دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
زن مهربان و زحمتکش خانواده اش را در میدان جاذبه عشق قرار میدهد. حرارت مهر و محبت او بر همه اعضای خانواده تاثیر می گذارد و از آنها انسان های نمونه ای می سازد. اگر مرد قدر نقش سازنده چنین زنی را نداند به یقین بر خود جفا روا داشته است. افسوس اگر مرد با کج اندیشی فکر کند، با قدرنشناسی از چنین زنی از ارج و قرب خود میکاهد:
- زنی که دوش به دوش شوهر جسورانه با مشکلات زندگی می جنگد.
- زنی که با مثبت اندیشی و خوشبینی به شوهر روحیه میدهد.
- زنی که صرفهجوست و توقع زیاد ندارد و هرگز لب به شکایت نمی گشاید.
- زنی که هنگام بحران با فروش جواهراتش از شوهر حمایت میکند.
- زنی که در تربیت فرزندان و برآوردن نیازهای شوهر از هیچ چیز فروگذار نمی کند، جایگاه ویژه ای دارد. او را با زنی منفعل، بدبین، نومید، متزلزل، بی اراده، ولخرج، خودخواه و بی مسئولیت مقایسه کنید تا ببینید تفاوت از کجا تا به کجاست.
به شما زنان خوب، صمیمی و وفادار با صراحت و قاطعیت یادآور می شوم کمتر مردی است قدرتان را نداند. اصلاً چه بهتر اگر اهمیتی به قدرشناسی او ندهید. زیرا او هم یک طرف این زندگی مشترک است. اگر قدرت تشخیص نداشت از ارزش و اعتبار شما چیزی کم نمیشود. آنچه شما می کنید برای استحکام خانواده است و بس. بنابراین به راهی که انتخاب کردهاید، ادامه بدهید و مطمئن باشید سعادت و خوشبختی از آن شما خواهد بود.
فهرست مطالب
عنوان
پیشگفتار
فصل اول : کلیات پژوهش
مقدمه
بیان مسئله
ضرورت پژوهش
اهمیت موضوع
چارچوب نظری پژوهش
اهداف پژوهش
هدف کلی پژوهش
هدفهای ویژه
سوال پژوهش
فرضیه های پژوهش
تعاریف نظری متغیرها
فصل دوم : پیشینیه پژوهش
مقدمه ای بر فصل دوم
زن در ادبیات ایران
جایگاه واقعی زن در خانواده
دستیابی به حقوق اجتماعی زنان
زمینه های فعالیت اقتصادی بانوان فراهم نشده است
اشتغال زنان از پشت عینک روشنفکری
یکی از شاخصه های توسعه یافتگی باشد؟
تلاش هایی فراتر از برنامه
آمارها چه می گویند
9 درصد حاشیه ها سواد ندارند
در ردیف کشورهای در حال توسعه
نخبه گرایی زنانه
اعتبارات ناچیز
زنان 10 سال پس از پکن
پیام هایی برای اجلاس بازبینی و ارزیابی پکن: فقر
حقوق
سیاست
خشونت
بهداشت باروری
بیماری ایدز و ویروس آن
مناقشه مسلحانه
قاچاق زنان
آموزش
فرهنگ و شخصیت زنان
اختلاف فرهنگی در رابطه با شخصیت زنان
اختلافات سطح فرهنگی
دیدگاه روانشناسان در رابطه با شخصیت زنان
زنانی که فقط کار میکنند
بازیگران نقش آفرین
زنان و کارگاه: چشم انداز تاریخی
نابرابریها در کار
مشاغل کم ارزش
مسائل موفقیت
ویژگی های زنان موفق
دستمزد کم و دام فقر زنان
فصل سوم : روش پژوهش
مقدمه
جامعه آماری
نمونه و روش نمونه گیری
روش جمعآوری اطلاعات
روش آماری
فصل چهارم : توصیف و تحلیل داده ها
فصل پنجم نتایج پژوهش
نتیجه داده های آماری
بحث و بررسی
محدودیت های تحقیق
پیشنهادها
منابع مورد استفاده
فصل اول : کلیات پژوهش
مقدمه
آب بند نخل جمعیت تویی حافظ سرمایه ملت تویی
(علامه اقبال لاهوری)
زن نیمی از پیکره اجتماع است و به تعبیر رابیندرانات تاگور- متفکر بزرگ هندی- بهترین دوست مرد، همچنانکه حیات انسان ها بسته به وجود زن است، تکامل او نیز ارتباط مستقیمی با نحوه نگرش و منش او در معاشرت با زن دارد. چنانکه انسان را موجود ناقص دانسته اند که برای رسیدن به کمال می بایست «جفت» مطلوب خود را بیابد و در کنار او به آرامش و تکامل برسد. گذشته از این انگاره فردی، زن همواره در ابعاد کلانتر نیز در جوامع بشری حضور داشته و دارد که این واقعیت بزرگ هیچگاه از چشم اندیشمندان و خردمندان به دور نبوده و هیچ متفکر واقع بین و حق شناسی نمی تواند این حقیقت مسلم را مورد انکار قرار دهد که اگر نقش زنان در پیشرفت و تعالی جامعهای از مردان آن جامعه بیشتر نباشد، کمتر هم نیست.
باید به زن بهایی داد که درخور آن است البته نه در سخن بلکه در عمل اگر به زن به عنوان یک انسان کاملاً برابر با مرد، همانگونه که خلق شده نگاه شود و نه به عنوان یک ابزار یا تنها برای ارضای غرایز مرد و یا بیگاری کشیدن از او و در همه حال تحقیر کردن او، هرگز این همه فساد اخلاقی وجود نخواهد داشت. در غرب نیز با آن همه پیشرفت علم و تکنولوژی که تنها زاده هوش و استعداد انسان هاست و نه عقلانیت و شعور همه جانبه آنها، اگر زن را از صورت کالا خارج کنند مطمئناً فساد و تباهی رو به کاهش خواهد گذارد و در محیط خانواده هنگامی که جوان از کودکی متوجه احترام پدر و مادر (و البته بالعکس) گشت و نیز متوجه شد که پدر به مزایای اخلاقی و روحی مادر و دیگر بانوان توجه کامل دارد و به آنها به عنوان انسانی کامل و با شخصیتی ارزشمند می نگرد آیا در سنین نوجوانی و جوانی میتواند به زن تنها به عنوان رفع نیازهای غریزی نگاه کند و دائماً حریص تر شود و دنیا از همین زوایا بنگرد؟ و آیا داشتن خانوادهای آگاه که هر کس در آن جایگاه واقعی خود را داراست و نیز برخوردار شدن از تربیتی صحیح در محیطی پر از ایمان و عاطفه، ایمان توام با آگاهی و نه کورکورانه، نمی تواند احساسات سرکش جوانی را تحت کنترل درآورده و متعادل سازد؟
در طول قرن های متمادی، در عرصه های گوناگون ، زنانی ظهور کرده اند که با ایفای نقش خود به عالیترین شکل ممکن و با اثبات توانایی ها و شایستگی های خویش، تاثیر بسیار مهم و تعیین کننده ای در بهبود اوضاع جامعه خویش داشته اند.
برخی از این زن ها از چنان لیاقت و خصایصی بهرهمند بوده اند که شعاع فعالیت ها و تاثیرات آنها از دایره اجتماع و محدوده جغرافیایی کشورشان نیز فراتر رفته و عالمگیر شده است.
با چنین مصداق که دارای شعاع حیرت انگیز و پویایی هستند ضمن آنکه حکایت از توانمندی های بالقوه زنان دارد، نگرش های جاهلانه ای که تساوی زن و مرد را زیر سوال میبرد کمرنگ و بی رمق جلوه میدهد و به اصل مشارکت جهت پیشبرد و توسعه اجتماعی، قوام بیشتری می بخشد.
تجربه «اصلاح ساختار فرهنگی» و تجدید نظر در باورها و نگرش ها ثابت کرده است هر اندازه جامعه ای شرایط مساعد و همسانی را برای رشد و سپردن مسئولیت ها (فارغ از چارچوب های تنگ نظرانه و متحجرانه) فراهم آورده، به همان میزان توسعه و ترقی جامعه نیز روند شتابان تری یافته است.
در جهان معاصر، یافته های علمی و تجربه های علمی به طور روشن و واضحی برتری جنس خاصی را مردود اعلام کرده است و نقش اولیه و دگرگون کننده را به عواملی فرا جنسیتی داده است.
بی تردید اجحاف در حق زنان و نادیده انگاشتن حقوق فردی و اجتماعی آنان یکی از علل عقب ماندگی از قافله تمدن بشری است و با توجه به سرعت سرسام آور عصر امروز، هر میزان که جامعه ای بر استمرار این نگرش باطل اصرار و سماجت ورزد، این عقب ماندگی تشدید خواهد شد. لذا برای ترقی و حرکت به سمت آینده چاره ای جز تعجیل در رفع موانع و شکستن حصارهای نابخردانه وجود ندارد. (کیهان نیا، اصغر،1380، زن امروز، مرد دیروز)
قانون اساسی و حقوق زنان
اصل بیستم قانون اساسی
همه افراد ملت از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
بیان مسئله
مساله اصلی در پژوهش حاضر «بررسی مشکلات اقتصادی- اجتماعی زنان ساکن در شهر اسلامشهر» است. لازم به ذکر است که در اعصار گذشته زن در جامعه نقشی نداشت و تنها تهیه مواد غذایی را فراهم می کرده است. غذا و نگهداری فرزندان را به عهده داشت و آن زمان زنان حق اظهار نظر و اظهار وجود نداشتند و تنها مردان بودند که در تمامی امور نقش داشتند و نظرات خود را تحمیل میکردند. در یک جمله کوتاه میتوان گفت در آن زمان مردسالاری بوده است و هیچ ارزشی برای زن به عنوان یک نسل یا انسان قائل نبودند. اما جایگاه مردانه در داخل گروه خانگی لزوماً به معنی بهبود پایگاه زن نبود. آنچه که احتمالاً تحقق می یافت تحمیل تصویر مردی یا پدر بزرگ بر خانواده بود این وضع را طبیعی می دانستند و اگر غیر از این با آنها رفتار میشد شاید برای آنها غیر قابل قبول بود در نهایت باید گفت که نگاه و نظر آن زمان به زن خیلی خوار و خفیف بوده است در حالی که در عصر حاضر زن در جامعه نقش نسبتاً قابل توجهی دارد و اغراق نگفته ایم اگر بگوییم بخشهایی از جامع در دست زنان است و جامعه روی آنها حساب میکند. زن در عصر حاضر در خانواده و هم در جامعه نقش مهمی را ایفا میکند از جمله تربیت فرزندان آگاه و عالم، فراهم کردن محیط آرام و ایجاد آرامش در خانواده و فعالیت در امور اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و سیاسی موجب شده است که باری از جامعه را بدوش بکشند و پا به پای مردان در پیشبرد اهداف جامعه نقش مهمی داشته باشند حتی زنان در بخشهایی مشغول فعالیت هایی هستند که مردان نمی توانند جایگزین آنها شوند. در عین حال شرایط اجتماعی فرهنگی جامعه در خیلی از موارد پویایی متناسب با آن را نداشته است. اشتغال زنان از سویی با مسائل حاد و برخی از موارد مواجه گردیده و از سوی دیگر اختلاف عقیده را در میان گروه های مختلف مردم موجب شد.
خوشبختانه زنان در عرصه فعالیتهای شغلی و فرهنگی و خانوادگی و سیاسی دیگر آن شیئی زینتی و تجملی نیستند که پیش از این به شمار می آمدند. در گذشته زنان دست آویزی میشدند تا احزاب و گروه های سیاسی برای زینت بخشیدن به شعارهای تبلیغاتی خود به آنها بدهند. اما اکنون به رسمیت شناختن نیروی کار زنان در تمام امور فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خواست و نیاز جوامعی است که در قرنها این نیرو را زیر انواع پوشش های اخلاقی نادیده گرفتهاند.
زمانی که نوع نگرش به زن تغییر کند غرایز میتواند تحت کنترل قرار گیرند؟ مطمئناً چنین است و خواهند توانست. پس زن در مرحله نخست باید سعی کند شخصیت ارزش انسانی خود را درک کند و آن را حفظ نماید. اگر با طرز تفکری غلط خود را رها کند یا به اصطلاح دست کم بگیرد آنقدر دست کم که از زن بودن خود در بالاترین مرز آن برای جلب توجه غریزی مرد استفاده کند و نیز اجازه دهد از او بیگاری بکشند که این هر دو منتهای تحقیر به اوست، بنابراین بیش از آن که قصوری متوجه مرد باشد او خود مقصر است، باید به او آگاهی داد و از خطری جدی که زندگی او و نسل های بعد از او را تهدید میکند وی را باخبر ساخت. چقدر خوب است که در خانواده احترام و محبت متقابل، همدلی، همفکری و همکاری و حس مسئولیت پذیری متقابل و نیز شهامت معذرت خواهی و در نهایت صداقت و صمیمیت و گذشت متقابل وجود داشته باشد. تنها در این صورت است که آرامش لازم در محیط کوچک خانواده و سپس در اجتماع به وجود خواهد آمد، این اعمال به ظاهر کوچک پیامدهای بسیار بزرگی خواهد داشت و زمانی که انسان به آرامش و آسایش روحی رسید ذهن روشن تر و فعال تر شده و افکار درست و صحیح که عملکردهای درست را به دنبال دارند در آن متجلی می گردند و انسان آگاهی که با شعور و عقلانیت خود و ایمان آگاهانه خود توانسته است زندگی مادی و دنیوی خود و اطرافیانش را پر از عشق و آرامش کند رفتهرفته میتواند به فراسوی آگاهی رسد و روح خود را رشد داده آن را شکوفا سازد، یعنی همان شود که خالق او می خواهد و از او به عنوان یک انسان، چه زن و چه مرد انتظار دارد.
ضرورت پژوهش
اثر مشکلات اجتماعی- اقتصادی زنان در اسلامشهر از آن جهت ضرورت دارد که نکات مثبت و منفی زنان در خانواده را برای ما روشن می سازد و عوارض ناشی از این امور را آشکار می سازد. در واقع باید دید که چگونه میتوان مابین پذیرش مسئولیت های اجتماعی از طرف زنان و قبول مسئولیت های خانگی از طرف ایشان رابطه ای قبول و انسانی ایجاد کرد. بدیهی است که ایجاد شرایط مناسب باب اشتغال زنان تنها هنگامی میسر است که ایجاد شرایط متناسب با این امر پذیرفته و تبلیغ شوند. به هر حال با اینکه در اکثر جوامع و بخصوص در جامعه ما رشد تکنولوژی و صنعت خواستار ورود زن به بازار کار است اما به دلیل عدم پذیرفتن فرهنگی امر تحقق کامل اشتغال زنان در کلیه مشاغل امکانپذیر نشده است و فاصله حقوقی میان زن و مرد همچنان مشهود است البته از بین بردن این فاصله به معنای تساوی تصنعی زن و مرد نیست زیرا هر کدام از اینان در جامعه به عنوان یک انسان و در خانواده به عنوان پدر و مادر دارای ویژگی ها و وظایفی هستند که ایشان را از یکدیگر متمایز میکند. آنچه که در این مبحث مورد نظر ماست از بین بردن تعصبات و تبعیض هایی است که به عناوین مختلف چه از نظر حقوقی و چه از نظر فرهنگی باعث جدایی زن و مرد و اجحاف حقوق زنان شده است. زنان در هر جامعه ای دارای دو نقش دوگانه ای هستند به این معنی که از یکسو به شدت مایلند که نقش خود را در خانه و خانواده به نحو احسن ایفا کنند و از سوی دیگر تمایل دارند تا شخصیت خود را به حد کمال پرورش دهند و در صحنه زندگی اقتصادی و اجتماعی نقش عمدهای داشته باشند. نادیده انگاشتن هر یک از این دو نقش میتواند نابسامانی اجتماعی و اقتصادی را به دنبال داشته باشد. اگر کار زن در خارج از خانه بازتاب نامطلوبی بر خانواده داشته باشد و در نتیجه تربیت کودکان با دقت و توجه کافی صورت نگیرد عواقب ناگواری برای نیروی کار آینده به بار خواهد آورد. از سوی دیگر چنانچه زن بر فعالیتهای اقتصادی شرکت بکند فرآیند توسعه سرعت کمتری خواهد داشت برای اینکه نقش دوگانه زنان بتواند در پیشرفت اقتصادی اجتماعی کشور موثر افتد لازم است تعادل منطقی میان این دو وظیفه پدید آید. بنابراین در این بخش از بررسی سعی میشود تا تغییرات ناشی از اشتغال زن بر خانواده مورد بررسی قرار گیرد. زیرا اشتغال زن در ایران نقش سنتی او را در معرفی و دگرگونیهای بی شماری قرار داده است و این دگرگونی ها نیز به نوبه خود بر عرصه های مختلف زندگی خانوادگی اثرات مختلفی بر جای گذاشته و روابط و وظایف خانواده و نقش زن و شوهر را در درون خانواده دچار تغییراتی کرده است.»
اهمیت موضوع
انتخاب این موضوع به عنوان یک پژوهش دانشگاهی از آن جهت حائز اهمیت است که تجربه «اصلاح ساختار فرهنگی» و تجدید نظر در باورها و نگرش ها ثابت کرده است هر اندازه جامعه ای شرایط مساعد و همسانی را برای رشد و سپردن مسئولیت ها (فارغ از چارچوب های تنگ نظرانه و متحجرانه) فراهم آورده، به همان میزان توسعه و ترقی جامعه نیز روند شتابان تری یافته است.
در جهان معاصر، یافته های علمی و تجربه های علمی به طور روشن و واضحی برتری جنس خاصی را مردود اعلام کرده است و نقش اولیه و دگرگون کنده را به عواملی فراجنسیتی داده است.
بی تردید اجحاف در حق زنان و نادیده انگاشتن حقوق فردی و اجتماعی آنان یکی از علل عقب ماندگی از قافله تمدن بشری است و با توجه به سرعت سرسام آور عصر امروز، هر میزان که جامعه ای بر استمرار این نگرش باطل اصرار و سماجت ورزد، این عقبماندگی تشدید خواهد شد. لذا برای ترقی و حرکت به سمت آینده چاره ای جز تعجیل در رفع موانع و شکستن حصارهای نابخردانه وجود ندارد. در جامعه کنونی کشور اسلامیمان زنان ایران همچنین احتمالاً شرایط مادی و زیست اجتماعی و سیاسی خود را با کشورهای پیشرفته نیز مقایسه خواهند کرد. آمارها و ارقام و اطلاعات در دسترس نشان میدهد که جامعه ایرانی در مقایسه سطح رفاه مادی و شرایط اجتماعی کشور با دیگران به ویژه گروه دوم از کشورها، خرسند نخواهد بود. زنان در جامعه ایرانی، حتماً با توجه به اطلاعات و تفسیرها و تحلیلهای مسئولان رسمی، کارشناسان، روشنفکران و سایر منابع اطلاعاتی تلاش دارند تصویری از آینده ای را که در انتظارشان است نیز ترسیم کنند. یکی از مسائلی که احتمالاً در آینده نگری مورد توجه جدی جامعه ایرانی به ویژه زنان کشور است، امکانات و شرایط کسب و کار است. پیدا کردن شغلی که درآمدی درخور داشته و متناسب با مهارتها و دانش آنها باشد، یکی از اصلی ترین نیازها و خواسته های بانوان است که امروزه از آن به عنوان بحران اشتغال نام برده میشود. در روزها و هفته ها و ماههای گذشته تعداد پر شماری از مسئولان درجه یک اقتصادی کشور، کارشناسان و فعالان اقتصادی نسبت به بحرانی تر شدن وضع اشتغال زنان در کشور سخن گفته و هشدار داده اند و همین هشدارها در ایجاد و توسعه نگرانی بیکاران فعلی و افراد جویای کار آینده تاثیر داشته است.
در حال حاضر عدم حضور زنان در رده های مدیریت کلان و میان کلان اجرایی سیاسی کشور موجب شده است تا در رده های بعدی مدیریت های اجرایی نیز زنان نتوانند به کرسی های تصمیمگیری دست پیدا کرده و سهم خود را در تصمیم گیری های سیاسی اجرایی کشور از 2 درصد به بیشتر ارتقا دهند.
واگذاری مدیریت و خواستن مسئولیت یعنی به رسمیت شناختن حق زنان ایران از تولید به نسبت سهم مشارکت آنان، هموار کردن راه برای مشارکت زنان در تصمیم گیری های کلان اجرایی سیاسی اقتصادی کشور، قائل شده حق اولویت برای شایستهترین ها از بین متقاضیان زن و مرد در فرآیند انتصابات دولتی، قانونی کردن نسبت های عقلانی در توزیع امکانات بازسازی نیروی انسانی و استخدام و بالاخره، باور کردن و پرداختن به توسعه انسانی زنان ایران مد نظر است.
چارچوب نظری پژوهش
مبانی نظری موضوع پژوهش حاضر بررسی مشکلات اقتصادی- اجتماعی زنان در اسلامشهر است. در این رابطه باید باور داشته باشیم که نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند که همواره در پیشرفت تمدن بشری از ابتدا تاکنون نقش موثری ایفا نموده اند چه دیرینه سنگی که با مردان در جمعآوری دانه ها یا میوه ها و شکار مشارکت داشتند و یا در دوره میانه سنگی که کشاورزی را اختراع کردند و بدین سان غول عظیمی در زندگی بشر نخستین ایجاد کردند. و چه در عصر اتم و ارتباطات که اثر بخشی آنها را نمی توان نادیده گرفت. البته در پرتو نظامی که مردان تمام مکانیسم های نهادی و ایدئولوژی را در دست دارند و از همه ابزارها برای تثبیت سلطه خود استفاده میکنند، واضح است که نمی توان نقش مهم زنان را در توسعه و پیشرفت جوامع به طور واضح دید. چرا که در جامعه ای که از نظر جنسی و اجتماعی شدیداً قشر بندی شده است، علم هم بی طرفی خود را از دست داده، فقط تاریخ به اقدامات مردان در ادوار مختلف اشاره نموده و به دوره ای که زنان سهم اساسی در پیشرفت بشریت در کشف آتش، اهلی کردن حیوانات، سفالگری، نخ ریسی، رنگرزی، کشف گیاهان طبی و غیره داشته اند، به دیده اغماض نگریسته است و چنین القا شده که زنان به قلمرو طبیعت تعلق دارند، اما مردان به قلمرو فرهنگ تعلق دارند. و این مردان هستند که موجب پویایی فرهنگ شدهاند و تنها نقش برجسته زنان تولید مثل میباشد، لذا بدین دلیل است که مردان با تسلط بر همه نهادهای اجتماعی، اعم از مذهبی، سیاسی، اقتصادی، آموزشی و رسانه های گروهی می کوشند دنیا را به دلخواه خود تغییر دهند و بدون توجه به دیدگاه نظر قشم عظیم زنان را به راه انداختن جنگهای طولانی و کشتارهای عظیم و اتخاذ تصمیماتی که منجر به پیدایش قحطی و بیماری در کشورهای مختلف میشود، سرمایه های جهان را به مخاطره می اندازند، جا دارد که بپرسیم آیا زنان سهمی در این سرمایه ها ندارند و دنیا با تمام تعلقاتش به مردان ارزانی شده است، در نتیجه این مرد که بایستی در مورد زن، و شخصیت او نظر دهد، و حق انتخاب داشته باشد، این باور مردان که مسئولیت بیشتری را در خانواده و جامعه دارند آنچنان جدی تلقی شده است که انتظارات نابجا را در آنجا برانگیخته است طوری که آنها می اندیشند که در همه امور باید فقط آنها اظهار نظر کنند و اکثر مواقع چنان امتیازاتی برای خود قائل هستند که تحقق آن مغایر با تساوی حقوق دو انسان در زندگی است. آنها به خود حق می دهند که به جای اعضای خانواده فکر کنند و تصمیم بگیرند، برای آینده کودکان خود علیالخصوص دختران خود بدون رضایت آنها تصمیم میگیرند در حالی که زن یک انسان است و دارای شعور مساوی با مردان و حواسی برتر از آنان میباشد که متاسفانه هیچگاه در اثر موانع مختلف فرهنگی، تصمیمات قومی، مذهبی و سلیقه های متفاوت به جایگاه اصلی خود ارتقا نیافته است، چرا که به او تلقین میشود که فقط به آنچه می گویند عمل کند نه آنکه برای علل عمل خود فکر کند و ایده بدهد و اگر فراتر از چهارچوبی که برایش تعیین شد عمل کند، انگ عمل شرعی و عرفی به عملکرد او زده میشود. لذا لازم است که کنکاش صورت گیرد تا مشخص شود که ریشه این همه بی عدالتی در کجاست.
اهداف پژوهش
با وجود تحولات عظیمی که در جامعه ایران به وجود آمده مسلماً زنان که نیمی از منابع انسانی بشمار می روند تحت تاثیر این تحولات قرار گرفته و امروزه در صد زیادی از زنان به بازار اشتغال راه یافته اند. بنابراین می خواهیم بدانیم زنان که عامل پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی- اجتماعی هستند، آیا می توانند در محیط خانواده هم به همان نسبت موثر واقع شوند در واقع هدف اصلی ما شناخت آثار و نتایج اشتغال زن بر روی تحصیل فرزندان میباشد و اینکه استفاده مالی زن تا چه اندازه شرایط زندگی خانوادگی و منزلت اجتماعی وی را بهبود می بخشد و همچنین رابطه اخلاقی زن و شوهر که تا چه اندازه از کار زن تاثیر می پذیرد.
هدف کلی پژوهش
بررسی وضعیت اقتصادی، اجتماعی زنان ساکن در اسلامشهر و تاثیر آنان بر خانواده میباشد.
هدف های ویژه
1- بررسی مسائل و مدارج که سبب ترقی و تعالی زنان گردیده
2- بررسی مسائل فرهنگی، طبقاتی که سبب موفقیت در توسعه اقتصادی و اجتماعی آنان گردیده
3- بررسی دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی که موجب عدم پیشرفت زنان گردیده
4- بررسی میزان تحصیلات همسر «اختلاف سطح تحصیلات» که سبب عدم توسعه اقتصادی و اجتماعی زنان و موفقیت آنان گردیده
سوال پژوهش
- آیا بین میزان علاقه و پشتکار زنان با موفقیت آنها در توسعه اقتصادی و اجتماعی رابطه وجود دارد؟
- آیا بین طبقه اجتماعی همسر با پیشرفت و موفقیت زنان در توسعه اقتصادی و اجتماعی رابطه وجود دارد؟
- آیا بین باورهای دینی و اخلاقی زنان با پیشرفت آنان در توسعه اقتصادی و اجتماعی آنان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین سطح تحصیلات با کاردانی و مدارج عالی زنان با توسعه اقتصادی و اجتماعی آنان رابطه وجود دارد؟
- آیا بین تشویق به موقع زنان با موفقیت در توسعه اقتصادی و اجتماعی آنان رابطه وجود دارد؟
فرضیه های پژوهش
1- بین میزان علاقه و پشتکار زنان با موفقیت آنها در توسعه اقتصادی و اجتماعی رابطه وجود دارد.
2- بین طبقه اجتماعی همسر با پیشرفت و موفقیت زنان در توسعه اقتصادی و اجتماعی رابطه وجود دارد.
3- بین باورهای دینی و اخلاقی زنان با پیشرفت آنان در توسعه اقتصادی و اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
4- بین سطح تحصیلات با کاردانی و مدارج عالی زنان با توسعه اقتصادی و اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
5- بین تشویق به موقع زنان با موفقیت در توسعه اقتصادی و اجتماعی آنان رابطه وجود دارد.
تعاریف نظری متغیرها
1- سن: مفرد سنه و سال
2- تحصیلات: به معنی حاصل کردن، دانش آموختن، فراهم کردن
3- شغل: کسب و کار و پیشه
4- درآمد: دستمزد
5- وضعیت مسکن: حالت و چگونگی سکونت و زندگی
6- ازدواج: پیوند دو نفر (زن و مرد)
7- خانواده Family : خاندان- اهل خانه- اهل بیت- دودمان (آراسته خو: 1381، ص 535
8- جایگاه خانواده: مقام خانواده- مرتبه خانواده- سرای خانواده
9- سده اخیر: قرن اخیر- دوره صد ساله پسین- قرن بیستم میلادی (قرن آخری)
فصل دوم : پیشینه پژوهش
===== زن در ادبیات ایران
ادبیات هر سرزمینی آیینه فرهنگ و اعتقادات آن سرزمین و نقش مهمی در شکل گیری باورهای نسل های نوین و تعالی نسل کنونی دارد. ادبیات اگرچه برخاسته از فرهنگ و تبلور فرهنگ هر جامعه ای است اما در سیکل دیگری که به آینده موسوم است، ادبیات ماضی تاثیرات خود را بر جای خواهد نهاد. به عبارت دیگر آنچه حاصل تفکر و احساس سخنوران اندیشمند نسل های پیشین است در دگرگونی و ساختار شخصیتی نسل های بعدی ظهور خواهد کرد.
مقبولیت ادبیات در نزد عموم مردم تا بدان پایه است که گاه یک شعر دارای جاذبه ای است که گویی از مقوله «مسلمات» و «مشهودات» است و حتی در مواردی پایه گذار تفکری میگردد که امکان دارد تا پایان زندگی همچنان پابرجا و استوار باقی بماند. بیان معجزه آسای ادبیات که از آن با تعابیری چون «سحر حلال» یاد شده است میتواند به عنوان عامل مهمی در بازیابی هویت زنان و تبیین شان و جایگاه اجتماعی و تاریخی آنان مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
برخلاف تصور عده ای که دارای تفکرات زن ستیزانه هستند، ادبیات ایران برای زن احترام و ارزش والایی قایل است و در بسیاری از موارد بر هوش، درایت، کاردانی و قابلیت های بی شمار زن صحه نهاده است و ضمن برشمردن توانمندیها و فراست زنان در اموری حتی به زنان نمراتی بالاتر از مردان داده است، آن هم مردانی که خردمندان روزگار خویش بوده اند.
در ادبیات ایران به زن به عنوان موتور اجتماعی بشری نگاه شده که حرکت آفرین است و با استقامت و پایداری خود به جامعه وحدت و انسجام می بخشد. با این حال برخی از اشخاص مریض احوال و مغرض با بیرون کشیدن بیتی از یک دیوان که شاید سخن شخص نادانی باشد که در بیت بعد مورد نقد شاعر قرار گرفته و بدون توجه به حال و هوای کلی اثر و شان صدور آن، به استنتاج باطل از حق پرداخته اند. این استخراج های ناصواب چیزی جز تحریف نیست. همانند شخصی که به اتکای «لااله» مدعی شد که به شهادت قرآن کریم هیچ خدایی وجود ندارد!!
رجوع به آثار ادبی پیشینیان و معاصران و بازشناسی اندیشه پدید آورندگان آن امری الزامی است که غوطه ور شدن در این دریای بیکران حکمت، کشف مرواریدهای گرانبهایی را در پی خواهد داشت.
در این مجال در پی آن نیستیم که به تمامی مواردی که از زن با دیدی منفی یاد شده است پاسخگو باشیم و با نقل ادبیات مورد نظر دلایل آن را برشماریم. شاید بهترین مصداق برای روشن شدن تحریف غرضورزانه در ادبیات اشاره به ابیاتی باشد که بدون رعایت امانت از آن به سرقت رفته و حکیم دانای توس را متهم به زن ستیزی نموده اند. در سراسر «شاهنامه» زنان مورد تکریم و تحسین فردوسی قرار دارند، مگر در داستان «سودابه» که زنی با امیال شیطانی است. با این حال فردوسی توانمندی ها و زیرکی های او را نیز برشمرده است. البته در بعضی از کتب مانند «فارسنامه ابن بلخی» و «طبری» و نیز خود شاهنامه، او جادوگری است که در قالب زن ظاهر شده و نکوهش او به سبب خوی منزوی خواهی و آزمندی اوست. جالب آنکه در ادامه همین داستان فردوسی از «فرنگیس» همسر «سیاوش» که زنی پارساست به نیکی یاد کرده است و او را مورد تحسین و ستایش قرار داده است. اما برخی از روی جهالت و بی مطالعه بودن و گروهی نیز با انگیزه های سادیسمی با انتخاب بیتی از این داستان و نقل آن در هر محفل و مجلسی در صدد القای عدم توانایی زنان برآمده اند و دریغ و درد که در این راه غلط از اندیشمندان بزرگی چون فردوسی مایه گذاشته اند که روحش نیز از این برداشت های نابخردانه ناخرسند است.
اندیشه شناسی در ادبیات همچنان که میتواند عامل پیشگیری از سوء استفاده های فرهنگی باشد و مشت تحریف کنندگان مغرض یا ناآگاه را باز و آنان را رسوا کند، میتواند عامل مهمی نیز برای ارتقای بینش ها و نگرش ها باشد. مهم آن است که آن بخش از ادبیات ما که نگاه مثبت و روشنی نسبت به زن و توانمندی های او دارد کوشش شود تا ابیات مثبت در محافل و مجالس ورد زبان شود از کتاب های مدارس ابتدایی تا دانشگاه ها از این اشعار بهره گرفته شود تا اندکاندک فرهنگ جامعه دچار تغییر و تحول شود.
دفع موانع و مشکلات در طی چند دهه اخیر، خوشبختانه موجب شکوفایی استعدادهای تحسین برانگیزی در بین زنان شده است و آثار ادبی قابل ملاحظه ای از دل این قشر آفریده و منتشر شده است که بسیار قابل تامل است.
تشویق و حمایت از شاعره های امروز که تاثیرگذار بر فرهنگ امروز و فردا هستند حرکت ارزنده دیگری است که میبایست مورد توجه قرار گیرد. خصوصاً آنکه کوشش شود تا اشعار این گروه را بتوان هدفدار و اندیشمند بار آورد و آنچه را که به عنوان هدف در جست و جویش هستیم، بتوانیم بر بال هنر به پرواز درآوریم و بر مقبولیت و جلب توجه پیام مورد نظر بیفزاییم.
ترجمه آثار ملل دیگر و تماس هنرمندان ما با اندیشمندان ملل دیگر و میل انتقال پیام باعث شده است که فهم تازه ای از زن رواج یابد. این روایت تازه، حاصل تلاش گسترده ای است که در شکل جهانی پدیدار شده و طلیعه دار فرهنگ نوینی است که برای تمام افراد بشر فارغ از رنگ و جنس و نژاد، حقوق یکسانی قایل است، میتواند راهگشا و آینده ساز باشد.
زمینه های فعالیت اقتصادی بانوان فراهم نشده است
تحلیل کارکردی اشتغال زنان (از پشت عینک روشنفکری)
در سالهای اخیر مشارکت اجتماعی زنان و کار بیرون از منزل برای زنان، دو مفهومی بوده که در اکثر موارد به جای هم کاربرد داشته است. این رویکرد گاه از سوی روشنفکران جامعه به عنوان گفتمان غالب جوامع توسعه یافته و گاه از سوی مسئولان به عنوان یک شعار مهیج و نیز از سوی زنان فعال در عرصه های اجتماعی و سیاسی در قواره های اعاده حق به نمایندگی از جمعیت زنان کشور، تبلیغ و ترویج شده است. شاید مشکلات معیشتی در پاره ای موارد باعث تغییر نگرش عامه نسبت به کار بیرون از منزل زنان نیز بوده و این پدیده را شدت و حدت بخشیده است.
این در حالی است که بسیاری از صاحبنظران و تحلیلگران اجتماعی و آنهایی که بدون هیچ جانبداری خاص میخواهند موضوع را حلاجی کنند، پدیده موصوف را از دریچه دیگری می بینند و به شکل دیگری به تحلیل می نشینند. آنها اعتقاد دارند اگر قرار است جامعه ما به یکی از شاخصه های توسعه یافتگی یعنی کار برای زنان احترام بگذارد، باید ابتدا مقدمه آن را در شکل وسیع و عمیقی فراهم کند، وگرنه در غیر این صورت شاهد بحران هایی از جنس دیگر خواهیم بود. به عنوان مثال بسیاری از زنان حاضر نیستند عملاً مشکلات کار بیرون از منزل و به تبع آن مشکلات به وجود آمده در خانه را به جان بخرند، اما این تنگناها اقتصادی است که آنها را وادار به کار میکند. در این حالت میتوان زنان را به دلیل کار در منزل البته تربیت فرزندان که نفع آن برای کل جامعه است، تحت پوشش بیمه قرار داد و نیز ماهیانه در نظر گرفت. آیا به اعتقاد شما شیر دادن به کودکان و تربیت صحیح فرزندان و توجه به تغذیه آنها نمی تواند یکی از شاخصه های توسعه یافتگی باشد؟
تلاشهایی فراتر از برنامه
مدیر کل دفتر بانوان وزارت کشور در روزهای پایانی خرداد ماه، عنوان کرد: «نیازها و انتظارات جامعه زنان در تدوین برنامه چهارم توسعه برآورده نشده و توقع میرود حداقل در تدوین سندهای برنامه چهارم توجه لازم به نیازها، مطالبات و حقوق زنان اعمال شود.»
این اظهارنظر با اعلام بررسی پیشنویس «برنامه ملی کار شایسته» برای زنان عنوان شد.
در این اظهار نظر آمده است: «در اولین جلسه کمیته سه جانبه اشتغال در سال جاری، پیش نویس سند برنامه ملی کار شایسته مورد بحث و بررسی قرار گرفت و قرار شد اعضای کمیته، پیشنهادات خود را در خصوص اشتغال زنان ارائه دهند.» فخرالسادات محتشمی پور، نماینده دولت در شورای سه جانبه اشتغال زنان در ادامه می افزاید: «این سند دارای محورهای 16 گانه است که با توجه به زمان اجرای برنامه چهارم توسعه (پنج سال) لزوم وارد کردن بحث زنان از اولین سال اجرای برنامه چهارم احساس میشود، لذا این بحث در کمیته سه جانبه کار و اشتغال زنان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.» وی در ادامه عنوان میکند: «بر اساس ماده 101 قانون برنامه چهارم توسعه، دولت موظف است برنامه ملی توسعه کار شایسته را به عنوان گفتمان جدید عرصه کار بر اساس راهبرد سه جانبه گرایی که متضمن عزت نفس، برابری فرصت، آزادی امنیت نیروی کار است را تهیه و تا پایان سال اول اجرای برنامه به مجلس ارائه دهد. بر اساس این ماده قانونی، دولت مکلف شده است در قالب گسترش حمایت های اجتماعی، مسائل تامین اجتماعی، بیمه بیکاری، ایجاد توسعه و تقویت ساز و کارهای جبرانی، توانبخشی معلولان و برابری فرصت ها برای زنان و مردان و توانمندسازی زنان از طریق دستیابی به فرصت های شغلی مناسب را تامین کند.»
در سیاست های اشتغال زنان در جمهوری اسلامی مصوب دویست و هشتاد و هشتمین جلسه مورخ 20/5/71 شورای عالی انقلاب فرهنگی، 13 ماده برای اشتغال زنان در نظر گرفته شده که ماده اول آن بر کار در منزل تاکید دارد: «ضمن تاکید مجدد بر نقش زن در خانواده به عنوان شغل اصلی و ضرورت اشتغال مفید و موثر این نهاد مقدس، سیاست های اشتغال زنان در جمهوری اسلامی ایران بدین شرح است:
ماده 1- با توجه به قداست مادری و تربیت نسل آینده و مدیریت خانه و با عنایت به اهمیت نقش زنان در فرآیند رشد اجتماعی و فرهنگی و توسعه اقتصادی، باید ارزش معنوی و مادی نقش زنان در خانواده و کار آنان در خانه در نظر گرفته شود.
همچنین در سومین ماده این مصوبه آمده است: همکاری و تعاون اعضای خانواده با یکدیگر برای اداره مطلوب امور خانه و به منظور ایفای هرچه بهتر مسئولیت های اجتماعی ضروری است.
با مطالعه مصوبه این نهاد و مواد آن در سال 71 در می یابیم بخوبی نحوه کار و مسئولیت های اجتماعی زنان در جمهوری اسلامی ایران تبیین شده و به طور اجمال به چنین تحلیلی میتوان رسید:
1- پیش از هر چیز تاکید بر کار زنان به عنوان همسر و مادر در خانه و خانواده است که در قبال این شکل از کار، علاوه بر حقوق معنوی باید حقوق مادی نیز در نظر گرفته شود و نهادهای اجتماعی از جمله بخش های بیمه و آموزش بخوبی در این زمینه مسئولیت خود را به انجام برسانند.
2- اگر قرار است زنان بیرون از منزل کار کنند، باید نوعی همکاری درون خانه و بیرون از خانه برای انجام هرچه بهتر این مسئولیت به وجود آید.
3- فرصت ها برای بدست آوردن شغل باید برابر باشد، در عین حال که بر آموزش و نیز تخصص های خاص و ویژه زنان تاکید شده است.
4- در نهایت اینکه در کشور ما قوانین و مصوبات بسیار خوبی وجود دارد، به شرط آنکه در اجرا به بوته فراموشی سپرده نشود، چرا که همین مصوبات پس از 13 سال دوباره به شکل دیگری از سوی دفتر بانوان وزارت کشور تصویب شده و این بار نیز ترس از فراموشی آنها میتواند ترسی جدی باشد.
آمارها چه می گویند
بر اساس گزارش های توسعه انسانی سازمان ملل در کشورهای در حال توسعه، زنان فرصت های شغلی کمتری دارند و اغلب در بخش غیر رسمی بدون هیچ دستمزدی و در بخش رسمی با دستمزد کمتری در مقایسه با مردان به کار مشغول هستند و امکان چند اشتغالی آنان نیز به دلیل محدودیت در دسترسی به نهادهای مورد نیاز محدودتر است. کشور ما نیز از این قاعده غالب مستثنی نیست و با وجود گرایش های بیشتر زنان نسبت به مردان برای کار و راهکارهای قانونی به عنوان یک بستر مطلوب، هنوز سهم اشتغال بانوان طی 40 سال گذشته، 10 درصد تخمین زده میشود.
آمارهای اعلام شده حاکی از آن است که درصد شاغلان زن نسبت به کل شاغلان 4/9 درصد، درصد شاغلان زن در بخش عمومی نسبت به کل زنان شاغل 5/39 درصد، درصد شاغلان زن در گروه مدیران عالی رتبه به کل زنان شاغل بخش عمومی 9/4 و درصد شاغلان زن در بخش خصوصی نسبت به کل زنان شاغل 55 درصد است
آمار فوق نشان میدهد بخش خصوصی نسبت به جذب زنان برای کار البته با دستمزد پایین، اقبال بیشتری نشان میدهد، این نکته یعنی اقبال بخش خصوصی و پایین بودن دستمزدها، خود را در پایین آمدن توجه زنان نسبت به کار خارج از منزل طی سالهای اخیر به خوبی نشان میدهد. چنانچه آمارها نشان میدهد طی سالهای 75 تا 83 میزان اشتغال زنان 1/3 درصد کاهش یافته، در حالی که عملاً زمینه های اشتغال بیش از گذشته فراهم بوده است.
این موضوع بخوبی نشان میدهد اگر با پدیده کار خارج از منزل برای زنان صرفاً به عنوان یک پدیده شعارگونه، فانتزی و سمبولیک برخورد کنیم، از محاسبات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دور خواهیم افتاد و عملاً نتیجه نامطلوب آن، سالها بعد خود را نشان خواهد داد.
جالب آنکه آمار نزولی کار برای «زنان کارفرما» نیز صادق است، چنانکه زنان کارفرما در سال 76، رتبه 7 درصدی، در سال 82، 2/1 درصدی و سال 83، رتبه 3/1 درصدی را به خود اختصاص داده اند. شاید لااقل در این زمینه خاص شما با ما موافق نباشید و کاهش تمایل کار خارج از منزل را برای زنان کارفرما با عینک دیگری ببینید؛ اینکه کلیت کار با اوضاع مطلوبی رو به رو نیست، امنیتی که برای مردان وجود دارد برای زنان کمرنگتر است و... اما به اعتقاد ما تمامی این آمار منفی یک چیز را نشان میدهد و آن اینکه موضع ما در قبال کار برای زنان بیش از آنکه موضع عقلانی باشد، موضعی احساسی است. در این شرایط زنان را به فعالیت اقتصادی فرا می خوانیم، در حالی که زمینه های لازم را به وجود نیاوردهایم و نتیجه آن یا از کارگریزی زنان است یا ظلم مادی توسط بخش خصوصی یا تورم بیکاری در بخش کار برای مردان یا...
9 درصد حاشیه ها سواد ندارند
9 درصد زنان جوان ایرانی یعنی زنان بین 15 تا 24 سال بیسواد هستند. این در حالی است که هنوز طرح باسوادی 22 درصد از زنان بیسواد پا به سن گذاشته هنوز به پایان نرسیده است. آغاز موج جدید بیسوادی کامل زنان جوان در کنار 6/52 درصدی زنان با تحصیلات عالیه چالشی است که جامعه ما با آن رو به رو است، به خصوص وقتی مشخص میشود که اغلب این زنان جوان کاملاً بیسواد را زنان حاشیه شهرها تشکیل می دهند.
هنوز هم بیسوادی زنان یکی از معضلات فرهنگی کشور به حساب میآید. بر اساس آخرین آمار ارایه شده از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، 31 درصد زنان ایرانی بیسوادند، هرچند شاخص سواد طی چند سال گذشته رشد قابل توجهی داشته و اتفاقاً زنان در این خصوص موفق تر از مردان بوده اند، اما بر اساس آمار ارایه شده توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی، شاخص سواد در بین سالهای 1375 تا 1380 از حدود 5/79 درصد به 1/85 درصد رسیده، یعنی 6/5 درصد به جمعیت باسواد کشور افزوده شده است. در این میان نرخ باسوادی زنان از 1/67 درصد به 5/80 درصد رسیده و در مورد مردان این شاخص از 6/80 درصد به 7/88 درصد رسیده است. با آنکه نرخ باسوادی جمعیت زنان ایران حدود 5 درصد بیشتر از جمیعت مردان بوده، با این همه هنوز هم میزان بیسوادی در میان زنان نگران کننده است.
اینکه زنان ایرانی در سالهای اخیر بیشتر نسبت به وضعیت فرهنگی خود توجه نشان داده اند شاید نشانه خوبی باشد، اما هنوز نتوانسته اند به لحاظ سوادآموزی نسبت به مردان به وضعیت متوازنی دست یابند. از سویی در حالی که زنان بزرگسال برای سوادآموزی و در نتیجه کاهش رقم بیسوادی در تلاشند، درصد قابل توجهی از زنان جوان حتی از قافله تحصیلات ابتدایی عقب می مانند. این نشان میدهد هنوز در بسیاری از نقاط محروم و حاشیه ای ایران درس خواندن دختران جدی گرفته نمیشود، در نتیجه نسبت زنان باسواد به مردان باسواد در ایران 88 به 95 است. هرچند فرهنگسازی برای باسوادی زنان پس از انقلاب تا حدودی نتیجه بخش بوده، اما در مناطق محروم و حاشیه ای به اندازه کفایت تاثیر نگذاشته. البته این ارقام و نرخ ها تنها مربوط به سواد یعنی حد خواندن و نوشتن است. شاید بررسی وضعیت تحصیلی زنان ایران موقعیت ناخوشایندتری را به معرض نمایش بگذارد.
در ردیف کشورهای در حال توسعه
نگاهی به وضعیت سواد در کشورهای دیگر، جایگاه ایران را از این حیث روشن میکند. چه با وجود تلاش های سوادآموزی هنوز ایران به لحاظ درصد جمعیت باسواد کشور با کشورهای توسعه نیافته همگروه است. در حالی که نرخ بیسوادی در کشورهایی نظیر نیجر، بورکینافاسو و گامبیا به ترتیب 77، 67 و 57 درصد بوده، این نسبت در اغلب کشورهای اروپایی به صفر رسیده و در ایران معادل 17 درصد است. گزارش بانک جهانی نشان میدهد نرخ بیسواد زنان در کشور نیجر در سال 2000، 92 درصد بوده است. در ایران 9 درصد زنان جوان (زنان بین 24-15 سال) و 31 درصد کل جمعیت بیسواد بوده اند.
مقایسه سطح باسوادی زنان جوان با مردان جوان نیز ایران را در کنار کشورهای در حال توسعه قرار میدهد. نسبت زنان باسواد به مردان باسواد در کشورهای در حال توسعه 89 به 91 است و این رقم در ایران 88 به 95 است.
نخبه گرایی زنانه
مقایسه آماری تعداد پذیرفته شدگان زن و مرد در سالهای اخیر بیانگر نکات جالبی است. تعداد کل پذیرفته شدگان مراکز دانشگاهی از دولتی گرفته تا غیر دولتی از 306 هزار و 801 نفر در سال تحصیلی 76-75 به 403 هزار و 15 نفر در سال تحصیلی 82-81 افزایش یافته است؛ یعنی حدود 373 درصد رشد. با این همه ورود زنان به دانشگاه ها بسیار چشمگیرتر است، در حالی که در سال تحصیلی 76-75، 51 درصد ورودی های دانشگاه را مردان و 49 درصد را زنان تشکیل می داده اند. این شاخص در سال 82-81 برای مردان به 4/47 درصد و برای زنان به 6/52 درصد رسیده است. این یعنی در حالی که هنوز نرخ بیسوادی زنان ایرانی نگران کننده است، اما در زمینه تحصیلات عالیه، زنان پیشتازتر از مردان بوده اند. چه دانشجویان دختر در سال تحصیلی 76- 75، 7/42 درصد کل دانشجویان مراکز دولتی را تشکیل می داده اند، در حالی که این نسبت در سال تحصیلی 82-81 به 53 درصد رسیده است. در مقابل از تعداد دانشجویان دختر دانشگاه آزاد در خلال سالهای 76- 75 تا 82- 81 به تدریج کاسته شده است. به عبارتی علاوه بر اینکه در این دوره 5 ساله به تعداد دختران دانشجو اضافه شده، دختران در ورد به مراکز آموزش عالی دولتی موفق تر از پسران بوده اند. شاید این استقبال زنانه از تحصیلات عالیه به خصوص از نوع دولتی، به نگرش جدید جامعه به تحصیل و شغل و درآمد ارتباط داشته باشد. چه در سالهای اخیر تحصیلات به دلیل مشکلات اشتغال تحصیلکردگان قرب خود را در میان عامه از دست داده و طبیعی است که این افت منزلت بیش از زنان، مردان را که به شکل عرفی، تامین مخارج خانواده را به عهده دارند، تحت تاثیر قرار میدهد. با این همه شاید بتوان گفت دختران هنوز هم به تحصیلات عالیه اهمیت می دهند.
اعتبارات ناچیز
با آنکه جوانان در سالهای اخیر اقبال بیشتری به سوادآموزی و ادامه تحصیلات در مراکز دانشگاهی نشان داده اند، اما اعتباراتی که به این بخش تخصیص یافته، هنوز هم تکافوی نیاز این بخش را نمی دهد. هرچند رقم اعتبارات مثلاً در بخش آموزش و پرورش از 12637 میلیارد ریال در سال 76 به حدود 24911 میلیارد ریال در سال 80 افزایش یافته (حدود 97 درصد افزایش)، با این همه این افزایش در قیاس با افزایش نرخ تورم و کاهش قدرت خرید، حتی رقمی کاهشی به حساب میآید. در واقع با آنکه سرانه هر دانشآموز در سال 76، 70 هزار تومان بوده و در سال 90 به