رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیرات اخلاق بر زندگی دنیوی

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیرات اخلاق بر زندگی دنیوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیرات اخلاق بر زندگی دنیوی


دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیرات اخلاق بر زندگی دنیوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 17

 

تاثیرات اخلاق بر زندگی دنیوی

بعضى از ناآگاهان، مسائل اخلاقى را، به عنوان یک امر خصوصى در زندگى شخصى مى‏نگرند، و یا آنها را مسائل مقدس روحانى و معنوى مى‏دانند که تنها در زندگى سراى دیگر اثر دارد، در حالى که این یک اشتباه بزرگ است; اکثر مسائل اخلاقى بلکه همه آنها، آثارى در زندگى اجتماعى بشر دارد، اعم از مادى و معنوى، و جامعه انسانیت منهاى اخلاق به باغ وحشى تبدیل خواهد شد که تنها قفسها مى‏تواند جلو فعالیتهاى تخریبى این حیوانات انسان‏نما را بگیرد، نیروها به هدر خواهد رفت، استعدادها سرکوب خواهد شد، امنیت و آزادى بازیچه دست هوسبازان مى‏گردد و زندگى انسانى مفهوم واقعى خود را از دست مى‏دهد. اگر درست در تاریخ گذشته بیندیشیم، اقوام زیادى را پیدا مى‏کنیم که هر کدام بر اثر پاره‏اى از انحرافات اخلاقى، شکست‏خورده یا بکلى نابود شدند. چه بسیار زمامدارانى که بر اثر نقاط ضعف اخلاقى، قوم و ملت‏خود را در کام مصائب دردناکى فرو بردند، و چه بسیار فرماندهان فاسدى که جان سربازان خود را به خطر افکنده و بر اثر خودکامگى آنها را به خاک و خون کشیدند. درست است که زندگى فردى نیز بدون اخلاق، لطافت و شکوفایى و زیبایى ندارد; درست است که خانواده‏ها بدون اخلاق سامان نمى‏پذیرند; ولى از آنها مهمتر، زندگى اجتماعى بشر است که با حذف مسائل اخلاقى به سرنوشت دردناکى گرفتار مى‏شود که بدتر از آن تصور نمى‏شود. ممکن است گفته شود، سعادت و خوشبختى و تکامل جوامع بشرى را مى‏توان در پرتو عمل به قوانین و احکام صحیح به دست آورد، بى آن که مبانى اخلاقى در افراد وجود داشته باشد. در پاسخ مى‏گوییم عمل به مقررات و قوانین نیز بدون پشتوانه اخلاق ممکن نیست; تا از درون انسانها انگیزه‏هایى براى اجراى مقررات و قوانین وجود نداشته باشد، تلاشهاى برونى به جایى نمى‏رسد. زور و فشار، بدترین ضمانت اجرایى قوانین و مقررات است که جز در موارد ضرورى نباید از آن استفاده کرد و در مقابل آن، ایمان و اخلاق، بهترین ضامن اجرایى قوانین و مقررات محسوب مى‏شود. با این اشاره به قرآن مجید باز مى‏گردیم و نمونه‏هایى از آیات قرآن را که ناظر به این مساله مهم است مورد توجه قرار مى‏دهیم:

1- ولو ان اهل القرى آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون (سوره اعراف، آیه‏96).

2- ولاتستوى الحسنة ولاالسیئة ادفع بالتى هى احسن فاذا الذى بینک وبینه عداوة کان-ه ولى حمیم - ومایل-ق-ها الا الذین صبروا ومایل-ق-ها الا ذوح-ظ عظیم (سوره فصلت، آیه‏34 و 35)

3- فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فى‏الامر فاذا عزمت فتوکل على الله ان الله یحب المتوک-لین (سوره آل عمران، آیه‏159)

4- وما ارس-لنا فى قریة من نذیر الا قال مترفوها ان-ا بما ارسلتم به کافرون (سوره‏سبا، آیه‏34)

5- وابتغ فیما اتک الله الدار الآخرة ولاتنس نصیبک من الدنیا واحسن کما احسن الله الیک ولاتبغ الفساد فى الارض ان الله لایحب المفسدین - قال انما اوتیته على علم عندى اولم یعلم ان الله قد اهلک من قبله من القرون من هو اشد منه قوة واکثر جمعا ولایسئل عن ذنوبهم المجرمون (سوره قصص، آیه‏77 و 78)

6- فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا - یرسل السماء علیکم مدرارا - ویمددکم باموال وبنین ویجعل لکم جنات ویجعل لکم انهارا (سوره نوح، آیه‏10 تا 12)

7- ولو انهم اقاموا التوریة والانجیل وما انزل الیهم من ربهم لاکلوا من فوقهم ومن تحت ارجلهم منهم امة مقتصدة وکثیر منهم ساء مایعملون (سوره مائده، آیه‏66)

8- من عمل صالحا من ذکر او انثى وهو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة ولنجزینهم اجرهم باحسن ماکانوا یعملون (سوره نحل، آیه‏97)

9- ومن اعرض عن ذکرى فان له معیشة ضنکا ونحشره یوم القیمة اعمى (سوره‏طه،آیه‏124)

10- ولاتنازعوا فتفشلوا وتذهب ریحکم (سوره انفال، آیه‏46)

 

ترجمه:

1- و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مى‏آوردند و تقوا پیشه مى‏کردند برکات آسمان و زمین را بر آنها مى‏گشودیم، ولى (آنها حق را) تکذیب کردند، ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.

2- هرگز نیکى و بدى یکسان نیست، بدى را با نیکى دفع کن ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است، گوئى دوستى گرم و صمیمى است!

3- به (برکت) رحمت الهى، در برابر آنان [ مردم] نرم (و مهربان) شدى! و اگر تندخو و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده مى‏شدند، پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در کارها با آنان مشورت کن! اما هنگامى که تصمیم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توکل کن زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد!

4- و ما در هیچ شهر و دیارى پیامبرى بیم دهنده نفرستادیم مگر این که مترفین آنها (که مست ناز و نعمت‏بودند) گفتند: «ما به آنچه فرستاده شده‏اید کافریم!»

5- و در آنچه خدا به تو داده. سراى آخرت را بطلب، و بهره‏ات را از دنیا فراموش مکن! و همان‏گونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن! و هرگز در زمین در جستجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد! - (قارون) گفت: «این ثروت را به وسیله دانشى که نزد من ست‏به دست آورده‏ام!» آیا او نمى‏دانست که خداوند اقوامى را پیش از او هلاک کرده که نیرومندتر و ثروتمندتر از او بودند؟! (و هنگامى که عذاب الهى فرا رسد) مجرمان از گناهانشان سؤال نمى‏شوند!

6- به آنها گفتیم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است! - تا بارانهاى پر برکت آسمان را پى در پى بر شما فرستد! - و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار دهد!

7- و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از سوى پروردگارشان بر آنها نازل شده [ قرآن] برپادارند، از آسمان و زمین روزى خواهند خورد، جمعى از آنها معتدل و میانه‏رو هستند، ولى بیشترشان اعمال بدى انجام مى‏دهند.

8- هر کس کار شایسته‏اى انجام دهد. خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مى‏داریم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى‏دادند، خواهیم داد.

9- و هر کس از یاد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا محشور مى‏کنیم!

10- ... و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود!

 

تفسیر و جمع ‏بندى

در نخستین آیه، سخن از رابطه برکات زمین و آسمان; باتقوا است، با صراحت مى‏فرماید: ایمان و تقوا سبب مى‏شود که برکات آسمان و زمین به سوى انسانها سرازیر گردد; و بعکس، تکذیب آیات الهى (و بى تقوایى) سبب نزول عذاب‏مى‏گردد. (ولو ان اهل القرى آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض ولکن کذبوا فاخذناهم بما کانوا یکسبون) برکات آسمان و زمین، معنى وسیعى دارد که نزول بارانها، رویش گیاهان، فزونى نعمتها، و افزایش نیروهاى انسانى را شامل مى‏شود.

«برکت‏» در اصل به معنى ثبات و استقرار چیزى است، و این واژه بر هر نعمت و موهبتى که پایدار بماند اطلاق مى‏گردد; بنابراین موجودات بى‏برکت آنها هستند که ثبات و قرارى ندارند و زود فانى و نابود مى‏شوند. بسیارند از امتهایى که داراى امکانات مادى فراوان هستند و منابع زیرزمینى و روزمینى و انواع صنایع را دارند، ولى به خاطر تباهى اخلاق و فساد اعمال که نتیجه مستقیم فساد اخلاق است، این مواهب براى آنها ناپایدار و فاقد برکت است و غالبا در مسیر نابودى‏شان به کار گرفته مى‏شود. به همین دلیل، آیات قرآن، از کسانى سخن مى‏گوید که نعمتهاى آنها وبال و مایه بدبختى‏شان شد.

مثلا، در آیه‏85 سوره توبه مى‏خوانیم: «ولاتعجبک اموالهم واولادهم انما یرید الله ان‏یعذبهم بها فى‏الدنیا وتزهق انفسهم وهم کافرون;مبادا اموال و اولادشان مایه اعجاب‏تو گردد، خدا مى‏خواهد به وسیله آن، آنها را عذاب کند و جانشان بر آید در حالى که کافر باشند.»

آرى! این نعمتها هنگامى که با فساد اخلاق توام شود، هم مایه عذاب دنیا است، هم موجب خسران و زیان آخرت! به تعبیر دیگر، هرگاه مواهب الهى با ایمان و اخلاق و اصول انسانى همراه باشد مایه عمران و آبادى و رفاه و آسایش و سعادت و نیکبختى است این همان چیزى است که در آیه‏مورد حث‏به آن اشاره شده است. بعکس، هرگاه با سوءاخلاق و بخل و ظلم و خودکامگى و هوسبازى همراه باشد، مایه تباهى و فساد است! در دومین آیه، طریقه بسیار مؤثر و مهمى را براى پایان دادن به کینه‏توزیها و عداوتها، ارائه مى‏دهد و نقش اخلاق را در برچیدن نفرتها و کینه‏ها روشن مى‏سازد، مى‏فرماید: «با نیکى، بدى را دفع کن، تا دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمى شوند.» (ادفع بالتى هى احسن فاذا الذى بینک وبینه عداوة کانه ولى حمیم) سپس مى‏افزاید: این کار کار همه کس نیست، و این بزرگوارى وسعه صدر، از هر کس بر نمى‏آید، «تنها کسانى به این مرحله مى‏رسند که داراى صبر و استقامتند، و تنها کسانى به این فضیلت اخلاقى نائل مى‏شوند، که بهره عظیمى از ایمان و تقوا دارند!» (ومایلقها الا الذین صبروا ومایلقها الا ذوحظ عظیم) همیشه یکى از مشکلات بزرگ جوامع بشرى، انباشته شدن کینه‏ها و نفرتها بوده که وقتى به اوج خود برسد، آتش جنگها از آن زبانه مى‏کشد و همه چیز را در کام خود فرو مى‏برد و خاکستر مى‏کند. حال اگر با روش بالا (دفع بدى با نیکى) با آن برخورد شود، کینه‏ها، همچون برف در تابستان، بزودى ذوب مى‏شود و از میان مى‏رود، و جوامع بشرى را از خطر بسیارى از جنگها مصون مى‏دارد، از جنایات مى‏کاهد و راه را براى همکارى عمومى هموار مى‏سازد. ولى همان‏گونه که قرآن مى‏گوید، این کار کار همه کس نیست و بهره عظیمى از ایمان و تقوا و تربیت اخلاقى لازم دارد. بدیهى است اگر خشونت‏با خشونت پاسخ گفته شود، و سیئه با سیئه دفع گردد، خشونتها به صورت تصاعدى بالا مى‏گیرد، و روز به روز دامنه آن گسترده‏تر مى‏شود و مایه بدبختیهاى عظیمى در سطح جامعه بشرى مى‏گردد! بدیهى است این امر (دفع بدى با نیکى) شرایط و حدود و استثناهایى دارد که در جاى خود مشروحا خواهد آمد.

در سومین آیه، از تاثیر حسن اخلاق در جلب و جذب مردم سخن مى‏گوید و نشان مى‏دهد یک مدیر متخلق به اخلاق الهى تا چه حد در کار خود موفق است، و چگونه دلهاى رمیده را در اطراف خود جمع و متحد مى‏سازد، اتحادى که مایه پیشرفت و تکامل جامعه‏ها است، مى‏فرماید:

«از پرتو رحمت الهى در برابر آنها نرم و مهربان شدى! و اگر تندخو و سنگدل بودى از اطراف تو پراکنده مى‏شدند، آنها را عفو کن و براى آنها آمرزش الهى بخواه، و در کارها با آنها مشورت کن، اما هنگامى که تصمیم گرفتى، قاطع باش و بر خدا توکل کن چرا که خدا متوکلان را دوست دارد! (فبما رحمة من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فى الامر فاذا عزمت فتوکل على الله ان الله یحب المتوک-لین)

این آیه تاثیر عمیق حسن اخلاق را در پیشرفت امر مدیریت و جلب و جذب دلها و وحدت صفوف و پیروزى و موفقیت جامعه نشان مى‏دهد; بنابراین، تاثیر حسن اخلاق تنها در بعد الهى و معنوى آن خلاصه نمى‏شود، بلکه اثر وسیعى در زندگى مادى انسانها نیز دارد. دستورات سه گانه‏اى که در ذیل آیه آمده یعنى مساله «عفو و گذشت از خطاها» و «طلب آمرزش از پیشگاه خدا» و «مشورت در کارها» نیز در همین راستا است، چرا که این خلق و خوى که از مهربانى و تواضع سرچشمه مى‏گیرد سبب عفو و گذشت و استغفار جبران خطاهاى پیشین و احترام به شخصیت و ارزش وجودى انسانها مى‏شود.

چهارمین آیه، آثار منفى بعضى از اخلاق سوء را نشان مى‏دهد که همیشه و همه جا در برابر پیامبران راستین، گروهى مترفین قیام کردند، همانها که مست ناز و نعمت‏بودند، و روح تکبر و خودخواهى تمام وجودشان را پر کرده بود، مى‏فرماید: «ما در هیچ شهر و دیارى پیامبران انذار کننده نفرستادیم، مگر این‏که مترفین گفتند ما به آنچه شما فرستاده شده‏اید کافریم!» (وما ارسلنا فى قریة من نذیر الا قال مترفوها انا بما ارسلتم به کافرون) سپس مى‏افزاید: آنها به قدرى مغرور بودند که «گفتند اموال و اولاد ما (از شما) بیشتر است و ما هرگز مجازات نخواهیم شد» (وقالوا نحن اکثر اموالا واولادا وما نحن بمعذبین) این خلق و خوى زشت‏سبب مى‏شود که در برابر هرگونه اصلاح اجتماعى بایستند; مردان حق را بکشند، و صداى حق طلبان را خاموش کنند و بذر فساد و ظلم و طغیان در جامعه‏ها بپاشند، و از اینجا نمونه دیگرى از تاثیر اخلاق سوء، در وضع جوامع بشرى روشن مى‏شود.عجب این که روحیه استکبار ناشى از ناز و نعمت، سبب مى‏شد که از نظر تفکر نیز گرفتار خطاهاى زشت و روشنى بشوند، و کثرت و وفور نعمت را دلیل بر قرب خود در درگاه الهى بپندارند که اگر ما مقرب درگاه او نبودیم، این همه نعمت‏به ما نمى‏داد! و به این ترتیب تمام ارزشهاى معنوى و اخلاقى را انکار مى‏کردند که قرآن در آیه‏بعد از آن، این منطق سست و واهى را درهم مى‏ریزد، و معیار قرب درگاه الهى را ایمان و عمل صالح مى‏داند. نه تنها مشرکان ثروتمند قریش که همه ناز پروردگان و ثروت اندوزان مستکبر، همین موقف را در برابر پیامبران و مصلحان جوامع بشرى داشتند. در پنجمین آیه، به چهره دیگرى از این مساله رو به رو مى‏شویم که داستان «قارون‏» ثروتمند مغرور و خودخواه بنى‏اسرائیل را بیان مى‏کند.

هنگامى که آگاهان بنى‏اسرائیل به او نصیحت کردند که «مال و ثروت عظیم خویش را ابزارى براى سعادت خود و جامعه‏اى که در آن زندگى مى‏کنى قرار ده و آن گونه که خدا به تو احسان کرده است‏به خلق خدا نیکى کن، و راه ظلم و فساد را نپوى که خدا مفسدان را دوست ندارد!» (وابتغ فیما اتک الله الدار الآخرة ولا تنس نصیبک من الدنیا واحسن کما احسن الله الیک ولاتبغ الفساد فى الارض ان الله لایحب المفسدین)

او با غرور و تکبر مخصوص به خود گفت: «این ثروت عظیم را به وسیله علم و دانش (و لیاقت و کار دانى‏ام) به دست آورده‏ام!» (قال انما اوتیته على علم عندى)

یعنى، نگویید خدا به من داده است، بگویید علم و لیاقت و درایتم، به من داده است; و سرانجام همین کبر و غرور او را به وادى هولناک انکار آیات الهى و ادامه فساد و ظلم و همکارى با دشمنان حق و عدالت کشانید، و در یک حادثه عجیب، او و تمام اموالش در کام زمین فرو رفت. و باز در اینجا مشاهده مى‏کنیم که چگونه رذائل اخلاقى مى‏تواند چهره اشخاص حتى جامعه‏ها را دگرگون سازد و از رسیدن به خیر و سعادت و نیکبختى باز دارد. جالب این که در آیات قبل از آن مى‏خوانیم که آگاهان بنى‏اسرائیل گفتند: «این همه شادى نکن که خدا شادى کنندگان را دوست نمى‏دارد!» (اذ قال له قومه لاتفرح ان الله لایحب الفرحی-ن) بدیهى است‏شاد بودن و شاد زیستن در منطق اسلام و در هیچ منطقى کار بدى نیست، منظور در اینجا، شادى ناشى از غرور و غفلت و بى‏خبرى از خدا و شادى آمیخته با ظلم و فساد و گناه است، همان شادى که به دنبال آن عربده‏هاى مستانه و سرکشى و فساد است و همه اینها بازتاب صفات زشتى است که در درون دل لانه گزیده است. در ششمین آیه، شکایت‏حضرت نوح علیه السلام را در پیشگاه خدا مى‏خوانیم که در لابه‏لاى آن اشارات پر معنایى به تاثیر اعمال آدمى - و خلق و خوهایى که پشتوانه این اعمال است - در زندگى فردى و اجتماعى انسان شده است، مى‏فرماید: «بارالها! من به آنها گفتم: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید (و از مرکب غرور و نخوت فرود آیید و از گناهان خویش و کفر و عناد و لجاج توبه کنید!) که او بسیار آمرزنده است - تا بارانهاى پربرکت آسمان را پى‏درپى بر شما بفرستد و شما را با اموال و فرزندان فراوان یارى دهد و باغهاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان بگذارد.» (فقلت استغفروا ربکم انه کان غفارا - یرسل السماء علیکم مدرارا - ویمددکم باموال وبنی-ن - ویجعل لکم جنات ویجعل لکم انهارا)

و در ادامه این آیات، سرپیچى آنها را از فرمانهاى الهى و صفات زشت آنان را بر مى‏شمرد، که سرچشمه اصلى گناهان آنها بود. ممکن است آنچه در بالا آمده به عنوان یک رابطه معنوى و الهى در میان ترک گناه و استغفار، با فزونى نعمتها تفسیر شود، ولى هیچ مانعى ندارد که این پیوند و ارتباط هم جنبه معنوى داشته باشد هم جنبه ظاهرى، لذا در جاى دیگر از قرآن مجید مى‏خوانیم:

«ظهر الفساد فى البر والبحر بما کسبت ایدى الناس; فساد در خشکى و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام داده‏اند آشکار شده است.» (سوره روم، آیه‏41)

همین معنى‏در سوره‏هود به‏شکل‏دیگرى آمده‏است که‏از زبان پیامبراسلام صلى الله علیه و آله خطاب به مشرکان مکه مى‏فرماید: «دعوت من این است که از پروردگار خویش آمرزش بطلبید و استغفار کنید، و به سوى او باز گردید، تا مواهب نیکو در مدت معینى در اختیار شما بگذارد! (وان‏استغفروا ربکم ثم توبوا الیه یمتعکم متاعا حسنا الى اجل مسمى) (سوره‏هود، آیه‏3)

بى‏شک بخشش «متاع حسن‏» تا سرآمد معینى، اشاره به مواهب مادى زندگى دنیا است که در گرو استغفار و توبه از گناه و بازگشت‏به سوى خدا و تخلق به اخلاق‏قرار داده شده است. شک نیست که صفات زشت‏سرچشمه انواع گناهان است و گناهان سبب گسترش فساد در جامعه و از هم گسیختگى رشته وحدت و اتحاد و دوستى و برادرى و اعتماد در میان آنها است و همین امر سبب عقب‏ماندگى در مسائل عمران و آبادى و توسعه اقتصادى و سلامت نفوس و رفاه مادى و تکامل معنوى مى‏شود.

در هفتمین آیه، اشاره به وضع اهل کتاب و طغیان و سرکشى آنها کرده، مى‏فرماید: «اگر اهل کتاب تورات و انجیل و آنچه بر آنها از طرف پروردگارشان نازل شده است را بر پادارند (و تقوا پیشه کنند و عمل صالح به جا آورند) از آسمان و زمین روزى خواهند خورد، (ولى) گروه اندکى از آنها میانه رو هستند (و از افراط و تفریط بر کنارند) اما اکثریت آنها اعمال بدى دارند! (ولو انهم اقاموا التوریة والانجی-ل وما انزل الیهم من ربهم لاکلوا من فوقهم ومن تحت ارجلهم منهم امة مقتصدة وکثیر منهم ساء مایعملون)

باز در اینجا رابطه و پیوند نزدیک را در میان اعمال صالح و تقوا از یکسو، و نزول برکات زمین و آسمان را از سوى دیگر، مشاهده مى‏کنیم; این رابطه مى‏تواند هم جنبه روحانى داشته باشد و هم طبیعى، و در حقیقت هر دو آنها است.

آرى، فیض الهى محدود نیست! این ما هستیم که باید با تحصیل قابلیت و شایستگیها خود را به آن منبع پرفیض متصل سازیم; ولى افراط و تفریطها و انحراف از جاده اعتدال، آسمان و حیات و زندگى را براى انسانها تیره و تار ساخته و آرامش را بر چیده است!

جنگهاى ویرانگر، نفوس انسانى و سرمایه‏هاى معنوى و مادى را تحلیل مى‏برد، و محصول سالها تلاش انسانها را بر باد مى‏دهد.

جمله وما انزل الیهم من رب-هم همه کتب آسمانى حتى قرآن مجید را شامل مى‏شود، چرا که در واقع اصول همه آنها یکى است، هر چند با گذشت زمان، همراه تکامل و پیشرفت جامعه اسلامى، دستورات والاترى نازل شده است. در هشتمین آیه، به تعبیر تازه‏اى برخورد مى‏کنیم و آن پیوند و ارتباط حیات طیبه (زندگى پاک و پاکیزه) با اعمال صالح (و صفاتى که سرچشمه آن اعمال است) مى‏باشد، مى‏فرماید: «هر کس عمل صالح انجام دهد در حالى که مؤمن است‏خواه مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه مى‏بخشیم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام داده اند خواهیم داد!» (من عمل صالحا من ذکر او انثى وهو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة ولنجزینهم اجرهم باحسن ماکانوا یعملون)

در آیات گذشته، بیشتر تاثیر اخلاق در جنبه‏هاى زندگى اجتماعى مطرح بود، در حالى که ظاهر آیه‏مورد بحث، بیشتر جنبه زندگى فردى را مطرح مى‏کند، لذا مى‏گوید هر فرد از انسانها مرد باشد یا زن، داراى ایمان و عمل صالح باشد، صاحب حیات طیبه خواهد بود.

در این آیه، هیچ اشاره‏اى به این که منظور منحصرا «حیات طیبه‏» در قیامت است وجود ندارد، بلکه بیشتر اشاره به «حیات طیبه‏» دنیا یا مفهوم عامى که دنیا و آخرت را شامل بشود، دارد.

 

حیات طیبه چیست؟

در این‏که منظور از حیات طیبه (زندگى پاکیزه) در اینجا چیست؟ مفسران تفسیرهاى متعددى ذکر کرده‏اند، بعضى آن را به معنى روزى حلال، و بعضى به قناعت و رضا به داده الهى، بعضى به عبادت همراه با روزى حلال، بعضى به توفیق بر اطاعت فرمان الهى، تفسیر کرده‏اند. و بعضى هرگونه پاکیزگى از آلودگیها، ظلمها، خیانتها، عداوتها، اسارتها و ذلتها و طهارت و پاکیزگى و رفاه و آسایش را در مفهوم آن مندرج دانسته‏اند; ولى با توجه به جمله ولنجزینهم اجرهم که ناظر به پاداش آخرت است، بیشتر به نظر مى‏رسد که «حیات طیبه‏» اشاره به زندگى پاکیزه این دنیا باشد.

در نهمین آیه از آیات مورد بحث، اعراض از یاد خدا و حالت غفلت و بى‏خبرى را سرچشمه «معیشت ضنک‏» (زندگى تنگ و سخت) مى‏شمرد و مى‏فرماید: «هر کس از یاد من روى گردان شود زندگى سخت و تنگى خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا محشور مى‏کنیم.» (ومن اعرض عن ذکرى فان له معیشة ضنکا ونحشره یوم القیمة اعمى)

مى‏دانیم یاد خدا و توجه به اسماء و صفات والاى او که ذات پاکش منبع تمام کمالات، بلکه کمال کل فى الکل است، سبب پرورش فضائل اخلاقى در نهاد آدمى است; و او را روز به روز از نظر خلق و خوى به اسماء و صفات الهى نزدیکتر مى‏سازد، و این خلق و خوى او که سرچشمه اصلى اعمال صالح است، زندگى را براى او گسترده و آسان و پاک و پاکیزه مى‏کند; و بعکس، اعراض و روى گردانى از ذکر خدا، او را از این منبع نور، دور ساخته و به خلق و خوى ظلمانى شیاطین نزدیک مى‏کند; و همان، سبب معیشت ضنک مى‏شود و زندگى مرگبار در انتظار او مى‏باشد; و این یکى دیگر از آیات قرآنى است که با صراحت رابطه اخلاق و ایمان را با وضع زندگى فردى و اجتماعى انسانها آشکار مى‏سازد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد تاثیرات اخلاق بر زندگی دنیوی

دانلود پاورپوینت اخلاق حرفه ای در بخش های ویژه - 116 اسلاید

اختصاصی از رزفایل دانلود پاورپوینت اخلاق حرفه ای در بخش های ویژه - 116 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت اخلاق حرفه ای در بخش های ویژه - 116 اسلاید


دانلود پاورپوینت اخلاق حرفه ای در بخش های ویژه - 116 اسلاید

 

 

 

 

 

nبعضى، مسائل اخلاقى را، به عنوان یک امر خصوصى در زندگى شخصى مى‏نگرند، و یا آنها را مسائل مقدس روحانى و معنوى مى‏دانند که تنها در زندگى سراى دیگر(آخرت) اثر دارد، در حالى که این یک اشتباه بزرگ است; اکثر مسائل اخلاقى بلکه همه آنها، آثارى در زندگى اجتماعى بشر دارد، اعم از مادى و معنوى، و جامعه انسانی منهاى اخلاق ،منجربه فعالیتهاى تخریبى انسان‏ها میشود، نیروها به هدر خواهد رفت، استعدادها سرکوب خواهد شد، امنیت و آزادى بازیچه دست هوسبازان مى‏گردد و زندگى انسانى مفهوم واقعى خود را از دست مى‏دهد.

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت اخلاق حرفه ای در بخش های ویژه - 116 اسلاید

دانلود تحقیق اخلاق و آداب دانشجویی

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق اخلاق و آداب دانشجویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 تحقیق اخلاق و آداب دانشجویی در 23 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

سرآغاز

بخش اول : کلیات تعریف اخلاق 

افراط و تفریط در ابراز عواطف

بخش دوم  ,فصل اول : اخلاق و اداب دانشجو با خود

شناخت جایگاه دانشجویی 

سکوت ممدوح

قوت نفس

اطمینان قلب

ازاد منشی

فصل دوم , بخش دوم 

عجب و خود بینی

اثار عجب

انواع غرور 

ضعف نفس

دون همتی

صفای باطن

حیا

عفاف

راه های کنترل شهوت جنسی

تواضع

توبه

آثار توبه

بخش چهارم 

وظایف داشنجو در برابر استاد

دانشجو در کلاس درس

  جایگاه رفیع استادی در اسلام

تکریم و بزرگداشت استاد

اخلاق از دیدگاه قرآن پیامبر و عترت

حوزه بحث پیرامون فلسفه اخلاق 

حسن قبح عقلى 

حسن و قبح شرعى 

نظریات دانشمندان در خصوص حسن و قبح 

نظریه فاضل قوشچى در خصوص حسن و قبح شرعى 

اخلاق از دیدگاه برخى از فلاسفه 

اخلاق کلبیون 

اخلاق رواقیون 

وجه امتیاز رواقیون برکلبیون 

اخلاق از دیدگاه قرآن 

اخلاق قرآنى 

 

 

 

 

 

 

سرآغاز  :

اگر مجموعه معارف  و تعالیم اسلامی را به درختی ریشه دار و پر شاخه  و برگ تشبیه کنیم . آموز ه های اعتقادی به منزله ریشه ، احکام و موازین فقهی ، بسان شاخ و برگ و اخلاق به مشابه میوه آن درخت خواهد بود .  به دیگر سخن هدف نهایی و غایت قصوای دین بر طرف کردن کاشی های رفتاری و درمان بیماری های نفسانی و پرورش  انسان کامل و در نتیجه بر پایی جامعه ی مطلوب و برخوردار از موازین صحیح اخلاقی است چنانکه در حدیثی معروف از پیامبر  ( ص ) امده است :   *  انما بعثت لاتتم مکارم الاخلاق  *

بی گمان من به پیامبری مبعوث شدم تا مکارم اخلاقی را به اتمام رسانم.

مقوله ی اخلاق در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بر اساس یکی دیگر از احادیث نبوی , خلق نیک , نیمی از دین است . بر اساس این واقعیت بر تمامی اقشار جامعه ی اسلامی است در تربیت نفس و تهذیب اخلاق سعی بلیغ کنند و با بهره گیری از اموزه های قرانیو منابع سرشار روایی و با تاسی بر نقش و سیره ی پیشوایان دین و بزرگان اخلاق رفتار فردی و جمعی خودرا ان چنان که مطلوب صاحب شریعت است سامان بخشد . در این میان باید به دانشجویان با اهتمامی ویژه نگریست زیرا از یک سو شاهد اثر پذیری خانواده ها و دیگر جوانان به خصوص دانش اموزان از این قشر هستیم و از سوی دیگر این جمعیت مدیران و کارگزینان اینده خواهند بود و بی گمان منش و اخلاق انان نقش تعیین کننده در تعالی یا انحطاط جامعه در ابعاد گوناگون ان خواهد داشت . 

 

 

بخش اول : کلیات تعریف اخلاق :

اخلاق واژه ی عربی و جمع خلق است که در لغت به معنای عادی , طبع و سجیه می باشد . ودر اصطلاح به مجموعه ای از ملکات نفسانی و صفات پایدار روحی اطلاق می شود . بنابر این می توان گفت : علم اخلاق علمی است که کمالات و کاستی های نفسانی و به تعبیر دیگر فضایل و رذایل اخلاقی را تعیین می کند و شیوه ی تحصیل فضایل و چگونگی مبارزه با رذایل را نشان می دهد .

افراط و تفریط در ابراز عواطف :

عواطف لطیف انسانی انگاه می تواند سرچشمه ی ملکات نفسانی باشد و در خدمت رشد و تعالی اخلاقی جامعه قرار گیرد که از افات افراط و تفریط مصون بماند و به دیگر سخن در مورد بی توجهی ماقع نشود و از دخالت بی جای ان نیز جلوگیری به عمل اید . بر خلاف جامعه ی ماشینی غرب که در ابراز عواطف دچار تفریط شده است در برخی دیگر از جوامع شاهد افراط و زیاده روی در این زمینه و دخالت دادن بی جا و نسنجیده ی ان در امور هستیم . با توجه به این واقعیت ضروری به نظرمی رسد محدوده ی عواطف تعیین شده حدود ان مشخص گردد.

بخش دوم  ,فصل اول : اخلاق و اداب دانشجو با خود

شناخت جایگاه دانشجویی :

دریغ ایدت هر دو عالم خریدن                 اگر قدر نقدی کرداری بدانی

در میان انچه که می توان به عنوان شرایط استفاده ی مطلوب از مقطع کوتاه دانشجویی از بیشترین اهمیت برخوردار است . این امر از یک سو موجب سعی و تلاش در خور و دوری از بطالت و تضییع عمر می شود و از سوی دیگر فکر و اندیشه را در رسیدن به اهداف و مقاصد متعالی جهت و سامان بخشید .

سکوت ممدوح :

صدف وار باید زبان در کشیدن گروقتی که حاجت بود در چکانی  

رفتار پسندیده ای که می توان یاری رسان حالت مراقبه باشد و محاسبه را تسهیل نماید سکوت بجا و پرهیز از سخن بی فایده است این قصم سکوت از مصادیق بارز کنترل زبان است که مفاسد اخلاقی بزرگی مانند دروغ , بهتان , غیبت, شماتت , استهزا, ناسزاگویی و ...  همه در فقدان ان انجام می گیرد افزون بر این دم فرو بستن و در خود فرو رفتن ساز خود شناسی و از مایه های بزرگ اندیشه روحی دارد ....


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اخلاق و آداب دانشجویی

دانلود مقاله اخلاق پزشکی

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله اخلاق پزشکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله اخلاق پزشکی


دانلود مقاله اخلاق پزشکی

با وجود پیشرفتهای شگرفی که در قرن اخیر نصیب علم پزشکی شده است و با وجود تحولات فوق العاده ای که در این رشته از علم به وجود آمده است درباره اخلاق پزشکی بویژه در کشور ما مطالب و کتاب های کمتری نوشته شده و کمتر به صورت درس و سخنرانی به دانشجویان ارائه شده است .

هدف نهائی علم پزشکی پیشگیری و درمان بیماری ، آسوده کردن دردمندان و رهائی آنان از چنگال بیماری است . این امر تنا با دانستن فرمولهای پزشکی و آشنائی با قواعد و قوانین بیولوژی ، فیزیولوژی ، پاتولوژی و غیره میسر نیست زیرا پزشک تنها با بیماری طرف نیست ، بلکه با بیمار نیز که یک انسان است طرف می باشد . انسان دارای اخلاق ، صفات و حالات متفاوت است حتی یک فرد ممکن است در زمانهای مختلف واکنش های گوناگون به عوامل مختلف نشان بدهد .زشک باید پیش از درمان بیماری ، خود بیمار را بشناسد و به روحیات و کیفیات خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی وی آشنا باشد . پزشک با آشنا بودن به تمام رموز و آداب و اخلاق پزشکی و با بکاربردن آنها می تواند اعتماد بیمار را جلب کند و به نتیجه مطلوب که همان بهبود بیماری است برسد .

در حالیکه پزشک باید تمام بیماران را صرفنظر از نژاد ، جنس ، قبیله و افکار سیاسی آنان به یکسان درمان کند ، اگر اعتقاد عمیق به مبانی دین و مذهب داشته باشد و اصول اخلاقی خود را بر پایه آن قرار دهد محققاً از پزشک دیگری که چنین اعتقادی ندارد در درمان بیماران موثرتر و موفق تر خواهد شد بویژه در عصر ما که اخلاق عمومی اکثر ملل عالم تنزل فاحش پیدا کرده است . اگر پزشکی بخواهد در امر پزشکی بویژه درمان موفق گردد باید عمیقاً معتقد به اصول و قوانین اخلاقی باشد .

پزشک نمی تواند خود را متصف به اخلاق پزشکی نکند . اگر چنین باشد نمی تواند به استانداردهای اخلاقی قسم نامه بقراط وفادار بماند و به بیماران خود خدمات ارزنده ای ارائه نماید . وضع خدمات پزشکی طوری است که بدون فداکاری ، صمیمیت ، خلوص نیت و تفاهم با بشر دردمند و ضعیف نمی توان موفق شد . تمام مراحل تشخیص و درمان احتیاج به یک اخلاق عالی و روحی متعالی دارد .اگر پزشک خود موازین اخلاقی را رعایت ننماید نمی تواند راهنمای اخلاقی خوبی برای بیمارانی باشد که صرفاً برای مسایل اخلاقی به وی مراجعه می کنند . مسائل بیماران همیشه جسمی نیست بلکه اخلاقی و روحی نیز هست اگر پزشکی این مسائل را سرسری بگیرد و یا به علت کثرت بیماران ، به آنها توجه نکند نمی تواند در بیمار نفوذ روحی داشته باشد و بیمار پس از اخذ یک نسخه مفصل اگر با نارحتی روحی از پزشک خداحافظی کند قطعاً به نتیجه مطلوب نخواهد رسید .

و نهایتاً اینکه اساس شغل پزشکی خدمت شریف به بشریت توام با حفظ احترام و عزت بیمار است . پزشک باید خود را لایق احترام و اعتقادی که بیماران به او قائلند ، بنماید . پزشک باید بطور دائم در تلاش و کوشش برای بالا بردن سطح معلومات و مهرات خود باشد و این معلومات را به نحو مطلوب در خدمت بیماران و سایر همکاران خود قراردهد .                    

بخش اول : لزوم تحصیل اخلاق پزشکی ، برای پزشکان

انقلاب و تغییرات مده ایی که در قرن اخیر در علوم بیولوؤیکی رخ داد تغییرات و پیشرفتهای وسیعی در امر پزشکی ایجاد نموده است بطوریکه می تواند مدتها باخته های بدن را زنده نگاهداشت و حتی خود بدن با وسایل مختلف مانند دستگاه مصنوعی تنفس رسپیراتور و پیس میکر مصنوعی قلب ، پارانترال می تواند مدتها زنده بماند در صورتیکه بدون این وسایل زنده نگاهداشتن انسان یا خود نسج امکان پذیر نیست . حتی باکاشتن الکترودها در مغز انسان می تواند حرکات بدن را تحریک و یا تنظیم نمود ، حرکات بیخودی و ناهنجار را فرونشانده و بدین ترتیب دردهای غیرقابل تحمل را ساکت کرد . چندی قبل به جای تعویض قلب، قلب مصنوعی به بیمار پیوند زده شده است .

امروزه انسان آزمایشگاهی بر اثر پیشرفت علوم بیولوژی پا به عرصه هستی نهاده است بطوریکه در شرایط کاملاً مساوی با رحم مادر ، پس از لقاح اسپرماتوزوئید و اوول ، تخمک را در لوله آزمایشگاه بزرگ کرده و سپس به رحم مادر منتقل می نمایند و پس از 9 ماه کودک سالم متولد می شود .

بنابراین اخلاق پزشکی که زمانی عبارت از اخلاق متعارف و مقبول زمان بود امروزه با پیشرفت علوم پزشکی دامنه وسیعی یافته و پیچیدگی های زیاد و در برخی موارد بسیار مشکل ایجاد کرده است اگر روزگاری علم اخلاق پزشکی علم نظری بود امروز یک واقعیت عینی است . زمانیموارد اخلاق پزشکی خیلی ساده بودند از قبلی اینکهآیا دیکوتومی1 بد است یا خوب ، نباید به کسانی که بیمار معرفی می کنند پول داد، باید بیمار را بدقت معاینه کرد ، باید چسم پاک بود ، باید به جیب بیمار چشم ندوخت و غیره 

شکی نست که امروزه نیز در همان اخلاق پزشکی که از زمان بقراط مانده است نکات بسیار مهم اخلاقی وجود دارند که باید دقیقاً مورد توجه و عمل بوده ، سایر مطالب اخلاق پزشکی که در عرض بیش از دو هزار سال تکمیل شده اند کلاً باید نصب العین قرار گیرند . در عین حال نباید فراموش کرد که پیشرفت و تغییرات عمیق بیولوژیکی ما را در مرحله ای از زمان قرار داده است که علاوه بر مسایل اخلاق پزشکی گذشتگان ، باید با مسائل جدید و پیچیدگی های علمی و اخلاقی جدید آشنائی داشته بشیم .

روشن است که مسایل قدیمی هنوز در اخلاق پزشکی ، در ردیف اول قرار دارند مانند اینکه آیا حقیقت رابه بیمار گفت ؟ کی و باید و کی نباید گفت . آیا باید رازدار بود ؟ آیا می توان در موارد معین از این امر تجاوز نمود و راز را آشکار کرد ؟ چرا باید در معالجه رضایت بیمار را جلب نمود . چطور با بیمار محتضر رفتار انسانی داشت و چطور با افراد جامعه برخورد نمود و چطور اعتماد بیمار و جامعه را جلب کرد .

در کنار این مسایل ، موضوعات جدید نیز جای خود دارند که باید به درستی ارزیابی شوند .

در درمان بیماری اگر اشتباه شود اقلاً 50 درصد شانس هست که اشتباه را رفع نمود ولی در موضوع اخلاق پزشکی اشتباه یا تعمد در انجام وظیفه و یا انجام درست و کامل نکات اخلاقی عملاً مساله مرگ و زندگی ، شرافت ، جوانمردی و انسانیت را در بردارد بنابراین در تعلیمات پزشکی نباید درس اخلاق پزشکی را فراموش کرد و آن را تحت الشعاع مسائل علمی دیگر قرار داد و آن را فرع شمرد بلکه باید دانست اگر از سایر علوم پزشکی مهمتر نباشد لااقل کمتر نیست . پزشک هر قدرهم عالیقدر ، دانا و توانا و از نظر علم و تکنیک نابغه ولی اگر از نظر علم اخلاق پزشکی پیاده و بی سواد باشد قابل اعتماد و اطمینان نیست و جامعه از وجود وی چنانکه شاید و باید استفاده نخواهد کرد .

بنابراین پزشک همانقدر که در علم تجربی و نظری پزشکی ، مهارت حاصل می کند باید به موازات آن نیز اخلاق پزشکی را یاد گرفته و بکار ببندند و این وظیفه دانشگاهها و دانشکده های پزشکی است که برنامه کار خود را طوری ترتیب دهند که این علوم بموازات هم به پزشکان آتیه یادداده شوند .

این نکته را نیز باید به خاطر داشت که امروز مثل زمانهای سابق نیست که پزشک به تنهائی مسئول مداوای بیماران باشد بلکه افراد دیگری نیز در انجام این مهم با وی همکاری دور و نزدیک دارند و آنان نیز بنوبه خود از مسئولیت اخلاقی مبری نیستند لذا آنان نیز باید بطور دقیق نکات اخلاقی را یاد بگیرند و به کار ببندند .

بخش دوم : کلیات اخلاق پزشکی

الف – تعریف اخلاق :

اتیکس 1  یا اخلاق از کلمه یونانی (اتوس) به معنی رفتار و عادات انسان و یا حیوانات مشتق شده عبارت از قواعد و اصول حاکم بر رفتار صحیح است .

بنابراین ، اخلاق پزشکی عبارتست از قواعد و اصول حاکم بر رفتار شغلی پزشکان « لغت نامه طبی دورلاند2» بنا به تعریف فرهنگ عمید « اخلاق جمع خلق ( به ضم خاو سکون لام ) به معنی خوی ، طبع ، سجیه و عادت است » . بنابراین علم اخلاق پزشکی از سجایا و منش و رفتار پزشکی در مورد شغل پزشکان بحث می کند .

موضوع اخلاق پزشکی دامنه وسیعی دارد که شامل رفتار پزشک با بیمار ، رفتار وی با خانواده بیماران ، رازداری ، عدم آلودگی به کارهای خلاف اخلاق و عرف ، عدم انجام کارهای خلاف قانون ، رفتار پزشک در جامعه ، رفتار پزشک با همکاران ،رفتار پزشک در بیمارستان و درمانگاه و مطب با بیمار و کارمند و پرستار ،رفتار پزشک در خانواده ، وضع وی در مقابل پول و مادیات ، صدور گواهی و دهها مطلب دیگر .

علم اخلاق پزشکی را اگر به عنوان رشته ای مستقل بنگریم خود دارای مسائل اساسی است و اگر بصورت رشته ای از اخلاق عملی و عمومی در نظر آوریم باید از تفکرات تجردخواهی ، مطلق گرایی خشک ، افکار و تئوریهای خلاص شویم و به مسائل عملی و حقیقی که درجریان طبابت ، بویژه در مرد سلامت و بیماری پیش می آید بپردازیم . درس اخلاق پزشکی بطور کلی به ما می آموزد که در موارد معین در مورد مسائلی که پیش می آید عملاً چگونه اقدام نمائیم . گاهی در جریان طبابت موضوعاتی پیش می آیند که قبلاً پیش بینی آنها مقدور نبوده است باید درچنین مواردی تصمیم گرفت و راه درست را انتخاب کرد .

در تجارت و حقوق قضایی می توان تقریباً تمام مواردی  را که پیش خواهند آمد ارزیابی کرد و سوال و جواب لازم را آماده ساخت ولی در اخلاق پزشکی همیشه این طور نیست ، بنابراین ورزیدگی می خواهد تا مسائل و موارد پیش بینی نشده را مورد بررسی و حل و فصل قرار داد .

شامل 13 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اخلاق پزشکی

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق جنسی

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق جنسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق جنسی


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق جنسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9

 

اخلاق جنسی

دموکراسی در اخلاق

دموکراسی در اخلاق رشد شخصیت از نظر غریزه عشق در دموکراسی اخلاق نیز مانند سیاست ، باید اصول آزادی و دموکراسی‏ حکم فرما باشد مطلب صحیح و درستی است ، یعنی انسان باید با غرائز و تمایلات خود مانند یک حکومت عادل و دموکرات با توده مردم رفتار کند

ولی عده‏ ای آنجا که پای مسائل اخلاقی در میان می‏آید ، یا آنجا که انسان در مقابل خودش قرار گرفته و باید درباره رفتار خودش‏ با خودش قضاوت کند ، عمدا یا سهوا دموکراسی را با خودسری و هرج و مرج و بی بند و باری اشتباه می‏کنند ، اسلام درباره اخلاق جنسی همان را می‏گوید که‏ جهان امروز درباره اخلاق سیاسی و اخلاق اقتصادی پذیرفته است

اخلاق سیاسی به غریزه قدرت و برتری طلبی مربوط است و اخلاق اقتصادی به‏ حس افزون طلبی ، همچنانکه اخلاق جنسی مربوط است به غریزه جنسی ، از نظر لزوم آزادی از یک طرف و لزوم انضباط شدید از طرف دیگر هیچ تفاوتی میان‏ این سه بخش اخلاق نیست ، معلوم نیست چرا طرفداران اخلاق نوین جنسی این‏ گشاده دستی‏ها را تنها درباره اخلاق جنسی جایز می‏شمارند ؟

رشد شخصیت از نظر غریزه جنسی

یکی از مسائل مهم اخلاق جنسی مسئله عشق است . چنانکه می‏دانیم فلاسفه از قدیم الایام برای عشق فصل مخصوصی باز کرده و به بررسی ماهیت آن پرداخته‏اند ، ابن سینا رساله خصوصی در عشق فراهم آورده است ، عرفا عشق‏ را در همه اشیاء ساری ، و عشق انسان به انسان را مظهر آن حقیقت کلی‏ دانسته ‏اند

شعراء اهل ادب با آنکه شهوت را امری حیوانی و پست شمرده‏اند ، عشق را ستایش کرده و به آن افتخار کرده‏اند تا آنجا که مقایسه عقل و عشق و ترجیح‏ عشق بر عقل بخشی از ادبیات ما را تشکیل می‏دهد

عشقی که مورد ستایش واقع شده و از غیر مقوله شهوت دانسته شده است‏ تنها عشق الهی نیست ، حتی عشق انسان به انسان نیز در بعضی از اقسامش‏ امری شریف و خارج از مقوله شهوت معرفی شده است . نقطه مقابل این عده ، افرادی بوده و هستند که عشق را چه از لحاظ مبدأ و چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ هدف ، جز حدت و شدت غریزه جنسی‏ نمی‏دانند و به عشق مقدس ، ایمان و اعتراف ندارند ، از نظر این عده‏ استعمال عشق در مورد خداوند نیز خارج از نزاکت و ادب و عبودیت است

از نظر دسته اول ، عشق تقسیماتی دارد ، یکی از اقسام آن عشق انسان به‏ انسان است ، این عشق نیز به نوبه خود بر دو قسم است جسمانی و نفسانی ( و به تعبیر دیگر : حیوانی و انسانی ) ولی از نظر دسته دوم عشق تقسیمات و اقسامی ندارد ، هر چه هست همان شهوت است و بس

امروز در میان بعضی از فلاسفه جدید عقیده سومی پیدا شده است ، از نظر این عده ریشه همه عشقها امر جنسی است ، ولی همین امر جنسی در شرائط خاصی‏ تدریجا تغییر شکل می‏دهد و خاصیت جنسی و شهوانی خود را از دست می‏دهد و جنبه روحی و معنوی به خود می‏گیرد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد اخلاق جنسی