لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
نصرا... منشی
نام پدر: محمد بن عبدالحمید
تولد و وفات: ( ... مقتول ۵۸۳ ۵۵۵) قمری
محل تولد: مشخص نیست.
شهرت علمی و فرهنگی: ادیب و شاعر
ملقب به حمیدالدین. اهل شیراز یا از مردم غزنین بود که در زمان یمین الدوله بهرامشاه غزنوی می زیست و نزد این پادشاه تقرب داشت. در زمان خسروشاه (۵۵۹ ۵۵۲ق) به سمت دبیری رسید و در دربار همین سلسله تا وزارت پیش رفت. از جمله استادان وی می توان به قاضی محمد بن عبدالحمید اسحاق ، برهان الدین عبدالرشید نصر ، صاعد میمنی ، ابوالحامد غزنوی ، عبدالرحمان بستی و محمد سیفی اشاره کرد.ابوالمعالی علاوه بر مهارتی که در ترسل و نثر داشت در نظم فارسی نیز سرآمد بود. وی به زبان عربی نیز اشعاری سروده است. از شعرای بزرگ که ابوالمعالی را در اشعار خود ستوده و مدح گفته اند ، می توان به سیدحسن غزنوی که از بزرگان شعرا و ادباء روزگار بهرام شاه غزنوی است ، اشاره کرد. به آوردهٔ عوفی در "لباب الالباب" او در اثر سعایت بدخواهان در زمان خسرو ملک (۵۸۳ ۵۵۹ق) به زندان افتاد و سرانجام در آنجا به قتل رسید. در مورد نام وی بین تذکره ها اختلافاتی وجود دارد. از آثارش: "کلیله و دمنهٔ بهرام شاهی" که ترجمه "کلیله و دمنه" عربی ابن مقفع است و به امر بهرام شاه غزنوی (۵۵۲ ۵۱۱ق) در حدود (۵۳۹ ۵۳۶ق) به فارسی برگردانده شده است؛
کتاب کلیله و دمنه
اثری از نصرا... منشی
کَلیله و دِمنه کتابیاست از اصل هندی که در دوران ساسانی به فارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایتهای گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شدهاست. نام آن از نام دو شغال با نامهای کلیله و دمنه گرفته شدهاست. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد.
کلیله و دمنه در واقع تألیفیاست مبتنی بر چند اثر هندی که مهمترین آنها پنجه تنتره (به سانسکریت )به معنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر میدانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. متأسفانه صورت پهلوی این اثر به دست ما نرسیدهاست. اما ترجمهای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیکترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویهاست.
پس از اسلام روزبه پوردادویه (ابن مقفع) آن را به عربی ترجمه کرد ترجمهٔ ابن مقفع بسیار مقبول افتاد و مظهری از فصاحت در زبان عربی تلقی شد. ترجمهٔ ابن مقفع امروز موجود است امّا میان نسخ مختلف آن گاه تفاوتهای زیادی دیده میشود.
صفحهای از نسخهای از کلیله و دمنه بتاریخ 1210 میلادیابن ندیم در الفهرست کلیله و دمنه را در شمار «کتابهای هند در افسانه و اسمار و احادیث» آوردهاست و دربارهٔ آن گوید:کتاب کلیله و دمنه هفده بابست- و گویند هجده باب بوده که عبدالله بن مقفع و دیگران آن را ترجمه کردهاند، و این کتاب به شعر هم در آورده شده، و این کار را ابان بن عبدالحمید بن لاحق بن عقیر رقاشی کردهاست و علی بن داود نیز آن را به شعر درآورده، و بشر بن معمده ترحمهای از آن دارد که پارهای از آن در دست مردم است. و من در نسخه دیدم که دو باب اضافه داشت و شاعران ایرانی این کتاب را به شعر درآوردهاند که از فارسی به عربی ترجمه شدهاست.
و از این کتاب مجموعهها و منتخباتی است که ساخته گروهی مانند ابن مقفع و سهل بن هارون و سلم رئیس بیتالحکمه و ... است.ترجمهٔعربی ابن مقفع پایهٔ ترجمههای دیگر قرار گرفت و کتاب از عربی به فارسی، یونانی ، ترکی ، اسپانیایی ، روسی ، آلمانی ترجمه شد.کلیله و دمنه چندین بار از عربی به فارسی دری برگردانده شدهاست. از جمله رودکی آن را به نظم درآورد اما امروز جز چند بیت پراکنده از آن باقی نماندهاست.
در قرن ششم هجری نصرالله منشی (منشی بهرامشاه غزنوی) آن را به زبان فارسی ترجمه کرد. این ترجمه ترجمهای آزاد است و نصرالله هرجا لازم دانستهاست ابیات و امثال بسیار از خود و دیگران آوردهاست. ترجمهٔ نصرالله منشی همان ترجمهای است که از آن به عنوان کلیله و دمنه در زبان فارسی یاد میشود. گاه نیز آن را کلیله و دمنهٔ بهرامشاهی خوانند.ترجمهٔ دیگری که تقریباً مقارن با زمان نصرالله منشی صورت گرفته اما کمتر شناختهشدهاست توسط محمد بن عبدالله بخاری است که منشی دربار اتابکان موصل بود. برخلاف نصرالله منشی محمد بخاری به عبارتپردازی نپرداخته و کاملاً به متن اصلی وفادار ماندهاست. خود این موضوع را تصریح کردهاست
.البته پس از رودکی و پیش از این دو تن نیز ترجمههای زیادی از این اثر صورت گرفته بود ولی هیچیک به دست ما نرسیدهاست. نصرالله منشی خود در دیباچهٔ ترجمهاش به این موضوع اشاره کردهاست.
آخرین تحریر کلیله و دمنه متعلق است به ابوالفضل علّامی ادیب پارسیگوی هندی. نثر این اثر روان و صحیح است. علامی به این ترجمه نام عیاردانش دادهاست.
این نکته نیز جالب توجهاست که یکبار نیز به فرمان پادشاه ادبدوست هند اکبر شاه همایون کتاب پنجه تنتره مستقیماً از سنسکریت به فارسی ترجمه شدهاست. مسئول این ترجمه شخصی بود به نام مصطفی خالقداد عباسی. به گفتهٔ او «حکم شد که هرچه خشک و تر در آن کتاب باشد به همان ترتیب رقم نماید تا قدر تفاوت اصل سخن و ترتیب آن و زیادتی و نقصان ظاهر گردد.
ملا حسین کاشفی در قرن دهم هجری تصنیفی (بازنویسیای) از روی کلیلهٔ بهرامشاهی ترتیب داد و نام اثر را انوار سهیلی گذاشت.
مقاله درباره نصرا منشی