دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش) تعداد صفحات : 236صفحه
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و هوش شناختی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایه اول متوسطه است. در این پژوهش از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است.
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول دبیرستان ناحیه تبادکان به تعداد 2797 نفر میباشدکه در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند. نمونهگیری به روش خوشهای چند مرحلهای و بر اساس جدول مورگان 340 نفر انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری این پژوهش پرسشنامه هوش هیجانی بار– ان و آزمون ماتریس پیشرونده ریون بزرگسالان میباشد. همچنین از میانگین نمرات پایان سال به عنوان شاخص موفقیت تحصیلی استفاده گردید.
دادهها با استفاده از نمودارها و جداول آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که بین هوش هیجانی و هوش شناختی با پیشرفت تحصیلی همبستگی مستقیم معنیداری وجود دارد. لذا افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند از هوش شناختی بالایی برخوردار بوده و این دو عامل بطور معناداری بر پیشرفت تحصیلی اثر مثبت دارند با این تفاوت که هوش شناختی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نسبت به هوش هیجانی اثر بیشتری دارد.
همچنین بین هوش شناختی با خرده مقیاسهای هوش هیجانی در مولفههای شادمانی و خودشکوفایی و همدلی نیز رابطه معنیداری وجود دارد. نتایج تحقیق با توجه به تاثیر هوش هیجانی در زندگی اجتماعی، اهمیت آموزش راهبردهای خودیاری را برای بهبود هوش هیجانی در مدارس به منظور بروز کارائی هر چه بهتر هوش شناختی، مشخص می کند. لذا پیشنهاد میشود که در مدارس، برنامه ریزی و هماهنگی لازم جهت آموزش مهارتهای هوش هیجانی از طرف مدیر و معلمان و سایر دست اندرکاران آموزش و پرورش انجام گیرد.
آموزش و پرورش زیربنا و لازمه زندگی هر فرد بوده و عامل مهم تکامل و تعامل انسانی است و از عوامل اصلی پیشرفت تمدن بشری شمرده میشود. در دنیای پیجیده امروزی، هر فرد مدت زیادی از زندگانی خود را صرف تحصیل و آموزش و پرورش میکند. جوامع بشری نیز با ایجاد امکاناتی سعی دارند تا شرایط مناسبی را برای آموزش و پرورش افراد و شکوفایی استعدادهای نهفته آنان، فراهم آورند.
به اعتقاد فیروزبخت (1382) موفقیت تحصیلی با متغیرهای فراوانی رابطه دارد از جمله هوش، انگیزش، تجارب معلمان، زمینه فرهنگی و متغیرهای دیگر، در نتیجه باید از عهده یک کار دشوار یعنی دسته بندی این متغیرها برآئیم. آیا موفقیت یا شکست تحصیلی معلول هوش است یا انگیزش؟ زمینه فرهنگی یا متغیرهای دیگر؟ یا ترکیبی از این عوامل؟
یکی از عوامل موثر در تعیین موفقیت تحصیلی، هوش است. پیشرفت تحصیلی، موفقیت در امر تحصیل است که میتواند مهارت در امر خاص یا تخصص در بخشی از دانش را منجر شود. در نظام آموزش منظور از پیشرفت تحصیلی دستیابی به اهداف آموزشی مورد نظر در هر دوره آموزشی است.
رسیدن به موفقیت تحصیلی یکی از مهمترین اهداف نظام آموزش هر کشور است برای پیشبینی موفقیت تحصیلی بیشترین توجه به عامل هوش معطوف است به طوری که هوش به عنوان اصلیترین عامل مطرح گردیده است. هوش به عنوان یکی از وجوه قابل توجه در سازش یافتگی افراد با محیط و از عوامل مهم تفاوتهای فردی به شمار می رود، هوش بر اساس تعریف سنتی خود مدتها به عنوان اصلی ترین عامل موفقیت و پیشرفت تحصیلی در نظرگرفته میشود.
هوش بیشک یکی از وسیلههای پیشرفت تحصیلی شاگردان است بدین معنا که هر چه شاگردان با هوشتر باشند پیشرفت ایشان به همان اندازه بیشتر است اما باید دانست که هوش در این زمینه تنها ملاک قطعی و اطمینان بخش نیست و امروزه با تغییر در دیدگاههای نظری در خصوص عوامل تشکیل دهنده هوش نمیتوان آن را عامل تعیین کننده موفقی برای پیشرفت تحصیلی محسوب نمود .
هوش شناختی در مواقع بروز بحران یا پیش آمدن فرصتهای مناسب که فراز و نشیب زندگی در پیش روی آدمی قرار میدهد، عملاً هیچ نوع آمادگی در افراد پدید نمیآورد و با وجود آنکه هوشبهر بالا تعیین کننده رفاه، شخصیت اجتماعی یا شادکامی در زندگی نیست، مدارس و فرهنگ ما صرفاً بر تواناییهای تحصیلی تاکید میکنند