ریشه های غربگرایی:
یکی از اصلی ترین مشخصه های روانی دوران نوجوانی پیدایش «بحران هویت» در فرد است که می تواند زمینه ساز مناسبی برای خود باختگی انسان یا پذیرش هویت های مصنوع و غیر اصیل، همچون غربگرایی به شمار آید. به اعتقاد روانشناسان منشا اصلی یاین پدیده به این بحران باز می گردد.
در دوره نوجوانی، انسان بیش از هر چیز در جستجوی خویشتن است. تنوع منش ها دراین دوره بخوبی آشکار می شود و بر اثر فشار جنبه های هیجانی و تخیل، احساسات در این دوره بصورت وظیفه حیاتی عمده ای در می آید. دوران بلوغ دوران اضطراب و نگرانی است و این دوره از دشوار ترین دوره های تربیت است.
کسب هویت مهمترین رویداد روانی ـ اجتماعی نوجوانی بشمار می رود که از دوره بلوغ به طور جدی آغاز شده و در بزرگسالی نیز دوام پیدا می کند. هویت عبارت از این است که شخص بداند چه کسی است و مقصدش کجاست. داشتن هویت، دلیل ضمنی وجود وحدت درونی با عقاید و ارزشهای یک گروه اجتماعی است. بحران هویت در آخر نوجوانی ظاهر می گردد و «اریکسون» آنرا یک بحران هنجاری می خواند چرا که رویدادی بهنجار است. اما ناتوانی برای کنار آمدن با این بحران نابهنجار است چون نوجوان را از یک هویت محکم محروم می سازد و شخص به سر درگمی هویت یا آشفتگی تنش مبتلا می شود. یعنی به کسی که نمی داند کیست و جای او در این دنیای بزرگ کجاست.
سر درگمی ممکن است خمود را به صورت اختلال رفتاری نظیر فرار از منزل، رفتار جنایی و جز آن نشان دهد. نوجوان ممکن است برای مقابله با سر درگمی نقش، نقش خود را با گروهها و فرقه های خاص پیوند داده یا با قهرمانان مشهور همانند سازی کند.
از طرف دیگر می دانیم که نوجوانان احتیاجات مختلفی می توانند داشته باشند ولی شاید هیچ احتیاجی در نوجوان به این اندازه مهم نباشد که او می خواهد مورد توجه اطرافیانش قرار گیرد. او می خواهد مهم باشد، در گروه خود موقعیت خاصی به دست آورد و بعنوان یک فرد با ارزش، شناخته و پذیرفته شود.
یکی از مهمترین علل همانند سازی نوجوانان یا بزرگسالان وجود همین احتیاج است. نوجوانی که سیگار می کشد، لباس مردانه یا زنانه می پوشد، مانند بزرگسالان رفتار می کند و بطور کلی خود را به وضع و شکل افراد بزرگسال در می آورد، می خواهد احتیاج به کسب موقعیت اجتماعی خود را ارضاء کند و هویت و شخصیت خاصی را برای خود دست و پا کند، حال اگر این احتیاج با ارائه الگوهای صحیح به نوجوان برطرف نشود، طبعاً به شخصیت های مشهور جهانی و الگوهای غربی که مرتباً در رسانه های گروهی دنیا تبلیغ می شود، روی می آورد و باید یکی از ریشه های اصلی غربگرایی جوانان را در همین جا دید.
بی شک غربگرایی جوانان یکی از « انحراف شخصیتی » به شمار می رود و در یک کلمه به « خلا روحی » و « هویتی » جوانان که در پی بحران هویت دوران نوجوانی است باز می گردد. عدم ارضای یکی از نیازهای روحی انسان در دوره شکل گیری شخصیت « نوجوانی » که همان « شخصیت طلبی نوجوان » است، در دوره جوانی ظهور و بروزهایی چون پانکیسم، هیپیسم، بد حجابی و در معنای کلی قرآن « غربگرایی » دارد.
عوامل موثری که در شکل گیری رفتاری نوجوانان کاملاً موثرند:
1ـ رفاقت
2ـ الگوها
دیگر علل گرایش نوجوان به فرهنگ بیگانه
علل عاطفی:
نوجوان اگر از نظر عاطفی فردی طبیعی نباشد می تواند برای خود و دیگران خطر آفرین باشد. نوجوان به جاذب و جالب بودن وضع ظاهری بسیار علاقمند است. نوجوان بی ثباتی عاطفی دارد و خود را همه چیزدان یا به اصطلاح علامه دهر می پندارد. تغییرات ظاهری و بدنی و فیزیولوژیک موجب احساس شرم در نوجوان می شود. از اینکه مورد استهزای دوستان قرار گیرد نگران است و می ترسد. نوجوان به مطالعه و گوش کردن به رادیو و تماشا فیلم تمایل بیشتری دارد. مدام از همه چیز انتقاد می کند. همیچنین تاثیر روابط عاطفی ـ تربیتی والدین با نوجوان، مثلاً زیاده روی در محبت، تحقیر و طرد نوجوان، محرومیت از محبت پدر و مادر و احساس حقارت.
علل روانی:
گروه گرایی نوجوان، هیجان و عجله، گرایش جنسی مخالف، در مورد گروه گرایی نوجوان از سن 11 سالگی به بعد شروع می گردد. نوجوانان پیرو ارزشها و ملاکهای مشابه جمع می شوند. برای حفظ موقعیت خود در گروه حاضر است به هر کاری اقدام کند. مخالف گری، هیجان و عجله در نقش یابی و شیوه های غلط تربیتی خصوصاً ـ مثلاً عدم توجه به سوالات جنسی نوجوانان از طرفین ـ عدم توجه به تفاوتهای فردی نوجوانان ـ دادن شخصیت کاذب ـ تشویق بدون اندازه و بی جا، لذا عوامل روانی در شکل دهی نوجوان برای گرایش وی به سمت فرهنگ بیگانه بسیار موثر می باشد.
علل فرهنگی، سیاسی:
فعالیت رسانه های گروهی بیگانه با توجه به عوامل جذب کننده و اختلاف برانگیز و ضد ارزش خصوصاً در مناطق مرزی ( پخش کاتولوگ و برو شورهای دوست یابی از سراسر جهان برای نوجوانان )، ورود مجلات، نوارها و … همچنین البسه و پوشاک خارج از کشور، مسافرتهای خارج از کشور، تردد وسایل نقلیه به خارج از کشور و ورود مظاهر فرهنگی بیگانگان به داخل کشور، عدم سنخیت و تجانس اخلاقی، سیاسی برخی از خانواده ها با ارزشهای فرهنگی، اجتماعی انقلاب اسلامی، پراکندگی و عدم هماهنگی برنامه های فرهنگی ـ اجتماعی نهادهای مختلف، ضعف امکانات لازم در جهت فعالیتهای فرهنگی و تربیتی، ضعف رسانه های گروهی داخلی، خنثی شدن فعالیتهای تربیتی مربیان توسط اولیای برخی از دانش آموزان با توجه به تضادهای اخلاقی سیاسی آنان با فعالیتهای مدارس، آزادیهای موجود در برخی خانواده های نسبت به کنترل تربیتی و اخلاقی و اخلاقی فرزندان و تاثیر آن در رشد مفاسد اخلاقی، نقش اقلیتهای مذهبی و دولتی این گونه دانش آموزان با دیگر محصلین و برپایی میهمانی ها و رفت و آمدهای خانوادگی، فعالیت عوامل مخرب فرهنگی در قالب ترویج فساد و پخش مجلات و عکس های مبتذل، در سطح مدارس بطور غیر آشکار، عدم کنترل صحیح برخی از برنامه های فرهنگی، اجتماعی، دستگاههای تبلیغی و رسانه های گروهی (مجلات، تلویزیون و…)، از هم پاشیدگی کانون خانوادگی اعم از آن که ناقص یا کامل، اتفاقی یا ارادی بر اثر مرگ و میر پدر یا مادر و یا هر دوی آنها یا بر اثر جدایی و طلاق یا ترک خانواده باشد، کندی تحصیل و عدم موفقعیت در دروس، مطالعات یک بعدی دانش آموزان، بی خبری از فرجام کار، اسارت زرق و برق ها، ضعف آموزشی همه جانبه در رابطه با مجموعه دست اندارکاران تعلیم و تربیت مدارس.
عوامل سیاسی:
ضعف بینش سیاسی در بین اقشار مختلف دانش آموزان، حضور مهاجران و اتباع بیگانه و توریست ها، مسئله رشد جمعیت و مهاجرت بسوی شهرها و عدم برنامه ریزی لازم در جهت کنترل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، فعالیت های سیاسی که در مناطق خاصی از کشور ( کردستان ـ سیستان و بلوچستان ) و آثار این جرنانها سیاسی در مدارس، عدم برنامه ریزی درست استفاده از تفریح گاهها و ورزشگاههای خصوصی و وجود بوتیک های پر زرق و برق.
رهنمودهایی برای برخورد با این گرایش :
1ـ در بعد فرهنگی:
استفاده از افراد صاحبنظر، توجیه خانواده ها در برخورد درست و مناسب با نوجوان، دوستی و رفاقت صمیمانه و مناسب با نوجوان و برقراری ارتباط و مشورت با او.
2ـ در بعد سیاسی:
تقویت رسانه های گروهی داخلی، خصوصاً مناطق مرزی و برپایی برنامه های مناسب و جذاب، جلوگیری از ورود تولید البسه، کالای لوکس، لوازم آرایشی، نظارت و کنترل تفرج گاهها، امکان و محلهای ارائه وسایل خارجی، گسترش فضاهای آموزشی و امکانات سالم تفریحی، ایجاد و هماهنگی سیاست های مناسب کار گزاران و اجرای دقیق برنامه های فرهنگی توسط ارگانهای ذیربط.
3ـ در بعد اقتصادی:
بهبود و ضعیت اقتصادی کشور و برقراری عدالت اجتماعی در بین اقشار مختلف، خصوصاً قشر مستضعف و پائین جامعه.
ب: نمونه و روش گزینش آن:
منظور از نمونه در بین پژوهش تعدادی از افراد جامعه آماری باشند که حداکثر ویژگی ها و خصوصیات کلیه افراد جامعه آماری را دارند. و نسبت آنها نیز ثابت می باشد. مثلاً در جامعه آماری 60 در صد در کلاس سوم و 40 درصد در کلاس دوم مشغول تحصیل می باشند در افراد نمونه هم 60 در صد دانش آموزان کلاس سوم و 40 درصد دانش آموزان کلاس دوم می باشند و تعداد این افراد نیز تا حد امکان محدود می باشد تا بتوان تحقیق را روی آنها انجام داد و به کل جامعه آماری تعمیم دهیم.
برای گزینش افراد نمونه از روش خوشه ای مرحله ای استفاده می کنیم که از میان هر ناحیه یک مدرسه را گزینش کرده و پس از مشخص شدن مدارس به صورت طبقه ای تصادفی ـ سنتی از میان دانش آموزان دوم و سوم مدارس راهنمایی، دانش آموزان را به همان نسبتی که در جامعه آماری هستند برای نمونه انتخاب می نمائیم.
ج: اندازه یا حجم نمونه:
چون کل دانش آموزان مورد تحقیق در جامعه آماری ما برابر 50880 نفر می باشد و از این تعداد حدود 27273 نفر در پایه دوم و حدود 23607 نفر در پایه سوم اشتغال به تحصیل دارند یا به عبارتی حدود 6/53 درصدد در پایه دوم و حدود 4/46 در صد در پایه سوم مشغول به تحصیل می باشند پس با استفاده از فرمول:
شامل 21 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود تحقیق بررسی عوامل گرایش نوجوانان پسر ودختر 12 تا 14 ساله مدارس راهنمایی تحصیلی مشهد به فرهنگ بیگانه