فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:76
فهرست مطالب :
عنوان : صفحه :
مقدمه 1
سازمان بینالمللی کار در تاریخ اجتماعی 8
ساختار سازمان بینالمللی کار (۴) 12
نگاهی به کنفرانس بینالمللی کار 16
کمیسیون بررسی استانداردها 20
سابقه رژیم در کمیسیون بررسی استانداردها 21
گزارش کمیته متخصصین مبنای تصویب پارگراف ویژه 22
سیاست رژیم در کنفرانس بینالمللی کار 27
تشکلهای کارگری رژیم از نگاه سازمان بینالمللی کار 28
فریب تبلیغات رژیم را نخوریم 37
تشکلهای کارگری در جمهوری اسلامی 40
سابقه تشکیل شوراهای اسلامی کار 42
شوراهای اسلامی کار 43
انجمنهای اسلامی 47
قرادادهای موقت 52
گزارش کمیته متخصصین 53
نخستین کنفرانس های بین المللی درباره مسائل کار 66
کنفرانس برلن سال 1890 : 66
خط مشی کارگران در دوران جنگ : 67
موفقیت ها و مشکلات آغاز کار 68
رابطه سازمان بین المللی کار و سازمان ملل متحد: 70
ارگانهای سازمان بین المللی کار : 71
گفتار پایانی 73
منابع : 76
مقدمه :
به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی کارگر و به منظور آشنایی با سازمان بینالمللی کار و کنوانسیونهای بینالمللی در زمینه کار و همچنین ترفندهای رژیم در سطح بینالمللی، تلاش میکنم مواردی را با توجه به بضاعت اندکم با هموطنان عزیز و به ویژه آنان که دل در گرو رهایی طبقه کارگر و همه زحمتکشان ایرانی دارند، در میان بگذارم.
بخش اول : تاریخچه سازمان بینالمللی کار و نحوه کار آن (۱)
ریشه تشکیل سازمان بینالمللی کار را میبایستی در تحولات اجتماعی قرن نوزدهم اروپا و آمریکای شمالی جست. انقلاب صنعتی توسعه اقتصادی خارقالعادهای را در این کشورها باعث شد. اما این توسعه رنجهای غیرقابل تحملی را به کارگران و زحمتکشان این کشورها تحمیل کرد که منجر به شورشهای متعدد اجتماعی شد. ایده تشکیل یک سازمان بینالمللی برای تدوین مقررات و معیارهای جهانی در زمینه حقوق کار، به اوایل قرن نوزدهم و در نتیجهی نگرانیهای اقتصادی و اخلاقی به وجود آمده از بهای انسانی «انقلاب صنعتی» بر میگردد. در سال ۱۸۱۸، یکی از صاحبان برجسته و دور اندیش صنایع انگلیسی به نام روبرت اوئن(۱۷۷۱-۱۸۵۳) از ایده تدوین یک رشته مقررات پیشرفته در زمینه کار و اجتماع حمایت به عمل آورد. چند دهه بعد، یکی از صاحبان صنایع فرانسوی به نام دانیل لوگراند(۱۷۸۳-۱۸۵۹)، دست به دامان دولتهای اروپایی شد و از آنها خواست تا برای تدوین یک مجموعه قوانین بینالمللی در مورد شرایط کار اقدام کنند. در اواخر این قرن کارگران متشکل، در کشورهای صنعتی، یک قدرت جدید را تشکیل داده و حقوق دمکراتیک خود را طلب میکردند. در همین حال نهضتی فراگیر برای بهبود شرایط کار در این کشورها به وجود آمده بود.
پیش زمینه تاریخی سازمان بینالمللی کار، حاصل یک صد سال بحث و مناظرات و ابتکارات روشنفکرانه از سوی شخصیتهای برجسته، انجمنهای داوطلب، دولتها و جنبش های سیاسی و اجتماعی، میباشد. اولین نتایج عملی و برجسته این تلاشها تشکیل «انجمن بینالمللی برای حفاظت قانونی از کارگران» در سال ۱۹۰۱ بود. محل این انجمن که در واقع هسته اولیه سازمان جهانی کار بود در شهر بال سوئیس قرار داشت.
در سطح ملی، در دو دهه آخر قرن نوزدهم، مجموعه قوانین اجتماعی دولت آلمان، اولین نمونه در حمایت از حقوق کارگران بود.
در سال ۱۹۰۵-۱۹۰۶ دولت سوئیس کنفرانس تکنیکی و دیپلماتیکی را در شهر برن سازمان داد که منجر به تصویب اولین کنوانسیونهای بینالمللی در زمینه کار شد. اولی تعدیل کار شبانه زنان و دیگری حذف استفاده از فسفر در صنایع کبریت سازی بود.
در دوران جنگ جهانی اول، در خلال برگزاری چندین گردهمایی بینالمللی اتحادیههای کارگری، از ایده و ابتکارات شخصیتها و رهبران برجسته کارگری حمایت به عمل آمد. این افراد خواستار اختصاص یک فصل اجتماعی از «موافقتنامه صلح» به تهیه حداقل استانداردهای بینالمللی مربوط به کار و ایجاد دفتر بینالمللی کار بودند.
این ایده در خلال مذاکرات پاریس پذیرفته شد و اساسنامه (۲) سازمان جهانی کار بین ژانویه و آوریل ۱۹۱۹ توسط کمیسیون بینالمللی کار، تشکیل شده بر اساس «قرارداد ورسای»، نوشته شد. این کمیسیون، توسط کنفرانس صلح ایجاد شده و تحت ریاست ساموئل گومپرز رییس فدراسیون کارگری آمریکا و متشکل از نمایندگان ۹ کشور بلژیک، کوبا، چکسلواکی، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، لهستان، انگلستان و ایالات متحده آمریکا بود. به این ترتیب سازمان سه جانبه و منحصر به فرد بینالمللی کار تشکیل شد. نکته قابل تأمل آن که دولت آمریکا در سال ۱۹۳۴ و در زمان ریاست جمهوری فرانکلین روزولت به این سازمان پیوست در حالی که هنوز به عضویت «جامعه ملل» درنیامده بود.
اساسنامه سازمان بینالمللی کار بخش سیزدهم معاهده ورسای را تشکیل میدهد. این اساسنامه حاوی ۴۰ ماده میباشد. هارولد باتلر انگلیسی و ادوارد فیلان ایرلندی، رؤسای بعدی سازمان بیناللملی کار، مؤلفان متن انگلیسی پیش نویس این اساسنامه هستند.
با توجه به اساسنامه سازمان بینالمللی کار، میتوان گفت که سه دلیل عمده باعث تأسیس این سازمان بینالمللی درخلال کار کنفرانس پاریس شد.
انگیزه اول که به نوعی از آن به عنوان انگیزه انسانی نام برده میشود، یافتن راه حلی برای برطرف کردن شرایط بسیار دردناک کارگران که به سختی استثمار میشدند، بود. این نگرانی در مقدمه اساسنامه سازمان بینالمللی کار به روشنی بیان شده است.
دومین انگیزه، بی شک سیاسی بود. بعد از جنگ جهانی اول و پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه و با توجه به رشد صنعت در کشورهای مختلف، تعداد کارگران صنعتی افزایش روزافزونی یافته و اگر به وضعیت آنها رسیدگی نمیشد، هر آن امکان وقوع انقلاباتی از آن دست که پیشتر مارکس و انگلس پیشبینی کرده بودند، میرفت. در مقدمه اساسنامه سازمان بینالمللی کار به روشنی روی این حقیقت تکیه شده که بی عدالتی «چنان نارضایتی را دامن میزند که صلح و هماهنگی جهانی به خطر میافکند.»
انگیزه سوم را میتوان از جنبه اقتصادی مورد بررسی قرار داد. به دلیل این که هر گونه اصلاحات اجتماعی به خاطر تأثیرات گریز ناپذیرش بر روی میزان تولید، میتوانست صنایع کشوری را که در حال اصلاحات بود، در مقایسه با رقبا در وضعیت ناگواری قرار دهد، این مهم در اساسنامه سازمان بینالمللی کار به شکل «عدم تدوین قوانین کار انسانی در هر کشور مانع تحقق تلاش ملتهایی میشود که میخواهند وضعیت کارگران کشورشان را بهبود بخشند»، گنجانده شد.
شرکت کنندگان در کنفرانس صلح پاریس، دلیل چهارمی را نیز به دلایل فوق اضافه کردند و آن توجه دادن به نقش فعال و مؤثر کارگران در صحنههای نبرد و همچنین کار در صنایع در دوران جنگ بود. این ایده در اساسنامه سازمان بینالمللی کار تحت عنوان : «یک صلح جهانی پایدار تنها بر مبنای عدالت اجتماعی بنیان گذاشته میشود»، مورد توجه قرار گرفت.
اولین کنفرانس بینالمللی کار در اکتبر ۱۹۱۹ در شهر واشنگتن آغاز به کار کرد و سپس از تابستان ۱۹۲۰ در شهر ژنو مستقر شد.
سازمان بینالمللی کار از همان روزهای آغاز به کار دارای شخصیتی جدای از دیگر نهادهای تشکیل دهنده جامعه ملل بود. هنگامی که در آغاز کار، «جامعه ملل» با مشکلا ت قابل توجهی دست و پنجه نرم میکرد، سازمان بینالمللی کار از طریق برقراری گفتگوهای سازنده بین وزرای کار کشورهای مختلف و اتحادیههای کارگری و کارفرمایی، در دوران ریاست آلبرت توماس دبیرکل استثنایی این سازمان بود، موفق به تدوین و تصویب ۹ کنوانسیون و ۱۰ توصیه نامه در خلال سالهای ۱۹۱۹-۱۹۲۰ شد.
آلبرت توماس یکی از اعضای دولت فرانسه در زمان جنگ و علاقمند به مسائل اجتماعی بود. او از بدو تأسیس تا سال ۱۹۳۲ اداره این سازمان نوپا را به عهده داشت.
پس از درگذشت آلبرت توماس، هارولد باتلر که پیشتر معاونت او را به عهده داشت به جانشینی او انتخاب شد. دوران ریاست باتلر با بحران عمیق اقتصادی و بیکاری شدید ناشی از آن همراه بود. این بحرانها باعث ایجاد درگیری های شدید بین اتحادیههای کارگری و کارفرمایی به ویژه در زمینه کاهش ساعت کار شده بود و از آنجایی که سازمان بینالمللی کار یک نهاد سه جانبه میباشد، توفیقی در پیشبرد امور حاصل نمیشد.
سازمان بینالمللی کار در دوران ۴۰ ساله اولیه فعالیت خود، بخش اعظم انرژی خود را روی تدوین و تصویب استانداردهای جهانی کار قرار داده بود. در یک دوره بیست ساله از ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۹ میلادی ۶۷ کنوانسیون و ۷۷ توصیه نامه به تصویب این سازمان رسید.
اولین کنوانسیون در سال ۱۹۱۹ به تصویب رسید. این کنوانسیون هشت ساعت کار روزانه و ۴۸ ساعت کار هفتگی را مقرر میدارد.
در سال ۱۹۳۹ هارولد باتلر استفعا داده و جان وینان آمریکایی جانشین او شد. در ماه آگوست ۱۹۴۰ وضعیت سوئیس در قلب اروپای در جنگ، باعث شد که دبیرکل جدید، سازمان بینالمللی کار را به مونترال کانادا انتقال دهد.
در سال ۱۹۴۱ ادوارد فیلان که نقش مهمی در نگارش اساسنامه سازمان بینالمللی کار داشت، به ریاست این سازمان رسید.
او در سال ۱۹۴۴ یک بار دیگر و در خلال جنگ جهانی دوم و روزهای پرآشوب آن، نقش مهمی را در برگزاری کنفرانس بینالمللی کار در شهر فیلادلفیا و مصوبات تاریخی آن به عهده گرفت. این کنفرانس موفق به تصویب بیانیه مهمی در ۵ فصل شد که به «بیانیه فیلادلفیا» معروف است و به عنوان ضمیمه اساسنامه سازمان بینالمللی کار از آن یاد می شود. اهمیت این بیانیه تا آنجاست که از آن به عنوان یک الگو برای تهیه منشور سازمان ملل و اعلامیه جهانی حقوق بشر استفاده شد.
«بیانیه فیلادلفیا» روی موارد زیر به عنوان اصول اساسی تأکید میکند:
-کارگر یک کالا نیست.
-آزادی بیان و انجمن برای پیشرفت پایدار ضروری هستند -فقر در هر کجا خطری است برای خوشبختی -تمامی احاد بشر، فارغ از نژاد، عقیده یا جنس میبایستی از امنیت اقتصادی و فرصتهای برابر برای نیل به رفاه مادی و رشد معنوی با حفظ آزادی و شئون انسانی، برخوردار باشند.
این بیانیه همچنین برای تضمین سهیم شدن عادلانه همه مردم در بهره مندی از پیشرفت، روی تنظیم درآمدها و حداقل دستمزد، تنظیم ساعات کار و دیگر اقدامات حمایتی در محیط کار و شناسایی حق پیمانهای جمعی، گسترش تأمین اجتماعی و برخورداری از مراقبتهای بهداشتی و درمانی، تغذیه مناسب، مسکن و ... تأکید میکند.
پس از جنگ جهانی دوم سازمان بینالمللی کار وارد دوران جدیدی از فعالیتهای خود شد. انتخاب دیوید مورز آمریکایی در سال ۱۹۴۸، به عنوان دبیرکل همراه با توسعه و بازسازی اقدامات سازمان جهانی کار در ارتباط با استانداردهای کار و همچنین راه اندازی برنامه های همکاری تکنیکی بود. کنوانسیون های تصویب شده بعد از جنگ جهانی دوم بیشتر روی حقوق بشر(آزادیهای سندیکایی، حذف کار اجباری و تبعیض) و همچنین موارد بیشتری تکنیکی کار متمرکز بود. در سال ۱۹۴۸ کنوانسیون پایهای شماره ۸۷ در ارتباط با آزادی های سندیکایی (انجمنها) با هدف شناسایی کامل حق کارگران و کارفرمایان برای برپایی آزاد و مستقل تشکیلاتهایشان، تصویب شد.
طی بیش از ۵ دهه یک کمیته سه جانبه در ارتباط با اجرای کنوانسیون آزادیهای سندیکایی، بیش از دو هزار مورد را به منظور ارتقا و اجرای کامل این اساسی ترین و دمکراتیکترین حق در دنیای کار مورد رسیدگی قرار داده است. در دوران ریاست موزر که تا سال ۱۹۷۰ ادامه یافت. تعداد کشورهای عضو به دو برابر رسید و این سازمان چنان که پیشتر انتظار میرفت، خصیصهای جهانی یافت.
ویلفرید ژینکس یک حقوقدان مشهور انگلیسی که در نوشتن بیانیه فیلادلفیا همکاری کرده بود از سال ۱۹۷۰تا ۱۹۷۳ اداره این سازمان را به عهده گرفت. وی معمار اصلی روش ویژه رسیدگی به شکایات رسیده در ارتباط با نقض آزادی های سندیکایی میباشد. وی به خاطر حاد شدن جنگ سرد و رقابتهای بینشرق و غرب موفقیت چندانی کسب نکرد.
پس از مرگ ژینکس، فرانسیس بلانشارد فرانسوی که سالها در بخش های مختلف سازمان بینالمللی کار فعالیت داشت به دبیرکلی این سازمان رسید. در دوران پانزده ساله ریاست او ، سازمان بینالمللی کار با خروج سه ساله دولت آمریکا در سال ۱۹۷۷ با بحران عظیم مالی(از دست دادن یک چهارم منابع مالی) روبرو شد و عدم حضور آمریکا در این سازمان با توجه به نقش مهم آن در روابط بینالمللی، آسیب زیادی به اعتبار این سازمان وارد کرد. این خروج در اعتراض به سیاست سازمان بینالمللی کار در رابطه با سرزمینهای اشغالی اعراب، صورت گرفت. عاقبت بلانشارد موفق شد از طریق اتخاذ یک راه حل بینابینی(برگزاری یک نشست ویژه در ارتباط با سرزمینهای اشغالی در کنفرانسهای بینالمللی)، آمریکا را متقاعد به بازگشت به سازمان بینالمللی کار کند. در دوران ریاست وی همچنین سازمان بینالمللی کار نقش اساسی را در تحولات لهستان به عهده گرفت. این سازمان با آوردن فشار روی دولت وقت لهستان بر پایه احترام این دولت به کنوانسیون ۸۷ که در سال ۱۹۵۷ از سوی لهستان مورد پذیرش قرار گرفته بود، زمینه لازم برای حرکت جنبش همبستگی به رهبری لخ والسا را به وجود آورد.
در سال ۱۹۸۹ مایکل هانسن، وزیر کار سابق بلژیک به عنوان مدیر کل این سازمان برای دوران پس از جنگ سرد انتخاب شد. در دوران فعالیت او اعلامیه سازمان جهانی کار در ارتباط با اصول اساسی و حقوق کار در سال ۱۹۹۸ تصویب شد. این اعلامیه یک بار دیگر دولتهای عضو را موظف میسازد که اصول اساسیای را که موضوع اصلی تعدادی از کنوانسیون های بینالمللی است رعایت کنند. حتی اگر این دولتها به کنوانسیونهای مزبور نپیوسته باشند. این حقوق عبارتند از آزادیهای سندیکایی، شناسایی مؤثر حق بستن قرار دادهای جمعی، حذف هر گونه کار اجباری یا تبعیض در ارتباط با استخدام و اشتغال.
در مارس سال ۱۹۹۹ خوان سوماویا اهل شیلی به دبیرکلی این سازمان رسید. او معادله جوامع آزاد و اقتصادهای آزاد تا زمانی که منافع واقعی برای مردم عادی و خانوادههایشان به همراه داشته باشند را به تأیید و اجماع بینالمللی رساند. او در جهت مدرنیزاسیون ساختار سه جانبه گرایی و ارزشهای سازمان جهانی کار فعالیت میکند.
سازمان بینالمللی کار در تاریخ اجتماعی
۱۸۱۸ میلادی- روبرت اوئن یکی از صاحبان صنایع انگلیسی به هنگام برگزاری «کنگره آلیانس مقدس» در شهر آخن آلمان، خواستار تدوین یک رشته مقررات حمایتی برای کارگران و ایجاد یک کمیسیون اجتماعی شد.
۱۸۳۱-۱۸۳۴ میلادی- دو شورش متوالی در کارخانجات ابریشم باقی لیون به صورت خونینی سرکوب شدند.
۱۸۳۸-۱۸۵۹ میلادی- یکی از صاحبان صنایع فرانسوی به نام دانیل لوگراند از ایدههای روبرت اوئن حمایت به عمل آورد.
۱۸۶۴ میلادی -اولین بین الملل کارگری در شهر لندن تشکیل شد
۱۸۶۶ میلادی- اولین کنگره بینالمللی کارگران خواستار ایجاد مجموعه قوانین بینالمللی در ارتباط با حقوق کار شد
۱۸۶۷ میلادی- انتشار اولین جلد از کتاب «سرمایه» کارل مارکس ۱۸۸۳-۱۸۹۱ میلادی- تصویب قوانین اجتماعی در آلمان (اولین قوانین اجتماعی در اروپا)
۱۸۸۶ میلادی- ۳۵۰ هزار کارگر در شیگاگو برای دست یابی به هشت ساعت کار در روز دست به اعتصاب زدند. جنبش به شکل وحشیانهای سرکوب شد. (روزکارگر)
۱۸۸۹ میلادی- تشکیل دومین بینالملل کارگری در پاریس
۱۸۹۰ میلادی- نمایندگان ۱۴ کشور با هدف فرموله کردن پیشنهاداتی در زمینه حقوق کار در برلین گرد هم آمدند.
۱۹۰۰ میلادی- در کنفرانس پاریس یک انجمن بینالمللی برای حمایت از کارگران ایجاد شد
۱۹۰۱میلادی- کنفرانس برن دو کنوانسیون بینالمللی برای ممنوعیت استفاده از ماده سفید سمی فسفر در صنایع کبریت سازی و تعدیل کار شبانه زنان به تصویب رساند.
۱۹۱۴ میلادی- وقوع جنگ در اروپا از تصویب کنوانسیون های جدید جلوگیری کرد.
۱۹۱۹میلادی- تولد سازمان بینالمللی کار. اولین کنفرانس بین المللی کار ۶ کنوانسیون را تدوین و به تصویب رساند. اولین کنوانسیون، ساعت کار روزانه را به هشت ساعت و هفتگی را به ۴۸ ساعت محدود ساخت. آلبرت توماس اولین دبیرکل سازمان بینالمللی کار شد.
۱۹۲۵میلادی- تصویب کنوانسیون ها و توصیه نامه های تأمین اجتماعی
۱۹۲۶ میلادی- اولین نشست کمیته متخصصین در ارتباط با اجرای کنوانسیون ها
۱۹۳۰ میلادی- تصویب یک کنوانسیون جدید به منظور الغای کار اجباری
۱۹۴۴میلادی- تصویب «بیانیه فیلادلفیا»، تصدیق دوباره اهداف اساسی سازمان بین المللی کار ۱۹۴۶ میلادی- سازمان بینالمللی کار به عنوان اولین آژانس تخصصی به سازمان ملل متحد پیوست .
۱۹۴۸ میلادی – انتخاب دیوید مورز به عنوان دبیرکل، تصویب کنوانسیون ۸۷ در رابطه با آزادی های سندیکایی، برنامه نیروی کار اضطراری برای اروپا، آسیا، آمریکای لاتین
۱۹۵۰ میلادی- گسترده شدن برنامه کمکهای فنی سازمان ملل متحد تحرک جدیدی به همکاری با کشورهای در حال توسعه داد.
۱۹۵۱میلادی- کنوانسیون شماره ۱۰۰ پرداختهای برابر برای زنان و مردان را در ازای انجام کارهای با ارزش یکسان، مقرر داشت. شورای اداری سازمان جهانی کار همراه با شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل متحد، کمیسیون مشترکی را به منظور بررسی شکایتهایی که در ارتباط با نقض آزادی های سندیکایی میشود، تشکیل داد.
۱۹۵۲میلادی- کنوانسیون شماره ۱۰۲. کنفرانس بینالمللی کار کنوانسیون حداقل استانداردها در ارتباط با تأمین اجتماعی را تصویب کرد.
۱۹۵۷میلادی- کنوانسیون شماره ۱۰۵ الغای کلیه اشکال کار اجباری را مقرر میدارد
۱۹۵۸ میلادی- کنوانسیون ۱۱۱ حذف تبعیض در استخدام و اشتغال را مقرر میدارد.
۱۹۶۰ میلادی- سازمان بینالمللی کار، انستیتو بینالمللی برای مطالعات کارگری را ایجاد میکند
۱۹۶۶ میلادی- افتتاح اولین مرکز آموزش سازمان بینالمللی کار در تورین
۱۹۶۹میلادی- دریافت جایزه صلح نوبل
۱۹۷۴-۱۹۸۹ میلادی- توسعه گسترده همکاری های فنی تحت نظارت سازمان بین المللی کار در دوران دبیرکلی فرانسوا بلانشارد
۱۹۸۹ میلادی- نمایندگان جنبش همبستگی لهستان توصیه های کمیسیون سازمان بینالمللی کار را در مذاکرات خود با دولت لهستان مورد استفاده قرار دادند. مایکل هانسن دبیر کل سازمان شد
۱۹۹۱میلادی- سازمان بینالمللی کار استراتژی جدیدی در رابطه با مبارزه علیه کار کودکان تصویب کرد.
۱۹۹۲ میلادی- کنفرانس بینالمللی کار سیاست جدید مشارکت فعال را به تصویب رساند. اولین تیم مولتی انتظامی در بوداپست تشکیل شد.
۱۹۹۸ میلادی- کنفرانس بینالمللی کار، اعلامیه سازمان بینالمللی کار در ارتباط با اصول اساسی و حقوق پایهای در زمینه کار: آزادی های سندیکایی، الغای کار کودکان، حذف کار اجباری و تبعیض، را مورد تصویب قرار داد. مفاد آن در آدرس زیر قابل دسترس است(۳)
۱۹۹۹ میلادی- خوان سوماویا شیلیایی به عنوان اولین دبیر کل از کشورهای در حال توسعه انتخاب شد. کنفرانس بینالمللی کار یک کنوانسیون جدید در ارتباط با ممنوعیت و حذف فوری بدترین انواع کار کودکان تصویب کرد
۲۰۰۲ میلادی- کنوانسیون شماره ۱۸۲ که خواهان ممنوعیت فوری بدترین انواع کار کودکان است به تصویب ۱۰۰ کشور رسید. این سریع ترین تصویب در تاریخ سازمان بینالمللی کار میباشد. به راه انداختن کمیسیون جهانی در ارتباط با ابعاد اجتماعی گلوبالیزاسیون
مقاله سازمان جهانی کار