رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله مالیات

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله مالیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دا نستنیهای مالیاتی
مالیات عبارت است از قسمتی از در آمد یا ثروت افراد که به منظور پرداخت بخشی از هزینه های عمومی و حفظ منافع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور به موجب قانون به وسیله دولت وصول می شود به عبارت دیگر برای دوام وقوام جامعه و ارائه خدمات اجتماعی توسط دولت هر یک از افراد جامعه با توجه به توان پرداخت خود مکلفند بهای قسمتی از این خدمات را به عنوان مالیات به دولت بپردازد و در این مشارکت جمعی برای رسیدن به رشد و توسعه و رفاه و کرامت انسانی سهیم باشند.
2-هدف از وصول مالیات چیست؟
هر دولتی برای اداره جامعه نیازمند امکانات مالی است تا بتواند وظایفی را که از جانب مردم به عهده گرفته به نحو مطلوبی انجام دهد.
عمده ترین این وظایف عبارتند از :
1-حفظ استقلال و تمامیت کشور از طریق تامین وسایل و تجهیزات دفاعی استقرار و اداره نیروهای نظامی و انتظامی.
2-ایجاد و توسعه راه های ارتباطی و وسایل حمل ونقل.
3-تامین بهداشت.آب.برق.مخابرات و سایر وسایل ارتباطی جمعی برای عموم.
4-تامین آموزش در همه سطوح.
5-تامین قوه قضائیه برای حل و فصل دعاوی واستقرار امنیت اجتماعی.
6-تامین مایحتاج عمومی افراد جامعه در یک سطح قابل قبول.
7-تامین زیر ساخت های اقتصادی و صنایع مادر و کلیدی برای ایجاد زمینه های تو لید و اشتغال و تعادل اقتصادی.
8-تقویت روح بررسی تحقیق از طرح تاسیس مراکز پژوهشی و تحقیقاتی و حمایت و تشویق محققان.
9-تامین خود کفایی در علوم و فنون. صنعت و کشاورزی.
10-تامین خدمات و حمایت های مالی درجهت بر خورداری از تامین اجتماعی. باز نشستگی. بیکاری. پیری و از کار افتادگی و تامین خدمات درمانی و بهداشتی به صورت بیمه همگانی و فراهم آوردن موجبات داشتن مسکن متناسب با خانواده ها.
بنابراین ملاحظه می شود که دولت برای دستیابی به اهداف خود برای پاسخگویی به نیاز های جامعه که به شمعه ای از آن اشاره شد نیازمند منابع مالی است امروز در کلیه کشورها صاحب نظران مسائل اقتصادی بهترین منبع تامین هزینه های دولت را مالیلت می دانند. زیرا علاوه بر آن که اتکا دولت را به منابع خدادادی مثل نفت که یک ثروت ملی و متعلق به نسل های آینده نیز هست ، کم میکند. یک شور واشتیاق ملی برای مشارکت در امور کشور در آحاد افراد جامعه ایجاد میکند.
3-سهم هر کس از مالیات چگونه تعیین می شود؟
یکی از اصول وضع مالیات قدرت پرداخت افراد است یعنی کسانی که از در آمد و ثروت بیش تری برخوردارند باید مالیات بیش تری بپردازند. زیرا این افراد از خدمات و امکانات و مواهب جامعه بیش تر استفاده می کنند و در آمد و ثروتی را که کسب می کنند مدیون امکانات و خدمات اجتماعی است که دولت ارائه می کند.
4-نرخ تصاعدی مالیات چیست؟
برای نیل به عدالت مالیاتی برای وصول مالیلت از در آمد های بالا تر از نرخ های تصاعدی مالیات استفاده می شود و با افزایش سطح در آمد سالانه نرخ مالیاتی نیز افزایش می یابد. در ماده131 قانون مالیات های مستقیم(اصلاحی) مصوب 27 بهمن 1380 ترخ مالیات بر در آمد در منابع مختلف به صورت تصاعدی و به شرح زیر است:
تا30میلیون ریال در آمد مشمول مالیات سالانه به نرخ 15 در صد.
تا100 میلیون ریال در آمد مشمول مالیلت سالانه نسبت به مازاد 30 میلیون ریال به نرخ 20 درصد
تا250میلیون ریال در آمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد یکصد میلیون ریال به نرخ 25در صد
تا یک میلیارد ریال در آمد مشمول مالیات سالانه نسبت به مازاد 250 میلیون یال به نرخ 30در صد
به مازاد یک میلیارد ریال(00/000./000/1) در آمد مشمول مالیات سالانه به نرخ 35 در صد.
5-قراین مالیاتی چیست؟
قرینه یا پایه مالیاتی عبارتست از عواملی که در هر رشته از مشاغل با توجه به موقعیت شغل برای تشخیص در آمد مشمول مالیات به طریق علی الراس ملاک و ماخذ اعمال ضریب مالیاتی برای محاسبه در آمد مشمول مالیات قرار می گیرد.

این قراین عبارتند از:

1-خرید سالانه

2-فروش سالانه

3-در آمد ناویژه

4-میزان تولید در کارخانجات

5-جمع وجوهی که بابت حق التحریر و حق الزحمه وصول و مصرف تمبر عاید دفاتر اسناد رسمی می شود

6-سایر عوامل به تشخیص کمیسیون تعیین ضرایب.

 

6-ضرایب مالیاتی چیست؟

ضرایب مالیاتی عبارت است از ارقام مشخص به صورت در صد که حاصل آن ها در قرینه مالیاتی در موارد تشخیص علی الراس در آمد مشمول مالیات که ماخذ اعمال نرخ مالیات قرار می گیرد.

 

7-ضریب مالیاتی چگونه تعیین می شود؟

برای تعیین جدول ضرایب هر سال کمیسیونی مرکب از نمایندگان سازمان امور مالیاتی کشور بانک مرکزی ونماینده شورای مرکزی اصناف نماینده نظام پزشکی در مورد مشاغل وابسته به پزشکی و نماینده اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران در مورد سایر مشاغل در سازمان امور مالیاتی کشور تشکیل و با توجه به جریان معاملات و اوضاع و احوال اقتصادی ضرایب مربوطه درباره مؤدیان مختلف بر حسب نوع مشاغل و به تفیک تعیین میکند.تصمیمات این کمیسیون از طریق سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان جدول ضرایب تهیه و ابلاغ می شود.
مالیات بر ارزش افزوده چیست؟
گروه اقتصادی- قانون مالیات بر ارزش افزوده که در خردادماه سال جاری به تصویب نهایی مجلس و تأیید شورای نگهبان رسید، در حالی اواسط مهرماه به مرحله اجرایی رسید که به دلیل عدم آشنایی مردم و به خصوص اهالی بازار با تبعات ناشی از اجرای این قانون، در مرحله اجرا با مشکلات زیادی روبه‌رو شده و در نهایت نیز با توقف اجرا مواجه شد.

مالیات بر ارزش افزوده جزء مالیات‌های مدرنی است که بعد از جنگ جهانی دوم در کشورهای اروپایی وضع شد و عملاً از اواخر دهه ٥٠ میلادی به صورت اجرایی درآمد. این مالیات برای نخستین بار توسط زیمنس در سال ۱۹۵۱ به منظور فائق آمدن به مسائل مالی کشور آلمان طرح ریزی شد. اما علی رغم علاقه و تمایل شدید کشورهایی نظیر آرژانتین و فرانسه در خصوص آگاهی از چگونگی ساختار آن، این مالیات به طور رسمی تا سال ۱۹۵۴ در هیچ کشوری به کار گرفته نشده است. از سال ۱۹۵۴ به بعد، برزیل، فرانسه، دانمارک و آلمان در زمره کشورهایی بودند که این مالیات را در نظام مالیاتی کشور خود معرفی کردند. کره جنوبی نخستین کشور آسیایی است که در سال ۱۹۷۷ با کمک صندوق بین المللی پول توانست این مالیات را در نظام مالیاتی خود پیاده کند و به دنبال آن کشورهای ترکیه، پاکستان، بنگلادش و لبنان نیز اقدام به اجرای این مالیات کردند.
تا امروز بیش از ١٢٠ کشور جهان این نظام مالیاتی را اعمال می‌کنند. در ایران نیز در سال ۱۳۷۰ بخش امور مالیاتی صندوق بین‌المللی پول در راستای اصلاح نظام مالیاتی ایران، اجرای سیاست مالیات بر ارزش افزوده را به‌عنوان یکی از عوامل اصلی افزایش کارایی و اصلاح نظم مالیاتی پیشنهاد کرد اما با رسیدن به مرحله تدوین لایحه، این کار با مشکلات زیادی روبه‌رو شد و مراحل مختلفی را برای تصویب از سر گذراند. اولین باری که از مالیات بر ارزش افزوده به عنوان یک لایحه قانونی یاد شد،سال 1۳۶۶بود که لایحه مالیات بر ارزش افزوده به مجلس رفت و در شور اول تصویب و در شور دوم هم 6 ماده آن تصویب شد اما به‌دلیل سیاست تثبیت قیمت‌ها به دولت مسترد شد. با این حال، 10 سال بعد بود که بررسی گسترده کارشناسان داخلی و بین‌المللی، اجرای نظام مالیات بر ارزش افزوده را به‌ عنوان یکی از راهکارهای اصلی افزایش کارایی نظام مالیاتی به دولت پیشنهاد کرد و پس ازآن در فواصل سال‌های 80 تا 82 برای بار دیگر این لایحه در دولت تدوین و برای تصویب نهایی به مجلس رفت که این بار نیز به‌منظور رفع بخشی از مشکلات حاکم بر اخذ مالیات‌ها و عوارض از کالاها و خدمات و همچنین فراهم آوردن مقدمات اجرای نظام مالیات بر ارزش افزوده، قانون موسوم به "تجمیع عوارض" تصویب و به اجرا گذاشته شد.
در نهایت این مجلس هفتم بود که در سال دوم فعالیت خود یعنی سال 84 کلیات این لایحه را که این بار به عنوان سیاست‌های کلی اقتصادی در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به تصویب رسیده بود، تصویب کرد و یک سال بعد نیز با تصویب جزییات آن به صورت اصل 85 ای (در داخل کمیسیون تخصصی) برای اجرای آزمایشی 5 ساله در این کمیسیون به تصویب نهایی رسید.
با این حال، ابلاغ همین مصوبه نیز با برخی مخالفت‌های شورای نگهبان و رفت و آمدهای این لایحه در صحن علنی مجلس و شورای نگهبان به خرداد 87 رسید و با وجود اینکه رییس جمهور قانون را برای اجرا از تیرماه 87 ابلاغ کرد، آغاز رسمی اجرای این قانون به اول مهرماه تغییر پیدا کرد و اجرای آن از نیمه مهرماه سال جاری نیز به دلیل عدم اطلاع‌رسانی به موقع در مورد فواید و اثرات این قانون در نظام اقتصادی کشور و همچنین ساز و کارهای اجرایی آن با انتقاد وسیع کسبه و اهالی بازار مواجه شد که در نهایت با توقف اجرای آن به مدت 2 ماه که این تاریخ هم هنوز مورد اعتراض جدی بازار است، سر و صدای ناشی از اجرای این قانون قطع شد.
مالیات بر ارزش افزوده چیست؟
قانونی که تا قبل از این به عنوان قانون مصوب در خصوص اخذ مالیات از اصناف و کالاهای تولیدی به کار می‌رفت، قانون تجمیع عوارض بود.
به اعتقاد کارشناسان و صنعتگران کشور، فشار ناشی از قانون تجمیع عوارض بود که بسیاری از صنعتگران را به سمت تولیدات زیرپله‌ای سوق داد و موجبات افزایش روزافزون فعالیت‌های زیرزمینی را فراهم آورد. این قانون در مراحل مختلف تولید صنعتی از جمله تولید لوله و پروفیل، فولاد، مواد شوینده، بهداشتی، کفش و... را با مشکلات بی‌شماری روبه‌رو کرده تا آن‌جا که حتی برخی از این واحدهای تولیدی را به ورطهء تعطیلی کشانده است.
در حال حاضر نیز حدود 96 درصد واحدهای تولیدی کشور به علت نبود یک رابطه اجرایی شفاف، امکان گرفتن مالیات و تجمیع عوارض را از خریداران ندارند. از سوی دیگر بیش از 75 درصد سود تولیدکنندگان شناخته شده و مطرح نیز بابت 3 درصد تجمیع اختصاص می‌یابد که به ضرر تولیدکنندگان است بنابراین خود به خود به سمت کتمان درآمد پیش می‌روند.
برخی کارشناسان اقتصاد و صنعت معتقدند، قانون تجمیع عوارض یکی از عوامل اصلی تعطیلی واحد تولیدی از جمله صنایع چرم است. در حال حاضر علاوه بر واحدهای تولیدی کفش زیرپله‌ای حدود 22 هزار تولیدی در کشور موجود است که بسیاری از آن‌ها به علت مشکلاتی از جمله قاچاق بی‌رویه کفش‌های چینی و نیز قانون تجمیع عوارض با بحران مواجهند و صادرکنندگان انگیزه‌ای برای صادرات ندارند. معترضان به اجرای این قانون تأکید دارند که به دلیل فشار ناشی از تجمیع عوارض، تولیدکننده که قادر به دریافت این عوارض از خریدار نیست، خود جزء پرداخت‌کننده قرار می‌گیرد و در نتیجه صنعتگران و تولیدکنندگان به سمت فعالیت‌های زیرزمینی سوق داده می‌شوند.
در بسیاری از کشورهای جهان بر کالاهای مضر تجمیع عوارض می‌بندند تا مصرف آن را برای جامعه کاهش دهند و این نکته‌ای است که هنگام اجرای این قانون به آن توجه لازم نشده است. به علاوه طبق این قانون، کالاهایی که مصرف نهایی دارند، مشمول پرداخت 3 درصد عوارض هستند اما اکنون در عمل تجمیع عوارض به صورتی گسترده کالاها را در برگرفته است. این در حالی است که خریداران دولتی مطلقاً زیر بار پرداخت این 3 درصد عوارض نمی‌روند و تولیدکننده خود باید پرداخت‌کننده آن نیز باشد. به موازات آن، شمول عوارض به واردات مواد اولیه و ماشین‌آلات نیز سبب شد تا واحدهای تولید با مشکلاتی روبه‌رو شوند که مقرر می‏کرد هر تولیدکننده ایرانی، چه کسی که ماده اولیه را تولید می‌کند چه کسی که کالا یا خدمات نهایی را، 1.5 درصد بابت شهرداری‏ها و 1.5 درصد بابت عوارض سایر نهادهای دولتی به سازمان امور مالیاتی بپردازد که این سهم مالیات در قانون مالیات به ارزش افزوده، پرداخت 1.5 درصد شهرداری‏ها را به حالت قبلی گذاشته و دریافت 1.5 درصد سهم دولت را به عهده فروشنده نهایی قرار داده است.
قانون مالیات بر ارزش افزوده شامل همه کالاها و خدمات که در بازار ایران به فروش می‏رسند، به استثنای 17 قلم کالای ذکر شده در ماده 12 این قانون می‏شود و درباره 2 کالای خاص سیگار و سوخت هواپیما هم این قانون استثنا دارد که از سیگار 12 درصد و از سوخت هواپیما 20 درصد مالیات بر ارزش افزوده اخذ خواهد شد.
با این حال، براساس توافق اولیه مجلس و دولت مقرر شده است در گام اول، صرفاً واردکنندگان و توزیع‏کنندگانی که حجم گردش مالی آنها سالانه از یک میلیارد تومان تجاوز می‏کند، مشمول این مالیات باشند. به این ترتیب بسیاری از اصناف خرده‏پا و ارایه‏کنندگان خدمات از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند.
همچنین در قانون مالیات بر ارزش افزوده مقرر شده در هر مرحله تولید یا توزیع کالا به هر میزان که ارزش محصول تولیدی افزایش می‌یابد، به همان میزان خریدار هزینه ای را پرداخت کند. بر اساس قانون تجمیع عوارض تا پیش از این در هر مرحله تولید کل ارزش محصول مشمول مالیات می‌شد ولی با تصویب این قانون تنها مابه‌التفاوت ارزشی که در آن مرحله ایجاد شده است، ملاک عمل برای اخذ مالیات بر ارزش افزوده قرار می‌گیرد.
البته در هر مرحله ای از این نظام مالیاتی، کسی که مالیات را پرداخت کرده اگر در چرخه تولید و توزیع باشد و مؤدی مالیاتی محسوب شود، بعد از فروش کالا، مالیات پرداختی خود را از اداره مالیاتی پس خواهد گرفت زیرا در فرآیند تولید و توزیع، تولیدکننده و توزیع کننده مالیاتی پرداخت نمی کنند بلکه این مبلغ توسط مصرف کننده نهایی پرداخت می‌شود و به همین دلیل این مالیات بر مصرف است نه تولید.
کالاهای معاف از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده
در این قانون، معافیت‌های مربوط به بخش کشاورزی شامل دام و طیور زنده، آبزیان، زنبور عسل و نوغان، انواع دارو، لوازم مصرفی درمانی و خدمات درمانی (حیوانی و گیاهی)، خوراک دام و طیور و انواع کود، سم، بذر و نهال است. معافیت‌های مرتبط با عموم نیز در برگیرنده انواع محصولات کشاورزی فرآوری نشده، مواد خوراکی مانند آرد خبازی، نان، گوشت، قند، شکر، برنج، حبوبات و سویا، شیر، پنیر، روغن نباتی و شیرخشک مخصوص تغذیه کودکان، کتاب، مطبوعات و دفاتر تحریر، همچنین انواع کاغذ چاپ، تحریر و مطبوعات، انواع دارو، لوازم مصرفی درمانی، خدمات درمانی و خدمات توان بخشی و حمایتی است.
خدمات حمل و نقل عمومی مسافری درون و برون شهری جاده ای، ریلی، هوایی و دریایی، فرش دستباف، اموال غیرمنقول (زمین، ساختمان و...)، انواع خدمات پژوهشی و آموزشی، خدمات مشمول مالیات بر درآمد حقوق، موضوع مالیات‌های مستقیم، خدمات بانکی و اعتباری بانک ها، مؤسسات و تعاونی‌های اعتباری و صندوق‌های قرض الحسنه مجاز و صندوق تعاون نیز از پرداخت مالیات معاف است.
سایر معافیت‌ها هم شامل کالاهای همراه مسافران خارج از کشور، برای استفاده شخصی تا میزان مقرر، رادار و تجهیزات کمک ناوبری هوانوردی ویژه فرودگاه‌ها است.
اثرات مثبت و منفی اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده
یکی از منابع اصلی درآمد دولت‌ها مالیات است که تحت عناوین مختلف وصول می‌شود. درآمد حاصل از مالیات، بخش قابل ملاحظه‌ای از بودجه دولت‌ها را تشکیل می‌دهد و در کشورهایی که مالیات از نظام قانونی و مردمی برخوردار است، بیش از ۶۰ درصد بودجه عمومی را تشکیل می‌دهد.
از این منظر، مالیات بر ارزش افزوده به دلایل مختلف بهترین راه برای اخذ مالیات است. مالیات بر ارزش افزوده در بسیاری از کشورها ضمن تأمین بیشتر عدالت اجتماعی نسبت به سایر مالیات‌ها و بدون از بین بردن انگیزه سرمایه گذاری و تولید، به عنوان منبع درآمد جدیدی در جهت افزایش درآمدهای دولت به کار برده شده است و از آنجا که سیستم مالیات بر ارزش افزوده یک سیستم خود اجراست و همه مؤدیان نقش مأمور مالیاتی را ایفا می‌کنند، هزینه وصول آن پایین است. در عین حال، با توجه به این که در این مالیات مؤدیان برای استفاده از اعتبار مالیاتی ملزم به ارائه فاکتور خواهند بود، زمینه برای شناسایی خود به خود میزان معاملات مؤدیان فراهم می‌شود و از طرف دیگر از آنجایی که بسیاری از کالاها با اجرای این قانون از مالیات معاف هستند و یا پرداخت مالیات بر اساس درصد کمتری نسبت به قبل می‌باشد، وصول مالیات با رضایت مؤدیان است و این طرح سبب برقراری هر چه بیشتر عدالت اقتصادی در کشور می‌شود.
با این حال، یکی از مهمترین سؤالاتی که این روزها با توجه به اجرایی شدن این قانون به وجود آمده است، این است که آیا اجرای این قانون موجب افزایش قیمت کالاها می‌شود؟ پاسخ به این سؤال کاملاً‌ منفی است چراکه براساس این قانون، 1.5 درصدی که تولیدکنندگان در مراحل مختلف برای تولید یک کالا به دولت می‏پرداختند، حذف و در نهایت توسط فروشنده اخذ می‏شود. در واقع، مالیات پرداختی برای عرضه یک کالا نه تنها زیاد نشده، بلکه به دلیل حذف مراحل مختلف اخذ تجمیع عوارض از تولید یک کالا، چه بسا برای هر کالای ایرانی، مالیات کمتری نیز پرداخته می‏شود. البته در وضعیت غیرشفاف موجود در بازار ایران سوء استفاده‏چی‏ها و کسانی که از آب گل‏آلود ماهی می‏گیرند، می‏توانند با جوسازی و شایعه پراکنی، مالیات بر ارزش افزوده را بهانه‏ای برای ایجاد کمبود مصنوعی و افزایش قیمت‏ محصولاتشان قرار دهند. بی‏تفاوتی و ضعف دولت در اطلاع‏رسانی و توجیه تجار درستکار و محترم نیز مزید بر علت شده است.
با اجرای مالیات بر ارزش افزوده، منافع 2 گروه از فعالان بازار به طور جدی به خطر خواهد افتاد. در درجه اول کسانی که پشت پرده به دلالی و واسطه‏گری مشغولند. کسانی که بدون اینکه در زحمت تولید شریک باشند و بدون اینکه در مقابل مصرف‏کنندگان تعهدی به عهده بگیرند، با قرارگرفتن در مسیر تولید تا مصرف، با خرید و فروش‏های مکرر باعث عدم شفافیت و التهاب در بازار می‏شوند. ضرر این عده بیشتر از این بابت است که براساس قانون مالیات بر ارزش افزوده، مسیر تهیه و توزیع کالاها شفاف می‏شود. با اجرای این قانون، کسانی که بی‏جهت در مسیر تولید تا مصرف قرارگرفته‏اند شناسایی شده و به تدریج حذف می‏شوند.
گروه دیگر ضررکننده‏ها از قانون مالیات بر ارزش افزوده، قاچاقچیان هستند. کسانی که خارج از مسیر قانونی و رسمی واردات، کالاهای خارجی را از بازارهای امارات، عمان، کردستان، آسیای میانه و حتی افغانستان و پاکستان دور از چشم قانون به داخل ایران منتقل کرده و بازار ایران را مملو از کالاهای بی‏کیفیت خارجی کرده‏اند. ویژگی اصلی این عده، عدم تعهد آنها در برابر مصرف‏کنندگان است چرا که نه گارانتی معتبری ارایه می‏کنند و نه حتی در قبال صحت و سلامت کالایی که ارایه می‏کنند، مسؤولیتی می‏پذیرند. با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده، منافع این دسته از خرابکاران بازار، به شدت به خطر می‏افتد.
قانون مالیات بر ارزش افزوده در عین حال به شدت به نفع صادرات و صادرکننده است. ماده 13 این قانون، صادرات کالا و خدمات را از این مالیات معاف کرده و مقرر داشته مالیات کالاهایی که قبلاً به هنگام فروش آنها مالیات بر ارزش افزوده دریافت شده، هنگام خروج از کشور، مسترد می‏شود. در واقع صادرکنندگان محصولات ایرانی با خرید کالا از بازار ایران و خروج آن از کشور، 1.5 درصد از ارزش کالای صادراتی را که قبلاً به عنوان مالیات بر ارزش افزوده پرداخته بودند، از دولت بازپس می‏گیرند.
چرا اجرای این قانون بدین‌گونه متوقف شد؟
برخی کارشناسان اقتصادی بر این عقیده اند که اجرای خوب یک قانون بد به مراتب بهتر از اجرای بد یک قانون خوب است و در شرایطی که اجرای این قانون بدون اطلاع رسانی قبلی و آگاهی رسانی به تمامی مردم و بازاریان انجام شد، ممکن بود ادامه وضعیت موجود به اجرای بد یک قانون خوب بیانجامد.
اما این اگاهی رسانی‌ها از هم اکنون قرار است آغاز شده و راه را برای اجرای هموارتر و بهتر این قانون فراهم کند.
غلامرضا مصباحی مقدم در گفت و گو با خبرنگار ما با بیان اینکه عدم اطلاع رسانی به موقع موجب ایجاد اعتراض ها به این قانون شد، گفت: قرار است اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس و وزیر اقتصاد و سایر مسئولان اقتصادی و کارشناسان، در برنامه‌های متعدد صداوسیما حضور یافته و به بیان واقعیت‌ها و راهکارهای مثبت این قانون در اقتصاد کشور بپردازند و راه را برای اجرای هر چه بهتر این قانون هموار کنند.
علی اکبر عرب مازار معاون امور مالیاتی وزارت امور اقتصادی و دارایی نیز قرار شده است تا در جلساتی با اعضای کمیسیون اقتصادی و صنایع و معادن مجلس در مورد موانع و مشکلات اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده به نمایندگان توضیح دهد.
رضا رحمانی، نایب رییس اول کمیسیون صنایع و معادن مجلس نیز تاکید کرد مشکلات و اعتراضاتی که برخی واحدهای تولیدی و صنعتی و نیز اصناف کشور در باره اجرای این قانون داشتند، به دلیل صحیح و شفاف نبودن اطلاع‌ رسانی از ابعاد این قانون بوده است.
نماینده تبریز در مجلس تاکید کرد که با حضور رییس سازمان امور مالیاتی کشور، به مشکلات و اعتراضات به وجود آمده در مورد اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده رسیدگی خواهد شد.
همچنین یوسف نژاد مخبر کمیسیون صنایع و معادن مجلس نیز با بیان اینکه طرح مالیات بر ارزش افزوده در بسیاری از کشورها به عنوان یک مکانیزم اصولی برای دریافت مالیات کالاها شناخته شده است، گفت: چگونگی اجرای این طرح مهمتر از خود قانون است زیرا برای رسیدن به اهداف توسعه اقتصادی کشور باید تلاش و برنامه ریزی‌های سازنده ای در این زمینه انجام شود.
وی با انتقاد از نحوه اطلاع رسانی در زمینه طرح مالیات بر ارزش افزوده، اظهار داشت: این قانونی دارای پیچیدگی‌های است که اطلاع رسانی صحیح سبب اعتماد سازی در بین مؤدیان خواهد شد.
شماره‌های جدید مالیاتی برای شهروندان آلمان


Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: از سال ۲۰۱۰، "کارت مالیاتی الکترونیکی" جانشین کارت‌های مالیاتی چاپی می‌شود
تا پایان سال جاری، هر کس که در آلمان زندگی می‌کند و یا محل اقامتش، کشور آلمان ثبت شده است، یک "شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی" دریافت می‌دارد. اداره‌ی مرکزی مالیات آلمان، شماره‌گذاری مالیاتی شهروندان را آغاز کرده‌است.

اداره‌ی مرکزی مالیات آلمان، شماره‌گذاری مالیاتی شهروندان خود را آغاز کرده است. قرار است همه‌ی کسانی که در آلمان زندگی می‌‌کنند و نام و آدرسشان در "اداره‌ی محل" ثبت است، تا پایان امسال این شماره را دریافت کنند. آیا این شماره‌گذاری مزایایی هم دارد؟ ما به پرسش‌های رایج در این‌باره پاسخ می‌دهیم:

"شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی" چیست؟

شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی، (Steuer-ID)، شماره‌ای است که تنها شامل "مالیات بر درآمد" می‌شود. تمام کسانی که امروز در آلمان موظف به دادن مالیات هستند، تا پایان امسال این شماره را دریافت می‌کنند و باید تا پایان عمر از آن استفاده کنند. موافق مفاد قانون، این شماره تنها برای "اشخاص طبیعی" صادر می‌شود. پس از این باید این شماره را در همه‌ی تقاضاها، اظهارنامه‌‌های مالیاتی و نامه‌‌هایی که به اداره‌ی مالیات نوشته می‌شوند، ثبت کرد. شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی از ۱۱ رقم تشکیل می‌شود. این ارقام باید فاقد هرگونه نشانه‌ای باشند که از طریق آن‌ها بتوان هویت شخص مالیات‌دهنده را مشخص کرد.

چه داده‌هایی به ثبت می‌رسند؟

اداره‌های مالیاتی تنها مجازند، نام فامیل، اسم کوچک شخص، شغل، روز و محل تولد، جنسیت، آدرس پیشین یا کنونی و نیز اداره‌ی مالیاتی مسئول او و احتمالاً روز مرگ شهروند خود را ثبت ‌کنند. این داده‌ها حداکثر ۲۰ سال پس از مرگ شخص مالیات‌دهنده پاک می‌شوند. از داده‌هایی که در بانک اطلاعاتی اداره‌ی مرکزی مالیات ذخیره شده‌اند، نباید برای اهداف دیگر مالیاتی استفاده شود. سوء‌استفاده از این داده‌ها، تا ۱۰ هزار یورو جریمه دارد.

فایده‌ی شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی چیست؟

در حال حاضر، اگر کسی تغییر منزل دهد، شماره‌ی مالیاتی جدیدی دریافت می‌کند. با داشتن شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی، این تغییر شماره، ضرورت ندارد. از آن گذشته، با این شماره هویت شخص مالیات‌دهنده قابل تشخیص نیست. تنها با داشتن این شماره است که می‌توان تقاضای صدور "کارت مالیاتی الکترونیکی" کرد. از سال ۲۰۱۰، دیگر از کارت‌های مالیاتی چاپی‌ای که در حال حاضر معتبرند، استفاده نمی‌شود.

چرا نوزادان هم شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی دریافت می‌کنند؟

بر اساس قانون مالیات بر درآمد آلمان، همه‌ی اشخاص حقیقی‌ای که در این کشور زندگی می‌کنند و یا محل اقامتشان، آلمان ثبت شده است، از لحظه‌ی تولد موظف به پرداخت مالیات هستند. طبیعی است که بچه‌ها معمولاً مالیات نمی‌پردازند. ولی مواردی وجود دارد که طفل از لحظه‌ی تولد، متمول است و از آن به‌نحوی سود دریافت می‌کند.

آیا برای همه‌ی انواع مالیات، شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی صادر می‌شود؟

نه. شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی، جانشین شماره‌ی مالیات بردرآمد است. برای سایر گونه‌های مالیاتی مثل مالیات بر اتومیبل، مالیات بر ارث، مالیات بر هبه، مالیات بر زمین و ... آن شماره‌ی مالیاتی‌ای که تا کنون استفاده می‌شده، از این پس هم اعتبار دارد.

از چه وقت شماره‌ی شناسنامه‌ی مالیاتی جدید معتبر است؟

از همین امروز! هرچند در پرداخت‌های جاری طلب‌های مالیاتی، شماره‌ی مالیاتی‌ای که تا کنون استفاده می‌شده هم به‌طور موقت، در نظر گرفته می‌شود. از این پس باید برای مدتی، هر دو شماره‌ی جدید و قدیم را روی اظهارنامه‌های مالیاتی خود نوشت.
واژه ها نیز همچون پدیده هاى رشد یابنده هستى داراى دگرگون پذیرى و رشد و تحول بوده و در راستاى زمان مفاهیم گوناگونى بخود مى گیردو در جهت تعبیراز پنداشتها آهنگها باورها آرمانهاى متفاوت بکار گرفته شده و در معانى ویژه اى رایج مى شوند.
مالیات نیزاز جمله واژه هائى است که داراى چنین سرنوشتى مى باشد. مفاهیم گوناگون مالیات در تاریخ با همه تفاوتهاى آن داراى عناصر مشترک و در نهایت معناى مشترکى خواهد بود.
بنابراین مالیات کلمه اى است گنگ و داراى مفاهیم مختلف وانواع و ابعاد گوناگون ازاینرو نیاز به بررسى و باز کاوى دارد.

 


مفهوم کلى مالیات
واژه مالیات که از مال گرفته شده از نظر فرهنگ شناسان در معانى زیر بکار برده شده است:
(اجرو پاداش)( زکات مال) ( سرپرستى و چراندن گله هاى گوسفند) (در جریمه اى که حکومت بمناسبت ارتکاب جرائم ویژه از مرتکبین مى گیرد)(باج)(خراج) و بالاخره مالى که دولتها بطور سالانه از شهروندان خود مى گیرند. 1اما دراصطلاح اقتصاددانان جدید مالیات اینگونه تعریف شده است:
مالیات مقدار پول و یا مالى است که شهروندان یک کشور طبق قانون به دولت خود مى پردازند تا در جهت اداره امور کشور تامین کالاها و خدمات عمومى و ضرورى تضمین امنیت و دفاع همگانى و عمران و آبادانى توسط دولت مورد بهره بردارى قرار بگیرد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   90 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مالیات

دانلودمقاله کمال انسان از نظر دین

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله کمال انسان از نظر دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 



خداى سبحان کمال محض و کمال‏آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسى دارند و هم از کمال نسبى برخوردارند : «ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل ترى من فطور» (1) همه ذرات عالم هستى به سوى کمال در حرکتند و مسیر امر الهى را طى مى‏کنند، خداى سبحان به آسمانها و زمین فرمود: خواسته یا ناخواسته به سوى من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت مى‏آییم: «فقال لها وللأرض اتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین» (2) . انسان نیز تافته‏اى جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعى مى‏کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوى کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقى است. اخلاق این توانایى را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعى پذیراى چنین هماهنگى است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.
کمال در چیست؟
صاحبان علوم گوناگون، تفسیرهاى متنوع و متفاوتى از کمال انسان دارند. هر کسى کمال را در رشته علمى خاص خود مى‏داند؛ ولى آخرین سخن را کمال‏آفرین جهان هستى، خداى سبحان، مى‏گوید و چه کسى راستگوتر از اوست؟:
«و من أصدق من الله قیلا» (3) .
در علوم اعتبارى و قراردادى، صاحبان علوم ادبى، کسى را که در علوم‏ادبى‏جامع باشد، «کامل» مى‏نامند. آنان به کسى که لغت شناس ماهرودرفن لغت سرآمد باشد، «لغوى» و به کسى که در علم «اعراب» سرآمدباشد «نحوى» و به کسى که در فن شعر و قافیه و وزن شناسى ماهر باشد، «عروضى» و به کسى که جامع بین این رشته‏ها شده «ادیب کامل» مى‏گویند.
در علوم استدلالى، به کسى که در هندسه، ریاضیات و علوم تجربى، طبیعى و منطق سرآمد و ماهر باشد و با جمع این سه رشته بتواند در معارف الهیه، حقایق را به خوبى استنباط کند، «فیلسوف کامل» و «حکیم» مى‏گویند؛ ولى در علوم حقیقى و نزد اهل معرفت، کمال به معناى دیگرى تفسیر شده است. مرحوم سید حیدر آملى، که از عرفاى بنام امامیه و از معتقدان به ولاى اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‏السلام) است مى‏گوید: به کسى که در علم شریعت، سرآمد و در علم طریقت، داراى کارآیى لازم و در علم حقیقت، صاحب بصر باشد، «شیخ» مى‏گویند. بنابراین، شیخ، انسان کاملى است که داراى این ویژگیهاى یاد شده باشد.
البته هر کدام از این علوم، اصطلاح خاص خود را داراست؛ در روایات معصومین (علیهم‏السلام) نیز آمده است که همه کمال، در امورى، مانند «تفقه در دین» است:
«الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و..» . (4) .
تفقه در دین، عبارت از دین شناسى و دین باورى است. کسى که دین شناس نیست یا دین شناس است ولى دین باور نیست، فقیه نیست. «تفقه» در دین به معناى ماهر و ممحض بودن در دین است.
پایه علوم
دین، سلسله‏اى از مسائل نظرى و مسائل عملى است و کسى متفقه در دین است که در آنها سر آمد باشد. دین، هم دستور علم و هم دستور استغفار مى‏دهد. ذات اقدس اله به پیغمبر مى‏فرماید : «قل رب زدنى علما» (5) یعنى، به خدا بگو که بر علم من بیفزا. نیز خداوند در قرآن، بیان مى‏کند که پیغمبر چه علمى را از خدا طلب کند.
همه علومى که در تأمین سعادت و رفع نیازهاى بشرى سهم مؤثرى دارند از یک نظر، صبغه اسلامى و دینى دارند؛ چون فراهم کردن و فراگیرى آنها و نیز استفاده از آنها در رفع نیاز جامعه اسلامى واجب عینى یا کفایى است و علوم از این جهت «اسلامى» مى‏شود (البته براى اسلامى بودن علوم انسانى در رتبه اول و علوم تجربى در رتبه دوم معناى دقیقى است که خارج از بحث کنونى است) ؛ ولى قرآن کریم، علمى را که اساس و پایه همه علوم است که اگر باشد، علوم دیگر فراهم و به جا مصرف مى‏شود و اگر نباشد، علوم دیگر یا تحصیل نمى‏شود یا اگر تحصیل شود، به جا صرف نمى‏شود، به پیغمبر آموخت و فرمود:
«فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک» (6)
و آن، علم «توحید» است.
اگر کسى بداند در کل جهان، خالق، مدبر و مربى عالم و آدم، خداست و همه کمالها و جمالها را او آفریده و زمام آنها به دست اوست، قهرا در فراگیرى کمال از خدا غفلت نمى‏کند و اگر کامل شد، در نشر آن هم براى رضا خدا مى‏کوشد و قصور و دریغى نمى‏ورزد. این علم، علمى استدلالى است. عالم شدن به وحدانیت حق، کار آسانى نیست. ممکن است کسى بر اساس همان تفکر سنتى و عادى بگوید: «لا اله الا الله» اما، در برنامه‏هاى عملى او توحید ظهور نکند .
نشانه توحید عملى
توحید در برنامه‏هاى عملى آنگاه ظهور مى‏کند که انسان در آغاز و پایان هر کارى «خدا» بگوید:
«و قل رب أدخلنى مدخل صدق و أخرجنى مخرج صدق» (7) .
همان گونه که قبلا اشاره شد، این آیه، اختصاصى به ورود در دنیا یا برزخ یا قیامت و خروج از دنیا یا برزخ یا صحنه قیامت ندارد، بلکه موحد هر کارى را انجام مى‏دهد باید بتواند «نام خدا» را ببرد و این کار. قهرا واجب و یا مستحب است. به عبارت دیگر، کارى که انسان به نام خدا شروع مى‏کند، کار حرام و مکروه یا مشتبه و مشکوک نمى‏تواند باشد؛ زیرا چنین کارهایى هرگز مورد رضایت خداى سبحان نیست و با ذکر نام او نیز هیچ تناسبى ندارد.
این که گفته‏اند: هر کارى را که انجام مى‏دهى نام خدا را ببر؛ یعنى کار باید به گونه‏اى باشد که انسان بتواند به نام خدا بگوید و این، بهترین برنامه‏هاى توحیدى است که در همه شئون زندگى ما هست. انسان موحد، در همه امور چنین مى‏اندیشد. گاهى ممکن است انسان، در اوایل امر با حسن نیت، وارد کارى بشود و به نام خدا بگوید؛ ولى دراثناى عمل، جاذبه‏هاى طبیعى، او را به سمت خود منحرف کند و او نتواند در پایان کار به نام خدا بگوید. آیه سوره «اسراء» مى‏گوید: در آغاز هر کارى که وارد مى‏شوید، به نام خدا بگویید و به همین صورت کار را ادامه دهید به گونه‏اى که وقتى از آن دست کشیدید نیز بتوانید به نام خدا بگویید با این ترتیب، سراسر آن کار واجب یا مستحب، مظهر توحید مى‏شود.
چنین انسانى اهل استغفار هم هست، یعنى از خدا طلب مغفرت مى‏کند که اگر غفلتى کرد یا قصورى ورزید و یا گاهى به برخى از گناهان صغیره مبتلا شد، خدا از او در گذرد و مى‏دانیم که استغفار براى نوع اولیا، جنبه دفعى دارد، یعنى آنان با این استغفار از خطر ارتکاب به گناه مى‏رهند، نه جنبه رفعى تا آنان با استغفار از خطر کیفر گناه ارتکاب شده نجات یابند.
انسان مهذب و منزه از غبار طبیعت، کامل است. و بهشت، «دارکمال» نامیده مى‏شود. اسلام نیز، کامل است و نقصى در آن نیست.
نعمت یاد آورى گناه
مشکل ما در نقص ونرسیدن به کمال، فراموشى است که از بدترین مصیبتهاى ماست. کار خوبى را که انجام مى‏دهیم، فراموش نمى‏کنیم. چون آن را بارها بازگو کرده و به آن علاقمندیم؛ ولى چون گناه مرتکب شده را پنهان مى‏کنیم، کم کم از یادمان مى‏رود. و در صدد جبران آن هم نیستیم؛ زیرا انسان آنگاه در صدد جبران نقص است که متذکر آن نقیصه باشد.
از این رو به ما گفته‏اند: اگر کار خیرى کردید، آن را فراموش کنید و اگر از شما اشتباهى سر زد، به یاد آن باشید؛ زیرا تذکر خطا وسیله استغفار و سبب انفعال است ولى یاد آورى کار خیر، زمینه غرور را فراهم مى‏کند. گاهى انسان آن قدر کار خیر را بازگو مى‏کند که کار خیرش پژمرده مى‏شود.
در بعضى از روایات اهل بیت ( علیهم السلام) آمده است که اگر شما کار خیرى را انجام دادید، لازم نیست آن را براى کسى بازگو کنید؛ مثل اینکه، شما گلى را از بوستان بکنید و چند بار به آن دست بزنید. طبیعى است که پژمرده مى‏شود و عطر و زیبایى آن از بین مى‏رود. کار خیر نیز وقتى زیبا و معطر است که پنهان بماند یا اگر در شیشه عطرى را باز کنیم، عطر از آن مى‏پرد. ولى کار شر مثل بوى بد است، در شیشه آن را بر دارید بگذارید زود بویش برود، یعنى به یاد آن باشید. وقتى به یاد بودید با توبه آن را جبران مى‏کنید (8) .
غیر معصومین ( علیهم السلام) نوعا کم یا زیاد به گناه آلوده‏اند و فراموشى، آلودگى را مى‏افزاید. از این رو تذکر گناه، جزو بهترین نعمتهاست؛ زیرا انسان را به توبه وادار مى‏کند. به همین جهت به پیغمبر صلى الله علیه و آله و سلم دستور داده شده که: «فاعلم انه لا اله الا الله واستغفر لذنبک وللمؤمنین» (9) تا هشدارى باشد براى امت آن حضرت.
کمال در بینایى و دارایى
با این بیان، معلوم مى‏شود کمال، در بینایى و دارایى انسان است، انسان باید معارف الهى را به خوبى بفهمد و بر اساس آن عمل کند، یعنى آنچه را که یاد گرفته به عمل برساند. همان گونه که خوبیها با عبادتهاى خوب تلازم دارند، بدیها نیز با عبادتهاى ناقص متلازمند؛ یعنى، اگر کسى به بخشى از کارهاى خوب موفق شود، توفیق انجام نمازهاى خوب هم نصیب او مى‏گردد. و آن نمازهاى خوب، زمینه مى‏شود که بعد از نماز به کارهاى خوب دیگرى دسترسى پیدا کند؛ متقابلا اگر کسى تن به گناه بدهد، به عبادات خوب، موفق نمى‏شود عبادات او ناقص است و عبادات ناقص، توان ندارد او را از زشتیها باز دارد. چون نمازى که عمود دین و با روح است، انسان را از زشتى باز مى‏دارد. این خود نهى از منکرى است که ضامن اجرا دارد. اینکه خداوند در قرآن مى‏فرماید:
«ان الصلوة تنهى عن الفحشاء و المنکر» (10)
یعنى، نماز واقعا انسان را در درون خود، حفظ مى‏کند و باز مى‏دارد. این نهى از منکر تشریعى نیست.
گاهى ممکن است ما به گناهى تن در دهیم و دیگرى ما را نهى از منکر کند؛ ولى سخن او در ما اثر نکند؛ اما اگر کسى از درون، ما را نهى از منکر کند، یقینا اثر دارد. نماز نهى از منکر از درون است و انسان را از زشتى باز مى‏دارد و اگر انسان از زشتى بازداشته شود، «کامل» مى‏شود.
جهاد اکبر و ریزش کوثر
از سخنان شیرین افلاطون این است که مى‏گوید:
من در علوم دیگر مى‏نوشیدم تا سیراب بشوم؛ ولى در علم الهى، سیراب شده‏ام بدون اینکه بنوشم.
در علوم دیگر، اگر انسان کتابى را مطالعه کند و با رنج و کوشش مطلبى را بفهمد، به همان نسبت لذت مى‏برد. مانند کسى که با کندوکاو مقدارى آب، استخراج کرده ونوشیده و رفع عطش کرده و لذت برده است؛ اما در معارف حقه، کمال به گونه‏اى است که انسان بدون رنج کتاب، کتیبه، درس، الفاظ علوم حصولى ومفهوم ذهنى و... سیراب مى‏شود؛ مثل این که در بهشت اگر کسى بخواهد از کوثر استفاده کند، با رنج و تلاش همراه نیست. لذا مى‏گویند:
«دولت آن است که بى خون دل آید به کنار» .
رنجهاى ما محصول موقتى دارد؛ لطف آن است که از جاى دیگر، نصیب انسان شود و وقتى از جاى دیگر، نصیب وى مى‏شود که قلب منزه داشته باشد. مأموران الهى دائما فیض مى‏رسانند و قلب منزه و مهذب طلب مى‏کنند این ما هستیم که متأسفانه همواره سعى مى‏کنیم بارى بر دوشمان افزوده و با همین علوم حصولى و مدرسه‏اى خود را سرگرم کنیم! از این رو مشغول کند وکاو هستیم تا اندک آبى از زمین بجوشد؛ اما تلاش و کوشش نمى‏کنیم که کوثر علم الهى از بالا ریزش کند، و این با جهاد اکبر حاصل مى‏شود که بسیار سخت است، به این دلیل که ما در نمازى دو رکعتى، که حداکثر پنج دقیقه وقت لازم دارد، نمى‏توانیم خود را حفظ کنیم!
دیو در خلوتگه دل!
ما مى‏خواهیم با خلوص و حضور باشیم و به آن علاقمندیم و دین نیز به آن دستورداده، پس کیست که حواس ما را به شرق و غرب و بالا و پایین، منحرف مى‏کند؟ معلوم مى‏شود ما امین نبوده و در نعمتهاى الهى امانت را رعایت نکرده و دشمن دین خود و خدا را که شیطان است به درون دل، راه داده‏ایم و او فکر ما را رهبرى مى‏کند! او در حال عادى کارى با ما ندارد کسى که مى‏خواهد یک ساعت در جایى بنشیند و فقط به در و دیوار نگاه کند، حواسش جمع است و نگاه مى‏کند، چون اتلاف عمر است و شیطان در حال اتلاف عمر، با تمرکز حواس انسان کارى ندارد.
نیز اگر کسى بخواهد به آهنگ حرامى گوش بدهد یا منظره حرامى را بنگرد، حواسش جمع است و با کمال حضور دل، آن آهنگ باطل را گوش مى‏دهد و آن منظره حرام را هم مى‏نگرد، چون او دل را به دست کسى داده که خواسته‏اش همین است؛ ولى اگر بخواهد مواعظ و معارف دینى را گوش بدهد یا قرآن و دعا بخواند تمرکز حواس ندارد، کلمات را بر زبان جارى مى‏کند؛ ولى معانى در دلش راه ندارد؛ زیرا صحنه دل را دیگرى گرفته، مانند مال‏باخته‏اى که دیگرى به خانه او آمده و غاصبانه آن را اشغال کرده است.
ذات اقدس اله مى‏فرماید:
«بل الإنسان على نفسه بصیرة و لو ألقى معاذیرة» (11)
انسان بر جان خود، «بصیره» است، یعنى خودش را مى‏شناسد (12) . هر کس وقتى به درون خود، سرى مى‏زند خود را خوب مى‏شناسد؛ اگر چه ممکن است بخواهد براى تبهکاریهاى خود توجیه‏هاى ناروا کند و عذرهاى باطل بتراشد:
«و لو ألقى معاذیرة»
و این البته اختصاصى به قیامت ندارد. در دنیا هم ما خود را خوب مى‏شناسیم.
اگر بخواهیم کامل بشویم چاره‏اى جز تهذیب روح نیست و تهذیب روح راه‏ندادن بیگانه به حریم دل است. وقتى هر گونه سخنى را مى‏گوییم، به هر جایى نگاه کرده، به هر چیزى گوش فرا مى‏دهیم، هر غذایى را خورده، و به مال هر کسى چشم طمع دوخته‏ایم، بدانیم بیگانه را در دل خود جاى داده‏ایم. آنگاه که بیگانه در دل ما جاى کند، آن را تصاحب مى‏کند. به همین جهت، نمازى خوانده مى‏شود که از نظر فقهى و شریعت صحیح است اما از نظر کلامى، اخلاق و طریقت مقبول نیست. چون در بعضى روایات اهل بیت ( علیهم السلام) هم آمده است که: همان مقدارى از نماز مقبول است که انسان مى‏فهمد با خدا مناجات مى‏کند. آن نقاط روشنى که در نماز هست چند جمله‏اى است که انسان مى‏فهمد با چه کسى حرف مى‏زند، جملاتى که با خلوص، ادا مى‏شود (13) .
بنابراین، کمالى که فقه و دین آن را به رسمیت مى‏شناسد در تقرب به خدا و مظهریت انسان براى ذات اقدس اله است. چون هیچ نقصى در او نیست. و او هستى، علم، قدرت، حیات و کمال محض است و بنده خدا هر اندازه به او نزدیک شود از این اوصاف سهمى مى‏برد و طرفى مى‏بندد و به همان اندازه، کامل مى‏شود و تنها مانع رفتن به سوى دوست، «غبار ره» است که با تهذیب، زدوده مى‏شود.
کمال در گرو احساس خطر
کسى که مى‏داند خطرى تهدیدش مى‏کند و او را در بین راه، گرسنه و تشنه‏مى‏گذارد، در فکر علاج خطر بر مى‏آید. جهنمى‏ها در عین حال که غذاهاى‏فراوانى مى‏خورند و آبهاى فراوانى مى‏نوشند، همیشه گرسنه و تشنه‏اند؛ زیرا غذایشان «غسلین» و «ضریع» است:
«فلیس له الیوم هیهنا حمیم و لا طعام إلا من غسلین» (14)
و «غسلین» همان چرکابه است،
«لیس لهم طعام الا من ضریع» (15)
و «ضریع» یعنى تیغ. چون آنان، در دنیا به طور مرتب به این‏و آن نیش مى‏زدند و خار راه بودند. زخم زبان و زبانه قلم، بدگویى و سلب حیثیت از این و آن در حقیقت، تیغى است که به جان دیگران فرو مى‏رود و همین تیغها در قیامت، ظهور مى‏کند و به بوته تیغ تبدیل مى‏شود که آن را به تیغ زن مى‏خورانند.
انسان در دنیا هر شبانه روز، دو یا سه وعده غذا مى‏خورد و سیر مى‏شود. مگر انسان طماع که شبانه روز غذا مى‏خورد، شب به امید صبح بر مى‏خیزد و صبح به امید شب مى‏کوشد؛ ولى هرگز سیر نمى‏شود. غذاى دوزخیان دایمى است و مدام باید غسلین وضریع بخورند. این گونه از پى‏آمدهاى تلخ، ناله و استغفار دارد و بدون آن، کمال ممکن نیست و سخن خدا هم سخنى مانند «سبعه معلقه» و دواوین شعراى جاهلى نیست تا از باب «أحسنه أکذبه» ، مبالغه و اغراق در آن راه داشته باشد، بلکه صدق محض است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله کمال انسان از نظر دین

دانلودمقاله روان شناسی رفتار مصرف کننده و عوامل مؤثر

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله روان شناسی رفتار مصرف کننده و عوامل مؤثر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

روان شناسی رفتار مصرف کننده و عوامل مؤثر بر افزایش بهره وری در صنع

1-مقدمه:
روان شناسی مصرف کننده، یکی از گرایشهای پرطرفدار روان شناسی در سالیان اخیر به شمار می اید که بیش از هر چیز در جست و جوی شناخت و تحلیل رفتارهای مرتبط با مصرف است. از مهم ترین زمینه های این علم، بررسی موضوع هایی چون: توقعات، سلیقه ها، و خواست های مصرف کننده (مشتریان) است. در عین حال، به کمک این علم می توان، از طریق بازنگری رفتار مصرف کننده عوامل زیربنایی مؤثر بر نگرش ها و باورهای آنها را در برگزیدن نشان (مارک) کالا مورد بررسی قرار داد و همچنین به عوامل فرهنگی – اجتماعی اثربخش بر فرآیند تصمیم گیری مصرف کننده پرداخت. با به کارگیری روش های مطالعه در حوزه رفتار مصرف کننده و پیش بینی رفتارهای مرتبط با خرید، می توان به ساخت و ارائه بهتر کالا پرداخت که در نهایت به افزایش فروش و رضایت مشتری منجر می گردد.
(آتش پور، و میس جنتیان، (1382).
همیشه برای مسئولان، برنامه ریزان، کارشناسان نیروی انسانی فعال در سازمانهای کشور و نیر متخصصان علاقمند به شرنوشت کشور این سؤال مطرح است که چگونه می توان بهره وری را در سازمانها افزایش داد؟ چگونه می توان بهره وری نیروی انسانی شاغل در سازمانها را به میزان دلخواه رسانید؟ چه عواملی باعث می شود بهره وری یک نهاد، مؤسسه یا سازمان آموزشی، تولیدی، خدماتی، نظامی و ... افزایش یا کاهش پیدا کند؟ آیا بعضی از تصمیماتی که تا کنون در رابطه با نحوه انتخاب و به کارگیری نیروی انسانی در سازمانهای کشور اتخاذ شده، در اصل اشتباه نبوده است؟ تا هنگامی که بهره وری در همه سازمانهای فعال در کشور به حد بهینه یا به عبارت دیگر به سطح ممکن نرسد، امکانات موجود برای رشد، ترقی و پیشرفت کشور در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... فراهم نخواهد آمد. هرچند عوامل متعدد در هم بافته ای باعث می شوند تا بهره وری یک سازمان افزایش یابد و در سطح دلاخواه نیز ثابت باقی بماند، اما اهمیت رهبری و مدیریت اثربخش و وجود یا حضور فعال مدیریت موفق، شایسته و کارآمد در سازمان از اهمیت عوامل دیگر در همین زمینه بیشتر است.
ساعتچی، محمود. (1376).
فلسفه مشتری مداری: با ورود به هزاره سوم میلادی، بسیاری از مفاهیم در سازمان های پیشتاز، مفهومی دیگر پیدا کرده اند و به تبع آن، نقش جدیدی را در جوامع عهده دار گشته اند. امروزه روابط انسان ها در یک تعادل طرفینی مفهوم پیدا می کند. به طوری که هر فردی از یک طرف مشتری افراد دیگر است و از طرف دیگر خود مشتریانی دارد.
تا یکصد سال قبل، بازرگانان به طور مستقیم تمام مشتریان را می شناختند و رابطه بسیار نزدیک و چهره به چهره با آنها داشتند اما توسعه روزافزون صنعت بین فروشنده و مشتری نیز فاصله انداخت تا اینکه شکل تولید تک واحدی، به تولید انبوه، ضرورت ارتباطات پیچیده تری را ایجاب نمود. در این راستا تا اوایل قرن بیستم هیچ برنامه مدونی به شکل کلاسیک انجام نشده بود و تا جایی که بررسی ها نشان می دهد، اولین کتاب در زمینه بازاریابی در سال 1919 منتشر و اولین پرسشنامه تجاری نیز در 1920 توزیع شد. بطوری که علی رغم رونق تجاری سنتی تا بعد از جنگ جهانی دوم، در سال 1931 فقط سه موسسه بازارشناسی در دنیا، با دو درصد از بودجه کل به فعالیت مشغول بودند. در یک نگاه می توان گفت، بازاریابی در سیر تکامل تاریخی خود 4 مرحله را طی کرده است که عبارتند از: 1-محصول گرایی، 2-بازارگرایی، 3-مشتری گرایی، 4-رفاه گرایی.
محمدی، (1382).
برخی از نویسندگان، تاریخ آغاز مطالعات مدیریت را به وودرو ویلسن نسبت می دهند، اندیشمندانی از قبیل ویلسن، گودنو، چارلز بیرد، ویلابی وگیلوئیگ و تیلور این عقیده استنباط می شود که اداره کردن نه تنها علم است بلکه قلمرو اداره از سیایت جداست و هدف اصلی علم اداره همانا بهره وری است و برغم برخی اصل شماره یک علم اداره به حساب می آمد.
مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی. (1382)، خاکی،
لغت «روان شناسی» ابتدا توسط علی اکبر سیاسی در سال 1317 در دانشکده ادبیات دانشکده تهران مصطلح گردید. روان شناسی صنعتی در سال 1901 در آمریکا عنوان گردید و چند سال بعد در انگلیس به عنوان رشته ای از علوم شناخته شد. از پیشقدمان روان شناسی صنعتی والتردیل اسکات است که با شیوه های روان شناسی در ازدیاد تولید و کیفیت و کمیت آن اثر گذارد. وی اولین استاد این رشته از روان شناسی به شمار می آید. در سال 1915 رشته روان شناسی صنعتی در موسسه فنی کارنگی توسط والتر وان دایک بینگ هام رایج گردید و در سال 1921 اولین کسی که در این رشته دکترا گرفت، بروس موربود.
پروا – (1381).
خدمت به مشتری و درنظر گرفتن نیازها و سلیقه های مصرف کننده قدیمی ترین و در عین حال تازه ترین مسأله برای هر موسسه ای است. علاقه به رفتار کار و سازمانها چندین هزار سال سابقه دارد. خاستگاههای مطالعه علمی رفتار مربوط به محیط کار در روان شناسی صنعتی جای دارد. دو روان شناس که می توان آنها را روان شناس صنعتی نامید یکی والتر دیل اسکات آمریکایی است که به آلمان رفت تا درجه دکترای خود را با دکتر ویلهم ای وونت که نخستین آزمایشگاه روان شناسی آزمایشگاهی را به سال 1789 در لایپزیک پایه گذایر کرده بود بگذراند.
دیگری هوگو مونستربرگ بود که آلمانی بود و برای تدریس به دانشگاه هاروارد آمده بود و این عقیده را تبلیغ می کرد که روان شناسی می تواند مدیران را در نیل به اهدافشان یاری دهد. شاید مشهورترین مطالعات پژوهشی مونستربرگ آزمونی بود که برای گزینش رانندگان شرکت اتوبوس رانی بوستون تهیه کرد.
در سالهای 1930 اقدامات گرانبهای کورت لوین که استدلال می کرد آزمایش با آدمیان در زمینه های دشوار مانند انگیزش میسر است انجام شد و بخش اعظم آزمایشهای کورت لوین مربوط به انواع گوناگون رهبری و اثرات انگیزش آنها تحت شرایط مختلف بود. در اثنای دهه 1945 تا 1955 شکوفایی روان شناسی سازمانی دیده می شود. و دیدگاه معاصر چنین است:
مطالعه رفتار در محیط کار و سازمانها مشتمل رب جامعه شناسی، علوم سیاسی و نظریه مدیریت نسبی است. اصطلاحات متغیر وابسته و متغیر مستقل ذاتاً در مفهوم خاصی ریشه ندارد. هر رفتار پایدار ویژه می تواند پایگاه خود را تغییر دهد بسته به این که در آن زمان فهم چه چیزی وجه همت ماست. رفتار مورد مطالعه متغیر وابسته است و عوامل ممکنی که به خاطر تأثیرشان بر متغیر وابسته مطالعه می شوند متغیرهای مستقل هستند. هنگامیکه کانون علاقه ما را پاره ای از مسائل جدید این رشته تشکیل می دهد این مفاهیم مصداق دارد همانگونه که در صفحات قبل به روان شناسی رفتار مصرف کننده، روان شناسی بهره وری، ارتباط فروشنده و مصرف کننده روان شناسی مدیریت، فرهنگ مشتری مداری، استراتژی های بهره وری و ... مورد بحث قرار گرفت. این مسائل هم امروزه که تعاریفمان از موفقیت شغلی دستخوش تغییر شده علاقه ویژه ای را به خود جلب کرده است.
آبراهام. ک. کورمن. (1381) –

2-تعاریف متغیرها
الف: تعریف مصرف کننده:
به بیانی ساده و غیر تحلیلی، مصرف کننده فردی است که شما باید در برابر پرداختهای وی رضایتش را جلب کنید. پرداخت های مصرف کننده شامل همه ی آن چیزهایی است که برای او ارزشمند است مانند: پول، زمان، وقت و هر چیزی که برای او قابل مبادله باشد.

 

 

1) تهیه کننده یا رساننده: شخصی است که محصول یا خدمات را می فروشد. بر اساس سلسله نیازهای مزلو، چنین فردی به خاطر یکی از نیازهای امنیت، عزت نفس یا نیازهای اجتماعی خواهان پول است.
2) خریدار. فردی است که محصول یا خدماتی را می خرد اما ممکن است آن را بطه طور مستقیم مصرف نکند، بلکه آن را در زنجیره ی مصرف به فرد دیگری برساند. در سلسله مراتب نیازهای مزلو این فرد ممکن است به خاطر نیاز به محبت و یا تعلق به چنین عملی دست بزند.
3) مصرف کننده نهایی. فردی است که خدمات و تولیدات را مصرف می کند اما ممکن است آن را شخصا خریداری نکند. به چنین فردی می توان مددجود، مراجعه کننده یا مشتری نام نهاد. در سلسله مراتب نیازهای مزلو فرد مذکور بیشتر بر اساس نیازهای فیزیولوپیک یا نیاز به امنیت، کالا یا خدمات را مصرف می نماید. بر مبنای تعاریف مورد نظر، شخصی که شیرکاکائو یا شکلات را می فروشد، می تواند خود یک خریدار باشد و از فرد دیگری کالا را تهیه نماید. فرد دیگری که کالا را به فروشنده می رساند به نام عمده فروش یا بنکدار معرفی می گردد. زنجیره ی خرید و فروش موزد نظر آنقدر ادامه می یابد تا به مصرف کننده یا استفاده کننده ی نهایی برسد. به منظور ساده کردن طبقه بندی مصرف کننده، می توان آن را به مصرف کننده ی داخلی و خارجی طبقه بندی کرد.

ب) تعریف بهره وری
واژه Productivity واژه‌ای است انگلیسی و در لغت به معنای (قدرت تولید) باروری و مولد (بودن) است. بهره وری در ادبیات فارسی با فایده بودن، سودبرندگی و کامیابی معنا شده است. در رابطه با تعریف کاربردی بهره وری، تعریف پذیرفته شده ای که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد، اما در اینجا به تعدادی از این تعاریف اشاره می شود:
استاینر: معیار عملکرد و یا قدرت و توان موجود در تولید و خدمات
استیگل: نسبت میان باز داده مرتبط به عملیات تولیدی مشخص و معین در مقایسه با نهادهای مصرف شده.
ماندل: بهره وری به مفهوم نسبت بین بازده تولید به واحد منابع مصرف شده است که با یک نسبت مشابه به دوره پایه مقایسه می شود و به کار می رود.
OECD (سازمان همکاری اقتصادی اروپا): بهره وری برابر است با خارج قسمت خروجی (میزان تولید) بر یکی از (کل) عوامل تولید.
ILO (سازمان بین المللی کار). بهره وری عبارت است از رابطه بین ستاره حامل از یک سیستم تولیدی به داده های به کار رفته به منظور تولید آن ستاره تعریف نگارنده (دکتر غلامرضا خاکی): معیاری برای قضاوت پیرامون میزان تغییر (&P=P1-P0) ناشی از عملکرد آدمی در چارچوب یک ساختار متعامل انسانی – ماشینی).
NIPO (سازمان بهره وری ملی ایران): بهره وری یک فرهنگ، یک نگرش عقلانی به کار و زندگی است که هدف آن هوشمندانه تر کردن فعالیتها برای دستیابی به زندگی بهتر و متعالی تر است.
مرکز انتشارات عملی دانشگاه آزاد اسلامی. (1382)، خاکی،

ج) تعریف فرآیند فروش
به هر حال یک فرق اساسی در فرآیند فروش وجود دارد که در ارتباط یا خدماتی است که شما عرضه می کنید. این تفاوت، چرخه فروش است و عبارتست از مدت زمان مربوط به اولین ملاقات شما با مشتری تا وقتی که معامله فروش پایان می پذیرد.
یک چرخه فروش متوسط مربوط به یک کار خرده فروشی، خیلی کوتاه است. این زمان فقط به اندازه سلام کردن به مشتری، جواب دادن به چند سوال، فروختن جنس به مشتری و راه انداختن او است که ممکن است فقط 5 یا 10 دقیقه طول بکشد.
به طور کلی دو عامل تاثیر زیادی در چرخه فروش دارند:
1-قیمت
2-پیچیدگی محصول یا خدماتی که عرضه می شود
آیا می دانید چه محصول یا خدماتی چرخه فروش کوتاهتری می باشند؟ به عنوان مثال، فروختن فیلتر هوا به مدیر یک پمپ بنزین، فروختن قفسه به گلفروشی محل، ارائه خدمات سرایداری به یک درمانگاه دامپزشکی. چه نوع محصولات یا خدماتی چرخه فروش طولانی تری دارند مثلا فروختن آگهی تبلیغاتی به یک شرکت اتومبیل اجاره ای، فروش یک سیستم کامپیوتری (شامل سخت افزار و نرم افزار) به یک آژانس هواپیمایی تجاری. صرفنظر از طول مدت چرخة فروش، همان فرآیند اصلی فروش در همة آنها بکار گرفته می شود.
رای ای چیت وود –1380

د: تعریف مصرف
فهم معمای مصرف موضوع ساده ای نیست، بیشتر تحقیقات در مورد رفتار مصرف کننده بر مبنای باورها و مفروض هایی است که از تفکر پوزیتویسم یا اثبات گرایی و مدرنیسم (تفکر مدرنیته) نشات گرفته، این اصطلاحات اشاره به عقاید فلسفی و فرهنگی – اجتماعی دارد و موقعیت هایی را نشان می دهد که ویژگی جوامع غربی از چهارصد سال پیش تا کنون است. برای کسب دانش نوین در زمینه ی تحقیقات مصرف و مصرف کننده، مدرنیست ها بیان می کنند اصول و قوانین استنتاج و عقلانیت بر رفتارها حاکم است. آنچه در این دیدگاه مورد تاکید قرار می گیرد تفکر منطقی و خودمختار است، پس هر فردی می توان بنا بر شرایطی که دارد نسبت به موقعیت و نیازهای خود تصمیم بگیرد. تمامی دانش نوین ما در مورد مصرف و رشد اقتصادی، نشان دهنده ی فرآیندهای علمی، ارزش و اعتبار علومی است که به ظاهر ناشناخته ها را به شناخته ها تبدیل نموده، و برای این فرآیند در نظر گرفته شده است. تأکید بر چنین دانشی، روش شناسی علمی را در مورد مصرف و واقعیت های عینی آن، مورد تاکید قرار می دهد.
پست مدرنیسم یا پسامدرنیته مجموعه ی متفاوتی از زمینه های فکری – فلسفی است که در عین اشتراک اندیشه، بسیاری از مفروش های زیربنایی مدرنیسم را رد می کند. محققان پست مدرن اعتقاد دارند که همه ی واقعیت هایی که به صورت سازه های فرض شده در مورد تعیین رفتارهای فردی و گروه ها صورت گرفته، ممکن است از سوی افراد یا گروه های دیگر رد یا تغییر داده شود و بدین نحو آگاهی های متفاوتی از واقعیت های بیرونی در اختیار قرار بگیرد.
آتش پور میس جنتیان - 1382.

 

 

 

 

 

 

 



هـ : تعریف ماهیت رفتار مصرف کننده:
بی تردید هرکدام از ما نسبت به خویشتن دارای نگرشی هستیم، این نگرش همان خودپنداری ماست. بر اساس این همه ی ما تلاش می کنیم تا زندگی مان را بر مبنای آن، به گونه ای خاص شکل دهیم. بنابراین عامل شکل دهندگی به زندگی ما منابع به وجود آورنده ی سبک زندگی هستند. تلقی ما از خود و طریقی که برای زندگی برمی گزینیم، تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی قرار می گیرد.
بنابراین دیدی که ما از خویشتن داریم و طریقی که برای زندگی انتخاب می کنیم، آرزو، نیاز و تمایلات ما را شکل می دهند. بی تردید نیازهای ما در موقعیت های مختلف و پیچیده با مسائل روزمره آمیخته می شود و گاهی جداکردن واقعیت های بیرونی از تمایلات درونی مشکل می گردد. از این نظر بسیاری از موقعیت های بیرونی را می توان علت عملکرد بسیاری از عوامل درونی دانست که منجر به خرید می شود. تصمیم ما برای خرید و مصرف می تواند متأثر از یادگیری ها و عوامل درونی و بیرونی باشد که در عین حال خود می تواند، تقویت کننده ی خودپنداره ی سبک زندگی ما بوده و یا آنها را تغییر دهد. مطابق با الگوی مورد نظر که مدلی کلی از رفتار مصرف کننده است، تصمیم های اولیه ما ساده، ساختمند، ماشینی و خطی است، اما واقعیت این است که تحلیل رفتارهای افراد و ارتباط این رفتارها با عوامل بیرونی و درونی و همچنین نقش یادگیری ها و ادراکات افراد بیانگر این است که رفتار مصرف کننده عاملی است پیچیده، سازمان نیافته، ناهشیارتر، زنده و درونی. بنابراین گزینش یک نگرش ساده و خطی هرچند ناقص است، اما ما را از سردرگمی در مورد فهم رفتار مصرف کننده، نجات می دهد، البته باید محدودیت های آن را در نظر گرفت.
آتش پور و میس جنتیان –1382.

5: تعریف مدیرت خدمت
مدیریت خدمت، از جمله ساخت تازه مدیریت است که طی دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است. همچنان که رقابت بین موسسات پدید می آید، آنها راههای گوناگونی را برای تجدید حیات سازمانهایش مورد بررسی قرار می دهند و نوآوریهای اعمال می کنند تا بتوانند مشتریان خود را جذب کنند. ارائه خدمت با کیفیت شاید از مهمترین عناصری باشد که موجب رضایت مشتری می شود و فقط موسساتی می توانند این خدمت را به طور پایدار ارائه دهند که در مورد مشتری از نگرش جامعی برخوردار بوده و تعهد عمیقی به آنان داشته باشند. تان پیترز – یکی از اندیشمندان بزرگ مدیریت – می گوید: (آنها به کردار شما نگاه می کنند نه به گفتارتان).
پیام کاملا روشن است. دغدغه مشتری داشتن، مهمترین عامل موفقیت در هر موسسه ای است. اولویت اصلی در هر شرکتی که باید جلب و حفظ مشتری باشد. ناکامی در تحقق بخشیدن به این امر، به معنی سود نبردن، رشد نکردن، شغل نداشتن و سرانجام، از دست دادن کسب و کار است. موفقیت در دنیای رقابتی، از آن شرکتهایی خواهد بود که تشخیص دهند: مشتری بزرگترین سرمایه هر موسسه ای است؛ مشتری همه حقوق دستمزد و مزایای ما را می پردازد، و در هر کسب و کاری، شما باید نخستین انتخاب مشتری باشید.
باریه ها خاپسون – جک لوگاری – استیوگاتروید و دیگران (1381)


3-طبقه بندی
الف: عوامل موثر بر افزایش بهره وری
1-آموزش
شاید بتوان گفت آموزش و تربیت از ویژگیهای مهم فعالیتهای اقتصادی ژاپن بشمار می رود. شرکتها غالبا با یک سیستم آموزشی مرکب، کارکنان جدیدی را که بطور دوره ای و همزمان پس از فارغ التحصیل شدن از مدارس به استخدام دور می آورند آموزش می دهند. کارکنان هم در حین کار و هم در کلاسهای درس آموزش می بینند و دامنه آموزش می تواند بسیار گسترده باشد. در نتیجه، کارکنان قادرند بطور انعطاف پذیری به تحولات بازار، نوآوریهای تکنیکی و دیگر تغییرات در شرایط داخلی شرکت، پاسخ دهند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   211 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله روان شناسی رفتار مصرف کننده و عوامل مؤثر

دانلودمقاله مدیریت سازمانی

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله مدیریت سازمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقدمه
مدخلی بر مفهوم مدیریت
شاید یکی از مهمترین فعالیتها در زندگی اجتماعی بشر امروز را بتوان مدیریت دانست. در عصر حاضر به مدد این فعالیت است که مأموریتها و اهداف سازمانها تحقق می یابند. از منابع و امکانات موجود بهره برداری می شود و توانایی و استعداد انسانها از قوه به فعل در می آید. مدیران در انجام وظایف خود فرایندی را دنبال می کنند که شامل اجزایی چون برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیم گیری است. مجموعة این فعالیتهاست که مدیریت را شکل می دهد و هماهنگی و نیل به هدفها را میسر می سازد.
صاحبنظران مدیریت را هنر انجام امور به وسیلة دیگران توصیف کرده و بر نقش دیگران و قبول هدف از سوی آنان تأکید ورزیده است. گروهی مدیریت را علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف معین توصیف کرده اند. گروهی دیگر مدیریت را در قالب وظایفی چون برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی و… بیان نموده اند. یکی از علمای مدیریت و اقتصاد مدیریت را تصمیم گیری دانسته و این وظیفه را بهترین و اصیلترین نقش مدیر قلمداد نموده است. عالم دیگری بر نقشهای مدیر از دیدگاه تازه تری نگریسته و برای مدیر وظایف و نقشهایی چون رهبری سازمان، منبع اطلاعاتی، و عامل تصمیم گیری و رابط با سایر سازمانها بر شمرده است. اندیشمندان دیگر نیز نقش های هشتگانه ای را برای مدیر بر شمرده اند که در فصل یکم به آنها اشاره خواهد شد.

برنامه ریزی
برنامه ریزی جامع( استراتژیک)
نویسندگان و اندیشمندان مدیریت هر کدام تعریف خاصی از این نوع برنامه ریزی ارائه داده اند که شاید بتوان همة آنها را در این تعریف خلاصه کرد که برنامه ریزی استراتژیک فرایندی است در جهت تجهیز منابع سازمان و وحدت بخشیدن به تلاشهای آن برای نیل به اهداف و رسالتهای بلند مدت، با توجه به امکانات و محدودیتهای درونی و بیرونی. البته باید یادآور شد که برنامه ریزی استراتژیک قبل از آنکه یک تکنیک و فن باشد یک نحوة تلقی و باور است که مدیران را به تفکر دراز مدت و آینده نگری و پیش بینی افقهای دور ترغیب می کند.
خصوصیات برنامه ریزی استراتژیک
1ـ برنامه ریزی جامع، انعکاسی از ارزشهای حاکم بر جامعه است. جهان بینی ها، اعتقادات و سنتهای جامعه در برنامه ریزی جامع منعکس می شود.
2ـ برنامه ریزی جامع معطوف به سؤالات اصلی و مسائل اساسی سازمانها است. سؤالاتی از این قبیل که« برنامه های امروز سازمان چیست و برنامه های آتی چه باید باشد؟»« امروز کجا هستیم و جهت گیریهای آینده چیستند؟»«امکانات و منابع سازمان در آینده چه وضعیتی دارند و باید مصروف چه اهدافی گردند؟»… در برنامه ریزی جامع مطرح می شوند.
3ـ برنامه ریزی جامع با مطرح ساختن اهداف بلند مدت و تبیین رسالتهای سازمان مدیران را در انجام فعالیتهایشان هم جهت و هماهنگ می سازد.
4ـ برنامه ریزی جامع دارای دید دراز مدت است و افق های دورتری را در سازمان مطرح می سازد. برنامه ریز در این نوع برنامه ریزی به آینده های دور می اندیشد و می کوشد تا موقعیت سازمان را در بلند مدت ترسیم نماید.
5ـ برنامه ریزی جامع، عملیات و اقدامات سازمان را در دوره های زمانی بالنسبه طولانی هماهنگ نموده و به آنها پیوستگی و انسجام می بخشد.
6ـ برنامه ریزی جامع در سطوح عالی سازمان شکل می گیرد، زیرا در این سطح است که تقریباً به طور همه جانبه ای اطلاعات لازم در مورد امکانات و منابع سازمان و انتظارات و توقعات از آن متمرکز است.
7ـ برنامه ریزی جامع، فراگیر بوده و برنامه های عملیاتی سازمان را در بر می گیرد و به آنها جهت می بخشد.
8ـ برنامه ریزی جامع امکانات و محدودیتهای درونی و بیرونی سازمان را در مد نظر دارد و با توجه به آنها پیش بینی های خود را انجام می دهد.
اهمیت و ضرورت برنامه ریزی جامع در سازمان
در سنوات اخیر با تغییرات شگفت آوری که سازمانها را احاطه کرده است، مدیران به فراست دریافته اند که با تعیین و تبیین اهداف و مأموریتهای سازمان در دراز مدت بهتر می توانند برنامه های خود را به ثمر رسانند. سازمان بهتر کار می کند و نسبت به محیط خود واکنشهای مناسبتری نشان می دهد. از این رو استفاده از برنامه ریزی استراتژیک و جامع به عنوان یک ضرورت در سازمانها مطرح گردیده است. به کمک این برنامه ریزی، مدیریت قادر می شود جهت گیریهای خود را در آینده معین ساخته و سازمان را در مقابل تغییرات و تحولات فردا مجهز سازد. برنامه ریزی جامع به مدیر کمک می کند تا تصویر روشنی از سازمان و هدفهای آن به دست دهد و فعالیتهای سازمان را در لوای استراتژی واحدی هماهنگ سازد.
فرایند برنامه ریزی جامع
1ـ تعیین و تدوین اهداف آینده سازمان
2ـ شناخت اهداف و استراتژیهای موجود سازمان
3ـ تجزیه و تحلیل شرایط محیطی سازمان
4ـ تجزیه و تحلیل منابع و امکانات سازمان
5ـ شناخت وضع موجود سازمان
6ـ تعیین تغییرات مورد لزوم در استراتژیها
7ـ تصمیم گیری در مورد استراتژی مطلوب
8ـ اجرای استراتژی جدید
9ـ کنترل و سنجش استراتژی جدید در عمل

 

برنامه ریزی عملیاتی در سازمان
برنامه ریزی جامع چون چتری بر سازمان و عملیات و اقدامات آن سایه می گسترد و مدیران و مسئولان امور را در انجام فعالیتهایشان هدایت می کند. اما این برنامه ریزی راهنما، مدیران و مسئولان رده های پایین سازمان را از وظیفه اصلی شان که برنامه ریزی عملیاتی است بی نیاز نمی سازد. آنان باید با الهام از استراتژیهای تعیین شده، و با توجه به اهداف کلی سازمان به برنامه ریزیهای عملیاتی بپردازند و اهداف جزئی شده در واحد خود را تحقق بخشند.
اصولاً برنامه ریزی عملیاتی از جهات کلی شباهت بسیار به برنامه ریزی جامع دارد؛ زیرا در برنامه ریزی عملیاتی، هدفهای عملیاتی به جای هدفهای کلی قرار گرفته و نحوة نیل به آنها در قالب یک سری عملیات پیش بینی می گردند. در برنامه ریزی عملیاتی هدف جزئی به صورت برنامة عملیات در می آید و طریق رسیدن به هدف جزء به جزء بیان می گردد. برنامه ریزی عملیاتی را می توان پیش بینی عملیات برای نیل به هدفهای معین با توجه به امکانات و محدودیتها و خطوط کلی ترسیم شده در برنامه ریزی جامع تعریف کرد. همان گونه که ملاحظه می شود، هدف و پیش بینی عملیات برای نیل به آن، اجزای اصلی در تعریف برنامه ریزی می باشند.
تکنیکهای برنامه ریزی
برای برنامه ریزی عملیاتی تکنیکهای مختلفی ارائه شده است. یکی از ساده ترین این تکنیکها جدول کارنما است که ضمن سادگی و سهولت استفاده، در کار برنامه ریزی بسیار مفید است.
این جدول که نمونه ای از آن در شکلهای زیر مشاهده می شود. فعالیتها، ارتباط و زمان اجرای آنها را نشان می دهد. برای استفاده از جدول مذکور، ابتدا با توجه به نوع فعالیتها و زمان مصروفه برای آنها، واحدی را برای زمان تعیین می کنیم. مثلاً واحد زمانی را روز یا هفته یا ماه در نظر می گیریم و هر فعالیت را در ردیفهای جدول درج نموده و زمان آن را با هاشور زدن مشخص می کنیم.

 

 

 


جدول کارنما
مزیت اصلی جدول کارنما تعیین و نشان دادن فعالیتهای متوالی و متقارن و نحوه احتساب زمان آنهاست. در صورتی که دو فعالیت بتوانند باهم انجام شوند( متقارن باشند)، زمان آنها ( کلاً یا بعضاً) بر هم منطبق خواهد شد و در صورتی که انجام یکی منوط به انجام دیگری باشد( متوالی باشند)، تقارن زمانی وجود نخواهد داشت، و از زمان هر فعالیت به طور مجزا و مستقل به حساب می آید.
نمونة تکمیل شده جدول کارنما
بدین ترتیب جدول کارنما زمان واقعی انجام برنامه را نشان می دهد، و توالی و تقارن فعالیتها را مشخص می سازد. به عنوان مثال، اگر برنامة ما شامل سه فعالیت الف، ب و ج باشد که به ترتیب دو ، سه و پنج هفته به طول می انجامند، زمان کل برنامه ظاهراً ده هفته خواهد بود. اما این پیش بینی در صورتی صحیح است که این سه فعالیت متوالی باشند. در حالی که اگر فعالیت ب و ج متقارن باشند با استفاده از جدول کارنما مشاهده می شود که زمان کل برنامه هفت هفته خواهد بود. بدین ترتیب جدول کارنما ضمن آنکه فعالیتهای هر برنامه و زمان انجام آنها را تعیین می کند، نحوة ارتباط فعالیتها( متقارن بودن یا متوالی بودن آنها) و زمان واقعی کل برنامه را به دست می دهد، که در برنامه ریزی اهمیت فراوانی دارد.
جدول کارنما اساس تکنیک پیچیده تری در برنامه ریزی است که آن را تکنیک تجزیه و تحلیل شبکه می نامند، و امروزه در پروژه های عملیاتی کاربرد فراوان دارد.

 

برنامه ریزی نیروی انسانی
برنامه ریزی نیروی انسانی بخشی از برنامه ریزیهای کلی سازمان بوده و هدف آن تشخیص و تأمین کادر مورد نیاز با توجه به تغییر و تحولات سازمان در آینده می باشد. برنامه ریزی نیروی انسانی در دو مرحله انجام می پذیرد: مرحلة اول، برنامه ریزی احتیاجات نیروی انسانی در تمامی رده ها و سطوح سازمان در طول مدت برنامه می باشد. مرحلة دوم، برنامه ریزی تأمین نیروی انسانی برای رفع نیازهای سازمان است. در مرحلة اول، وجود اطلاعات و آمار پرسنلی لازم بوده و در مرحلة دوم، برنامه ریزی وضعیت خدمتی ضرورت پیدا می کند.
بر اساس برنامه ریزی کلی سازمان است که می توان برنامه ریزی احتیاجات نیروی انسانی را آغاز کرد و فهرستی از کادر مورد نیاز به دست داد. این فهرست در مقایسه با پرسنل موجود و با عطف توجه به ارتقای شغلی، خروج از خدمت و امثال آن می تواند نیروی انسانی مورد نیاز نهایی را تعیین کند. پس از آن، کوشش برنامه ریز بر آن است که در تأمین این نیرو، راههای ممکن را پیش بینی و مشخص سازد.

 

برنامه ریزی احتیاجات نیروی انسانی
برنامه ریزی احتیاجات نیروی انسانی را به دو طریق می توان انجام داد:
الف: روش تجزیه و تحلیلی فعالیتها و هدفها.
ب: روش نرخ روند.

 

روش تجزیه و تحلیل هدفها و فعالیتها
این روش با تجزیه و تحلیل تفصیلی و جزء به جزء برنامه های سازمان آغاز می شود. هر کوششی در جهت تعیین نیازهای نیروی انسانی بدون انجام این مرحله، بی نتیجه خواهد بود و مسلماً در صورتی که سازمان فاقد برنامه بوده یا برنامه های دقیقی برای فعالیتهای آتی خود نداشته باشد، این امر در تعیین نیازهای پرسنلی نیز تأثیر منفی به جای خواهد نهاد.
به طور خلاصه در روش تجزیه و تحلیل هدفها و فعالیتها، باید هدف و فعالیتهای اصلی برنامه را در نظر گرفته و آنها را تجزیه کرد تا به کوچکترین جزء که شغل های مورد نیاز است رسید، و سپس با استفاده از استاندارد کار، تعداد مشاغل مورد نظر را بدست آورد.

 

روش نرخ روند
روش نرخ روند در پیش بینی نیازهای نیروی انسانی متکی بر ثبات و عدم تغییر در شرایط محیط سازمانی است. این روش استانداردهای موجود نیروی انسانی را پذیرفته و آنها را به برنامه های آتی تعمیم می دهد. به عنوان مثال در روش نرخ روند:
تعداد کارکنان را بر اساس تعداد واحدهای تولید،
تعداد فروشندگان را بر اساس میزان فروش،
تعداد کارکنان اداری را بر اساس میزان کارهای اداری،
و تعداد سرپرستاران را بر اساس تعداد کارکنان،
تعیین می کنند. به عبارت دیگر بر اساس نسبتهایی که بین این عوامل از وضع گذشته بدست آمده، به تعیین نیازها می پردازند.
روش نرخ روند، کار را با تجزیه و تحلیل نیروی انسانی موجود سازمان آغاز می کند تا نشان دهد که در آینده اگر شرایط ثابت باشد نیاز به نیروی انسانی چگونه خواهد بود. بدین ترتیب وجود آمار و اطلاعات در این روش نقش مهمی ایفا می کند. به غیر از آمار گذشته، پیش بینی وقایعی که ممکن است در آینده رخ دهد نیز در روش نرخ روند بسیار مهم است. اغلب اوقات برای نشان دادن روند گذشته و تغییرات احتمالی از نمودارهایی مانند شکل فوق استفاده می شود. در این نمودار همانطور که ملاحظه می شود روند کلی نسبت سرپرستان به فروشندگان نشان داده شده است.

 

 

 

 

 

نمودار نرخ روند نسبت سرپرستان به فروشندگان
در روش نرخ روند، اساسی ترین کار، انتخاب نسبت های درست و معقول است. منظور از نسبتهای معقول، نسبتهایی است که رابطة متعادل و متعارفی بین میزان فعالیتها و نیروی انسانی مورد نیاز بیان دارد. بر اساس تجربیات حاصله، برای به دست آوردن نسبتهای مفید می توان از طرق مختلفی اقدام کرد. تجزیه و تحلیل مشاغل در طبقات مختلف سازمان یکی از این طرق می‌باشد. در این طریق نسبت بین مشاغل بالاتر و مشاغل پایین تر معین می‌شود؛ مثل نسبت سرپرستان به کارکنان. برقرار کردن رابطه بین میزان تولیدات و عملیات با کارکنان نیز راه دیگری برای بدست آوردن یک نسبت است. همچنین نسبت بین کارکنان صف و ستاد هم می تواند در پاره ای اوقات مبنای مفیدی برای پیش بینی باشد. نسبت بین ماشین آلات و تجهیزات و کارکنان هم در مؤسسات صنعتی طریق مؤثری برای تعیین نیازها است؛ مانند نسبت بین ماشین ها و مهندسان و مکانیکها. تمام این نسبتها را می توان در نمودارهایی مانند شکل نشان داد. به عنوان مثال، نسبت بین میزان تولید و تعداد متصدیان ماشین در شکل بالا نشان داده شده است.

 



نمودار نرخ روند نسبت متصدیان ماشینها و میزان تولید


سازماندهی
سازماندهی پویا
عصر ما، عصر سازمانهای بزرگ و پیچیده است، و مدیر امروز باید از چگونگی سازماندهی و نحوة ایجاد این سازمانها و اصلاح و تغییر آنها آگاه باشد. برای نیل به هدفها، سازماندهی گامی ضروری است و به کمک این فعالیت است که هدف کلی و مأموریت اصلی سازمان در قالب هدفهای جزئی تر و وظایف واحدها شکسته شده و تحقق آن میسر می شود. در سازماندهی، وظایف و اختیارات و مسئولیتهای واحدها و پست ها مشخص شده و نحوة هماهنگی و ارتباط بین آنها معین می شود. سازماندهی فعالیت مستمر و مداومی است که مدیر همواره با آن روبرو است و منحصر به طراحی سازمان در ابتدای آن نمی شود. از این رو است که بعضی از صاحبنظران سازمان و مدیریت، این وظیفه مدیر را سازماندهی مجدد یا فرایند انتخاب دائم نام نهاده اند. به زعم آنان در محیط متغیر و متحول امروز مدیران باید بطور مستمر ساختار سازمانی خود را با شرایط محیطی تطبیق داده و اصلاحات لازم را در آن بعمل آورند. دورانی که مدیران ساختاری را برای سازمان طراحی می نمودند و این ساختار مدتها پاسخگوی نیازها بود سپری شده است و مدیران امروز باید دائماً در صدد اصلاح و بهبود سازمان و طراحی مجدد آن باشند. پویائی مدیریت ایجاب می کند تا سازماندهی در پی سازگاری سازمان با محیط متغیر، تکنولوژی های جدید و سایر سازمانها استمرار داشته باشد و در این راه کارآمدتر عمل کند. البته مستمر بودن کار سازماندهی به معنای آن نیست که سازمان دائماً دستخوش دگرگونیهای بنیادی است بلکه هر تغییر و اصلاحی در ساختار سازمان که بر اثر دریافت بازخور از محیط های موثر بر سازمان حاصل می شود گویای این واقعیت است که سازمان را تغییر داده و آن را با محیط هماهنگ و سازگار ساخته ایم.

 

الگوهای جدید ساخت سازمانی
تغییرات شگرف و سریع دهه های اخیر و مسائل پیچیدة امروز در زمینة سازمان و مدیریت، این واقعیت را محسوس ساخته که طرحهای تشکیلاتی سنتی پاسخگوی نیازهای کنونی نبوده و باید دگرگونیهای اساسی در ساختارهای سازمانی ایجاد شود. در پاسخ بدین نیاز، صاحبنظران و نظریه پردازان سازمان و تشکیلات دست به اصلاحات، تغییرات و تعدیلاتی در ساختارهای سنتی زده اند و کوشیده اند تا با ابداع الگوهای جدید تشکیلاتی، سازمانها را با محیط متغیر و پیچیدة این عصر همساز کنند و مشکلات ساختارهای سنتی را تخفیف بخشند. در این قسمت به ذکر محدودیتهای ساختارهای سنتی سازمانی پرداخته و الگوهای جدید ساخت سازمانی را معرفی می کنیم.

 

محدودیتهای ساختارهای سنتی سازمانی
ساخت سنتی سازمان که به صورت هرمی شکل طراحی می شود و به ساخت سلسله مراتبی یا ساخت وظیفه ای مشهور است، به علت سادگی و سهولت کاربرد، در سازمانهای بسیاری مورد استفاده قرار گرفته است. اما ساخت مذکور دارای محدودیتها و نارساییهایی است که ذیلاً به پاره ای از آنها اشاره می شود:
1ـ ساخت سنتی بر اساس سلسله مراتب ایجاد گردیده و ارتباطات در آن کند و طولانی و فاقد دقت لازم است. مجاری ارتباطی در اغلب موارد عمودی است و امکان ارتباط افقی وجود ندارد.
2ـ واحدهای سازمانی در این ساخت مستقل نبوده و برای انجام هدف نهایی نیازمند یکدیگرند. امکان هماهنگی و منظم ساختن این واحدها که هر کدام خود را مسئول تحقق هدف و مأموریت خود می دانند، مشکل بوده و در راه تحقق هدف نهایی سازمان مانع ایجاد می کند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  41 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مدیریت سازمانی

دانلودمقاله مروری بر قیام خونین 15 خرداد

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله مروری بر قیام خونین 15 خرداد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
سی و نهمین سالگرد قیام با شکوه خونین پانزدهم خرداد فرا می‌رسد. دوازدهم محرم 1383 مصادف با 15 خرداد 1342 ایران شاهد حماسه‌ای خونین و غمبار بود که هر چند به ظاهر پایان یک قیام می نمود، اما در واقع آغازی شد بر تداوم حرکت انقلاب اسلامی که به برکت محرم، این بذر، پانزده سال بعد در دوازدهم بهمن به ثمر نشست و مطلعی شد بر انفجار نور0
امروز پس از گذشت قریب به چهل سال از این واقعه و سپری شدن بیش از دو دهه از عمر انقلاب اسلامی، هنوز تأمل برآنچه 15 خرداد را به وجود آورد و آنچه در این روز فراموش نشدنی گذشت، می‌تواند درسهای بسیاری را به ما بیاموزد. تجربه 15 خرداد نه تنها موجد تغییر در شیوه‌ها و خط مشی مبارزاتی و مرسّم دورنما و فرآیند انقلاب اسلامی است، بلکه بازنگری و عمق نگری تجارب تاریخی نشان دهنده زوایای پنهان و ظرافت‌هایی است که در عین نمایان ساختن قانونمندی سیر تکامل تاریخ، فرآیندی است که در ظاهر و صورتی نوین و مرتبتی به مقتضای اوضاع و شرایط جوامع تکرار می‌شوند0
بنابراین بررسی تحولات تاریخ در شناخت قوانین و نتایجی که در پاسخ به نیاز‌های کنونی و رهنمونی در برابر مشکلات و دادن هشدارها و ایجاد هوشیاری‌‌ها نافع می‌باشد نقش بسزایی دارد. بدین ترتیب از این دیدگاه ارزیــابی مجدد قیام خونین 15 خرداد قابل توجیه خواهد بود0 ـ1ـ علل و عوامل شکل گیری
نهضت‌ها مانند هر پدیده دیگر دارای علل و عواملی است که از آن به ریشه‌ها و زمینه‌ها یاد می‌شود. بی تردید هیچ دگرگونی و انقلابی، بی ریشه وعلت پدید نمی‌آید. نهضت‌ها بنابر هویت مشترکی که دارند، کم و بیش دارای یک سلسله ریشه‌ها و زمینه‌های یکسان و همانندی هستند که می‌توان از آن به عوامل عام و فراگیر یاد کرد. از سوی دیگر، هر انقلابی یک سلسله علل و اسباب ویژه خود را دارد که نمونه و مانند آن را در سایر انقلاب‌ها کمتر می‌توان یافت. قیام 15 خرداد نیز دارای ویژگی‌ها و امتیازهایی است که در انقلاب‌های معروف جهان، مانندی برای آن دیده نمی‌شود0
ریشه‌ها و زمینه‌های آن نیز با دیگر قیام‌ها تفاوت کلی و ریشه‌ای دارد. از این رو با معیارها، تئوری‌ها و معادلاتی که از سوی مکاتب غرب و شرق برای پیدایش یک انقلاب ارائه می‌شود نمی‌توان ریشه‌ها و زمینه‌های انقلاب اسلامی را به دست آورد. از دیدگاه مکاتب غربی، با وجود اختلافات شکلی که در انقلاب‌های جهان وجود دارد ـ مثلاً یک انقلاب علمی و دیگری انقلاب مذهبی و سومی انقلاب سیاسی و آزادیخواهانه است ـ ریشه وماهیت آنها یکی می‌باشد و در حقیقت آنها یک نوع انقلاب بیشتر نیستند و روح و ماهیت تمام انقلاب‌ها، اقتصادی و مادی می‌باشد0
اینجاست که جامعه شـــناسان و تحلیــلگران غرب و شرق و پیروان چشم و گوش بسته آنــان در ریشه یــابی نهضت‌های اسلامی به سـردرگمی، ضد و نقیض گویی و بیراهه پویی دچار می‌گردند؛ زیرا با تئوری‌ها و معیارهایی که آنان پیرامون علل و عوامل پیدایش انقلاب‌ها دارند به ریشه قیام‌ها و نهضت‌های اسلامی دست نمی‌یابند. در نظریات جامعه شناسی تا پیش از حرکت انقلاب اسلامی، پدیده انقلاب از دیدگاه اقتصادی و بر اساس طبقات اجتماعی تحلیل می‌شد. هر چند این نظریات با پیشداوری‌های حتی مغرضانه و نادیده گرفتن نقش مذهب در تغییرات اجتماعی با وجود نمونه‌ها و تجارب متعدد تاریخی مورد تعمیم قرار گرفت،با این وجود حرکت انقلاب اسلامی در قرن اخیر و نقش بارز انگیزه‌های مذهبی در قیام 15 خرداد و تأثیر آن در پیشبرد روند مبارزات علیه رژیم ستمشاهی به منزله نمونه‌ای شورانگیز و در خور تأمل در تحریک توده‌ها، ناقض نظریات قبلی بوده و فصل نوینی درتحولات معاصر بر مبنای ایدئولوژی رهایی بخش گردید0
رژیم نیز طبق تئوری های آن زمان کانون‌های بحران را در طبقات کشاورز و کارگر مورد توجه قرار داده و پیرو پیش بینی «کندی» رئیس جمهور وقت آمریکا مبنی بر احتمال بروز انقلاب در ایران و فشار آمریکا برای ایجاد اصلاحات و دادن اندکی آزادی به مردم برای جلب عده‌ای هوادار و وفادار به رژیم و حفظ منافع خویش و جلوگیری از بروز انقلاب، مجموعه‌ای از اقدامات به ظاهر اصلاحی تحت عنوان «انقلاب سفید» را در دستور کار خود قرار داد. این ترفند رژیم با هوشیاری روحانیت بیدار به ویژه با رهبری داهیانه امام خمینی (ره) در مخالفت با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، اصلاحات ارضی، آزادی زن و اقدام‌های فریبکارانه رژیم، با حمایت اقشار مردم به خصوص طبقات کشاورز و کارگر به انگیزه مذهبی و دفاع از حریم دین روبرو گردید. و علاوه بر اینکه موج شدیدی علیه رژیم ایجاد کرد، نافی تئوریهای قبلی انقلاب و افشا کننده چهره رژیم پهلوی و مقاصد اربابانش شد، تا آنجا که با اعمال خشونت و بکارگیری قوه قهریه در حرکت پرشکوه 15 خرداد، انقلاب شاهی (!) از سفیدی به سرخی گرایید0
ـ1ـ1ـ انقلاب سفید
به دنبال ظهور استعمار نو و تغییر شیوه‌های استعمارگری، آمریکا به رژیم های دست نشانده و وابسته خود فشار آورد که به منظور پیشگیری از جنبش‌های ملی و ضد آمریکایی، به یک سلسله برنامه‌های به اصطلاح اصلاحی دست بزنند و «کندی» (رئیس جمهور وقت آمریکا) به منظور جلب حمایت کنگره به کمک‌های مادی به کشورهای وابسته خود، طی پیامی که در سال 1961 میلادی به کنگره فرستاد نقشه جدید امپریالیسم آمریکا را برای سرکوبی جنبش‌های آزادیخواهان در کشورهای عقب مانده چنین برملا کرد: «... اگر ما به مشکلات ملت‌ها فقط ازنقطه نظر نظامی توجه کنیم مرتکب اشتباه عظیمی خواهیم شد؛ زیرا هیچ مقدار اسلحه و قشونی نمی‌تواند به رژیم‌هایی که نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند اصلاحات اجتماعی کنند و اقتصاد خود را توسعه دهند ثبات و استواری بخشد، پیمان های نظامی نمی تواند به مللی که بی عدالتی اجتماعی و هرج و مرج اقتصادی مشوق قیام و رخنه و خرابکاری است کمک کند. ماهرانه‌ترین مبارزات ضد پارتیزانی نمی‌تواند در نقاطی که مردم محلی کاملاً گرفتار بینوایی هستند و به این جهت از پیشرفت خرابکاری نگرانی ندارند با موفقیت روبرو شود. از طرف دیگر هیچ نوع خرابکاری نمی‌تواند مللی را که با اطمینان به خاطر جامعه بهتر می‌کوشند فاسد کند. این عقیده ماست»0
شاه که به قدرت نظامی و دستگاه جاسوسی خویش مغرور بود با فشار آمریکا و از روی بی میلی، لایحه اصلاحات ارضی را در سال 1338 به مجلس فرستاد، ولی به دلیل آماده نبودن شرایط، اجرای آن متوقف گردید. در پایان سال 1339 کاخ سفید طی پیام شدید اللحنی تمایل خود را نسبت به نخست وزیری «علی امینی» اظهار داشت. شاه زیر فشار آمریکا با روی کار آمدن «علی امینی» موافقت کرد و وی پس از ورود به صحنه سیاسی، اجرای رفرم آمریکایی و در رأس آن برنامه اصلاحات ارضی را عهده دار گردید. به دنبال تصویب قانون اصلاحات ارضی از طرف دولت در 20 دی ماه 1340، مطبوعات آمریکایی و غربی و خبرگزاری‌های وابسته به غرب، همه یکدل و یکزبان به ستایش و تحسین آن پرداختند0
ا«چستر پاولز» مشاور مخصوص «کندی» در امور مربوط به آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به منظور بررسی دقیق شیوه تقسیم اراضی در ایران و نتایج به دست آمده از آن و نیز وادار ساختن رژیم شاه برای اجرای کامل رفرم آمریکایی که باید «انقلاب سفید» نام می‌گرفت، در تاریخ 20 بهمن 1340 وارد ایران شده و هنگام ورود به تهران در فرودگاه مهرآباد اظهار داشت: «... برنامه اصلاحات ارضی ایران عکس العمل بسیار خوبی در واشنگتن داشته است. مقامات ایرانی با شروع تقسیم اراضی دست به اقدام شهامت آمیزی زده‌اند»0
شاه پیش از آغاز اجرای رفرم مذکور در تاریخ 21 فروردین 1341 برای آشنایی با سیاست مقام‌های آمریکایی و شیوه پیاده کردن رفرم و دریافت کمک‌های اقتصادی و نظامی قابل ملاحظه رهسپار آمریکا شد. وی در این سفر کوشید که نگرانی آمریکا را در مورد خطر «انقلاب از پایین» در ایران برطرف سازد و آنان را متقاعد نماید که هیچ خطری منافع آنها را در ایران تهدید نمی‌کند. ولی مقام‌های آمریکایی که از اوضاع ایران کاملاً آگاهی داشتند، لزوم اجرای کامل رفرم (انقلاب سفید) را مورد تأکید قرار دادند. شاه با سپردن تعهد به امپریالیسم آمریکا برای اجرای رفرم تحمیلی (انقلاب سفید) به کشور بازگشت و با موافقت آنها « علی امینی» را از مقام نخست وزیری عزل و «امیر اسدالله علم» را به این مقام منصوب کرد0
اجرای برنـــامه انقلاب سفید مستلزم هموار ساختن موانع و مشکلات عدیده داخلی و خارجی بود. از لحاظ خارجی، شاه از پشتیبانی سیاسی و کمک‌های اقتصادی - نظامی آمریکا و دولت «کندی» سود می‌برد. به دولت اتحاد جماهیر شوروی ـ که پس از امضای پیمان نظامی با آمریکا در سال 1338 روابط دو کشور تیره شده بود ـ نزدیک شد ودر صدد بهبود روابط با مسکو برآمد. این سیاست موضع رژیم را در آزادی عمل بیشتر برای سرکوب مخالفان تقویت می‌کرد، رهبری حزب توده را بیش از پیش بی اعتبار می‌نمود، روحیه افراد حزب توده و نیز برخی مردم را که به علت یأس ناشی از اختلاف و سرکوب سال‌های بعد از کودتا، خصومت اتحاد جماهیر شوروی را نسبت به رژیم شاه نشانه هواخواهی مسکو از ملت‌های زیر ستم می‌دانستند، تضعیف می‌کرد و آنها را ناامید می‌ساخت. شاه از ناحیه احزاب و سازمان‌های ملی آن روز ایران نیز هیچ گونه خطری احساس نمی‌کرد؛ زیرا با ارزیابی دقیق متوجه شده بود که سازمان‌های مزبور ناپایدارتر از آنند که بتوانند در برابر سیل توفان رأی رفرم آمریکایی (انقلاب سفید)، مقاومت و پایداری نمایند0
لیکن آنچه مایه تشویش خاطر و نگرانی شاه می گردید، نقش سد کننده‌ای بود که علمای راستین اسلام و جامعه روحانیت در طول تاریخ در برابر توطئه‌های استعماری و ارتجاعی داشتند و او می‌دانست که روحانیت اصیل در برابرتوطئه خطرناک و اسارت بار آمریکا، بی تفاوت و ساکت نمی‌نشینند. ولی ارزیابی دقیق و همه جانبه افکار، اندیشه‌ها، میزان حرکت و عمل آنها ایجاب می‌کرد که شاه با حادثه آفرینی تازه‌ای علمای اسلام و مجامع مذهبی را به میدان بکشاند0
ـ2ـ1ـ غائله انجمن‌های ایالتی و ولایتی
در تاریخ 16 مهر 1341 ، جراید عصر تهران با تیتر درشت نوشتند: «طبق لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی که در هیئت دولت به تصویب رسید و امروز منتشر شد: به زنان حق رأی داده شد.» در متن تصویبنامه نیز قید اسلام را از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف کرده و در مراسم سوگند به امانت و صداقت، به جای قرآن، کتاب آسمانی آورده شده بود. انگیزه رژیم از این تغییر و تبدیل علاوه بر ارزیابی واکنش جامعه روحانیت، آماده سازی زمینه لازم جهت تجاوز به مذهب رسمی کشور،توطئه دستبرد به قانون اساسی و تغییر و تبدیل بعضی از اصول آن به نفع رژیم و فراهم آوردن بستر مناسب جهت دادن پست‌های حساس به دست اقلیت‌های مذهبی بود0
با اعلام تصویبنامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی از طرف دولت، فرصت مناسبی برای روحانیت اصیل و در رأس آنها امام خمینی (ره) فراهم آمد تا رسالت تاریخی خویش را برای بیدارسازی و به حرکت در آوردن توده مردم مسلمان آغاز نمایند. امام امت (ره) که توطئه رژیم را به خوبی دریافته بود، در یکی از سخنرانی‌های تاریخی خود صریحاً اعلام فرمودند: «...ما با ترقی زنها مخالف نیستیم، ما با این فحشا مخالفیم. ما با این کارهای غلط مخالفیم. مگر مردها در این مملکت آزادی دارند که زنها داشته باشند؟ مگر آزاد زن و آزاد مرد با لفظ درست می‌شود؟...»0
به دنبال اعلام تصویبنامه انجمن‌های ایالتی وولایتی در جراید عصر تهران،امام خمینی (ره) بی درنگ علمای طراز اول قم را به نشست و گفتگو پیرامون این تصویبنامه دعوت کردند و پس ازتبادل نظر پیرامون مفاد تصویبنامه مزبور و سخنان بیدار کننده امام امت (ره)، تصمیمات زیر اتخاذ گردید0
ـ1ـ مخالفت علمای اسلام با مفاد تصویبنامه و تقاضای الغای فوری آن، طی تلگرامی به شاه اعلام شود0
ـ2ـ جریان تصویبنامه و خطرهای آن طی نامه، اعلامیه و پیغام به علمای مرکز و شهرستان‌ها بازگو شود و برای مقابله و مبارزه با آن از آنان نیز دعوت به عمل می‌آید0
ـ3ـ جلسه‌های مشاوره و تبادل نظر برای وحدت و اتفاق کامل در تصمیمات، هر هفته یکبار تشکیل می‌گردد0
متعاقب تلگراف‌های متعدد مراجع و علما به خصوص امام خمینی (ره) به شاه و «علم» و اعتراضات گسترده مردم در تهران ، قم و سایر شهرستان‌ها به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و تصویبنامه آن، رژیم شاه در تاریخ 10/9/1341 تصویبنامه مورخ 14/7/1341 مربوط به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را لغو و غیر قابل اجرا اعلام کرد. به دنبال اعلام خبر لغو تصویبنامه از طرف دولت در جراید، امام خمینی(ره)ا اعلامیه‌ای خطاب به مردم صادر کردند و ضمن ارج نهادن به پایداری، از خودگذشتگی و وفاداری مردم نسبت به اسلام و روحانیت، از عموم مردم دعوت به عمل آوردند که صفوف خود را فشرده تر ساخته و در برابر توطئه‌های رژیم هوشیار باشند. ره آوردهای قیام مردم علیه تصویبنامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد0
ـ1ـ وحدت کلمه در محافل روحانی و علمای اسلام؛
ـ2ـ آگاه کردن توده مردم مسلمان و تجهیز آنها برای مبارزه؛
ـ3ـ آشکار کردن چهره و ماهیت ضد اسلامی شاه؛
ـ4ـ دمیدن روح امیـد در پیکر مأیوس جامعه؛
ـ5ـ کشف شخصیت امام خمینی (ره) به عنوان یک مرجع بزرگ، سیاستمدار، شجاع، مدیر و مدّبر0
ـ3ـ1ـ لوایح ششگانه
سرانجام شاه در تاریخ 19 دی 1341 به منظور پیاده کردن رفرم آمریکایی، لوایح ششگانه را به شرح زیر اعلام کرد
ـ1ـ الغای رژیم ارباب ـ رعیتی با تصویب قانون اصلاحات ارضی؛
ـ2ـ تصویب لایحه قانونی ملی کردن جنگل‌ها در سراسر کشور؛
ـ3ـ تصویب لایحه قانون فروش سهام کارخانه‌های دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی؛
ـ4ـ تصویب لایحه قانون سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه‌های تولیدی و صنعتی؛
ـ5ـ لایحه اصلاحی قانون انتخابات؛
ـ6ـ لایحه ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری0
به دنبال اعلام رفراندوم از طرف شاه، سیل مخالفت‌ها و اعتراض‌های علما و مردم و در رأس آنها امام خمینی (ره) جاری گردید و موج اعتصاب و تظاهرات تهران و شهرستان‌ها را فرا گرفت و متعاقب تحریم رفراندوم از سوی امام امت (ره) (که آن را بر خلاف قانون و اجباری می‌دانست)، شاه که برای ملاقات با مراجع و علمای مقیم قم و جلب موافقت آنها به این شهر رفته بود با عدم استقبال و ملاقات مراجع و علما روبرو شد و با شرمساری و شکست به تهران بازگشت و انجام رفراندوم 6 بهمن 1341 و اعلام نتیجه مصحک آن (با وجود عدم استقبال مردم ) موجی از خشم و کین را نسبت به هیئت حاکمه میان مردم برانگیخت0
ـ4ـ1ـ فروردین 1342 و اعلام عزای عمومی
سال 1341 همراه با یک دنیا رنج و مصیبت برای ملت ستمدیده ایران و اهانت نسبت به علما و مراجع پایان پذیرفت و با نزدیک شدن عید نوروز 1342، امام خمینی (ره) پیشنهاد کردند که عید نوروز از طرف همه علمای قم و دیگر حوزه‌های علمیه و نیز علمای شهرستان‌ها عزای عمومی اعلام شود تا بدین ترتیب افکار ملت اسلام به خطرهای که از ناحیه رژیم شاه متوجه اسلام و ایران بود جلب گردد. این پیشنهاد تاریخی با موافقت و استقبال همگانی روبرو شد و امام خمینی (ره) با انتشار اعلامیه ای، عید نوروز 1342 را عزای عمومی اعلام نمودند0
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای با یادآوری وقایع آن ایام می‌فرمایند: «با نزدیک شدن فروردین 1342 حادثه تازه‌ای رخ داد. حادثه این بود که امام خمینی یکباره اعلام کرد که ما عید نداریم و در شرایطی که علما را می‌زنند، مردم را مورد تهاجم قرار می‌دهند، فاجعه می‌آفرینند،احکام اسلام را زیر و رو می‌کنند، چه عیدی می‌ماند؟ ما عید نداریم. این اعلامیه امام به شکل وسیعی پخش شد ... به دنبال اعلام عزای عمومی از طرف امام، تصمیم گرفتیم طلاب را وادار کنیم که لباس سیاه بپوشند... طولی نکشید که تهیه لباس مشکی در میان طلاب رواج پیدا کرد. از روز عید نوروز یا یک روز پیش از آن هر روحانی و طلبه‌ای را که در قم می‌دیدید مشکی بر تن داشتند»0
با وجود تلاش‌های فراوان شاه و فعالیت ساواک به منظور خنثی و بی اثر ساختن پیشنهاد عزای عمومی امام و اعلامیه ایشان،ملت ایران در سطح وسیعی از برگزاری مراسم عید خودداری ورزیدند و بسیاری از علما و روحانیون و قشرهای مختلف مردم به پیروی از امام امت (ره) طی اعلامیه‌ها و بیانیه‌های رسمی اعلام عزا کرده و نگرانی خود را از توطئه‌های شاه علـیه اسلام و استقلال ایران اظهار نمودند0
ـ5ـ1ـ فاجعه خونین مدرسه فیضیه
عصر روز دوم فروردین 1342 مصادف با 25 شوال 1382 و سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) از سوی حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) مجلس سوگواری آن امام همام برقرار بود و جمعیت زیادی از قشرهای مختلف مردم در آن شرکت داشتند. رژیم شاه که از قبل برای حمله به طلاب و مردم بیگانه و به خاک و خون کشیدن طلاب، برنامه ریزی نموده و عده زیادی از مزدوران خویش را با لباس مبدل در این مجلس حاضر کرده بود، چهره واقعی خویش را در این فاجعه به نمایش گذاشت0
حضرت آیت الله خامنه‌ای با یادآوری فاجعه مدرسه فیضیه می‌فرمایند: «... آنطور که اطلاع پیدا کردیم کماندوها در اثنای روضه بلند می‌شوند و شعار می‌دهند. شعار آنها درگیری ایجاد می‌کند، از درخت‌های مدرسه فیضیه چوب می‌کنند و به جان مردم می‌افتند. البته نمی‌خواستند مردم عادی را بزنند، هدف طلاب بودند. لذا کاری می‌کنند که مردم عادی مرعوب شوند و از مدرسه فرار کنند. وقتی مردم از مدرسه بیرون می‌روند ، به طلبه‌ها حمله می‌کنند. در این بین، طلاب که اول غافلگیر شده بودند یکباره به خود آمدند، یک عده‌ای بر دفاع برخاستند... صحن مدرسه فیضیه صحنه درگیری بین طلاب و کماندوها بود... کماندوها و قتی بر اثر دفاع جانانه طلاب از مدرسه گریختند با کمک پاسبان‌ها و ساواکی‌ها از مسافرخانه‌هی مجاور به پشت بام فیضیه رفتند و به سوی طلبه‌هایی که در صحنه مدرسه در حال دفاع ایستاده بودند تیراندازی کردند و با به گلوله بستن طلاب مدرسه توانستند بر مدرسه مسلط شوند. درِ حجره‌ها را شکستند و طلاب را با وضع فجیعی مورد ضرب و شتم قرار دادند. وسائل و اثاثیه طلاب را آوردند میان صحن مدرسه و آتش زدند»0
همزمان با به خاک و خون کشیدن طلبه‌ها و علما در مدرسه فیضیه، مدرسه طالبیه تبریز هم مورد حمله نیروهای نظامی رژیم شاه قرار گرفت و زد و خورد شدیدی میان مأمورین رژیم و طلبه‌ها صورت گرفت و تراژدی مدرسه فیضیه در مدرسه طالبیه تکرار شد0
امام خمینی (ره) در همان لحظه‌ای که خبر یورش به مدرسه فیضیه را دریافت کرد، بی درنگ به میـان مـردمی که در منزل ایشان اجتماع نموده بودند شتافت. امــام امت (ره) که قصد داشت برای اطلاع بیشتر از فاجعه به مدرسه فیضیه برود، با اصرار حاضران از این اقدام منصرف شده و طی سخنان کوتاهی در مین جمع حاضر اظهار داشت: «... ناراحت و نگران نشوید، مضطرب نگردید، ترس و هراس را از خود دور کنید. شما پیرو پیشوایانی هستید که در برابر مصائب و فجایعی صبر و استقامت کردند که آنچه ما امروز می‌بینیم نسبت به آن چیزی نیست. پیشوایان بزرگوار ما حوادثی چون روز عاشورا و شب یازدهم محرم را پشت سر گذاشته‌اند... امروز وظیفه ماست که در برابر خطراتی که متوجه اسلام و مسلمین می‌باشد برای تحمل هرگونه ناملایمات آماده باشیم تا بتوانیم دست خائنین به اسلام را قطع نماییم و جلوی اغراض و مطامع آنها را بگیریم...»0
با فرا رسیدن ماه محرم، بحران در کشور شتاب بیشتری گرفت و با وجود تهدید رژیم به مقابله با تظاهرات مردمی، امام خمینی (ره) به منظور مقابله با توطئه‌های رژیم و برگزاری هرچه باشکوهتر مراسم عزاداری و استفاده مناسب از این بستر فراهم بیانیه‌ای را صادر فرمودند. استفاده از فاجعه مدرسه فیضیه در بستر آماده ماه محرم برای گسترش مبارزه به سراسر ایران، از کارهای مهمی بود که امام امت (ره) در این مقطع حساس، آن را به مرحله اجرا گذاشتند و با اعزام فضلا و طلبه‌های حوزه علمیه قم به اطراف و اکناف کشور برای آشنا کردن مردم با واقعیت‌های موجود در جامعه،آنها را به صحنه مبارزه کشاندند و زمینه‌های قیام 15 خرداد کم کم فراهم گردید0
ـ2ـ بررسی سیر حوادث
قیام 15 خرداد که در پی دو سال افشاگری و مبارزات مستمر روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) صورت گرفت، جرقه‌ای بود که در روشن ساختن ذهن جامعه مذهبی ایران و احیای روح مبارزه برای برقراری حکومت اسلامی مهم‌ترین نقش را داشت. ساده اندیشی است اگر واقعه 15 خرداد را جدا از کل نهضت اسلامی ایران و تنها به عنوان یک روز خونین در نظر بگیریم و آن را جدا از مجموعه مبارزاتی که در تاریخ ایران برای برقراری حکومت اسلامی صورت گرفته است تصور کنیم. واقعیت این است که قیام 15 خرداد تجلی روح آرمانخواهی مردم مسلمان ایران بود که قرن‌ها برای برقراری حکومت اسلامی مبارزه کردند و پلی بود که همه تجربه‌های گذشته را به نسل جدیدی که با فریاد اسلام خواهی امام امت (ره) بیدار شده بود منتقل می‌کرد.
ـ1ـ2ـ نطق تاریخی امام خمینی (ره)0
روز 13 خرداد 1342 (عاشورای 1383) امام خمینی (ره) در حالی که سیل جمعیت گرد ایشان حلقه زده بودند، برای ایراد سخنرانی راهی مدرسه فیضیه شدند وکوشش رژیم برای منصرف ساختن ایشان از سخنرانی به نتیجه نــرسید. امــام امت (ره) در بخش‌هایی از ایـن نطق تــاریخی فرمودند: «... گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر می‌گذرانم این سؤال برایم پیش می‌آیدکه اگر بنی امیه و دستگاه یزیدابن معاویه تنها با حسین (ع) سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا نسبت به زنهای بی پناه و اطفال بی گناه مرتکب شدند؟! ... همین سؤال اینجا مطرح می‌شود که دستگاه جبار ایران با مراجع سر جنگ داشت، با علمای اسلام مخالف بود... به مدرسه فیضیه چکار داشتند؟ ... به این نتیجه می‌رسیم که اینها با اساس کار دارند؛ با اساس اسلام و روحانیت مخالفند... اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت قرآن باشد... اسرائیل نمی‌خواهد در این مملکت احکام اسلام باشد.... 0
من به شما نـصیحت می‌کنم ای آقای شاه! ای جنـاب شاه! من به تـو نصیحت می‌کنم که دست از این اعمال و رویه بردار. من میل ندارم که اگر روزی ارباب‌ها بخواهند تو بروی، مردم شکرگزاری کنند. من نمی‌خواهم تو مثل پدرت بشوی... نصیحت مرا بشنو. از علمای اسلام بشنو. اینها صلاح ملت را می‌خواهند. اینها صلاح مملکت را می خواهند. از اسرائیل نشنو. اسرائیل به درد تو نمی‌خورد. بدبخت، بیچاره... یک کمی تأمل کن، یک کمی تدبر کن... مملکت ما، اسلام ما در معرض خطر است. آن چیزی که در شرف تکوین است سخت ما را نگران و متأسف ساخته است...»0
در این سخنرانی که به زبان ساده ایراد شد و درک آن برای مردم کوچه و بازار بسیار آسان بود، شاه برای نخستین بار از سوی یک رهبر مذهبی مورد حمله شدیداللحن قرار گرفت و غول وحشت و هراسی که نام شاه طی سالهای متمادی در اذهان مردم جای داده بود، در هم شکسته شد. امام خمینی (ره) در حضور جمعیت انبوه حاضر در مدرسه فیضیه، شاه را با الفاظ «آقای شاه»‌، «تو»، «بیچاره» و «بدبخت» خطاب کرده و در انجام رسالت تاریخی خویش رسماً رودر روی شاه قرار گرفت. امام به این نکته به خوبی توجه داشت که تا کابوس وحشت بر دلها حکومت می‌کند توده‌ها نمی‌توانند قهرمانانه به پا خیزند و به وظایف اسلامی و ملی خویش عمل نمایند و نیز تا بت شاهنشاهی در هم شکسته نشود مبارزه به جایی نمی‌رسد0
ـ2ـ2ـ دستگیری امام خمینی (ره) و تظاهرات گسترده در قم

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مروری بر قیام خونین 15 خرداد