دانلود خلاصه درس نحو کاربردی 2-نحو کاربردی 3-زبان عربی 5 پیام نور
اندازه فایل : 1.64 مگابایت
دانلود خلاصه درس نحو کاربردی 2-نحو کاربردی 3-زبان عربی 5 پیام نور
دانلود خلاصه درس نحو کاربردی 2-نحو کاربردی 3-زبان عربی 5 پیام نور
اندازه فایل : 1.64 مگابایت
کتاب و جزوه به صورت فایل - قابل دانلود پس از پرداخت
ویژه آزمون استخدامی امسال وزارت آموزش و پرورش
این مجموعه شامل دو بخش تخصصی و عمومی و یک بخش ضمیمه به شرح زیر است
1-مجموعه منابع یا نمونه سوالات تخصصی استخدامی آموزش و پرورش شامل
1- قواعد صرف و نحو (کاربردی)
2- ترجمه، تعریب، درک مطلب
3- علوم بلاغی (معانی، بیان، بدیع، عروض)
4- تاریخ ادبیات و نقد ادبی
2- نمونه سوالات عمومی استخدامی آموزش و پرورش با پاسخ شامل
فناوری اطلاعات (مهارتهای هفت گانه ICDL)
ریاضی و آمار مقدماتی
زبان و ادبیات فارسی
معارف اسلامی
زبان انگلیسی عمومی
اطلاعات عمومی، دانش اجتماعی و حقوق اساسی
هوش و توانمندی های ذهنی
3-بخش ضمیمه شامل جزوه حقوق اساسی
نکته1: لطفا موقع سفارش آدرس ایمیل خود را صحیح وارد کنید
نکته2: برای رشته هایی که نمونه سوالات آنها در سایت قرار نگرفته است ، بزودی مجموعه سوالات تخصصی استخدامی وزارت آموزش پرورش با پاسخ تشریحی و مجموعه جزوات تخصصی و نمونه سوالات عمومی جهت دانلود در سایت قرار خواهد گرفت
فهرست مطالب
مقدمه 3
تجربه استفاده از روش همیار معلم در درس عربی 5
تبیین تجربه توجه به نقاط ضعف دانش آموزان 5
شرح وظایف بنده به عنوان دبیر عربی دبیرستان 7
تجربیات تدریس عربی دبیرستان 9
تجربه 1 : استفاده از روش کنفرانس در تدریس عربی 9
تجربه 2 : استفاده از روش بازگویی در تدریس عربی 9
تجربه 3 : استفاده از روش پرسش و پاسخ در تدریس درس عربی 10
تجربه 4 : توجه و بررسی نقاط ضعف دانش اموزان در یادگیری درس عربی 11
تجربه 5: نزدیکی به دانش آموزان در تدریس عربی 11
پیشنهادات بنده برای تدریس قواعد عربی 15
نقش معلم در تدریس زبان عربی 16
معایب و نقدهایی که به کتاب های عربی دبیرستان از نظر بنده وارد می باشد 17
موانع یادگیری زبان عربی حاصل تجربیات تدریس 20
مشکلات مربوط به تدریس زبان عربی 28
پیشنهادات روش های تدریس عربی 30
شیوه های ایجاد علاقه در دانش آموزان نسبت به درس عربی حاصل تجربیات تدریس 30
پیشنهادات و راهکارها برای کلاس درس عربی 34
پیشنهادات به معلمان برای تدریس بهتر درس عربی حاصل تجربیات بنده 36
نتیجه گیری 42
منابع و مآخذ 43
از سال 1369 با شرکت در آزمونی که برای جذب در نهضت سواد آموزی بود قبول شده و از تاریخ 18/7/69 به عنوان آموزشیار نهضت مشغول به فعالیت شدم. در مدت هفت سال و هفت ماه در نهضت سواد آموزی در روستای منطقه شازند و سربند بر راه تعلیم علم به نوآموزان سواد فعالیت نمودم.
در سال 1377 جذب آموزش و پرورش شده و با مدرک کارشناسی علوم قرآنی و حدیث در مدرسه راهنمایی شهر اراک به عنوان مسئول اجرایی 2 سال فعالیت نمودم و بعد از آن مجددا به منطقه شازند برگشته و در مقطع ابتدایی به عنوان آموزگار پایه اول در سال 1379 مشغول شدم.
از آنجایی که به یادگیری در پایه اول خیلی حساس بودم کلاس 28 نفری که داشتم به بهترین نوع تدریس و جذب یادگیری نمودم و در پایان سال تحصیلی 79 تمامی دانش آموزان در امر یادگیری خواندن و نوشتن فراتر از سایر دانش آموزان پایه های دیگر بودند به حدی این دانش آموزان در خواندن و نوشتن توانا بودند که با دانش آموزان پایه های دیگر به خصوص پایه پنجم مسابقه دیکته پای تخته برگزار می شد و آنها به راحتی از کتاب پایه پنجم می نوشتند.
من معتقد بر این هستم که وظیفه معلم پایه اول از سایر پایه ها بیشتر است، چون هم باید دانش آموزان را خوب تعلیم دهد که بتوانند بنویسند و بخوانند و هم به مسائل ادبی، اخلاقی و غیر توانا سازد و آنها را در تمامی زمینه ها خلاق و توانمند ساختم.
در سال بعد با توجه به فعالیتی که داشتم به اجبار پایه پنجم را برای تدریس دادند و در سال بعد نیز پایه پنجم را تدریس نمودم و در سال 1382 تغییر مقطه دادم و به مقطع متوسطه رفتم و در سال اول به عنوان پست معاونت مشغول بودم وسال بعد به عنوان مدیر در دبیرستان صالحات حصار در منطقه شازند مشغول به فعالیت شدم و در سال مدیریت که داشتم در دبیرستان صالحات در این دبیرستان بسیار فعالیت نمودم.
دبیرستان صالحات در اول روستا قرار دارد و در جای سایه و بسیار سرد بود و آنجا گاز کشی نشده بود. با کمک مردم روستا و نوسازی مدرسه را گاز کشی کرده و بخاری گازی تهیه نمودم و مدرسه را با توجه به اینکه با بخاری نفتی خیلی بد شده بود رنگ گرده واز نظر تجهیزات گرمایی و آموزشی دبیرستان را مجهز نمودم و برای پیشرفت تحصیل دانش آموزان کلاس طرح کاهش مردودی گذاشتم و آنها را در دروس ضعیف تقویت نمودم. در حین تدریس خودم 6 ساعت موظفی تدریس عربی داشتم.
در سال مدیریتم تا 5 ماه معان آموزشی نداشتم و مدت 2 ماه دبیر ادبیات نداشتم که این دبیر درس عربی و اقتصاد و غیر را تدریس می کرد و خودم در این مدت کلاس های این دبیر را جبران کردم.
من در سال 1383 نه مدیر بلکه معاون، مربی پرورشی، دبیر و... فعالیت می کردم و در سال بعد استعفا دادم و برای تدریس به دبیرستان های مهدیه نهرمیان و فاطمیه هفته به عنوان دبیر عربی مشغول تدریس شدم و 12 ساعت در دبسریتان نهرمیان و 12 ساعت در دبیرستان فاطمیه هفته مشغول به کار شدم. از زمان تدریس تا به حالا هر سال کلاس هایم را به صورت همیار معلم گروه بندی کردم و این طرح را به اداره آموزش و پرورش ارائه نمودم. مورد قبول قرار نگرفت و 2 سال بعد همین طرح را به عنوان طرح گروه بندی اعلام کردم. برای پیشرفت کلاسهایم آنها را گروه بندی نمودم و سر گروه ها وظیفه دارند که در کلاس با گروه کار کنند و نقاط ضعف آنها را بررسی نمایند و رفع اشکال کنند.
در کلاس تمریناتی برای گروه مشخص می شود که براساس قواعد درس می باشد. سر گروه ها این تمرینات را انجام نمی دهند فقط کار زیر مجموعه گروه را بررسی می کنند و اشکالات گروه را برایش بیان می کنند. بیشترین ساعت تدریس در پایه سوم انسانی، تجربی است یا پایه چهارم انسانی چون از دانش آموزان بیشتر می خواهم که خوب گوش کنند و بهتر درس بخوانند.
این ارتقا رتبه شغلی به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 43صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
التمهید
»إنّی رأیتُ أنَّه لایکتب إنسانٌ کتابا فی یومه إلا قال فی غده: لوغُیِّر هذا لکان أحسنَ. و لوزیدَ کذا لکان یُسْتحسَنُ. ولوُ قدِّم هذا لکان أفضلَ و لوتُرک هذا لکان أجملَ، و هذا مِن أعظمِ العِبَرِ. و هو دلیلٌ علی استیلـاءِ النقصِ علی جملةِ البشر«. العِماد الأصبهانّی.
بما أنّ المثل تمخّضَ عن نبذة من خبرات الشعوب و ثقافاتهم السامیة فمن الأحسن أنْ نعرِّف الثقافة فی البدایة. فإنّ الثقافة کما یعرّفها کروبرهی» تشمل الکلـام، والعلوم، و المعتقدات، و الأدب ، و الفن، و الآمال، و القوانین التی نتعلمها من القدماء، حیث نستطیع أن نضیف إلیها أشیاء جدیدة.«[1]
لاشک أن اللغة تصدر من الثقافة حیث تعتبر من الأجزاء الرئیسة لتکوینها، کما أن المثل فرعٌ من فروع الأدب فی کل لغة و الذی یجعلُ الکلـامَ أن یتزین و یزدادَ جمالا و معنی، ذلک لانّ المثل کما یقول دوریفارول: »خبرة جمیع الشعوب، و نتیجة التفکیر السلیم لجمیع العصور، اخُتزِل إلی صیغة مصغّرة«.[2]
تعریف المثل
»مِثْل: کلمة تسویة، یقال: هذا مِثْله و مَثَله، کما یقال شِبهه و شَبَهه، یقال: مِثل و مَثل و شِبه و شَبَه بمعنی واحد. والمَثَل : الشیء الذی یُضرب لشیء مثلـا فیجعل مثله، وفی الصحاح: مایضرب به من الأمثال.«[3]
یقول صاحب جمهرة الأمثال:»أصل المثل التماثل بین الشیئین فی الکلـام کقولهم: »کماتدین تدان« و هو من قولک: هذا مِثل الشیء و مثله، کما تقول شِبهه و شَبهه، ثم جَعَل کلَّ حکمة سائرة مثلـا و قد یأتی القائلُ بمایَحُسن أن یتمثل به إلا أنه لایتفق أن یسیر فلـا یکون مثلـا.«[4]
أما المثل فی الامصطلـح الأدبی کمایعرّفه عبدالمجید قطامش فهو »ذلک الفن من الکلـام الذی یتمیز بخصائص و مقومات، تجعله جنسا من الأجناس الأدبیة قائما بذاته و قسیما للشعر و الخطابة و القصة و المقامة و الرسالة و …«[5]
ویمکننا بعد استقراء هذه التعریفات أن نقول: إنه قول موجز، سائرٌ صائبُ المعنی و الذی یعتمد علی تشبیه حالة بحالة أخری.
أنواع المثل العربی
یعتقد الدکتور قطامش أن المثل العربی ینقسم إلی ثلـاثة أقسام و هی: المثل الموجز، و المثل القیاسی، والمثل الخرافیّ.[6]
مصنفات الأمثال العربیة
لاشک أن العرب فی جاهلیتهم کانوا یتمتعون بالحکم و الأمثال کماکانوا یحظون بالأشعار، و إذا کان لهم شعر ممتاز و فاخر، فلـابدّ أن تکون عندهم ثقافة و فکرة متقدمة و التی تدلّ علی وجود الحکم لدیهم، و معروف أن الحکمة إذا شاعت بین الناس أصبحت مثلـا.
وها هنا نقدم قائمةً من کتب الأمثال التی ذکرها قطامش[7].
ملخص تاریخی
لکتب الأمثال العربیة[8]
کتاب الأمثال لصحار بن عیاش (نحو 40 هـ).
کتاب الأمثال لعبید بن شریة (67 هـ).
کتاب الأمثال لعلاقة بن کرشم (؟).
کتاب الأمثال لأبی عمروبن العلاء (مابین 154، 159 هـ).
کتاب الأمثال للشرقی بن القطامی (158 هـ).
* کتاب الأمثال للمفضل بن محمد الضبی (170 هـ).
کتاب الأمثال لیونس بن حبیب (183 هـ).
* کتاب الأمثال لمؤرج السدوسی (195 هـ).
کتاب الأمثال للنضر بن شمیل (مابین 203، 204 هـ).
کتاب الامثال لأبی عبیدة معمر بن المثنی (مابین 207، 213 هـ).
کتاب الأمثال لأبی زید الأنصاری (مابین 214، 216 هـ).
کتاب الأمثال للأصمعی (مابین 210، 217 هـ).
کتاب الأمثال لعلی بن حازم اللحیانی (215 هـ).
کتاب الأمثال لسعدان بن المبارک الضریر (220 هـ).
* کتاب الأمثال لأبی عبید القاسم بن سلـام (224 هـ).
کتاب تفسیر الأمثال لابن الأعرابی (مابین 230، 232 هـ).
کتاب الأمثال للتوزی (مابین 230، 238 هـ).
کتاب الأمثال لابن السکیت (مابین 244. 246 هـ).
کتاب الأمثال لمحمد ابن حبیب (245 هـ).
کتاب الأمثال للزیادی (249هـ).
* کتاب الأمثال لأبی عکرمة الضبی(250 هـ).
کتاب الأمثال للجاحظ (255 هـ).
کتاب الأمثال لشمر بن حمدویه (255 هـ).
کتاب الأمثال لابن قتیبة (مابین 270، 276 هـ).
کتاب الأمثال لأبی الهیثم الرازی (نحو 279 هـ).
کتاب الأمثال للبرقی (274 هـ).
* کتاب الأمثال لثعلب (291 هـ).
کتاب الفاخر للمفضل بن سلمة (291 هـ).
کتاب الأمثال للقاسم بن محمد بن بشار الأنباری (305 هـ).
کتاب الأمثال لنفطویة (323 هـ).
* کتاب الزاهر لابن الأنباری (مابین 327، 328 هـ).
کتاب الأمثال لأبی الفضل المنذری (329هـ).
کتاب جامع الأمثال للقمی (فی حدود 350 هـ).
* کتاب الدرة الفاخرة لحمزة الاصبهانی (نحو 351 هـ).
کتاب الأمثال للاصطخری (؟).
کتاب الحکم و الأمثال لأبی أحمد العسکری (382 هـ).
کتاب الأمثال للخالع (388 هـ).
کتاب الأمثال لأبی الندی الغندجانی (؟).
* کتاب جمهرة الأمثال لأبی هلـال العسکری (نحو 395هـ).
* کتاب مجمع الأمثال للمیدانی (518 هـ).
*کتاب المستقصی فی أمثال العرب للزمخشری (538 هـ).
[1] طوسی، محمدعلی، فرهنگ سازمانی، نشر مرکز آموزش مدیریتی، تهران، چاپ اول، 1372ش، ص 3
[2] میشال، مراد، روائع الأمثال العالمیة ، دارالمشرق، بیروت، 1984م، ص 9
[3] ابن منظور، لسان العرب، مادة مثل.
[4] العسکری، أبوهلال، جمهرة الأمثال، المکتبة العصریة، 2003م، ج1، ص 16
[5] قطامش، عبدالمجید، الأمثال العربیة، دارالفکر ، دمشق، 1988م، ص 11
[6] انظر: م.ن، ص 28
[7] قطامش، عبدالمجید، الأمثال العربیة، ص 121
[8] ما وضع أمامه نجمة هی موجودة، مطبوعة او مخطوطة؛ أما ما أهمل فهی کتب لم تصل إلینا حتی الآن.