با وجود پیشرفتهای شگرفی که در قرن اخیر نصیب علم پزشکی شده است و با وجود تحولات فوق العاده ای که در این رشته از علم به وجود آمده است درباره اخلاق پزشکی بویژه در کشور ما مطالب و کتاب های کمتری نوشته شده و کمتر به صورت درس و سخنرانی به دانشجویان ارائه شده است .
هدف نهائی علم پزشکی پیشگیری و درمان بیماری ، آسوده کردن دردمندان و رهائی آنان از چنگال بیماری است . این امر تنا با دانستن فرمولهای پزشکی و آشنائی با قواعد و قوانین بیولوژی ، فیزیولوژی ، پاتولوژی و غیره میسر نیست زیرا پزشک تنها با بیماری طرف نیست ، بلکه با بیمار نیز که یک انسان است طرف می باشد . انسان دارای اخلاق ، صفات و حالات متفاوت است حتی یک فرد ممکن است در زمانهای مختلف واکنش های گوناگون به عوامل مختلف نشان بدهد .زشک باید پیش از درمان بیماری ، خود بیمار را بشناسد و به روحیات و کیفیات خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی وی آشنا باشد . پزشک با آشنا بودن به تمام رموز و آداب و اخلاق پزشکی و با بکاربردن آنها می تواند اعتماد بیمار را جلب کند و به نتیجه مطلوب که همان بهبود بیماری است برسد .
در حالیکه پزشک باید تمام بیماران را صرفنظر از نژاد ، جنس ، قبیله و افکار سیاسی آنان به یکسان درمان کند ، اگر اعتقاد عمیق به مبانی دین و مذهب داشته باشد و اصول اخلاقی خود را بر پایه آن قرار دهد محققاً از پزشک دیگری که چنین اعتقادی ندارد در درمان بیماران موثرتر و موفق تر خواهد شد بویژه در عصر ما که اخلاق عمومی اکثر ملل عالم تنزل فاحش پیدا کرده است . اگر پزشکی بخواهد در امر پزشکی بویژه درمان موفق گردد باید عمیقاً معتقد به اصول و قوانین اخلاقی باشد .
پزشک نمی تواند خود را متصف به اخلاق پزشکی نکند . اگر چنین باشد نمی تواند به استانداردهای اخلاقی قسم نامه بقراط وفادار بماند و به بیماران خود خدمات ارزنده ای ارائه نماید . وضع خدمات پزشکی طوری است که بدون فداکاری ، صمیمیت ، خلوص نیت و تفاهم با بشر دردمند و ضعیف نمی توان موفق شد . تمام مراحل تشخیص و درمان احتیاج به یک اخلاق عالی و روحی متعالی دارد .اگر پزشک خود موازین اخلاقی را رعایت ننماید نمی تواند راهنمای اخلاقی خوبی برای بیمارانی باشد که صرفاً برای مسایل اخلاقی به وی مراجعه می کنند . مسائل بیماران همیشه جسمی نیست بلکه اخلاقی و روحی نیز هست اگر پزشکی این مسائل را سرسری بگیرد و یا به علت کثرت بیماران ، به آنها توجه نکند نمی تواند در بیمار نفوذ روحی داشته باشد و بیمار پس از اخذ یک نسخه مفصل اگر با نارحتی روحی از پزشک خداحافظی کند قطعاً به نتیجه مطلوب نخواهد رسید .
و نهایتاً اینکه اساس شغل پزشکی خدمت شریف به بشریت توام با حفظ احترام و عزت بیمار است . پزشک باید خود را لایق احترام و اعتقادی که بیماران به او قائلند ، بنماید . پزشک باید بطور دائم در تلاش و کوشش برای بالا بردن سطح معلومات و مهرات خود باشد و این معلومات را به نحو مطلوب در خدمت بیماران و سایر همکاران خود قراردهد .
بخش اول : لزوم تحصیل اخلاق پزشکی ، برای پزشکان
انقلاب و تغییرات مده ایی که در قرن اخیر در علوم بیولوؤیکی رخ داد تغییرات و پیشرفتهای وسیعی در امر پزشکی ایجاد نموده است بطوریکه می تواند مدتها باخته های بدن را زنده نگاهداشت و حتی خود بدن با وسایل مختلف مانند دستگاه مصنوعی تنفس رسپیراتور و پیس میکر مصنوعی قلب ، پارانترال می تواند مدتها زنده بماند در صورتیکه بدون این وسایل زنده نگاهداشتن انسان یا خود نسج امکان پذیر نیست . حتی باکاشتن الکترودها در مغز انسان می تواند حرکات بدن را تحریک و یا تنظیم نمود ، حرکات بیخودی و ناهنجار را فرونشانده و بدین ترتیب دردهای غیرقابل تحمل را ساکت کرد . چندی قبل به جای تعویض قلب، قلب مصنوعی به بیمار پیوند زده شده است .
امروزه انسان آزمایشگاهی بر اثر پیشرفت علوم بیولوژی پا به عرصه هستی نهاده است بطوریکه در شرایط کاملاً مساوی با رحم مادر ، پس از لقاح اسپرماتوزوئید و اوول ، تخمک را در لوله آزمایشگاه بزرگ کرده و سپس به رحم مادر منتقل می نمایند و پس از 9 ماه کودک سالم متولد می شود .
بنابراین اخلاق پزشکی که زمانی عبارت از اخلاق متعارف و مقبول زمان بود امروزه با پیشرفت علوم پزشکی دامنه وسیعی یافته و پیچیدگی های زیاد و در برخی موارد بسیار مشکل ایجاد کرده است اگر روزگاری علم اخلاق پزشکی علم نظری بود امروز یک واقعیت عینی است . زمانیموارد اخلاق پزشکی خیلی ساده بودند از قبلی اینکهآیا دیکوتومی1 بد است یا خوب ، نباید به کسانی که بیمار معرفی می کنند پول داد، باید بیمار را بدقت معاینه کرد ، باید چسم پاک بود ، باید به جیب بیمار چشم ندوخت و غیره
شکی نست که امروزه نیز در همان اخلاق پزشکی که از زمان بقراط مانده است نکات بسیار مهم اخلاقی وجود دارند که باید دقیقاً مورد توجه و عمل بوده ، سایر مطالب اخلاق پزشکی که در عرض بیش از دو هزار سال تکمیل شده اند کلاً باید نصب العین قرار گیرند . در عین حال نباید فراموش کرد که پیشرفت و تغییرات عمیق بیولوژیکی ما را در مرحله ای از زمان قرار داده است که علاوه بر مسایل اخلاق پزشکی گذشتگان ، باید با مسائل جدید و پیچیدگی های علمی و اخلاقی جدید آشنائی داشته بشیم .
روشن است که مسایل قدیمی هنوز در اخلاق پزشکی ، در ردیف اول قرار دارند مانند اینکه آیا حقیقت رابه بیمار گفت ؟ کی و باید و کی نباید گفت . آیا باید رازدار بود ؟ آیا می توان در موارد معین از این امر تجاوز نمود و راز را آشکار کرد ؟ چرا باید در معالجه رضایت بیمار را جلب نمود . چطور با بیمار محتضر رفتار انسانی داشت و چطور با افراد جامعه برخورد نمود و چطور اعتماد بیمار و جامعه را جلب کرد .
در کنار این مسایل ، موضوعات جدید نیز جای خود دارند که باید به درستی ارزیابی شوند .
در درمان بیماری اگر اشتباه شود اقلاً 50 درصد شانس هست که اشتباه را رفع نمود ولی در موضوع اخلاق پزشکی اشتباه یا تعمد در انجام وظیفه و یا انجام درست و کامل نکات اخلاقی عملاً مساله مرگ و زندگی ، شرافت ، جوانمردی و انسانیت را در بردارد بنابراین در تعلیمات پزشکی نباید درس اخلاق پزشکی را فراموش کرد و آن را تحت الشعاع مسائل علمی دیگر قرار داد و آن را فرع شمرد بلکه باید دانست اگر از سایر علوم پزشکی مهمتر نباشد لااقل کمتر نیست . پزشک هر قدرهم عالیقدر ، دانا و توانا و از نظر علم و تکنیک نابغه ولی اگر از نظر علم اخلاق پزشکی پیاده و بی سواد باشد قابل اعتماد و اطمینان نیست و جامعه از وجود وی چنانکه شاید و باید استفاده نخواهد کرد .
بنابراین پزشک همانقدر که در علم تجربی و نظری پزشکی ، مهارت حاصل می کند باید به موازات آن نیز اخلاق پزشکی را یاد گرفته و بکار ببندند و این وظیفه دانشگاهها و دانشکده های پزشکی است که برنامه کار خود را طوری ترتیب دهند که این علوم بموازات هم به پزشکان آتیه یادداده شوند .
این نکته را نیز باید به خاطر داشت که امروز مثل زمانهای سابق نیست که پزشک به تنهائی مسئول مداوای بیماران باشد بلکه افراد دیگری نیز در انجام این مهم با وی همکاری دور و نزدیک دارند و آنان نیز بنوبه خود از مسئولیت اخلاقی مبری نیستند لذا آنان نیز باید بطور دقیق نکات اخلاقی را یاد بگیرند و به کار ببندند .
بخش دوم : کلیات اخلاق پزشکی
الف – تعریف اخلاق :
اتیکس 1 یا اخلاق از کلمه یونانی (اتوس) به معنی رفتار و عادات انسان و یا حیوانات مشتق شده عبارت از قواعد و اصول حاکم بر رفتار صحیح است .
بنابراین ، اخلاق پزشکی عبارتست از قواعد و اصول حاکم بر رفتار شغلی پزشکان « لغت نامه طبی دورلاند2» بنا به تعریف فرهنگ عمید « اخلاق جمع خلق ( به ضم خاو سکون لام ) به معنی خوی ، طبع ، سجیه و عادت است » . بنابراین علم اخلاق پزشکی از سجایا و منش و رفتار پزشکی در مورد شغل پزشکان بحث می کند .
موضوع اخلاق پزشکی دامنه وسیعی دارد که شامل رفتار پزشک با بیمار ، رفتار وی با خانواده بیماران ، رازداری ، عدم آلودگی به کارهای خلاف اخلاق و عرف ، عدم انجام کارهای خلاف قانون ، رفتار پزشک در جامعه ، رفتار پزشک با همکاران ،رفتار پزشک در بیمارستان و درمانگاه و مطب با بیمار و کارمند و پرستار ،رفتار پزشک در خانواده ، وضع وی در مقابل پول و مادیات ، صدور گواهی و دهها مطلب دیگر .
علم اخلاق پزشکی را اگر به عنوان رشته ای مستقل بنگریم خود دارای مسائل اساسی است و اگر بصورت رشته ای از اخلاق عملی و عمومی در نظر آوریم باید از تفکرات تجردخواهی ، مطلق گرایی خشک ، افکار و تئوریهای خلاص شویم و به مسائل عملی و حقیقی که درجریان طبابت ، بویژه در مرد سلامت و بیماری پیش می آید بپردازیم . درس اخلاق پزشکی بطور کلی به ما می آموزد که در موارد معین در مورد مسائلی که پیش می آید عملاً چگونه اقدام نمائیم . گاهی در جریان طبابت موضوعاتی پیش می آیند که قبلاً پیش بینی آنها مقدور نبوده است باید درچنین مواردی تصمیم گرفت و راه درست را انتخاب کرد .
در تجارت و حقوق قضایی می توان تقریباً تمام مواردی را که پیش خواهند آمد ارزیابی کرد و سوال و جواب لازم را آماده ساخت ولی در اخلاق پزشکی همیشه این طور نیست ، بنابراین ورزیدگی می خواهد تا مسائل و موارد پیش بینی نشده را مورد بررسی و حل و فصل قرار داد .
شامل 13 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله اخلاق پزشکی