رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره آشنایى با سوره الحطب

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره آشنایى با سوره الحطب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

آشنایى با سوره الحطب

در برابر سوره دیگرى هستیم و پیش از ترجمه آن به شناسنامه‏اش مى‏نگریم:

نام این سوره‏

ابولهب و همسر حق‏ناپذیر و آتش‏افروزش از سردمداران شرک و استبداد و از دشمنان کینه‏توز پیامبر آزادى و تحول بودند.

آن دو، در این راه آن حضرت را بسیار آزار دادند. به همین دلیل در این سوره نفرین شده‏اند: تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ...

و نام این سوره از آغازین و آخرین آیه‏هاى آن اقتباس شده است و «تبت» و «مسد» نام دارد.

2 - فرودگاه آن‏

این سوره پس از سوره «مدّثر» در آغازین ماه‏هاى بعثت، در مکّه و در کنار کهن‏ترین معبد توحید و تقوا بر قلب نورانى پیامبر فرود آمده است.

3 - شمار آیه‏ها و واژه‏ها و حروف آن‏

این سوره داراى 5 آیه است، و از 23 واژه و 81 حرف پدید آمده است.

4 - پاداش تلاوت آن‏

از پیامبر آورده‏اند که:

من قرأها رجوت ان لایجمع الله بینه و بین ابى لهب فى دار واحدة.(338)

کسى که این سوره را تلاوت کند امید است که خدا او و ابولهب را در یک خانه گرد نیاورد، چرا که ابولهب بى‏تردید به کیفر اصلاح ستیزى و کینه‏توزى‏اش در آتش است.

و از امام صادق آورده‏اند که :

اذا قرأتم «تبت» فادعوا على ابى‏لهب فانه کان من المکذین بالنبى(ص) و بما جاء من عند الله.(339)

هرگاه سوره «تبت» را تلاوت کردید بر «ابولهب» نفرین کنید، چرا که او از دورغ شمرندگان رسالت پیامبر و آیات و کتابى است که از سوى خدا آورده است.

گفتنى است که این پاداش‏ها در این سوره و دیگر سوره‏ها، نه براى تلاوتگر و حافظ و مفسر و ناشر تنها، بلکه در گرو تدبر در قرآن و عمل به مقررات خدا و رعایت حقوق انسان‏هاست.

1 - زیانکار باد دو دست ابولهب، و زیان کرده است.

2 - دارایى‏اش و آنچه به دست آورد به کارش نیامد.

3 - به زودى در آتشى شعله‏ور خواهد سوخت.

4 - و زنش [نیز] که هیزم کش است،

5 - و در گردنش ریسمانى بافته شده از لیف [خرما] است [به آن آتش مى‏سوزد].

نگرشى بر واژه‏ها

تب و تباب: به معنى زیانى است که انسان را به نابودى و هلاکت سوق مى‏دهد.

جید: به معنى گردن مى‏باشد و «اجیاد» جمع آن است. واژه‏هاى «عنق» و «رقبه» نیز به همین معنى آمده‏اند.

مسد: به معنى طناب و ریسمانى است از لیف خرما. این واژه مفرد است و «امساد» جمع آن است.

شأن نزول‏

در داستان فرود این آیه «سعید بن جبیر» از «ابن عباس» آورده است که: پس از دستور خدا به پیامبرش بر دعوت و هشدار نزدیکانش با فرود آیه «وانذر عشیرتک الأقربین»(340) آن حضرت بر بلنداى کوه صفا آمد و ندا داد که: یا «صباحاه»!

طنین افکن ساختن این واژه از سوى پیامبر سخن و حکمت، بدان دلیل بود که در فرهنگ آن روز عرب هرگاه دشمن به یورش غافلگیرکننده‏اى دست مى‏زد، بزرگ و دلسوز قوم براى آگاه ساختن مردم خویش فریاد بر مى‏آورد که یا «صباحاه»! و بدین وسیله آنان را آماده دفاع مى‏ساخت. و بدان دلیل که یورش‏هاى غافلگیرکننده در ساعت‏هاى پایانى شب و سپیده‏دمان صورت مى‏گرفت، این واژه به کار رفته است.

به هر حال مردم مکّه با شنیدن این ندا به سوى کوه صفا رفتند و آن حضرت رو به آنان کرد و پرسید: هان اى مردم! اگر به شما خبر دهم که سواران یورشگر دشمن آماده هجوم بر شما هستند و سحرگاهان و یا شامگاهان بر شما خواهند تاخت گفتارم را باور مى‏دارید؟

همگى در پاسخ آن حضرت - که به امین و راستگوى جامعه عرب شهرت داشت - گفتند آرى،

فرمود: فانى نذیر لکم بین یدى عذاب شدید اینک به هوش باشید که من شما را از عذابى سخت که پیشاروى شماست هشدار مى‏دهم.

«ابولهب» با شنیدن این دعوت و هشدار حکیمانه ضمن واکنش تند و کینه توزانه‏اى گفت: «تباً لک! لهذا دعوتنا جمیعاً، فانزل الله هذه السورة!(341) مرگ و نابودى بر تو باد! آیا به خاطر این سخن ما را در این کوه گرد آوردى؟

درست در این هنگام بود که فرشته وحى فرود آمد و این سوره را آورد که: بریده باد دو دست ابولهب...

«بخارى» نیز در «صحیح» خود این شأن نزول را آورده است.

تفسیر

مرگ بر آن اصلاح ستیز روزگار

در آیات روح‏پرور و نویدبخش سوره پیش خداى فرزانه به پیامبرش نوید پیروزى داد، اینک در این سوره روشنگرى و قوت قلب مى‏بخشد که خود براى سرکوبى دشمنان حق‏ستیز و خشونت‏کیش و کینه‏توز او بسنده است و موانع را از سر راه دعوت او کنار خواهد زد.

نخست مى‏فرماید:

تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ وَ تَبَّ

بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد.

از دیدگاه پاره‏اى منظور این است که: زیانکار باد دو دست ابولهب و زیانکار هم هست و زیان کرده است.

این نفرین بدان جهت است که بیشتر کارها پس از اندیشه و طرح به وسیله دو دست آغاز مى‏گردد، و به انجام مى‏رسد؛ و منظور از زیانکارى بى‏ثمر بودن تلاش‏هاى کینه‏توزانه او و به آتش دوزخ افکنده شدنش مى‏باشد.

به باور پاره‏اى واژه «ید» در آیه «صله» است، بسان این مثال که گفته مى‏شود «ید الدهر» دست روزگار. یا مى‏گویند: « و ایدى الرزایا بالذخائر مولع» و دست‏هاى رویدادهاى ناگوار شیفته اندوخته‏ها و ذخیره‏هاست.

و به باور پاره‏اى دیگر منظور این است که: دست او از هر خیر و پاداشى تهى است.

از دیدگاه «فراء» آغاز آیه نفرین است و پایانش خبر؛ بسان این سخن که گفته شود: خدا او را نابود کند، و راستى که نابود شده است.

در برخى قرائت‏ها «وقد تب» خوانده شده است.

امّا از دیدگاه پاره‏اى دیگر آغاز آیه نیز خبر و گزارش مى‏باشد و منظور این است که: دو دست ابولهب هرگز کار شایسته و خیرى انجام نداد و با این وصف او به هر حال زیانکار است و در خسرانى جبران ناپذیر.

این عنصر خشن و اصلاح‏ستیز که نام و نشانش در قرآن با نفرین و نکوهش آمده، فرزند «عبدالمطلب» بود، و عموى پیامبر گرامى؛ امّا نسبت به آن حضرت و دعوت توحیدى و اصلاحى‏اش سخت دشمنى مى ورزید و در تلاش براى حفظ وضعیت جاهلى و ظالمانه موجود بود و مخالف سرسخت تحول و اصلاح جامعه.

مردى به نام «طارق» آورده است که: من در بازار «ذى المجاز» - که میان مکّه و عرفات قرار داشت - بودم که به ناگاه جوانى پرشکوه و پرمعنویت را دیدم که با صدایى دلنشین مى‏گفت: «ایها الناس قولوا لا اله الا الله تفلحوا» هان اى مردم! بیایید نیک بیندیشید و آگاهانه و خالصانه بگویید! خدایى جز خداى یکتا نیست تا رستگار و سعادتمند شوید؛ و در همان حال مردى را دیدم که از پشت سرش بى رحمانه با سنگ بر پاى او مى‏زند و خون از پاهاى او جارى مى‏سازد و نعره مى‏کشد که: هان اى مردم، این جوان دروغ پرداز است، او را در دعوتش گواهى نکنید!ایها الناس! انّه کذّاب فلاتصدّقوه.

از آن منظره بسیار تعجب کردم! پرسیدم: این جوان کیست؟

گفتند: محمد است که فکر مى‏کند پیام آور خداست، و از سوى حق به او وحى مى‏گردد و در اندیشه اصلاح جامعه و نجات مردم خویش است. آن هم عمویش «ابولهب» مى‏باشد که او را دورغ‏پرداز مى‏شمارد و آماج سنگ قرارش داده است.

در این آیه خداى فرزانه او را به کنیه خوانده است، چرا که در فرهنگ عرب افراد را بیشتر با کنیه مى‏خواندند؛ افزون بر این نام او «عبد العزى» بود و خدا نپسندید که او را بنده بت بخواند؛ چرا که او را خدا آفریده و بنده گناه‏کار و حق ستیز خداست.

پاره‏اى بر آنند که «ابولهب» نه کنیه، بلکه نام او بود و بدان دلیل او را به این نام مى‏خواندند که چهره‏اى زیبا و دل‏فریب داشت و دو گونه‏اش بسان شعله آتش مى‏نمود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آشنایى با سوره الحطب