رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد حمزه بن عبدالمطلب علیه ما السلام

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد حمزه بن عبدالمطلب علیه ما السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد حمزه بن عبدالمطلب علیه ما السلام


تحقیق درمورد حمزه بن عبدالمطلب علیه ما السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:23

فهرست

فصل اول: حمزه (ع) و کِتمان ایمان

مؤمنینی که ایمانشان را کِتمان می کردند

فصل دوم: حمزه(ع) قبل از بعثت

در مراسم خواستگاری محمد (ص) از خدیجه (ع)

بشارت به ولادت علی(ع)

فصل سوم: حمزه (ع) از آغاز بعثت تا غزوة بدر

اسلام آوردن حمزه (ع)

پیش از هجرت؛ در مکه

پیش از هجرت؛ در مدینه

حدیثِ «سدِّ ابواب»

اهلیّتِ عبودیّت

فصل چهارم: حمزه(ع) و غزوة بَدر

روایت تاریخ

حقیقت از یاد رفته (بَیْعَهُ الرّضا)

دینِ کامل و نعمتِ تمام

معرفت علی(ع) به نورانیّت

نکته ای دربارة حدیث «بیعه الرّضا»

فصل پنجم: حمزه(ع) و غزوة اُحُد

روایت تاریخ

شهادت حمزه (ع)

آن که گفت آری

حدیثِ «عَرضِ دین»

اظهار نظر یک عالِم شیعی

فصل ششم: حمزه (ع) به روایت قرآن

همسویی قرآن و احادیث معصومین (ع)

1-سورة نساء، آیه 69: (وَ مَن یُطِعِ اللهَ و الرَّسُولَ…»

2-سورة توبه، آیه 19:(اَجَعَلْتُمْ سَقایَهَ الْحاجِّ)

3-سورة حجّ، آیه 24:«وَ هُدُو اِلَی الطَّیَّبِ مِنَ الْقَوْلِ)

4-سورة حجّ، آیه40:«اَلَّذِینَ اُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ)

5-سورة احزاب، آیه23:«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ)

فصل هفتم:حمزه به روایت پیامبر و ائمة معصومین (ع)

فراتر از اندیشه

حمزه در احادیث پیامبر (ع)

حمزه (ع) در احادیث ائمة معصومین (ع)

فصل هشتم: نام و یاد حمزه (ع) در احتجابات، مناشدات و نامه ها

اقرار به حقّ

احتجابات

مناشدات

نامه ها

فصل نهم: نشان های سربلندی

حمزه و معجزة موسی (ع)

حمزه (ع) سوار بر ناقة عَضباء در صحرای محشر

حمزه (ع) بردارندة پرچم «الله اکبر» در قیامت

گواهی بر رسالت نوح (ع)

شفاعت حمزه (ع) از دوستانش در قیامت

فصل دهم: زیارت حضرت حمزه (ع)

گریزی بر حکمت زیارت

در اهمیت زیارت حمزه (ع)

زیارتنامة حضرت حمزه (ع)

کتابنامه


حمزه (ع) به روایت تاریخ

حمزه عموی پیامبر(ع) و فرزند عبدالمطّلب؛ مردی جنگجو، نیرومند و پر صلابت بود. بیشتر روزها را به شکار می پرداخت و غالباً پس از بازگشت ابتدا کعبه را طواف کرده و سپس به خانه اش می رفت.

یک روز پس از بازگشت از شکار، به او می گویند که ابوجهل، پیامبر را بسیار آزرده است. حمزه ای از این کار خشمگین شده و در پیِ ابوجهل بر می آید، تا این که او را در مکانی یافته و با کمانش چنان بر سر او می کوید که فرقش شکافته می شود.

آن گاه با بیان عباراتی که حکایت از اسلام آوردنش می کند، و این که«از امروز بر دین محمدم»، مسلمان می شود. شبانگاهان نیز نزد رسول خدا(ص) حاضر شده و اسلامش را اظهار می دارد و آن حضرت، او را دهای خیر نموده و پایداری در راه اسلام را برایش آرزو می کند.

سپس در جنگ بدر شرکت کرده و در جنگ اُحُد به شهادت می رسد و در دامنة کوه اُحُد به خاک سپرده می شود.

این کوتاه سخن، همة دانسته های یک فرد کم اطلاع از تاریخ صدر اسلام، دربارة حضرت حمزه (ع) است. نیز ممکن است این را هم بداند که او به دست شخصی به نام وحشی و به دستور هند (مادر معاویه) به شهادت می رسد تا آن جا که هند، جگر حمزه را به دندان کشیده و بدین سبب به هند جگرخوار(آکله الاکباد) معروف می گردد.

حضرت حمزه، یک دختر و دو پسر- از دو همسر- داشته که پسرانش یَعلی و عمَاره نام داشتند و بدین سبب، کُنیه اش ابویعلی و ابو عمّاره بوده است.

در سال دوم هجری که غزوة بدر روی می دهد، در کنار علی(ع) شجاعانه با دشمن می جنگد و گوشه ای از فداکاری و جانفشانی اش را در راه خدا و رسول خدا (ع) به نمایش می گذارد. و سرانجام در غزوة اُحُد (سوم هـ.ق .) که اوج قدرتمندی و توانمندی اش در رکاب پیامبر اسلام، به درجة شهادت رسیده و به سیدالشّهداء ملقب می گردد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد حمزه بن عبدالمطلب علیه ما السلام

تحقیق در مورد دا نش حضرت علی علیه السلام

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد دا نش حضرت علی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دا نش حضرت علی علیه السلام


تحقیق در مورد دا نش حضرت علی علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:52

 

  

 فهرست مطالب

 

دا نش حضرت علی علیه السلام

 

پاسخ قانع کننده به دانشمند مسیحى

 

داورى حضرت على (ع)در باره یک مرد شرابخوار

 

حضرت على (ع) یگانه مرجع فتوا در عصر خلیفه دوم

 

رفع نیازهاى علمى عثمان ومعاویه

 

دلاورى على (ع)

 

 

 

 

 

 

پس از درگذشت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم گروههایى از دانشمندان یهود ونصارا براى تضعیف روحیه‏مسلمانان به مرکز اسلام روى مى‏آوردند وسؤالاتى رامطرح مى‏کردند. از جمله، گروهى از احبار یهود وارد مدینه شدند وبه خلیفه اول گفتند:در تورات چنین مى‏خوانیم که جانشینان پیامبران، دانشمندترین امت آنها هستند. اکنون که شما خلیفه پیامبر خود هستید پاسخ دهید که خدا در کجاست.آیا در آسمانهاست‏یا در زمین؟

      ابوبکر پاسخى گفت که آن گروه را قانع نساخت; او براى خدا مکانى در عرش قائل شد که با انتقاد دانشمند یهودى روبرو گردید وگفت:در این صورت باید زمین خالى از خدا باشد!

       در این لحظه حساس بود که على علیه السلام به داد اسلام رسید وآبروى جامعه اسلامى را صیانت کرد. امام با منطق استوار خود چنین پاسخ گفت:

«ان الله این الاین فلا این له ; جل ان یحویه مکان فهو فی کل مکان بغیر مماسة و لامجاورة.یحیط علما بما فیها و لا یخلو شی‏ء من تدبیره » (1)

     مکانها را خداوند آفرید واو بالاتر از آن است که مکانها بتوانند اورا فرا گیرند. او در همه جا هست، ولى هرگز با موجودى تماس ومجاورتى ندارد. او بر همه چیز احاطه علمى دارد وچیزى از قلمرو تدبیر او بیرون نیست.

     حضرت على علیه السلام در این پاسخ، به روشنترین برهان، بر پیراستگى خدا از محاط بودن در مکان، استدلال کرد ودانشمند یهودى را آنچنان غرق تعجب فرمود که وى بى اختیار به حقانیت گفتار على علیه السلام وشایستگى او براى مقام خلافت اعتراف کرد.

     امام علیه السلام در عبارت نخست‏خود (مکانها را خداوند آفرید...) از برهان توحید استفاده کرد وبه حکم اینکه در جهان قدیم بالذاتى جز خدا نیست وغیر از او هرچه هست مخلوق اوست، هر نوع مکانى را براى خدا نفى کرد. زیرا اگر خدا مکان داشته باشد باید از نخست‏با وجود او همراه باشد، در صورتى که هرجه در جهان هست مخلوق اوست واز جمله تمام مکانها واز این رو، چیزى نمى‏تواند با ذات او همراه باشد. به عبارت روشنتر، اگر براى خدا مکانى فرض شود، این مکان باید مانند ذات خدا قدیم باشد ویا مخلوق او شمرده شود. فرض اول با برهان توحید واینکه در عرصه هستى قدیمى جز خدا نیست‏سازگار نیست وفرض دوم، به حکم اینکه مکانى فرضى مخلوق خداست، گواه بر این است که او نیازى به مکان ندارد، زیرا خداوند بود واین مکان وجود نداشت وسپس آن را آفرید.

     حضرت على علیه السلام در عبارت دوم کلام خود (او در همه جا هست‏بدون اینکه با چیزى مماس ومجاور باشد) بر یکى از صفات خدا تکیه کرد وآن این است که او وجود نامتناهى است ولازمه نامتناهى بودن این است که در همه جا باشد وبر همه چیز احاطه علمى داشته باشد، وبه حکم اینکه جسم نیست تماس سطحى با موجودى ندارد ودر مجاورت چیزى قرار نمى‏گیرد.

     آیا این عبارات کوتاه وپر مغز گواه بر علم گسترده حضرت على -علیه السلام وبهره گیرى او از علم الهى نیست؟

     البته این تنها مورد نبوده است که امام علیه السلام در برابر احبار و دانشمندان یهود در باره صفات خدا سخن گفته، بلکه در عهد دو خلیفه دیگر ودر دوران خلافت‏خویش نیز بارها با آنان سخن گفته است.

      ابونعیم اصفهانى صورت مذاکره امام علیه السلام را با چهل تن از احبار یهود نقل کرده است که شرح سخنان آن حضرت در این مناظره نیاز به تالیف رساله اى مستقل دارد ودر این مختصر نمى‏گنجد. (2)

     شیوه بحث امام على علیه السلام با افراد بستگى به میزان معلومات وآگاهى آنان داشت. گاهى به دقیقترین برهان تکیه مى‏کرد واحیانا با تشبیه وتمثیلى مطلب را روشن مى‏ساخت.

پاسخ قانع کننده به دانشمند مسیحى

     سلمان مى‏گوید:

پس از درگذشت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم، گروهى از مسیحیان به سرپرستى یک اسقف وارد مدینه شدند ودر حضور خلیفه سؤالاتى مطرح کردند.خلیفه آنان را به حضور على علیه السلام فرستاد. یکى از سؤالات آنان از امام این بود که خدا کجاست. امام آتشى برافروخت وسپس پرسید: روى این آتش کجاست؟دانشمند مسیحى گفت: همه اطراف آن، روى آن محسوب است وآتش هرگز پشت ورو ندارد. امام فرمود: اگر براى آتشى که مصنوع خداست طرف خاصى نیست، خالق آن، که هرگز شبیه آن نیست، بالاتر از آن است که پشت ورو داشته باشد; مشرق ومغرب از آن خداست وبه هر طرف رو کنى آن طرف وجه وروى خداست وچیزى بر او مخفى واز او پنهان نیست. (3)

     امام علیه السلام نه تنها در مسائل فکرى وعقیدتى، اسلام ومسلمانان ودر نتیجه خلیفه را کمک مى‏کرد، بلکه گاهى نیز که خلیفه در تفسیر مفردات وواژه‏هاى قرآن عاجز مى‏ماند به داد او مى‏رسید. چنان که وقتى شخصى از ابوبکر معنى لفظ «اب‏» را در آیه وفاکهة وابا متاعا لکم و لانعامکم (4) سؤال کرد، وى با کمال تحیر مى‏گفت:به کجا بروم اگر بدون آگاهى کلام خدا را تفسیر کنم.

     چون خبر به على علیه السلام رسید فرمود: مقصود از اب، همان علف وگیاه است. (5)

     اینکه لفظ اب در زبان عربى به معنى گیاه وعلف است در خود آیه گواه روشن بر آن وجود دارد، زیرا پس از آیه وفاکهة وابا بلافاصله مى‏فرماید: متاعا لکم ولانعامکم . یعنى: این دو، مایه تمتع شما وحیوانات شماست.آنچه مى‏تواند براى انسان مایه تمتع باشد همان «فاکهه‏» است وآنچه مایه لذت وحیات حیوان است «اب » است که قطعا گیاه وعلف صحرا خواهد بود.

 

داورى حضرت على (ع)در باره یک مرد شرابخوار

      خلیفه اول نه تنها در کسب آگاهى از مفاهیم قرآن از امام على علیه السلام استمداد مى‏جست، بلکه در احکام وفروع دین نیز دست نیاز به سوى آن حضرت دراز مى‏کرد.

مردى را که شراب خورده ماموران به نزد خلیفه آوردند تا حد شرابخوارى براى او جارى سازد. وى ادعا کرد که از تحریم شراب آگاه نبوده ودر میان گروهى پرورش یافته که تا آن هنگام شراب را حلال مى‏دانسته‏اند. خلیفه در تکلیف خود متحیر ماند. فورا کسى را روانه حضور على علیه السلام کرد وحل‏مشکل را از او خواست.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دا نش حضرت علی علیه السلام

تحقیق در مورد مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام


تحقیق در مورد مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:12

 

  

 فهرست مطالب

 

مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

 

اشاره: 

 

 اصل‌ اول‌

 

 تغییرناپذیری‌ امامت‌ و ولایت‌

 

 1-1  طرح‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌

 

 1-2  «ثبات‌ و تغییرناپذیری‌» طرح‌ امامت‌

 

 1-3   تغییرناپذیری‌ شؤون‌ امامت‌

 

 الف‌)  حوزه‌ قانون‌

 

 جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، نظامی‌ است‌ بر پایة‌ ایمان‌ به‌:

 

 1 ـ خدای‌ یکتا  (لا إله‌ إلاّ الله)  و اختصاص‌ حاکمیت‌ و تشریع‌ به‌ او و لزوم‌ تسلیم‌ در برابر او.

 

 2 ـ وحی‌ الهی‌ و نقش‌ بنیادین‌ آن‌ در بیان‌ قوانین‌...

 

 

 

 

 

 

 

اشاره: 
در این نوشتار به این پرسشها پاسخ خواهیم داد که چرا غیبت اتفاق افتاد و چه زمانی ظهور رخ خواهد داد؟ در لابلای پاسخ به این دو پرسش، مسائلی چون خشونت های هنگام ظهور و جایگاه آزادی و اختیار بشر در پدیدة ظهور و چگونگی ادارة جهان پس از ظهور مطرح خواهد شد.

 پاسخ به این پرسشها و پرسشهای دیگری که پیرامون پدیدة غیبت و ظهور وجود دارد، نیازمند بررسی مبانی غیبت و ظهور است. با روشن شدن مبانی این پدیده، پاسخ پرسشهای گوناگون آن نیز روشن خواهد شد. این نوشتار، در سه اصل به بررسی مبانی پدیدة غیبت و ظهور خواهد پرداخت و سپس بر مبنای اصول یاد شده، پدیدة غیبت و ظهور و برخی مسایل پیرامونی آن را بررسی خواهد کرد.

 

 

 

 اصل‌ اول‌

 تغییرناپذیری‌ امامت‌ و ولایت‌

 1-1  طرح‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌

 طرحی‌ که‌ خداوند متعال‌ برای‌ «ادارة‌ امور جهان‌» تنظیم‌ کرده‌ است‌، نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌ است‌. این‌ نظریه‌، نه‌ یک‌ نظریة‌ اسلامی‌ که‌ یک‌ نظریة‌ الهی‌ و مورد پذیرش‌ همة‌ ادیان‌ آسمانی‌ است‌.
 شاید تصور شود که‌ تا پیش‌ از رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، دوران‌ نبوت‌ و رسالت‌ جریان‌ داشته‌ است‌ و بعد از آن‌ دوران‌ امامت‌ و ولایت‌ آغاز می‌شود و لذا نمی‌توان‌ ادعا کرد که‌ نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌، طرح‌ همیشگی‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌ است‌، بلکه‌ این‌ نظریه‌ از زمان‌ رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌، آغاز گردید.

 واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ نظریه‌ امامت‌ و ولایت‌ در تعارض‌ با رسالت‌ و نبوت‌ نبوده‌، بلکه‌ با آن‌ قابل‌ جمع‌ است‌. نبوت‌ و رسالت‌، مقام‌ گرفتن‌ و ابلاغ‌ کردن‌ وحی‌ هستند و امامت‌ و ولایت‌ مقام‌ اجرای‌ آن‌. به‌ همین‌ جهت‌ «رسول‌» و «نبیّ» می‌توانند «امام‌» و «ولیّ» هم‌ باشند، چنانکه‌ درمورد رسول‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، اینگونه‌ بوده‌ است‌.

 البته‌ در برخی‌ نظریه‌ها ادعا شده‌ که‌ هدف‌ بعثت‌ انبیاء، «خدا و آخرت‌» بوده‌ و «امامت‌ ناس‌» جزء مأموریت‌ الهی‌ انبیاء، از جمله‌ نبی‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، نبوده‌ است‌. این‌ نظریه‌ هرچند در زمان‌ ما پردازش‌ شده‌ و برای‌ نظریه‌ پرداز آن‌ جدید محسوب‌ می‌شود ولی‌ ریشه‌ در تاریخ‌ اسلام‌ دارد. نظریة‌ تفکیک‌ میان‌ رسالت‌ و امامت‌، و محدود ساختن‌ مأموریت‌ انبیا به‌ ابلاغ‌ رسالت‌، یک‌ نظریة‌ اموی‌ است‌. معاویه‌ در یکی‌ از نامه‌هایی‌ که‌ به‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، نوشته‌ است‌، نظر خود را این‌گونه‌ بیان‌ می‌کند:

 ألا و إنّما کان‌ محمّد رسولاً من‌ الرسل‌ إلی‌الناس‌ کافة‌ فبلّغ‌ رسالات‌ ربّه‌ لایملک‌ شیئاً غیره‌.
 بدان‌ که‌ محمد فقط‌ فرستاده‌ای‌ از خیل‌ فرستادگان‌ خدا به‌سوی‌ همة‌ مردم‌ بود که‌ رسالت‌ خود را تبلیغ‌ کرد و ولایت‌ و تملّک‌ بر هیچ‌ چیز دیگر نداشت‌.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

دانلود مقاله مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اشاره:
در این نوشتار به این پرسشها پاسخ خواهیم داد که چرا غیبت اتفاق افتاد و چه زمانی ظهور رخ خواهد داد؟ در لابلای پاسخ به این دو پرسش، مسائلی چون خشونت های هنگام ظهور و جایگاه آزادی و اختیار بشر در پدیدة ظهور و چگونگی ادارة جهان پس از ظهور مطرح خواهد شد.
پاسخ به این پرسشها و پرسشهای دیگری که پیرامون پدیدة غیبت و ظهور وجود دارد، نیازمند بررسی مبانی غیبت و ظهور است. با روشن شدن مبانی این پدیده، پاسخ پرسشهای گوناگون آن نیز روشن خواهد شد. این نوشتار، در سه اصل به بررسی مبانی پدیدة غیبت و ظهور خواهد پرداخت و سپس بر مبنای اصول یاد شده، پدیدة غیبت و ظهور و برخی مسایل پیرامونی آن را بررسی خواهد کرد.

 

 

 

اصل‌ اول‌
تغییرناپذیری‌ امامت‌ و ولایت‌
1-1 طرح‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌
طرحی‌ که‌ خداوند متعال‌ برای‌ «ادارة‌ امور جهان‌» تنظیم‌ کرده‌ است‌، نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌ است‌. این‌ نظریه‌، نه‌ یک‌ نظریة‌ اسلامی‌ که‌ یک‌ نظریة‌ الهی‌ و مورد پذیرش‌ همة‌ ادیان‌ آسمانی‌ است‌.
شاید تصور شود که‌ تا پیش‌ از رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، دوران‌ نبوت‌ و رسالت‌ جریان‌ داشته‌ است‌ و بعد از آن‌ دوران‌ امامت‌ و ولایت‌ آغاز می‌شود و لذا نمی‌توان‌ ادعا کرد که‌ نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌، طرح‌ همیشگی‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور جهان‌ است‌، بلکه‌ این‌ نظریه‌ از زمان‌ رحلت‌ پیامبر اسلام‌، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌، آغاز گردید.
واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ نظریه‌ امامت‌ و ولایت‌ در تعارض‌ با رسالت‌ و نبوت‌ نبوده‌، بلکه‌ با آن‌ قابل‌ جمع‌ است‌. نبوت‌ و رسالت‌، مقام‌ گرفتن‌ و ابلاغ‌ کردن‌ وحی‌ هستند و امامت‌ و ولایت‌ مقام‌ اجرای‌ آن‌. به‌ همین‌ جهت‌ «رسول‌» و «نبیّ» می‌توانند «امام‌» و «ولیّ» هم‌ باشند، چنانکه‌ درمورد رسول‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، اینگونه‌ بوده‌ است‌.
البته‌ در برخی‌ نظریه‌ها ادعا شده‌ که‌ هدف‌ بعثت‌ انبیاء، «خدا و آخرت‌» بوده‌ و «امامت‌ ناس‌» جزء مأموریت‌ الهی‌ انبیاء، از جمله‌ نبی‌ مکرم‌ اسلام‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، نبوده‌ است‌. این‌ نظریه‌ هرچند در زمان‌ ما پردازش‌ شده‌ و برای‌ نظریه‌ پرداز آن‌ جدید محسوب‌ می‌شود ولی‌ ریشه‌ در تاریخ‌ اسلام‌ دارد. نظریة‌ تفکیک‌ میان‌ رسالت‌ و امامت‌، و محدود ساختن‌ مأموریت‌ انبیا به‌ ابلاغ‌ رسالت‌، یک‌ نظریة‌ اموی‌ است‌. معاویه‌ در یکی‌ از نامه‌هایی‌ که‌ به‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، نوشته‌ است‌، نظر خود را این‌گونه‌ بیان‌ می‌کند:
ألا و إنّما کان‌ محمّد رسولاً من‌ الرسل‌ إلی‌الناس‌ کافة‌ فبلّغ‌ رسالات‌ ربّه‌ لایملک‌ شیئاً غیره‌.
بدان‌ که‌ محمد فقط‌ فرستاده‌ای‌ از خیل‌ فرستادگان‌ خدا به‌سوی‌ همة‌ مردم‌ بود که‌ رسالت‌ خود را تبلیغ‌ کرد و ولایت‌ و تملّک‌ بر هیچ‌ چیز دیگر نداشت‌.
همانگونه‌ که‌ معلوم‌ است‌، معاویه‌ «امامت‌» رسول‌ خدا، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، را انکار کرده‌ است‌ و مأموریت‌ الهی‌ ایشان‌ را فقط‌ ابلاغ‌ رسالت‌ می‌داند. امّا در مقابل‌ وی‌ حضرت‌ علی‌، علیه‌السلام‌، قرار دارد که‌ «امامت‌ ناس‌» را مأموریت‌ الهی‌ پیامبر اکرم‌، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، می‌داند. آن‌ حضرت‌ در جواب‌ معاویه‌ می‌نویسد:
والذی‌ أنکرت‌ من‌ إمامة‌ محمد، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌، و زعمت‌ أنّه‌ کان‌ رسولاً و لم‌ یکن‌ إماماً، فإنّ إنکارک‌ علی‌ جمیع‌ النبیّین‌ الائمّة‌، و لکنّا نشهد أنّه‌ کان‌ رسولاً نبیّأ إماماً، صلّی‌اللهعلیه‌وآله‌ .
و امّا اینکه‌ امامت‌ (حضرت‌) محمد، صلّی‌الله علیه‌وآله‌، را انکار کردی‌ و پنداشتی‌ که‌ او فقط‌ رسول‌ است‌ نه‌ امام‌، این‌ در حقیقت‌ انکار همة‌ پیامبرانی‌ است‌ که‌ «امام‌» بوده‌اند، ولی‌ ما شهادت‌ می‌دهیم‌ که‌ او هم‌ رسول‌ بود و هم‌ نبّی‌ بود و هم‌ امام‌.
خلاصة‌ سخن‌ اینکه‌ «امامت‌ ناس‌» جزء مأموریت‌ الهی‌ پیامبران‌ است‌ و لذا امامت‌ فقط‌ محدود به‌ ائمه‌ دوازده‌گانه‌ شیعه‌ نمی‌شود، بلکه‌ همة‌ انبیای‌ الهی‌ نیز امام‌اند. البته‌ در شرایط‌ زمانی‌ که‌ ما قرار داریم‌، براساس‌ نظریه‌ «خاتمیت‌»، دوران‌ رسالت‌ و نبوت‌ به‌ پایان‌ رسیده‌ و آنچه‌ الان‌ وجود دارد، «امامت‌» است‌.
1-2 «ثبات‌ و تغییرناپذیری‌» طرح‌ امامت‌
طرح‌ دین‌ برای‌ ادارة‌ امور بشر (یعنی‌ طرح‌ ولایت‌ و امامت‌) طرحی‌ ثابت‌ و تغییرناپذیر است‌. شخص‌ امام‌ و ولیّ تغییر می‌کند، امّا نظریه‌ امامت‌ و ولایت‌ تغییر نمی‌کند، زیرا امامت‌ و ولایت‌، همانند توحید و معاد، در زمرة‌ اصول‌ ثابت‌ حیات‌ تکاملی‌ انسان‌ قرار می‌گیرد و لذا تغییرناپذیر خواهد بود. این‌گونه‌ نیست‌ که‌ خداوند متعال‌ با مرور زمان‌ حرف‌ جدیدی‌ و نظر جدیدی‌ و طرح‌ جدیدتر و کارآمدتری‌ برای‌ ادارة‌ امور بشر ارائه‌ کند. تغییرپذیری‌ در حوزة‌ حاکمیت‌، یا به‌ دلیل‌ غیراصولی‌ بودن‌ موضوع‌ است‌ که‌ با مقتضیات‌ زمان‌ قابل‌ تغییر است‌ و یا به‌دلیل‌ نقصان‌ دانش‌ بشری‌ و یا به‌ دلیل‌ تغییر زمینه‌های‌ انسانی‌ پذیرش‌ حاکمیت‌ها ، امّا نظریة‌ امامت‌ و ولایت‌، هم‌ از اصول‌ است‌ و هم‌ از یک‌ منشأ بی‌نقص‌ و کمال‌ سرچشمه‌ می‌گیرد و هم‌ برای‌ سعادت‌ واقعی‌ بشر تنظیم‌ می‌شود، نه‌ مطابق‌ نرخ‌ روز و میل‌ این‌ و آن‌، و به‌همین‌ جهت‌ ثابت‌ و تغییرناپذیر است‌.
به‌ بیان‌ دیگر، ادیان‌ الهی‌ حرف‌ آخر و آخرین‌ و متکامل‌ترین‌ نظریه‌ را در همان‌ ابتدا بیان‌ کرده‌اند و معتقدند که‌ سعادت‌ بشر فقط‌ در این‌ طرح‌ قابل‌ تحقق‌ است‌ و لذا این‌ طرح‌ هیچگاه‌ دستخوش‌ تغییر و تحوّل‌ نشده‌ و نخواهد شد و دقیقاً به‌همین‌ جهت‌ است‌ که‌ اولین‌ بشر خاکی‌ امام‌ بود و آخرین‌ آن‌ نیز امام‌ خواهد بود، یعنی‌ بدو و ختم‌ عالم‌، امامت‌ و ولایت‌ است‌. این‌ نشان‌ از تغییرناپذیری‌ طرح‌ خداوند برای‌ ادارة‌ امور بشر دارد. اگر این‌ طرح‌ قابل‌ تغییر می‌بود، می‌بایست‌ به‌ مرور زمان‌ دگرگون‌ شود و دچار تحوّل‌ گردد، نه‌ این‌که‌ از بدو خلقت‌ تا ختم‌ آن‌ یکسان‌ باشد. یکسان‌ بودن‌ طرح‌ خداوند برای‌ اداره‌ امور بشر و تغییرناپذیر بودن‌ آن‌ در طول‌ زمان‌، یکی‌ از مسایل‌ مهمی‌ است‌ که‌ در متون‌ دینی‌ به‌ آن‌ اشاره‌ و بلکه‌ تصریح‌ شده‌ است‌.
امام‌ باقر، علیه‌السلام‌، دراین‌باره‌ می‌فرمایند:
والله ما ترک‌ الله أرضاً منذ قبض‌ آدم‌، علیه‌السلام‌، إلاّ و فیها إمام‌ یهتدی‌ به‌ إلی‌ الله و هو حجته‌ علی‌ عباده‌، و لا تبقی‌ الارض‌ بغیر حجة‌ لله علی‌ عباده‌ .
به‌ خدا سوگند که‌ خدا از زمان‌ رحلت‌ حضرت‌ آدم‌، علیه‌السلام‌، هرگز زمین‌ را بدون‌ امامی‌ که‌ مردم‌ را به‌وسیلة‌ او به‌سوی‌ خود هدایت‌ کند، رها نکرده‌ است‌. او حجّت‌ خدا است‌ و زمین‌ بدون‌ حجّت‌ نخواهد بود.
در این‌ حدیث‌ تصریح‌ شده‌ است‌ که‌ از آغاز آفرینش‌، زمین‌ همواره‌ از نعمت‌ وجود امام‌ و حجّت‌ خداوند برخوردار بوده‌ است‌، و در حدیث‌ دیگری‌ از امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، آمده‌ است‌ آخرین‌ کسی‌ که‌ در زمین‌ به‌ دیار باقی‌ رحلت‌ می‌کند، امام‌ است‌:
إنَّ آخر من‌ یموت‌ الاءمام‌.
از این‌ دو حدیث‌ شریف‌ استفاده‌ می‌شود که‌ بدو و ختم‌ جهان‌ با «امام‌» است‌ و از دیدگاه‌ خداوند، «امامت‌» تنها طرح‌ مفید برای‌ ادارة‌ امور جهان‌، از آغاز تا فرجام‌ آن‌ است‌.
در پاره‌ای‌ از احادیث‌ نیز حقیقت‌ یاد شده‌، به‌صورت‌ کلی‌ آمده‌ است‌، یعنی‌ هرچند اشاره‌ به‌ بدو و ختم‌ عالم‌ نشده‌ است‌، ولی‌ تصریح‌ شده‌ است‌ که‌ زمین‌ در هیچ‌ زمانی‌ بدون‌ حجّت‌ و امام‌ نبوده‌ و نخواهد بود. درهمین‌باره‌ «عبدالله خداش‌ بصری‌» می‌گوید: شخصی‌ از امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، پرسید:
تخلواالارض‌ ساعة‌ لایکون‌ فیها إمام‌؟
آیا زمین‌ لحظه‌ای‌ بدون‌ امام‌ خواهد بود؟
و امام‌، علیه‌السلام‌، در جواب‌ وی‌ فرمودند:
لاتخلوا الارض‌ من‌ الحق‌ .
زمین‌ از (حجّت‌ بر) حق‌ خالی‌ نخواهد ماند.
و این‌، یعنی‌ شمول‌ و فراگیری‌ امامت‌ در همة‌ زمانها. همچنین‌ آن‌ حضرت‌ در حدیث‌ دیگری‌ بیان‌ فرموده‌اند که‌ جهان‌، با این‌ عمر طولانی‌ خود، حتی‌ یک‌ روز هم‌ بدون‌ امام‌ نخواهد ماند:.
لاتبقی‌ الارض‌ یوماً واحداً بغیر إمام‌ منّا تفزع‌ إلیه‌ الافمّة‌.
زمین‌ حتی‌ برای‌ یک‌ روز هم‌ بدون‌ امامی‌ از میان‌ ما که‌ مردم‌ به‌سوی‌ او پناه‌ آوردند، نخواهد ماند.
گذشته‌ از این‌ که‌ «امامت‌» از جنبة‌ زمانی‌ شمول‌ دارد، از جنبة‌ جمعیتی‌ هم‌ شمول‌ دارد، یعنی‌ اجرای‌ طرح‌ امامت‌ و ارسال‌ هدایت گران‌ الهی‌، متوقف‌ بر وجود جمعیت‌ کثیر نیست‌، بلکه‌ اگر زمین‌ فقط‌ یک‌ نفر ساکن‌ داشته‌ باشد، خداوند متعال‌ برای‌ او «امام‌» خواهد فرستاد تا او را در راه‌ تکامل‌ و انسانیت‌، هدایت‌ و راهبری‌ کند. به‌ بیان‌ دیگر، نظریه‌ اسلام‌ در باب‌ جامعه‌ و حکومت‌، نظریة‌ (یک‌ به‌اضافة‌ یک‌) تا به‌ (یک‌ به‌ اضافة‌ بی‌نهایت‌) است‌. یعنی‌ اگر جامعه‌ از دو نفر تشکیل‌ شده‌ باشد حتماً یکی‌ از آنان‌ امام‌ است‌. این‌ از قوانین‌ حتمی‌ الهی‌ است‌. این‌ یکی‌ از تفاوتهای‌ مهم‌ میان‌ طرح‌ امامت‌ و ولایت‌ با طرحهای‌ بشری‌ است‌. بخشی‌ از احادیث‌ منقول‌ از امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، به‌ این‌ جنبه‌ پرداخته‌ است‌ که‌ به‌ برخی‌ از آنها اشاره‌ می‌شود:
لو لم‌ یبق‌ فی‌ الارض‌ إلاّ إثنان‌، لکان‌ أحدهما الحجة‌.
اگر در زمین‌ بیش‌ از دو نفر کسی‌ نمانده‌ باشد، بدون‌ شک‌ یکی‌ از آن‌ دو «حجّت‌ خدا» است‌.
و همچنین‌ می‌فرمایند:
لو لم‌ یکن‌ فی‌الارض‌ إلاّ إثنان‌، لکان‌ الاءمام‌ أحدهما.
اگر در زمین‌ فقط‌ دو نفر وجود داشته‌ باشند، حتماً یکی‌ از آن‌ دو «امام‌» است‌.
و در جای‌ دیگری‌ فرموده‌اند:
لو کان‌ الناس‌ رجلین‌ لکان‌ أحدهما الاءمام‌.
اگر جمعیت‌ بشر دونفر باشد، بدون‌ شک‌ یکی‌ از آن‌ دو «امام‌» خواهد بود.
اینها همه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ خداوند متعال‌ حتی‌ یک‌نفر را هم‌ به‌حال‌ خود رها نخواهد کرد و این‌ نشان‌ از نظر لطف‌ و رحمت‌ خداوند بر بشر دارد. امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، دراین‌باره‌ می‌فرمایند:
إنَّ الله أجلّ و أعظم‌ من‌ أن‌ یترک‌ الارض‌ بغیر إمام‌ عادل‌.
شأن‌ خداوند متعال‌ والاتر و بالاتر از آن‌ است‌ که‌ زمین‌ را بدون‌ امام‌ عادل‌ رها سازد.
خلاصة‌ سخن‌ اینکه‌: اولاً، طرح‌ امامت‌ و ولایت‌، از اصول‌ حیات‌ انسانی‌ است‌ که‌ نه‌ محدودیت‌ زمانی‌ دارد و نه‌ محدودیت‌ جمعیّتی‌، بلکه‌ از نظر زمانی‌ به‌ مجرد پیدایش‌ «اولین‌ حیات‌ انسانی‌» و تا وجود «آخرین‌ حیات‌ انسانی‌»، و از نظر جمعیتی‌ با «کمترین‌ تعداد» ممکن‌ تا «بیشترین‌ تعداد» ممکن‌، اجرا می‌شود.
و ثانیاً، همین‌ ویژگی‌ یاد شده‌، نشان‌ می‌دهد که‌ این‌ طرح‌ طرحی‌ است‌ تغییرناپذیر که‌ از بدو عالم‌ تا ختم‌ آن‌ ثابت‌ خواهد ماند.
و ثالثاً، از آنجا که‌ این‌ طرح‌، یک‌ طرح‌ الهی‌ است‌ نه‌ بشری‌، ثبات‌ و تغییرناپذیری‌ آن‌، نشانة‌ ناکارایی‌ آن‌ نیست‌. تکاملف در طول‌ زمان‌، از ویژگی‌های‌ انسان‌ و پدیده‌های‌ انسانی‌ و امور غیراصولی‌ است‌. به‌همین‌ جهت‌ طرح‌ امامت‌ و ولایت‌، به‌ جهت‌ الهی‌ بودن‌، کامل‌ترین‌ و مترقی‌ترین‌ طرح‌ ادارة‌ جهان‌ و تنها راه‌ سعادت‌ بشری‌ است‌.
1-3 تغییرناپذیری‌ شؤون‌ امامت‌
طرح‌ ولایت‌ و امامت‌ دارای‌ حوزه‌های‌ مختلفی‌ است‌. برای‌ این‌ که‌ روشن‌ شود اصل‌ تغییرناپذیری‌ طرح‌ امامت‌ و ولایت‌ به‌چه‌ معنا است‌، لازم‌ است‌ بحث‌ را در حوزه‌های‌ مختلف‌ این‌ طرح‌ مورد بررسی‌ قرار دهیم‌. این‌ حوزه‌ها عبارتند از: حوزه‌ قانون‌ و حوزه‌ امام‌.
الف‌) حوزه‌ قانون‌
قانون‌ مبنای‌ کنشها و واکنشهای‌ بشری‌ و ترسیم‌ کننده‌ راه‌ سعادت‌ آدمی‌ است‌ و به‌همین‌ جهت‌، نقش‌ تعیین‌کننده‌ای‌ در سرنوشت‌ بشر دارد... و در این‌ میان‌ آنچه‌ اهمیتی‌ چندبرابر خواهد داشت‌، «منشأ قانون‌» است‌. دربارة‌ منشأ قانون‌ به‌ دو دیدگاه‌ می‌توان‌ ‌.
اشاره‌ کرد: یکی‌ دیدگاهی‌ که‌ قانون‌ را متغیّر می‌داند و دیگری‌ دیدگاهی‌ که‌ قانون‌ را ثابت‌ ولایتغیّر می‌داند. دیدگاهی‌ که‌ قانون‌ را متغیّر می‌داند، منشأ بشری‌ برای‌ آن‌ قائل‌ است‌ و براین‌ باور است‌ که‌ مشروعیت‌ قوانین‌، به‌ بشری‌ بودن‌ آن‌ است‌ و قانونی‌ که‌ بشر آن‌ را تنظیم‌ نکرده‌ باشد، مشروعیت‌ ندارد. از همین‌جا است‌ که‌ نظریه‌ دموکراسی‌ در قانون‌ پیدا می‌شود.
امّا دیدگاهی‌ که‌ قانون‌ را ثابت‌ و تغییرناپذیر می‌داند، منشأ الهی‌ برای‌ قانون‌ قائل‌ است‌ و براین‌ باور است‌ که‌ مشروعیت‌ قانون‌، به‌ الهی‌ بودن‌ آن‌ است‌ و لذا دراین‌ نظریه‌، قانون‌ طبق‌ خواست‌ مردم‌ تغییر نمی‌کند و حاکم‌ الهی‌ نیز براساس‌ خواست‌ مردم‌ عمل‌ نمی‌کند. امام‌ صادق‌، علیه‌السلام‌، در تبیین‌ این‌ دو دیدگاه‌ می‌فرمایند:
إنَّ الائمّة‌ فی‌ کتاب‌ الله عزّوجلّ إمامان‌. قال‌ الله تبارک‌ و تعالی‌: «وَ جَعَلناهفم‌ أئمَّةً یَهدونَ بفأمرفنا» لا بأمر النّاس‌، یقدمون‌ أمرالله قبل‌ أمرهم‌ و حکم‌ الله قبل‌ حکمهم‌.
قال‌: «وَ جَعَلناهم‌ أئمَّةً یَدعونَ إلی‌ النّارف» یقدمون‌ أمرهم‌ قبل‌ أمرالله و حکمهم‌ قبل‌ حکم‌ الله و یأخذون‌ بأهوائهم‌ خلاف‌ کتاب‌ الله عزّوجلّ .
از دیدگاه‌ قرآن‌ پیشوایان‌ دو دسته‌اند: خداوند متعال‌ می‌فرماید: «و ما آنان‌ را پیشوایانی‌ قرار دادیم‌ که‌ مردم‌ را به‌وسیلة‌ امر ما هدایت‌ می‌کنند» نه‌ خواست‌ مردم‌؛ فرمان‌ خدا را بر فرمان‌ مردم‌ و حکم‌ خدا را بر حکم‌ مردم‌ مقدم‌ می‌دارند.
و می‌فرماید: «و ما آنان‌ را پیشوایانی‌ قرار دادیم‌ که‌ مردم‌ را به‌سوی‌ دوزخ‌ فرا می‌خوانند»، فرمان‌ مردم‌ را بر فرمان‌ خدا و حکم‌ مردم‌ را بر حکم‌ خدا مقدم‌ می‌دارند و خواسته‌های‌ هوس‌آلود آنان‌ را ملاک‌ عمل‌ خویش‌ قرار می‌دهند نه‌ کتاب‌ خدا را!!
در این‌ حدیث‌ شریف‌، بصراحت‌ بیان‌ شده‌ است‌ که‌ پیشوایان‌ نور براساس‌ حکم‌ خداوند متعال‌ عمل‌ می‌کنند، نه‌ خواست‌ مردم‌. آن‌چه‌ در توضیح‌ این‌ مطلب‌ می‌توان‌ گفت‌ این‌ است‌ که‌ در اندیشة‌ دینی‌، حکومت‌ تدبیرگر امور مردم‌ است‌، یعنی‌ این‌گونه‌ نیست‌ که‌ حکومت‌ دینی‌ ضد مردم‌ و مخالف‌ سامان‌ امور مردم‌ باشد و فقط‌ برای‌ تأمین‌ منافع‌ خدا یا حاکمان‌ آمده‌ باشد، مأموریت‌ حکومت‌ دینی‌ نیز سامان‌دهی‌ امور مردم‌ است‌. منتهی‌ تفاوت‌ اساسی‌ میان‌ حکومت‌ الهی‌ و حکومت‌ طاغوتی‌ در ملاک‌ تدبیرگری‌ است‌. حکومت‌ الهی‌ و دینی‌ معتقد است‌ که‌ امور مردم‌ را با «امر مردم‌» (یعنی‌ قانون‌ مردم‌) نمی‌توان‌ سامان‌ داد و باید به‌ قانون‌ الهی‌ عمل‌ کرد ولی‌ حکومت‌های‌ غیرالهی‌ معتقدند که‌ امر مردم‌ را باید با امر مردم‌ (یعنی‌ قانون‌ مردم‌) سامان‌ داد. قرآن‌ کریم‌ دربارة‌ منشأ قانون‌ می‌فرماید:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    16صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مبانی غیبت و ظهور حضرت مهدی علیه السلام

تحقیق بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام

اختصاصی از رزفایل تحقیق بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام


تحقیق بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام

این تحقیق دارای 72 صفحه می باشد.     

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                              صفحه

فصل اول :                                                                                                            6

مقدمه                                                                                              7     تعریف موضوع تحقیق                                                                       8

سؤالهای ویژه تحقیق                                                                           9

روش تحقیق                                                                                      9

اهمیت و ارزش تحقیق                                                                        10

معنی لغوی تربیت                                                                             10

تربیت از نظر اصطلاحی                                                                     11

معنی تعلیم                                                                                      11

معنی لغوی الگو                                                                               11

معنی اصطلاحی                                                                               11

فصل دوم                                                                                                             12

سابقة موضوع تحقیق                                                                         13

ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت                                                            14

تعلیم و تربیت در اسلام                                                                       15

مهمترین مراکز تعلیم و تربیت                                                               16

دین چیست؟                                                                                     17

ویژگیهای روش اسلامی                                                                 19

تعریف تربیت                                                                               20

ویژگیهای تعلیم و تربیت اسلامی                                                       21

تفاوتهای فردی از نظر قرآن کریم                                                      25

انواع وراثت                                                                                  27

ویژگیهای رفاقت جوانان                                                                 31

مراحل تربیت                                                                               32

اهمیت تربیت کودک در خردسالی                                                     33

پرورش ایمان و اخلاق                                                                             33

اهمیت رورش و تربیت اسلامی                                                                  34 احترام به شخصیت کودکان                                                                   35

نتایج کرامت و یا حقارت شخصیت                                                    37

تحولات فرهنگ و تعلیم و تربیت                                                        38

احتیاجات جامعه و تعلیم و تربیت                                                      40

فلسفه اجتماعی و تعلیم و تربیت                                                        41

تنبیه غیر بدنی                                                                                        42

تشویق                                                                                       46

نیاز کودکان به تحسین                                                                            49

آیا تربیت امکان پذیر نیست                                                              50

روش الگویی                                                                                52

تربیت در گذشته                                                                           53

تعلیم و تربیت نوین                                                                        54

بازیابی فکری                                                                               55

اجتماعی ساختن محیط تربیتی                                                          55

تحول تربیتی چگونه به وجود آمد؟                                                    56

پرورش اخلاقی                                                                                      58

تربیت اجتماعی                                                                                       59

نقش بازی در تربیت                                                                      60

مسؤولان تربیت و مسؤولیت سنگین آنها                                            61

عوامل مؤثر در تربیت و ضرورت هماهنگی بین آنها                              62

فصل سوم                                                                                                        64

روش تحقیق                                                                                65

روش جمع آوری اطلاعات                                                              65

فصل چهارم                                                                                                     66

یافته های تحقیق                                                                           67

فصل پنجم                                                                                                        68

پیشنهادها                                                                                   69     

فهرست منابع                                                                               70


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام