لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:4
آدم ها همیشه عصبانی بوده اند. نیاکان باستانی ما نیاز داشتند که آدرنالین خونشان را به جوش آورد تا با قبایل و غارتگران متخاصم نبرد کنند. جسورترین آدم ها ماندند و زاد و ولد کردند و بی جسارت ها نابود شدند. با این حال، با این که ما در دوران متمدنتری زندگی میکنیم، واکنش های خشماگین خود به خودی همچنان به چشم میخورند.
به این ترتیب، هنر "غلبه بر خشم" به وجود آمده است. قضات مردم را به رعایت آن امر میکنند، روان پزشکان در این باره به زوج ها مشاوره میدهند، و هالیوود هم فیلم هایی درباره آن میسازد – مثلا" "غلبه بر خشم" (2) آدام سندلر (3).
دکتر کاتلین دبلیو. ویلسون (4)، نویسنده کتاب های متعددی درباره بهداشت روانی، میگوید: "ما هم مثل 10000 سال پیش دچار فشار روانی میشویم. اما این خشم اغلب یک واکنش نامناسب است و به جای آن که به آدم ها کمک کند به آن ها ضرر میزند."
به عبارت دیگر، ما به جای آن که با تقدیر دست و پنجه نرم کنیم، میخواهیم با نزدیکترین نزدیکان خود بجنگیم. جنگ و جدل وقتی به وجود میآید که زن و شوهرها کنترل خود را از دست داده و عصبانی میشوند. وقتی کسی احساس کند دارد مورد حمله قرار میگیرد، متقابلا" سعی میکند تا خود کنترل اوضاع را به دست بگیرد. دکتر مری بلیس والر (5)، روان پزشک شاغل در میلواکی (6)، ویسکانسن (7)، میگوید که مردم همه با هم اختلاف نظر دارند، ولی احمقانه است که چون کسی با شما اختلاف نظر دارد از او خشمگین شوید. "خشم معمولا" به خاطر ترساندن دیگران است. خشم به مردم قدرت میدهد، احساس میکنند وقتی خشمگین هستند کنترل اوضاع را بهتر به دست دارند."
مقاله غلبه بر خشم