دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
بررسی رابطه بین سود اقتصادی و سود حسابداری باROE درشرکت های برتر پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازار سرمایه تهران
چکیده: 1
مقدمه: 2
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1 مقدمه 4
2-1تاریخچه مطالعاتی 5
3-1بیان مسئله 7
4-1- چهار چوب نظری تحقیق 9
5-1-فرضیات تحقیق 10
6-1 اهمیت و ضرورت تحقیق 11
7-1- اهداف تحقیق 12
8-1- حدود مطالعاتی : 12
1-8-1 قلمرو مکانی تحقیق 12
2-8-1 قلمرو زمانی تحقیق 13
3-8-1 قلمرو موضوعی تحقیق 13
9-1تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق: 13
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه 16
2-2- ارزیابی عملکرد 16
3-2- معیارهای ارزیابی عملکرد 17
4-2- معیارهای مبتنی بر اطلاعات اقتصادی: 20
1-4-2- سود باقیمانده 20
5-2- نرخ بازده حقوق صاحبان سهام 22
6-2- مدل سود اقتصادی 23
7-2- رویکردهای محاسبه EVA 24
8-2- میانگین موزون هزینه سرمایه: 26
9-2- میانگین منابع مالی: 27
1-9-2- ساختار سرمایه بهینه: 27
10-2- هزینه حقوق صاحبان سهام عادی: 27
1-10-2- روش مبتنی بر الگوی قیمت گذاری داراییهای سرمایهای: 28
2-10-2- روش مبتنی بر بازده اوراق قرضه به اضافه صرف ریسک: 28
3-10-2- روش مبتنی بر ارزش فعلی جریانات نقدی: 29
11-2- هزینه دیون: 30
12-2- دامنه عملکرد 30
13-2- تعدیلات EVA: 31
1-13-2- هزینههای R & D: 33
2-13-2- مخارج بازاریابی: 33
3-13-2- حسابداری تحصیل (سرقفلی): 33
4-13-2- مالیات 33
5-13-2- سرمایهگذاریهای قابل داد و ستد: 34
6-13-2- تأمین مالی رایگان: 34
14-2- جمع بندی مراحل محاسبه EVA: 35
15-2- کاربردهای EVA 35
16-2- مزایای EVA 36
17-2- معایب EVA 36
18-2- ارزش افزوده بازار 37
19-2- رابطه بین MVA & EVA 37
20-2 تاریخچه EVA 38
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
1-3 مقدمه 41
2-3 روش تحقیق 41
5-3- مدل تحلیلی تحقیق 42
6-3 متغیرهای تحقیق 43
1-6-3 متغیرهای مستقل 43
2-6-3 متغیر وابسته 45
7-3 جامعه آماری 45
8-3 روش های جمع آوری اطلاعات 45
9-3 اعتبار درونی و برونی پژوهش 46
10-3 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 48
1-10-3 تحلیل همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده خطی: 49
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
1-4 مقدمه 56
2-4 شاخص های توصیفی متغیرها 56
3-4 روش آزمون فرضیه ها ی تحقیق 58
4-4 تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق 59
1-4-4 بررسی فرض نرمال بودن متغیرها: 60
2-4- 4 خلاصه تجزیه وتحلیل ها به تفکیک هرفرضیه به شرح ذیل بیان می شود: 61
1-2-4-4 تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه اصلی اول: 61
2-2-4-4 تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه اصلی دوم 65
3-2-4-4 تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه اصلی سوم 69
4-2-4-4 تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه اصلی چهارم 70
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات
1-5 مقدمه 74
2-5 ارزیابی و تشریح نتایج آزمون فرضیه ها طبق شرایط متغیرها 75
1-2-5 نتایج فرضیه اصلی اول 75
2-2-5 نتایج فرضیه اصلی دوم 75
3-2-5 نتایج فرضیه اصلی سوم 76
4-2-5 نتایج فرضیه اصلی چهارم 76
3-5 نتیجه گیری کلی تحقیق 77
4-5 پیشنهادها 78
1-4-5 پیشنهاد هایی مبتنی بر یافته های فرضیات پژوهش 78
2-4-5 پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی 79
5-5 محدودیت های تحقیق 79
پیوست ها
منابع و ماخذ
منابع فارسی: 86
منابع لاتین: 88
منابع اینترنتی 90
چکیده انگلیسی: 91
جدول (1-4): شاخص های توصیف کننده متغیرها تحقیق، شاخص های مرکزی، شاخص های پراکندگی و شاخص های شکل توزیع 57
جدول ( 2-4 ) آزمون کالموگراف – اسمیرنوف K-S)) 60
جدول (3-4) : ضریب همبستگی، ضریب تعیین، ضریب تعیین تعدیل شده و آزمون دوربین- واتسون بین دو متغیر سود اقتصادی و بازده حقوق صاحبان سرمایه 61
جدول (4-4) : تحلیل واریانس رگرسیون 62
جدول (5-4) : ضرایب معادله رگرسیون 63
جدول (6-4) : ضریب همبستگی، ضریب تعیین، ضریب تعیین تعدیل شده و آزمون دوربین- واتسون بین دو متغیر سود حسابداری و بازده حقوق صاحبان سرمایه 66
جدول (7-4) : تحلیل واریانس رگرسیون 67
جدول (8-4) : ضرایب معادله رگرسیون 67
جدول (9-4) خلاصه یافته های حاصل از بررسی سه فرضیه مورد نظر در رگرسیون تک متغیره 70
جدول(10-4) یافته های حاصل از بررسی فرضیه های تحقیق به تفکیک صنعت 71
نمودار (1-3) : مدل تحلیلی تحقیق 42
نمودار (1-4) : آزمون نرمال بودن خطاهای معادله رگرسیون 64
نمودار (2-4) : خط و معادله رگرسیون 65
نمودار (3-4) : آزمون نرمال بودن خطاهای معادله رگرسیون 68
نمودار (4-4) : خط و معادله رگرسیون 69
چکیده:
متون علمی ارزش فعلی یک دارایی را مساوی ارزش فعلی خالص جریانات نقدی مورد انتظار آتی حاصل آن دارایی تعریف می کنند. لذا، به نظر می رسد که داده ها و اطلاعات تاریخی توانایی تعیین ارزش یک دارایی را نداشته باشند. اما شواهد نشان می دهد که در بازار، سرمایه گذاران بر اساس گزارش های مالی و اطلاعات مندرج در آن ، تصمیمات سرمایه گذاری خود را شکل می دهند. در همین حال، استورات،1991 مدل ارزش افزوده ی اقتصادی را که بر مبنای داده های تاریخی و اطلاعات موجود در صورتهای مالی شرکتها محاسبه و تعیین می شود مطرح نموده و معتقد است که این معیار می تواند به درستی ارزش خلق شده در بازار را شناسایی نماید. همچنین، او بر این باور است که این معیار، بهترین معیار شناسایی ارزش خلق شده در بازار بوده و باید سایر معیار ها همچون: سود حسابداری، نرخ بازده سرمایه،... را رها نمود.
هدف اصلی در تحقیق حاضربررسی ارتباط بین سود اقتصاد وسود حسابداری با بازده حقوق صاحبان سرمایه می باشد. با انجام یک مطالعهی کتابخانه ای و بر مبنای تحلیل همبستگی بر روی 40 شرکت برتر پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دورهی هشت سالهی1380 لغایت 1387 درشرکتهای برتروصنعت، به این نتیجه رسیدیم که ارتباط معنادار بین سود اقتصاد وسود حسابداری با بازده حقوق صاحبان سرمایه وجود دارد.و سود اقتصاد دارای بیشترین رابطه با بازده حقوق صاحبان سرمایه است.و همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیات به تفکیک صنعت نشان دهنده تاثیرنوع صنعت ،برروابط بین متغیرهاست.
کلید واژه ها : ارزش افزوده اقتصادی ، سود حسابداری ، بازده حقوق صاحبان سرمایه
مقدمه:
وقوع انقلاب صنعتی و تداوم آن در اروپای قرن 19 ، ایجاد کارخانه های بزرگ و اجرای طرح های عظیمی چون احداث شبکه سراسری راه آهن که سرمایه های پولی کلانی نیاز داشت که تأمین چنین سرمایه هایی از امکانات مالی یک یا چند سرمایه گذار و حتی دولتهای آن زمان فراتر بود و از سویی یک یا چند سرمایه گذار نیز آمادگی قبول خطر تجاری چنین فعالیتهای بزرگی را نداشتند. از این رو با بهره گیری از دو دستاورد بزرگ و مفید انقلاب صنعتی یعنی سازماندهی و همکاری ، نخستین شرکتهای سهامی شکل گرفت که مسئولیت صاحبان سهام آنها محدود به مبلغ سرمایه گذاریشان بود. این قالب نوین (یعنی شرکت سهامی ) راه حل مناسبی برای تأمین سرمایه های کلان و توزیع مخاطرات تجاری بود. رشد و توسعه شرکتهای سهامی در گذر زمان منجر به پیدایش و فزونی قشری از صاحبان سرمایه شد که در اداره شرکتها مشارکت مستقیم نداشته و از طریق انتخاب هیأت مدیره امور شرکت را هدایت و بر آن نظارت می کنند. این تحول جدید گروه تازه ای از مدیران حرفه ای را پدید آورد که در سرمایه مؤسسه های که اداره می کنند سهمی ناچیز دارند و یا اصولاً سهمی ندارند و بدین ترتیب مدیریت مؤسسه ها از مالکیت آنها تفکیک و متمایز شد. تشکیل شرکتهای سهامی و مشارکت تعداد زیاد سرمایه گذاران در بازار سرمایه تحولاتی را در مناسبات سهامداران و مدیران حرفه ای این گونه شرکتها ایجاد و عملاً مالکیت را از مدیریت جدا کرده است (شباهنگ ، قربانی ،5،1377)1.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1 مقدمه
شرکتهای سهامی امروزی از کوشش های دسته جمعی گروههایی نظیر مدیران کارکنان سهامداران و اعتبار دهندگان تشکیل شده اند .این گروه ها از طریق انعقاد قرار داد های رسمی و غیر رسمی گوناگون در یک شرکت سهامی گرد هم می آیند. برای سالیان متمادی در گذشته اقتصاد دانان فرض می کردند که تمامی گروه های مربوط به یک شرکت سهامی برای یک هدف مشترک فعالیت می کنند اما در بیست و پنج سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروه ها و چگونگی مواجهه شرکتها با این گونه تضاد ها توسط اقتصاد دانان مطرح شده است . این موارد به طور کلی به عنوان «تئوری نمایندگی » مورد اشاره قرار می گیرد . طبق تعریف جنسن و مک لینگ (1976) «رابطه نمایندگی » عبارت است از قراردادی که به موجب آن یک یا چند نفر سهامدار یا سهامداران ، فرد یا افرادی را به عنوان نماینده برای انجام برخی خدمات از طرف خود انتخاب می کنند . این خدمات به موجب قرار داد شامل داشتن اختیار اتخاذ برخی تصمیمات است . این فرض که هر دو طرف در این رابطه به دنبال حداکثر کردن منافع خویش است دلالت بر این موضوع دارد که نماینده همیشه در جهت حداکثر نمودن منافع موکل عمل نمی کند. موکل (سهامدار ) می تواند کاهش و اختلاف منافع خود را از طریق پرداخت حقوق و مزایای مناسب برای نماینده و قبول هزینه های نظارت برای محدود کردن اقدامات و فعالیتهای نابجای نماینده تعدیل سازد .نظارت بر عملکرد هر نماینده از طریق ساز و کارهای گوناگون امکانپذیر است مواردی مانند دخالت مستقیم مالک در مدیریت واحد اقتصادی ، انعقاد قرارداد های مبتنی بر مشروط بودن جبران خدمات مدیران تهیه و ارائه گزارشهای مالی در مقاطع زمانی معین درباره عملکرد واحد اقتصادی و نیز استفاده از ابزارهای مالی و اقتصادی از جمله چنین ساز و کارهایی محسوب می شود اما از این میان شاید اصلی ترین ابزار نظارت مستمر بر عملکرد ، تهیه و ارائه مجموعه صورتهای مالی واحد اقتصادی باشد.
شواهد بسیاری نشان می دهد که گزارش اطلاعات سود حسابداری واحد های اقتصادی نشانگر عملکرد واقعی نماینده در جهت حداکثر سازی ثروت مالکان نیست. برای ارزیابی عملکرد مدیران و تعیین ارزش شرکت روشهای متعددی وجود دارد که بسیاری از آنها دارای معایب اساسی می باشد و چنانچه به عنوان معیار ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش شرکت مورد استفاده قرار گیرند منجر به انعکاس اطلاعات واقعی مربوط به ارزش شرکت در قیمت سهام آن نخواهد شد. در هر برهه ای از زمان معیار و ابزار خاصی برای ارزیابی عملکرد پیشنهاد شده و هر ذینفعی با توجه به دیدگاه و نوع علاقه خود از معیار های متفاوتی استفاده می کند با توجه به ایرادات وارده بر معیار های مبتنی بر سود حسابداری و در جهت رفع آن تلاشهای فراوانی صورت گرفته که به ارائه معیارهای جدید منجر شده است . بنابراین مالکان همواره به دنبال معیاری هستند که با استفاده از آن عملکرد مدیران را به نحو ممکن ارزیابی نمایند.
2-1تاریخچه مطالعاتی
اقتصاد دانان معتقدند برای اینکه شرکتی ایجاد ارزش نماید و ثروتِ سهامداران خود را افزایش دهد، باید بازده اش از هزینه بدهی و حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد. این موضوع در قرن بیستم تحت عناوینی شامل سود غیر عادی (ولت من و اولسون 1995) ، سود مازاد (کنینگ1992 ( و) پرین ریچ1936 تا 1938) ، در آمد مازاد (کی 1976 و پنل 1981) ، سود مازاد قابل تحقق (ادوارد بل 1961) و سود محض (ادبی 1957) ،مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت .
شرکت جنرال موتورز این مفهوم را در دهه 1920به کار گرفت و جنرال الکتریک (سود باقیمانده) را در دهه 1950 ابداع کرد و در عمل از آن برای ارزیابی عملکرد بخش های غیر متمرکزش استفاده نمود.
در اواخر دهه 1980 شرکت استرن و استوارت تبلیغات گسترده را برای معرفی ارزش افزوده اقتصادی بکار گرفت؛ این معیار را به نام خود ثبت و معرفی نمود ،که موج جدیدی در کاربست این روش ایجاد نمود. در سال 1997 ملبورن و همکاران در تحقیقی تحت عنوان در جستجوی بهترین معیار ارزیابی عملکرد مالی رابطه همبستگی بین دو معیار ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار را بررسی نمودند و نتایج حاکی از این بود که توانایی معیار ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده در پیش بینی ایجاد ارزش، بیشتر از سایر معیار های مورد مطالعه است. در سال 1998 پیکسوتو در تحقیقی رابطه بین سود عملیاتی، سود خالص و ارزش افزوده اقتصادی را با ارزش بازار شرکتها مورد آزمون قرار داد(در بورس اوراق بهادار لیسبون پرتقال طی سالهای 1995تا1998). فرناندز نیز در سال2001 تحقیقی را جهت بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران انجام داد . نهایتا وی نتیجه گرفت که ارزش افزوده اقتصادی توان اندازه گیری ثروت ایجاد شده برای سهامداران را ندارد(رهنمای رودپشتی،1385،ص167)5.
در ایران نیز در خصوص ارزش افزوده اقتصادی تحقیقات گوناگونی به شرح زیر صورت گرفته است.
در سال 1379،تحقیقی توسط نظریه، زهرا با عنوان ارزیابی رابطه بین سود سهام و ارزش افزوده اقتصادی در شرکتهای محصولات کانی غیر فلزی ،در بورس اوراق بهادار طی سالهای 1372تا1377 صورت گرفت .نتایج تحقیق وی بیانگر آن است که بین ارزش افزوده اقتصادی و سود هر سهم رابطه همبستگی معنا داری وجود ندارد ( نظریه، 1379،ص 154)6.
در سال 1380 تحقیقی توسط غلامرضا رضایی با عنوان تاثیر وجود رابطه همبستگی بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده حقوق صاحبان سهام در ارزیابی عملکرد شرکت های صنعت وسائط نقلیه بورس اوراق بهادار تهران به اجرا در آمد .نتایج این تحقیق بیانگر عدم وجود رابطه معنا دار میان ارزش افزوده اقتصادی و بازده حقوق صاحبان سهام است (رضایی ، 1380، 162)7.
در سال 1381تحقیقی توسط عباس قنبری با عنوان بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و نسبتهای مالی در بورس اوراق بهادار در تهران انجام شد.
نتیجه حاکی از این بود که بین نسبتهای مالی مطرح شده در تحقیق با ارزش افزوده اقتصادی همبستگی معنا داری وجود دارد (قنبری ، 1381،ص 181)1.
در سال 1383 تحقیقی توسط حسن سراجی با عنوان بررسی ارتباط میان ارزش افزوده اقتصادی ،سود قبل از بهره و مالیات ،جریان نقدی فعالیتهای عملیاتی با ارزش بازار سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد. و نتایج بیانگر این است که سود قبل از بهره و مالیات در مقایسه با ارزش افزوده اقتصادی در ارتباط با ارزش بازار معیار کاراتری است (سراجی ، 1383،ص149)2.
عارفه حسینی، در سال 1385 در تحقیق به بررسی این موضوع پرداخت که کدام یک از معیار های ارزش افزوده اقتصادی و معیار های حسابداری همبستگی بیشتری با ارزش افزوده بازار دارد؟ نتایج بیانگر آن است که ارزش افزوده اقتصادی استاندارد شده، بیش از سایر معیار های مورد بررسی متصل به ارزش افزوده بازار استاندارد شده می باشد (حسینی ، 1385، ص204)3.
3-1بیان مسئله
دیدگاه اقتصاددانان در مورد هزینه با دیدگاه حسابداران متفاوت است، در نتیجه سود اقتصادی و سود حسابداری نیز یکی نیست. حسابداران اغلب تمایل دارند هزینه های آشکار تولید، یعنی پرداختهایی که بابت دستمزد، اجاره، بهره، موادخام و اولیه انجام می شود را جزء هزینه های تولید لحاظ کنند. اما اقتصاددانان هزینه استفاده از منابع را صرفا نه به عنوان آن که پرداختی بابت آن صورت گرفته است بلکه به لحاظ "هزینه فرصت" آن نیز مورد توجه قرار می دهند.
سود حسابداری، تفاوت بین هزینه ها و درآمدهاست که بر اساس اصول حسابداری به دست می آید که در آن هزینه ها همان هزینه داخلی انجام کارها است ولی سود اقتصادی تفاوت بین هزینه ها و درآمدهاست که هزینه شامل هم هزینه های عینی کار( هزینه های صریح )و هزینه های ضمنی می شود. هزینه های ضمنی پرداختی است که برای اطمینان دادن به منابع مالی شرکت ضروری است که به آن هزینه های سرمایه ای هم می گویند. در هر موسسه تجاری ابتدا شخص سرمایه را فراهم می کند سپس در ان کار سرمایه گذاری می کند .
تامین کنندگان این سرمایه ممکن است صاحبان همان شغل ، کار آفرینان یا بانکها یا سهام داران باشند. سرمایه به دست امده بستگی به هم زمان و هم ارزش پول دارد.
از رایج ترین روشهایی برای ارزیابی عملکرد موسسات ، ارزیابی ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده در بازار انهاست . ارزش افزوده اقتصادی EVA نامی دیگر برای سودهای اقتصادی موسسات است. عوامل کلیدی برای تخمین سوداقتصادی عبارتند از:
1- محاسبه سود عملیاتی موسسات با استفاده از اطلاعات صورتهای مالی، مطابقت با سودهای حسابداری برای بهتر نشان دادن عملکرد دوره ای موسسه
2- محاسبه هزینه سرمایه
3- مقایسه سود عملیاتی هزینه سرمایه
تفاوت بین سود عملیاتی و هزینه سرمایه اندازه گیری در سود اقتصادی موسسات یا ارزش افزوده اقتصادی آنها است.
درباره ارزش افزوده اقتصادی می توان گفت که اولین کسانی که به بحث در رابطه آن پرداختند:
1- اقتصادانان کلاسیک بودند که سود اقتصادی را در برابر سود حسابداری مطرح نمودند از جمله آلفرد مارشال در سال 1890 سوداقتصادی را چنین تعریف نمود:
سود اقتصادی آن چیزی است که بعد از کسر کل هزینه های سرمایه باقی می ماند که می توان را سود مدیریت ویا سود تعهد شده نیز نامید.
اقتصاددانان کلاسیک اعتقاد دارند که شرکت زمانی سودآور است که دارای سود اقتصادی مثبت باشد.
2- استرن واستوارت: در سال 1982 مفهوم EVA را به دنیا معرفی کردند. ارزش افزوده اقتصادی که بر مبنای نظریه سود اقتصادی بنا شده است که به آن سود باقی مانده هم می گویند بر این اساس است که ارزش زمانی ایجاد می شود که یک واحد تجاری بتواند تمام هزینه های سرمایه ای خود را پوشش داده و مبالغی نیز به عنوان سود یا ارزش افزوده اقتصادی داشته باشد. تفاوت اساسی سود حسابداری با سود اقتصادی در هزینه سرمایه منابع به کار رفته می باشد.
مفهوم اساسی وبنیادی ارزش افزوده اقتصادی این نیست که آیا واحد تجاری سودآور است یا خیر. بلکه این است که الف) آیا سود حسابداری برای پوشش هزینه سرمایه کافی است یا خیر؟ ب) آیا بازده سرمایه گذاری ارزشی برای شرکت ایجاد می کند یا خیر؟
ودر نتیجه این دوسوال میتوان گفت که:ارزش افزوده اقتصادی مشخص می کند که آیا سود عملیاتی برای کل هزینه های سرمایه بکار گرفته شده کفایت می کند یا خیر؟
استوارت ارزش افزوده اقتصادی را حاصل کسر هزینه سرمایه از سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات در نظر می گیرد:
EVA= NOPAT –(WACC*CAPITAL)
=EVA ارزش افزوده اقتصادی
= NOPAT سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات
= WACC میانگین موزون هزینه سرمایه در دوره t
= Acapital سرمایه ابتدای دوره t
اگرEVA بزرگتر از صفر باشد یعنی شرکت موفق عمل کرده و توانسته است برای سهامداران خود ایجاد ثروت نماید.اگر EVA مساوی صفر باشد شرکت صرفاً به بازدهی معادل هزینه سرمایه دست یافته است پس ارزش افزوده صفر است. اگر EVA کوچکتر از صفر باشد به معنی زایل شدن ثروت سهامداران است در این مواقع عموماً سهام این گونه شرکتها به کسر فروخته می شود.
بر خلاف EVA که دارای مبنای اقتصادی در محاسبات می باشد ROE براساس سود حسابداری و بر مبنای اصول پذیرفته شده حسابداری محاسبه می شود.
4-1- چهار چوب نظری تحقیق
قدرت و اختیار تصمیم گیری در شرکتهای سهامی عام در اختیار طبقاتی از مدیران است که دارای تضاد منافع با گروههای برون سازمانی به ویژه سهامداران میباشد. از دیر زمان به موضوع تضاد منافع که از آثار ناشی از تفکیک مالکیت از مدیریت است توجه شده است و معیارهای مختلفی جهت ارزیابی عملکرد و پرداختهای انگیزشی برای مدیران مرسوم گردیده است. پس از بحران رکود اقتصادی بزرگ تحقیقات متعددی در زمینه شناسایی مشکلهای ناشی از تفکیک مالکیت از مدیریت صورت گرفت و محققان به ریشه یابی دلایل تضاد منافع مدیران وسهامداران پرداختند و در جهت تعدیل تضاد منافع معیارهایی برای ارزیابی عملکرد مدیران و پرداخت پاداش به آنها بر اساس نتایج این ارزیابیها متداول گردید .
همواره این معیارها مبتنی بر مقیاسهای حسابداری به ویژه مقیاس سود گزارش شده یا درآمد هر سهمEPS می باشد. با گذشت زمان مدیران به منظور حفظ سطح پاداش و بهبود آن به مدیریت کردن سود از طریق تحریفهای حسابداری پرداختند و شاهد بودیم علیرغم آنکه بر مبنای مقیاسهای حسابداری وضعیت مالی مطلوب است بعضی شرکتها با بحران مالی از جمله کمبود نقدینگی مواجه بوده اند. از معیارهای ارزیابی مذکور و طرحهای پاداشی مبتنی بر آنها نتوانسته است کاملا در جهت منافع سهامداران و مالکیت شرکت به تعدیل تضاد منافع بپردازند. با پیدایش نظرات سود اقتصادی یا سود باقیمانده مدلهایی به منظور محاسبه سود اقتصادی پیشنهاد گردید و سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات و هزینه سرمایه به عنوان سود اقتصادی یا سود باقیمانده تعریف شد. سود اقتصادی منبع خلق ارزش برای واحدهای تجاری و در نتیجه موجب افزایش ارزش سهام در بازار است. همانگونه که میدانیم هدف بارز بنگاهها حفظ و بهبود ثروت سهامداران است که ارزش آفرینی برای بنگاهها تنها راه نیل به این هدف میباشد. خلق سود اقتصادی (ارزش افزوده اقتصادی)عامل ارزش آفرینی بنگاهها است و باعث افزایش ارزش سهام در بازار و بهبود ثروت سهامداران می گردد. در این راستا مبتنی بر ساختن پاداشهای مدیران بر معیارهای سود اقتصادی موجب تعدیل تضاد منافع و همسویی منافع میان مدیران و سهامداران می گردد.
5-1-فرضیات تحقیق
در فراگرد و روش شناختی ، محقق باید زمینه ها، ابزارها، محک ها و اصولی را تدارک ببیند تا بتواند فرضیه را آزمون و ان را تأیید یا رد و یا تضعیف یا تصحیح نماید.
در پژوهش حاضر ابتدا عقیده خود را بر مبنای تئوری های موجود ، به صورت فرضیه هایی طرح کرده ایم و در مراحل بعدی آن فرضیه ها را مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار داده ایم تا صحت آنها معلوم گردد . بدین ترتیب فرضیه های پیشنهادی رد یا قبول شده اند و درستی و یا نادرستی آنها بوسیله آزمونهایی که انجام شده است ، تبیین شده اند(دلاور، 1380،58)2.
در این تحقیق به منظور تبیین و تشریح رابطه بین ارزش افزوده بازار و معیارهای ارزیابی عملکرد مالی نوین و سنتی ، تدوین شده است .
فرضیه های این تحقیقی عبارتند از:
فرضیه اصلی 1: بین سود اقتصادی با بازده حقوق صاحبان سرمایه در شرکتهای برتر پذیرفته شده در بازار سرمایه تهران رابطه معناداری وجود دارد.
فرضیه اصلی 2 : بین سود حسابداری با بازده حقوق صاحبان سرمایه در شرکتهای برتر پذیرفته شده در بازار سرمایه تهران رابطه معنا داری وجود دارد .
فرضیه اصلی 3 : رابطه سوداقتصادی با بازده حقوق صاحبان سرمایه نسبت به رابطه سود حسابداری با بازده حقوق صاحبان سرمایه قوی تر است .
فرضیه اصلی 4 : رابطه بین سوداقتصادی و سود حسابداری با بازده حقوق صاحبان سرمایه در صنایع مختلف متفاوت است.
6-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از مسائل مهم و حیاتی هر فعالیت اقتصادی ارزیابی میزان دستیابی به اهداف تعیین شده می باشد بی شک این مسئله با پیشرفت روزافزون فعالیت های اقتصادی وارد عرصه جدیدی می شود و لزوم ایجاد روشهای دقیق تر و نزدیک تر به واقعیت بیشتر احساس می شود و همین احساس نیاز، مقدمه ایجاد روش های نو ارزیابی و تکمیل روش های قدیمی تر می شود.
از طرفی با مطرح شدن جدایی مالکیت از مدیریت و به دنبال آن خواسته صاحبان سهام برای شفافیت در فعالیت های انجام شده در شرکت، روشهای جدیدتری نسبت به روش حسابداری سنتی مطرح شد. که این روش ها بیشتر بر مبنای پایه های تئوریک اقتصادی بنا گذاشته شدند و منعکس کننده واقعیت ها در سازمان ها می باشند.
EVA یا ارزش اافزوده اقتصادی یکی از مفاهیم جدید برای ارزیابی میزان موفقیت شرکت در ایجاد ثروت برای سهامداران می باشد و این ابزار دستاورد تفکر جدید مدیریت بر مبنای ارزش می باشد. در این تفکر مدیریتی حداکثر کردن ثروت سهامداران به عنوان اصلی ترین هدف شرکت می باشد و مدیریت شرکت ملزم به دستیابی به این هدف است.
مطرح شدن EVA به عنوان یک معیار جدید ارزیابی عملکرد با توجه به تعدیلات انجام شده در سود حسابداری برای دستیابی به سود اقتصادی و سعی در بر طرف کردن اشکالات وارده بر حسابداری تعهدی باعث کمرنگ تر شدن معیارهای مبتنی بر داده های حسابداری می شود.
البته لازم به ذکر است محاسبه EVA با روش های مبتنی بر سود اقتصادی دارای پیچیدگی های می باشد که در روش های سنتی وجود نداشته است.
7-1- اهداف تحقیق
هر تحقیقی دارای سه هدف می باشد 1) هدف علمی 2) هدف کاربردی 3) هدف خاص و این تحقیق نیز از این امر مستثنی نبوده و به دنبال سه هدف فوق می باشد .
سهامداران همواره به دنبال راههایی برای ارزیابی عملکرد مدیران در جهت ثروت آفرینی برای شرکت و برآورد عملکرد آینده می باشند و در عمل مشاهده می شود که از اطلاعات و معیار های نامناسبی برای قضاوت در مورد عملکرد مدیران استفاده می کنند. عدم استفاده از معیارهای مناسب برای ارزیابی عملکرد و ارزش آفرینی برای سهامداران از یک سو باعث می شود قیمت سهام شرکتها به ارزش واقعی آنها نزدیک نشود و این پدیده معمولاً موجب ضرر و زیان یک گروه از خریداران سهام و سود سرشار گروه دیگر خواهد شد . از سوی دیگر عدم جبران خدمات مدیران به تناسب عملکرد واقعی آنها در جهت حداکثر سازی ثروت سهامداران موجب ایجاد شکاف بین منافع مدیران و سهامداران شد ه و مشکلات تضاد منافع میان نماینده و مالک به وجود خواهد آمد. بنابراین تحقیق حاضر سعی دارد به بررسی محتوای اطلاعاتی EVA شرکتهای برتر و وجود رابطه احتمالی بین سود اقتصادی وسود حسابداری با بازده حقوق صاحبان سرمایه شرکتها بپردازد.
8-1-حدود مطالعاتی :
قلمرو تحقیق چهارچوبی را فراهم می نماید تا مطالعات و آزمون محقق در طی آن قلمرو خاص انجام پذیرد و دارای اعتبار بیشتر باشد.
1-8-1 قلمرو مکانی تحقیق
این تحقیق در شرکت های برتر پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که سال مالی آنها منتهی به 29/12 است انجام شده است و نمونه انتخابی مشتمل بر 40 شرکت می باشد.
2-8-1 قلمرو زمانی تحقیق
این تحقیق رابطه همبستگی بین سود اقتصادی و سود حسابداری با ROE در طی سالهای ( 87-80 ) بررسی می نماید ضمناً سال مالی شرکت های انتخابی همگی منتهی به 29/12 می باشد.
دوره زمانی این پژوهش ، 8 ساله و از ابتدای سال 1380 تا انتهای سال 1387 است.
3-8-1 قلمرو موضوعی تحقیق
در این پژوهش ، بررسی رابطه بین ROE شرکت ، با متغیرهای, EVA , RI, مورد کنکاش قرار می گیرد.
9-1تعریف واژه ها و اصطلاحات تحقیق:
سود اقتصادی( ارزش افزوده اقتصادی )
EVA یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد است و نشان دهنده باقی مانده سود ،پس از کسرهزینه سرمایه،(میانگین موزون هزینه سرمایه×ارزش دفتری سرمایه) از سود حاصل از عملیات است(حجازی،1386،ص248) .
سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات
NOPAT سودی که در محاسبه آن تنها سود حاصل از عملیات در نظر گرفته می شود و اثر ثبتهای غیر نقدی حذف و صرفه جویی مالیاتی ناشی از هزینه بهره در آن ثبت شده است.از طرف دیگر نشان دهنده سودی است که به صورت بازده نقدی برای تامین کنندگان مالی در دسترس است (همان منبع، ص248) .
سرمایه
مجموع وجه نقدی است که در خالص دارائیهای شرکت و در طول عمر آن بدون توجه به شکل تامین مالی ،نام حسابداری یا هدف واحد تجاری سرمایه گذاری شده است(همان منبع ، ص248) .
نرخ هزینه سرمایه (C)
یعنی به طور متوسط برای هر 100 ریال تامین مالی ،متحمل چند ریال هزینه شده است. که از طریق میانگین موزون هزینه سرمایه هر یک از منابع مالی به دست می آید (رستگاری، 1386، ص142) .
نرخ بازده حقوق صاحبان سهام
بازده حقوق صاحبان سهام نشان دهنده درصد سودی است که روی حقوق صاحبان سهام در شرکت عاید شده است. و از تقسیم سود پس از کسر مالیات بر حقوق صاحبان سهام به دست می آید (حجازی،1386 ،ص247) .
سود حسابداری
محاسبه سود خالص پس از کسر مالیات شرکتها با استفاده از اطلاعات صورتهای مالی
شرکتهای برتر
نگاهی به تجربه بورسهای اوراق بهادار در کشورهای مختلف نشان می دهد که شناسایی شرکتهای ممتاز یا دارای موقعیت برتر اغلب برپایه یکی از معیارهای زیر انجام می شود :
1- قدرت نقد شوندگی سهام به معنای پر معامله بودن آن در تالار معاملات بورس
2- میزان تاثیر گذاری شرکت بر بازار ، یا سهم آن در ارزش جاری بازار
3- وضعیت شرکت از نظر برتری نسبتهای مالی به ویژه میزان سود آوری به ازای هر سهم
فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه
ارزیابی عملکرد شرکتها از مهمترین موضوعات مورد توجه سرمایهگذاران، اعتبار دهندگان، مدیران و دولتها میباشد. در عمل معیارهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد وجود دارد که در این تحقیق رابطه بین دو معیار ارزش افزوده اقتصادی (سود اقتصادی) و سود حسابداری با بازده حقوق صاحبان سهام عادی، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
این فصل اختصاص دارد به بررسی پیشینه تحقیقات انجام شده مرتبط با موضوع تحقیق. در این فصل سعی شده جهت قبل از ورود به بحث و بررسی پیشینه تحقیقات انجام شده، ضمن بیان ارزیابی عملکرد و معیارهای مرتبط به آن، به منظور ارائه تصویر روشنی از معیار ارزش افروده اقتصادی نموده محاسبه آن و چگونگی انجام تعدیلات برای رسیدن به سود اقتصادی، مزایا و محدودیتهای EVA و کاربردهای این معیار مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
2-2- ارزیابی عملکرد
یکی از موضوعاتی که به طور گسترده در تئوری اثباتی مورد مطالعه قرار گرفته است، قراردادهای بین مدیران و مالکان میباشد. در نظریه نمایندگی، شرکت به عنوان مجموعهای از قراردادهای پیچیده تعریف میشود که براساس آن، افراد ثروت خود را به صورتهای گوناگون و در قالب قراردادهایی در اختیار شرکت قرار میدهند و هر یک از آنها انتظار دارند بازده مناسبی از ثروت خود بدست آورند. با تفکیک مدیریت از مالکیت واحدهای تجاری، همواره جهت کنترل و نظارت بر مدیریت مطرح بوده است. با توجه به تئوری نمایندگی و تضاد منافع بالقوه موجود بین نماینده و مالک «موکل» همواره این امکان وجود دارد که فعالیتهای مدیران در خلاف جهت منافع سهامداران و در جهت افزایش منافع خود آنها باشد. به منظور کنترل رفتار مدیران بعنوان نماینده و ارزیابی عملکرد آنها، روشهای مختلفی وجود دارد) شریعت پناهی ،1382،104)1.
ارزیابی عملکرد شرکتها از مهمترین موضوعات مورد توجه سرمایهگذاران، اعتبار دهندگان، مدیران و دولتها میباشد.
مدیران به منظور ارزیابی عملکرد خود و قسمتهای تحت پوشش از معیارهای مختلفی استفاده میکنند. سرمایه گذاران به منظور ارزیابی میزان موقعیت در بکارگیری سرمایه آنها و تصمیمگیری در مورد حفظ، افزایش و یا فروش سرمایه گذاری مزبور، به ارزیابی عملکرد مدیریت علاقهمندند. اعتبار دهندگان به منظور تصمیمگیری در مورد میزان و نرخ اعطای اعتبار، به ارزیابی عملکرد میپردازند. هیأت تدوین استانداردهای حسابداری در ایران نیز به این مقوله بعنوان نیاز ذینفعان توجه داشته و در تدوین هدفهای گزارشگری مالی بیان میدارد:
«سرمایه گذاران، اعطاء کنندگان تسهیلات مالی و سایر استفاده کنندگان اطلاعات مالی غالباً سودهای گزارش شده و عوامل تعیین کننده آن را به طرق مختلف و برای مقاصد گوناگون مورد استفاده قرار میدهند. برخی از مقاصد عبارتنداز:
1- ارزیابی عملکرد مدیریت
2- برآورد توان سودآوری واحد انتفاعی در کوتاه مدت و بلندمدت
3- ارزیابی مخاطره، سرمایه گذاری در واحد انتفاعی یا اعطای تسهیلات مالی به آن(متن پیشنهادی استانداردهای حسابداری، ص 32)1 .
در نظر گرفتن اهداف استراتژیک شرکت برای انتخاب مجموعهای از روشهای ارزیابی عملکرد مناسب، برای یک شرکت خاص ضرورت دارد. مهمترین جنبهای که توسط سرمایهگذاران مورد توجه قرار میگیرد این است که آیا ارزش سرمایهگذاری آنها در نتیجه عملکرد مدیریت افزایش پیدا کرده است؟ به بیان دیگر آیا برای آنان ارزش خلق شده است یا خیر؟
در عمل معیارهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد وجود دارد. در این معیارها، شاخصها و نسبتهایی مورد استفاده قرار میگیرد که در محاسبه آنها از اطلاعات حسابداری، بازار، اقتصادی و یا ترکیبی از آنها استفاده میشود.
3-2- معیارهای ارزیابی عملکرد
در دهه 1980، انتظارات سهامداران به سطح بیسابقهای رسید و منجر به اعمال فشار فزاینده بر شرکتها در جهت افزایش ثروت سهامداران شد. بر این اساس، قرارداد پاداش مدیران بر مبنای عوامل مؤثر در تغییر ثروت سهامداران منعقد گردید. مسأله مهمی که در طراحی این قراردادها وجود دارد این است که کدام معیار عملکرد، باید ملاک عمل قرار گیرد.
یک معیار برای قضاوت در عملکرد شرکت، قیمت سهام است «مورفی 1990 و میلبورن 1996» . با این حال، معیار قیمت از یک ضعف برخوردار است زیرا برخی عوامل مؤثر بر قیمت سهام مانند شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه و جهان، خارج از کنترل مدیران میباشند. قرار دادن قیمت سهام بعنوان معیار عملکرد، میتواند در بر گیرنده ریسک فراوانی برای مدیریت باشد و این ریسک، قابلیت ایجاد انگیزه برای مدیران به منظور حداکثر کردن ثروت سهامداران را کاهش میدهد. بنابراین معیار مورد استفاده باید از دو ویژگی برخوردار باشد:
در معرض عواملی نباشد که خارج از کنترل بوده و بر قیمت سهام تأثیر دارند.
بیشترین رابطه را با تغییرات در ثروت سهامدار داشته باشد .
برخی معیارها مبتنی بر اطلاعات تاریخی موجود در صورتهای مالی اساسی و یادداشتهای همراه است. از مزایای این معیارها اینست که قابلیت اتکا و اثبات دارند.
یکی از مهمترین این معیارها، سود میباشد. هندریسکون از سود بعنوان معیاری جهت ارزیابی کارایی نام برده و معتقد است عملیات کارایی یک واحد تجاری بر روند پرداخت سود سهام به سهامداران تأثیر میگذارد. سهامداران قبل از خرید سهام شرکت به ارزیابی کارایی مدیریت آن شرکت مبادرت میورزند. یکی از مصادیق کارایی مدیریت، استفاده بهینه از منابع موجود در شرکت میباشد که در نهایت باعث افزایش بازدهی صاحبان سهام میگردد (هندریکسون، 1999، ص144) .
با این وجود، سود حسابداری دارای محدودیتهایی است که باعث میشود بعنوان معیار مناسبی برای اندازهگیری عملکرد در نظر گرفته نشود. از جمله این محدودیتها میتوان به امکان بکارگیری روشهای حسابداری، اشاره کرد. مبلغ سود را نمیتوان به تنهایی تعیین کننده ارزش یک شرکت و میزان موفقیت مدیریت آن دانست. زیرا علاوه بر مبلغ سود، کیفیت سود و اینکه با چه میزان سرمایه گذاری حاصل شده است نیز مهم است.
از لحاط تئوریکی نیز انتقاداتی به سود حسابداری وارد شده است. آقای هندریکسون عقیده دارد که مفهوم سود حسابداری هنوز به صورت واضحی فرمول بندی نشده است و رویههای پذیرفته شده حسابداری، اجازه میدهند که تفاوتهایی در اندازهگیری سود دورهای شرکتهای مختلف وجود داشته باشد.
همچنین تغییرات سطح قیمت، مفهوم سود محاسبه شده بر مبنای تاریخی را تغییر داده است. وی عقیده دارد برای تصمیمگیری سرمایهگذاران، معیارهای دیگر میتواند مفیدتر باشد .
ROE و ROI یکی دیگر از این معیارهاست. ROE، سودآوری شرکت را از دیدگاه سهامدار میسنجد و ROI سودآوری کل شرکت را در نظر میگیرد. با این حال از آنجا که در محاسبه آنها از سود حسابداری استفاده میشود، مشکلات مطرح شده برای سود را دارند. ROE نشان نمیدهد که شرکت دارای چه عملکردی بوده است، به علت اینکه میتوان عملکرد ضعیف را با بدهی مخفی کرد.
نسبت قیمت به سود «P/E» هم از معیارهای رایج در ارزیابی عملکرد است و تابعی از کیفیت سودآوری شرکت میباشد. با این حال در محاسبه آن از سود استفاده میشود و بنابراین حاوی همه مشکلات سود حسابداری میباشد.
یکی دیگر از معیارهای مطرح در ارزیابی عملکرد، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام میباشد. با وجود سادگی محاسبه و قابل فهم بودن این معیار، از آنجا که قیمت سهام شرکت تحت تأثیر عواملی است که غالباً در کنترل مدیریت نیستند، این نسبت میتواند گمراه کننده باشد. از طرف دیگر تورم آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
نسبت Q توبین که با تقسیم ارزش بازار شرکت به ارزش جایگزینی داراییهای شرکت، بدست میآید، معمولاً نشانه ارزش بالای فرصتهای رشد شرکت میباشد و بیشتر مبتنی بر اطلاعات بازار است، لذا نقطه ضعف معیارهای مبتنی بر سود را ندارد. اما به دلیل اینکه محاسبه ارزش جایگزینی داراییهای شرکت مشکل میباشد و داراییهای نامشهود را در نظر نمیگیرد، نقاط ضعف عمدهای دارد.
یکی دیگر از معیارهای ارزیابی عملکرد، بازده کلی سهامداران «TSR» میباشد. بازده را میتوان به عنوان کل عایدی حاصل از سرمایه گذاری در یک دوره معین نسبت به سرمایه گذاری به کار رفته در آن دوره تعریف کرد. از مزیتهای این معیار میتوان موارد زیر را نام برد:
فهم و سادگی محاسبه
استفاده نکردن از تعدیلات پیچیده
عدم تأثیر مشکلات ناشی از اتکا بر ارزش محاسبه شده ترازنامه
و بالاخره اینکه مسائلی مانند اندازه شرکت در محاسبه تأثیری ندارند.
با توجه به اینکه در فرمول ISR، سود تقسیمی در صورت قرار گرفته است، تغییرات سود تقسیمی میتواند TSR را متأثیر سازد. سود تقسیمی خود متأثر از سود حسابداری است که از طریق روشهای حسابداری قابل دستکاری میباشد. اشکال دیگری که بر این معیار وارد شده این مسئله است که رقم محاسبه شده، به شکل درصد بیان میشود و نه یک عدد مشخص. ایراد دیگر بازده این است که ریسک را در نظر نمیگیرد)سیمون ،1999،87) .
4-2- معیارهای مبتنی بر اطلاعات اقتصادی:
مهمترین معیارهایی که در زمینه ارزیابی عملکرد با استفاده از دادههای اقتصادی وجود دارد عبارتنداز: REVA, MVA, EVA.
MVA تفاوت بین ارزش بازار یک شرکت و ارزش اقتصادی سرمایهای است که بکار گرفته است. EVA ایجاد کننده MVA است. زیرا ارزش فعلی EVA های آتی است که مبنای ارزیابی و ارزشگذاری شرکت در بازار میباشد. بنابراین اگر چه EVA یک معیار داخلی برای اندازهگیری عملکرد است، ولی همین معیار داخلی منجر به ایجاد یک معیار خارجی میشود که ارزش شرکت را در بازار تعیین میکند.
REVA به عنوان سود خالص باقیمانده پس از کسر هزینه فرصت سرمایه گذاران به ارزش بازار، از سود خالص عملیاتی پس از مالیات تعریف میشود. در واقع REVA یکی از عمدهترین انتقادات وارد شده بر EVA، که هزینه فرصت منابع به کار گرفته شده در شرکت را بر مبنای ارزش دفتری آنها محاسبه میکند، را برطرف میکند.
1-4-2- سود باقیمانده
تئوریهای مرتبط با ارزش برای سهامداران، سابقه طولانی دارد. شاید بتوان گفت از سالهای 1950 تا 1960 بوسیله تلاشهای مارکووتیز، میلر و مودیلیانی، شارپ، فاما و تری نور صحبت درباره این تئوریها آغاز شد.
آنچه آنها انجام دادند تعریف کارآمد ریسک و بازده و تبیین رابطه آنها، تبیین مفهوم بازارهای کارا و صرف ریسک بود که همه اینها منجر به مدل قیمت گذاری سرمایه یا CAPM شد.
اقتصاد دانانی همچون هامیلتون «1777» و مارشال «1890» استدلال میکردند برای اینکه شرکتی ایجاد ارزش نماید و ثروت خود را افزایش دهد، باید بازدهای بیش از هزینه منابع مالی بکار گرفته به شکل بهره و سود سهام پرداختی به سرمایه گذاران خود، داشته باشد. در قرن بیستم این مفهوم با عناوینی مثل سود باقیمانده به کار رفته .
سود باقیمانده عبارت است از سود عملیاتی بعد از مالیات و پس از کسر هزینه سرمایه منابع به کار رفته میباشد. سود باقیمانده در واقع همان سود اقتصادی میباشد. چنانچه سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات بتواند هزینههای سرمایه را تأمین نماید و مبالغی مازاد باقی بماند، اقتصاد دانان به آن سود اقتصادی یا سود باقیمانده میگویند .
فرمول محاسبه سود باقیمانده به صورت زیر میباشد:
Residual Income = Income – (Interest * Investment)
(کل داراییها * نرخ بهره به کار رفته برای سرمایه گذاری) – سود عملیاتی یا سود خالص = سود باقیمانده
در مورد اجزای سود باقیمانده تعاریف گوناگونی وجود دارد. به عنوان مثال نویسندگان و شرکتهای مختلف مصداقهای زیر را برای Investment عنوان کردهاند:
کل داراییهای موجود
کل داراییهای بکار رفته
سرمایه در گردش بعلاوه دیگر داراییها
حقوق صاحبان سهام
بسیاری از مدیران به دلیل پیچیدگی تعاریف و محاسبه capital, Nopat از فرمول RI استفاده میکنند ولی آنرا EVA مینامند. با این وجود براساس آخرین تحقیقات انجام شده، امروز فقط 2% شرکتها از RI بعنوان معیار استفاده میکنند.
آقای سولومن در سال 1965 سود باقیمانده را به عنوان معیاری درونی جهت سنجش عملکرد شرکت و آقای آنتونی در سال 1972 آنرا به عنوان یک معیار بیرونی برای اهداف گزارشگری مالی معرفی کرد.
جنرال موتورز این مفهوم را در دهه 1920 به کار گرفت و جنرال الکتریک آن را طی سالهای 1950 و 1960 برای ارزیابی عملکرد بخشهای غیرمتمرکز خود استفاده نمود (استورات، 1994،70-46) .
پروفسور مودیلیانی و پروفسور میلر، سود اقتصادی را منبع خلق ارزش در شرکتها دانستند و مبانی ارزشیابی واحدهای تجاری را مطرح کردند. به نظر آنان ارزش شرکت به قدرت سودآوری و کسب بازدهی آن وابسته است ولی آنها تکنیک اندازهگیری سود اقتصادی شرکتها را مطرح نکردند(میلر،1961،413-411) .
5-2- نرخ بازده حقوق صاحبان سهام
ROE همواره معیار عملکردی مناسبی برای شرکتها به شمار میرفته است. این شاخص با تقسیم نمودن سود خالص پس از کسر مالیات در سال معین بر ارزش دفتری حقوق صاحبان سرمایه (سهام عادی) ابتدای سال محاسبه میشود. حقوق صاحبان سرمایه متشک