رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره مقام انسانى زن از نظر قرآن

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره مقام انسانى زن از نظر قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

مقام انسانى زن از نظر قرآن

اسلام زن را چگونه موجودى مى‏داند؟آیا از نظر شرافت و حیثیت انسانى او رابرابر با مرد مى‏داند و یا او را جنس پست‏تر مى‏شمارد؟این پرسشى است که اکنون‏مى‏خواهیم به پاسخ آن بپردازیم.

فلسفه خاص اسلام درباره حقوق خانوادگى

اسلام در مورد حقوق خانوادگى زن و مرد فلسفه خاصى دارد که با آنچه درچهارده قرن پیش مى‏گذشته و با آنچه در جهان امروز مى‏گذرد مغایرت دارد.اسلام‏براى زن و مرد در همه موارد یک نوع حقوق و یک نوع وظیفه و یک نوع مجازات‏قائل نشده است;پاره‏اى از حقوق و تکالیف و مجازاتها را براى مرد مناسبتر دانسته وپاره‏اى از آنها را براى زن،و در نتیجه در مواردى براى زن و مرد وضع مشابه و درموارد دیگر وضع نامشابهى در نظر گرفته است.

چرا؟روى چه حسابى؟آیا بدان جهت است که اسلام نیز مانند بسیارى ازمکتبهاى دیگر نظریات تحقیر آمیزى نسبت‏به زن داشته و زن را جنس پست‏ترمى‏شمرده است و یا علت و فلسفه دیگرى دارد؟

مکرر در نطقها و سخنرانیها و نوشته‏هاى پیروان سیستمهاى غربى شنیده و خوانده‏اید که مقررات اسلامى را در مورد مهر و نفقه و طلاق و تعدد زوجات و امثال‏اینها به عنوان تحقیر و توهینى نسبت‏به جنس زن یاد کرده‏اند;چنین وانمود مى‏کنند که‏این امور هیچ دلیلى ندارد جز اینکه فقط جانب مرد رعایت‏شده است.

مى‏گویند تمام مقررات و قوانین جهان قبل از قرن بیستم بر این پایه است که مردجنسا شریفتر از زن است و زن براى استفاده و استمتاع مرد آفریده شده است،حقوق‏اسلامى نیز بر محور مصالح و منافع مرد دور مى‏زند.

مى‏گویند اسلام دین مردان است و زن را انسان تمام عیار نشناخته و براى اوحقوقى که براى یک انسان لازم است وضع نکرده است.اگر اسلام زن را انسان‏تمام عیار مى‏دانست تعدد زوجات را تجویز نمى‏کرد،حق طلاق را به مرد نمى‏داد، شهادت دو زن را با یک مرد برابر نمى‏کرد،ریاست‏خانواده را به شوهر نمى‏داد،ارث‏زن را مساوى با نصف ارث مرد نمى‏کرد، براى زن قیمت‏به نام مهر قائل نمى‏شد،به زن‏استقلال اقتصادى و اجتماعى مى‏داد و او را جیره‏خوار و واجب النفقه مرد قرارنمى‏داد.اینها مى‏رساند که اسلام نسبت‏به زن نظریات تحقیر آمیزى داشته است و او راوسیله و مقدمه براى مرد مى‏دانسته است.مى‏گویند اسلام با اینکه دین مساوات است واصل مساوات را در جاهاى دیگر رعایت کرده است،در مورد زن و مرد رعایت نکرده‏است.

مى‏گویند اسلام براى مردان امتیاز حقوقى و ترجیح حقوقى قائل شده است و اگرامتیاز و ترجیح حقوقى براى مردان قائل نبود مقررات بالا را وضع نمى‏کرد.

اگر بخواهیم به استدلال این آقایان شکل منطقى ارسطویى بدهیم به این صورت درمى‏آید:اگر اسلام زن را انسان تمام عیار مى‏دانست‏حقوق مشابه و مساوى با مرد براى‏او وضع مى‏کرد،لکن حقوق مشابه و مساوى براى او قائل نیست،پس زن را یک انسان‏واقعى نمى‏شمارد.

تساوى یا تشابه؟

اصلى که در این استدلال به کار رفته این است که لازمه اشتراک زن و مرد درحیثیت و شرافت انسانى،یکسانى و تشابه آنها در حقوق است.مطلبى هم که از نظرفلسفى باید انگشت روى آن گذاشت این است که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت‏انسانى چیست؟آیا لازمه‏اش این است که حقوقى مساوى یکدیگر داشته باشند به طورى که ترجیح و امتیاز حقوقى در کار نباشد؟یا لازمه‏اش این است که حقوق زن‏و مرد علاوه بر تساوى و برابرى،متشابه و یکنواخت هم بوده باشند و هیچ گونه تقسیم‏کار و تقسیم وظیفه‏اى در کار نباشد؟شک نیست که لازمه اشتراک زن و مرد درحیثیت انسانى و برابرى آنها از لحاظ انسانیت،برابرى آنها در حقوق انسانى است اماتشابه آنها در حقوق چطور؟

اگر بنا بشود تقلید و تبعیت کورکورانه از فلسفه غرب را کنار بگذاریم و در افکار وآراء فلسفى که از ناحیه آنها مى‏رسد به خود اجازه فکر و اندیشه بدهیم،اول بایدببینیم آیا لازمه تساوى حقوق تشابه حقوق هم هست‏یا نه؟تساوى غیر از تشابه‏است;تساوى برابرى است و تشابه یکنواختى.ممکن است پدرى ثروت خود را به‏طورى متساوى میان فرزندان خود تقسیم کند اما به طور متشابه تقسیم نکند.مثلا ممکن‏است این پدر چند قلم ثروت داشته باشد:هم تجارتخانه داشته باشد و هم ملک‏مزروعى و هم مستغلات اجارى،ولى نظر به اینکه قبلا فرزندان خود را استعدادیابى‏کرده است،در یکى ذوق و سلیقه تجارت دیده است و در دیگرى علاقه به کشاورزى ودر سومى مستغل‏دارى،هنگامى که مى‏خواهد ثروت خود را در حیات خود میان‏فرزندان تقسیم کند،با در نظر گرفتن اینکه آنچه به همه فرزندان مى‏دهد از لحاظ‏ارزش مساوى با یکدیگر باشد و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مقام انسانى زن از نظر قرآن

تحقیق درمورد رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان 6 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان 6 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان

  مفهوم خوشبختی

خوشبختی عبارت است از: آرامش ، احساس سعادت واحساس امنیت ، جشن واسراف وزیاده روی ، کسی راخوشبخت نمی کند . مهریه و جهیزیه هم کسی را خوشبخت نمی کند . پای بندی به روش شرع است که انسان را خوشبخت وسعادتمند می کند.

همدیگر را بهشتی کنید !

ازدواج واختیار همسر، گاهی درسرنوشت انسان موثر است.خیلی اززن ها هستند که شوهرانشان را بهشتی می کنند . خیلی از مردهای مهم هستند که زن هایشان را بهشتی می کنند . عکس آن هم هست . اگر زن وشوهر، این کانون خانوادگی را قدر بدانند وبرای آن اهمیت قائل باشند، زندگی امن وآسوده خواهد شد وکمال بشری برای زن وشوهر درسایه ازدواج خوب ممکن خواهد شد.

گاهی هست که مرد در فعالیت های زندگی سردوراهی می رسد.

انتخاب باید بکند یا دنیا را و یا راه صحیح وامانت وصداقت را ، یکی از این  دو تا را باید انتخاب کند ، این جاست که زن می تواند او را به راه اول یا  راه دوم بکشاند .متقابلا ،طرف عکس آن هم هست ، شوهرها هم درمورد همسرانشان می توانند این طور تاثیرات را داشته باشند. سعی کنید با هم این طور باشید . هردو کوشش کنید که یکدیگر را متدین، درراه خدا ، درراه اسلام ، درراه حقیقت ، در راه امانت و صداقت ، نگهدارید ومانع ازانحراف ولغزش شوید.

دردوران بسیار دشوار سال های مبارزات وهمچنین سال های انتقلاب ، خیلی از زن ها  شوهران خود را با صبر وهمکاری شان بهشتی کردند . مردها رفتند به جبهه های گوناگون و خطرات را متحمل شدند. این زن ها درخانه ها لرزیدند ودچار تنهایی وغربت گشتند ، اما زبان به شکوه بازنکردند ، شوهران خود را تشویق هم کردند . این ها شوهران خود را بهشتی کردند والا می توانستند طوری عمل کنند که شوهرانشان از رفتن به جبهه واز ورود به میدان مبارزه ، وازادامه مبارزه پشیمان شوند . می توانستند این طور عمل  کنند ، ولی نکردند . بی صبری نشان ندادند . شوهرانی هم بودند که همسرانشان را بهشتی کردند . هدایت آن ها ، همکاری آن  ها، دستگیری وکمک آن ها موجب شد که این زن ها بتوانند در راه خدا حرکت کنند . عکس آن را هم داشته ایم . زن هایی بوده اند که شوهران خود را اهل جهنم کرده اند و مردهایی هم بوده اند که زن های خود را جهنمی کرده اند . می توانید با هم همکاری کنید، همدیگر را اهل بهشت کنید، همدیگر را سعادتمند کنید، همدیگر را درراه تحمل علم ، تحصیل کمال ،پرهیزکاری ،تقوا وساده زیستی کمک کنید.

 

همدیگر را خوشبخت کنید!                 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد رهنمودهای مقام معظم رهبری به زوج های جوان 6 ص

دانلود پروژه مقام زن 33 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود پروژه مقام زن 33 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

این مقاله در حقیقت خلاصه ای از پایان نامه ی خانم مانا کیا است. به دلیل طولانی بودن مقاله در زیر خلاصه ای از مطالب اصلی آن ترجمه و ارائه شده است. تلاش شده است که قسمتهای مربوط به دیدگاهها و آرای پروین پایدار به طور کامل آورده شوند. اصل مقاله در کتابخانه ی صدیقه دولت آبادی موجود است.  

در مورد موضوع زنان در قرن بیستم در ایران مطالب زیادی، با رویکردها و ددگاههای متفاوتی، نوشته شده است. بسیاری از این مطالب به طور مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع حقوق زنان پرداخته اند. بسیاری از این مقالات عدم وجود اکتیویسم در دهه ی 1960 و 1970 را با شرکت گسترده ی زنان در انقلاب ضدشاه یا شروع اکتیویسم بعد از انقلاب اسلامی، در تضاد دانسته اند. اغلب تحقیقات تاریخی تر در مورد ایران قرن بیستم، حاوی اطلاعات بسیار کمی در مورد دو دهه ی پیش از استقرار انقلاب اسلامی هستند. در هر دو نوع از تحقیقات { تحقیقات تاریخی در مورد زنان و تحقیقات تاریخی عمومی} اغلب حقوق کسب شده توسط زنان نتیجه ی مستقیم سیاستهای مدرنیزاسیون دولتی فرض شده اند که از بالا به عنوان بخشش شاهانه اعطا گردیده اند و به این ترتیب راه برای بحث در مورد تاثیر اکتیویسم بر کسب این حقوق بسته می شود.

به شکلی پارادوکسیکال، نظر محققانی که با حکومت پهلوی مخالف اند با افرادی که از آن حمایت می کنند، در این مورد خاص مشترک است. روایتهای طرفدار سلطنت، اکتیویسم زنان را چنانچه خارج از بدنه ی فعالیتهای حکومت بوده باشد، نادیده گرفته یا حذف کرده اند. نظریه ی حقوق زنان به عنوان بخشش شاهانه مبتنی بر مفهوم سازی از حکومت به عنوان تجلی نهادی( instituitional manifestation) شخص شاه است، در این حال قوانین و سیاستها، همه از طریق عاملیت شخص شاه اتفاق می افتند. شاه خیرخواه مردم است، به روشنفکران کمک می کند، اهداف خود ا تشخیص دهند و به افراد بیش از حد سنتی کمک می کند تا خیر خود را بشناسند حتی گاهی اوقات با استفاده از زور. بنابراین زنان حکومتی آگاهند اما تنها ابزارهای سیاستهای دولتی به حساب می آیند.

در مقابل روایتهای طرفدار سلطنت، روایتهای محققان مخالف هم هر جا که بحث به فعالیتهای زنان با/ازطریق حکومت می رسد، اکتیویسم موجود در آن را نادیده می گیرند. آنها خطی میان اکتیویسم مستقل و اکتیویسم از طریق کار با حکومت می کشند و اولی را در تقابل با دومی قرار می دهند. شاید دلیل این کار،مخالفت با روایتهای طرفدار سلطنت باشد اما واقعیت این است که آنها نیز عاملیت زنان را نادیده می گیرند، البته در درون حکومت. هر دونوع نوشته ها ( نوشته های طرفتدار حکومت پهلوی و مخالف آن) بر سلطه ی مطلق، قدرت محض و یکپارچگی حکومت پهلوی صحه می گذارند و به این ترتیب فضای کمی برای مقاومت و عاملیت باقی می ماند. اما اگر حکومت تجلی شخص شاه بود و قدرت در انحصار او، کسب حقوق قانونی توسط زنان در زمان یک شاه زن ستیز ( برای دیدن نظریات شاه در مورد زنان به مصاحبه ی او با اوریانا فالاچی نگاه کنید)را چگونه باید توجیه کرد؟

من معتقدم که با وجود آنکه فعالان حقوق زنان توسط حکومت شاه محدود می شدند اما حکومت تا حدی هم مجبور به پذیرش تقاضاهای آنان بود. به این ترتیب مسئله، درک فمینیسم در زمینه ای است که حکومت به سازمانهای رسمی زنان اجازه ی جدایی از حکومت را نمی دهد. من، به جای نادیده گرفتن سازمانهای زنان در داخل حکومت

یا همکار آن، به بررسی نتایج این همکاری پرداخته ام. من حقوق زنان در دوران پهلوی را به عنوان نتیجه ی مذاکره ی قدرت میان نیروهای مختلف مورد بررسی قرار می دهم. سوال دیگر این است که چگونه زنانی که کار داخل حکومت را انتخاب کرده بودند توانستند از گفتمان مدرنیته برای دستیابی به اهداف خود استفاده کنند؟ تشکیل سازمانهای زنان که اوج آن تشکیل سازمان زنان ایران است، و روایتهای چندین زن نزدیک به حکومت نقاط کانونی تحقیق من بوده اند. من معتقدم که اکتویسیم فمینیستی موجود در حکومت را نمی توان نتیجه ی مستقیم بسط سیاستهای حکومتی دانست.

استقلال نهادی=استقلال ایدوئولوژیک؟

در نوشته های مخالفان حکومت پیش فرض این است که تنها فعالیتها و سازمانهای مستقل از حکومت، فمینیستی و یا سازنده ی جنبش زنان به حساب می آیند. در این نوشته ها عاملیت در ارتباط مستقیم با یک ثنویت مکانی قرار می گیرد: داخل و خارج حکومت. در اغلب نوشته های فعالان خارج از حکومت، افراد داخل حکومت فاقد عاملیت اند. در این بخش مروری براین ادبیات داریم که البته هدف من از این کار زیر سوال بردن کل محتوای آنان نیست بلکه قصد دارم زمینه ای مناسب برای بحثهای بعدی ی این مقاله فراهم کنم. در این مقالات، مفهوم استقلال خطی متمایزکننده میان فعالان به عنوان افراد دارای عاملیت و فعالان به عنوان ابزار دولتی می کشد، بدون اینکه توجه به این امکان که " پاسخ فمینیسم جهان سومی در برابر تهدید باید پنهان شدن در زیر ردای طرفداری از حکومت باشد و بعضی اوقات هم همین طور بوده است"( به نقل از جرادین هنج در مقاله ی " راه خوبی برای پرواز: ملی گرایی، حکومت و انواع فمینیسم جهان سوم") البته من اهمیت آزادی نهادی را زیر سوال نمی برم اما دوست دارم به بعضی از خطرات این نوع از تحلیل { تحلیل همراه با کنار گذاشتن نیروهای اکتیویست داخل حکومت} اشاره کنم.

کتاب الیز ساناساریان با عنوان جنبش حقوق زنان در ایران: طغیان، افول و سرکوب از 1280تا انقلاب 57، یکی از اولین کتابهای نوشته شده در مورد حقوق زنان در ایران است و به عنوان منبع مورد استفاده ی بسیاری از محققان قرار گرفته است. ساناساریان در این کتاب می گوید " منحل شدن آخرین سازمان مستقل زنان در 1311، نشانه ای بر پایان جنبش زنان در ایران بود"این گفته البته تا حدی در ارتباط با چارچوب نظری کار اوست یعنی مخالفت با اینکه یک جنبش اجتماعی حتما باید با یک نهاد رسمی (official establishment) مخالف باشد. در اینجا ارتباطی مستقیم و بی چون و چرا میان یک جنبش و استقلال نهادی وجود دارد. آیا می توانیم بپذیریم همان فعالانی که ساناساریان معتقد است دارای عاملیت هستند با وارد شدن به دولت عاملیت خود را از دست می دهند؟

بسیاری از محققان می نویسند که حکومت ایران در سالهای 1320 تا 1332 از قدرت کمی برخوردار بود و احزاب و گروههای سیاسی رشد زیادی داشتند. به این ترتیب باید فضای مناسب برای فعالتهای "مستقل" زنان به وجود آمده باشد اما در این دوره تغییر چشم گیری در وضعیت قانونی زنان حاصل نمی شود و اغلب افراد دلیل این ضعف را نقش پایین دستی بسیاری از سازمانهای زنان در ارتباط با احزاب سیاسی کاملا مردانه می دانند. در اینجا نیز با نیروی سیاسی مردانه مواجه هستیم که جایگزین قدرت و سلطه ی مطلق شاه شده است و به هیچ وجه از هیچ چیز تاثیر نمی پذیرد. به عقیده ی آفاری در اینجا نوعی عاملیت سیاسی مردانه جایگزین عاملیت فعالان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه مقام زن 33 ص

%87بری به اجلاس های سراسری نماز

اختصاصی از رزفایل %87بری به اجلاس های سراسری نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

مجموعه پیام های مقام معظم رهبری به اجلاس های سراسری نماز  :

سال اول-1370  ،  سال دوم-1371  ،  سال سوم-1372  ،  سال چهارم-1373  ،  سال پنجم-1374  ،  سال ششم-1375  ،  سال هفتم-1376  ،  سال هشتم-1377  ،  سال نهم-1378  ،  سال دهم-1379  ،  سال یازدهم-1380  ،  سال دوازدهم-1381  ،  سال سیزدهم-1382  ،  سال چهاردهم-1383   

نماز نشانه حکومت صالحان

اولین اجلاس سراسری نماز

مشهد مقدس

1370

 

بسم الله الرحمن الرحیم

تشکیل مجمعی از صاحبنظران برای (( اقامه نماز )) یکی از شایسته‌ترین و ضروری ترین کارهایی است که باید در جمهوری اسلامی صورت می‌گرفت. زیرا برپاداشتن نماز، نخستین ثمره و نشانه حکومت صالحان است و در رتبه بعد از آن است که نوبت به ((زکوه)) بمثابه تنظیم مالی جامعه و ریشه کن کردن فقر، و نیز امر به معروف و نهی از منکر یعنی سوق دادن به نیکی‌ها و بازداشتن از بدیها می‌رسند.

(( الذین ان مکناهم فی‌الارض اقامواالصلوه و اتواالزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر … )) اقامه نماز فقط این نیست که صالحان ، خود نماز بگزارند. این چیزی نیست که بر تشکیل حکومت الهی متوقف باشد بلکه باید این ستون دین در جامعه ، به پا داشته شود و همه کس با رازها و اشاره‌های آن آشنا و از برکات آن برخوردار گردند.

درخشش معنویت و صفای ذکر الهی همه آفاق جامعه را روشن و مصفا کند و تن‌ها و جان‌ها با هم به نماز بشتابند و در پناه آن طمأنینه و استحکام یابند.

نماز، رکن اصلی دین است و باید اصلی‌ترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. حیات طیبه انسان در سایه حاکمیت دین خدا، وقتی حاصل خواهد شد که انسانها دل خود را با یاد خدا زنده نگهدارند و به کمک آن بتوانند با همه جاذبه‌های شر و فساد مبارزه کنند و همه بتها را بشکنند، و دست تطاول همه شیطانهای درونی و برونی را از وجود خود قطع کنند، این ذکر و حضور دائمی فقط به برکت نماز حاصل می‌شود و نماز در حقیقت ، پشتوانه مستحکم و ذخیره تمام نشدنی در مبارزه است که آدمی با شیطان نفس خود که او را به پستی و زبونی می‌کشد، و شیطان‌های قدرت که با زر و زور، او را وادار به ذلت و تسلیم می‌کنند، همیشه و در همه حال دارد. هیچ وسیله‌ای مستحکم‌تر و دائمی تر از نماز برای ارتباط میان انسان با خدا نیست: مبتدی ترین انسانها رابطه خود با خدا را بوسیله نماز آغاز می‌کنند. برجسته‌ترین اولیاء خدا نیز، بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز می‌جویند.

این گنجینه ذکر و راز را هرگز پایانی نیست و هر که با آن بیشتر آشنا شود، جلوه و درخشش بیشتری در آن می‌یابد.

کلمات و اذکار نماز، هر یک خلاصه‌ای است که به بخشی از معارف دین اشاره می کند و بطور مکرر و پی‌درپی آن را به یاد نماز گزار می‌آورد. نمازی که با تدبر در معانی و بدون سهو و غفلت گزارده شود، انسان را روز بروز با معارف الهی آشناتر و به آن دلبسته تر می‌سازد.

نوارنیت نماز، و رازها و رمزهای آن و درسهایی که در آن گنجانیده شده، و اثر آن در ساختن فرد و جامعه ، چندان نیست که بشود در مقالی کوتاه از آن سخن گفت، بلکه چنان نیست که بیخبری چون من بتواند از اعماق آن خبری آورد.

آنچه من با قلم قاصر و معرفت ناچیز خود می‌گویم آن است که مردم ما و جامعه ما، و بخصوص جوانان ما که اکنون بار امانت سنگینی را بر دوش گرفته‌اند باید نماز را منبع لایزال بدانند، و در برابر جبهه فساد و بی‌عدالتی و کجروی که امروز بشریت را تهدید می‌کند ، از نماز و یاد خدا نیرو بگیرند . میدان مبارزه‌ای که امروز پیش روی ماست، ما را به تکیه‌گاه مستحکم ذکر خدا و امید و اعتماد به او، بیش از همیشه و بیش از همه، محتاج می‌سازد، و نماز آن سرچشمه جوشانی است که این امید و اعتماد و قدرت معنوی را به ما می‌بخشد.

نماز با حضور و با توجه، نمازی که از یاد و ذکر سرشار است، نمازی که آدمی در آن با خدای خود سخن می‌گوید و به او دل می‌سپارد، نمازی که والاترین معارف اسلام را پیوسته به انسان می‌آموزد؛ چنین نمازی انسان را از پوچی و بی‌هدفی و ضعف می‌رهاند و افق زندگی را در چشمش روشن می‌سازد و به او همت و اراده و هدف می‌بخشد و دل او را از میل به کجروی و گناه و پستی نجات می‌دهد. از ای رو است که نماز در همه حالات، حتی در میدان نبرد و در سخت‌ترین آزمایشهای زندگی، اولویت خود را از دست نمی‌دهد. انسان همیشه به نماز محتاج است و در عرصه‌های خطر ، محتاج‌تر.

حقیقت آن است که در کار معرفی نماز کوتاهی‌های زیادی شده است و نتیجه آنکه نماز هنوز جایگاه شایسته خود را، حتی در نظام اسلامی ما، به دست نیاورده است.

این مسئولیت سنگین ، بر دوش دانشوران و آشنایان به معارف اسلامی است که نماز را به همه ، بخصوص به نسل جوان بهتر بشناسانند ، از کودک دبستانی تا پژوهشگر دوره‌های عالی ، هر یک فراخور ذهن و معرفت خود، می‌توانند در راه شناختن نماز و رازهای آن قدمهائی بردارند و با ناشناخته‌هایی آشنا شوند، حتی عرفان بزرگ نیز برای سالکان وادی معرفت، اسرار الصلوه نوشته و پیمودنی است. در جامعه ما فصل مهمی باید در معرفی نماز در سطح گشود شود. رسانه‌ها و بخصوص صدا و سیما با شیوه‌های گوناگون نماز را معرفی و یادآوری کنند. همه جا و همیشه در رادیو و تلویزیون، نماز در اولویت گذاشته شود و شوق ایمان و عطش یاد خدا در دلها پدید آید. در کلاس‌های دروس دینی مدارس و دانشگاهها درس نماز جایگاه خود را بازیابد و سخنان نسنجیده و افکار بلند در بازشناسی نماز فراهم و در معرض ذهن و دل دانشجویان و دانش آموزان گذاشته شود.

فلسفه نماز و تحلیل رازها و رمزهای آن با زبان هنر، در معرض دید همگان قرار گیرد تا هر کس بقدر ظرفیت خود از آن متمتع گردد. کتابها و جزوه‌ها در سطوح مختلف و از دیدگاه‌های گوناگون به وسیله محققان و عالمان به سلک تحریر درآید و مایه کارهای هنری و ادبی گردد.

فصلی نیز باید برای آسان کردن انجام نماز گشوده شود:

در همه مراکز عمومی : مدارس، دانشگاهها، کارخانه‌ها، سربازخانه‌ها، فرودگاهها، ایستگاههای قطار، ادارات دولتی و امثال آن ، جایگاههای مناسبی برای نماز پیش‌بینی شود. مساجد و نمازخانه‌ها پاکیزه و مرتب و زغبت انگیز باشد. نماز در وقت فضیلت و به جماعت گزارده شود. در هر محیطی، برجستگان و بزرگان آن بر دیگران پیشقدم شوند و عملاً اعتنا به نماز را به دیگران بیاموزند و خلاصه در همه جا حرکت به سمت نماز و شتافتن به نماز محسوس باشد.

با این مقدمات ، به خواست خداوند متعال و با توجهات و ادعیه زاکیه حضرت ولی‌الله الاعظم ( روحی فداه ) ، کشور و جامعه ما به هدفهای والای نماز نزدیک می‌شود و از برکات آن بهره می‌گیرد.

در پایان لازم می‌دانم از فراهم آورندگان این مجمع و همه کسانی که با وقوف بر اهمیت نماز ، در راه اقامه آن تلاش می‌کنند، مخصوصاً از جناب حجه‌الاسلام آقای قرائتی که دلسوزانه و عاشقانه در این را گام بر‌می‌دارند، صمیمانه تشکر کنم و قبول حضرت حق‌تعالی را برای این کوششهای مخلصانه، مسئلت نمایم.

 

 

والسلام علیکم و رحمه‌الله

سید علی خامنه‌ای

16/7/1370

نماز بهشت خلوت انس

دومین اجلاس سراسری نماز

مشهد مقدس

1371

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجت الاسلام آقای قرائتی ( دات افاضاته ) ، بسیار از جنابعالی و همکارانتان متشکرم که همت کرده و دومین مجمع اقامه نماز را برای گسترش دادن فرهنگ نماز و استحکام بخشیدن پایه‌های آن در جامعه اسلامی ایران ، فراهم آورده‌اید. و امیدوارم همگی مأجور و به هدف مقدس خود نائل گردید. امسال اگر اینجانب باید پیامی به شما و آن مجمع محترم بدهم، این پیام آن است که همه کوشش خود را برای تحقق توصیه‌های مندرج در پیام سال گذشته به اولین مجمع ، بکار برید و از اینکه آنها فقط نقشی بر کاغذ و الفاظی برای شروع بحث بمانند، مانع شوید.

بی‌شک ناگفته‌های باب نماز بسیار است و قاصری چون اینجانب کوچکتر از آن است که به همه آن معارف دست یابد، چه رسد به اینکه آن را در پیامی یا پیامهایی بگنجاند و امید است به فضل‌ الهی و دستگیری حضرت ولی عصر ( ارواحنا فداه ) راه درک و تفهیم آن به دیگران بر دلهای نورانی و با معرفت هموار گردد. لیکن یکی از آنچه شناخته و دانسته‌ایم، راه شناخت بیشتر را به روی ما باز می‌کند و معرفت ما را روشن تر و بی‌شبهه‌تر می‌سازد.

گزارشها گویای آن است که از سال گذشته تاکنون قدمهای عملی قابل تقدیری در این راه برداشته شده است ولی این از آنچه حق عظیم نماز در ایران اسلامی می‌طلبد بسی کمتر است. انشاءالله همکاری همه دستگاه‌های اسلامی، اعم از : آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها و صدا و سیما و سازمان تبلیغات اسلامی و مطبوعات و دیگر نهادها و سازمان‌های مؤثر بتوانند شما را در مقصود مقدستان یاری دهد. توفیق همگان را از خداوند خواستارم.

سید علی خامنه‌ای

21/6/1371

نماز پیوند خلق و خالق

سومین اجلاس سراسری نماز

بابلسر

1372

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا را سپاس که تلاش مبارک شما دست‌‌اندرکاران ترویج فریضه نماز به سومین سالگرد رسید و کاری با چنین اهمیت ، به اهتمامی پیگیر و خستگی ناپذیر پیوست.

راز موفقیت در دسترسی به هدفهای بزرگ و والا ، همین پی‌گیری و استمرار در طلب است ، این درس بزرگ را نیز در یکی از از آثار مناجاتی مولای پرهیزکاران می‌آموزیم که :

(( وهب لی الجد فی خشیتک و الدوام فی الاتصال بخدمتک … )) نماز در عرصه تکاپوی لایزال و ناگریزی که بشر بدان مأمور بلکه مطبوع گریده است ، بزرگترین فریضه و مؤثرترین ابزار است، شاید برخی این خصوصیت را برای نماز فقط در میدان تکاپوی فردی به سوی کمال ، شناخته و از نقش آن در صحنه جهاد جمعی و اجتماعی و در برابر معارضان پرقدرت دنیایی سخنی نشنیده باشند.

از این رو باید دانست که پایمردی در همه گونه رویارویی، وابسته به آن است که دلها و اراده‌ها از صفا و توکل و اعتماد به نفس و امید به فرجام، لبریز باشد، و نماز سرچشمه جوشانی است که این همه و بسی فیوضات دیگر را بر دل و جان نمازگزار سرازیر می‌کند و از او انسانی روشن ضمیر و ثابت قدم و بی‌دغدغه و امیدوار می‌سازد.

این که در قرآن و سخن والای پیامبر خاتم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نماز ، بازدارنده از فحشاء و منکر و معراج مؤمن و تقرب دهنده پرهیزکار و در یک سخن ، بهترین نهاد دین معرفی شده و پیامبر مکرم، آن را روشنی چشم خویشت خوانده است ، باید ما را در فهم عظمت نماز به تأمل و ژرف نگری بیشتر بکشاند.

البته این نکته نیز شایان ذکر است که نماز همین بر زبان راندن کلمات و گزاردن حرکاتی معین نیست. آن همه فیض و برکت، بر پدید آوردن امواج صوتی و اعمال بدنی بی آن که


دانلود با لینک مستقیم


%87بری به اجلاس های سراسری نماز

دانلود تحقیق کامل درباره مقام پیامبر اعظم و نماز 37 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق کامل درباره مقام پیامبر اعظم و نماز 37 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

پیش سخن:

تردیدى نیست که بعد از اصول دین, اولین و بزرگ ترین دستور الهى که ستون دین, معراج مومن, نورچشم پیامبر(ص), سازنده ترین اعمال و جلوه شکوه دین ـ که بیانگر اوج بندگى انسان در پیشگاه خدا است ـ نماز است. نماز آن چنان مهم است که در قرآن 46 بار با تعبیرات مختلف از اقامه آن سخن به میان آمده است.

آرى نمازى که با قیام آمیخته باشد ـ به گفته مفسران که منظور از اقامه, آن است که نماز باید سازنده و بالنده باشد, تنها به اوراد و اذکار اکتفا نشود, بلکه آن را به گونه اى برپا دارید که آثار آن در همه زوایاى زندگى شما آشکار گردد ـ موجب پاک سازى و به سازى روح و روان و محیط جامعه در ابعاد گوناگون و در عرصه هاى مختلف مى گردد.

از اهمیت نماز همین بس که حضرت رضا(ع) فرمود: ((إول ما یحاسب العبد علیه, الصلاه, فان صحت له الصلاه صحت له ما سواها, و ان ردت ردت ما سواها; نخستین چیزى که انسان (در قیامت) با مطرح کردن آن حساب رسى مى شود نماز است, اگر صحیح بود, سایر اعمال نیز صحیح است, و اگر رد شد سایر اعمال نیز رد مى شود.))

مطابق روایت مشهور دیگرى از امام صادق(ع) آمده: ((اگر نماز پذیرفته شد, سایر اعمال پذیرفته مى شود و اگر مردود شد سایر اعمال نیز مردود خواهد شد)).

همه پیامبران و امامان و اولیاى خدا, حرمت نماز را به احسن وجه حفظ مى کردند و آن را با کیفیت بسیار عالى اقامه مى نمودند و پس از معرفت به خدا و اصول اعتقادات, بر همه چیز او را مقدم مى داشتند. دلیل اعتقادى و عملى خداشناسى و پیوند مقدس خلق با خالق مى دانستند. با این اشاره, به چند نمونه از سیره پیشوایان بسنده مى کنیم

نماز؛ میراث انبیای الهی

توجه پیامبران به ادای فریضه الهی به روایت قرآن ؛

اشاره:همه پیامبران الهی، راز و نیاز و مناجات و تسلیم در برابر ذات مقدس پروردگار عالم داشته اند و در راه عبودیت و بندگی و نماز و اطاعت خداوند جهان، هجرت و جهاد و فداکاری نموده و عمر خود را سپری کرده اند.

ما در این نوشته، به آن دسته از پیغمبرانی خواهیم پرداخت که قرآن کریم، داستان نماز خواندن آنان را مطرح ساخته است. ذکر این نکته ضروری است که وقتی سخن از «نماز پیامبران الهی» به میان می آید، موضوع اصل نماز آنان مطرح است، که با نماز تکامل یافته ای که امروز آن را انجام می دهیم، تفاوت فراوانی داشته است.

آری، این طور نبود که آنان هم مثل ما، در هر شبانه روز هفده رکعت نماز واجب بخوانند، بلکه قرآن کریم، اصل نماز آنان را، که شامل خضوع و خشوع و کرنش در برابر خداوند عالم بوده، مطرح نموده است.        نماز ابراهیم(ع)

قهرمان توحید، پیامبر بزرگ، ابراهیم خلیل(ع) حدود دو هزار سال قبل از میلاد، در «اور» از توابع «کلده» در مشرق «بابل» که بین دجله و فرات قرار داشت، به دنیا آمد.(1)

این پیامبر بزرگ، تمام عمر دویست ساله خود را صرف اطاعت خدا و مبارزه با شرک و بت پرستی نمود و در این راه هجرتها و آوارگیها کشید. قرآن کریم، ابراهیم(ع) را به عنوان الگو و اسوه برای ما معرفی کرده است.(2)

همسر ابراهیم «ساره» نام داشت و در یک مسافرتی که آنان از مصر به فلسطین انجام دادند و خدمتگزار خود «هاجر» را نیز همراه برده بودند، ساره که تا آن سن و سال فرزندی نداشت، به شوهر خود ابراهیم(ع) پیشنهاد کرد با «هاجر» ازدواج کند، تا ابراهیم(ع) که بسیار شوق فرزند شدن داشت، از این ناحیه فرزند دار گردد.

اما وقتی ازدواج انجام شد و ابراهیم(ع) از هاجر دارای فرزند پسری به نام اسماعیل گردید، ساره گرفتار رقابت و ناراحتی شد و برای کاستن از این ناراحتی، به همسر خود ابراهیم(ع) پیشنهاد کرد هاجر و فرزند نو رسیده را از وطن و زندگی دور گرداند.

در چنین وقتی، خداوند به ابراهیم(ع) دستور داد مادر و کودک شیرخوار را به سرزمین مکه منتقل کند. ابراهیم(ع)، زن و فرزند را از فلسطین حرکت داد و به مکه آورد و آنان را در کنار خانه کعبه گذاشت. سرگذشت وحشتناکی است، مادر جوانی با فرزند نو رسیده اش، در دره ای که کوههای خشک سر به فلک کشیده قرار گرفته اند. نه از آب خبری هست و نه از آزادی، بلکه حرارت شنهای داغ، آن سرزمین را به کانون سوزان و طاقت فرسایی تبدیل کرده است.

باری، مطلب از نظر جریان طبیعی، بسیار سخت و دلخراش است؛ اما پشتیبان آن خداوند تواناست، که هر مشکلی را آسان و هر رنجی را مقدمه پیروزی قرار می دهد. بدین جهت، با همه سختیها، باید دل به لطف او بست و ابراهیم هم چنین زمزمه سر می دهد:

«پروردگارا! من تعدادی از اعضای خانواده ام را، به سرزمین بی کشت و زراعتی، نزد خانه محترم تو مسکن دادم. پروردگارا! منظور من این است که آنان نماز را به پای دارند. خدایا! دلهای مردم را به سوی آنان متوجه گردان و با انواع میوه ها به آنان روزی برسان، تا شکر و سپاس تو را انجام دهند.(3)    روزهایی که اسماعیل(ع) بزرگ شده بود، در هشتم ذیحجه ای، ابراهیم(ع)، فرزند را برداشت و لبیک گویان راه «منا» را پیش گرفتند و با پیروان موحدی که همراه آنان بودند، ابراهیم(ع) برای ظهر و عصر و مغرب و عشاء، نمازهای جماعتی تشکیل داد و پیروانش به او اقتدا کردند. از آن تاریخ تاکنون، حدود چهار هزار سال می گذرد، ولی ابراهیم(ع) و پیروانش با نماز خود، دره «منا» و بعد صحرای عرفات را با نور توحید و نماز جماعت، جلوه شکوهمندی بخشیدند.(4)

نماز اسماعیل(ع)

اسماعیل، فرزند ابراهیم(ع) بزرگ شد و برای بالا بردن دیوارها و ساختمان خانه کعبه، با ابراهیم(ع) همکاری کرد.(5) از سوی دیگر، ابراهیم(ع) از قبل نیز از درگاه الهی تقاضا کرده بود: «خدایا! مرا و ذریه ام را، از نمازگزاران قرار بده.»(6)

این دعاها و درخواستها به ظهور رسید، ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) دو پیامبر بزرگ، پایه گذاران حج و عبادت و دعا و نماز در آن سرزمین گردیدند، با شرک و بت پرستی مبارزه نمودند و از امتحانهای سخت، سرفراز بیرون آمدند(7) و به تطهیر خانه خدا برای رکوع و سجود کنندگان و طواف گزاران اقدام نمودند و راه توحید و عبادت را برای انسانها هموار کردند.

    خداوند متعال در قرآن کریم، خطاب به پیامبر اعظم(ص)، ضمن تجلیل فراوان از این پیامبر بزرگ می فرماید(8)

    «داستان اسماعیل را در کتاب خود یاد کن، زیرا او پیامبری بود که در وعده ها و قرارهای خود بسیار صادق و درست کردار بود. افزون بر این، اسماعیل پیوسته اعضای خانواده خود را به انجام نماز و پرداخت زکات وادار می کرد و او در نزد پروردگار خویش، بنده ای پسندیده و رضایتبخش بود.»(9)        نماز شعیب(ع)

    چهار تن از پیامبران الهی، عرب بودند، که ترتیب آنان بدین قرار است: هود، صالح، شعیب و محمد(ص).

    شعیب پیغمبر(ع)، از نسل ابراهیم خلیل(ع) بود که بعد از هود و صالح و اندکی پیش از حضرت موسی(ع) می زیست. او از سرزمین «مدین» نزدیک «تبوک» فاصله بین «مدینه» و شام برخاسته بود.(10)    قرآن کریم نام سرزمین شعیب را آورده و می فرماید: «ما برای مردم «مدین»، برادر آنان شعیب را فرستادیم، او گفت: ای مردم! خداوند را عبادت کنید، زیرا غیر از او خدایی وجود ندارد...»(11)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره مقام پیامبر اعظم و نماز 37 ص