برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
دانلود پاورپوینت مدیریت بحران و پدافند غیرعامل - 72 اسلاید
برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
مقاله ترجمه شده
تصمیم گیری به منظور واکنش به بحران
چکیده: یازدهم سپتامبر سال 2001 تاثیر عمیقی بر جهان، سازمان ها و رشته مدیریت منابع انسانی گذاشت. صاحب نظران مدیریت منابع انسانی مجبورشدند به سرعت وظایف خود را در پسایند حملات نهم و یازدهم به انجام برسانند. انواع وظایف ضروری که نیاز به انجام بود شامل: مستقر ساختن نیروی کار خود، فراهم ساختن فضای کار برای کارمندان جایگزین شده، برقرار ساختن شبکه های ارتباطی کوتاه مدت و بلند مدت بین شرکت ها و کارگران خود می شد.. این مقاله اثر شدید بلندمدت تر حملات نهم و یازدهم بر تصمیم گیری صاحب نظران منابع انسانی جهت واکنش به بحران و طرح های واکنش به بحران را مورد بررسی قرار داده و عناصری که صاحب نظران منابع انسانی به منظور تلفیق واکنش سریع یک شرکت با طرح بحران نیاز دارند را شرح خواهد داد.
تعداد صفحات: 10 صفحه
فرمت فایل: pdf
مردان خاکستری در اتاقهای کم نور نشسته و در حال مطالعه عمیق در کنار صرف قهوه و کشیدن سیگار برای تدوین استانداردهای حسابداری میباشند که تا حدودی موضوع ضابطهمند نمودن فرآیندهای مالی را به منظور استفاده ذینفعان سامان ببخشند تا عملاً ذینفعان براساس اطلاعات مربوطه تصمیمات مقتضی بعمل آورند. بر همین اساس حال این پرسش مطرح است که آیا آنها مسئول جریان ایجاد بحران مالی جهانی به شمار میروند؟ انتقاد سطحی مطروحه به گروه تدوینکنندگان استانداردها عمدتاً در ارتباط با تبیین طرح استاندارد حسابداری، روشهای اجرایی مربوط به استفاده از ارزشهای منصفانه تحت عنوان حسابداری ارزشهای منصفانه در ارتباط با نهادهای مالی و ابزارهای مالی مربوط میباشد. علاوه بر این استانداردهای حسابداری ناشی از بحران مالی عمدتاً بر حسابداری کاربردی متمرکز شدهاند. این در حالی است که آنهایی که هیچگونه تصمیمگیری نسبت به فرآیندهای کسب و کار نداشتهاند به عنوان نهادهای استانداردگذاران حسابداری مطرح گردیدهاند که این ویژگی در عالم اقتصاد به عنوان”اردک لنگ” مطرح میباشد به تعبیری دیگر گروهی که شناختی از فرآیندهای کسب و کار ندارند اقدام به تدوین استانداردهای حسابداری مینمایند که در عمل خروجی این رویه نتیجه یک بعدی و غیراثربخش را به همراه خواهد داشت. این بحران در حال تبدیل شدن به یک بحران بزرگتر در سطح جهان میباشد. در این بحث ما به دنبال ارائه درک مناسبتری نسبت به اینکه چه چیزی عامل ایجاد بحران مالی شده است و واکنش هیأت استانداردهای بینالمللی حسابداری (IASB) به این موضوع چه بوده میباشیم. در اواخر سال 2007 زمانی که بحران مالی ظهور پیدا کرد در مرحله اول حسابداران و مدیران مالی قبل از هر گروه دیگری اقدام به شناسایی درآمد در دفاتر مالی در مرحله اول با افزایش ارزشهای منصفانه داراییهای نمونه و با زوال این درآمدها در اثر کاهش ارزشهای منصفانه به علت بکارگیری روش حسابداری ارزشگذاری منصفانه مطابق با استاندارد حسابداری ارزشهای منصفانه ضرر و زیانهای زیادی را مرتکب شدند. آنها به عنوان عامل ایجاد بحران شناسایی شدند چرا که مدیران دستگاهها از سنوات قبل اقدام به انعکاس پاداش سالیانه و حقوق و مزایای آنها مشتق از میزان سود و زیان حاصله شرکتها در پایان هر سال بوده و با عنایت به شناسایی سودهای مناسب آنها عملاً پاداش قابل توجهی دریافت مینمودند که این خود انگیزهای در بکارگیری مدل ارزشگذاری منصفانه در حسابهای مالی آن شرکتها بوده است. بدین ترتیب برداشت صاحبنظران این بود که علت اصلی توسعه و بکارگیری روش حسابداری ارزشهای منصفانه عامل فوقالذکر یعنی انگیزه مدیران بوده و شاید بتوان گفت که آنها نقش اساسی را در این موضوع ایفا مینمودهاند.
فهرست:
پاسخ IASB به سؤالات مربوطه
گروه مشورتی بحران مالی FCAG
اندازهگیری ارزش منصفانه
افشای کامل و پیشرفته مدل اندازهگیری ارزشهای منصفانه در سطح صورتهای مالی
طبقهبندی ابزارهای مالی
ساختار تعادلگرایی و به رسمیت شناختن آن
اندازهگیری اعتبار در بدهیهای مالی
اندازهگیری و طبقهبندی ابزارهای مالی
ایجادکننده اخلال در نظم و یکپارچگی
روشهای حسابداری پیچیده
نتیجهگیری
منابع
قرآن کریم، که مجموعه وحیانی و اصلی ترین منبع هر پژوهش دینی و علمی است، چند مدیریت را ارائه می دهد که همگی اسوه و راه گشا هستند:
الف) مدیریت خداوندی
این مدیریت، مبتنی بر ربوبیت خدا است. علامه طباطبایی «رب» را به معنای «مالک مدبر» معنا می کند؛ یعنی خداوند غیر از آفرینش جهان و انسان، تدبیر و مدیریت کائنات را نیز دارد و علی رغم نظریه اعتزال، عالم را به حال خود رها نکرده است. نوع مدیریت خداوند، از آیات فراوانی قابل استنتاج است و براساس قاعده «تخلقوا باخلاق الله»، اقتباس از آن، نه تنها ممکن، بلکه لازم است.
مدیریت دستگاه عظیم فرشتگان، سازمان دهی و تقسیم کار گسترده آنان، نظارت و پی گیری کار آنان، نوع گزینش و انگیزش آنان، از جلوه های مدیریت خداوندی است. هم چنین اداره طبیعت، به گونه ای که همه چیز، مانند ساعت یا ماشین، به فعالیت مشغول است هم از این قبیل است. این مدیریت باید شناسایی شود و به الگویی وحیانی برای مدیران و مریدان تبدیل گردد.
ب) مدیریت پیامبران
1- مدیریت پیامبران (غیر از رسول خدا(ص)مانند حضرت سلیمان، موسی، هارون، داود و یوسف(ع) که در قالب قصص زیبا ارائه شده و قواعد عام مدیریتی از این سیره های مدیریتی قابل استنباط و به کارگیری است.
2- مدیریت رسول خدا(ص) که بخشی از آیات قرآن را (در سوره های احزاب، انفال، حجرات، نور و...) به خویش اختصاص داده است و به بیان چگونگی مدیریت رسول خدا(ص) در ابعاد نظامی، اجتماعی، اخلاقی و اداری می پردازد.
ج) مدیریت صالحان
خداوند در قرآن به بیان ویژگی های شخصیت های صالحی مانند حضرت خضر، ذوالقرنین و مادر و خواهر حضرت موسی و نیز ملکه سبا می پردازد، که این بیان قرآن و ذکر سیره آنان می تواند ما را به اصولی از مدیریت راهنمایی کند.
پیامبر اسلام(ص) پس از ورود به مدینه و تشکیل حکومت اسلامی، مدیریت جامعه اسلامی را برعهده گرفتند. حضرت علی(ع) نیز در دوران 5ساله حکومت خویش جامعه اسلامی را اداره کرده اند. سیره نبوی و حتی سیره علوی می توانند دارای دو بخش متمایز باشند: بخش اول سیره ای است تشکیل دهنده شأن نزول آیات، که ویژگی وحیانی و اتقان بیشتری دارد. بخش دوم، این ویژگی را ندارد. هرچند اعتبار هر دو سیره، برای پژوهشگران، در جای خود اثبات شده است.
در میان دیگر معصومین(ع) رویارویی با حکومت شش ماهه امام حسن(ع) و حرکت عاشورایی امام حسین(ع) و سیره امام رضا(ع) در دوران ولایتعهدی، می تواند مورد توجه قرارگیرد؛ به ویژه که اخیراً در برخی تحقیقات، بر مدیریت عاشورایی، به عنوان نمونه کاملی از مدیریت توسعه و توسعه مدیریت توجه شده است.
در لابه لای کلمات معصومین، مانند امام صادق(ع) درباره مدیریت نامه ای از ایشان خطاب به نجاشی، حاکم اهواز نوشته شده که مورد توجه است. همچنین رساله حقوق امام سجاد(ع) حاکی از بیان مناسبات انسانی در مدیریت اسلامی است.
از سوی دیگر مجموعه گفتارهای معصومین(ع) در جوامع روایی منبع دیگری برای مدیریت اسلامی است. بنابراین، تلاش شده است از مجموعه ذخایر و خزاین گران سنگ اسلام بهره گیری شود تا هر چه بیشتر، بر عمق و غنای نوشتار افزوده شود، هرچند بیشتر تکیه ما بر قرآن و سنت نبوی و سپس سیره علوی است.
کتاب های مدیریت علمی یا علم مدیریت، که فراوانند و بیشتر ترجمه بوده و توسط دانشگاهیان تنظیم شده اند. برخی آثار غیر ترجمه ای نیز وجود دارد که به مدیریت به عنوان یک علم و ابزار و فارغ از هرگونه آرمان گرایی و دیدگاه دینی نگریسته شده است. این منابع، برای فهرست سازی بحث آشنایی با پرسش های فنی و محورهای مهم قابل بحث و همچنین آشنایی با تعاریف و واژه ها و اصطلاحات و ادبیات مدیریتی متداول و نیز برای تحلیل مقارنه ای بین علم و دین، در بعد مدیریت مفیدند.
مدیریت در بحران ( تحلیلی از جنگ خندق)
پژوهشى موردى در مدیریت پیامبر اکرم(ص) در غزوه احزاب
زندگى رسول گرامى اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) سرشار از نکاتى است که اگر با نگاهى نو به آن توجه شود، بسیارى از خط مشىها و سیاستهاى اصولى در حوزههاى مختلف علمى، معرفتى، اجتماعى، سیاسى، دفاعى و... شناسایى خواهد شد. بررسى دقیق و همه جانبه ابعاد مختلف زندگى این بزرگان، مخصوصا با شیوههاى جدید و بابهرهگیرى از آخرین دستاوردهاى علمى، از ضرورتهاى جوامع اسلامى است.
یکى از حساسترین و سرنوشتسازترین حوادث صدر اسلام، غزوه احزاب است. مورخان، این غزوه را بیشتر از آن جهتبا اهمیت مىدانند که آخرین صحنه تهاجم دشمن به نیروهاى اسلام و نقطه اوج اقدامات دفاعى مسلمین بود. اما آنچه کمتر در منابع تاریخى مورد توجه قرار گرفته، مدیریت این حادثه سرنوشتساز و مهم است.
مدیریت پیامبر اکرم(ص) در جریان این غزوه ابعاد مختلفى دارد. در مقاله حاضر کوشش شدهاست، در حد امکان یکى از اقدامات مدیریتى پیامبراکرم(ص) در جریان یکى از تدابیر آن حضرت یعنى «حفرخندق» مورد بحث و بررسى قرار گیرد. البته مقاله حاضر به مدیریتى که رسول الله(ص) در جریان حفر خندق اعمال فرمودند محدود نمىشود، بلکه موضوع اداره و بهرهگیرى کامل از این اقدام دفاعى هم مورد بحث قرار مىگیرد.
طرح مسئله
مسلمین پس از اطلاع از آغاز تهاجم قریش، حداکثر هشت روز فرصت داشتند تا نسبتبه انجام هرگونه اقدام تدافعى تصمیمگیرى کنند.
تصمیم پیامبر(ص) به حفر خندق یکى از بهترین نمونههاى تصمیمگیرى شجاعانه است. خندقى به طول حداقل پنج کیلومتر با عرض تقریبى هفت تا ده متر و عمق حداقل سهمتر، مستلزم حجم عظیمى از خاکبردارى است، در حالى که تمام نیرویى که در اختیار پیامبر(ص)بود به سه هزار نفر نمىرسید. حال این سؤال مطرح است که چه مدیریتى اعمال شد که توانستبا وجود همه محدودیتها این اقدام کم نظیر را
انجام دهد و به نتیجه مطلوب برساند؟
تصویر اجمالى حادثه
غزوه احزاب بنابر قول مشهور در شوال سال پنجم هجرى (1) و در ناحیه شمال و غرب مدینة النبى واقع شد. قرآن مجید در چهار سوره و در قریب 22 آیه به مسائل مختلف این جنگ اشاره کردهاست. (2)
سپاه مشرکین از سه لشکر به ترتیب زیر تشکیل شدهبود:
1- لشکر قریش و همپیمانانش به رهبرى ابوسفیان بن حرب، که فرماندهانى چون خالدبنولید، عکرمة بن ابوجهل، عمروعاص، صفوانبن امیه و عمروبن عبدود در آن شرکت داشتند. مجموعه نیروهاى تحت فرماندهى ابوسفیان - با احتساب بنىسلیم - 4700 نفر بودند که بیش از 300 اسب و 1500 شتر به همراه داشتند. (3) این نیروها پس از نزدیک شدن به مدینه در محلى موسوم به «رومة» مستقر شدند.
2- لشکر غطفان و همپیمانان آنها از قبایل نجد، به فرماندهى «عیینة بن حصن فزارى» و مسعود بن رخیله و حارث بن عوف جمعا به استعداد 1800 نفر، که در نزدیکى «احد» اردو زدند و تعداد 300 اسب همراه این لشکر بود. (4)
3- بنى اسد به فرماندهى طلیحهبن خویلد اسدى، همچنین یهودیان بنىنضیر که قریش را همراهى مىکردند و نقش آنها بیشتر تقویت فکرى و روحى این حرکت نظامى بود. یهودیان بنىقریظه هم با شکستن پیمان، متحد احزاب محسوب مىشدند. اکثر مورخان تعداد نفرات احزاب را مجموعا ده هزار نفر گفتهاند. (5) اما این عدد به نظر اندکى اغراقآمیز مىرسد. احتمالا مجموع سپاه قریش و متحدانش از حدود 8000 نفر متجاوز نبودهاست.
امتیاز عمده سپاه احزاب که تا آن زمان در منطقه حجاز کم نظیر بود، برخوردارى از سواره نظامى با حداقل 600 اسب بود که برترى کامل آنان بر نیروهاى اسلام را تضمین مىکرد. به احتمال قریب به یقین، نگرانى عمده مسلمین از همین بخش سپاه احزاب بوده است. طبعا اولین اقدام مؤثر سپاه اسلام هم باید به نحوى طراحى مىشد که بتواند سواره نظام دشمن را زمین گیر و بىاثر کند.
موقعیت مسلمانان
بنا به روایت ابن اسحاق، تعداد نفرات سپاه اسلام در جریان غزوه خندق 3000 نفر بودهاست. (6) به نظر مىرسد که این قول اندکى خوشبینانه و همراه با اغراق باشد. احتمالا این رقم با احتساب نوجوانان و جوانان و همچنین همراهى کراهتآمیز برخى از منافقین است. لازم به ذکر است که تعداد اسبهاى مسلمین در غزوه خندق سى و چند اسب بودهاست. (7)
بنا به گفته واقدى چهار روز پس از حرکت قریش از مکه، سواران خزاعه خبر حرکت احزاب را به پیامبراکرم(ص) رساندند. (8) فاصله میان مکه و مدینه براى سپاهى که با ساز و برگ جنگى حرکت مىکرد، ده تا دوازده روز راه بودهاست. بنابراین پیامبر اکرم(ص) و مسلمین تنها شش تا هشت روز براى اتخاذ هرگونه تدبیر و تصمیمى فرصت داشتهاند.
وضعیت عمومى مدینه و روحیه مسلمین
در هر اقدام اجتماعى، سیاسى و نظامى، علاوه بر رهبرى، باید به دو رکن دیگر توجه شود:
1- وضعیت و شرایط عمومى جامعه: شرایط ساختارى هر جامعه و نحوه ارتباط و مناسبات افراد و کانونهاى مختلف اجتماعى متناسب با شرایط هر جامعه، در روند تحولات اجتماعى نقش تعیین کنندهاى دارد. گسستگى یا همبستگى اجتماعى، که در جامعه آن روز مدینه به کیفیت تعامل قدرتهاى قبیلهاى حاضر در شهر بستگى داشت، از جمله عوامل مؤثر در همبستگى یا گسستگى نیروهاى درونى شهر به حساب مىآمد. تدابیرى که از قبل اندیشیده شده بود، شرایط مطلوب این همبستگى را فراهم کردهبود. انعقاد پیماننامه عمومى مدینه، عقد اخوت، و بناى مسجد جهت ایجاد انسجام در فعالیتهاى مختلف جامعه از جمله اقداماتى بود که پیامبراکرم(ص) جهت تحقق شرایط وحدت اجتماعى اندیشیدهبودند.
2- وضعیت نیروى انسانى: نیروى انسانى رکن اصلى در هر اقدام مدیریتى است. عواملى چون کمیت و آمار نیروهاى در اختیار، شرایط روحى نیروها، ارتباط درونى نیروها، نحوه و چگونگى تنظیم رابطه مدیران ستادى و نیروهاى در صف، عواملى هستند که مىتوانند در زمینهسازى موفقیتیا عدم موفقیتیک اقدام اجتماعى یا نظامى تاثیر گذار باشد. در صورت تحقق شرایط مطلوب نسبتبه دو عامل فوق، نفش رهبرى و مدیریتبه عنوان عامل هماهنگى و بهرهبردارى از شرایط اجتماعى مناسب و نیروى انسانى آماده، موضوعیتخواهدیافت.
پس از انتشار خبر حرکت احزاب در مدینه، جو عمومى شهر دستخوش تلاطم گردید. بهترین تصویر ازشرایط عمومى مدینه، و دستهبندى گروههاى حاضر در شهر را قرآن مجید طى 17 آیه در سوره احزاب ارائه کردهاست. دراین آیات با دقتشگفتانگیز و روانکاوانهاى از روحیات و مواضع گروههاى مختلف، در جریان غزوه احزاب، پرده برداشته است. از نظر قرآن این گروهها به سه دسته کلى تقسیم مىشوند:
الف - مؤمنین: مطابق آیات قرآن، کسانى که در این گروه جاى مىگیرند بسیار معدودند. اینان یاران خالص و فداکار پیامبر اکرم(ص) بودهاند که در هر شرایطى هیچگونه تردیدى در اعتمادشان به خدا و رسول ایجاد نمىشد. این آیه از سورهاحزاب در حق این گروه نازل شدهاست:
و لما رءالمؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و مازادهم الا ایمانا و تسلیما; (9)
و چون مؤمنان دستههاى دشمن را دیدند، گفتند: «این همان است که خدا و فرستادهاش به ما وعده دادند و خدا و فرستادهاش راست گفتند»، و جز بر ایمان و فرمانبردارى آنان نیفزود.
ب - منافقین: کسانىکه با اجبار و اکراه اسلام را پذیرفته بودند و در دل کینه رسول خدا(ص) را مىپروراندند، در موقعیتهاى مناسب از ضربه زدن و خدمتبه دشمنان اسلام دریغ نمىکردند. قرآن مجید این گروه را معرفى و باطن آنان را آشکار کردهاست:
و اذ یقول المنافقون و الذین فى قلوبهم مرض ما وعدنا الله و رسوله الا غرورا × و اذ قالت طائفة منهم یا اهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا...; (10)
و هنگامى که منافقان و کسانى که در دلهایشان بیمارى است مىگفتند: «خدا و فرستادهاش جز فریب به ما وعدهاى ندادند». × و چون گروهى از آنان گفتند: «اى مردم مدینه، دیگر شما را جاى درنگ نیست، برگردید».
ج - معوقین و مرددین: اینان مسلمانانى بودند که به خاطر ضعف شخصیتیا ضعف ایمان، معمولا در شرایط حساس و در جریان حوادث، گرفتار تردید و ترس مىشدند و علاوه بر آن، این روحیه را به دیگران هم منتقل مىکردند.
قرآن کریم در مواضع مختلف ضمن بررسى نهضت انبیا به این گروه اجتماعى اشاره کرده، و حتى گاهى در کنار منافقین و تحت عنوان «الذین فی قلوبهم مرض» از آنها یاد کردهاست. در سوره احزاب هم خداوند ویژگىهاى روانى و شخصیتى این گروه را آشکار کردهاست:
قد یعلم الله المعوقین منکم و القائلین لاخوانهم هلم الینا و لا تاتون الباس الا قلیلا; (11)
خداوند کارشکنان [و مانع شوندگان] شما و آن کسانى را که به برادرانشان مىگفتند: «نزد ما بیایید» و جز اندکى روى به جنگ نمىآورند [خوب] مىشناسد.
معمولا این گروه در سختى و شرایط بحرانى، با منافقین احساس همراهى و همگامى بیشتر مىکنند. گاهى با عذر و بهانههاى به ظاهر موجه، موضع ماموریت و مسئولیتخود را ترک کرده و چون باطنا منافق نیستند، یا به جهت آیندهنگرى و توجیه خود و دیگران، سعى مىکنند خودشان را با رهبرى هماهنگ نشان دهند. قرآن مجید این حالات و روحیات را افشا مىفرماید:
... و یستاذن فریق منهم النبى یقولون ان بیوتنا عورة وما هى بعورة ان یریدون الا فرارا; (12)
و گروهى از آنان از پیامبر اجازه مىخواستند و مىگفتند: «خانههاى ما بىحفاظ است» و[لى خانههایشان] بىحفاظ نبود، [آنان] جز گریز [از جهاد] چیزى نمىخواستند.
این گروه همواره در معرض بازگشتبه کفر قرار دارند، زیرا قدرت براى آنان اصالت دارد. به همین دلیل بسیار غیر قابل اعتمادند:
و لو دخلت علیهم من اقطارها ثم سئلوا الفتنة لاتوها و ماتلبثوا بها الا یسیرا; (13)
و اگر از اطراف [مدینه] مورد هجوم واقع مىشدند و آنگاه آنان را به ارتداد مىخواندند، قطعا آن را مىپذیرفتند و جز اندکى در این [کار] درنگ نمىکردند.
در عین حال این گروه اجتماعى گروهى پر مدعا، متوقع و طلبکارند. به تعبیر قرآن، هرچند در شرایط خطر چشمانشان از ترس، حالت چشمان مشرف به مرگ را دارد، اما وقتى شرایط عادى شود زبان دراز، گستاخ، مدعى و طلبکار مىشوند:
اشحة علیکم فاذا جاء الخوف رایتهم ینظرون الیک تدور اعینهم کالذى یغشى علیه من الموت فاذا ذهب الخوف سلقوکم بالسنة حداد اشحة على الخیر...; (14
بر شما بخیلانند، و چون خطر فرارسد آنان را مىبینى که مانند کسى که مرگ او را فرو گرفته، چشمانشان در حدقه مىچرخد [و] به سوى تو مىنگرنند; و چون ترس برطرف شود شما را با زبانهایى تند نیش مىزنند; بر مال حریصند.
در مجموع مىتوان گفت که با توجه به شرایطى که اشاره شد و نیز وضعیت کمى و کیفى نیروهاى اسلام، رهبرى پیامبر اکرم(ص) در جنگ احزاب یکى از دشوارترین مدیریتها در شرایط نامناسب بودهاست.
جهتشناسایى روش مدیریت پیامبر(ص) ضرورى است ابعاد برنامهریزى، تعیین استراتژى، سازماندهى، مدیریت نیروى انسانى، کسب اطلاع و خبر رسانى و نظارت و کنترل، در مدیریت و رهبرى رسول خدا(ص) مورد دقت و بررسى قرار گیرد:
1) برنامه ریزى و تعیین استراتژى
با بررسى جزئیات غزوه خندق به راحتى مىتوان به این واقعیت رسید که پس از وصول خبر حرکت احزاب، پیامبراکرم(ص) سیاستى دفاعى را اتخاذ کردند. جهت تحقق این هدف، بهترین تدبیر ماندن در شهر و بهره بردارى از کلیه امکانات و توانایىهاى درون شهرى بود. ماندن در شهر مىتوانستسپاه اسلام را به لحاظ پشتیبانى و تدارکات در یک جنگ دفاعى طولانى یارى دهد. با توجه به برترى کمى سپاه دشمن و برخوردارى آنان از بیش از 600 اسب که به آنها تحرک فوقالعادةاى مىبخشید، مهمترین اقدام، جلوگیرى از تهاجم اولیه دشمن و بىاثر کردن نقش سواره نظام بود.
موفقیتسپاهى چون سپاه احزاب، به تهاجم اولیه بستگى داشت. بنابراین، جلوگیرى از کسب موفقیت در تهاجم اولیه سپاه مشرکین مىتوانستیکى از اهداف اولیه پیامبر اکرم(ص) باشد.
پیامبر اکرم(ص) ضمن اتخاذ سیاست تدافعى، به حفر خندق فرمان دادند که مىتوانست هدف یادشده را تامین کند. از آنجا که همه تصمیمات را در نهایت پیامبراکرم(ص) مىگرفتند، سرعت عمل آن حضرت در پذیرش و پیاده کردن این پیشنهاد قابل توجه است.
اهمیت و عظمت این تصمیم
از مجموع اطلاعاتى که مورخان به دست مىدهند، چنین برمىآید که خندق داراى ابعاد زیر بودهاست:
طول آن حداقل پنج و حداکثر شش کیلومتر بودهاست. خندق در شمال شرق مدینه از ناحیه برجهاى شیخان شروع شده و تا غرب مدینه یعنى تا کوه بنىعبید و از آنجا به طرف جنوب تا محلى که اکنون مسجد فتح قرار دارد، کشیده مىشدهاست (15) و از این نقطه هم تا مصلى امتداد داشته است.
هر چند مسیر دقیق خندق مشخص نیست و این احتمال وجود دارد که در مسیر، وجود موانع طبیعى و مصنوعى مىتوانست مسلمین را از حفر خندق بىنیاز کند، اما در مجموع با توجه به فاصله مناطق یادشده و همچنین با توجه به تقسیم کارى که انجام گرفت، مسلما طول خندق از پنجکیلومتر کمتر نبودهاست.
اگر قول مشهور مورخان را که مىگویند تعداد حفر کنندگان خندق 3000 نفر بودهاستبپذیریم - چون هر ده نفر مامور حفر چهل ذراع(بیست متر) از خندق بودهاند - بنابراین، طول خندق باید در حدود شش کیلومتر برآورد شود.
مورخین مسیر خندق را چنین تشریح کردهاند: مبدا آن راتج و قلعه شیخان بود، و از آنجا تا تپه ذباب در شمال مدینه کشیدهشده و سپس به طرف غرب تا کوه بنىعبید و از آنجا تا محلى که هماکنون مسجد فتح قرار دارد کشیده مىشدهاست. در مغرب هم جهت احتیاط، به رغم وجود موانع طبیعى، چون نخلستانها و حرات، خندق تا مصلى امتداد پیدا کردهاست.
عرض و عمق خندق نباید کمتر از ده متر باشد، چرا که به هر حال باید طورى طراحى مىشد که یک چابک سوار با اسب نتواند از آن عبور کند. اما در مورد عمق خندق، همین قدر که پیادهنظام دشمن نتواند از یک طرف وارد، و از طرف دیگر خندق خارج شود، مىتوانست پاسخگوى هدف پیامبر اکرم(ص) باشد. بنابراین احتمالا عمق خندق در حدود سه یا چهار متر بودهاست. دکتر آیتى معتقد است که طول خندق 5/5 کیلومتر، عرض آن ده متر و عمق آن پنج متر بودهاست. (16)
با توجه به فاصله میان مکه و مدینه (ده تا دوازده روز راه) و تصریح مورخان به اینکه سواران خزاعه پس از حرکت قریش به سرعت و ظرف مدت چهار روز خود را به پیامبر اکرم(ص) رسانیده و موضوع را اطلاع دادهاند، مسلما مدت حفر خندق از ده روز کمتر بودهاست.
2) سازماندهى
پس از تعیین مسیر خندق که توسط شخص پیامبر(ص)، به همراه گروهى از مشاوران ایشان، افرادى چون سلمان فارسى، سعد معاذ و سعدبن عباده انجام شد، نخستین اقدام رسولخدا(ص) ایجاد سازمان لازم براى نیل به هدف نزدیک یعنى حفر خندق بود. این کار به سرعت اما با دقت و ظرافت تمام انجام گرفت. کل نیروهاى موجود، مجموعا نزدیک به سیصد گروه عمل کننده، تحت مدیریتیکى از بزرگان اصحاب (مهاجر و انصار) هماهنگ شدند. ارتباط پیامبر اکرم(ص) با همه مسلمین از طریق سرپرستان انجام مىشد. هر چند ارتباط آن حضرت با همه مسلمین ارتباطى صمیمى و مستقیم بود اما در امور محوله، فقط سرپرستان با رسول خدا ارتباط و تماس داشتهاند. این نکته تلویحا از اشارات منابع تاریخى بر مىآید. چنانکه در ماجراى مواجه شدن گروه سلمان فارسى با سنگ سختى، افراد گروه از سلمان مىخواهند موضوع را به اطلاع پیامبراکرم(ص) برساند. (17)
3) مدیریت نیروى انسانى
چنانکه از نقشه برمىآید پیامبر اکرم (ص) جهت ایجاد انگیزه و تشدید فعالیت مسلمین قسمتى از ماموریتحفر خندق را به مهاجرین و بخش بزرگترى از آن را به انصار سپردند. براى آنکه میان انصار هم نوعى رقابتبهوجود آید آنان را به سه گروه تقسیم کردند. این تقسیم بندى برمبناى نزدیکى قومى و قبیلهاى انجام شد، زیرا هر تقسیم بندى دیگرى ممکن بود با توجه به اختلافات فکرى، فرهنگى و قومى مسلمین که بسیارى از آنها تازه به اسلام گرویده بودند، سرمنشا بروز مشکلات و مسائلى باشد. بروز اختلاف بر سر سلمان که نه از انصار بود و نه وابسته به مهاجرین، نمونه خوبى براى اثبات این مدعا است. (18)
پیامبر اکرم(ص) آگاهانه، از رقابت میان قبایل جهت تسریع کار استفاده کردند. این تدبیر تا حد گروههاى عمل کننده هم ادامه یافت. رسولالله(ص) با اعمال تقسیم کارى حساب شده میان افراد، هر چهل ذراع از مسیر خط کشى شده را به ده نفر محول کردند. بدین ترتیب نه فقط قبایل و طوایف با هم رقابت مىکردند، بلکه در درون هر گروه میان افراد آن گروه هم رقابت ایجاد مىشد. ضمن اینکه حوزه کار هر گروه کاملا مشخص بود و تداخلى در مسئولیتها هم پیش نمىآمد.
اقدامات انگیزشى پیامبر(ص)
یکى از تدابیر پیامبراکرم(ص) جهت پیشبرد هر چه سریعتر حفر خندق، توجه دادن مسلمین به اصول اعتقادى و مخصوصا آخرت بود. با تعلیم این اصل سازنده که زندگى حقیقى حیات اخروى است و زندگى دنیوى گذرا و بىاعتبار است، شور و نشاط کار در مسلمین زیادتر مىشد. نکته در خور توجه اینکه به خاطر محدودیت زمانى و ضرورت تاثیر فورى سخن، رسولخدا(ص) از زبان شعر که مؤثرترین زبان آن روز بود، استفاده مىکردند.
به عنوان نمونه ابن سعد در «طبقات» مىگوید پیامبراکرم(ص) در جریان حفر خندق این بیت را تکرار مىکردند:
اللهم ان الخیر الآخره
فاغفر للانصار و المهاجره (19)
و یا به قولى:
لاعیش الا عیش الاخره
فاغفر للانصار و المهاجره
و یا:
اللهم لو لا انت ما اهتدینا
و لاتصدقنا و لاصلینا (20)
براى آنکه مسلمین هدف اصلى را گم نکنند و بدانند که زحماتشان در چه جهت و براى چیست، با این روش بر اصول تاکید مىکردند. شاید از همین نکته بتوان به این نتیجه رسید که در هر اقدام مدیریتى لازم است مدیر دائما رهروان خود را با هدف یا اهداف آشنا و آنان را توجیه نماید. پیامبراکرم(ص) از بهترین روش ممکن جهت انجام این مهم استفاده کردهاند; از روش آموزش غیر مستقیم و با بهرهگیرى از زبان شعر که تاثیرى فورى و ماندگار داشت.
جهت تقویت روحیه مسلمین و فعالتر کردن آنان، موارد زیر از شیوه مدیریت پیامبر(ص) قابل استنباط است:
الف - مشارکت مستقیم و جدى و همه جانبه شخص رسول الله(ص) در کار حفر خندق، بهطورىکه به گفته بسیارى از مورخان، نیروهاى عادى مجاز بودند شبها محل کارشان را ترک کنند اما پیامبراکرم(ص) به اتفاق گروهى از اصحاب مؤمن و مخلص در کنار خندق مىماندند. (21) نکته قابل توجه اینکه، این مشارکتبه رهبرى و هدایت مسلمین محدود نبود، بلکه آن حضرت خود خاک حمل مىکردند و هر جا مسلمین در حفر خندق گرفتار مشکل مىشدند از آن جناب استمداد مىکردند.
ب - حضور شاد و با نشاط پیامبر اکرم(ص) این روحیه را به نیروها هم منتقل مىکرد. روحیه با نشاط پیامبر چنان بر اصحاب تاثیر گذاشته بود که آنان حتى بیش از مواقع عادى با یکدیگر شوخى و مزاح مىکردند. پیامبر اکرم(ص) هم تا آنجا که این شوخىها برخوردى با ارزشهاى الهى و اسلامى و شخصیت افراد و اداره امور نداشت، آن را منع نمىکردند. (22)
ج - خواندن سرودهاى دسته جمعى یکى دیگر از اقداماتى بود که ضمن جلوگیرى از پرداختن مسلمین به بحثهاى تضعیف کننده روحیات و ایجاد کننده اضطراب عمومى، موجب شادى و نشاط و تقویت روحیه مسلمانان مىشد. تمامى این سرودها داراى بار ارزشى و تاثیرات تربیتى بسیار خوبى بود. (23)
یکى از سرودهایى که مسلمین مىخواندند، به مرد نیکوکارى مربوط مىشد به نام جعیل که به گفته واقدى، زشت روى و مبتلا به بیمارى پوستى بود اما در جریان حفر خندق همکارى مىکرد. پیامبر اکرم(ص) نام او را از جعیل به عمرو تغییر دادند و به همین مناسبت مسلمین این بیت را سروده و دسته جمعى تکرار مىکردند:
سماه من بعد جعیل عمرا
و کان للباس یوما ظهرا
گفتهاند پیامبر اکرم(ص) هم با تکرار آخرین کلمات هر مصرع با آنان همراهى مىکرد. (24)
د - یکى دیگر از تدابیر پیامبر اکرم(ص) در مدیریت نیروى انسانى، استفاده مؤثر از همه نیروهاى درگیر در
حفر خندق بود، بهطورىکه از سست ایمانان و حتى منافقین هم در حد مطلوب بهرهبردارى و استفاده مىشد. برخلاف روشهاى تنبیهى و انضباطى موجود در جوامع مختلف، مخصوصا در شرایط جنگى، در جریان غزوه احزاب، توبیخ و تنبیه مستقیم افراد خاطى و قاصر در انجام وظیفه توسط پیامبر دیده نشدهاست. پیامبر اکرم(ص) نظامى را طراحى کرده بودند که در آن فرد خاطى خود بهخود سرشکسته و شرمسار مىشد. به نقل واقدى در جریان حفر خفدق اگر از کسى سستى مىدیدند به او مىخندیدند. (25)
چنین بود که افراد سست ایمان و منافق هم از ترس ریشخند دیگران، ناگزیر از کارکردن بودند. البته چنانکه قرآن به صراحت فرمودهاست، این گروهها به بهانههاى مختلف از زیر کار شانه خالى مىکردند. (26) اما این شیوه عمل پیامبراکرم(ص) و مؤمنان باعثشده بود که آنان گستاخ نشوند، ضمنا براى آنان حقى در همراهى با مؤمنان ایجاد نشده و در حد امکان از توانایىهاى آنها هم بهرهبردارى مىشد.
4) ارتباطات
ارتباط پیامبر اکرم(ص) در جریان غزوه خندق با نیروهاى اسلام، مستقیم و بىواسطهبود. کسانىکه مسئولیتخبررسانى و ابلاغ فرامین رسول خدا(ص) را به واحدهاى مختلف و گزارش مسائل و مشکلات واحدها را به آن حضرت عهدهدار بودند، بهطور مستقیم با آن حضرت دیدار مىکردند. مسلمین قریب به 35 اسب در اختیار داشتند که در جریان حفر خندق و نیز پس از آن در جریان محافظت از خندق جهت هماهنگى وایجاد ارتباط و خبر رسانى سریع، استفاده مىشد. پس از حفر خندق، مسلمین براى خندق درهایى قرار دادند (احتمالا هشت در)، هر یک از این درها نگهبانانى داشت و زبیر بن عوام به عنوان فرمانده کل، بر آنان نظارت مىکرد. (27) ارتباط میان این دروازهها که در نقاط حساس و استراتژیک خندق تعبیه شدهبود توسط عبادبنبشر، سرپرست نگهبانان چادر فرماندهى که پیامبراکرم(ص) در آن مستقر بودند، با سرعت تمام و با استفاده از اسب انجام مىشد.
همچنین پس از اتمام کار حفر خندق و استقرار نیروها در دو طرف آن، پیامبر اکرم(ص) کلمات یا عباراتى را تعیین فرموده بودند که هم به منزله اسم رمز تلقى مىشد و واسطه شناسایى بود و هم جهتخبررسانى سریع مورد استفاده قرار مىگرفت. همچنین شعارهاى ویژهاى جهتبرقرارى ارتباط مسلمین با یکدیگر و با چادر فرماندهى که در دامنه کوه سلع مستقر بود، از سوى حضرت تعیین شده بود. به مجرد برخورد با موقعیت ویژه، افرادى که مستقیما با آن موقعیت رویاروى مىشدند، موظف بودند شعار خاصى - مثلا الله اکبر - را تکرار و دیگر نیروها را از موقعیتخود آگاه سازند. از طریق همین شبکه ارتباط سریع، مسلمین
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 26 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: بانک بزرگ "جی پی مورگان" آمریکا از جمله بانکهایی بود که در سهماههی نخست سال جاری به سود رسید، اما کارشناسان این تراز مثبت را موقتی میدانند
برآورد وضعیت اقتصاد جهانی دشوارتر شده است: تراز مالی سهماهه نخست سال جاری بسیاری از بانکهای آمریکایی تحرک بازار مالی را نوید میدهد. اما صندوق بینالمللی پول زیان بحران مالی جهانی را ۴ هزار میلیارد دلار تخمین میزند.
انتشار دو خبر متضاد در روزهای اخیر، کارشناسان اقتصادی را با معمای تازهای روبرو ساخت: آیا بحران مالی جهانی در آستانهی کاهش است یا باید انتظار گسترش بیشتر آن را کشید؟ روز سهشنبه (۲۱ آوریل) صندوق جهانی پول تازهترین گزارش خود را در واشنگتن منتشر ساخت. براساس این گزارش، زیان بحران مالی جهانی تاکنون به ۴ هزار میلیارد دلار و حتی احتمالا بیش از آن رسیده است.
برآورد صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که ۲هزار و ۷۰۰ میلیارد دلار از زیانهای بحران مالی جهانی ناشی از سقوط بورسهای آمریکا و بقیهی آن مربوط به کاهش ارزش داراییهای آمریکا، اروپا و ژاپن بوده است. در گزارش صندوق بینالمللی پول آمده است: «رشد پرداخت اعتبارات بانکها همواره کندتر میشود و در آمریکا و حوزهی اتحادیهی اروپا در آیندهی نزدیک باز هم کاهش خواهد یافت. تا تغییر این وضعیت چند سال وقت لازم خواهد بود.»
در تحلیل نهایی گزارش صندوق بینالمللی پول میگوید که بحران مالی نه تنها هنوز برطرف نشده، بلکه بهرغم برخی نشانههای پیشین، همچنان رو به گسترش است. دلیل اصلی بروز نشانههای بهبود، برنامههای دولتها برای کمک به رفع بحران بوده است. صندوق بینالمللی پول، در گزارش تازهی خود، برنامههای هماهنگ بینالمللی را برای تقویت چشمانداز مثبت اقتصاد جهانی همچنان ضروری تشخیص میدهد.
تراز مثبت بانکهای آمریکایی
در نقطهی مقابل گزارش صندوق بینالمللی پول، انتشار تراز مالی سهماههی نخست بزرگترین بانکهای ایالات متحده آمریکا، نوید بهبود بازار مالی را میدهد. اما کارشناسان هشدار میدهند که این ترازنامههای مثبت فریبدهنده هستند و همانطور که صندوق بینالمللی پول پیش بینیمیکند، بحران مالی میتواند گسترش یابد و موسسات مالی باز هم میلیاردها دلار زیان اعلام کنند.
به گزارش تارنمای هفتهنامهی آلمانی اشپیگل، در روزهای گذشته، تعدادی از بانکهای آمریکایی یکی پس از دیگری ترازنامههای مثبت سهماههی نخست سال جاری خود را منتشر کردند که تناسبی با پیشبینیهای قبلی کارشناسان نداشت. از جمله "بانک آمریکا" و موسسات مالی "ولس فارگو" و "جی پی مورگان" از میلیاردها سود خبر دادند. حتی موسسهی "گلدمن ساکس" اعلام کرد که به زودی اعتبارات اضطراری دولت آمریکا را پس خواهد داد. تحلیلگران معتقدند که بانکهای آلمانی نیز به زودی ترازنامههای مشابهی برای سهماههی نخست سال ارائه خواهند داد.
کارشناسان خوشبین و کارشناسان بدبین
خبرهای متناقض سبب شده است که کارشناسان مالی به دو گروه "خوشبینها" و "بدبینها" تقسیم شوند. به عنوان نمونه، روبرت هالفر، کارشناس برجستهی "بادر بانک" ترازنامهی مثبت بانکها را نشانهی تداوم نتایج مثبت میداند. اما دیرک شییرک، استاد رشتهی بانکداری دانشگاه دارمشتات آلمان، میگوید: «بحران هنوز برطرف نشده و بانکها همچنان آسیبپذیر هستند.» هانسپتر بورگهف، کارشناس مالی دانشگاه هوهنهایم آلمان، حتی نگران گسترش بحران فعلی است و پیشبینی میکند که حتی ممکن است بانکهای تازهای با دشواریهای جدی روبرو شوند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که ترازنامهی مثبت بانکها در سهماههی نخست سال جاری، ناشی از شرایط ویژهای بوده که بحران مالی به وجود آورده است. مثلا کنسرنهایی مثل زیمنس و پورشه از کاهش بهرههای بانکی استفاده کردند تا با دریافت اعتبارات مناسب بدهیهایی را که موعد بازپرداخت آنها فرارسیده بود بپردازند. گویدو هایمن، کارشناس بانک متسلر آلمان، معتقد است که ۴۵ درصد اعتباراتی که شرکتها برای بازپرداخت بدهیهای خود در سراسر سال جاری نیاز داشتهاند، در سهماههی نخست سال دریافت شده و همین امر مهمترین عامل مثبت شدن ترازنامهی بانکهای آمریکایی در این دوره بوده است. به اعتقاد این کارشناس، نتیجهی مشابهی را برای بانکهای آلمان نیز میتوان انتظار داشت. هایمن در عینحال این وضعیت مثبت را پایدار نمیداند و میگوید: «تحلیلهای تازه نشان میدهند که وضعیت پرداخت اعتبارات هماکنون عادی شده است. در سرچشمهی اصلی سود بانکها بار دیگر از میان خواهد رفت.»
آثار بحران مالی جهانی بر اقتصاد ایران
Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: بورس تهران
به گزارش روزنامه کارگزاران، مجلس و دولت ایران به توافق مقدماتی رسیدهاند که بهای هر بشکه نفت را در بودجه سال آینده ۴۵ دلار تعیین کنند. اما رئیس کمیسیون انرژی مجلس، پیشبینی نرخ ۳۵ دلاری را واقعبینانهتر میداند.
صندوق بینالمللی پول، در ماه اوت امسال اعلام کرد که اگر بهای نفتخام به بشکهای ۷۵ دلار برسد، دولت ایران با کسری بودجه روبرو خواهد شد. در هفتههای پس از اعلام این نگرانی، محمود احمدینژاد رئیسجمهوری اسلامی در چند سخنرانی و مصاحبه اعلام کرد که حتی اگر نرخ نفت به بشکهای پنج دلار برسد، اقتصاد ایران با مشکلی جدی روبرو نخواهد شد.
رئیسجمهوری اسلامی ایران، از این هم فراتر رفت و در یک سخنرانی گفت که حتی اگر بهای نفت به صفر برسد، باز دولت قادر است با تکیه بر ذخائر خارجی، کشور را برای سه سال اداره کند. اما چند روز بعد، حرف خود را پس گرفت و گفت: «اگر قیمت نفت را برای بودجه سال آینده بشکهای ۳۰ دلار تعیین کنیم، بسیاری از پروژههای اقتصادی متوقف خواهند شد».
هشدار کارشناسان اقتصادی
مدتی پیش، ۶۰ اقتصاددان برجسته ایرانی در نامهای به احمدینژاد استفاده بیرویه دولت از درآمدهای نفتی را بسیار نگران کننده دانستند. آنها اشاره کردند که دولت نهم ظرف سه سال گذشته بیش از ۱۴۲ میلیارد دلار درآمدهای نفتی را مصرف کرده است. چند روز پیش حمیدرضا کانوزیان رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی هشدار داد که دولت باید برای منظور کردن نرخ ۳۵ دلاری نفت صادراتی در بودجه آماده شود. با استناد به اظهارات رئیسجمهور، تحقق این امر، به معنای تعطیل پروژههای اقتصادی و رکود بازار خواهد بود. به این ترتیب، بر خلاف نظر بسیاری از دولتمردان، جمهوری اسلامی ایران از بحران مالی جهانی مصون نمانده است.
۳۰ میلیارد دلار کسری درآمد نفتی
محسن شمشیری تحلیلگر روزنامه سرمایه اخیرا در مقالهای نوشت: « برخی از کارشناسان تخمین زدهاند که دولت برای بودجه سال ۱۳۸۸ خود نیاز به ۱۰۵ میلیارد دلار درآمد ارزی دارد. درآمد دولت از محل مالیاتها ۲۵ میلیارد دلار و از منابع دیگر ۱۰ میلیارد دلار برآورد میشود. بنابر این، دولت به ۶۵ تا ۷۰ میلیارد دلار درآمد نفتی نیاز خواهد داشت. در حالی که با توجه به قیمتهای فعلی، درآمد نفتی یی که میتواند در بودجه منظور شود، ۳۰ میلیارد دلار کمتر خواهد بود».
پیشبینی غلط صندوق بینالمللی پول
در این شرایط، محمود صدری تحلیلگر روزنامه دنیای اقتصاد هشدار داد که رشد اقتصادی ایران در سال جاری برخلاف پیش بینی صندوق بینالمللی پول تنها ۳ و نیم درصد خواهد بود. صندوق بینالمللی پول، قبلا اعلام کرده بود که اقتصاد ایران در سال جاری پنج و ششدهم درصد رشد خواهد داشت و به این دلیل بحران زده نیست. اما تحلیلگر دنیای اقتصاد با ذکر چند دلیل نوشت که این پیشبینی درست نیست.
محمود صدری، در اشاره به کندی معاملات زمین و مسکن نوشت: « با این که از بهار سال ۱۳۸۷ بهای مسکن و زمین و اجاره مستغلات در مناطق شهری و روستائی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد کاهش یافته، معاملات کند و حتی شاید بتوان گفت متوقف شده است».
تحلیلگر دنیای اقتصاد، در بخشی دیگر به تضادهای موجود درباره وضعیت نقدینگی اشاره کرد و توضیح داد: « در حالی که همگان از افزایش نقدینگی حرف میزنند، اهالی کسب و کار از کمبود پول در گردش شکوه دارند. به همین دلیل، نرخ بهره در بازار غیررسمی به چهار تا ۵ برابر بازار رسمی رسیده است».
به نوشته محمود صدری هنوز ۷۵ درصد خانوادههای ایرانی خودروی شخصی ندارند. سرانه مصرف لبنیات در ایران نصف و سرانه استفاده از کامپیوتر یک چهارم میانگین جهانی است. در نگاه این تحلیلگر، این واقعیات ، در کنار رکود بازار مستغلات و گرانی نرخ بهره، نشانههای رکود است. وی در مقاله خود نوشت: « در سال ۱۳۸۸ رشد اقتصادی ایران بیش از سه و نیم درصد نخواهد بود. این رشد اقتصادی نازل، در کنار تورم ۲۴ تا ۲۵ درصدی و نرخ بیکاری بالای ده درصدی، اجازه نمیدهد که ایران را رها از رکود ارزیابی کنیم».
تحلیل نویسنده دنیای اقتصاد در واقع محتاطانه است. بر اساس آخرینگزارشهای منتشر شده، ضریب نرخ تورم در ایران اکنون از ۳۱ درصد نیز بالاتر رفته است.
بحران مالی جهانی بهترین فرصت برای اجرای طرح تحول اقتصادی؟
گروه اقتصادی- در حالی که اقتصاد جهان درحال دست و پنجه نرم کردن با تبعات بحران مالی جهانی است، ایران و اقتصاد متکی به درآمد نفتی اش در حال گذر از اقتصاد دولتی به سمت خصوصی و سامان دادن به وضعیت یارانهها و درآمدهای مالیاتی و در نهایت کاهش اتکا به درآمدهای نفتی است. اما دولت نهم که با شعار عدالت محوری و رفع تبعیض، در حال پیادهسازی برنامههای خود برای اصلاح سیستم موجود اقتصادی کشور است، این روزها علاوه بر آمادگی برای مقابله با اثرات احتمالی بحران مالی جهانی، از درون به دلیل سخن گفتن از ضرورت ایجاد تحول در اقتصاد کشور و همچنین آماده سازی طرح تحول اقتصادی برای اجرا باید خود را برای هرگونه دست اندازی و همچنین مانعتراشی برخی گروهها که به دنبال خنثی کردن اثرات این طرح عظیم اقتصادی هستند، آماده کند. به همین دلیل نیز وقتی صحبت از طرح تحول اقتصادی میکند، باید با تبعات انتخابات پیش روز نیز مبارزه کرده و در عین حال که از تمام اندیشمندان اقتصادی درخواست کمک و یاری می کند، باید نیش قلمها و انتقادهای همیشگی آنها را که همراه با راهکارهای سازنده نیز نیست، تحمل کند.
شاید به همین دلیل باشد که بحثهای مربوط به بحران مالی جهانی و اثرات آن در اقتصاد ایران، طرح تحول اقتصادی و ضرورت اجرایی شدن هرچه سریعتر آن در کشور و حساب ذخیره ارزی و به تبع تمام این مباحث، واکنش اقتصاددانان به برنامههای اقتصادی رئیس جمهور این روزها بیش از هر مبحث دیگری به یکدیگر مرتبط شده و در عین حالی که رئیس جمهور اعتقاد دارد زمینه پیش آمده در بحران مالی جهانی بهترین فرصت برای اجرای طرحهای تحول اقتصاد کشور است، برخی دیگر از کارشناسان اقتصادی همین عامل را به دلیلی برای ضرورت اجرا نشدن طرح تحول و پیش کشیدن بحثهای سیاسی مربوط به موجودی حساب ذخیره ارزی تبدیل کردهاند. اما سؤال اصلی در میان تمام مباحث مطرح شده توسط اقتصاددانان وابسته به جناحهای سیاسی این است که آیا واقعاً بحران مالی جهانی به ایران نیز سرایت کرده و باید برای گذر از این بحران، تمام طرحهای اقتصادی را به حالت تعلیق درآورد؟
بحران مالی جهانی؛ فرصت یا تهدید
بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اقتصاد کشورمان به دلیل نداشتن رابطه مستقیم با اقتصاد جهانی یا به طور کلی از عواقب بحران مالی در امان خواهد ماند یا در بدترین حالت، بحران مالی را در کاهش درآمدهای نفتی تجربه میکند که همین کاهش درآمد نیز با توجه به بسته شدن بودجه سال 87 با نفت 50 دلاری، نمیتواند موجب کسری بودجه شدید باشد و در عین حال میتواند با برنامهریزی منظم منجر به کاهش اتکا به درآمدهای نفتی باشد.
غلامرضا مصباحی مقدم رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس درباره میزان تأثیرگذاری بحران مالی جهانی به اقتصاد ایران گفت: تأثیر بحران مالی جهانی در حد یک هشدار خیلی مؤثر و مهم برای کاهش اتکا به درآمدهای نفتی خواهد بود و از این منظر، در بودجه سال آینده و همچنین هزینه کرد درآمدهای موجود در حساب ذخیره ارزی باید دفت لازم را به عمل آورد.
وی به رابطه محدود اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی اشاره کرد و افزود: ایران به دلیل اینکه رابطه اقتصادی با امریکا ندارد، از بسیاری از آثار بحران های مالی جهانی در امان مانده است اما این رخداد، هشداری جدی است که همچنانکه در برنامههای توسعهای به آن اشاره شده، ایران باید بیش از پیش به روند کاهش اتکا به درآمدهای نفتی سرعت دهد.
حمیدرضا فولادگر عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس اما بزرگنمایی درباره اثرات و نتایج مثبت یا منفی بحران مالی جهانی را در هر دو صورت صحیح ندانست و گفت: در ارزیابی از وضعیت اقتصادی کنونی جهان هم میتوان گفت تمام این مسائل و بحرانها از طرف امریکا برای ایجاد بحران در جهان مدیریت شده بوده تا امریکا بهترین بهرهبرداری را از این مسئله کند و هم میتوان گفت همین ماجرا، فروپاشی اقتصاد غرب و امریکا را به دنبال خواهد داشت که هر دو این دیدگاهها افراطی است و در عین حال هم نمیتوان گفت این بحران هیچ آثار اقتصادی منفی برای ما نخواهد داشت و هم نمیتوان گفت که این بحران اقتصاد ما را هم فلج خواهد کرد. اگر از یک سو این بحران موجب کاهش تقاضای انرژی و کاهش قیمت نفت شده است، از دیگر سو موجب کاهش قیمت مواد اولیه صنعت برای واردات شده که میتواند بهترین فرصت برای بخش تولید کشور باشد.
وی افزود: میزان تأثیرگذاری این بحران بر اقتصاد ما رابطه مستقیم با چگونگی متن بودجه سال آینده و میزان استفاده از ذخایر ارزی دارد و اگر در مصرف حساب ذخیره ارزی دقت بیشتری کنیم، این بحران با توجه به قسمت پایین نفت در بودجهس ال جاری هزینه زیادی برای ما نخواهد داشت.
بحران مالی جهانی بهترین فرصت برای اجرای طرح تحول اقتصادی؟
هدفمند کردن یارانهها، اصلاح سیستم مالیاتی، نظام بهرهوری و تولید، کاهش اتکا به درآمدهای نفتی در هر شرایطی که صورت بگیرد، در نهایت به نفع نظام اقتصادی کشور خواهد بود اما چه عاملی باعث شده است که عدهای بر این عقیده باشند که بحران مالی جهانی میتواند به بهانه ای برای اجرا نکردن طرح تحول تبدیل شود؟ کاهش قیمت جهانی نفت، اگر از یک طرف میتواند باعث کاهش درآمدهای کشور باشد، از طرف دیگر باعث قدرت خرید بنزین و کاهش قیمت فرآوردههای نفتی شود که این مسئله خود باعث اجرای بهتر و سریعتر طرح حذف یارانه انرژی و هدفمند کردن آن در کشور میشود.
در عین حال کاهش مواد اولیه صنعت که به دلیل کاهش قیمت نفت رخ داده، در جهت اصلاح سیستم تولید و کمک به تولیدکنندگان ایران که اکثر مواد اولیه مورد نیازشان را از طریق واردات تأمین میکنند، میتواند مورد استفاده قرار گیرد. اما وقتی شرایط به گونهای است که با هزینههای کمتری میتوان طرح تحول اقتصادی را اجرایی ساخت، سؤال اینجاست که مخالفت عدهای از اقتصاددانان و کارشناسان اقتصادی و سیاسی با اجرای طرح تحول چیست و چرا انتظار دارند مجلس به عنوان ترمز دولت در طرح تحول اقتصادی فعالیت کند؟
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 25 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید