دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
خلاصه پژوهش
عنوان:
بررسی روشهای تدریس دبیران دروس دین و زندگی(1) مطالعات اجتماعی و علوم زیستی و بهداشت پایه اول دوره متوسطه استان اصفهان در سال تحصیلی 84-83
پژوهشگر:
محمد حسین سبحانی نیا
ناظر:
احمد عابدی
تیر 1384
مقدمه:
نظام های آموزشی و فعالیت های حاکم بر آن، با توجه به پیشرفت جوامع همواره دستخوش تغییر و تحول است و تحول آموزشی خود معلول تحول اجتماعی و تحول علوم و تکنولوژی است. با پیشرفت علوم و فنون و پیچیده شدن جوامع، نیازهای فردی و اجتماعی نیز پیچیده و متنوع می شوند و ارضای آنها احتیاج به علوم و فنون پیچیده دارد.کسب علوم و فنون جدید در سایه روش های آموزش پیشرفته امکان پذیر است. به این جهت وظیفه و مسئولیت معلم امروز نسبت به گذشته سنگین تر و پیچیده تر شده است.دیگر نمی توان با روشهای سنتی جامعه و افراد آن را به سوی یک تحول پیچیده و پیشرفته سوق داد.(شعبانی،1382 ص1)امروزه فراگیران برای ورود به عصر دانایی و روبرو شدن با تحولات شگفت انگیز قرن بیست ویکم باید به طور فزاینده ای مهارت های تفکر انتقادی و خلاق را برای تصمیم گیری های مناسب و حل مسائل پیچیده ی جامعه فرا گیرند. دانش آموزان باید به مهارت های پژوهش و حل مسئله مجهز شوند و روحیه جست و جو گری را در خود تقویت کنند.
برای تربیت چنین شهروندانی که بتوانند به مسائل جهانی بیاندشند، به ارزشهای والای انسانی معتقد باشند، افراد حافظ قانون، مهربان، درستکار، دارای یک درک سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عمیق باشند و بتوانند با تفکر منطقی و نقاد خود، سرنوشت جامعه جهانی را بررسی و ارزیابی کنند، آموزش مهارت های تفکر و یادگیری از طریق روش های یاد دهی- یادگیری فرآیند محور (فعال) ضروری به نظر می رسد و لازم است برای آن برنامه ریزی شود. راه اساسی برای تحقق این مهم، تغییر بنیادی در روشهای آموزش و یادگیری مدارس است. لذا روشهای تدریسی که بتوانند فعالیت دانش آموزان را تقویت کنند و یادگیری را به یک جریان دو سویه وفعال تبدیل کنند،از اهمیت ویژه ای برخوردار است.(کیوان فر،1382)
اگر فراگیران بتوانند در حین آموزش و پرورش، استعدادهایشان را شکوفا سازند و پیوسته احساس موفقیت کنند، و در مدرسه فرصت بررسی مسایل شخصی و اجتماعی شان را داشته باشند، به راحتی می توانند ارزش های اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه خود را کسب کنند و لذا از احساس بی کفایتی و بیگانگی اجتماعی در امان باشند. معلم اگر با اصول و مبانی و هدف های آموزش و پرورش، ویژگی های فراگیران و نیاز آنان، روش ها و فنون تدریس و سایر مهارت های آموزشی آشنایی نداشته باشد، هرگز قادر نخواهد بود زمینه شکوفایی استعداد شاگردانش را فراهم کند و آنان را برای زندگی در جامعه متحول امروزی آماده نماید. (شعبانی، 1382 ص 3)
دوره متوسطه از دوره های مهم، حساس و موثر در زندگی فردی و اجتماعی آدمی است. دوره ای است که به سبب وضعیت زیستی، اجتماعی و روانی دانش آموزان آن با سایر دوره های تحصیلی مشترکات و ممیزاتی دادر و دارای طیف وسیعی است که دوران نوجوانی را دربرمی گیرد و در انتهای طیف به دنیای جوانی می رسد. در دوره متوسطه، قسمت اعظم استعدادهای اختصاصی نوجوان و جوان بروز می کند، قدرت یادگیری آنان به حد اعلای خود می رسد، کنجکاوی آنان جهت معینی می یابد و مسائل جدید زندگی نظیر انتخا رشته، انتخاب حرفه و شغل، اداره خانواده و گرایش به مرام و مسلک ذهن آنان را به خود مشغول می دارد و به مرحله ادراک ارزش های اجتماعی، اقتصادی و معنوی می رسند. از این رو این دوره در نظام های تعلیم و تربیت کشورهای مختلف جهان اهمیت زیادی دارد. (صافی، 1379، ص 90)
اهم ویژگی های دانش آموزان دوره متوسطه (14 تا 17 ساله) عبارت است از: بروز بخش اعظمی از استعدادهای اختصاصی به دنبال استعدادهای عمومی – رشد سریع قوای جسمانی و نیرومندی کم سابقه – رشد کامل هوش و رسیدن قدرت یادگیری به حد اعلای خود – فزون گرفتن الگوپذیری و همانند سازی – جهت دار شدن کنجکاوی نوجوان – دست یافتن به قواعد اجتماعی پایدار و احساس محدودیت نسبت به برخی از قواعد اجتماعی و خانواده – گرایش به امور سیاسی و مرام و مسلک – افزایش روحیه ارزش گذاری به امور فرهنگی، هنری و علمی – ورود به مرحله تفکر انتزاعی و گسترده شده توانایی های فکری و ذهنی – شک و تردید در باورها و اعتقادات برای دوباره سازی آن ها (شکوهی، 1370، ص 178 تا 179)
روش های تدریس مختلفی وجود دارد که هر کدام برای شرایط و درس خاصی مناسب تر است، لذا معلم باید با توجه به هدف های آموزشی، موضوع درس، ویژگی های دانش آموزان و غیره بهترین روش را انتخاب نماید. آگاهی و تسلط معلمان در مورد روش های تدریس و نحوه و شرایط استفاده از آن تاثیر زیادی در موفقیت حرفه ای آنان دارد. از تدریس تعریف های متعددی ارائه شده است. نظریه های ارائه شده در مورد تدریس، به نوعی با یکدیگر تفاوت دارند ولی با وجود این، می توان نظریه های مختلف را در قالب و چارچوب بزرگتری تحت عنوان یک نظریه جامع تدریس ارائه کرد.
علاوه بر اهداف، رویکرد و محتوای کتب درسی نیز در انتخاب و به کارگیری روش تدریس مناسب مؤثر است. کتاب جدیدالتألیف دین و زندگی (1) که به مدت سه سال اجرای آزمایشی شده و از سال تحصیلی 82-81 به صورت سراسری اجرا گردیده، شامل 18 درس در 152 صفحه می باشد. هدف آن این است که با ایجاد بینش در دانش آموزان، در قلب آن ها حب و شوق بوجود آورده و در عمل آنان را به حرکت در مسیر زندگی دینی رهنمون گردد. از ویژگی های این کتاب، ادغام درس قرآن در کتاب دینی و تنظیم آیات قرآنی متناسب با اهداف دروس، ایجاد زمینه برای استفاده از روش های فعال تدریس، مشارکت دانش آموزان در یادگیری و تمرین های متنوع با استفاده از صفحات و طرح های رنگی می باشد. کتاب علوم زیستی و بهداشت سال اول دبیرستان که توسط گروه زیست شناسی دفتر برنامه ریزی و تألیف کتاب های درسی تألیف شده است مشتمل بر 8 فصل شامل: - نگرش علمی و علوم زیستی – ساختار سلولی – ساختار شیمیایی – تولید کنندگی – تغدیه – تولیدمثل و وراثت –بوم شناسی – میکروب ها، بیماری و سلامتی می باشد. در مقدمه کتاب هدف اصلی کتاب را آشنایی با علوم زیستی و توجه به زمینه های اصلی کاربردی آن بیان نموده است. از ویژگی های این کتاب آن است که در متن درس ها فعالیت هایی پیش بینی شده است که دانش آموزان با همیاری یکدیگر و راهنمایی دبیر آن ها را در کلاس انجام می دهند. کتاب مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان دارای 30 درس و 5 فصل می باشد هدف کلی این کتاب آموزش و تربیت دانش آموز به عنوان یک شهروند خوب برای جامعه و تقویت ارزش های مطلوب در دانش آموزان است.
با عنایت به این ویژگی ها و شرایط، لازم است دبیران شاغل در دوره متوسطه با آگاهی و تسلط کافی بر روش های تدریس و استفاده مناسب و بجا از آنها زمینه تحقق هرچه بیشتر اهداف آموزش و پرورش در این دوره حساس را فراهم آورند.
بیان مسئله:
شیوه های متنوعی در تدریس وجود دارد که هر کدام برای شرایط و درس خاصی مناسب تر است، لذا معلم باید با توجه به هدف های آموزشی، موضوع درس، ویژگی های دانش آموزان، امکانات موجود، جو حاکم بر کلاس، تعداد فراگیران، زمان در اختیار کلاس و دهها مسئله دیگر، مناسب ترین شیوه تدریس را انتخاب کند. (سیف، 1380 ص 404)
پژوهش های متعددی نشان می دهد معلم و شیوه ارائه مطالب به وسیله وی عامل مهمی در رشد علمی، اخلاقی و اجتماعی دانش آموزان محسوب می شود (سیف، 1371). آگاهی و تسلط معلمان در مورد روش های تدریس و نحوه و شرایط استفاده از آن تأثیر زیادی در موفقیت معلمان در مورد روش های تدریس و نحوه و شرایط استفاده از آن تأثیر زیادی در موفقیت حرفه ای آنان دارد. اگر روش تدریس انتخاب شده با اهداف، توانایی فراگیران، محتوای دروس و غیره منطبق نباشد و یا معلم مهارت های لازم برای استفاده از آن روش ها به دست نیاورده باشد یا زمینه اجرای آن روش ها در کلاس فراهم نباشد، در این گونه موارد معلم با شکست مواجه می شود و کیفیت تدریس او مناسب نخواهد بود. وظیفه معلم این است که با شناخت دانش آموزان و آگاهی از چگونگی کاربرد شیوه های مختلف تدریس، مدل مناسبی برای تدریس انتخاب کند. (نصر اصفهانی، 1371)
از تدریس همانند یادگیری تعریف های متعددی ارائه شده است. از بررسی مجموعه تعاریف ارائه شده در این زمینه می توان نتیجه گرفت که تدریس یک فعالیت است، اما نه هر نوع فعالیتی بلکه فعالیتی که آگاهانه و براساس هدف خارجی انجام گیرد، فعالیتی که بر پایه وضع شناختی دانش آموزان انجام می پذیرد و موجب تغییر آنان می شود، اگرچه هنوز هستند کسانی که بر اساس الگوها و روش های سنتی، تدریس را تنها به تلاش و فعالیت معلم در کلاس اطلاق می کنند. در هر صورت، اگر یادگیری را (تغییر در فرآیند تدریس بر اثر تجربه) بدانیم، بدون شک فعالیتی که موقعیت را برای تغییر فراهم کند یا ایجاد موقعیتی که تجربه را آسان تر کند و تغییر لازم را در شاگرد سبب شود، تدریس نام دارد. در نتیجه عمل تدریس یک سلسله فعالیت های مرتب، منظم، هدفدار و از پیش طراحی شده است؛ فعالیتی که هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری است، فعالیت که به صورت تعامل و رفتار متقابل بین معلم و فراگیر جریان دارد؛ یعنی ویژگی ها و رفتار معلم در فعالیت ها و اعمال شاگردان تأثیر می گذارد و بالعکس از ویژگی ها و رفتارهای آن ها متأثر می شود. (شعبانی 1382، ص 103)
در طول بیست سال اخیر، در زمینه تدریس نظریه های قابل توجهی طرح و ارائه شده است که تعداد زیادی از آن ها به تازگی توسط گانیه و دیک (1984) مورد بررسی و تجدیدنظر قرار گرفته اند. با توجه به تمامی این نظریه ها می توان گفت که تاکنون نظریه پردازان موفق به ارائه یک نظریه تدریس هماهنگ و واحد نشده اند. در رابطه با روش های تدریس از سوی صاحبنظران این حوزه طبقه بندی های مختلفی ارائه شده است، جویس و ویل روش های مختلف تدریس را در چهار گروه الگوهای اجتماعی – اطلاعات پردازی – انفرادی و رفتاری تقسیم بندی نموده اند. در گروه (اجتماعی) راهبردهای تدریس یاران در یادگیری، تفحص گروهی، ایفای نقش و کاوش گری به شیوه محاکم قضایی قرار می گیرد. در گروه (اطلاعات پردازی) که بر راه های تقویت کشش درونی انسان برای درک جهان از طریق گردآوری و سازمان دهی اطلاعات اولیه، کشف مسائل و ارائه راه حل های آن ها تأکید دارند و روش های تدریس استقرایی، دریافت مفهوم، یادیارها، پیش سازمان دهنده، کاوشگری علمی وبدیعه پردازی قرار می گیرد. این دسته از راهبردهای تدریس برای بررسی و شاخت خود و جامعه و برای حصول به هدف های فردی و اجتماعی آموزش و پرورش مفید و مؤثر می باشد. در گروه (فردی) که در صدد آموزش شناخت بهتر خود و پذیرش مسئولیت آموزش توسط فرد و رسیدن به حد بالاتری از رشد فعلی افراد و جستجوی زندگی خلاق تر می باشد، راهبردهای تدریس (غیرمستقیم) و (افزایش عزت نفس) قرار می گیرد که توسط کارل راجرز و آبراهام مازلو به وجود آمده و به همت بروس جویس گسترش یافته اند. در گروه (سیستم های رفتاری) که نظریه اجتماعی یادگیری (یا تغییر رفتار) مبنای آن ها می باشد انسان ها را به عنوان سیستم هایمقابله ی پیام با رفتاری خوداصلاحگرانه و تغییردهنده رفتار ناشی از اطلاعات دریافت شده درباره نحوه انجام موفقیت آمیز وظایف است. فنون رفتاری برای دامنه وسیعی از هدف های آموزش مستقیم، شبیه سازی و یادگیری اجتماعی در این گروه قرار می گیرند (جویس و همکاران، 2000)
میرلوحی (1380) روش های تدریس را در سه گروه روش های مستقیم، نیمه مستقیم و غیرمستقیم تقسیم بندی می نماید. به نظر ایشان روش های تدریس مستقیم به روش هایی گفته می شود که در آن معلم خود به تنهایی موضوع درسی را ارائه می کند. روش های سخنرانی، نشان دادن (نمایشی) و روش انجام دادن در این گروه قرار می گیرند. روش های تدریس نیمه مستقیم مبتنی بر کار مشترک میان معلم و فراگیر بوده و یادگیریدانش آموز تحت هدایت و رهبری ضمنی و نیمه مستقیم معلم قرار دارد. از روش های تدریس نیمه مستقیم می توان به روش پرسش و پاسخ، روش گفتگو (بحث گروهی) و روش جهت دهی اشاره نمود. و بالاخره گروه سوم روش های تدریس غیرمستقیم هستند که در این روش ها دانش آموزان بدون راهنمایی و هدایت مستقیم معلم به یادگیری می پردازند. روش تدریس مستقیم به صورت های مختلفی از جمله از طریق کار اختیاری، کار الزامی؛ کار در جمع کلاس و یا از طریق کار در گروه های مجزا انجام می پذیرد.
همچنین روش های تدریس را می توان به روش های فعال و غیرفعال تقسیم بندی نمود. در روش های فعال تدریس ذهن انسان فعال در نظر گرفته می شود بدین معنا که هر مفهومی که با نظام مفاهیم ذهن تناسب داشته باشد، جذب ذهن می شود و اگر متناسب نباشد جذب نمی گردد. همچنین، کسب مفهوم نیز در یک فرآیند فعال حاصل می گردد. در یادگیری فعال معلم شرایط را مساعد می کند و فراگیر با مشارکت خود یاد می گیرد. معلم راهنما و هادی جریان تدریس است. ولی در روش های غیرفعال معلم مخزن و منبع دانش فرض می شود و فراگیران ظروف خالی محسوب می گردند که معلم وظیفه دارد مطالب را به طور یک طرفه به آنان انتقال دهد. به عبارت دیگر روش های فعال تدریس حالت دوسویه و تعاملی دارند ولی روش های غیرفعال یکسویه و منفعل هستند. (فضلی خانی، 1378)
عده ای از صاحب نظران (صفوی، 1373) روش های تدریس را به دو گروه روش های سنتی وروش های نوین تدریس تقسیم بندی نموده اند. روش های تدریسی که در گذشته های دور به کار می رفته اند را به عنوان روش های سنتی و روش هایی که متکی بریافته های روان شناسی و علوم تربیتی جدید می باشند راروش های نوین تدریس می نامند. دو روش سقراطی و روش مکتبی از مشهورترین روش های سنتی می باشد. از روش های نوین تدریس می توان به روش های تدریس اکتشافی، حل مسئله، مباحثه ای، نمایشی، انفرادی، پروژه، آزمایش، ایفای نقش و غیره اشاره نمود. (فضلی خانی، 1378)