لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 51
اهداف برنامهی درسی
هدف تمامی طرحریزیهای برنامهی درسی فراهم آوردن فرصتها برای یک دانشآموز یا گروهی از دانشآموزان است تا حداکثر بهره را از مشارکت در فعالیتهای انتخاب شدهی یادگیری بگیرند. هنگامی که دانشآموزان در فرصتهای یادگیری سهیم میشوند، چه این فرصتها به وسیلهی معلم طرحریزی شده یا برخی قسمتهای آن توسط معلم، یا دانشآموز یا دانشآموزان تعیین دشه و یا هر دو مورد بالا انجام شده باشت، چنین مشارکتی به یک تجربهی یادیگری بدل میشود که میتواند در رشد شخصیت اثربخش باشد، و این فرایند آموزش است.
بنابراین آموزش معمولاً و نه الزاماً، اجرای طرح برنامهی درسی است که با دخالت تدریس از نظر کُنش متقابل معلم _ دانشآموز در یک موقعیت تربیتی انجام میشود. اگر آموزش نباشد دلیلی نیز بر طرح برنامهی درسی وجود نخواهد داشت، طرح برنامهی درسی طبیعةً عبارت است از تلاشهایی جهت هدایت و راهنمایی طبیعت و منش فرصت- های یادگیری به طرق مختلف که در آن دانشآموزان مشارکت میکنند. تمامی طرحریزی برنامهی درسی اگر نتواند اعمال دانشآموز را تحت تأثیر قرار داده و شکل دهد بیارزش خواهد بود. مسلماً طرحریزی برنامهی درسی باید آموزش و تدریس را به عنوان خلاصهی تلاشهای خودش تلقی نماید. این فصل اتصال بین فعالیتهای یادگیری پیشنهاد شده در برنامهی درسی، طرح قبل از آموزش که به وسیلهی معلم تدوین شده است، و آموزش عملی را مورد توجه قرار میدهد. انواعی از مدلهای تدریس توصیف شده و ارتباط آنها با پنج الگوی برنامهی درسی مورد شناسایی قرار گرفته است. به علاوه در این فصل سه زمینهی پدیدار شده و استوار را که باید در طرحریزی آموزش مورد ملاحظه قرار داد، یعنی انفرادی کردن آموزش، جهت دادن دانشآموزان معلول به جریان عادی آموزش و «برنامهی درسی غیر مدوّن» مورد بحث قرار گرفته است.
طرحریزی آموزش و برنامهی درسی
آموزش عبارت است از اشتغال عملی فراگیران با فرصتهای یادگیری طرحریزی شده. ما آموزش را به عنوان اجرای یک طرح برنامهی درسی تلقی میکنیم. معهذا، همانطور که خواهیم دید، چنین طرز تلقی سادهانگاری است و ممکن است بین برنامهی درسی رسمی یا تدوین شده و اشتغال عملی فراگیران ارتباط اندکی موجود باشد.
الگوپردازی برنامهی درسی و طرحریزی آموزش
یک طرح برنامهی درسی ممکن است فعالیتهای دانشآموز، همچنین مواد آموزشی مومرد استفاده را پیشنهاد یا تعیین نماید. همچنین طرح قبل از آموزش معلم شامل فعالیتهای دانشاموز و مواد درسی معلم نیز هست. چگونه این دو مجموعه طرحها با یکدیکر مرتبط میشوند؟ طرح برنامهی درسی در کجا متوقف شده و طرح معلم از کجا آغاز میشود؟ ما میتوانیم این سؤالات را با کمک تمثیل و با تشریح ارتباط بین طرح تربیتی یا برنامهی درسی، و اجرای آن طرح یا آموزش مورد بررسی قرار دهیم.
به صورت تمثیل میتوان برنامهی درسی را به یک چاپ اوزالید نقشهی یک ساختمان و آموزش را به ساختن آن تشبیه کرد. در این حال معلم هنرمندی است که مهارت او از طریق مطابقت بین نقشه و ساختن آن اندازهگیری میشود. استعارهی دیگری برنامهی درسی را به طرح یک بازی که یک مربی به بازیکنانش قبل از یک مسابقه بزرگ عرضه میکند شبیه میسازد. در این جا آموزش بازی در آن مسابقه است. در حالی که از بازیکنان انتظار میرود که طرح مسابقه را تعقیب کنند آنها همچنین باید ابتکارات هوشمندانه را در آن اعمال کنند. برنامهی درسی را میتوان به عنوان یک سفارش برای یک هنرمند در نظر گرفت در حالی که خلق چنین کاری آموزش است. مخعلم در این استعاره یک هنرمند خلّاق است. بالاخره به عنوان آخرین سخن، طرح برنامهی درسی را ممکن است به برنامهی کار یک کاندیدای سیاسی تشبیه کرد و آموزش جلسهی قانونی متعاقب آن است که قوانین در آن تصویب میشود.
تمثیلها ممکن است هنگامی که واقعیت را برای جایگزین کردن در یک شباهت پیچ و تاب میدهند، بیش از آنچه که آشکار کننده باشند پنهان کننده نیز باشند. معهذا آنها را میتوان برای تحریک اندیشههای جدید در یک موضوع قدیمی به کار برد. تمثیلهایی که در پاراگراف قبلی ذکر شد توعی از ارتباطات موجود را بین طرحهای آموزشی در برنامهی درسی و آن چه که به وسیلهی معلم معین و گسترش مییابد پیشنهاد میکند. اگر برنامهی درسی یک نقشهی کار باشد، طرحهای بسیار ویژهای را برای ساختن از جمله، مکانهای خاص مور نیاز ، عناصری کهم باید در ساختن اضافه شود و دستورهای مفصل برای اجرا در بر خواهد داشت. در این زمینه دو فرضیه وجود دارد _ نقشهی کار در مجموعهای از موقعیتةای متنوع یادگیری مناسبت داشته و معلم مواد آمزوشی لازم را از قبیل ابزار و مهارتهایی که نقشهی کار را تعقیب کند دااست. دیگر آن که طرحهای برنامهی درسی که در مجموعهای از نمونهها یا در یک مجموعه از خواندنیها با یک دستور کار دقیق برای معلمان تهیه شده است با استعارهی نقشهی ساختنان مطابقت میکند. مقررات قانونی در برخی از ایالتها که دانشآموزان باید مجموعهای از امتحانات تجویز شده را «بگذرانند» با این نوع از طرح برنامهی درسی تطبیق میکند.
در تمثیل مربوط به طرح بازی هدف کلی دقیقی مفروض است که از طریق یک استراتژی رسیدن به چنیدن زیر هدف قابل حصول میباشد. تفصیل چگونگی تحصیل این زیر هدفها به قوهی ابتکار بازیکنان بستگی دارد. دو فرضیهی این استعاره را هدایت گر است. نخست این که یک هدف شناسایی شدهی کلی صریح و زیر هدفهای مرتبطی به آن به وسیلهی بازیکنان درک و مورد پذیرش قرار گرفته است. دیگر این که بازیکنان توانایی تحصیل اهداف کلی و زیرکی لازم برای ابتکار در درون و یا حتی در خارج از طرح بازی را برای رسیدن به هدف اصلی دارا هستند. «واقعیت درمانی» تگلاسر (Glasser) از طریق جلسات کلاسی با استعارهی طرح بازی مطابقت خواهد داشت.
در تمثیل سوم، هنرمندان ممکن است برای ترکیب قطعهای موسیقی برای یک موقعیت خاص، یا نقاشی دیوار یک سالن در یک ساختنان بزرگ، یا ساختن مجسمهای برای یک محل، گماشته شوند. برخی از معدود کارهای بزرگ هنری مثل نقاشی سقف کلیسای سیستاین یا بسیاری کارهای از نوع متوسطتر از چنین مأموریتهایی نتیجه شده است. کارهای بزرگ هنری زمانی ممکنم است به وجود آید که آنان که مسؤول گماشتن افرادند یک هنردمند مستعد را انتخاب و سپس خود را از سر راه او کنار بکشند. به عبارت دیگر چهارچوبهی مأموریت را در معنای وسیعش تعیین و سپس به هنرمند اجازه دهند که خلاقیت خویش را به کار بیندازند. آیا چنین تمثیلی میتواند با برنامهی درسی تطبیق کند؟ اگر پاسخ مثبت است در آن صورت پیشنهاد این است که یک برنامهی درسی کارآمد فقط فراهم آورنده رؤوس وسیع اهداف کلی باشد _ بومی برای هنرمند تا روی آن نقاشی کند _ و این که معلمان هنرمندان
تحقیق درمورد اهداف برنامهی درسی