رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

الکالوئید (گباه شناسی)

اختصاصی از رزفایل الکالوئید (گباه شناسی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه 1

تعریف امروزی الکالوئید 1

نقش های الکالوئید در گیاه 2

محل بیوسنتز الکالوئیدها 3

عوامل موثر بر میزان الکالوئید 3

طبقه بندی الکالوئیدها 4

فاکتورهای موثر بر مقدار الکالوئید 7

انتقال الکالوئیدها 8

ویژگی های برخی از الکالوئیدها 9

بیوسنتز الکالوئیدهای تروپانی 10

بیوسنتز الکالوئیدهای پیرولیزیدین 11

الکالوئیدهای ایزوکوئینولین 13

الکالوئیدهای پورینی 18

مقدمه:

الکالوئید‌ها متابولیت‌های پیچیده‌ای هستند که توسط گیاهان تولید می‌شوند و به حفاظت آنها در برابر آسیب‌ها کمک می‌کنند. الکالوئیدها می‌توانند خواص دارویی و مخدر داشته باشند و با سمی باشند. مرگ سقراط به علت استفاده از شوکران بود که حاوی الکالوئید کونین می‌باشد. کلوپاترا عصاره گیاه هیوسیاموس را برای زیبایی چهره‌اش استفاده می‌کرد. مورفین اولین الکالوئیدی بود که شناسایی شد و همینطور اولین بار بود که ترکیب نیتروژن داری از گیاه استخراج شده بود که قلیایی بود.

تعریفی که نخستین بار در خصوص الکالوئید ارائه شده عبارت بود از: ترکیبی دارای ساختمان ملکولی پیچیده که واجد یک اتم نیتروژن به عنوان بخشی از سیستم هتروسایکلیک باشند که منشاء گیاهی دارد و واجد خواص دارویی نیز باشد اما بعدها مشاهده شد که برخی الکالوئید‌ها مثل کلشی سین یا مزکالین دارای نیتروژن به عنوان بخشی از سیستم هتروسایکلیک نیستند و بدین ترتیب تعریف جدیدی از الکالوئید ارائه شده که عبارتست از: ترکیبات آسیکلیکی که دارای نیتروژن در جایگاه اکسیداسیون منفی هستند و در تعدادی از ارگانیسم‌های زنده وجود دارند.

تعریف امروزی الکالوئید:

فرآوردهای ثانویه متابولیسم گیاهی هستند که موادی قلیایی، دارای یک یا چند اتم، نیتروژن در حلقه هتروسیکل می‌باشند و برخی به دلایل اثرات فیزیولوژیکی خود مصرف پزشکی دارند.

تکامل (دیدگاه فیلوژنی)

الکالوئید‌ها در گیاهان پست وجود ندارد. (تالوفیت ها) در قارچ‌ها الکالوئیدهای واجد سولفور و انواع الکالوئیدهای آنتی بیوتیکی شناخته شده است. در نهانزادان آوندی خصوصاً دم اسبیان و پنجه گرگیان الکالوئیدها وجود دارند. در بازدارندگان الکالوئید افدرین در گیاه ریش‌بزی و الکالوئید تاکسول در گیاه سرخدار وجود دارد. در نهاندانگان دو لپه تیره‌های خشخاش، آلاله، سیب زمینی و زرشک غنی از آلکالوئید هستند و در تک لپه ها تیره های آلاله و نرگس.

نقش الکالوئیدها در گیاه:

بدلیل مزه تلخ و خاصیت سمی سبب محافظت گیاهان در برابر علفخوارها و پاتوژنها می‌شوند.

دارای اثرات شبه هورمونی هستند و می‌توانند تنظیم کننده رشد گیاهان باشند. مثلاً‌ نوروهیوسیامین اثر شبه پروژسترونی دارد.

با جانشینی بجای قلیاهای معدنی موجب توازن یونی شده و یا با جانشینی کاتیونهای خاک باعث جذب آنیونها می‌شوند.

بعنوان منبع ذخیره نیتروژن هستند، اما هنوز اینکه در شرایط فقر نیتروژن خاک بتوانند وارد متابولیسم گیاه شوند ثابت نشده است.

الکالوئیدها باعث از بین رفتن مواد زاید و ازت داری که محصولات جانبی متابولیسم گیاهان هستند و ممکنست مضر باشند می گردند.

موجب غیر فعال شده رادیکال آزاد اکسیژن می‌گردند. (بروسین و استریکنین)

در نواحی با تابش بالای فرابنفش گیاهان تجمع بالایی از الکالوئیدها دارند.

7) برخی از الکالوئیدها جزء رنگیزه‌ها هستند و در جذب حشرات به گرده افشانی کمک می‌کنند. (پتریدین و بتالین)

مکان بیوسنتر و ذخیره الکالوئیدها در گیاهان:

معمولاً الکالوئیدها در ریشه سنتز شده سپس به اندامهای هوایی منتقل می‌شوند و گاهی در جریان انتقال دچار تغییرات شیمیایی در ساختارشان می گردند. الکالوئیدها در واکوئل‌های بافت‌های جوان متمرکز می‌شوند و معمولاً‌ در سلولهای بسیار جوانی که هنوز واکوئلی نشده‌اند وجود ندارد. الکالوئیدها می‌توانند از غشاهای زیستی نفوذ کنند و انتقال آنها بدرون واکوئل از طریق انتشار است. الکالوئیدها ممکنست در اندامهای مختلف گیاه موجود باشند:

دانه (سورنجان)، میوه (فلفل سیاه)، برگ (تاتوره)، ریشه (اقونیطون)، پوست (انار)، ریزوم (بهارک)، ساقه (ویتاریا)، جوانه (بنگ دانه)، پوشینه (خشخاش).

اثر عوامل مختلف بر میزان الکالوئید:

تولید الکالوئیدها تحت تاثیر 2 عامل اصلی قرار می گیرد: 1. وراثت 2. عوامل محیطی (زیستی و غیر زیستی) اثرات عوامل ژنتیکی هم بصورت کیفی می‌تواند باشد و هم کمی. یعنی هم مقدار سنتز الکالوئید و هم نوع الکالوئیدی که سنتز می‌شود تحت تاثیر وراثت است. اما اثر عوامل محیطی بیشتر کمی است مقدار تولید الکالوئید در گیاهان نواحی


دانلود با لینک مستقیم


الکالوئید (گباه شناسی)

پروژه مطالعات معماری با موضوع موزه (مردم شناسی)

اختصاصی از رزفایل پروژه مطالعات معماری با موضوع موزه (مردم شناسی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه مطالعات معماری با موضوع موزه (مردم شناسی)


پروژه مطالعات معماری با موضوع موزه (مردم شناسی)

توضیحی کوتاه درمورده این پروژه:

 پروژه (رساله ) مطالعات معماری با موضوع موزه (مردم شناسی) پروژه ای مطالعاتی درقالب پایان نامه که یک پروژه کامل و فوق العاده در 136 صفحه و قابل ویرایش جمع آواری شده وبا قیمتی استثنایی در اختیارشما دانشجویان عزیز معماری قرار گرفته است.

 ________________________________________________________________________________

چکیده

 این تحقیق شامل سه بخش: 1) مطالعات، 2) فرآیند طراحی، 3) طراحی می‌باشد  هر بخش به فصلهای مختلفی تقسیم می‌شود.

 بخش مطالعات شامل فصلهای ذیل می باشد:

 1- شناخت، 2- مطالعات نظری، 3- مطالعات برنامه‌ریزی، 4- مطالعات پایه (وضع موجود)

 بخش فرآیند طراحی شامل فصلهای ذیل می‌باشد:

  روابط عملکردی؛ سازماندهی فضای طرح ، 4- تحلیل و آنالیز سایت ، 5- مبانی نظری طرح؛ ایده طراحی.

 بخش طراحی شامل این فصلها می‌باشد:

 1- جانمایی عناصر پروژه (لکه‌گذاری) ، 2- ارائه طرح مقدماتی، 3- طرح نهایی.

 ________________________________________________________________________________

بخشی از فهرست مطالب این پروژه شامل :

1- فصل اول مطالعات پایه

2- فصل دوم مطالعات طتبیقی

3- فصل سوم مطالعات زمینه

4- فصل چهارم مطالعات تکمیلی

5- فصل پنجم تجزیه و تحلیل

و...

فهرست بالا فقط سرفصلهای این پروژه میباشد جهت دریافت کامل ریز فهرست مطالب اینجا کلیک کنید و به صورت رایگان فایل فهرست را دانلود کنید.

________________________________________________________________________________

مشخصات این پروژه :

عنوان: پروژه مطالعات معماری با موضوع موزه (مردم شناسی)

فرمت: Word (قابل ویرایش)

تعداد صفحات: 136 صفحه Word

شماره پروژه: AW103

________________________________________________________________________________

توجه:

بعد از خرید علاوه بر لینک دانلود یک نسخه از فایل به ابمیل شما ارسال خواهد شد

حجم فایل فشرده شده 5 مگابایت

این پروژه توسط تیم ideallhome برای شما دانشجویان معماری تهیه شده.

________________________________________________________________________________

چند تصویر از پروژه:


دانلود با لینک مستقیم


پروژه مطالعات معماری با موضوع موزه (مردم شناسی)

مجرمین کم سن و سال(جرم شناسی)

اختصاصی از رزفایل مجرمین کم سن و سال(جرم شناسی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مجرمین کم سن و سال(جرم شناسی)


مجرمین کم سن و سال(جرم شناسی)

مجرمین کم سن و سال(جرم شناسی)

 

مقدمه

یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده فعلی که توجه بسیاری از محققین ، جامعه شناسان ، جرم شناسان و روانشناسان و متخصصین امر را به خود معطوف داشته موضوع مجرمین کم سن و سال یا اطفال و نوجوانان بزهکاری می باشد که روز به روز هم گسترش بیشتری می یابد و مخصوصاً باید افزود که این تزاید و گسترش غالباً در کشورهایی بخ چشم می خورد که از لحاظ اقتصادی در سطح کاملاً پیشرفته ای قراردارند .

با توجه به وضع موجود اولین سؤالی که مطرح می شود این است که آیا اقدامات کشورهای مختلف در زمینه مبارزه با جرائم اطفال و نوجوانان بزهکار ،‌ مبتنی بر اصول صحیح و درستی استوار دیده است یا خیر ؟

آمار های انتشار یافته نشان می دهد که علی رغم بهبود وضع زندگی و معیشتی و علی رغم ازدیاد سریع موسسات و خدمات که اکثر کشورهای جهان جرائم ارتکابی اطفال و نوجوانان با سرعت و آهنگ بیشتری افزایش می یابد .

از طرف دیگر می توان گفت که قرن حاضر ، قرن اضطراب و سرعت است و اطفال و نوجوانان عجله دارند تا هرچه سریعتر خود را به مقصد خیالی و مورد نظر برسانند هرچند که در این راه ، قواعد ومقررات و قوانین در هم شکسته شوند .

در چنین موقعیت ناراحت کننده ی است که به اغلب کشورهای جهان درصد چاره جوئی برآمده و سعی نموده اند که علت ارتکاب جرائم اطفال و نوجوانان را دریافته متناسب با آن به تغییرات اساسی در قوانین خود بپردازند . در قوانین جدید اطفال و نوجوانان بزهکار، موضوع قوه تمیز خوب از بدوخیر ازشد و اعمال مجاز اتمای عقوبتی و پاداشی به کنار گذاشته شده ،‌چرا که با مجازات و تنبیه دیگر نمی توان از بزهکاری و ارتکاب جرم آنان پیشگیری به عمل آورد . چون هدف تعلیم و تربیت ، اصلاح اطفال و نوجوانان بزهکار است لذا محققین اکثر کشورها اولاً دادگاههای خاصی بنام «دادگاه اطفال و نوجوانان بزهکار» پیش بینی نموده که صلاحیت رسیدگی به جرائم اطفال و نوجوانان زیر سن 18 سال را دارد . ثانیاً هدف تصمیمات دادگاه تعلیم و تربیت ، اصلاح درمان و بازسازی اطفال و نوجوانان بزهکار است . ثالثاً محل نگهداری اطفال بزهکار نیز مکان جداگانه ای است که بنام « کانون اصلاح و تربیت » خوانده می شود .

روشهای اتخاذی در این کانون ،‌همگی جنبة اصلاح و تربیت دارد .

بیان مسأله (تعریف موضوع تحقیق)

تعریف انحراف و کجروی :

زندگی اجتماعی انسان تحت حاکمیت قواعد یا هنجارهای اجتماعی است که اگر ما قواعد و بعضی رفتارها را در زمینه های محیطی مناسب و بعضی ها را نامناسب تعریف کرده اند پیروی نکنیم فعالیتهایمان دستخوش هرج و مرج میگردد لذا همانگونه که در جوامع ارزش ها و هنجارهای اجتماعی شکل دهنده رفتاراعضای آن جامعه است همیشه در حاشیه نیز افرادی خلاف این حرکت کنند به گونه ای ناهنجار عمل می کنند و این امر است که پیچیدگی حوزه تحلیل جامعه شناسی انحرفات را نشان می دهد بنابراین آنچه که در دوران یک جامعه یا محیط فرهنگی در زمان و مکان معینی طبیعی است همین عمل در یک جامعه دیگر یک رفتار انحرافی تلقی می شود . پس رفتار انحرافی را باید با توجه به ارزش ها و هنجارهای اجتماعی مورد پسند آن جامعه توجیه کرد .

بنابراین انحراف یا کجروی را می توان ناهمنوایی با هنجارها یا مجموعة هنجارهای معینی تعریف کرد که توسط تعداد قابل ملاحظه ای از مردم در اجتماع یا جامعه پذیرفته شده است .

و یا اینکه انحراف را عبارت از رفتاری که هنجارهای اجتماعی مهمی را نقض کرده و در نظر تعداد زیادی از مردم قابل نکوهشی است تعریف کرد بزهکاری ترجمة واژه peinqency و معنی خطا کردن و نفی هنجارهای قانونی و اجتماعی است که معمولاً افراد 12 تا 18 ساله را در بر می گیرد . در جمهوری اسلامی ایران بزهکار به فردی اطلاق می شود که مرتکب عملی گردد که قانون یا شروع ارتکاب آنرا منع کرده و یا ترک عملی که انجام آنرا واجب و لازم دانسته که در صورت ارتکاب جرم به دستور حاکم شرع مجتهد جامع الشرایط تأدیب و تغریز می گردد .

اما جامعه شناسان بزهکاری و جرم را اقدام به عملی می دانند که برخلاف موازین ، مقررات و معیارهای ارزشی فرهنگی یک جامعه باشد و کسانی که مرتکب چنین اعمال خلافی می گردند مجرم یا بزهکار نامیده می شوند . همچنانکه دور کنیم جامعه شناسی فرانسوی جرم و بزهکار را اقدام به عملی می داند که وجدان جمعی را می آزارد و اجتماعی نسبت به مرتکبین آن واکنش نشان می دهند و آنها را مجازات می کنند .

جامعه شناسان معتقدند که بافت اجتماعی شهرهای بزرگ و پیچیدگی های روزافزون آنها می تواند متبر مساعدی برای ارتکاب جرایم و بزه های نوجوانان باشد .

اهمیت موضوع تحقیق

یکی از دلایل مهم و اساسی در کسب دانش ،‌ کشف حقایق ، حل مسائل ، بیان نظریه های جدید و بالاخره شناخت بهتر محیط اطراف است . با درک همبستگی میان متغیرها ، شناخت تفاوتهایی که آنها ایجاد می نمایند ، علل رویدادها و پدیده ها و بالاخره پاسخ به « چراها » می توانیم آینده را از حال ، پیش بینی نمائیم . با کسب دانش ، بر محیط خویش مسلط می شویم . انسان از طریق کسب تجارب ، درک دیدگاههای نظری ، یادگیری مهارتها ،‌رسانه های جمعی و بسیاری امور دیگر ، کسب دانش می نماید ، محیط اطراف را می شناسد و بالاخره برای آینده خویش ،‌برنامه ریزی می کند .

رویکرد حقوقی جرم

اگر بپذیریم که بزه ، تخطی از نظام هنجاری جاری در جامعه است که از طریق قانون جزا می تواند قابل پیگرد باشد ، می توان بزه راهر عملی تعریف کرد که توسط قانون موجب اعمال کیفر از طرف مقام قضایی است. پیروان این رویکرد هر عملی را که خلاف اخلاق و عدالت اجتماعی باشد جرم می نامند و هدف از تدوین قوانین کیفری را جلوگیری از رفتارهایی می دانند که به نحوی به جامعه و افراد آن آسیب می رساند و نظم اجتماعی را مختل می کند .

رویکرد جامعه شناختی

رویکرد جامعه شناختی بزه عمدتاً برنظریات دورکهیم استوار است . اگر چه این نظریات عمدتاً پیچیده هستند اما تأثیر آن ها در جرم شناسی ،‌غیرقابل انکار است . براساس این نظریه همانطور که قبلاً نیز توضیح داده شد « جرم پدیده طبیعی است و از فرهنگ ،‌تمدن و فضاهای هر اجتماعی ناشی می شود » سیر تکاملی فرهنگ ها باعث می شود مفهوم بزه ، نوع و کیفیت آن نیز دگرگون شود و تجدّد گرایی نیز در این میان نقش مهمی پیدا کند به همین علت این رویکرد در تعریف بزه به هنجارهای اجتماعی توجه می کند و عملی را جرم می داند که بر خلاف هنجارهای جامعه باشد و احساسات و و جدان گروهی یا جمعی را متأثیر کند .

رویکرد جرم شناسی

از دیدگاه جرم شناسی ، ناسازگاری افراد و عمل ضد اجتماعی ، جرم نامیده می شود . جرم شناسان نه تنها هر عملی را طبق قانون برای آن مجازات قائل  شده اند جرم می نامند ، بلکه معتقدند که اعمالی که در قوانین کیفری برای آنها مجازاتی پیش بینی نشده ولی برای جامعه مضر است ، نوعی جرم می باشد و نیاز به بررسی دارد . دیدگاه کلی این رویکرد در تعریف بزه به فعل یا ترک فعل که برای جامعه خطرناک باشد اعتقاد دارد ، مانند اعتیاد به عنوان فعل و یا عدم رعایت مقررات رانندگی به عنوان ترک فعل .

نوع فایل: word

سایز:59.1 KB

تعداد صفحه:74


دانلود با لینک مستقیم


مجرمین کم سن و سال(جرم شناسی)

دانلود مقاله کامل درباره روانشناسی (انسان شناسی) از نظر هابز

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره روانشناسی (انسان شناسی) از نظر هابز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره روانشناسی (انسان شناسی) از نظر هابز


دانلود مقاله کامل درباره روانشناسی (انسان شناسی) از نظر هابز

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :63

 

بخشی از متن مقاله

الف: وضع طبیعی

هابز در تحلیلی روانشناسانه از انسان معتقد است که حرکتهایی کوچک درون انسان وجود دارند که پیش از حرکتهای ارادی انسان مانند سخن گفتن راه رفتن و دیگر حرکتهای ارادی مشابه وجود دارند، این مقدمات محدود و اولیة حرکت در درون بدن آدمی، قبل از آنکه در عمل راه رفتن، سخن گفتن، زدن و دیگر اعمال مشهود آشکار شوند، عموماً کوشش خوانده می‌شوند.»[1] اگر این کوشش معطوف به چیزی است که محرک آن می‌باشد خواهش یا میل خوانده می‌شود و وقتی در جهت گریز از چیزی باشد بیزاری هابز در ادامه شرح می‌دهد که عشق و نفرت ناشی از همین میلی یا بیزاری می باشد همچنین امید و بیم نیز اسامی دیگر می باشد که میل و بیزاری به آنها معنا می‌بخشد. بر اساس همین نظر، هابز خوب و بد را نیز بر مبنای میلی تعریف می‌کند. اگر انسان چیزی را خوب می‌داند به معنی آنست که به آن میلی دارد و در صورتی که آن را بد نیامد، به این معناست که بدان میلی زاده، یا به عبارت دیگر از آن بیزار است. با این وصف می‌توان گفت هابز مدعی است که ارزشهایی مثل خوب و بد ذهنی و نسبی می باشند و دیگر نمی‌توان گفت صفت خوبی که ما به چیزی نسبت می‌دهیم در ذات آن چیز است. «بنابراین، اختلاف نظر درباره ارزشها، همان اختلاف نظر درباره سلیقه‌هاست. [و] البته می‌توان انتظار داشت که مردم درباره اینکه برخی چیزها به نظرشان خوب و برخی چیزها بر آید با هم اختلاف عقیده داشته باشند.»[2] این اختلاف تا حدی است که چیزی که برای فردی کاملاً خوب به نظر می‌رسد توسط دیگری به تعریف شود.

بیان این مقدمه به درک بهتر وضع طبیعی تبیین شده بوسیله هابز کمک می‌کند. هابز در فصلی از لویاتان که در باب وضع طبیعی آدمیان و سعادت یا تیره روزی آنها در آن وضع نگاشته است بحث خود را با برابری آغاز می‌کند. او می‌گوید آدمیان بر حکم طبیعت در تواناییهای بدل و ذهنی با هم برابرند. معنای گفته او این نیست که واقعاً همه به یک اندازه از نیروی بدنی و ذهنی برخوردارند، بلکه می‌خواهد بگوید روی هم رفته کاستیهای آدمی از یک وجه با دیگر خصوصیاتش جبران می‌شود. کسانی که از نظر قوای جسمی ضعیف‌تر هستند به کمک دسیسه و نیرنگ می‌توانند بر قوی‌ترها فائق شوند و تجربه همه انسانها را در کارهایشان برای چاره‌اندیشی و تدبیر کمک می‌کند.

این برابری انسانها بخاطر وجود خصلتهای خودخواهانه و انگیزه‌های انسانها در نهایت به وضعی غیرقابل تحمل منجر می‌شود. هابز معتقد است: «از همین برابری آدمیان در توانایی، برابری در امید و انتظار برای دستیابی به اهداف ناشی می‌شود. و بنابراین اگر دو کس خواهان چیز واحدی باشند که نتوانند هر دو از آن بهره‌مند شوند، دشمن یکدیگر می گردند و در راه دستیابی به هدف خویش (که اصولاً صیانت ذات و گاه نیز صرفاً کسب لذت است) می‌کوشند تا یکدیگر را از میان بردارند یا منقاد خویش سازند.[3]

در این وضع معقول‌ترین کاری که هر کسی می تواند بکند آنست که برای گریز از ترس و تامین امنیت خود از دیگران پیش بگیرد، یعنی هر کس باید از طریق زور یا تزویر بر همه آدمیان تا آنجا که می‌تواند سلطه و سروری» بیابد، تا وقتی که هیچ قدرتی برای به خط انداختن او وجود نداشته باشد. از نظر هابز انسانها برای حفظ و حیات از خود مجاز به این کار می‌باشند. زیرا همانگونه که در گفته شرهابز یک اصل محوری در فلسفه اخلاق خود ارائه می‌دهد و آن اصل که «حق طبیعی» می‌باشد توضیح دهنده رفتار آدمیان در وضع طبیعی می‌باشد. حق طبیعی انسان را به حفظ خود و پیروی از خواهشهای هدایت می‌کند.

وقتی انسانها در پی صیانت از خویش و پیروی از امیال و خواهشهای خود هستند این امر به رقابت و ترس از دیگران می‌انجامد، همچنین چون قدرتی در کار نیست که آنها را در حال ترس و احترام کامل  نیست به هم نگه دارد از مصاحبت و معاشرت با هم ناراحت می‌باشند. این شرایط به ادعای هابز به خاطر این پیش می‌آید که هر کس می‌خواهد دوستش برای او همان ارج و قدری را قائل شود که خود او بر خود می‌نهد و اگر ببینید او را خوار می‌شمرند می‌رنجد و در صدد انتقام بر می‌آید.

هابز معتقدات که سه علت اصلی در نهادان نها برای کشمکش و منازعه وجود دارد. این سه علت رقابت، ترس و طب عزت و افتخار می‌باشد. رقابت برای کسب سود بیشتر می‌باشد، ترس برای کسب امنیت بوجود می‌آید و طلب افتخار موجب تعدی به دیگران می‌گردد. از اینجاست که وی نتیجه می‌گیرد که تا زمانی که ما آدمیان بدون قدرتی عمومی به سر برند که همگان را در حال ترس نگه دارد، در وضعی قرار دادند که جنگ خوانده می‌شود؛ و چنین جنگی جنگ همه بر ضد همه است.[4]

البته این جنگ همان نبرد یا فعل جنگیدن نمی‌باشد بلکه طولی از زمان است که در آن اراده و ستیز کردن و نبرد نمایان می‌باشد و بوی جنگ به مشام می‌رسد. در این وضع طبیعی جنگ هر فردی برای تامین امنیت متکی توانایی و دانایی خودش می‌باشد و در این حالت جایی برای کار و کوشش وجود ندارد زیرا ثمره‌کار نامعلوم است. در نتیجه هیچ گونه صنعت و دانشی شکل نمی‌گیرد و از همه بدتر زندگی آدمی در انزوا ، مسکینانه، زشت، در فشار و کوتاه می‌باشد. از نتیجه‌گیری هابز چنین نمایان است که دستیابی به صلح و تمدن تنها از راه برپاداشتن جامعه و بنا نهادن قدرتی عمومی امکان پذیر است، اما نمی‌توان تا قبل از رسیدن به این وضع انسانها را بخاطر اعمالشان سرزنش کرد.

کاپلتون می‌گوید: «هابز وضع طبیعی جنگ را از پژوهش در نهاد آدمی [امیال و] و انفعالهایش استنتاج می‌کند، اگر کسی به اعتبار عینی[5] این استنتاج شک آورد، همین بس که حتی در وضع یک جامعة سازمان یافته چه می‌گذرد هر کس چون به سفر می رود با خود سلاح بر می دارد؛ در خانه‌اش را شبها به کلون می بندد؛ اشیاء گرانهایش را در جای امن می‌گذرد و این حال به روشنی می‌نماید که او درباره همنوعانش چگونه می‌اندیشد.[6]

ولی نباید انسانها را بر خاطر سرشت و نهادشان سرزنش کرد. خواهش‌ها و دیگر هیجانات و امیال انسان به خود گناه نیستند، پس اعمالی که از آن امیال و هیجانات ناشی می‌شوند تا وقتی که آدمیان بر ضد آن قانونی وضع نکرده‌اند گناه نمی‌باشد.

تا وقتی چنین قوانینی وضع نشده‌اند آدمیان نمی‌توانند آنها را بشناسند، و همچنین تا وقتی آدمیان در مورد شخصی که باید قانون وضع کند به توافق نرسیده باشند، هیچ قانونی نمی‌تواند.[7]

این عبارت نشان می‌دهد که در نظریه هابز در وضع طبیعی هیچ گونه ملاک مشخص و معین و ثابتی وجود ندارد که ارزشها و امور اخلاقی با آن سنجیده شوند به قول خود هابز «در این هیچ چیز نمی‌تواند ناعادلانه باشد. مفهوم حق و ناحق و عدالت و بی‌عدالتی در آن وضع معنایی ندارد. وقتی قدرت عمومی در کار نباشد، قانونی هم وجود ندارد و وقتی قانونی وجود نداشته باشد عدالتی متصور نیست. در چنگ نیرومندی و خدعه‌گری دو فضیلت اسامی هستند و عدالت و بی‌عدالتی از زمرة قوای بدنی یا فکری آدمی به شمار نمی‌روند و گر نه می‌بایست همچون حواس و امیال آدمی در هر انسانی حتی اگر وی تنها انسان روی زمین بوده باشد یافت می‌شد. [ عدالت و بی عدالتی] صفات آدمیان هستند که در جامعه زندگی می‌کنند، نه آدمیان تنها و منزوی.[8]

تا اینجا نظرات هابز در باب وضع طبیعی آدمیان و اینکه چگونه این وضع به خشونت و جنگ همه علیه همه می‌انجامد، میان شد، مسئله‌ ایست اینک مطرح می باشد آنست که اساساً آیا چنین وضعی هیچگاه به لحاظ تاریخی وجود داشته است. برخی از منتفذان هابز این اشکال را به نظریه او وارد کرده‌اند که وضع طبیعی جنگ و نتایج آن یعنی ایجاد یک حکومت بر پایه قرارداد هیچ وقت بوقوع زیر پیوسته است.

هابز در لویاتان شرح می‌دهد که منظور او از این وضعیت طبیعی جنگی آن نیست که این وضع به شکل عمومی واقعاً موجود بوده است البته به زعم وی این حالت در بسیاری جاها از جمله در امریکا یک واقعیت تاریخی بوده‌ است. با این همه منظور وی از طرح این وضعیت اشاره به این موضوع به شکل وضعی سلبی می‌باشد، به این ترتیب که در صورت عدم وجود حکومت این وضع اجتناب ناپذیر می‌نماید. این نکته در مورد انسانهای متمدن نیز به این شکل می‌تواند معنا شود که اگر این گونه استنتاج بر اساس امیال و حالات نفسانی را دریابند کاری هایی در جهت حفظ مصلحت و منفعت خود انجام دهند که به چنین وضعی گرفتار نشوند.[9]

این واقعیت که مردم هیچ گاه در وضع طبیعی نبودن‌اند- البته اگر آن را واقعیت فرض کنیم- نمی‌تواند اعتبار این عقیده هابز را که زندگی بشر بدون وجود یک قدرت حاکم «تنها ، مسکنت بار، دو منشاء و کوتاه» خواهد بود زایل کند، ولی اگر این موضوع حقیقت داشته باشد که بشر در زمانی در چنین وضعی بر سر برده است فقط می تواند به عنوان یک دلیل اضافی، نظر هابز را بیشتر تأئید کند، در حالی که ، در واقع، در این مورد به شواهد [تاریخی] نیازی نیست». [10]

جونز معتقد است در شیوه تفکر هابز در این باره که زندگی بدون وجود حاکمی مقتدر، تیره و نکتب‌بار است بر هیچ گواه تاریخی احتیاجی نیست. زیرا همه شواهد حکایت از آن دارد که هر چه در یک جامعه حاکم ضعیف‌تر گردد تیره روزی بیشتری دچار اتباع او می‌شود و هابز این موضوع را اساس منطق خود قرار داده و استدلال نموده که در شرایطی که هیچ قدرت حاکمه‌ای نباشد، زندگی حقیقتاً مصیبت‌بار خواهد بود.[11]

امالین زندگی نخست و دردآور ادامه ندارد  و انسانها باز هم به حکم طبع خود از آن بیرون می‌آیند. توصیف انسان هابزی از این پس کامل می‌شود زیرا تا به حال فقط به خبرهای عاطفی و امیال و مسائل مربوط به حقوق طبیعی آدمیان پرداخته شد، اما انسان در نظر هابز دارای وجه دیگری نیز می باشد و آن عقل و خرد می‌باشد. انسانها بوسیله این ابزار که در نهاد آنها وجود دارد زندگی را برای خود آسانتر می کنند. هابز می‌گوید:

«حالات نفسانی و امیالی که آدمیان را به صلح متمایل می سازند [یکی] ترس از مرگ، [دیگری] طلب لوازم زندگی راحت [و سوم] امید به این است که از طریق کار و کوشش خود آن لوازم را بدست آورند. و عقل اصولی مناسب برای صلح پیشنهاد می‌کند که آدمیان می توانند بر اساس آنها به توافق برسند.»[12]

این اصول قوانین طبیعی هستند. که بنا بر تعریف هابز حکمی کلی است که بوسیله عقل کشف می‌شود و انسان را از انجام کاری که مخرب زندگی اوست و یا زندگی او را به خطر می اندازد باز می‌دارد. به عبارت دیگر انسانها تنها در پی کسب لذت و خواهشهای خود به صورت کور نیستند بلکه در نهاد آنها میل به صیانت نفس بصورتی عقلانی وجود دارد و قوانینی که هابز به عنوان قوانین طبیعی بیان می کند شرایط و قواعد این صیانت نفس عقلانی را تبیین می‌نماید. قوانین طبیعی علاوه بر آنکه انسانها را به سوی تشکیل دولت و حکومت هدایت می‌کند شرایط تاسیس جامعه و حکومتی استوار را نیز برای ایشان معین می‌کند. هابز در عناصر قانون می گوید: «خلاصه «قوانین طبیعی» عبارت است از منع و نهی ما از این که داور خویش باشیم»[13]

انسانها چگونه با بهره‌گیری از این قوانین از وضع طبیعی جنگ همه علیه همه بیرون می آیند. هابز می‌گوید: اولین و بنیادی‌ترین قانون طبیعت، در جستجوی صلح بودن و حفظ آن است. چون مهمترین خطری که جان انسانها را تهدید می‌کند ادامه یافتن وضعیت جنگ می‌باشد. با وجود آنکه هر کس تا آنجا که برای دست یافتن به صلح امیدوار است باید برای آن بکوشد ولی وقتی نتواند به صلح دست یابد آنگاه می‌تواند از همه وسایل و امکانات برای جنگ بهره برد» پس قانون اول طبیعی مشروط به جزء دومی است که هنوز دستیابی به صلح را امکان پذیر  نمی‌کند زیرا ممکن است عده‌ای آنرا نقض کنند و انسانها هنوز دارای حقوقی مطلق هستند که حاضر به چشم پوشی از آن نیستند.

هابز از قانون اول طبیعت قانون دیگری را استنتاج می کند، این قانون می‌گوید: «هر کس باید به اندازه دیگران مایل باشد که برای حفظ صلح و حراست از خویشتن، حق مطلق خود نسبت به همه چیز را وانهد و به همان میزان از حق برخورداری از آزادی بر ای خود بر ضد دیگران خرسند باشد که خود به دیگران بر ضد خویش روا می دارد.[14]

اجرای قانون دوم شرایط را مهیا می‌کند تا انسانها از وضع طبیعی بیرون آیند و استقرار جامعه مدنی در این شرایط امکان پذیر می‌شود. عنصر اصلی این عمل انعقاد یک قرار داد می‌باشد که در آن افراد از حقوق خود چشم پوشی می‌کنند و حقوق خود را به قدرت حاکم واگذار می کند.

ب: قرارداد اجتماعی

قرارداد اجتماعی در پی یک رفتار عاقلانه‌ از سوی انسانها انجام می‌گیرد . ایشان در وضع طبیعی به کمک عقل در می‌یابند که باید به موجب قانون طبیعی از حق داوری خصوص خود درباره چیزهایی که برای آنها خطرناک است چشم پوشی کنند و در عوض داوری قدری عمومی را بر خود می‌پذیرند.

در بحث وضع طبیعی اشاره شد که منازعه در این حالت از آنجا آغاز می شود که اولاً به خاطر اختلاف امیال و خواهشها انسانها با هم اختلاف پیدا می کنند و ثانیاً به دلیل نبودن مرجع واحدی برای تعیین ارزشها و داوری در خصوص آنها، آدمیان با داوریهای متفاوتشان به حقوق دیگران تعدی می کنند. انسانها در می‌یابند برای آنکه نظر خودشان با نظر دیگران هماهنگ شود باید داوری مرجعی واحد را بپذیرند.

هابز در دو اثر خود، لویاتان و عناصر قانون موضوع قرارداد و واگذاری حق را با بحث چشم پوشی آغاز می‌کند. او در عناصر قانون چشم پوشی از حق طبیعی به نفسه را زمینه پذیرش داوری قدرت  عمومی می‌داند، در اینجا منظور او کل حق طبیعی به معنایی است که در این اثر تعریف شده، یعنی حق کاربرد «کل قدرتی» که ما باری دفاع از خود داریم. البته همانطور که ریچارد تاک اشاره می کند در عناصر قانون بیان مسئله به شکل گیج کننده می‌باشد و این بحث به شکل رضایت بخش‌‌تری در لویاتان آمده است . هابز در لویاتان می‌گوید: «چشم پوشی آدمی از حق خود نسبت به هر چیزی به معنی محروم ساختن خویش از آزادی و نیز منع دیگران از برخورداری ایشان از حق خود نسبت به همان چیز است.[15]

هابز در ادامه شرح می دهد که چرا انسانها به این نتیجه‌گیری می رسند که باید مقداری از حقوق خود را واگذار کنند و استدلال می کند که فرد در این واگذاری زیانی را متحمل نمی‌شود. وی می‌گوید: «هر گاه که کسی حق خود را واگذار کند یا از آن چشم بپوشد: این کار را با به ازای حقی انجام می‌دهد که متقابلاً به او واگذار می گردد؛ و یا انتظار دارد که نفع دیگری عایدش شود. زیرا عمل او عملی ارادی است و غایت اعمال ارادی همه آدمیان کسب نفعی بر خودشان است»[16] و از همین گفته خود نتیجه می گیرد که حقوقی هست که آدمیان نمی توانند آنها را واگذار کنند زیرا در صورت واگذاری آنها هیچ سودی به دست نمی‌آورند و دچار خسارت می‌شوند، این حقوق عبارت از حق مقاومت در برابر حمله دیگران برای کشتن و یا حق مقاومت در برابر کسب رساندن دیگران به فرد می‌باشد.

هابز معتقد است اگر واگذاری حق بصورت متقابل انجام گیرد یک قرارداد شکل می‌گیرد، این قرارداد بین افرادی شکل می‌گیرد که با هم موافقت می‌کنند که حقوق خودشان را غیر از جان به دیگری واگذار کنند. در واقع افراد با خودشان قرارداد می‌بندند نه با شخص ثالثی و بصورت متقابل تعهد می‌کنند اگر بقیه به واگذاری حقوق خود متعهد باشند آنها نیز بر سر قرار خود هستند.

هابز تا این مرحله از تشکیل دولت استدلال نمود که انسانها بر اساس اصل اول قانون طبیعی (یعنی بدنبال صلح بودن) و اصل دوم که از همان اصل نتیجه می‌شود( یعنی چشم پوشی از برخی حقوق)، بوسیله یک قرارداد داوری و حکومت یک قدرت عمومی را بر خود می‌پذیرد. اما با این قرارداد هنوز فرایند تشکیل  حکومت کامل نشده هابز در ادامه استدلال می‌کند که قرارداد باید دارای ضمانت اجرا باشد و انسانها باید با عمل به قوانین طبیعی دیگر به تداوم صلح و آرامش کمک کنند.

از همان قانون طبیعی که به موجب آن آدمیان باید حقوقی را که حفظشان مانع برقراری صلح در بین ایشان می‌گردد به دیگری واگذار کنند. قانون سومی استنتاج می‌شود که این است که آدمیان باید به عهده و پیمان خود وفا کنند؛ بدون این قاعده پیمان‌ها باطل و تنها کلمات میان تهی خواهند بود و حق همه آدمیان نسبت به همه چیز همچنان برقرار خواهد ماند و در نتیجه آدمیان همچنان در وضع جنگی به سر خواهند برد.[17]

قانون طبیعی چهارم قدرشناسی و سپاسگذاری را توصیه می‌کند، چون انسانها خیرخواهانه رفتار می‌کنند به امید آنکه به خاطر رفتار مورد تحسین و ستایش قرار گیرند. اما ناسپاسی موجب می‌شود تا این میل از بین برود و انسان‌ها در آن صورت اقدامی از روی لطف و احسان یا اعتماد و یا تعاون و همکاری نخواهد کرد و با هم سازش نخواهند نمود و در نتیجه همچنان در وضع جنگ و ستیز باقی خواهند ماند.[18]

قوانین بعدی در ارتباط با رفتار اجتماعی، تمایل به چشم پوشی از خطاها و بخشش‌، اجتناب از انتقام‌جویی خودداری از نفرت و تحقیر دیگران می‌باشد.

هابز در لویاتان مجموعاً نوزده قانون طبیعی را می‌شمارد و شرح می دهد. بوم معتقد است: «از قانون نهم تا سیزدهم، یعنی پنج قانون نمایانگر خصلت دمکراتیک تفکر هابز می باشند.«هر کس موظف است برابری طبیعی دیگران را بپذیرد» و «حقی را برای دیگران قائل نیست برای خویشتن هم در نظر نگیرد. آنان که قوانین را پاس می دارند فروتن و خاضع و آنان که نافرمانند مغرور و عاصی‌اند» اینها اصول محوری نظام‌اند چون هابز در بررسی علت ها و معلول‌ها تفرعن و فخر کاذب را علت بزرگ کشمکش در وضعیت طبیعی قلمداد می‌کند.[19]

هابز در پایان بحث خود درباره قوانین طبیعی می‌گوید که این قوانین به صلح به عنوان وسیله تداوم زندگی آدمیان در اجتماع حکم می‌کنند و این قوانین تنها در جامعه مدنی معنی دارند. وی در مورد الزام آور بودن آنها نیز معتقد است که آنها «همیشه وجداناً الزام آورند اما عملاً وقتی الزام آورند که امنیت موجود باشد».[20]

کاپلستون در این باره می‌گوید: «اگر این سخن را به معنایی اخلاقی بگیریم فقط می‌توانیم نتیجه بگیریم که هابز ناگهان نظر گاهی بسیار متفاوت از نظر گاهی که تاکنون ابراز داشته اختیار کرده است. لیکن در واقع مقصود هابز بظاهر آن است که عقل با ملاحظه آرزوی ایمنی دو انسان، حکم می‌کند که او باید (یعنی اگر بناست که عاقلانه عمل کند) آرزو کند که قوانین باید رعایت شوند. هابز می گوید که این قوانین به ناروا «قانون» نام گرفته‌اند؛ «زیرا آنها فقط نتایج یا قضایایی هستند در باره آنچه به بقا و دفاع از خودشان (انسانها) راه می‌برد، در حالی که قانون به وجه خاص عبارت است از کلام آن کس که حقاً بر آنان فرمانروایی دارد. عقل مراقب است که رعایت «قضایا» به صیانت نفس و دفاع بشر رهنمون شود؛ و بنابراین شرط عقل است که بشر رعایتشان را آرزو کند. آنها به این معنی، و تنها به این معنی، خصلتی «الزام‌آور» دارند. [21]


ج: معمای زندانی:

بسیاری از مفسران امروزی آثار هابز بحث وی در باب وضع طبعی را بکمک یکی از مسائل معروف در نظریه بازی‌های تحلیل نموده‌اند. بر اساس این تحلیل مشکل و یا مسئله اصلی که مردم هابزی در وضع طبیعی با آن روبرو هستند چیزی است که به آن معمای زندانی[22] می‌گویند.

هابز وقوع درگیری و جنگ در وضع طبیعی را اجتناب ناپذیر می‌داند. آیا واقعاً ممکن نیست افراد، حتی آنگونه که هابز آنها را وصف کرده به بیهودگی جنگ و مزیت صلح پی‌ ببرند، یا اینکه با مذاکراتی که بین خودشان انجام می‌دهند و بوسیله نوعی همکاری خشونت را پایان دهند و صلح برقرار کنند.

«برای آنکه ببینیم چرا هابز احراز دارد که چنین متارکه مخاصمه‌ای در حالت طبیعی ممکن نیست  و چرا جنگ، هر قدر هم که متارکه مخاصمه به نظر مطلوب بیاید، مقدر و ناگزیر است، باید دریابیم چگونه روانشناسی مردمان هابزی چنان است که حفظ پیمان برای حمله نکردن به دیگران در قرارداد ترک مخاصمه غیرعقلانی است.»[23]

دیدیم که بر اساس استدلال هابز در وضع طبیعی هر فرد عاقل بدنبال کسب بیشترین سود برای خود می‌باشد. مشکلی که در این وضع برای بیشینه‌سازی نامحدود نفع ایجاد می‌شود به واسطه اعمالی است که وابستگی متقابل دارند. در این حالت که چندین فرد عامل و مختار دست به عمل می‌زنند، حال و نتیجه انتخابهای یک فرد تا حدودی به آنچه سایر افراد انجام می‌دهند بستگی دارد. به این ترتیب هر فرد مختار و معقولی باید برای انتخابهای خود ارزیابی و معقولیت دیگران را در  نظر داشته باشد و با این فرض دست به انتخاب زند که سایرین نیز می‌کوشند تا بیشترین نفع را نصیب خود کنند.[24]

البته به طور کلی امکان ندارد که همه افراد بهترین نتیجه ممکن را برای خود بدست آورند و افراد  مختلف در بدست آوردن نفع در وضعیتهای متفاوت توفیقات متفاوتی دارند. اگه هر کسی اجازه دهد که دیگران کاری را که خوب می دانند انجام دهند نتیجه و بازده برای همه مهمترین نیست. اما در هر حال یک نتیجه از بین همة نتایج ممکن می‌تواند وجود داشته باشد که بیشترین نفع را به طور همزمان برای هر یک از افراد در بر داشته باشد. این حالت که بازده یا فرجام بهینه نام دارد حالتی است که همه بطور یکسان نفع کسب کنند.

در وضعیتهای دیگر بجز وضعیت بازده بهینه برخی از افراد نفع بیشتری کسب می‌کنند و برخی دیگر ناکام تر می‌شوند پس باید برای همه افراد مختار و معقول قرار گرفتنم در این و وضع بهترین کار ممکن باشد. اما رفتار عاقلانه بر اساس کسب بدون محدودیت بیشترین نفع هیچگاه وضعیت بازده بهینه را ضمانت نمی‌کند. این وضعیت را معمای زندانی نشان می دهد که چگونه رفتار عقلانی افراد عقلانی به وضعیت باز و بهینه منجر شده و بناگریز به کشمکش و تضاد تبدیل می شود.

ساده‌ترین حالت این مسئله آنست که تصور کنیم دو تن به دلیل ارتکاب جرمی دستگیر می‌شوند و در جاهایی جداگانه نگهداری می‌شوند و هر یک اطلاع ندارند که دیگری به چیزی اعتراف کرده با نکرده است. در این حالت اگر هیچ یک اعتراف نکنند در این صورت هر مدت کوتاهی محکوم می‌شوند زیرا شواهد کافی در اختیار پلیس وجود ندارد تا آنها را مقصر بشمارد. اما اگر یکی اعتراف کند و دیگری را مقصر بداند، اعتراف کننده آزاد می‌شود و دیگری به حبسی درازمدت محکوم می‌شود و اگر هر دو با هم اعتراف کنند هر دو با هم اعتراف کنند هر دو به حبسی میان مدت محکوم می‌شوند. در این وضعیت بهترین کار آنست که هر دو مجرم به جرم اعتراف نکرده و آزاد شوند این حالت بازده بهینه می‌باشد. اما این امکان که دیگری اعتراف کند و آزاد شود و شخص به مدت زیادی محکوم شود باعث می‌شود بهترین کار برای شخص که می‌خواهد منافع و مصالح خود را به حداکثر برساند آن باشد که بدون توجه عمل به دیگری عاقلانه اعتراف کند.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره روانشناسی (انسان شناسی) از نظر هابز

دانلود پاورپوینت روان شناسی اجتماعی (رشته روان شناسی)

اختصاصی از رزفایل دانلود پاورپوینت روان شناسی اجتماعی (رشته روان شناسی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت روان شناسی اجتماعی (رشته روان شناسی)


دانلود پاورپوینت روان شناسی اجتماعی (رشته روان شناسی)

(دکتر یوسف کریمی – انتشارات دانشگاه پیام نور)

گفتار اول:

تعریف، تاریخچه و روشهای تحقیق در روان شناسی اجتماعی

هدف آموزشی کلی:

  آشنایی با تعریف و زمینه تاریخی علم روان شناسی اجتماعی و شناخت ویژگیهای روشهای تحقیق در این علم.

هدفهای آموزشی جزئی:

  دانشجویان پس از مطالعه این فصل باید بتوانند:

1- یک تعریف ساده و جامع از روان شناسی اجتماعی بیان کنند.

2- لااقل یک الگوی رفتاری را که جامعه در ما نقش زده است مثال بزنند.

3- شباهتها و تفاوتهای روان شناسی اجتماعی با علومی نظیر روان شناسی عمومی، جامعه شناسی و قوم شناسی را توضیح دهند.

4- ویژگیها و هدفهای روش علمی را توضیح دهند.

5- مشخصات، مزایا و معایب روشهای مختلف تحقیق در روان شناسی اجتماعی نظیر تحقیق آرشیوی، تحقیق زمینه یابی، تحقیق میدانی و تحقیق آزمایشگاهی را بیان کنند.

6- محاسن، معایب و موارد کاربرد روشهای تحقیق ذکر شده در این فصل را با یکدیگر مقایسه کنند.

روان شناسی اجتماعی چیست؟

تعریف اتوکلاین برگ از روان شناسی اجتماعی:

  روان شـنـاسـی اجتـماعــی عــلـم مطــالعــه رفتار فرد در وضع گروهی است.

تعریف آلپورت از روان شناسی اجتماعی :

  با جزئی استثنائات، روان شناسی اجتماعی رشته خود را کوششی می دانند برای فهم و تبیین این مطالب که افکار، احساسات یا رفتار افراد چگونه تحت تاثیر حضور واقعی، تصوری یا تلویحی دیگران قرار می گیرد.

ارائه تعریفی دیگر:

  روان شناسی اجتماعی به عنوان علم مطالعه رفتار متقابل بین انسانها یا علم مطالعه تعامل انسانها شناخته می شود.

تفاوت روان شناسی اجتماعی با جامعه شناسی:

  نــظر جامعــه شناس به عوامل اجتماعی رفتار گروهی معطوف است.

  روان شناسی اجتماعی به اثرات گروه بر روی فرد توجه خاص دارد.

تفاوت روان شناسی اجتماعی با قوم شناسی:

  روان شناسی اجتماعی علمی تر از قوم شناسی است چرا که در آن از روش علمی و تحقیقات کنترل شده آزمایشگاهی بیشتر استفاده می شود.

  قوم شناسی عمدتاً جنبه توصیفی دارد.

تفاوت روان شناسی اجتماعی با روان شناسی عمومی:

  متخصصان روان شناسی اجتماعی به اجتماعی ترین پدیده ها و رفتارها  می پردازند.

  متخصصان روان شناسی عمومی به پدیده هایی توجه دارند که کمتر از پدیده های دیگر، اجتماعی هستند.

روشهای تحقیق (روان شناسی اجتماعی )

ویژگی های روش علمی:

1- طرح یک سوال جهت بیان مسئله مورد نظر

2- تدوین فرضیه به صورت بیان جمله اثباتی

3- جمع آوری اطلاعات

4- تجزیه و تحلیل اطلاعات

5- نتیجه گیری

شامل 254 اسلاید powerpoint


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت روان شناسی اجتماعی (رشته روان شناسی)