایگزین آن شده است . [2]
نمونه : عبودیت ، خیریت ، مجاهدت، زیادت، قلت، فراسات و …
حروف متروک
برخی از حروف در این کتاب دیگر کاربردی ندارند و معنای آن ها تغییر کرده ودیگر در این معنا استعمال نمی شود.
1) ص 61 : رسول – صلی الله علیه و سلم – مامور بود به صحبت و قیام کردن به حق ایشان تا رسول (ع) هرک جایی که از ایشان بدیدی گفتی ….. تا در معنای چنانکه ، تا حدی که
2) صفحه 74: گفت به خدمت برده ام ، که وی به خدمت خداوند مشغول شد و ما به خدمت …
بر دوام (در معنای همیشگی، دایم ( حرف اضافه + اسم )
3) آنچه به ابتدای کتاب نام خود اثبات کردم (آنچه در معنای این که )
4) و این اندر ماه رمضان بود. ( اندر در معنای در )
5) غنا فاضل تر که فقر (که به معنی « از » )
سبک این کتاب قدیمی و کهنه است و از این حروف واژگان بسیار در آن دیده می شود و نویسنده متناسب با دوره ای که در آن قرار داشته و آن بدان را شکل که واژگان و حروف بکار برده می شدند ، استفاده کرده است
واژگان متروگ و مهجور
در این کتاب واژگانی وجود دارد که دیگر امروزه متروک شده اند و یا این که دیگر بدین شکل بکار نمی روند و گذشت زمان باعث تغییر آن ها شده است .
1) صفحه 85: همه ی خلق به یکبار و را منافق ومرایی خوانند.( به معنای ریاکار )
2)صفحه 83: اما آن که طریق وی راست رفتن بود و نابرزیدن نفاق ودست نداشتن ریا
(به معنای نفاق نکردن ، پرهیز کردن از نفاق )
3) چون به مراعات ایشان مشغول شد، از حق باز بماند و پراکنده گشت( در معنای پراکندگی خاطر )
4) دین را به تمامی ببرز (به جای آور )
5) چون کسی قصدا به ترک سلامت خود بگوید . (بمعنای به قصد )
در گذشته کلماتی مانند ( قصدا ، عمدا، غالب و …) تنوین نصب بدان ها اضافه نمی کردند و امروزه با اضافه کردن ب: می توان لغات دلنشینی ساخت
6- مرقعه ای خشن داشتم به سنت .
درمعنای خرقه درشت وزبر
بر وفق سنت چنان که پیامبر می پوشیده است.
گستردگی دو رشته ارتفاعات کپه داغ و آلاداغ در شمال و جنوب این شهرستان، از پهنه دشت قوچان و پای کوههای آن گرفته تا ارتفاعات سربه فلک کشیده آلاداغ ( شاه جهان) وکپه داغ( هزارمسجد) در پس آیند خود، موجب تنوع در اقلیم ، پوشش گیاهی شده، که به نوبه خود توانسته جذب جمعیت را در پهنه دشت ( شهر قوچان ) بوجودآورد.
آب :
آب از پراهمیت ترین عامل در ایجاد اغلب شهرهای دنیا به خصوص نواحی خشک و نیمه خشک می باشد . جاری بودن رودخانه اترک در شهرستان قوچان و همچنین بالابودن بالنسبه سطح سفره های آب های زیرزمینی، وجود چشمه های فراوان موجب جذب جمعیت و رونق اشتغال و فعالیتهای اقتصادی در این ناحیه ( شهر و روستا) گردیده، چنان که لردکروزن در این زمینه چنین نوشته است « در سرتاسر شمال ایران محل حاصل خیزتر و پرآب تر از جلگه قوچان نیست ».(1)
حاصلخیزی خاک:
حاصلخیزی خاک یکی از مهمترین عوامل ایجاد و اهمیت این شهر بوده است . با نگاهی به تاریخ گذشته، درمی یابیم که پایه اقتصاد اغلب شهرهای قدیم از فرآورده های کشاورزی و دامداری را تشکیل می داده اند. بر این اساس وجود خاک های حاصلخیز و مستعد در اطراف رودخانه اترک توانسته عامل جذب و تجمع جمعیت را در این شهر به وجود آورد، چنان که دشت قوچان از مهمترین دشتهای حاصلخیز خراسان بوده و بنام انبار غله خراسان شهرت گرفته است (2). در حال حاضر نیز دشت مذکور یکی از مهمترین و حاصلخیزترین دشتهای خراسان محسوب می شود و مطالعات خاکشناسی و بررسی استعدادهای آن از سال 1348 به بعد، طی چندین گزارش منتشر شده است، بیان کننده این مدعاست.
پوشش گیاهی :این ناحیه ( قوچان ) به صورت بامی نسبت به سایر نواحی همجوار خود توانسته نقش ییلاقی را جهت جذب جمعیت، چه به صورت جمعیت های ساکن و چه به صورت جمعیت های غیر ساکن، فراهم کند و همه ساله در فصل بهار و تابستان دامداران زیادی را به سوی خود فرا می خواند. به عبارتی پوشش گیاهی انبوه همراه با ییلاقی بودن قوچان خود عاملی جهت جذب جمعیت و عامل وجودی شهر بوده است ، چنان که عده ای از محققین، قوچان را به معنای کوچان ( محل کوچ در فصل گرم سال ) دانسته اند.
موقع جغرافیایی:موقع جغرافیایی شهر قوچان به جهات مختلف درخور اهمیت است، از مهم ترین آنها می توان به موقع استراتژیکی قوچان اشاره کرد، چرا که ارتفاعات کپه داغ و آلاداغ در این ناحیه همانند بامی بر سر نواحی همجوار خود می باشد. حائل بودن این ارتفاعات از طرف جنوب به نواحی داخل ایران و از طرف شمال به آسیای مرکزی و اقوام آن ناحیه ( ترکمنها، ازبکها، قرقیزها، قزاقها و غیره) که در طول تاریخ ، شهرهای کشور ما را مورد چپاول قرار می داده اند، بر اهمیت موضوع افزوده است ، بطوری که شاه عباس صفوی برای تحکیم بخشیدن به این موقعیت حدود 40 هزار خانوار از اکراد را از غرب کشور به این ناحیه گسیل داشته است(3).
عوامل جغرافیایی:
تنوع ناهمواریها:
آب :
حاصلخیزی خاک:
عوامل انسانی :
مقر و موقعیت شهر کنونی قوچان:
ناحیه بندی و نظام کاربری اراضی شهری:
رشد و گسترش فضای کالبدی شهر :
مکان هسته اولیه شهر :
وجه تسمیه :
4- 4 سیرتاریخی شهر :
4-4-1 قوچان در قبل از اسلام ( ورود اقوام آریایی):
4-4-3-قوچان از صفویه تا عهد حاضر ( ورود اقوام کرد):
خلاصه و نتیجه گیری :
از وقوع سیل 1355 ه . ش تا تصویب طرح جامع قوچان ( 1366):
مرحله پنج ساله اول طرح جامع قوچان ( 1363-1368):
مرحله پنج ساله سوم طرح توسعه قوچان ( 1373 تا 1378):
مرحله پنج ساله دوم طرح جامع قوچان (1368 تا 1373):
مهمترین موانع تنگناهای رشد توسعه شهری در آینده
خلاصه و نتیجه گیری:
شامل 31 صفحه فایل word
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:25
فهرست مطالب:
تعریف مواد مخدر 1
اثرات کلی حاصله از مصرف مواد مخدر 1
اعتیاد و زیانهای بدنی 3
اعتیاد و سرطان 3
اعتیاد و خودکشی 4
اختلال شخصیت و رفتارهای ضد اجتماعی 4
دلیل بروز شخصیت ضد اجتماعی 6
جوان و اعتیاد 7
عوامل اعتیاد به مواد مخدر 9
ترک اعتیاد 10
ایجاد آمادگی و زمینههای لازم درمعتاد برای ترک اعتیاد 11
نقش رسانهها در ایجاد آمادگی 14
روشهای معالجه 14
روان درمانی 16
دارو درمانی 17
روشهای دیگر 19
بازگشت به اعتیاد 21
تعریف مواد مخدر
اصطلاحا مواد مخدر به کلیه مواد طبیعی و شیمیایی گفته میشود که اعتیاد آور باشد. بعضی از این مواد تخدی کننده نبوده، بلکه ممکن است ایجاد تحرک و توهم نمایند. بطور کلی مواد مخدر به موادی اطلاق میگردد که مصرف آنها در انسان حالاتی غیر عادی ایجاد نماید. این حالات که عموما لذت بخش هستند، به صورت موقت و کاذب ایجاد میگردد. بروز همین حالات و کیف و لذت پس از اولین مصرف- که در بعضی موارد فقط به علت کنجکاوی مبادرت به آن میگردد. باعث تداوم مصرف واعتیاد میشود. این مواد در فرهنگ پلیس به مواد افیونی یا مکیفها معروف بودند ولی امروزه در زندانها لفظ (مکیفها) فقط برای قرصهای آرام بخش و روانگردان استفاده میشود.
اثرات کلی حاصله از مصرف مواد مخدر
مصرف انواع مواد مخدر موجب تغییر حالت در مصرف کننده و ایجاد نوعی لذت کاذب و زودگذر میگردد. خوشی کاذبی که از مصرف انواع مواد حاصل میشود به تدریج زایل و در مراحل پیشرفته اصولا لذتی به مصرف کننده دست نمی دهد، بلکه صرفا بخاطر کاهش آلام و رنجهای ناشی از خماری، استعمال میگردد.
خوش بینی مفرط اولین حالتی است که در کلیه مصرف کنندگان مواد مخدر ایجاد میشود، این حالت در لحظات اولیه زائل شدن آثار مصرف، تبدیل به بدبینی شدید میگردد. این امر با پیشرفت اعتیاد گسترش مییابد بحدی که بدبینی، به دوری و نفرت از اطرافیان منجر میشود.
معتاد خود را فهیم تر از دیگران میداند و این حالت در زمان خماری هم ادامه مییابد، بخصوص اینکه درحالت خماری خود را محق میداند و از همه متوقع و طلبکار است. با پیشرفت مصرف، تغییرات زیادی در جسم، رفتار و شخصیت فرد پیش میآید.
پرگوئی خصیصه دیگرمعتادین است. تقریبا کلیه معتادین مدام حرف میزنند و لاف وگزافگویی و احیانا دروغگوئی در گفتههای آنها به آسانی قابل تشخیص است. تنها در زمانی که از خماری رنج میبرند ساکت و مظلوم در ناتوانی چرت آلودی گرفتار میشوند.
معتادان به انواع مواد مخدر، به یبوست مزمن دچار میشوند. از غذاهای ترش بشدت بیزارند و بشدت به شیرینی علاقه مندند.
بی اشتهائی و بی میلی به مواد خوراکی در معتادین به تریاک و هروئین دیده میشود.
بشدت به چای علاقه دارند. از سرما فوق العاده بیزارند و گرما را دوست دارد. مصرف کنندگان حشیش معتقدند حشیش اعتیادآور نیست ولی حالت خاصی که ایجاد میکند بیش از هروئین و تریاک کشش و جاذبه دارد. به همین جهت معتادین دیگر مواد هم گاهی حشیش میشکند.
اکثر معتادین موهای پرپشت دارند. قطر موهای آنها نسبت به زمان قبل از اعتیاد ضخیم تر به نظر میرسد و دیرتر میریزد و دیرتر هم سفید میشود.
معتادین افرادی هستند لاابالی و نظافت را درهیچ موردی حتی غذا خوردن رعایت نمی کنند.
صبحا بسختی از خواب بر میخیزند. همیشه خواب آلود هستند.
در خماری ظاهری، آبریزش بینی، خمیازههای بلند و پی در پی و ناتمام، دان دان شدن پوست صورت و بدن – مانند پوست تخم مرغ پر کنده- بزرگ شدن مردمک چشم، عرق کردن زیاد، خارش بدن، لرزش بدن بخصوص دستها، ناتوانی در ایستادن و سر پا بودن و در خماری درونی، احساس فشار و گرما، خارش گلو، چسبندگی بزاق دهان، حالت تهوع و سرگیج، دل درد، دردهای عضلانی و استخوان درد، درد شدید در مفاصل، حالاتی شبیه سرماخوردگی و گاهی توام با اسهال، وجود دارد.
در لحظات خماری، فرد معتاد وحشتزده و هراسان است. فوق العاده عصبی و بی حوصله میشود و قیافه ای غیر عادی مییابد.