دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
مدیریت زنجیره تامین
1- مقدمه
در دنیای رقابتی امروز با توجه به ویژگی های محیط های جدید تولیدی و طبیعت مشتریان، دیگر شیوه های مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرآیندهایشان دنبال می کردند، کارآیی خود را از دست داده اند و امروزه شرکت ها نیازمندند تا یکپارچگی منظمی را در تمام فرآیندهای تولیدی، از ماده خام گرفته تا مصرف کننده نهایی، ایجاد کنند (شان، 2006).
رویکرد جدیدی که در سال های اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده، رویکرد مدیریت زنجیـره تامین است. زنجیره تامین، شبکه ای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام، تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطه ای و توزیع محصولات نهایی به مشتریان را انجام می دهد. زنجیره های تامین در سازمان های تولیدی و خدماتی وجود دارند، هرچند که پیچیدگی زنجیره ممکن است از صنعتی به صنعت دیگر و از شرکتی به شرکت دیگر به شدت تغییرکند (فیض آبادی، 1382، ص47). مدیریت زنجیره تامین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد و کالا، اطلاعات و جریان پولی، توانایی پاسخگویی به این شرایط را داراست (غضنفری و دیگران، 1380، ص20).
2- تاریخچه پیدایش مدیریت زنجیره تامین
در طول دو دهه اخیر، مدیران شاهد یک دوره تغییرات شگرف جهانی به واسطه پیشرفت در تکنولوژی، جهانی شدن بازارها و شرایط جدید اقتصاد سیاسی بوده اند. با افزایش تعداد رقبا در کلاس جهانی، سازمان ها مجبور شدند که به سرعت فرآیندهای درون سازمانی را برای باقی ماندن در صحنه رقابت جهانی بهبود بخشند (مونژکا و هندفیلد، 1998).
در دهه های 70- 1960 سازمان ها به توسعه جزئیات استراتژی های بازار همت گماردند که بر برآورده سازی رضایت مشتریان متمرکز بود. آن ها بدین درک نایل آمدند که مهندسی و طراحی قوی و عملیات تولید منسجم و هماهنگ، پیش نیاز دستیابی به نیازمندی های بازار و در نتیجه سهم بازار بیشتر است. بنابراین طراحان مجبور شدند که ایده آل ها و نیازمندی های مورد نظر مشتریان را در طراحی محصولات خود بگنجانند و درحقیقت محصولی را با حداکثر سطح کیفی ممکن، در حداقل هزینه، توام با ایده آل های موردنظر مشتری روانه بازار سازند.
در دهه 1980 با افزایش تنوع در الگوهای موردنظر مشتریان، سازمان های تولیدی به طور فزاینده ای به افزایش انعطاف پذیری در خطوط تولید، بهبود محصولات و فرآیندهای موجود و توسعه محصولات جدید برای ارضا نیازمندی های مشتریان علاقه مندشدند که این موضوع، به نوبه خود، چالش های جدیدی را برای آن ها رقم زد.
در دهه 1990 به موازات بهبود در توانمندی های تولید، مدیران صنایع درک کردند که مواد و خدمات دریافتی از تامین کنندگان مختلف تاثیر به سزایی در افزایش توانمندی های سازمان به منظور برخورد با نیازمندی های مشتریان دارد که این امر به نوبه خود، تاثیرات مضاعفی در تمرکز سازمان بر پایگاه های تامین و استراتژی های منبع یابی برجای نهاد. همچنین مدیران دریافتند که صرفاً تولید یک محصول کیفی، کافی نیست. در واقع تامین محصولات با معیارهای مورد نظر مشتری (چه موقع، کجا و چگونه) و با کیفیت و هزینه موردنظر آنها، چالش های جدیدی را به وجود آورد (وال و وال، 2005).
در چنین شرایطی به عنوان یک نتیجه گیری از تغییرات مذکور، سازمان ها دریافتند که این تغییرات در طولانی مدت برای مدیریت سازمانشان کافی نیست. آنها باید در مدیریت شبکه همه کارخانجات و شرکت هایی که ورودی های سازمان آنها را به طور مستقیم و غیرمستقیم تامین می کردند، و همچنین شبکه شرکت های مرتبط با تحویل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتری درگیر می شدند. با چنین نگرشی رویکردهای زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین پای به عرصه وجود نهادند.
بر طبق این نظریه، زنجیره تامین در یک تعریف ساده، شامل تمام فعالیت های موردنیاز برای ارائه یک محصول به مشتری نهایی بوده و مدیریت زنجیره تامین، در واقع، مدیریت این فعالیت ها در زنجیره تامین است.
عامل بسیار مهمی که شاید مهم ترین و مشکل ترین بخش یک مدیریت زنجیره تامین کارآمد باشد، مدیریت روابط در زنجیره تامین است. این فاکتور در تحلیل های مدیریت زنجیره تامین، تاثیر شگرفی بر روی سطح عملکرد بخش های مختلف زنجیره می گذارد، به طوری که بسیاری از شکست ها و موفقیت ها در زنجیره های تامین، ناشی از این عامل بوده است. بنابراین واضح است که پرداختن به این موضوع در حیطه زنجیره تامین، بسیار مهم و بحرانی به نظر می رسد (غضنفری و دیگران، 1380، صص 21-20).
3- مفهوم زنجیره تامین
محققان و نویسندگان مختلف، نگرش ها و تعاریف متفاوتی را از زنجیره تامین ارائه کرده اند. برخی زنجیره تامین را در روابط میان خریدار و فروشنده محدود کرده اند که چنین نگرشی تنها بر عملیات خرید رده اول در یک سازمان تمرکز دارد. گروه دیگری به زنجیره تامین دید وسیع تری داده و آن را شامل تمام منابع تامین (پایگاه های تامین) برای سازمان می دانند. با این تعریف، زنجیره تامین شامل تمام تامین کنندگان رده اول، دوم، سوم و ... خواهد بود. چنین نگرشی به زنجیره تامین، تنها به تحلیل شبکه تامین خواهد پرداخت. دید سوم، نگرش زنجیره ارزش پورتر است که در آن زنجیره تامین شامل تمام فعالیت های موردنیاز برای ارائه یک محصول یا خدمت به مشتری نهایی است. با نگرش مذکور به زنجیره تامین، توابع ساخت و توزیع به عنوان بخشی از جریان کالا و خدمات به زنجیره اضافه می شود. در واقع با این دید، زنجیره تامین شامل سه حوزه تدارکات، تولید و توزیع است (غضنفری و دیگران، 1380، ص21). شکل 1 حوزه های تدارکات، تولید و توزیع و ارتباطات میان آنها را به تصویرکشیده است.