دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
کاشانی عربی سرا عباس اقبالی*
چکیده مقاله
در تاریخ ایران زمین و خطّه اصفهان، همواره کاشان مهد پرورش ادیبان و دانشمندان بزرگی بوده است که در توسعه دانش وآگاهی مردم گام های مؤثّری برداشته اند، در میان این فرهیختگان، سید ابوالرّضا راوندی کاشانی، از دانشمندان پارسی زبان قرن ششم هجری است که با تألیفات گرانسنگ و تدریس در مدرسه مجدیه کاشان و به جا نهادن دیوانی گرانسنگ از اشعار عربی خود، زبان و ادب عربی را پاس داشته و تاریخی مدوّن از حوادث زمان خویش و گنجینه ای از معارف اسلامی به یادگار نهاده است. در این مقاله که از بررسی دیوان وی و منابع ادبی مربوط فراهم آمده است، معلوم گشته که ابو الرّضا راوندی وارث دوره جمود شعر عربی و پیرو سبک شعر سنّتی عرب است، وی با پیروی از شیوه تصویر گری پیشینیان، تضمین و اقتباس ، هنر ادبی خویش را به نمایش گذارده و در اشعارخود، خصلت مردم باوری، نوع دوستی وگرایش شیعی خود را آشکار ساخته و با زبان شعر به تبلیغ مبانی تشیّع پرداخته است و در قصیده ای که جزئیات هجوم سپاه ملکشاه سلجوقی به نواحی میمه تا نطنز و کاشان را به نظم آورده است، وحشی گریها و قتل و غارت آن ها در اطراف کاشان و پایمردی دو تن از بزرگان این شهر را شرح کرده است و با اثر خود، سندی معتبر از تاریخ قدیم کاشان به جا نهاده است.
کلید واژه ها: شعر، سبک، راوندی، مقدّمه قصیده، کاشان
مقدّمه
در تاریخ ایران زمین؛ و خطّه اصفهان، کاشان مهد پرورش دانشمندان بسیار و در علوم مختلف بوده است. از دانشمندان نجومی نامور مانند غیاث الدین جمشید کاشانی تا عارفان و ادیبان و مفسرانی چون فیض کاشانی، بابا افضل مرقی، ملا عبد الرزاق کاشانی، ملافتح الله و ملاحبیب الله شریف و بزرگانی که با برگزاری حلقات درس در مدارس دینی، به حفظ میراث اسلام و توسعه علم و ادب پرداختند. در میان این فرهیختگان سید ابو الرضا راوندی، با تألیف آثاری گرانسنگ در زمینه فقه و تفسیر و ادب عربی و سرودن شعر به زبان عرب، در ردیف خادمان زبان و ادب عربی و شاعران برجسته ایرانی عربی سرا چون بشّاربن برد، زیاد أعجم، ابونواس، صاحب بن عبّاد، مهیار دیلمی قرار می گیرد.
سیّد ضیاء الدین، ابو الرّضا حسنی راوندی کاشانی، از مشایخ قرن ششم هجری و فارسی زبان تازی سرایی است که دیوانی گرانسنگ از اشعار عربی وی به دست ما رسیده است. در این مقاله به استناد پژوهشی که در این دیوان و سایر مراجع ادبی صورت گرفته است، شخصیّت این فرزانه از سروده هایش استخراج شده و معلوم گشته که وی وارث دوره جمود شعر عربی است و در چکامه های خود از شعر سنّتی عرب تقلید کرده و از مضامین فارسان این مضمار اقتباس نموده و شیوه تصویرگری شاعران عباسی را به کار گرفته است. و در اغراض گوناگون شعری مانند مدح، غزل، وصف و رثا ، خصلت مردم باوری و نوع دوستی وگرایش شیعی خود را آشکار ساخته و به تبلیغ مبانی تشیّع پرداخته است و با صنعت تضمین و تلمیح حکمتهایی از ارزشهای برگرفته از فرهنگ قرآنی را به سلک نظم کشیده است. راوندی در قصیده نونیّه و دیگر اشعار خود فجایع و آلام بار آمده از تهاجم سپاهیان ملکشاه سلجوقی به کاشان و توابع آن و ستمهایی که بر مردم این دیار رفته، و ایثار و سخاوت بزرگان آن روزگار کاشان را شرح داده است.
شخصیّت و آثار علمی
سید ضیاء الدّین ابو الرّضا، فضل الله بن علی بن عبدالله الحسنی راوندی، از سادات جلیله راوند کاشان است و نسبش به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد. وی از فرهیختگان قرن ششم هجری در کاشان ، مدرّس مدرسه مجدیه[1] این شهر و سرآمد دانشمندان عصر خویش بود . از تألیفات وی آثاری چون کتاب الکافی فی التفسیر، ضوء الشّهاب، مقاربة الطِّّیّه إلی مقارنه النیّه، الاربعین فی الأحادیث، الکافی فی علم العروض و القوافی، نظم العروض و الطبّ الرضوی را نام برده اند.( مقدمه دیوان، ص یا) و تنها اثر باقیمانده و در دسترس وی دیوان شعری است که در بردارنده 1860 بیت از سروده های وی است و از اسناد معتبر تاریخ قدیم کاشان و حوادث آن روزگار به شمار می آید. این دیوان توسط آقای سید جلال الدین اُرموی مشهور به محدّث تحقیق و تصحیح شده و در سال 1344 به زیور طبع آراسته گشته است.
نسب و گرایش اعتقادی شاعر
سید ابو الرضا راوندی از سادات حسنی است و در ضمن قصیده ای خود را از ذرّیه اهل بیت علیهم السلام معرّفی می کند و می گوید:
یا ربِّ ما لی شفیعٌ یومَ منقلبی إلاّ الّذین إلیهم یَنتهی نسَبی
المصطفی و هْوَ جدّی ثمّ فاطمةُ أمّی و شیخی علیّ الخیر و هو أبی
دیوان سید ابوالرّضا الراوندی ، مقدمه صفحه ک
وی از ولایت گرایان می باشد و در باره امامت امیر مؤمنان، علی بن ابی طالب علیه السلام می گوید:
محمّدٌ خیرُ مبعوثٍ و أفضلُ مَن مَشی علی الأرض مِن حافٍ ومُنتعِل
ثُـمّ الإمامة مَهـداه مرتّبهٌ مِن بعـدِه لأمیـرِ المؤمنیـن علی
(همان، ص 155 )
و پس از نام بردن از ائمّه اثنی عشر علیهم السّلام، در باب امام عصر( ارواحنا فداه) می گوید:
القائمُ الحقّ و الحاکی بطلعتِه طلوعُ بدرِ الدّجی فی دامسٍ طَفل
(همان )
در چارپاره ای که در اظهار ولایت نسبت به أئمّه أطهارعلیهم السلام سروده است می گوید:
بنی الزّهراء إنّکُمُ الأئمّة و فی أیدیکـمٌ منّـا الأزمّة
یریدُ لیطفئ النّورَ المصفّی و یأبی اللهٌ إلاّ أن یتمّـة
(همان، ص11)
وی اهل توسّل به خاندان عصمت و طهارت بود، در توسّل به علی بن محمد الباقر علیهما السلام که در مشهد اردهال کاشان مدفون است می گوید:
توسّلتُ فیها بالفتی ابن الفتی الّذی توطَّن هذا المشهدَ الطّاهر الطّهرا
عنیتُ ابنَ بنتِ المصطفی و وصیّه أخاالصّادق بنَ الباقر السّید الحبرا
(همان، ص 127)
راوندی شیفته زیارت مرقد پیامبرصلی الله علیه و آله و قبور أئمّه مدفون در بقیع علیهم السلام بود و در یکی از مدایح خویش مجد الدّین را به زیارت کربلا و نجف و مدینه و بقیع ترغیب می کند:
و زُرِ المشاهدَ کلَّها تلک المقدّسةَ العظاما
فیها ودائعُ آل أحـ مدَ أخفروا فیها الدماما
(همان، ص11)
شعر سنّتی راوندی
دوره راوندی یعنی اوائل قرن ششم هجری ادامه گرایش شعر عربی به جمود بود، جمودی که موجب شده بود تا شاعران موضوعات و معانی قدیمی را رها نکنند، راه تنوّع بخشیدن به افکار خود را گم کنند و کمتر به تنوّع در موضوعات و معانی بیندیشند. بیشتر اشعار آنها در موضوعات سنّتی، مراسم، مناسبتها، اعیاد و الغاز سروده می شد(الفنّ و مذاهبه فی الشّعر العربی، ص 297).
راوندی نیز که زبان اصلی او عربی نبود، جز در محدوده افکار و خواطر قدیمی شاعران عرب شعر نمی سرود و قادر به نوآوری نبود، به همین دلیل پیرو شعر سنّتی عرب می شود.
شعر راوندی بیشتر شعر غنایی یا وجدانی ( Lyrigue )[2] و قصصی (Epigue )[3] است سروده های وی نمادی از شعر کهن عربی است، زیرا از ویژگیهای معنوی شعر دوره جاهلی و صدر اسلام چون صداقت در گفتار،[4] وجدانی بودن،[5] سادگی،[6] جامعیت در گفتار،[7] اطاله و سخن گریزی[8] و صور خیال مبتنی بر تشبیهات برخوردار است و از نظر ساختار صرفی و نحوی عبارات آن متین، گویا و رسا می باشد و در مواردی مانند سبک آغاز قصاید، اقتباس ، تضمین، تلمیحات، تصویر سازی، شیوه شاعران قرن سوّم و چهارم هجری را دارد؛ از این رو برخی از قصاید به سبک رسائل ادبی است ( دیوا ن الرّاوندی ص 142، 161، 194) و یا شعر مربوط به مناسبت ها و مراسم و در تهنیت عید فطر( همان، ص 38 – 40) و یا عید نوروز (همان، ص 196،131،53،9)می باشد و در آثار او نمونه هایی از الغاز[9] (همان،ص 198) به چشم می خورد . پرداختن به همه این موارد از حوصله این مقاله خارج است، از این رو پاره ای از این ویژگیها مانند سبک مقدّمه قصاید و تصویر گری شاعر