لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 94
متن :
تحلیل واژگان و مضامین پر بسامد در مخزن الاسرار نظامی
نظامی که الهی گنجه ی سخن از گنجینه ی پنج گنجش بی گنج و خاطر عاطرش از تأمّل و تدبّر دست و پا شکستگان نو رسیده، امّا حریص به کشف گنج های نهانی از دریای معانی شعرش ، در رنج مباد ،صاحب خمسه است و به عقیده ی راقم این سطور یکی از حکمای خمسه ی شعر فارسی که عبارتند از : حکیم فردوسی ، حکیم ناصر خسرو ، حکیم سنائی ، حکیم خاقانی و حکیم نظامی ،می باشد . حکمایی که هر کدام در حفظ فرهنگ و آئین ایرانی و زبان همچون قند پارسی ید طولا که هیچ بلکه ید بیضا دارند . هر کدام از این حکما در جنبه ای از شعر فارسی به عنوان استادی مسلّم و بی بدیل شناخته شده هستند .
در این میان حکیم نظامی ، میدان دار عرصه ی داستان سرایی است . « قدرت تخیل نظامی و همدلی و پیوند عاطفی او با قهرمانان داستان – که گاه در خلال وقایع به یاد سرگذشت خویش نیز می افتد – و حسن قریحه و استعداد او در سرودن شعر غنائی و داستان عاشقانه موجب آمده است که در این کار در ادب فارسی شاعری یگانه و نامدار گردد . »
در میان ادب دوستان وی « در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاصّ تازه و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند در هر مورد و تصویر جزئیّات و نیروی تخیّل و دقّت در وصف و ایجاد مناظر رائع و ریزه کاری در توصیف طبیعت و اشخاص و احوال و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو در میان کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است . » و از میان پنج گنجش به قول دکتر عبد الحسین زرّین کوب « هفت پیکر نظامی با آن هفت قصّه ی شگفت انگیز و نفس گیر و پر ماجرا که لعبتان هفت گنبد برای شاه نقل می کنند خیال انگیز ترین و پر رنگ و نگار ترین منظومه از پنج گنج وی به شمار می رود».
ولیکن تمام این توصیف ها از شیوه ی شاعری نظامی اغلب از توجّه به ظاهر شعر وی درک شده است و کمتر کسی از محقّقان و نظامی پژوهان به عمق الفاظ توجّه داشته اند بنابراین شاید برخی از ویژگی های شعری نظامی هنوز چنان که باید در میان محافل ادبی آشکار نشده است . در این رساله به یک مورد از مواردی که در شعر نظامی کمتر بدان توجّه شده است می پردازیم و آن توجّه به گرایش و تعلّق خاطر وی در به کار گیری برخی از واژگان و مضماین با بسامد های زیاد در شعر است ، یعنی ؛ حکیم نظامی به برخی از واژگان و مضامین توجّه ویژه ای داشته و گاه با تکرار برخی واژگان در چندین بیت متوالی در پی ارائه ی اندیشه ای خاص و مضمونی ویژه به خواننده ی شعرش بوده است ، هر چند که در بادی امر خواننده گمان می کند که هدف نظامی از تکرار واژگان به این شکل تنها رعایت صنعت التزام بوده است امّا تنها کمی دقّت کافی است تا خواننده ی خوش ذوق در یابد که نظامی والاتر از آن است که واژگانی خاص را در ابیاتی متوالی تنها برای رعایت صنعتی که بدیعیان آن را التزام می نامند ، به کار ببرد بلکه حقیقت این است که در پس پرده ی تکرار ، نظامی هدف و اندیشه ای والا داشته است .
از میان محقّقان تنها مرحوم یوسفی در چشمه ی روشن آن گونه که از فحوای کلامش پیداست متوجّه گرایش خاصّ نظامی به برخی از واژگان شده است امّا آنگونه که باید به تحلیل آن نپرداخته و در توصیف وارد شدن فرهاد به دربار خسرو می نویسند : « تکیه ی شاعر بر کلمات «کوهکن » و «کوه » در توصیف فرهاد حشمتی خاص به صحنه ی ورود او به درگاه خسرو بخشیده است ».
همچنین در زمستان 1384 مقاله ای به قلم استاد فرزانه جناب آقای دکتر محمّد باقر محسنی در فصلنامه ی ادبیّات فارسی منطقه ی 2 با عنوان « شکرستان نظامی » به چاپ رسید که این استاد بزرگوار – که حق استادی بر گردن این حقیر نیز دارند – به این نکته ، یعنی ؛ گرایش نظامی به واژگان خاص توجّه نموده و در باره ی موضوع شکر و کاربرد آن در شعر نظامی مقاله ای به رشته ی تحریر کشیده بودند . ایشان در آنجا می نویسند : «نظامی گاهی آنقدر شهد کلام را می چشد که بر اثر تکرار لفظ شبح گونه ای از صنعت التزام می آفریند که از آن میان می توان لفظ شکر را مثال زد » .
نگارنده بر اساس مطالعات چندین ساله که در شعر نظامی داشته است ، موضوع رساله ی کارشناسی ارشد خویش را با عنوان « تحلیل واژگان پر بسامد در شعر نظامی » انتخاب نموده و به تحلیل تمامی واژگان پر بسامد در شعر نظامی دست یازیده است تا شاید راهی تازه فرا روی نظامی پژوهان گشوده شود . در مقاله ی حاضر جهت نشان دادن شیوه ی نظامی در به کار گیری واژگان پر بسامد تنها به ذکر و تحلیل واژگان پر بسامد در مخزن الاسرار، خسرو وشیرین و هفت پیکروی اشاره شده است. چرا که این سه اثر گزیده ای از تمامی آثار اوست یعنی مخزن الاسرار نمونه ای عرفانی، خسرو و شیرین نمونه ای بزمی و هفت پیکر نمونه ای بزمی و رزمی از آثار نظامی است. که به حول خدای تعالی به محضر اهل ادب تقدیم خواهد شد .
در ادامه واژگان پر بسامد در مخزن الاسرار نظامی به ترتیب ذکر می شود که با تحلیل هر کدام از واژگان، انسان متوجّه قدرت شاعری و سخنوری حکیم نظامی می شود . به گونه ای که گاه ذهن خواننده ی متفکّر در شعر نظامی را به تحیّر وا می دارد و این همان سحر کلام نظامی است و آنچه که شاید سخنواران مقلّد وی به این قسمت از سخن وی دقّت نکرده اند . نظامی با استفاده ی پر بسامد از واژگان وخاص ، ذهن خوانندگان دقیق و ژرفکاو را به تأمّل و درنگ وا می دارد تا با شتاب از کنار این واژگان نگذرند و اندکی دقیق به آنها بنگرند تا شاید معانی و مفاهیم مورد نظر وی را – که اینگونه و با به کار بردن واژگان و مضامینی خاص در بسامدی بسیار که از ویژگیها و از هنر های شاعری وی است – در یابند و بدانند که در پس این تکرار ها نوعی تأکید آن هم تأکید بر مسئله ای خاص –که ذهن شاعر را به خود مشغول داشته و نمی تواند از کنار آن به سادگی عبور کند - وجوددارد . اینک تحلیل برخی از واژگان و مضامین پر بسامد در مخزن الاسرار حکیم نظامی .
گنجور گنجه در آغاز مخزن الاسرار آنجا که از معراج نبیّ اکرم (ص) سخن به میان می آورد ، در شرح و بسط شب معراج و حالت های روحانی وجود پیامبر با به کار بردن واژه هایی خاص با بسامدی بسیار ما را به نکاتی چند در پس واژگان پر بسامدش راهنمایی می کند . به عنوان مثال در چند بیت آغازین معراج وقتی که می گوید :
کرد رها در حرم کاینـــات هفت خط و چار حد و شش جهات
دیده ی اغیار گرانخواب گشت کو سبک از خواب ، عنان تاب گشت
(مخزن الاسرار ،ص 27)
بلا فاصله بعد از این که به گرانخواب شدن دیده ی مردم اشاره می کند محل را برای سخنرانی از به پرواز در آمدن مرغ جان مصطفی (ص) مناسب می بیند و در سه بیت متوالی به مسئله ی خروج مرغ جان از قفس تن پیامبر اشاره می کند که در تکرار واژه ی " مرغ" بدون شک عمدی در کار است که پس از ذکر ابیات بدان اشاره خواهد شد.
لازم به ذکر است واژه" مرغ" را نظامی با تکرار و تاکید در سه اثر مورد بحث ما، یعنی؛ مخزن الاسرار، هفت پیکر و خسرو و شیرین به کار برده است که در بررسی واژگان پر بسامد هفت پیکر و خسرو و شیرین به آنها اشاره خواهد شد.حکیم می فرمایند :
با قفس قالب از این دامگاه مرغ دلـش رفته به آرامگاه
مرغ پر انداخته یعنی ملک خرقه در انداخته یعنی فلک
مــرغ الهیش قفس پر شده قالبش از قلب سبکتر شده
( مخزن الاسرار ، ص 27)
همچنان که دیده می شود حکیم نظامی در سه بیت ، پشت سر هم واژه ی مرغ را با تأکید خاصّی تکرار می کند که نباید به سادگی از کنار این موضوع گذشت . نخست به نکته ای عرفانی -که اکثر عرفا بدان تأکید داشته اند- و آن همان محبوس بودن مرغ جان است در قفس تن، اشاره نموده است، چنان که مولوی نیز بدان اشاره داشته، می گوید :
«من از بـرای مـصلـحت درحـبـس دنیا مانده ام حبس ازکجا من ازکجا؟! مال کرا دزدیده ام درحبس تن غرقم به خون وزاشک چشم هرحرون دامان خون آلود را در خاک می مالیده ام »
و حافظ شیرین سخن در این باره چنین می گوید :
«چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست روم به روضه ی رضوان که مرغ آن چمنم»
در اکثر کتب عرفانی به محبوس بودن مرغ جان در قفس تن اشاره شده است و برخی در توجیه سماع گفته اند که مرغ جان از اشتیاق رسیدن به جایگاه اصلی اش چنان بی قراری می کند که نا خود آگاه به پرواز در می آید و قفس تن را هم با خود از جا بر میکند و این همان حکمت سماع است .
در بیت بعد با اینکه واژه ی مرغ را دوباره می آورد امّا این بار با ایجازی کامل به عاجر ماندن ملائک از سیر با مرغ جان نبیّ اکرم اشاره می نماید و می گوید که ملائکه از همراهی وی عاجز شدند و « فلک به رسم
تحقیق درباره اصغر هادی پور