لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 54
مفهوم اوقات فراغت
بررسی مفهوم اوقات فراغت اولین بحث ما در باره اوقات فراغت است که از کتاب فرهنگ اندیشه اجتماعی انتشارات بلکول ترجمه و خلاصه کردم. قبل از ورود به این بحث یک توصیه روش شناسی دارم. هروقت خواستید در باره چیزی تحقیق کنید اول بروید سراغ دائره المعارف یا فرهنگ لغت. تازگیها انتشارات مهم کتابی منتشر می کنند به نام companion یا کمک درس ( که ما شکل دیگر و البته غلط آن را داشته ایم به نام حل المسائل).
در مورد اوثات فراغت هم وضع به همین صورت است اما چوت این موضوع واقعا یا تحولات دو دهه اخیر پیشرفت کرده است این فرهنگ لغت علوم اجتماعی نیز که اخیرا منتشر شده به بسیاری مسائل پیرامونی آن اشاره نشده است و آقای تاملینسون آنها را در نظر نداشته است.
اوقات فراغت
اوقات فراغت به زمانهایی اطلاق میشود که افراد کار ضروری برای انجام ندارند و معمولاً در این مواقع تمایل به انجام فعالیتهای فرحبخش و نشاط آور بیشتر میشود.
اوقات فراغت زمانهایی است که فرد آن را طبق تمایل شخصی خود و برای خود تنظیم میکند و برنامه آن در مورد هرکس متفاوت است و به سلیقه، نیازهای روحی، سن و توان مالی فرد بستگی دارد
اگر لغت اوقات فراغت را ریشه شناسی (etymologically) کنیم از ریشه لاتین licere به معنی "اجازه دادن" می آید لذا فراغت به معنی رخصت دادن معنی می دهد. حتی در اندیشه یونانی نیز لغت leisure هم ذوج کار و یا نیروی کارگر بوده است. ارسطو فراغت را پیشه ای جدی می دانسته است: " ما حرفه و کار و شغلی را در پیش می گیریم تا فراغتی داشته باشیم". پس به نظر ارسطو فراغت وضع ایده الی است که هر شهروند به دنبال و در آرزویش است. لذا زندگی فراغتی لازمه زندگی است. (Barrett, 1989, p 14) .
از زمان شروع زندگی انگلستان مدرن یعنی قرن 14 قراغت به معنی " فرصتی برای وقت آزاد " محسوب می شده است. (Williams, 1976) .
کار زمانی است که یه شما برای صرف آن پرداختی صورت می گیرد اما فراغت صرف زمانی است که اجباری در انجامش نیست و پولی هم در قبال آن دریاقت نمی کنید. اما در عصر صنعتی برخی رابطه کار و فراغت را رابطه ای متجانس نمی دیدند و اینها که متعصبانه به نظم توسعه صنعتی و جامعه صنعتی نگاه می کردند فراغت را بالقوه مشکل جامعه صنعتی می دانستند. آنها معتقد بودند که " اگر کارگر صنعتی از عادت به صرف اوقات فراغت - به همان گونه جامعه و فرهنگ ماقبل سرمایه داری و صنعتی - کند نظم نیروی کار و تولید در خطر قرار خواهد گرفت. برای همین بود که فرهنگ اوقات فراغت و تفریح ( recreational ) سنتی مورد حمله قرار می گرفت تا به حاشیه رود. ( Thompson, 1976) . در حقیقت می توان گفت فعالیت فراغتی در اوایل رشد دوره صنعتی مدرن حوزه تضادهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بود و به تدریج با تشکیل بازار مصرفی حوزه های فراغتی اقشار مختلف شکل یافته است.
به واقع می توان گفت که فراغت واقعی یعنی زمانی که شما در آن زمان کار ( که در قبالش پول دریافت می کنید) انجام نمی دهید. اما صرف اوقات فراغت از آن جهت مهم است که بر اساس آن می توان موقعیت status اجتماعی هر کس را مشخص کرد به این ترتیب که توانایی درگیر شدن در فعالیتی که وقت آزاد شما بحساب می آید موقعیت شما را در اجتماع نشان می دهد : برای افراد طبقه متوسط بالا اوقات فراغت زمان جدی است. این معنی و مفهوم فراغت است که وبلن در کتاب the theory of leisure class در سال 1899 در پی تحلیل آن بود. ( توصیف نظریه وبلن).
اما مساله اوقات فراغت موقعی مشکل می شود و نیاز به کاویدن بیشتری دارد که شما با مساله ای به نام بیکاری unemployment روبرو می شوید. به این لحاظ برخی جامعه شناسان به جد به این مساله اهمیت داده اند مثلا Alfred Lloyd اوقات فراغت را ماهیتا راه و روش فرهنگ دموکراتیک می داند. ( ص 104).
هونی کات Hunnicutt نیز اوقات فراغت را به مثابه یک خلاقیت نگاه می کند: "جامعه باید برای افراد فرصتی آماده کند تا کارهای خلاقانه تولید کنند و اوقات فراغت همین فرصت است". البته جنبش طبقه کارگر یا جنبش کارگری در ابتدا بیشتر اوقات فراغت را با پول در تنش می دیده است نه با خلاقیت (Cross, 1986) . لذا در تاریخ کارگری مساله گرفتن استفاده از تعطیلات و داشتن اوقات فراغت با دریافت پول در دستور کار این جنبش قرار گرفت. کاهش ساعات کار و حق استفاده از مرخصی با حقوق از دستاوردهای اتحادیه های کارگری در غرب در اوایل دهه 1930 در غرب بود.
تاکید بر رابطه کار- فراغت مساله ای جامعه شناختی شد که توسط آدمهایی چون پارکر و ربوتس دامن زده شد.
نظریه پردازان اجتماعی نه فقط به مساله سرمایه داری و کار یا نیروی کار در نظریه های مدرن اهمیت می دهند بلکه به مساله ماهیت اوقات فراغت هم پرداخته اند. (see Rojek, 1990) . مناقشات در باره پست مدرنیسم و جهانی شدن بر اوقات فراغت هم متمرکز است : به این معنی که مصرف کننده معاصر یک نوع خاص و متناسب سبک زندگی اوقات فراغتی در زندگی آزاد خود ساخته است (Rojek, 1990) این را ما می توانیم در خانه ( رجوع شود به بحث خانه در جامعه شناسی مصرف ) یا در دنیای توریستی یا توریست ها هم ببینیم(Urry, 1990) . صنایع فرهنگی و اوقات فراغت در واقع صنایع بزرگی هستند. که جامعه شناسان را به چالش جدی کشیده اند تا مدل های قدیمی پویایی رابطه تولید / مصرف را تجدید نظر کنند
مفهوم اوقات فراغت