رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد قبرستان تخت فولاد

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد قبرستان تخت فولاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قبرستان تخت فولاد


تحقیق در مورد قبرستان تخت فولاد

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 42

 

بعد از قبرستان وادی السلام درنجف اشرف وسایر گورستانهای اعتاب مقدسه و همچنین گورستان قدیمی قم و مقبره شیخان باید قبرستان تخت فولاد را شریفترین و ارجمند ترین و متبرکترین مقابر و گورستانهای ایران بلکه عموم شهرهای شیعه نشین محسوب داشت . وجود « لسان الارض » که از بدو خلقت حکایت می کند و همچنین وجود قبر جناب « یوشع» از انبیای بزرگوار بنی اسرائیل در این سرزمنی مقدس که مربوط به دو هزار سال قبل و شاید کمی بیشتر باشد از امتیازات این زمین و گورستان می باشد.

باید در حفظ و نگهداری این آثار کوشید و آنها را از محو و فراموشی در امان داشت . در سال 1328 ه ،ش نویسنده کتاب مختصر و مفید « تذکره القبور» تالیف علامه جلیل القدر مرحوم مولی عبدالکریم گزی را با حواشی و ملحقات که خوشبختانه مورد توجه و عنایب بزرگان علم و دانش و همچنین مومنین و مقدسین قرار گرفت ازهمان تاریخ عده ای از اهل فضل و کمال پیشنهاد کردند که :

اگر جزوه ای شامل اسامی تکایای تخت فولاد و ذکر نام بزرگان مدفون در آنها و  همچنین تاریخچه مختصری از این گورستان نوشته می شد وبه چاپ می رسید راهنمای اهل تحقیق و مطالعه و دلیل و گره گشای مقدسین برای درک فیض زیارت قبور می گردید .

کتاب رجال اصفهان یا تذکره القبور اگر چه ظاهراً کتاب کوچکی است اما شامل اسامی قریب ششصد نفر از بزرگان علماء ، شعراء ، فلاسفه ، حکماء، عرفاء و صوفیان و هنرمندان و خلاصه نمونه مختصری از رجال و مردان نامی اصفهانی در طول قرون و اعصار می باشد .

نویسنده در سال 1348 ه، ش کتاب « دانشمندان و بزرگان اصفهان »را تالیف ومنتشر ساخت و چون اساس و مبنای کتاب بر پایه تالیف قبلی بود نام دیگر آنرا هم تذکره القبور نهاد . این کتاب نیر مورد توجه و عنایت اهل مطالعه و تحقیق قرار گرفت و تقاضای فضلاء اصفهان بخصوص در موضوع تهیه مقالت یا کتابی که در حقیقت شناسنامه تخت فولاد باشد تجدید شد . در این موقع دیگر گورستانهای اصفان که شرح اجمالی واسامی آنها در مقدمه کتاب دانشمندان و بزرگان اصفهان ذکر شده است یکی پس از دیگری به وسیله شهرداریهای وقت یا مردم سودجو تسطیح واراضی آن عموماً بصورت خیابان ، بیمارستان، مدرسه و یا خانه و مغازه در آمد و بطور کلی از بین رفت و هیچ گونه اثری از آنها باقی نماند حتی اسامی آنها را نیز تغییر دادند .

این سرنوشت برای گورستان عمومی و منحصر بفرد اصفهان یعنی : تخت فولاد نیز پیش بینی می شد زیرا از یک طرف وجود فرودگاه و تأسیسات مربوط به آن و از طرف دیگر ساخته شدن چندین باب مدرسه و دبیرستان در قسمت اراضی بائر آنجا و ازهمه مهمتر و اساسی تر تصرف غاصبانه برخی از منتفذین محلی و به ثبت رسانیدن اراضی بعنوان ملکیت و ساختن ده ها بلکه صدها خانه از چهار طرف موجبات از بین رفتن این گورستان و محو آثار ارزنده آن گردید .

در اواخر فروردین ماه سال 1363 ه، ش شهرداری اصفهان گورستان تخت فولاد را متروکه اعلان نمود و دفن اموات را در آنجا از اول اردیبهشت ماه سال مذکور (مطابق با 19 رجب سال 1404 ه ،ق ) قدغن کرد.

در اول گفته میشد که با قبور مومنین و مقابر خصوصی و تکایا کاری ندارند و بهمین صورت باقی خواهد ماند و فقط شهرداری درنظافت آنجا نظارت کرده و برای تلطیف هوا ایجاد فضای سبز می کند لکن بعداً مشاهده شد که تعدادی از قبور مومنین و تکیه و مقابر خصوصی را یکی پس از دیگر خراب کردند . البته شهرداری اظهار می داشت که این خرابیها با رضایت صاحبان اماکن است . این سخن هر چه باشد و تا هر اندازه بحقیقت نزدیک باشد کلام ما در نفس عمل تخریب و تسطیح و محو آثار ارزنده تخت فولاد است که آنرا عقلاً و شرعاً و عرفاً جائز نمی دانیم و می گوئیم درهر صورت آثار فرهنگی این گورستان باید حفظ شود ، البته از شهرداری تشکر وقدردانی می کنیم که در نظافت و پاکیزگی آنجا می کوشد .

ما می دانیم که گورستان متروکه همانند پیر فرتوت و بیمار محتضری است که با سختی جان کندن ومرگ روبروست و از این حال اواطرافیانش رنج می برند و مرگ او را بدعا از خدا می طلبند و مردن را جهت او آسایش و آرامش تصور می کنند . اما اگر پزشکی از راه دلسوزی و انسان دوستی که کسی را از رنج بردن و درد کشیدن آنهم کسیکه مرگش حتمی است بخواهد نجات دهد و به وسیله های مرگ او را نزدیک کند و از زندگی و حیات رهائیش بخشد مطابق کلیه قوانین و عقل و منطق و شرع چنین پزشکی جنایتکار و قاتل شمرده می شود و باید طبق موازین قانونی محاکمه و مجازات شود .

با اعتراف به این نکته که : قبرستان تخت فولاد طبق قانون وسنت طبیعی از بین رفتنی بوده (وهست) همانگونه که سایر گورستانها از بین رفت و ما خود شاهد و ناظر تعدادی از آنها بودیم ، اما کسانی که آنها را از بین بردند و در محو آثار تاریخی و نابودی آنها کوشیدند مجرمند .

گورستانها یکی از مبانی تاریخ هر ملت و شهر می باشند . تاریخ علمی و ادبی هرناحیه ای را می توان بطور اجمال از مقابر آن شهر بدست آورد . اگر قبور علماء ادباء، حکماء و شعرا و دیگر مشاهیر علمی از بین رفت دیگر آثار آنان نیز خواه ناخواه از بین رفتنی است مگر اندکی از مولفات آنها . اگر به یکنفر اصفهانی گفته شود : ابن مسکویه ای که او را اصفهانی میدانی و در شهر تو از دنیا رفت در کجا بخاک سپرده شد یا حافظ ابونعیم با آنهمه اهمیت که در کتب تاریخ وحدیث برای او نقل شده قبرش کجاست و ده ها بلکه صدها عالم دیگر چه جواب خواهد داد؟

آل خجند و آل صاعد دو خاندان روحانی و متنفذ اصفهان که تقریبا مدت چهار قرن مرکز علمی و قدرت سیاسی اصفهان بلکه نیمی از ایران به دست آنها بود قبورشان کجاست باید بگوئیم که در قبرستان طوقچی و قبرستان شاه میر حمزه بود که به مرور زمان ویران شده و زمینهای آنرا بصورتهای گوناگون در آورده اند ، اگر فرض شود که اینها سنی بودند ، پس آل ترکه که شیعه بودند چرا مقابرشان را خراب کردید و . . . جواب همه این پرسشها جز شرمندگی و سرافکندگی چیزی نیست .

باید متوجه باشیم که کاری نکنیم که یک قرن دیگر اعقاب ما مردم این زمان را بجهت عدم توجه به آثار گذشتگان و افتخارات آنها مورد سرزنش و نفرین قرار دهند .

در این جا ممکن است برای عده ای این پرسش بنظر برسد که : حفظ آثار و قبور گذشتگان چه لزومی دارد و آیا این عمل خلاف دستورات اسلام نیست مگر نگفته اند که اگر قبری خراب شد تجدید ساختمان نکنید (غیر از قبور علماء و بزرگان دین ) و. . .

در جواب آنها گوئیم که این همه دستورات بخاطر آنست که ملت مسلمان « مرده پرست » نباشد اما باید دوستدار علم و عالم باشد احترام به قبور علماء و زیارت آنان مرده پرستی نبوده بلکه احترام بمقام علم و دانش است مثلاً بزیارت قبر علامه مجلسی رضوان الله علیه می رویم و جهت ترویج روح آن عالم خدمتگزار فاتحه می خوانیم بخاطر علم او بخاطر خدماتی که بعالم اسلام و شیعه انجام داده بجهت قدردانی از یک عالم حقیقی . زیارت قبور جهت تنبیه و بیداری وعبرت است . از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده که فرمودند : « زورو القبور فانها تذکر کم الاخره » (نهج الفصاحه ـ ذکر اخبار اصفهان ) در اینجا بی مناسبت نیست چند بیت از قصیده ای که ادیب سخن سنج نکته پرداز آقای فضل الله اعتمادی متخلص به برنا که در رثاء جوان دانشمندان مرحوم دکتر مهندس بیژن نوربهشت فرزند سرتیپ نور بهشت اصفهانی (1315 ـ 1342 خورشیدی ) سروده است را جهت تنه و تذکر یاد آور شوم .

نیست این پهن دشت گیتی جز                    کشتزاری برای بذر افکن

گیر عبرت زرفتن دگران                                که رسد زود نوبت تو و من

تا بهم چشم برزنی گذرد                                عمر چون آفتاب از روزن

عمر شمع است و مرگ همچون باد                 شمع را باد کی نهد روشن

نکته ای گویمت زشیخ اجل                           که مضامین اوست زیب سخن

اجل است آفتاب و عمر چو برف                      کی بود ز آفتاب برف را ایمن

بعد از مشاهده این اوضاع و خراب شدن تخت فولاد و متروک ماندن آنجا و در نتیجه از بین رفتن آن لزوم تهیه ی رساله ای در معرفی مدفونین در این گورستان و ذکر تاریخچه اجمالی و مختصر آن ضروری بلکه واجب اخلاقی به نظر می رسد ، ضمناً عده ای از دوستان نیز در این باره اشاره ای فرمودند وتقاضای مومنین نیز موجب تشویق و ترغیب نویسنده شده که رساله ای به نام لسان الارض و مزار تخت فولاد بنویسم و آنچه را در این باره شنیده و خوانده و دیده ام جمع آوری کرده تقدیم محضر ارباب دانش و کمال گردانم


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قبرستان تخت فولاد