رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

محمد فرخی یزدی 8ص

اختصاصی از رزفایل محمد فرخی یزدی 8ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

محمد فرخی یزدی

شاعرانی که بر سر عقیده جان باخته باشند در قلمرو ادبیات فارسی انگشت شمارند. محمد فرخی یزدی یکی از آنهاست که به سال ۱۳۰۶ ه.ق در یزد متولد گردید.

فرخی استعداد شعری و جوهر اعتراض را از همان ایام تحصیل در کار و کردار خود آشکار کرد و به سبب شعری که سروده بود از مدرسه اخراج شد. دیوان سعدی و مسعود سعد سلمان همدم جوانی او بود. به ویژه سعدی طبع شعر او را شکوفا ساخت. در همان آغاز جوانی سر از حزب دموکرات یزد در آورد و به گناه شعری در ستایش آزادی ساخته بود, ضیغم الدوله قشقایی حاکم یزد لبهای وی را دوخت و به زندانش افکند. فرخی با دهان دوخته بر دیوار زندان نوشت:

به نگردد اگر عمر طی من و ضیغم الدوله و ملک ری

به زندان ار شد مر بخت یار برآرم از آن بختیاری دمار

سه چهار سالی از امضای مشروطیت می گذشت که به تهران رفت و یک سال بعد از انتشار روزنامه طوفان همت گماشت و طی مقالات آتشین و انتقادآمیز به جنگ استبداد و بی قانونی رفت. در دوره هفتم مجلس مردم یزد او را به وکالت برگزیدند و فرخی جزو جناح اقلیت مجلس با هیأت حاکمه به مبارزه پرداخت و روزنامه طوفان را که تعطیل شده بود, بار دیگر منتشر ساخت که باز به حکم دولت توقیف شد و فرخی تحت فشار قرار گرفت تا آنکه ناگزیر شد ایران را ترک کند و از راه مسکو به برلن برود.

فرخی در سال ۱۳۱۲ش. به تهران بازگشت و در کنار دیگر آزادی خواهان. با قرارداد۱۹۱۹ وثوق الدوله به مخالفت برخاست. یک بار در زندگی سیاسی خود از سوء قصد جان سالم به در برد, یک بار هم در زندان دست به خودکشی زد اما به این کار توفیق نیافت, تا اینکه در سال ۱۳۱۸ش. در زندان به طرز فجیعی با تزریق آمپول هوا به قتل رسید.

غیر از مقاله های سیاسی آتشین, از فرخی دیوان مختصری حاوی غزلیات و رباعیات او برجاست که چندین بار در تهران چاپ شده است. گیرایی شعر او از عشقی و عارف و حتی نسیم شمال کمتر ولی از لحاظ اجتماعی پرارزش است. او بیشتر غزلسراست. محتوای غزل او نه عشق و عواطف شخصی بلکه سیاست و مسائل حاد اجتماعی است, فرخی سوسیالیست مآب و طرفدار کارگر و رنجبر است. مایه اصلی شعرش همان مسائلی است که سید شرف الدین, عارف, عشقی و بهار طرح کرده اند. او در عصر خود تنها شاعری بود که جهان بینی ثابت داشت و سرانجام بر سر همین امر هم جان باخت.

این سرود آزادی از فروخی است.

جان فدای آزادی

آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی دست خود زجان شستم از آزادی

تا مگر به دست آرم دامن وصالش را می روم به پای سر در قفای آزادی

در محیط ظوفانزای, ماهرانه در جنگست ناخدای استبداد با خدای آزادی

دامن محبت را گز کنی زخون رنگین می توان تو را گفتن پیشوای آزادی

فرخی زجان و دل می کند در این محفل دل نثار استقلال جان فدای آزادی

تحصیلات

فرخی علوم مقدماتی را در یزد فرا گرفت و تا حدود سن ۱۶ سالگی تحصیل کرد وفارسی و مقدمات عربی را آموخت. وی به علت روح آزادی‌خواهی و اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه مرسلین انگلیسی‌های یزد می‌سرود، از آن‌جا اخراج شد. سپس به کارگری پرداخت و ازدسترنج خود امرار معاش کرد. فرخی در اوان جوانی به سرودن اشعار سیاسی - اجتماعی با مضامین بکر و بی‌سابقه پرداخت.

فعالیت‌های سیاسی - اجتماعی

فرخی یزدی تمام عمر خود را به طور جدی علیه ظلم وستم زورگویان مقاوت ورزید. در نوروز سال ۱۳۲۷ یا ۱۳۲۸ هجری قمری، فرخی شعری تند، خطاب به فرماندار یزد ساخت و در دارالحکومه خواند و ضیغم‌الدوله ‌قشقایی حاکم یزد دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افکندند. تحصن مردم یزد در تلگرافخانه شهر و اعتراض به این امر موجب استیضاح وزیر کشور وقت از طرف مجلس شد. فرخی شعر زیر را با ذغال بر دیوار زندان نگاشت:به زندان نگردد اگر عمر طی من و ضیغم‌الدوله و ملک ری

به آزادی ار شد مرا بخت یار برآرم از آن بختیاری دمار

مبارزه در تهران

فرخی پس از آزادی از زندان، یزد را به مقصد تهران ترک گفت و در آن‌جا مقالات و اشعار مهیجی را در باره آزادی و بر ضد استبداد و زور و زورگویی در جراید به نشر سپرد و توجه طبقات رنج‌کشیده ایران را بخود جلب نمود. وی در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ - ۱۹۱۸ برابر با ۱۲۹۳ - ۱۲۹۷ خورشیدی)، رهسپار بغداد و کربلا شد، در آنجا تحت پیگرد انگلیسی‌ها قرار گرفت. وی هنگامی‌ که به طور ناشناس عزم ورود به ایران، از طریق موصل را داشت به دست سربازان روسیه تزاری دستگیر و زندانی گشت.

در طلوع مشروطیت و پیدایش حزب دموکرات در ایران، فرخی از مبارزان خستگی‌ناپذیر یزد بود. وی در غزلی آزادی را چنین می‌ستاید:قسم به عزت و قدر و مقام آزادی که روح‌بخش جهان است، نام آزادی

به پیش اهل جهان محترم بود آن‌کس که داشت از دل و جان، احترام آزادی

چگونه پای گذاری به صرف دعوت شیخ به مسلکی که ندارد مرام آزادی

هزاربار بود به ز صبح استبداد برای دسته پابسته، شام آزادی

به روزگار، قیامت بپا شود آن روز کنند رنج‌بران چون قیام آزادی

اگر خدای به من فرصتی دهد یک‌روز کِشم ز مرتجعین انتقام آزادی

ز بند بندگی خواجه کی شوی آزاد چو «فرخی» نشوی گر غلام آزادی

انتشار روزنامه توفان


دانلود با لینک مستقیم


محمد فرخی یزدی 8ص

تحقیق درمورد زندگانی حضرت محمد ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد زندگانی حضرت محمد ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد زندگانی حضرت محمد ص


تحقیق درمورد زندگانی حضرت محمد ص

دسته بندی : معارف اسلامی _ مذهبی ،

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 46 صفحه

بنام خدا * * * ازدواج عبدالله با آمنه در چهارده قرن پیش بیست و چهار سال از سن عبدالله بن عبدالمطلب گذشته بود که با آمنه ازدواج کرد، چند روزی نگذشته بود که از نوعروس زیبا و همسر مهربانش خداحافظی و برای تجارت بشام مسافرت کرد هنگامیکه بمکه برمی گشت در یثرب ( مدینه) وفات یافت و خبر اندوهبار مرگ وی زن جوان و باردار و عزیزش را داغدار و غمگین ساخت، ارثیة عبدالله کنیزی بنام برکه ( ام ایمن) و پنج شتر و چند تکه اسباب خانه بود.
تولد حضرت محمد ( ص) دوران حمل آمنه با کدورت ورنج بسر آمد و پسری جذاب نیکو روی، مشگین موی.
درشت چشم پا بسرای هستی نهاد.
جد بزرگوارش عبدالمطلب او را ( محمد) یعنی ستوده آری این همان مولود مسعودی بود که خدای بزرگ بر سر او تاج نبوت و لباس خاتمیت بر اندام رسایش زیبنده ساخت.
تاریخ تولد حضرت محمد (ص) تولد با سعادتش بروایت عامه بتاریخ 13 فروردینماه شمسی مطابق 20 آوریل سال 569 میلادی و 12 ربیع الاول سال عام الفیل و بنظر اکثریت امامیه در روز جمعه هنگام طلوع فجر 5 اردیبهشت شمشی- 25 آوریل 569 میلادی- 17 ربیع الاول درشهر مکه در خانه محمد بن یوسف و در زمان سلطنت پادشاه ایران یکی از شاهان ساسانی بوده است.
نسبت محمد (ص) آمنه دختر وهب بن عبد مناف از خاندان زهره و عبدالله بن عبدالمطلب از خاندان هاشم و هاشمی بود.
مدفن عبدالله شهر مدینه را آنزمان یثرب می گفتند و عبدالله در آن شهر مدفون شد و محمد (ص) یتیم بدنیا آمد.
خواب دیدن آمنه آمنه در دوران حاملگی خوابهای نیکو می دید، شبی در خواب دید که نوری درخشان از وجودش تابیدن گرفت و تمام کشورهای دور و نزدیک را روشن ساخت.
به دایه سپردن محمد (ص) ثروتمندان مکه برای اینکه کودکانشان از آب و هوای بهتری استفاده کنند آنها را بخارج از شهر مکه بدایه می سپردند و دایگان بیشتر بیابان نشین و بدوی بودند و در چند فرسخی شهر مکه سکونت داشتند و پس از دوران شیرخواری فرزندان را بپدر و مادرشان باز پس می دادند و پاداشی نیکو می گرفتند و همة عمر در ازای این خدمت از مزایائی برخوردار بودند.
آمنه در طلب پرستاری پاک سرشت بود و دایه ای مهربان و دلسوز را جستجو می کرد که محمد (ص) را باو بسپارد و عده ای او را نمی پذیرفتند چون می گفتند او یتیم است و پاداشی که قابل توجه باشد بآنها نمی دهند.
بیخبران غافل بودند که این وجود مقدس مایة مباهات و افتخار جهان و جهانیان خواهد شد.
حلیمه او را قبول کرد حلیمه زنی بی چیز و فقیر بود که کسی کودکش را باو نمی داد بر

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد زندگانی حضرت محمد ص

مولانا جلال الدین محمد بلخی

اختصاصی از رزفایل مولانا جلال الدین محمد بلخی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)

 

جلال الدین محمد بن بهاءالدین محمد بن حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به مولوی یا ملای روم یکی از بزرگترین عارفان ایرانی و از بزرگترین شاعران درجه اول ایران بشمار می رود. خانواده وی از خاندانهای محترم بلخ بود و گویا نسبش به ابوبکر خلیفه میرسد و پدرش از سوی مادر دخترزاده سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه بود و به همین جهت به بهاءالدین ولد معروف شد.

وی در سال 604 هجری در بلخ ولادت یافت. چون پدرش از بزرگان مشایخ عصر بود و سلطان محمد خوارزمشاه با این سلسله لطفی نداشت، بهمین علت بهاءالدین در سال 609 هجری با خانواده خد خراسان را ترک کرد. از راه بغداد به مکه رفت و از آنجا در الجزیره ساکن شد و پس از نه سال اقامت در ملاطیه (ملطیه) سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی که عارف مشرب بود او را به پایتخت خود شهر قونیه دعوت کرد و این خاندان در آنجا مقیم شد. هنگام هجرت از خراسان جلال الدین پنج ساله بود و پدرش در سال 628 هجری در قونیه رحلت کرد.

پس از مرگ پدر مدتی در خدمت سید برهان الدین ترمذی که از شاگردان پدرش بود و در سال 629 هجری به آن شهر آمده بود شاگردی کرد. سپس تا سال 645 هجری که شمس الدین تبریزی رحلت کرد جزو مریدان و شاگردان او بود. آنگاه خود جزو پیشوایان طریقت شد و طریقه ای فراهم ساخت که پس از وی انتشار یافت و به اسم طریقه مولویه معروف شد. خانقاهی در شهر قونیه بر پا کرد و در آنجا به ارشاد مردم پرداخت. آن خانقاه کم کم بدستگاه عظیمی بدل شد و معظم ترین اساس تصوف بشمار رفت و از آن پس تا این زمان آن خانقاه و آن سلسله در قونیه باقی است و در تمام ممالک شرق پیروان بسیار دارد.  جلال الدین محمد مولوی همواره با مریدان خود میزیست تا اینکه در پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری رحلت کرد. وی یکی از بزرگترین شاعران ایران و یکی از مردان عالی مقام جهان است. در میان شاعران ایران شهرتش بپای شهرت فردوسی، سعدی، عمر خیام و حافظ میرسد و از اقران ایشان بشمار میرود. آثار وی به بسیاری از زبانهای مختلف ترجمه شده است. این عارف بزرگ در وسعت نظر و بلندی اندیشه و بیان ساده و دقت در خضال انسانی یکی از برگزیدگان نامی دنیای بشریت بشمار میرود. یکی از بلندترین مقامات را در ارشاد فرزند آدمی دارد و در حقیقت او را باید در شمار اولیا دانست. سرودن شعر تا حدی تفنن و تفریح و یک نوع لفافه ای برای ادای مقاصد عالی او بوده و این کار را وسیله تفهیم قرار داده است. اشعار وی به دو قسمت منقسم میشود، نخست منظومه معروف اوست که از معروف ترین کتابهای زبان فارسی است و آنرا "مثنوی معنوی" نام نهاده است.  این کتاب که صحیح ترین و معتبرترین نسخه های آن شامل 25632 بیت است، به شش دفتر منقسم شده و آن را بعضی به اسم صیقل الارواح نیز نامیده اند. دفاتر شش گانه آن همه بیک سیاق و مجموعه ای از افکار عرفانی و اخلاقی و سیر و سلوک است که در ضمن، آیات و احکام و امثال و حکایتهای بسیار در آن آورده است و آن را بخواهش یکی از شاگردان خود بنام حسن بن محمد بن اخی ترک معروف به حسام الدین چلبی که در سال 683 هجری رحلت کرده است به نظم درآودره.  جلال الدین مولوی هنگامی که شوری و وجدی داشته، چون بسیار مجذوب سنایی و عطار بوده است، به همان وزن و سیاق منظومه های ایشان اشعاری با کمال زبردستی بدیهه میسروده است و حسام الدین آنها را می نوشته.  نظم دفتر اول در سال 662 هجری تمام شده و در این موقع بواسطه فوت زوجه حسام الدین ناتمام مانده و سپس در سال 664 هجری دنباله آنرا گرفته و پس از آن بقیه را سروده است. قسمت دوم اشعار او، مجموعه بسیار قطوری است شامل نزدیک صدهزار بیت غزلیات و رباعیات بسیار که در موارد مختلف عمر خود سروده و در پایان اغلب آن غزلیات نام شمس الدین تبریزی را برده و بهمین جهت به کلیات شمس تبریزی و یا کلیات شمس معروف است.  گاهی در غزلیات خاموش و خموش تخلص کرده است و در میان آن همه اشعار که با کمال سهولت میسروده است، غزلیات بسیار رقیق و شیوا هست که از بهترین اشعار زبان فارسی بشمار تواند آمد.

جلال الدین بلخی پسری داشته است به اسم بهاءالدین احمد معروف به سلطان ولد که جانشین پدر شده و سلسله ارشاد وی را ادامه داده است. وی از عارفان معروف قرن هشتم بشمار میرود و مطالبی را که در مشافهات از پدر خود شنیده است در کتابی گرد آورده و "فیه مافیه" نام نهاده است.  نیز منظومه ای بهمان وزن و سیاق


دانلود با لینک مستقیم


مولانا جلال الدین محمد بلخی

اقدام پژوهشی با موضوع چگونه توانستم اعتماد به نفس محمد امین دانش آموز پایه اول آموزشگاه شهید قدوسی کرک علیا را بالا ببرم؟

اختصاصی از رزفایل اقدام پژوهشی با موضوع چگونه توانستم اعتماد به نفس محمد امین دانش آموز پایه اول آموزشگاه شهید قدوسی کرک علیا را بالا ببرم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهشی با موضوع چگونه توانستم اعتماد به نفس محمد امین دانش آموز پایه اول آموزشگاه شهید قدوسی کرک علیا را بالا ببرم؟


اقدام پژوهشی با موضوع چگونه توانستم اعتماد به نفس محمد امین دانش آموز پایه اول آموزشگاه شهید قدوسی کرک علیا را بالا ببرم؟

اقدام پژوهشی با موضوع چگونه توانستم اعتماد به نفس محمد امین دانش آموز پایه اول آموزشگاه شهید قدوسی کرک علیا را بالا ببرم؟

فرمت فایل word و قابل ویرایش 

تعداد صفحات 29

قیمت 2000 تومان

قسمتی از مجموعه

مقدمه

اعتماد به نفس واقعی زائیده‌ی تعهد فرد به خویشتن است: این تعهد که هر آنچه لازم باشد، انجام خواهد داد تا به خواسته او نیازهایش برسد.فردی که فاقد اعتماد به نفس است، عادت کرده است که در مقابل دیگران اختیار و اراده‌ای از خود نداشته باشد و هر تقاضایی را اجابت نماید. به عبارت دیگر حالت خود نگهداری، امتناع و «نه گفتن» به درخواست دیگران در او ضعیف شده است

در ضمن نداشتن اعتماد به نفس موجب فلج شدن فکر و روح فرد می شود، زبون و بیچاره و ناتوان ، از خود مأیوس می شود و همراه احساس حقارت می کند.باید توجه داشت که اعتماد به نفس انواع مختلفی دارد که شامل : 1- اعتماد به نفس رفتاری2- احساسی و عاطفی 3- روحی و معنوی می شود. به منظور آنکه شخص، اقتدار لازم را به دست آورد و رضایت و غنایی که استحقاقش را دارد، تجربه کند، به هر سه نوع اعتماد به نفس نیاز دارد.

تعاریف واژه ها :

چگونه: چه ،گونه،به دو معنا در فرهنگ معنی شده 1 از چه نوع در چه وضع ؟ 2 ادات تعجب چه جور چطور ؟ (فرهنگ معین 13 صفحه 941 جلد 1)

توانستم:تواننده،توانا، توانسته، قدرت داشتن (ص495معین1381)

یادگیری :یادگیری تغییر است و اگر ما در جریان آموزش فعالیتی را انجام دهیم که منجر به تغییر نشود نمی توانیم آن را یادگیری تلقی کنیم.

 اعتماد به نفس: اعتماد به نفس یک ارزشیابی کلی در باره فضایل و قابلیتهای خودمان،ارزشهایمان و پاسخهای دیگران نسبت به ما میباشد.

اولین نماد درونی اعتماد به نفس همان رضایت خاطر است از احساس توانائی های مان و نماد درونی آن نیز همان تبسمی است که بر لب داریم پس همیشه خندان باشید.


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهشی با موضوع چگونه توانستم اعتماد به نفس محمد امین دانش آموز پایه اول آموزشگاه شهید قدوسی کرک علیا را بالا ببرم؟

تحقیق درمورد شهید حاج محمد ابراهیم همت 20 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد شهید حاج محمد ابراهیم همت 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

  شهید حاج محمد ابراهیم همت

دوران کودکی

به روز 12 فروردین  سال 1334 هـ.ش در شهرضا در خانواده مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحم مادر بود که پدر و مادرش عازم کربلای معلی و زیارت قبر سالار شهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روحبخش کربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.

محمد ابراهیم در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش استعداد فوق العاده ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت .

هنگام فراغت از تحصیل به ویژه در تعطیلات تابستانی با کار و تلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست می آورد و از این راه به خانواده زحمتکش خود کمک قابل توجهی می کرد. او با شور و نشاط و مهر و محبت و صمیمیتی که داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری می بخشید .

پدرش از دوران کودکی او چنین می گوید: ( هنگامی که خسته از کار روزانه به خانه  برمی گشتم، می دیدم فرزندم تمامی خستگی ها و مرارت ها را از وجودم پاک می کرد و اگر شبی او را نمی دیدیم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود ).

اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث می شد از مادرش با اصرار بخواهد که به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند. این علاقه تا حدی بود که از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت کتاب آسمانی قرآن را کاملا فرا گیرد و برخی از سوره های کوچک را نیز حفظ کند.

 

دوران سربازی

در سال 1352 مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت. پس از دریافت مدرک تحصیلی به سربازی رفت- به گفته خودش تلخترین دوران عمرش همان دو سالسربازی بود – در لشکر توپخانه اصفهان مسئولیت آشپزخانه را به عهده او گذاشته بودند .

ماه مبارک رمضان فرا رسید، ابراهیم در میان برخی از سربازان همفکر خود به دیگر سربازان پیام فرستاد که آنها هم اگر سعی کنند تمام روزهای رمضان را روزه بگیرند، می توانند به هنگام سحری به آشپزخانه بیایند. «ناجی» معدوم فرمانده لشکر، وقتی که از این توصیه ابراهیم و روزه گرفتن عده ای از سربازان مطلع شد، دستور داد همه سربازان به خط شوند و همگی بدون استثناء آب بنوشند و روزه خود را باطل کنند. پس از این جریان ابراهیم گفته بود: ( اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی می کردند برایم گواراتر از این بود که با چشمان خود ببینم که چگونه این از خدا بیخبران فرمان می دهند تا حرمت مقدسترین فریضه دینمان را بشکنیم و تکلیف الهی را زیر پا بگذاریم ).

اما این دوسال برای شخصی چون ابراهیم چندان خالی از لطف هم نبود؛ زیرا در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستمشاهی آشنا شود و به تعدادی از کتب ممنوعه (از نظر ساواک) دست یابد. مطالعه آن کتاب ها که مخفیانه و توسط برخی از دوستان، برایش فراهم می شد تاثیر عمیق و سازنده ای در روح و جان محمد ابراهیم گذاشت و به روشنایی اندیشه و انتخاب راهش کمک شایانی کرد. مطالعه همان کتاب ها و برخورد و آشنایی با بعضی از دوستان، باعث شد که ابراهیم فعالیت های خود را علیه رژیم ستمشاهی آغاز کند وبه روشنگری مردم و افشای چهره طاغوت بپردازد.

دوران معلمی

 

پس از پایان دوران سربازی و بازگشت به زادگاهش شغل معلمی را برگزید و در روستاها مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم در این دوران نیز با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی ارتباط پیدا کرد و در اثر مجالست با آنها با شخصیت حضرت امام (ره) بیشتر آشنا شد. به دنبال این آشنایی و شناخت، سعی می کرد تا در محیط مدرسه و کلاس درس، دانش  آموزان را با معارف اسلامی و اندیشه های انقلابی حضرت امام(ره) و یارانش آشنا کند.

 

او در تشویق و ترغیب دانش آموزان به مطالعه و کسب بینش و آگاهی سعی و افری داشت و همین امور سبب شد که چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شود. لیکن روح بزرگ و بی باک او به همه آن اخطارها بی اعتنا بود و هدف و راهش را بدون اندک تزلزلی پی می گرفت و از تربیت شاگردان خود لحظه ای غفلت نمی ورزید. با گسترش تدریجی انقلاب اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را برعهده گرفت. پس از انتقال وی به شهرضا برای تدریس در مدارس شهر، ارتباطش با حوزه علمیه قم برقرار شد و به طور مستمر برای گرفتن رهنمود، ملاقات با روحانیون و دریافت اعلامیه و نوار به قم رفت و آمد می کرد.

 

سخنرانی های پر شور و آتشین او علیه رژیم  که بدون مصلحت اندیشی انجام می شد، مأمورین رژیم را به تعقیب وی واداشته بود، به گونه ای که او شهر به شهر می گشت تا از دستگیری در امان باشد. نخست به شهر فیروز آباد رفت و مدتی در آنجا دست به تبلیغ و ارشاد مردم زد. پس از چندی به یاسوج رفت. موقعی که در صدد دستگیری وی برآمدند به دوگنبدان عزیمت کرد و سپس به اهواز رفت و در آنجا سکنی گزید. در این دوران اقشار مختلف در اعتراض به رژیم ستمشاهی و اعمال وحشیانه اش عکس العمل نشان می دادند و ابراهیم احساس کرد که برای سازماندهی تظاهرات باید به شهرضا برگردد.

بعد از بازگشت به شهر خود در کشاندن مردم به خیابان ها و انجام تظاهرات علیه رژیم، فعالیت و کوشش خود را افزایش داد تا اینکه در یکی از راهپیمایی های پرشور مردمی، قطعنامه مهمی که یکی از بندهای آن انحلال ساواک بود، توسط شهیدهمت قرائت شد. به دنبال آن فرمان ترور و اعدام ایشان توسط فرماندار نظامی اصفهان، سرلشکر معدوم «ناجی»، صادر گردید.

ماموران رژیم در هر فرصتی در پی آن بودند که این فرزند شجاع و رشید اسلام را از پای درآورند، ولی او با تغییر لباس وقیافه، مبارزات ضد دولتی خود را دنبال می کرد تا این که انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره)، به پیروزی رسید.

فعالیت های پس از پیروزی انقلاب

شهید همیت پس از پیروزی انقلاب در جهت ایجاد نظم و دفاع از شهر و راه اندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرضا نقش

اساسی داشت. او از جمله کسانی بود که سپاه شهرضا را با کمک دوتن از برادران خود و سه تن از دوستانش  تشکیل داد.

آنها با تدبیر و درایت و نفوذ خانوادگی که در شهر داشتند مکانی را بعنوان مقر سپاه در اختیار گرفته و مقادیر قابل توجهی سلاح از شهربانی شهر به آنجا منتقل کردند و از طریق مردم، سایر مایحتاج و نیازمندیها را رفع کردند.

به تدریج عناصر حزب اللهی به عضویت سپاه در آمدند و هنگامی که مجموعه سپاه سازمان پیدا کرد، او مسئولیت روابط عمومی سپاه را به عهده داشت.

به همت شهید بزرگوار و فعالیت های شبانه روزی برادران پاسدار در سال 58، یاغیان و اشرار اطراف شهرضا که به آزار و اذیت مردم می پرداختند، دستگیر و به دادگاه انقلاب اسلامی، تحویل داده شدند و شهر از لوث وجود افراد شرور و قاچاقچی پاکسازی گردید.

از کارهای اساسی ایشان در این مقطع، سامان بخشیدن به فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی منطقه بود که درآگاه ساختن جوانان وایجاد شور انقلابی تاثیر بسزایی داشت.

اواخر سال 58 برحسب ضرورت و به دلیل تجربیات گرانبهای او در زمینه امور فرهنگی به خرمشهر و سپس به بندر چابهار و کنارک (در استان سیستان و بلوچستان) عزیمت کرد و به فعالیت های گسترده فرهنگی پرداخت.

نقش شهید در کردستان و مقابله با ضد انقلاب

 

شهید همت در خرداد سال 1359 به منطقه کردستان که بخش هایی از آن در چنگال گروهکهای مزدور گرفتار شده بود، اعزام گردید. ایشان با توکل به خدا و عزمی راسخ مبازره بی امان و همه جانبه ای را علیه عوامل استکبار جهانی و گروهکهای خود فروخته در کردستان شروع کرد و هر روز عرصه را بر آنها تنگتر می نمود. از طرفی در جهت جذب مردم محروم کُرد و رفع مشکلات آنان به سهم خود تلاش داشت و برای مقابله با فقر فرهنگی منطقه اهتمام چشمگیری از خود نشان می داد تا جایی که هنگام ترک آنجا، مردم منطقه گریه می کردند و حتی تحصن نموده و نمی خواستند از این بزرگوار جدا شوند.

رشادت های او در برخورد با گروهک های یاغی قابل تحسین و ستایش است. براساس آماری که از یادداشت های آن شهید به دست آمده است، سپاه پاسداران پاوه از مهر 59 تا دیماه 60 (بافرماندهی مدبرانه او) عملیات موفق در خصوص پاکسازی روستاها از وجود اشرار، آزاد سازی ارتفاعات و درگیری با نیروهای ارتش بعث داشته است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد شهید حاج محمد ابراهیم همت 20 ص