رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تاثیر اخلاق کار اسلامی بر عدالت سازمانی، رضایت شغلی و غیبت از کار کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان اصفهان

اختصاصی از رزفایل تاثیر اخلاق کار اسلامی بر عدالت سازمانی، رضایت شغلی و غیبت از کار کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تاثیر اخلاق کار اسلامی بر عدالت سازمانی، رضایت شغلی و غیبت از کار کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان اصفهان


تاثیر اخلاق کار اسلامی بر عدالت سازمانی، رضایت شغلی و غیبت از کار کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان اصفهان

مقاله پژوهشی مدیریت و حسابداری با فرمتpdf       صفحات  12

چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اخلاق کار اسلامی بر عدالت سازمانی، رضایت شغلی و غیبتت از کتار کارکنت ان
سازمان تامین اجتماعی استان اصفهان انجام گرفته است. روش تحقیق از حیث هتدف کتاربری و از حیتث ماهیتت و
روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آمار این پژوهش شامل همة کارکنان ستازمان تتامین اجتمتاعی استتان
اصفهان )شامل 6 شعبه و ایاره کل، حدوی 054 نفر( است که با استفایه از فرمول کوکران تعدای نمونه 742 نفر انتخاب
شد و به روش نمونه گیر طبقه ا بین طبقات توزیع سپس تعدای 094 پرسشنامه صحیح مبنا تجزیه و تحلیتل یایه
ها قرار گرفت. برا گریآور اطلاعات از پرسشنامه استفایه شده استت کته پایتایی آن بت ا استتفایه از ضتریآ آلفتا
کرونباخ بررسی و تأیید شد. برا تحلیتل یایه هتا آمتار از روش ضتریآ همبستتگی پیرستون و متدل معتایتت
ساختار استفایه شده است. یافته ها پژوهش نشان می یهد که بین اخلاق کار اسلامی کارکنان با عتدالت ستازمانی
رابطة مثبتی وجوی یاری و بین اخلاق کار اسلامی کارکنان با رضایت شغلی رابطه مثبت وجوی یاری و بین اختلاق کتار
اسلامی کارکنان با غیبت از کار رابطة منفی وجوی یاری و بین عدالت سازمانی کارکنان با رضتایت شتغلی آنتان رابطتة
مثبت وجوی یاری و بین عدالت سازمانی با غیبت از کار رابطة وجوی نداری و عدالت ستازمانی یر رابطتة اختلاق کتار
اسلامی با رضایت شغلی نقش میانجی یاری ولی عدالت سازمانی یر رابطة اخلاق کار اسلامی با غیبتت از کتار نقتش
میانجی نداری.
واژگان کلید : اخلاق کار اسلامی، رضایت شغلی، عدالت سازمانی، غیبت از کار.


دانلود با لینک مستقیم


تاثیر اخلاق کار اسلامی بر عدالت سازمانی، رضایت شغلی و غیبت از کار کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان اصفهان

فلسفه اخلاق

اختصاصی از رزفایل فلسفه اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

فلسفه اخلاق در کشورما شاید یکی از ناشناخته ترین و مهجورترین شاخه های فلسفه باشد. اگر از این ناآشنایی فلسفه اخلاق بگذریم ، خود فلسفه هم در کشور ما جایگاه مناسبی ندارد. البته این مسئله دوم به هیچ وجه خاص ایران نیست و اصولا رشته های بسیار نظری که فاقد نتایج قابل لمس باشند در تمامی دنیا طرفدار چندانی را به خود جلب نمی کنند. شاید خواننده ای که کمی در فلسفه و حوزه اندیشه دست داشته باشد این اشکال را سریع به جامعه و فرهنگ مصرفی و منحط ما نسبت دهد. اما واقعیت اینجاست که این وضعیت اسف بار بیش از همه ناشی از عملکرد خود فلاسفه است تا مردم. به راستی مدتهاست که فلسفه نقش آنچنانی در زندگی بعهده ندارد. دورانی که فلاسفه پرچمدار حقیقت و آزادی بودند مدتهاست سپری شده و جای آن را اندیشمندانی گرفته اند که سخنان پیچ در پیچ و نامفهوم آنها نه تنها گوش آزار است بلکه نتیجه ای هم در برندارد. می شود گفت که رابطه فلسفه با زندگی روزمره مردم مدتهاست که قطع شده و آنهم نه از سوی مردم ، بلکه از سوی خود فلاسفه. بنابراین عاجل ترین وظیفه فلاسفه و فلسفه دانها بیش از آنکه نظریه های بدیع باشد ، برقراری ارتباط با زندگی روزمره و مسائل خاص آن است. از آنجایی که تاکید من در اینجا بیش از همه بر فلسفه اخلاق است تا شاخه های دیگر فلسفه ، سعی خواهم کرد وظیفه خود را در قامت کسی که به فلسفه می پردازد در برقراری این ارتباط به انجام برسانم. این تلاش من در قالب شاخه ای از فلسفه می گنجد که به آن «فلسفه اخلاق کاربردی» می گویند. بصورت خلاصه آنکه فلسفه اخلاق کاربردی سعی دارد نتایج نظریه های اخلاق را در زندگی روزمره ما مورد استفاده قرار دهد. بگذارید بیش از این به مطالب انتزاعی نپردازیم و با یک مسئله ملموس تر آشنا شویم.

مدتی است که داستان منتشر شدن فیلم کوتاهی از زندگی شخصی یک هنرپیشه مشهور در جامعه سر و صدای بسیاری بپا کرده است. صرف نظر از حقیقت یا کذب اصل داستان ، بعضی جوانب این مسئله بسیار تامل برانگیز است. بیاد دارم که چندی پیش یکی از دوستان برایم پیغامی فرستاده بود مبنی بر اینکه «برای احترام و حفاظت از حریم شخصی افراد» از دیدن این فیلم خودداری کنید. این عکس العمل و بسیاری از گفتگوهایی که در حول و حوش آن شکل گرفته است من را برانگیخته است تا از دیدگاهی متفاوت , دقیقتر در این مسئله کنکاش کنم. این دیدگاهی است که آنرا فلسفه اخلاق کاربردی می نامند. من قصد ندارم در اینجا پاسخ قطعی و راهنمای عملی در اختیار دیگران قرار بدهم چون بنظر می رسد که وظیفه ما بیش از پیچیدن نسخه های حاضر و آماده ، دادن وضوح بیشتر به مسئله است. بنابراین در صورتی که خواننده ای به دنبال جوابهای قاطع این نوشته را می خواند به او پیشنهاد می کنم وقت خود را بیش از این به هدر ندهد. در عین حال به عنوان یک انسان مدرن اگر سخن کانت را بپذیریم ، وظیفه ما خودآیینی است. یعنی اینکه خود ما عامل تصمیمات خود باشیم نه اینکه وظیفه تصمیم گرفتن برای خود را به دیگری بسپاریم و از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی کنیم.

بگذارید ببینیم سئوال اساسی در این ماجرا چیست. به یاد داشته باشید که فلسفه و بصورت کلی دانش ما همواره بر حول سئوالها شکل می گیرد. بنابراین پیدا کردن سئوال اساسی در اینجا اهمیت خاصی دارد. ماجرا از این قرار است که بخشی از زندگی شخصی یک انسان که مردم با چهره اجتماعی او آشنا هستند در سطح اجتماع پخش شده است و افراد زیادی نیز آنرا مشاهده کرده اند. سئوال در اینجا یک چیز است «آیا از نظر اخلاقی ما مجاز هستیم این فیلم را مشاهده کنیم ؟». ممکن است مسئله از دیدگاه افراد دیگر جور دیگری بنظر بیاید. برای مثال سئوال اصلی می تواند این باشد که «آیا از نظر مذهبی ما مجاز هستیم این فیلم را مشاهده کنیم؟». در عین حال بنظر می رسد که بین این دو سئوال تضاد واقعی نهفته نباشد. احادیث و روایات بسیار مستندی وجود دارد که دستورات دینی همواره با عقلانیت سازگار هستند. در واقع «آنچه عقل به آن حکم می کند ، دین هم همان را تجویز می کند». در عین حال بسیاری از فلاسفه مذهبی مثل کانت که در حوزه اخلاق تحقیق کرده اند معتقد هستند که هیچ تضادی میان اعتقادات دینی و عقلانیت اخلاقی وجود ندارد. بنابراین من تصور می کنم هرپاسخی که از نظر اخلاقی به این سئوال داده شود در نهاد خود با دین تضادی ندارد و با آن تطبیق می کند. از آنجایی که دانش من در حوزه دین و مذهب به میزانی نیست که از دیدگاه دینی بتوانم این سئوال را پاسخ دهم به همان سئوال اول می پردازم.

«آیا از نظر اخلاقی ما مجاز هستیم این فیلم را مشاهده کنیم ؟». به عبارت دیگر «آیا از نظر اخلاقی ما مجاز هستیم در مسائل شخصی افراد بدون اگاهی و رضایت آنها سرکشی کنیم؟». بگذارید یک نظریه رایج در فلسفه اخلاق که نظریه کانت است را در اینجا مورد استفاده قرار دهیم. کانت معتقد بود کاری اخلاقی است که رواج آن در میان تمام افراد تناقض منطقی ایجاد نکند. تصور کنید ما اینگونه تصمیم بگیریم که از حالا تمامی افراد مجاز باشند بدون اجازه دیگران در حوزه خصوصی آنها سرکشی کنند. اصولا در اینصورت حوزه خصوصی و شخصی معنایی خواهد داشت ؟ مگر نه اینکه حوزه خصوصی


دانلود با لینک مستقیم


فلسفه اخلاق

اثر متقابل فقه و اخلاق در یکدیگر 18 ص

اختصاصی از رزفایل اثر متقابل فقه و اخلاق در یکدیگر 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

اثر متقابل فقه و اخلاق در یکدیگر

داود الهامى

نیروى اخلاقى; ضامن اجراى احکام فقهى

بـراى عمل شدن بـه قانون, تـنها اعلان حکم و وجود قوه اجرائیه کافى نیست, بلکه آنچه قانون را در سطح فرد و جامعه در هر شرائط منشإ اثر مى سازد, وجود نیروى اخلاقى و تـعهد فردى و جمعى است و این نوع ضامن اجرا در درون ذات افراد و پیوسته بـا ایشان همراه است.

قوانینى که در دنیا موجـود هستـند, از لحاظ غرض و هدف بـر دو گونه است:

1 - قوانینى که غایت آنها رفع هرج و مرج و حـفظ امنیت جـامعه است.

2 - قوانینى که غایت و غرض آنها, علاوه بـر امنیت جامعه, وصول بشر است به نهایت درجه سعادت.

فقه اسلامى یکى از اینگونه قوانینى است که بـه نام قانون الهى به جامعه بشرى اعطإ شده و عمل بـه این قانون سعادت حقیقى بـشر را از هر لحاظ تإمین مى کند 1.

از اینجـاست که اهمیت ((قانون دینى)) بـر ((قانون مدنى)) بـه خوبى آشکار مى گردد در واقع, ((حکم)) در دین بـه صورت ((وظیفه)) درمىآید و در ((قانون)) بـه صـورت ((مقـررات)) اجـرإ مى شـود و معلوم اسـت که رعایت مقرراتـى که قانون تـعـیین مى کند بـا اداى وظیفه اى که دین تـکلیف مى کند, چه اندازه متـفاوت است و از همین تفاوت اختلاف فاحشى نیز در تـإمین سعادت جوامع پـدیدار مى گردد.

این است که دادستان اسبق دیوان کشور ایالات متحده آمریکا نظر به همین مزیت است که پـیروان این شریعت اطاعت از دستـورات دینى را یک نوع فریضه وجـدانى و واجـب دینى مى شناسند و احکام آن را بـه دیده قداست و احترام مى نگرند در صورتى که قوانین وضعى و نظامات بشرى در نظر مردم هیچگونه قداست و روحانیتى ندارند و چه بـسا که بـسـیارى از احـکام و مقررات آن را بـه عنوان بـارى گران تـلقى مى کنند و به هر وسیله و از هر راه که میسر باشد, از زیربـار آن مى گریزند ولى شریعت آسمانى اسلام, در نظر پیروان آن, پرتو اراده و مظهر رضاى خالق است و از این جهت تخلف از احکام آن بـه عقیده مسلمانان, گناهى بزرگ و مستوجب کیفر است چنانکه دکتر

((عبدالفتاح عبدالباقى)) که یکى از اعلام حقوق و رجال قانون عصر حاضر مى باشد, به همین مناسبت مى گوید:

((در قوانین وضعى سزاى جرم همراه جـرم است الا این که این سزا همیشه سزاى دنیوى اسـت زیرا واضع قانون وضعى; طبـعا مالک آخـرت نیست و نتیجه اینگونه کیفر دادن این است که هرکس بتواند خود را به گریزگاه قانون برساند, مجرم محسوب نمى شود)) 2.

و نیز دکتر ((محمد یوسف موسى)) در کتاب ((الفقه الاسلامى)) پـس از نقل این بیان مى افزاید:

((اما قانون آسمانى, که عالیترین نمونه آن فقه اسلامى است, در خـصـوص سـزاى اعمال راه و رسـمى دیگر دارد زیرا هم در این دنیا پـاداش و کیفر مى دهد و هم در آخرت. و جزاى اخروى همیشه بـزرگتر از جزاى دنیوى است و بـه همین جهت شخص معتـقد همیشه وجود پـلیس سرى را در نهاد خـود احـساس مى کند که خـود را از اطاعت اوامر و نواهى او ناگزیر مى بـیند هرچـند که در این دنیا فـرار از کیفـر براى او میسر باشد...)) 3.

از این جـاسـت که دادسـتـان دیوان کشـور ایالات متـحـده آمریکا ((رابـرت هوگوت جکسون)) در مقام مقایسه میان احکام دینى اسلام و حقوق مدنى آمریکا, مى گوید:

((قانون در آمریکا فقط یک تماس محدودى بـا اجراى وظایف اخلاقى دارد, در حـقیقت یک شخـص آمریکائى در همان حـال که ممکن است یک فرد مطیع قانون بـاشد, ممکن است یک فرد پست و فاسدى هم, از حیث اخـلاق بـاشد. ولى بـرعکس آن, در قوانین اسلامى, سرچـشمه و منبـع قانون اراده خدا اسـت اراده اى که بـه رسـول او محـمد(ص)مکشوف و عیان گردیده اسـت این قانون و این اراده الهى, تـمام مومنان را جـامعه واحـدى مى شناسـد, در اینجـا مذهب, نیروى صحـیح و سـالم, التـصـادق دهنده جـماعـت مى بـاشـد نه ملیت و حـدود جـغرافیایى.

در اینجا خود دولت هم مطیع و فرمانبر دار قرآن است... به نظر مومن, این جهان دهلیزى است به جهان دیگر که جهان بـهتر بـاشد و قرآن قواعد و قوانین و طرز سـلوک افراد را نسـبـت بـه یکدیگر و نسبت به اجتـماع آنها معین مى کند تـا آن تـحول سالم را, از این عالم بـه عـالم دیگر, تـإمین نماید. غیر ممکن اسـت تـئوریها و نظریات سیاسى و یا قضایى را از تـعلیمات پـیامبـر تـفکیک نمود, تعلیماتى که طرز رفتار را نسبت به اصول مذهبى و طرز زندگى شخصى و اجتـماعى و سیاسى همه را تـعیین مى کند. این تـعلیمات بـیشتـر وظیفه و تکلیف براى انسان تـعیین مى کند تـا حقوق. یعنى تـعهدات اخلاقى که فرد ملزم به اجراى آن مى بـاشد, بـیشتر مطمع نظر است و هیچ مقامى هم, در روى زمین نمى تـواند فرد را از انجـام آن معاف بدارد و اگر از اطاعت سرپیچى کند, حیات آینده خود را به مخاطره انداخته است)) 4.

زمینه سازى براى پذیرش احکام

براى این که قانونگذار, از وضع قانون بـه نتیجه مطلوب بـرسد, تنها دقت در تحسین و تحکیم قانون کافى نیست, بلکه علاوه بر این, لازم اسـت که قانونگذار از طرف کسـانى که قانون بـراى ایشان وضع شده, اطمینان حاصل نماید بـه این معنى که ضامن اجـرائى در داخل قلوب و نفوس ایشان بـگمارد و شک نیسـت که ضامن اجـراى هر قانون ایمان مردم بـه عدالت قانون و خشنودى از مقررات آن است. چنانکه از قرآن و سنت استفاده مى شود, تشریعات اسلامى بیش از هر شریعت و قانون از این مزیت


دانلود با لینک مستقیم


اثر متقابل فقه و اخلاق در یکدیگر 18 ص

دانلود مقاله کامل درباره اخلاق جنسی مطهری

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره اخلاق جنسی مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

مقدمه :

«و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل‏»

یکی از نشانه‏های او این‏ است که خود شما برای شما همسر آفرید تا با او آرام گیرید و میان شما مهر و محبت قرار داد .

اخلاق جنسی

اخلاق جنسی قسمتی از اخلاق به معنی عام است . شامل آن عده از عادات و ملکات و روشهای بشری است که با غریزه جنسی بستگی دارد .

حیاء زن از مرد ، غیرت ناموسی مرد ، عفاف و وفاداری زن نسبت به شوهر ، ستر عورت ، ستر بدن زن از غیر محارم ، منع زنا ، منع‏ تمتع نظری و لمسی از غیر همسر قانونی ، منع ازدواج با محارم ، منع نزدیکی‏ با زن در ایام عادت ، منع نشر صور قبیحه ، تقدس یا پلیدی تجرد جزء اخلاق‏ و عادات جنسی بشمار می‏روند .

اخلاق جنسی به حکم قوت و قدرت فوق العاده غریزه که این قسمت از اخلاق‏ بشری وابسته به آن است ، همواره مهمترین بخشهای اخلاق به شمار می‏رفته‏ است . ویل دورانت می‏گوید : " سر و سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه‏ مهمترین وظیفه اخلاقی به شمار می‏رفته است ، زیرا غریزه تولید مثل ، نه‏ تنها در حین ازدواج بلکه قبل و بعد آن نیز مشکلاتی فراهم می‏آورد .

علاقه جنسی یا گناه ذاتی

برای ما مسلمانان که علاقه دو همسر را بیکدیگر یکی از نشانه‏های بارز وجود خداوند می‏دانیم ( 1 ) و نکاح را " سنت " و تجرد را یکنوع " شر " حساب می‏کنیم هنگامیکه ی‏خوانیم یا می‏شنویم بعضی از آئین‏ها علاقه جنسی‏ را ذاتا پلید ، و آمیزش جنسی را ( ولو با همسر شرعی و قانونی ) موجب‏ تباهی و سقوط می‏دانند دچار تعجب می شویم

در آن نقاط دنیا نیز که دور از تأثیر مذهب بودا و مسیح بوده است‏ ادیان و راهبانی بوده‏اند که طرفداری از تجرد می‏کرده‏اند ، مانند "

اسنیت‏ها " در میان یهودیان و بدین طریق یک نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد . در یونان و روم متمدن نیز طریقه کلبیون جای طریقه‏ اپیکور را گرفت . افلاطونیان نو نیز باندازه کلبیون ریاضت طلب بوده‏اند.

از ایران ، این عقیده ( دکترین ) بسمت باختر پخش شد که ماده عین‏ تباهی است و به همراه آن این اعتقاد به وجود آمد که هر گونه رابطه جنسی‏ ناپاک است و این عقیده با جزئی اصلاح ، اعتقادکلیسای مسیحیت محسوب گردید

منشأ این گونه افکار و عقاید چیست ؟

ظاهرا علت اینکه فکر پلیدی " علاقه و آمیزش جنسی " در میان مسیحیان‏ تا این حد اوج گرفت ، تفسیری بود که از بدو تشکیل کلیسا ، از طرف کلیسا برای مجرد زیستن حضرت عیسی مسیح ، صورت گرفت . گفته شد علت اینکه‏ مسیح تا آخر مجرد زیست پلیدی ذاتی این عمل است و به همین جهت روحانیین‏ مقدسین مسیحی شرط وصول به مقامات روحانی را آلوده نشدن به زن در تمام‏ مدت عمر دانستند و " پاپ " از میان اینچنین افرادی انتخاب می‏شود . به عقیده ارباب کلیسا تقوا ایجاب می‏کند که انسان از ازدواج خودداری کند ، راسل می‏گوید : " در رسالات قدیسین به دو یا سه توصیف زیبا از ازدواج‏ برمی‏خوریم ، ولی در سایر موارد ، پدران کلیسا از ازدواج به زشت‏ترین‏ صورت یاد کرده‏اند .

راسل می‏گوید : " طبق نظریه سن پول ، مسئله تولید نسل هدف فرعی بوده و هدف اصلی ازدواج همان جلوگیری از فسق بوده است ،این نقش اساسی ازدواج است که در حقیقت دفع افسد به فاسد شمرده است "

کلیسا ازدواج را غیر قابل فسخ ، و طلاق را ممنوع می‏شمارد ، گفته‏ می‏شود کلیسا خواسته است بدین وسیله ازدواج را تقدیس و از تحقیر آن‏ بکاهد .

اخلاق جنسی از نظر اسلام

از نظر اسلام روابط جنسی را فقط مصالح اجتماعی حاضر یا نسل آینده محدود می‏کند و در این زمینه تدابیری اتخاذ کرده است که منجر به احساس‏ محرومیت و ناکامی و سرکوب شدن این غریزه نگردد .

در حدیثی می‏خوانیم : " من اخلاق الانبیاء حب النساء » رسول اکرم (ص ) و ائمه اطهار ( ع ) طبق آثار و روایات فراوان که رسیده است ، محبت و علاقه خود را به زن در کمال صراحت اظهار می‏کرده‏اند و بر عکس‏ روش کسانی را که میل به رهبانیت پیدا می‏کردند سخت تقبیح می‏نمودند .

یکی از اصحاب رسول اکرم ( ص ) به نام عثمان بن مظعون کار عبادت را به جائی رسانید که همه روزها روزه می‏گرفت ، و همه شب تا صبح به نماز می‏پرداخت ، همسر وی جریان را باطلاع رسول اکرم ( ص ) رسانید ، رسول اکرم‏ ( ص ) در حالی که آثار خشم از چهره‏اش هویدا بود از جا حرکت کرد و پیش‏ عثمان بن مظعون رفت ، و به او فرمود : ای " عثمان " بدان که خدا مرا برای رهبانیت نفرستاده است ، شریعت من شریعت فطری آسانی است ، من شخصا نماز می‏خوانم و روزه می‏گیرم و با همسر

خودم نیز آمیزش می‏کنم ، هر کس می‏خواهد از دین من پیروی کند باید سنت‏ مرا بپذیرد . ازدواج و آمیزش زن و مرد با یکدیگر جزء سنتهای من است .

مطالبی که درباره پلیدی علاقه جنسی و آثار ناشی از آن گفتیم مربوط به‏ گذشته دنیای غرب بود ، دنیای غرب در زمان حاضر در زمینه اخلاق جنسی‏ نسبت به گذشته ، باصطلاح یک دور 180 درجه‏ای زده است امروز همه سخن از تقدیس و احترام علائق و روابط جنسی و لزوم آزادی و برداشتن هر قید و بندی‏ در این زمینه است ، در گذشته آنچه گفته شده است بنام دین بوده و امروز نقطه مقابل آنها بنام علم و فلسفه پیشنهاد می‏شود .

بدبختانه ما از ضرر افکار قدیم غربیها با همه ضعیف بودن وسایل ارتباطی‏ میان اقوام و ملل ، مصون نماندیم و کم و بیش در میان ما رخنه کرد ، اما افکار جدیدشان در اوضاع و احوال حاضر سیل آسا بسوی ما روان است ( در قسمت دوم این بحث درباره افکار جدیدی که در زمینه اخلاق جنسی در جهان‏ پیدا شده بحث می‏شود) .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اخلاق جنسی مطهری

دانلود مقاله کامل درباره نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر 54 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر 54 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر

یکى از شاخصه هاى پر اهمیت در پیشرفت اسلام اخلاق نیک و کلام‏دلاویز و پرجاذبه پیامبر اکرم (ص) با انسان‏ها بود، این خلق نیکوتا بدان حدى بود که معروف شد سه چیز در پیشرفت اسلام نقش به‏سزایى داشت:1- اخلاق پیامبر ص2- شمشیر و مجاهدات حضرت على (ع)3- انفاق ثروت حضرت خدیجه (س)در قرآن مجید، به نقش اخلاق پیامبر (ص) درپیشرفت اسلام و جذب ‏دل‏ها تصریح شده است، آن جا که مى‏خوانیم: «فبما رحمة من الله‏لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏و استغفر لهم و شاورهم فى الامر; اى رسول ما! به خاطر لطف ورحمتى که از جانب خدا، شامل حال تو شده، با مردم مهربان‏گشته‏اى، و اگر خشن و سنگدل بودى، مردم از دور تو پراکنده‏مى‏شدند، پس آن‏ها را ببخش، و براى آن‏ها طلب آمرزش کن، و درکارها با آن‏ها مشورت فرما.» ازاین آیه استفاده مى‏شود که : 1- نرمش و اخلاق نیک، یک هدیه الهى است، کسانى که نرمش ندارند،از این موهبت الهى محرومند; 2- افراد سنگ‏دل و سخت‏گیر نمى‏توانند مردم‏دارى کنند، و به جذب‏نیروهاى انسانى بپردازند; 3- رهبرى و مدیریت صحیح با جذب و عطوفت همراه است; 4- باید دست‏شکست‏خوردگان در جنگ و گنهکاران شرمنده را گرفت وجذب کرد (با توجه به این که شان نزول آیه مذکور در موردندامت فراریان مسلمان در جنگ احد نازل شده است); 5- مشورت با مردم از خصلت‏هاى نیک و پیوند دهنده است که موجب‏انسجام مى‏گردد. پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش‏هاى اخلاقى را بسیار ارج‏مى‏نهاد، خود در سیره عملى‏اش مجسمه فضایل اخلاقى و ارزش‏هاى والاى‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره‏اى شادان و کلامى‏دلاویز با حوادث برخورد مى‏کرد.به عنوان مثال، درتاریخ آمده‏است:در سال نهم هجرت هنگامى که قبیله سرکش طى بر اثر حمله‏قهرمانانه سپاه اسلام شکست ‏خوردند، عدى بن حاتم که از سرشناسان‏این قبیله بود به شام گریخت، ولى خواهر او که «سفانه‏» نام‏داشت‏ به اسارت سپاه اسلام درآمد.سفانه را همراه سایر اسیران به مدینه آوردند و آنان را درنزدیک مسجد در خانه‏اى جاى دادند، روزى رسول خدا (ص) از آن‏اسیران دیدن کرد، سفانه از موقعیت استفاده کرده و گفت: «یا محمد هلک الوالد و غاب الوافد فان رایت ان تخلى عنى، و لا تشمت ‏بى احیاء العرب، فان ابى کان یفک العانى، و یحفظ الجار، و یطعم‏الطعام، و یفشى السلام، و یعین على نوائب الدهر;اى محمد!پدرم (حاتم) از دنیا رفت، و نگهبان و سرپرستم (عدى) ناپدید شدو فرار کرد، اگر صلاح بدانى مرا آزاد کن، و شماتت و بدگویى‏قبیله‏هاى عرب‏ها را از من دور ساز، همانا پدرم (حاتم) بردگان‏را آزاد مى‏ساخت، از همسایگان نگهبانى مى‏نمود، و به مردم غذامى‏رسانید، و آشکارا سلام مى‏کرد، و در حوادث تلخ روزگار، مردم‏را یارى مى‏نمود.»پیامبر اکرم (ص) که به ارزش‏هاى اخلاقى، احترام شایان مى‏نمود، به‏سفانه فرمود: «یا جاریة هذه صفة المؤمنین حقا، لو کان ابوک مسلما لترحمناعلیه; اى دختر! این ویژگى‏هایى که برشمردى، از صفات مؤمنان‏راستین است، اگر پدرت مسلمان بود، ما او را مورد لطف و رحمت‏قرار مى‏دادیم.» آنگاه پیامبر (ص) به مسؤولین امر فرمود:«خلوا عنها فان اباها کان یحب مکارم الاخلاق; این دختر را به‏پاس احترامى که پدرش به ارزش‏هاى اخلاقى مى‏نمود، آزاد سازید.».آن گاه پیامبر (ص) لباس نو به او پوشانید، و هزینه سفر به شام‏را در اختیار او گذاشت، و او را همراه افراد مورد اطمینان به‏شام نزد برادرش رهسپار کرد. نمونه‏هایى از اخلاق پیامبر )ص(در سیره عملى پیامبر (ص) صدها نمونه از اخلاق نیک و زیبا وجوددارد که هر کدام نشانگر قطره‏اى از اقیانوس عظیم حسن خلق آن‏حضرت است، همان گونه که خداوند با تعبیر «و انک لعلى خلق‏عظیم; و همانا تو اخلاق عظیم و برجسته‏اى دارى‏» به این مطلب‏اشاره فرموده است.نظر شما را به چند نمونه از آن‏ها جلب‏مى‏کنیم: 1- عدى بن حاتم مى‏گوید: «هنگامى که خواهرم سفانه به اسارت‏سپاه اسلام درآمد و من به سوى شام گریختم، پس از مدتى خواهرم‏با کمال وقار و متانت ‏به شام آمد و مرا در مورد این که‏گریخته‏ام و او را تنها گذاشتم سرزنش کرد، عذرخواهى کردم، پس‏از چند روزى از او که بانویى خردمند و هوشیار بود، پرسیدم:«این مرد (پیامبر اسلام) را چگونه دیدى؟» گفت: «سوگند به‏خدا او را رادمردى شکوهمند یافتم، سزاوار است که به اوبپیوندى که در این صورت به جهانى از عزت و عظمت پیوسته‏اى‏».با خود گفتم به راستى که نظریه صحیح همین است، به عنوان پذیرش‏اسلام، به مدینه سفر کردم، پیامبر (ص) در مسجد بود، در آن جا به‏محضرش رسیدم، سلام کردم، جواب سلامم را داد و پرسید:کیستى؟ عرض کردم عدى بن حاتم هستم، آن حضرت برخاست و مرا به‏سوى خانه‏اش برد، در مسیر راه با این که مرا به خانه مى‏برد،بانویى سالخورده و مستضعف با او دیدار کرد، اظهار نیاز نمود،پیامبر (ص) به مدتى طولانى در آنجا توقف کرد و آن بانو را درمورد تامین نیازهایش راهنمایى فرمود. با خود گفتم:«سوگند به خدا این شخص پادشاه نیست.»سپس از آن جا گذشتیم وبه خانه رسول خدا (ص) وارد شدم، پیامبر (ص) از من استقبال وپذیرایى گرمى نمود، زیراندازى که از لیف خرما بود، نزدم آوردو به من فرمود: بر روى آن بنشین. گفتم: بلکه شما بر آن‏بنشینید. فرمود: نه، شما بر آن بنشین، خود آن حضرت بر روى‏زمین نشست، با خود گفتم: این نیز نشانه دیگر که آن حضرت،پادشاه نیست. سپس مطلبى از دینم را که راز پوشیده بود بیان‏فرمود، دریافتم که او بر رازها آگاهى دارد، و فهمیدم که‏پیامبر مرسل مى‏باشد، بیانات و پیشگوییها و مهربانى‏هایش مراشیفته‏اش کرده و همانجا مسلمان شدم.» 2- در جنگ خیبر که با حضور شخص پیامبر (ص) در سال هفتم هجرت‏رخ داد، پس از پیروزى سپاه اسلام بر سپاه کفر، جمعى از یهودیان‏به اسارت سپاه اسلام درآمدند، یکى از اسیران، صفیه دختر حى بن‏اخطب (دانشمند سرشناس یهود) بود.بلال حبشى، صفیه را به همراه زنى دیگر به اسارت گرفت و آن‏ها رابه حضور پیامبر (ص) آورد، ولى هنگام آوردن آن‏ها اصول اخلاقى رارعایت نکرد، و آن‏ها را از کنار جنازه‏هاى کشته‏شدگان یهود حرکت‏داد، صفیه وقتى که


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نقش اخلاق پیامبر اسلام در زمان خود پیامبر 54 ص