لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
فصل اول
پیدایش جلگه خوزستان
الف) فرسایش
در منطقه خوزستان و عربستان در دوران دوم زمینشناسی، دریایی وسیع وجود داشته است که به اقیانوس هند متصل بود و خشکیهای این مناطق منحصربهشنبه جزیره بزرگ و کوچک بود که بر اثر عوامل آتشفشانی زیر آب سردرآورد به آن جزایر بر جای قرار داشت اکنون کوههای دماوند، در دو بعد ما هستند.
به نظر زمینشناسان، سرزمین خوزستان در اصل سوم و چهارم به وجود آمده است در عصر سوم، چین خوردگی ها در زمینهای منطقه خاورمیانه فعلی رخ داد و در نتیجه خاک ایران و عربستان به صورت فلات برآمده و خلیجفارس فرورفتگی یافت، شاید پیدایش برخی از کوههای خوزستان مربوط به عصر سوم باشد. جلگه ها و درههای فعلی این سرزمین در فصل سوم دریاچههای بود که بر اثر چینخوردگی مزبور از آن دریای بزرگی بر جای مانده معادن نمک ،کچ، گل رس به بقایای جانورانی که شاید به صورت نفت درآمده است ، آثاری از آن روزگار است فرسایش آبی باعث بریدگی کوهها ، وجود درههای عمیق و جلگههای رسوبی شد و همچنین جریانهای آبی دریاچههایی را که پس از دوران سوم خشک شده بود،در اراضی حاصلخیزی تبدیل کرد.
دشتهای گسترده خوزستان مساحت فراوانی از این منطقه را تا کوهها تشکیل میدهد و همانگونه که گفته شد، زمین جدیدتر از کوههای این منطقه به وجود آمد زیرا در زیر دریاچهها قرار داشت و در اثر چینخوردگی در فرورفتگی دوران سوم شیبی از سوی شمال و شرق و به سمت جلو به بستر بعد بهوجودآمد و همین سراشیبی تا اوایل دوران چهارم در زیر آب فرو رفت، در آن عهد در دوره میوسین خلیجفارس تا دامنههای کوههای آن منطقه و نزدیکیهای موصل پیش رفته بود و از همین دوران بود که اراضی دشت خوزستان و عراق عرب از زیر آن سر بیرون کشیده و سرانجام رود کارون، کرخه ، دجله و فرات هر سال 25600میلیون مترمکعب رسوبات را با خود از اراضی که میگذرد به همراه میآورد و در مصب خود به جای میگذارد.
نزدیک به یک قرن پیش یکی از روانشناسان بر این باور بود که پیشرفت خشکی در مصب رودخانه به سمت دریا، در هر سی سال یک میل و اکنون در هر هفتاد سال یک میل پیشروی خشکی به وسیله رسوباتی که آب با خود همراه میآورد، یا بادها مقداری خاک و شن بر این بخش میریزند، صورت میگیرد، بنابراین این چنین تصور میشود که سالی حدود ده متر باشد. رودهایی که در منطقه جنوب غربی خوزستان به خلیجفارس میریزد، مثل رودخانه کارون و کرخه، نزدیک به خود 80000 پا مکعب علی بن حروف و باد با خود به همراه داشته و در دهانه خالی میکنند.
ب) زلزله و حرکت زمین
با وجود اهمیت مسلم فرسایش ارتفاعات به رسوبگذاری در جلگههای بینالنهرین و خوزستان، حرکت لایه زمین نیز در پیدایش شکل کنونی مناطق یاد شده تأثیر زیادی داشته و در حقیقت فرسایش شدید ارتفاعات، این قطعاً ضمن عوامل دیگر با حرکتهای نوین آنان نیز ارتباط نزدیک دارد.
دائرةالمعارف بریتانیکا با واژه جایران، خلیجفارسپ مینویسد : آخرین حرکتی که خلیجفارس در معرفی آن قرار داشته و دارد، عبارت از بالا آمدن تدریجی است ، زلزله در خود خلیجفارس متواتر و گاهی بسیار شدید است .
بنابر نظریه نوین تر که به واسطه شواهد سیاه بخش زیادی که حاکی از بالا آمدن و نشستهای زمینشناسی محلی است، تأکید میشود همه این حوزه یک فرورفتگی عظیم و پیچیده و ناثابت لایه است که به احتمال زیاد به همان سرعتی که از رسوبات آبرفتی پرشده، نشست کرده است از سوی دیگر شواهد موجود در سفرنامههای جهانگردان آشوری و یونانی به ویژه نثار کوس امیرالبحر نیروی دریایی اسکندر در بازگشت او از بوستان بیانگر این ادعاست که در هزاره نخست پیش از میلاد مرداب های باتلاقی، ولی قابل کشتیرانی و باتلاق های جزر و مدی و شاید حتی دریایی باز خیلی بیشتر از حد کنونی خود به سمت شمال گسترش داشتند که گزارشهای مربوط به توپوگرافی منطقه در آن زمان تا مغشوش و ضدونقیض است ولی بهگونه مسلم بهانه کار او خیلی بیشتر از حدود بیست و هفت کیلومتر از محل آبادی که سلف شهر کنونی اهواز است، فاصله نداشته و آبادی یاد شده در کتاب یک دریاچه بزرگ داخلی که در واقع به نوبه خود به دریا مربوط بوده است. افزون بر این اکتشاف باستانشناسی جلگه پایینتر اگرچه هنوز محدود به نامنظم است دست کم تا به حال علائم آثاری که حاکی از اشغال گسترده آن منطقه بود در پیش از میلاد مسیح باشد به دست نیاورده است. این منطقه خوزستان (جلگههای جنوبی) فقط در دوران ساسانی و اسلامی کانونی مهم برای سکونت و کشاورزی شد.
رابرت آدامس ضمن نوشتن مقالهای با عنوان کشاورزی و زندگی شهری قدیمی در جو رو به غرب ایران مینویسد : خوزستان از نظر زمینشناسی ادارهای از جلگه آبرفتی عظیم بینالنهرین است که تا جنوب غربی ایران گسترش دارد. پیشتر جلگه بینالنهرین به عنوان یک فرورفتگی قشر لایه زمین توجیه میشد و با خاک آبرفتی که از کوههای شمال و شرق میآید، پر شده به فرض میشد خلیجفارس به گونهای منظم در برابر دلتاهای رودخانهها که در حال گسترش بودند عقب نشسته است.
عوامل مؤثر در تشکیل خاک
تمامی خاکهای سطح کره زمین در نتیجه متلاشی و خرد شدن سنگهای قشر جامعه زمین بوجود میآیند. این تغییرات با روشی فیزیکی و شیمیایی انجام میشود.
روش فیزیکی : پرورش فیزیکی عامل گروهی و سردی هوا کارامد است چه گرمای سخت که سرمای شدید زیرا موجب انبساط و انقباض سنگها شده، باعث متلاشی شدن سنگها و تبدیل آن به خاک میگردد و هر چه اختلاف درجه گرما و سرما شدیدتر باشد، این تبدیل به سرعت انجام میشود.
روش شیمیایی : در روش شیمیایی آبها موجب شستوشو و نفوذ در شکاف سنگها شده ضمن حل مواد محلوله در خارج و داخل شکافها باعث متلاشی شدن سنگها و تبدیل آن به خاک میشوند.
خاکهایی که به دو روش بالا به وجود آوردهاند، به ندرت در محل خود باقی میمانند و بیشتر به وسیله آب و یا باد به محل دیگری جابهجا میشوند. در این صورت خاکها یا انتقالی هستند یا محلی ، منظور از خاک محلی خاکی است که پس از تشکیل در محل ایجاد خود باقی مانده و به جای دیگر منتقل نشده باشد. این دو خاکها به گونه معمولی زیاد حاصلخیز نیستند و روی هم به درد کشاورزی نمیخورند به همین جهت زندگی نبات و حیوان و انسان بر روی این خاک بهگونه حبوب معمول با مشکل روبرو میشود.
خاکهای انتقالی بیشتر در جلگه ها بر بستر رودها دیده میشود و به همین دلیل است که مهمترین مرکز کشاورزی دنیا، بهترین مراکز اجتماعات بشری و فعالیتهای اقتصادی و جامعههای کشاورزی در این مناطق هستند و در میان جلگه حاصلخیز و پربرکت خوزستان را میتوان نام برد.
در خاکهای مخلوط انسان میتواند کشاورزی کند بهترین نمونه آن در ایران را میتوان در دلتاهای رودخانه کارون یافت .
نوع خاک
خاکهای دشت و درهها بیشتر در اثر فرسایش (آب و باد) به وجود آمدهاند این خاکها پس از انتقال در دشتها به صورت رسوب انباشته میشوند.
ترکیب فیزیکی و شیمیایی این نوع خاکها نسبت به زمان و نوع آنها متفاوت است بر بخش بزرگی از فتح ایران که کوهستانی است، دامنهها نسبت شن، ماسه و دانههای درشت بیشتر قطعههای زیر خاک مانند رسوب و ماسه است در حالی که در جلگه ها به ویژه در نواحی که طغیان رودخانه مقدار زیادی مواد رسوبی روی اراضی ریخته باشد، ماسه خیلی کمتر است در برابر آن خاک رس بیشتر است .
با این ترتیب خاکهای رسوبی که مواد تشکیل دهنده آن ناشی از تهنشست رودخانهها است و به صورت لایه لایه هستند و بر دو نوعند: خاکهای رسوبی با بافت ریز و خاکهای درشت . بالعکس به صورت ملایم بودند، بافتهای خاک ریز و نرم است . این خاکها در درهها و برخی از جنگها پراکنده هستند بافت ریز آن بیشتر در درههای زاگرس در نواحی جنوبی ایران (خوزستان ) و در سواحل دریای خزر دیده میشود. خاکهای رسوبی حاوی مقدار زیادی کربنات و کلسیم میباشد .
ترکیبات خاکهای خوزستان
مقدار املاح خاک در جلگه خوزستان متفاوت است در بخش جنوبی این سرزمین مقدار نمک خیلی بیشتر از مناطق شمالی است همین ازدیاد نمک موجب میشود که محصول خوبی هم در این نواحی به دست نیاید در برابر، کربن آلی به گونه ی معمول کم است بدبین یک تا هفت در صد میباشد ولی چنانچه اراضی کشت شوند، این نسبت افزایش مییابد و تا 22در صد در اطراف اهواز میرسد خاکهای این قبیل اراضی موقعیت بهتری را داراست نزدیک به نیمی از اراضی بین 0.7در صد با یک در صد، یک سوم از اراضی بین دو در صد و یک دهم بیش از دو در صد حاوی کربن آلی است. در حوزه اهواز بیش از 90 در صد از اراضی دارای فسفر زیاد هستند. مقدار فسفر در سایر نقاط این استان هم چون دزفول خیلی کم است.
در حوزه اطراف ماهشهر و به ویژه در غرب و جنوب غرب خاکهای آن مقدار زیادی سولفات و کلرات وجود دارد برجسته زمین اطراف رودخانه جراحی از سری خاکهای بافت متوسط و بدون تکامل پروفیلی است.تپاس قابل قبول در خاکهای خوزستان خیلی زیاد است بهگونه معمول 8.8 است و مقدار مواد آلی از نزدیک به 0.1در صد تا 1.22در صد است.
جلگه و ارتفاعات داخلی
تنها ارتفاعات داخلی خوزستان رشتهای از ارتفاعات پست و تپه هایی است که در مرکز خوزستان واقع شده است و چنین رشته با تمام پستی خود در جلگهای صاف و پی عارضه واقع است، بررسی وضعیت آن بیمورد نیست . این رشته ارتفاعات مرکزی از 32کیلومتری شرق کارون فروش و ده و به وسیله رودخانه، قطع و سپس به جهت شمال غربی تا رودخانه کرخه ادامه مییابد و ارتفاعات با همان سیر پیشین خود تا فکه ادامه
دانلود مقاله کامل درباره تاریخ ماهشهر