تقسیم بندی موجودات از نظر کمالات وجودی
46 صفحه
وقتی موجوداتِ مشهود خود را در جهان با دقت مینگریم، بخوبی درمییابیم که آنها از نظر کمالات وجودی (آثار و منشأ آثار نوین) برابر نیستند و آثار وجودی بعضی بر آثار وجودی بعضی دیگر برتر و بیشتر است.
موجوداتی را که در اطراف خود میبینیم از این نظر به چهار دسته تقسیم میشوند:
-1 جمادات یا موجودات بیجان مانند انواع سنگها، گازها و مایعات که دارای آثار وجودی خاصی هستند و به بعضی از آنها اشاره میکنیم: جمادات حجم دارند یعنی فضا اشغال میکنند، وزن دارند، رنگ دارند، بو دارند، خواص عنصری مختلفی دارند و...
-2 نباتات یا گیاهان که دارای کمالات و آثار وجودی بیشتری نسبت به جمادات میباشند یعنی علاوه بر اینکه آثار وجودی جمادات را دارند، دارای آثار وجودی مخصوصی هستند که جمادات فاقد آنها میباشند. از قبیل: نباتات رشد و نمو دارند، تغذیه میکنند، تولیدمثل میکنند، تا اندازهای دارای حس و حرکت هستند و از وضعیت ضعف اندام به قدرت بدنی زیاد میرسند. ناگفته نماند که نباتات علاوه بر این آثار ویژه، در بعضی آثار جمادی مثل رنگپذیری و داشتن بو، از جمادات قابلیت بیشتری نشان میدهند و تنوع رنگها و بوها در گلها و میوهها دیده میشود. بنابراین گیاهان از نظر کمال وجودی برتر از جمادات هستند.
-3 حیوانات که دارای کمالات و آثار وجودی بیشتری نسبت به گیاهان و جمادات میباشند و علاوه بر آثار وجودی جمادات و گیاهان، دارای وجودی مخصوص هستند که دو قسم قبلی فاقد آنند. از قبیل اینکه حیوانات شعور و اراده دارند، کار و تلاش میکنند، همسرگزینی و مسکنگزینی دارند، دارای شهوت جنسی و غضب هستند، در بعضی از انواع آنها زندگی اجتماعی وجود دارد، در زندگی اجتماعی دارای تقسیمبندی و مراتب شغلی، تفریح و اجتماعی مختلف هستند. به عبارت دیگر رتبه و مقام و پَستی و برتری شغلی در بین آنها وجود دارد. از حریم خود و خانوادة خود در برابر خطرات و دشمنان، محافظت میکنند. از حریم همنوع و حتی گاهی غیرهمنوع در برابر خطرات و دشمنان دفاع میکنند. در بین حیوانات همنوع و گاهی غیرهمنوع جهت گذراندن زندگی، تعاون، همکاری و خدمات متقابل و مسالمتآمیز دیده میشود. تا اندازهای قابل تربیت هستند یعنی تربیت محدود میپذیرند. دارای احساسات و عواطفند. در آنها صفات روحی خوب و مثبتی که ما در زندگی از آنها به اخلاق تعبیر میکنیم در انواع مختلفشان دیده میشود؛ صفاتی از قبیل وفاداری، امانتداری، خدمت به همنوع، نجابت و...
-4 انسان. انسان از آن جهت که انسان است و اشرف مخلوقات میباشد، نه جماد است، نه نبات است و نه حیوان. این بدان معنا نیست که فاقد کمالات و آثار وجودی جمادات، نباتات و حیوانات است، بلکه بهمعنای این است که آنچه مایة انسانیت انسان و شرافت او بر سایر موجودات است امری غیر از کمالاتوجودی سه قسم گذشته است. چرا که انسان در آن آثار وجودی با سه قسم دیگر مشترک است و فضیلتی در آنها ندارد. فضیلت و شرافت یعنی برتری، و برتری یعنی داشتن چیزی که در دست دیگران نباشد. بنابراین نمیتوان فضیلت و برتری
انسان بر سایر موجودات مشهودمان را به داشتن کمالات جمادی، گیاهی و حیوانی بدانیم. هرچند انسان در ظهور آن کمالات از خود قابلیت بیشتری نشان دهد، زیرا قابلیت بیشتر داشتن در یک کمال، آن کمال را از حقیقت و مرتبة خود خارج نمیکند. بهعنوان مثال اگر انسان در غضب و یا شهوت جنسی قابلیت بیشتری نسبت به حیوانات از خود نشان داد هرگز غضب و شهوت از مرتبة کمالات حیوانی فراتر نمیروند و به مرتبة یک کمال انسانی نمیرسند. به عبارت دیگر انسان فقط توانسته یک کمال حیوانی را بیشتر از خود حیوانات نشان دهد، نه اینکه شهوت و غضب کمال انسانی شده باشند. در این صورت میگوییم انسان یک حیوان قویتر است. همچنین وقتیکه انسان دارای قدرت بدنی زیادی میشود میگوییم او یک گیاه قویتر شده نه یک انسان بهتر. به عبارت دیگر همانطور که گفتیم قدرت بدنی یک کمال گیاهی است نه یک کمال انسانی؛ یعنی اگر انسانی از نظر قدرت بدنی قویتر از دیگران بود، او فقط در یک صفت گیاهی قویتر است نه اینکه انسان بهتری است و در انسانیت بالاتر است. همچنین است وقتی انسان لباسی زیبا و رنگارنگ و فاخر بر تن میکند، میگوییم او یک کمال گیاهی را به استخدام درآورده و مورد استفاده قرار داده است نه اینکه او با پوشیدن لباسی زیباتر و با جنسی بهتر و یا برخورداری از قیافه و صورتی زیباتر، در انسانیت و شرافت از دیگران پیشی گرفته باشد.چرا که برتری حقیقی انسان به برتری در حقیقت انسانیت و آن آثار و کمالاتی است که ویژة اوست و در حیوانات و گیاهان و جمادات یافت نمیشود، که اگر در آنها یافت شود آن کمالات دیگر کمال ویژه انسانی محسوب نمیشوند بلکه جزء کمالات مشترکند.اگر قایل به برتری انسان نسبت به سایر موجودات باشیم و او را اشرف مخلوقات بدانیم که چنین نیز هست، بدین معناست که در انسان کمال یا کمالاتی وجود دارد که در سایر موجودات قبلی نیست والا برتری و شرافت او معنا نداشت.
با توجه به مطالب گذشته به این نتیجه میرسیم که انسان جماد، گیاه و حیوان نیست. بنابراین اگر آثار و کمالاتی که در حد کمالات این سه قسم هستند از خود نشان داد در مرتبة همانهاست و هیچ فضیلتی از نظر انسانی بر سایر انسانها ندارد. مثلاً از آن جهت که شهوت جنسی دارد و تمایل به جنس مخالف پیدا میکند و همسرگزینی میکند، یک حیوان است و نیز از آن جهت که کار و تلاش میکند، مسکنگزینی دارد، زندگی و مشارکت اجتماعی دارد، در سلسله مراتب اجتماعی بالا میرود، به همنوع خود کمک و خدمت میکند و دارای بعضی از صفات اخلاقی نیکو و پسندیده است، یک حیوان خوب است، چراکه همه اینها در حیوانات نیز یافت میشود. همچنین وقتیکه رشد میکند و قدرت بدنی فوقالعادهای (مثلاً در اثر ورزش) پیدا میکند و یا دارای صورتی زیبا میشود و زیباییها را به استخدام درمیآورد، یک گیاه خوب است، چراکه همه اینها در گیاهان نیز یافت میشود.
تقسیم بندی موجودات از نظر کمالات وجودی