فرمت فایل:WORD(قابل ویرایش)تعداد137 صحفه
بخش اول
شناسایی کل روستا
شناسایی محیط روستا: الف) شناسایی محیط جغرافیایی:
- هویت ده:
در تقسیمات کشوری قوچان به دو بخش مرکزی و باجگیران تقسیم شده است.
روستای بادخور جزؤ دهستان شیرین دره (مزرج) بخش مرکزی، شهرستان قوچان، استان خراسان رضوی می باشد، که لهجه شان کردی می باشد. (منبع جهاد کشاورزی شهرستان قوچان)
- موقعیت عمومی خصوصی جغرافیایی: (حدود و وسعت)
روستای بادخور در شمال شرق شهرستان قوچان می باشد در فاصله 15 کیلومتری این شهرستان واقع شده است.
مساحت کل این روستا حدود 15 هکتار (مساحت قسمت مسکونی) این روستا از شمال – روستای زوخانو و از جنوب به روستای یوسفخان و از شرق به روستای آبشوری و از غرب به روستای آق کاریز متصل می گردد. این روستا در کناره های بیش دره، ییلاق، سرچیل و قره میخ واقع گردیده.
موقعیت این روستا به صورتی است که امروزه به عنوان یک مکان توریستی و تفریحی در استان خراسان معرفی شده است. این روستا جاذبه های طبیعی و تاریخی بسیاری دارد، توجه گردشگران بسیاری را به خود جلب کرده است.
- ناهمواریها
در اطراف این روستا کوههای زیادی به چشم می خورد. وضع طبیعی این روستا کوهستانی است و دشت ندارد. مردم در کوهپایه ها اقدام به خانه سازی کرده اند و زمین هایشان در دامنه کوهها هستند که معمولاً ناهموارند بعضی از این کوهها عبارتند از: ییلاق، حاجیمانلو، که در این کوه یک چشمه وجود دارد کوه ببری، که در اصطلاح محلی به آن تخته بیره می گویند. کوه کره بزرگ، قره میغ، سرچیل، گاو خانه، ساسی گل، کافرزد کندر، قرش باسین، آق زبند، خلیل کوه زروریس در 8 کیلومتری خاور آبادی است.
تپه هایی نیز در اطراف این روستا است که اشراف قلعه و کهنه قلعه در بالای این تپه ها واقه شده اند.
- اقلیم آب و هوا:
اقلیم هر منطقه بستگی به پارامترهایی از جمله: دما، بارندگی، رطوبت نسبی و تبخیر و تعریق و روزهای یخبندان و غیره دارد که با توجه به تغییرات این پارامترها نوع آب و هایی هر ناحیه و اقلیم آن مشخص می شود و در نوع کشت و فعالیت های کشاورزی هر منطقه موثر می باشد. دما یکی از پارامترهای تاثیر گذار در اقلیم هر منطقه است. دمای دهر منطقه به گردش عمومی جو و عوامل مهم در تغییرات درجه حرارت می باشد به این صورا که با افزایش ارتقاع از میزان دما کاسته می شود.
با محاسبه ای که در روستای بادخور صورت گرفته با افزایش 100 متر ارتقاع حدود 5 درجه سانتی گراد از دما کاسته می شود و ارتفاع این روستا از سطح دریا 1420 متر است.
روستای بادخور یک منطقه سرد و معتدل یا می توان گفت تا حدودی سرد کوهستانی است. و میانگین دما در آن طی دوره 32 ساله 5/12 درجه سانتی گراد بوده است و طول روزهای سرد و یخبندان بیشتر از روزهای گرم و معتدل است و در واقع دوره سرد در این ناحیه طولانی است.
متوسط بارندگی بادخور در حدود 280 میلی متر می باشد دوره خشکی 154 روز است که از اواخر اردیبهشت لغایت مهر ماه می باشد به این ترتیب 5 ماه دوره سرد و سه ماه دوره گرم و دو دوره انتقال بهار و پاییز در رابطه با شرایط دما در این ناحیه قابل تشخیص است. دمای زیادی از خرداد شروع شده و متوسط دمای ماههای خرداد، تیر و مرداد بالای 20 درجه سانتی گراد می باشد.
و از آذر تا اسفند متوسط حداقل دما پایین تر از صفر درجه است. میانگین متوسط سالانه بارش در این روستا حدود 276 میلی متر است و درصد بارش در فصل پاییز 5/20 درصد و در فصل تابستان 72 درصد و حدود 2/31 درصد مربوط به فصل زمستان می باشد و بارشهای زمستان اغلب به صورت برف است که تا اوایل فصل بهار ادامه دارد.
رطوبت نسبی:
یکی دیگر از پارامترهای مهم جوی می باشد طبق آمارهای بدست آمده دارد بیشترین رطوبت نسبی در بهار حدود 65% و در پاییز حدود 60% و کمترین آن در ماه شهریور متوسط آن 40% بوده است که این مقدار بارش رطوبت هوا تناسب بسیار یعنی با بالا رفتن درصد رطوبت بارش بیشتر شده و با کاهش آن بارش کمتر اتفاق می افتد (منبع هواشناسی شهرستان قوچان).
بادهای روستا بادخور:
با توجه به تحقیقات بدست آمده از اهالی محل و منابع جغرافیایی شهرستان قوچان بادهایی که در این محل می وزند 3 نوع هستند.
- باد آیش: بادی است گرم و خشک که جهت آن از شمال شرقی و جنوب غربی است که در اواخر بهار و بیشت در فصل تابستان می وزد، شدت آن متوسط و به ندرت زیاد بوده، در بعضی از مواقع بارگبار همراه می باشد.
- باد دولان: بادی است ملایم و مربوط که از سمت شمال می وزد و زمان آن در اواخر بهار تا اواسط پاییز است، شدت آن کم تا متوسط است و اثرات مثبتی را بر تمام گیاهان داشته است.
- باد سرد: این باد که بیشتر در فصل زمستان و در داخل دره ها می وزد و گاهی تند که موجب تولید کولاکهای شدید می شود و اکثر اوقات این باد همراه با سوز و سرماست، گاهی هم توده های هوای سرد از بلندیهای معروف به ذوالفقار وارد مناطق شرقی خراسان می گردد این باد به دلیل گیاه در حالت خواب و استراحت است چندان اثر منفی نداشته و فقط موجب تاخیر در شروع رشد و نمو می گردد.
- منابع آب (رود ها، چشمه ها، قنوات و ...)
آب یکی از اساسی ترین عوامل توسعه و آبادانی یک منطقه می باشد و یکی از اصلی ترین عوامل در کشاورزی یک روستا محسوب می شود. روستای بادخور به دلیل بهرمند بودن از آب کشاورزی ملفی دارای باغات و زراعت فراوان سر سبزی بالایی می باشد.
مهمترین منبع آب در این روستا رودخانه اترک و چشمه گرماب است و مزارع این روستا و زمینهای آبی همه با آب رودخانه اترک آبیاری می شوند.
چشمه گرماب در بالای روستا و نزدیک زوخانو است که مالکیت این چشمه به وجود نیاورده و تاثیری در آن نداشته، جدیداً و در زمان حال با سنجش اداره آب منطقه ای خراسان حدود و بالغ بر 240 لیتر در ثانیه از چشمه گرماب بادخور آب سرازیر رودخانه می شود. این چشمه بزرگ در محل مزرعه ترناب یا توناب است که مالیکیت این مزرعه به دست مردم روستای بادخور است. در واقع این چشمه گرماب به دو چشمه بزرگ در کنار هم هستند که از هر کدام 120 لیتر آب در ثانیه می جوشد و چندین چشمه کوچک در کنار آنها می باشد، که لوله کشی آب مصرفی از این چشمه می باشد.
چند چشمه دیگر هم در کوههای اطراف روستا وجود دارد که نامهای آنها عبارتند از:
- جاجیمانلو، 2. چشمه متین، 3. چشمه ای در کوههای بیری، 4. چشمه بیگ که در موقع پاییز دامداران دامهای خود را در آنجا مشروب می نمایند.
از نظر چاههای آب هم هیچ چاب آب عمیق و نیمه عمیق در این روستا وجود ندارد. (مصاحبه با بزرگان روستا).
- جنس خاک:
جنس خاک در این روستا لوم است و خاک لوم متوسط برای کشت تقریباً همه محصولات مناسب است.
خاک روستا بادخور همه خصوصیات خاک لوم را دارد که در پایین نشان داده شده است.
خاکهای لومی: 1) خاکهای با بافت متوسط درشت (1. بافت لومی شنی، بافت لومی شنی ریز، 3. بافت لومی شنی خیلی ریز)، 2) خاکهای با بافت متوسط (1. بافت سیلت لوم، 2. سیلت)، 3) خاکهای با بافت متوسط ریز (1. بافت لوم رسی، 2. بافت لوم رسی شنی، 3. بافت لوم رس سیلتی).
ب. تاریخچه ده
از اماکن تاریخی این روستا می توان یک آسیاب آبی را نام برد، به دلیل آب فراوانی که این روستا داشته این آسیاب را ساخته بودند و به وسیله شدت آب، سنگ آب به چرخه در می آمد که تامین کننده آرد بسیاری از روستاهای اطراف خود می باشد و این آسیاب در مزرعه الوارچین در روستای باخور است که در نوع خود بی نظیر بوده است.
آسیاب دیگری هم در این روستا است که در مزرعه آبشرغان می باشد قدمت آن از آسیاب آلواچین کمتر است. در کنار آسیاب آبی آبشرغان درخت چنار کهنسالی وجود دارد که بزرگان و مردم این روستا می گویند بین 400 تا 500 سال سن دارد.
از اماکن تاریخی دیگر این روستا نیز می توان به کهنه قلعه و اشرف قلعه نیز اشاره کرد.
قلعه اشرف: در ضلع شرقیث اردوگاه احد و در بالای کوه قرار گرفته است که خانه هایشان به خوبی نمایان است. در سال 1340 بعضی از مردم قوچان و اطراف اقدام به کندن آن کردند که از طرف اداره میراث فرهنگی جلوگیری به عمل آمد.
بزرگان این روستا که آنها نیز از بزرگان خود شنیده اند، می گویند: این روستا را مغول ها ویران نموده اند. در روبروی این قلعه سنگرهایی مشاهده می شود که می گویند در آن زمان از آنجا با توپ قلعه را ویران نمودند. این قلعه حدود 350 سال قدمت دارد.
کهنه قلعه: آثار باقی مانده از ویرانی خانه ها به طور کامل مشخص است که 300 سال قدمت دارد این قلعه در روبروی روستای بادخور قرار داد که هم اکنون به کلی ویران گشته از مشاهده این دو قلعه تاریخی مشخص می شود که نحوه معماری اشرف قلعه از کهته قلعه بهتر بوده و معماران آن هنرمند و سلیقه بودند.
از بناهای تاریخی دیگر روستای بادخور می توان به حمام مخروبه ای اشاره کرد که در ابتدای روستا بعد از پل می باشد که تقریباً ویران شده است.
در روستای بادخور چهار غار نیز وجود دارد که در مزرعه قره نه هستند. یکی از این غارها که حدود 12 متر است و آن را قولو می نامند خیلی وحشتناک است و هیچ کس جرأت رفتن به این محل را به تنهایی ندارد. (مصاحبه با بزرگان).
حوادث تاریخی:
در اردیبهشت ماه سال 1355 سیلی عظیم به راه افتاده که به مزراع، درختان، خانه های حاشیه رودخانه آسیب زده و در مسیر خود به قوچان همه چیز بر سر راه خود را ویران نموده و در هم شکسته و در همان سال خسارات زیادی به این روستا و زارعینش زده است.
بخش دوم
سیمای ده
سیمای ده:
مطالعه شکل خارجی و ریخت شناسی روستای بادخور مورد نظر است:
- توزیع مراکز مسکونی: مزارع و اماکن عمومی ده: (شکل سکونت، متمرکز، پراکنده).
شکل سکونت در روستا چند نوع است: 1. روستاهای خطی: در این روستا الگو واحدهای مسکونی روستائیان در طول جاده، آبراه یا شریان حمل و نقل قرا گرفته. 2. روستاهای دایره ای: در این الگو خانه ها به شکل دایره در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و هر واحد مسکونی شامل خانه، حیاط و مزرعه است. 3. روستاهای متمرکز: روستاهایی هستند که به صورت متمرکز در کنار یکدیگر واقع شده اند و زمین های مزروعی در بیرون ای مجموعه واقع شده اند.
شکل روستای بادخور از نوع متمرکز است که در آن خانه ها در وسط روستا به صورت متمرکز واقع شدهاند و باغات و مزراع در اطراف هستند و خانه ها به هم فشرده و نزدیک به هم و در هر خانواده به طور مستقل برای دامهایش آغل و طویله دارد.
در بعضی از خانه های قدیمی این روستا که هم اکنون تعدادی از آنها باقی مانده در یک حیاط چند باب خانه مسکونی قرار داد که در هر کدام یک خانواده زندگی می کنند و هیچ دیوار و حصاری بین آنها نیست.
اماکن عمومی این روستا مدرسه، مسجد و نانوایی هستند که مدرسه و مسجد آن در مرکز روستا قرار دارد و تقریباً نزدیک به هم هستند اما نانوایی در مرکز نیست و از این دو مکان دور است. حمام هم ندارند و فقط یک حمام مخروبه دارد که کامل ویران شده است، که آن نزدیک مسجد است.
روستای بادخور همان طور که عنوان کردیم متمرکز است و شکل سکونا آن تحت تاثیر محیط جغرافیایی و شرایط طبیعی است. این روستا در پای کوه قرار گرفته و کوههای زیادی از اطراف آن را احاطه کرده اند.
خانه ها این روستا دارای دو ساخت هستند. 1. ساخت قدیمی 2. ساخت جدید.
ساخت قدیم خانه های کاه گلی هستند و باخشت خام و سنگ کار شده اند.
در ساخت جدید، خانه ها با سیمان، آجر و گچ، کار شده اند.
- راههای ارتباطی با محیط اطراف
موقعیت اماکن عمومی در روستا مثل مدرسه، مسجد، حمام:
از مهمترین بناهای روستا و از اصلی ترین اماکن یک روستا اماکن عمومی هستند، این اماکن شامل مسجد، مدرسه، حمام و غیره است. نحوه معماری این اماکن در روستا نیز بسیار مهم است.
در روستای بادخور حمام وجود ندارد فقط حمام مخروبه ای وجود دارد که تقریباً ویران شده است و امروزه بیشتر خانه ها حمام خصوصی دارند. بعضی از مردم که حمام خصوصی ندارند به حمام عمومی روستای یوسفخان یا به شهر می آیند.
در این روستا یک مسجد وجود دارد که ساخت آن جدید نیست و قدیمی است و خیلی بزرگ نیست و در مرکز روستا است. روبروی مسجد محل مکان مدرسه قدیم هموار گردیده و قرار است در آنجا یک مسجد احداث گردد. مسجد روستا نام خاصی ندارد. از نظر مدارس فقط یک مدرسه ابتدایی در این روستا وجود دارد که آن نزدیک مسجد است. در ابتدای کوچه ای که باغات منتهی می گردد قرار گرفته است.
- مورفولوژی (ریخت شناسی ده)
روستای بادخور نیز به محله های متعددی تقسیم می شود.
- محله سیدها: در این محله عده ای از سیدها که از روستای داغیان آمده اند زندگی می کنند. در واقع مردم روستا به علت نداشتن ملا یک سید را که سید بزرگ نام داشت به این روستا می آورند. این سید در روستا ساکن می شود که محل زندگی آن را محله سیدها می نامند که هم اکنون نیز در آن محل سیدها زندگی می کنند.
- محله پشت قلعه که به اصطلاح محلی آن را (پاش کله) می نامند. این محله در انتهای روستا است.
- محله غریبه ها: این محله مخصوص طایفه شیخ کانلویها است و آنها در این محله ساکن هستند. در اصطلاح محلی ان را (ژور غریوان) می نامند.
- محله اورته کالی ها: یعنی وسط کال است که در آن دو طایفه زندگی می کنند، طایفه بغمیشی ها، طایفه سرولایتها.
- محله روان یا (ژوروران): که طایفه ورانلویی ها در آنجا ساکن هستند.
- محله کوتل طاق گل: راز گیفانی ها در آنجا ساکن هستند، قبلاً فقط زنی به نام طاق گل در آنجا ساکن بود.
به طور کلی می توان گفت محله های روستای بادخور بر اساس طایفه هایی که در روستا ساکن شده اند شکل گرفته و نام گذاری شده و درهر محله طایفه خاص زندگی می کند.
- کوچه ها، میدان ها و خیابان ها:
روستای بادخور میدان ندارد و دارای کوچه های باریک و درازی است که تعداد این کوچه ها فراوان است و همه کوچه ها به هم راه دارند و کوچه بسته ندارند، شاید بتوان گفت تمام کوچه ها به هم وصل می شوند به هم راه دارند، دیوار کوچه ها بلند نیست کوچه ها خاکی هستند، در زمستان و در هنگام باران کوچه ها به شدت گلی می شوند و این روستا حدوداً 14 سال است که از نعمت برق برخوردار شده است و در این کوچه ای باریک و دراز ستون های بتنی زیادی دیده می شوند.
از روی پل که به داخل روستا وارد می شویم به دو کوچه بزرگ تقسیم می شود که شاید بتوان نام آن را خیابان گذاشت که این خیابانها دارای کوچه های فراوانی است و تمام کوچه ها به این کوچه و به اصطلاح خیابان انشعاب پیدا می کنند.
- جدایی مکانها:
در این روستا جدایی مکانها وجود ندارد و تمام قسمتهای ده به هم وصل است، تمام کوچه ها به هم راه دارند. روستا به صورت متمرکز در وسط قرار دارد و باغها و مزراع در اطراف آن قرار دارند. فقط تعدادی از خانه های مسکونی حاشیه جاده قرار دارند، آنها هم ابتدا در روستا بودند و به خاطر نزدیکی به زمینهای خود به آن محل خانه سازی کرده اند.
- راههای ارتباطی با محیط اطراف شهر و روستاهای دیگر:
روستای بادخور با شهرستان قوچان حدود 15 کیلومتر فاصله دارد و در مسیر شهر تا روستا، روستاهای هی هی، چالاکی، قیطاقی، یوسفخان، قرار دارند، که مسیر شهر تا روستا آسفالت است و از مسیر جاده تا داخل روستا شوسه است. داخل روستا هم شوسه و خاکی است، مسیر روستا تا زمینها و باغات نیز شوسه است. قبلاً راه روستا تا باغات ناهموار بود ولی اکنون به دلیل طرح آب رسانی سازمان آب، تا قوچان این راه هموار و مسطح است. نزدیک ترین مسیر روستا از جنوب روستای یوسفخان و از شمال روستای زوخانو است.
- مسکن و تسهیلات زندگی:
خانه های این روستا به علت کوهستانی بودن منطقه معمولاً از نظر معماری از سنگ و خشت خام درست شده اند، که بیشتر سنگ ها را از کوههای اطراف روستا آورده اند. در روستای بادخور علاوه بر سنگ و خشت خام در ساخت خانه ها از کل گل، سیمان (در خانه های جدید) و آجر نیز استفاده شده است. سقف خانه های قدیمی این روستا از چوب است و خانه های جدید سقفشان از آهن است. چوب مورد استفاده معمولاً چوب درخنان سپیدار است.
اینها مصالح اساسی مورد استفاده و پرکاربرد در خانه های روستای بادخور هستند. مصالح ساختمانی هر منطقه به شرایط آب و هوایی و محیط طبیعی آن منطقه بستگی دارد.
از نظر طرز ساختن خانه ها می توان گفت که خانه های قدیمی این روستا دارای دو اتاق یک راهرو یا دالان و یک آشپزخانه کوچک هستند. این خانه ها دارای حیاط بزرگی به مساحت 300 متر هستند که به حیاط آغل های بزرگ برای نگداری از دام ها ساخته اند. هر یک از خانه ها نیز در داخل حیاط هر یک از انباری وجود دارد که در آنجا پنیر، ماست، محصولات دامی و وسایل اضافی خانه را نگهداری می کنند و در این انباری ها کندوهایی وجود دارد که در آن آرد، گندم و جو نگهداری می کردند که امروزه دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد که انباری را کندوخانه می نامند.
علاوه بر اینها در داخل حیاط هر خانه یک شیر آب و یک تنور وجود دارد که برای پخت نان از آن استفاده می کنند که الان چند سالی است که به علت داشتن نانوایی کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.
در داخل حیاط درخت و باغچه وجود ندارد فقط در بعضی از حیاطها یک الی دو درخت وجود دارد.
اگر به هر یک از خانه های قدیمی پا بگذاریم، تجهیزات و وسایل ابتدایی یک زندگی ساده را می بینیم همان طور که گفتیم خانه ها دارای دو اتاق هستند. مردم از یک اتاق به عنوان مهمان خانه استفاده می کنند که با قالی های محلی آن را فرش کرده اند، اتاق دیگر به عنوان اتاق نشیمن است که بسیار ساده است، در آشپزخانه نیز وسایل ساده آشپزی قرار دارد و از ظرف های مسی و روی بیشتر استفاده می کنند. در خانه جدید و مردم جوان این روستا وسایل جدیدتر است و ساده زیستی کمتر به چشم می خورد.
نوع خانه ها نیز در قدیم بر اساس قشر اجتماعی متفاوت بود، افراد طبقات پایین و مستضعف فقط یک اتاق داشتند اما افراد طبقات بالا و ثروتمندان دو اتاق، دالان و آشپزخانه داشتند.
وضع بهداشتی محیط مسکونی:
رعایت بهداشت از اصلی ترین عوامل سلامتی انسان و سالم بودن محیط زندگی افراد است. روستای بادخور از نظر بهداشت در سطح پایینی است، عدم رعایت نکات اساسی بهداشتی در گذشته بیشتر و امروزه کمتر شده است.
مردم این روستا فضولات حیوانی خود را به داخل حیاط یا در بیرون حیاط می ریختند که این خود باعث بروز بسیاری از بیماریها می شدند.
در گذشته مردم به علت رعایت نکردن بهداشت دچار بیماری مثل: کچلی، طاعون، سرخک و بیماریهای انگلی می شدند و نیز بیماری شایع دیگر این روستا تب مالت بود.
ولی امروزه به علت پیشرفت امکانات کمتر دچار این بیماریها نمی شوند چون هر چند مدت خانه ها و طویله ها را سم پاشی می کنند ولی هنوز فضولات حیوانی را جلوی درب حیاط می ریزند. از نظر تسهیلات زندگی مثل برق و آب لوله کشی نیز این روستا حدوداً 15 سال است که از نعمت برق برخوردار است.
از نظر آب لوله کشی نیز قبلاً بعضی از خانه ها آب لوله کشی داشتند ولی حدوداً 6 سال است که تمام خانه ها آب لوله کشی دارند و از این نعمت بزرگ خداوند نیز برخوردارند.
از زمانی که روستا برق کشی شده است تمام وسایل برقی را در خانه ها می توان مشاهده کرد. همه خانه ها تقریباً وسایل ضروری برقی مثل: یخچال، تلویزیون، ماشین لباسشویی و غیره را دارند. قبلاً برای روشنایی خانه ها خود از چراغ فتیله استفاده می کردند اما امروزه همه برق دارند.
از نظر تسهیلات دیگر مثل تلفن روستا حدود 12 سال بود که دارای یک مرکز مخابرات بود و اکنون 6 سال است که تمام منازن تلفن دارند و از این نعمت نیز برخوردارند. این روستا هنوز مرکز بهداشت ندارد و قرار است به زودی از این نعمت نیز برخوردار شود.
بخش سوم:
جمعیت شناسی ده
توزیع سنی و جنسی جمعیت (هرم سنی)
جدول توزیع سنی و جنسی جمعیت روستای بادخور در سال 1389
گروه سنی
زن
مر د
کمتر از یکسال
2
3
4-1
15
12
9-5
12
16
14-10
22
23
19-15
18
31
24-20
28
23
29-25
18
23
34-30
19
11
39-35
19
12
44-40
11
14
49-45
14
17
54-50
10
11
59-55
12
8
64-60
14
9
69-65
7
4
74-70
5
7
79-75
8
6
84-80
3
4
85 به بالا
2
3
جمع
239
233
بر اساس آمار گرفته شده از شبکه بهداشت روستای بادخور (472)
تفاوت و تمایز انسانها با یکدیگر از همان ابتدای تولد با معین شدن جنس آنها آغاز
می شود.
سن و جنس دو ویژگی اصلی و ذاتی هر فرد انسان به عنوان واحد شمارش مطالعات جمعیتی است که از تولد تا مرگ در جای جای زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش تعیین کننده و حساس دارند.
بر اساس اطلاعات گرفته شده از مرکز بهداشت روستای یوسفخان توزیع سنی و جنسی جمعیت ساکن روستای بادخور بر اساس گروههای 5 ساله تقسیم بندی شده است.
که در این روستا در بین زنان گروه سنی 24-20 بیشترین تعداد را دارد و در بین مردان گروه سنی 19-15 بیشترین تعداد را دارد که زنان در گروه سنی 24-20 سال (27 نفر) و مردان در گروه سنی 19-15 سال (30 نفر) هستند.
می شود همین جا استدلال کرد که جدول مقابل می دهد که تراکم جمعیتی بیشتری در گروه سنی 40-15 سالگی وجود دارد و لذا به نظر می رسد ساخت جمعیتی روستای بادخور، جوان باشد.
در واقع می توان گفت امید به زندگی که همان عمر متوسط است در این روستا سن 75 سالگی است.
هرم سنی جمعیت روستای بادخور سال 1389
مرد سن زن
توزیع جمعیت بر حسب سواد:
جمعیت با سواد
284
جمعیت بی سواد
188
تعداد کل جمعیت
472
جدول افراد تحصیل کرده بر اساس جنس
مدرک
زن
مرد
فوق دیپلم
6
12
لیسانس
19
22
فوق لیسانس
3
8
دکتر
ـــــــــ
ـــــــ
جمع کل
28
41
در ایران سواد آموزی از یک سرشماری به سرشماری بعدی با سرعت تحول یافته به طوری که رشد جمعیت با سواد به نحو بارزی بیشتر از رشد کل در سنین عمومی سواد آموزی است.
عامل باسوادی علاوه بر جنبه فردی و شخصی می تواند تغییر دهنده رفتارهای جمعیتی باشد، مثلاً در رابطه با تاثیر سواد بر کنترل باروری و توجه به سلامت و بازماندگی اطفال، نتایج طرح باروری و مرگ در سال 1355 به وسیله مرکز آمار ایران انجام شده، داده های بسیار روشنگری را به دست می دهد. بر اساس این طرح مادران با سواد به طور متوسط 7/2 طفل کمتر از مادران بی سواد به دنیا آورده اند و نیز بر اساس همین طرح احتمالی بقا و بازماندگی فرزندان مادران با سواد به نحو بارز بیش از احتمال بازماندگی فرزندان مادران بی سواد است.
در روستای بادخور به علت نداشتن مدرسه راهنمایی و دبیرستان اکثر بچه ها تا پایه پنجم سواد دارند.
تعدادی از پسران بعد از اتمام دوره ابتدایی به مدرسه راهنمایی روستای یوسفخان
می آیند و تعدادی نیز راهی شهر می شوند.
دختران این روستا نیز تعداد اندکی از آنها ادامه تحصیل می دهند بعد از اتمام دوره ابتدایی به شهر می آیند بقیه بعد از اتمام دوره ابتدایی ترک تحصیل می کنند. تعداد زیادی از مردان بزرگ سال این روستا نیز تا پایه پنجم سواد دارند، عده ای نیز در مکتب درس خوانده در روستای بادخور تا سن 10 سالگی غیر فعال محسوب می شوند و پسر بچه ها از سن 10 به بعد در کار کشاورزی و دامپروری به بزرگتر کمک می کنند و گله ها کوچک برها را به چرا می برند که خود یک نوع فعالیت محسوب می شوند و از 70 سالگی نیز غیر فعال هستند و مردم تا سن 70 سالگی به سختی کار می کنند و از این سن به بعد کم کم بازنشسته می شوند ولی هنوز به صورت کامل غیر فعال نیستند.
زنان نیز به همین صورت هستند دختران تا سن 10 سالگی غیر فعال هستند و زنان پیر نیز از سن 70 به بعد غیر فعال هستند.
به طور کلی می توان گفت جمعیت فعال تولید کننده هستند که کشاورزان و دامپرواران هستند و جمعیت غیر فعال مصرف کننده هستند افراد زیر 10 سال و افراد بالای 70 سال که نقشی در تولید ندارند غیر فعال و مصرف کننده هستند.
به طور کلی جمعیت فعال جمعیت واقع در سن فعالیت اقتصادی می باشد یعنی جمعیت 65-15 ساله که سن قانونی فعالیت است اما این سن در روستای بادخور از 15 به 10 سال کاهش یافته و از 65 سال به 70 سال افزایش یافته است و مردم از سن 10 تا 70 به فعالیت اقتصادی می پردازند در واقه یک بچه ده ساله با گله داری و چوپانی خود در خانواده هزنیه ای را که مردم باید برای گرفتن چوپان بپردازند کاهش می دهد.
جمعیت شاغل:
جمعیتی که برای تداوم زندگی و بهبود آن همواره مشغول به کار هستند بدین ترتیب مسدولیت تامین نیازهای سایر افراد تحت تکفل خود را دارند (تمنا، 1375)
در روستای بادخور شغل اکثریت مردم کشاورزی است و در کنار آن دامپروری نیز انجام می دهند.
در این روستا از سن 8 سالگی به بعد شاغل محسوب می شوند و هر کس یک کاری را بر عهده می گیرد.
می توان گفت بیشتر و اکثریت مردم این روستا شاغل هستند و غیر شاغل وجود ندارد. اگر شغل را بر اساس شغل دارای دستمزد در نظر بگیریم زنان کارمند در این روستا 4 نفر و مردان 97 نفر هستند.
توزیع جمعیت روستا بر حسب شغل (به تفکیک سن و جنس):
در این روستا پسر بچه های 10 ساله تا 12 ساله شغل شان علاوه بر درس خواندن به چرا بردن گله های برده هاست.
دختران 10 تا 12 ساله نیز شغلشان به چرا بردن گله ها است. این گروه از بچه ها علاوه بر گله داری در کار کشاورزی و جمع آوری محصول نیز به بزرگترها کمک می کنند.
زنان: زنان روستا بیشتر کار نگهداری از دامها، دوشیدن شیر دامها، کارخانه و جمع آوری یونجه ها را به عمده دارند علاوه بر آن در جمع آوری محصول باغات نیز نقش اساسی را دارند.
مردان: مردان عده ای کار به چرا بدن گوسفندان بزرگ (شیری) را به عهده دارند، عده ای نیز به کار آبیاری مزرا، درو کردن گندم، جو، کاشتن مزارع را به عهده دارند.
شغل مردم روستا را نمی توان از هم تفکیک و جدا نمود زیرا تمام افراد در همه کارها نقش دارند و همه به یکدیگر کمک و یاری می رسانند و نیز نمی توان برای آنان ساعات کاری معین و مشخصی در نظر گرفت چون تمام ساعات شبانه روز را به کار مشغول هستند.
همانطور که گفتیم تقریباً همه جمعیت روستا شاغل هستند و فرد بیکار وجود ندارند و هر فرد در روستا به نوعی یک وظیفه و کاری بر عهده دارد همه افراد اکثر کارها را یاد دارند.
در روستاهای کشورهای در حال توسعه بیکاری فصلی وجود دارد.
می توان این چنین بیان کرد که مردم یک روستا علاوه بر کشاورزی کار دامپروری نیز انجام می دهند. شاید به نظر برسد که یک روستا در فصل زمستان بیکار است ولی بیکاری فقط خاص کشاورزی است و در زمستان شغل دامپروری هنوز وجود دارد. پس می توان این چنین بیان کرد که در روستا بیکاری وجود ندارد و کم کاری در روستا به ندرت مشاهده می شود.
اگر ولادت و باروری در حرکت زمانی جمعیت نقش مثبتی ایفا می کنند. مرگ و میر در این روند نقشی منفی و کاهنده دارد.
از آنجایی که مرگ و میر واقعه ای تکرار نشدنی است لذا ثبت به موقع مرگ و میر افراد از اهمیت فراوانی برخوردار است.
تعداد مرگ و میر کودکان در همه جوامع بیشتر از مرگ و میر بزرگسالان است. از آنجایی که کودکان آسیب پذیرترین افراد یک جمعیت هستند لذا مرگ و میر آنان دردناک و تحمل برای همگان مشکلتر است.
در گذشته تعداد مرگ و میر در روستای بادخور به علت فقدان بهداشت بالا بود و تعداد زیادی از مردم به علت بیماری های عفونب مانند آبله، سرخچه و ... از بین می رفتند. اگر چه امروزه میزان ابتلا به این بیماری ها و مرگ بر اثر آنها کمتر شده ولی بیماری ها مثل سرطان و بیماری های قلبی و سکته ها در میان مردم بیشتر شده است.
از عوامل مهم مرگ و میر در روستاها می توان به 1. عدم امکانات بهداشتی، 2. عدم تغذیه مناسب اشاره کرد.
عمر متوسط روستانشینان نسبت به شهرنشینان کمتر است به این علت که در روستا امکانات بهداشتی کمتر است.
- مهاجرت: مهاجرت می تواند دایم و یا موقت باشد. مهاجرت باعث کاهش تعداد ساکنین منطقه مهاجرت فرست و افزایش تعداد جمعیت منطقه مهاجر پذیر است. تعدادی از جوانان این روستا به دلیل ازدواج، تحصیل و کار در شهر به شهرهایی مثل قوچان، مشهد، تهران، مهاجرت می کنند و احتمال بازگشت مجدد آنها به روستا ضعیف است.
اما تعداد زیادی از روستائیان مهاجرت فصلی دارند یعنی در موقع فراغت از کار کشاورزی از اواسط فصل پاییز تا اوایل بهار در شهر ساکن هسند و از اوایل بهار دوباره به روستا باز می گردند و مشغول کار کشاورزی و زراعت می شوند، بیشترین آنها در روستا دارای منزل مسکونی هستنند و دوباره بعد از جمع آوری محصول به شهر بازی می گردند.
بیشترین مهاجرت در روستای بادخور فصلی است و تعداد کمی مهاجرت دائم دارند و مهاجرت های روستای بادخور داخلی هستند و مهاجرت خارجی ندارند.
از عوامل مهاجرت روستائیان به شهرها می توان:
- بیکاری
- فقر روستایی و نبود امکانات رفاهی، بهداشتی، اقتصادی
- خشکسالی
- عوامل جاذبه در مقصد (شهر) بهره وری از امکانات بیشتر، بدست آوردن کار و کسب و درآمد را نام برد.
مردم روستای بادخور نیز به دلایلی مختلف مهاجرت می کنند:
عوامل جاذبه و ایجاد گرایش به مهاجرت به مکان مقصد:
- کسب درآمد و شغل
- ادامه تحصیل
- ازدواج در بیرون از روستا
عوامل دافعه و طرد شدن جمعیت از روستا (عوامل رانش)
- نبود امکانات بهداشتی، اقتصادی در روستا
- نبود امکانات رفاهی در روستا و سختی زندگی در روستا
- تعدادی از مردم روستا به دلیل اختلالات قومی و طایفه ای روستا را رها کرده و راهی شهر شده اند.
- تحرک شغلی و مکانی:
در زمان گذشته کشاورزان برای آب، زمین و مزارع خود را احتراماً و ارزش زیادی قابل بودن و هیچ وقت آن را رها نمی کردند و همیشه سرزمین بودند و شغل اصلی آنها کشاورزی بود اما امروزه تعداد زیادی از مردم شغل کشاورزی را رها نموده اند و گرایش به شغلهای دیگری پیدا کرده اند و حتی برای آن مکان زندگی خود را تغییر داده اند و آن ارزش اولیه ای که برای زمین و مزرعه خود داشتند دیگر ندارند و زمین مزرعه را رها کرده اند به دنبال شغل دومی رفته اند، در واقع مردم این روستا علاوه بر کار کشاورزی و دامپروری دارای شغل دیگری نیز هستند بعضی مغازه دارند و عده ای نیز کارمند هستند.
بخش چهارم
ساخت و نظام اجتماعی روستا
روابط عمومی مانند رابطه مالک با روستائیان در گذشته هرم قدرت:
با توجه به گفته بزرگان روستا این روستا ارباب نداشت و همه مردم تقریباً در یک سطح بودندع روستا خرده مالک بود فقط 10 خانواده از مالکان بزرگ بودند، نسبت به دیگران دارای زمین های بیشتری بودند. این مالکان بزرگ هر کدام چهار جفت گاو داشتند که دهقانان هر کدام یک جفت گاو را در خانه ارباب سرپرستی و با آنها زمینهای ارباب را شخم می زدند و در آخر سال محصول جمع آوری شده را به ارباب می دادند و ارباب آن را پنج به یک تقیسم می کرد که چهار سهم ارباب و یک سهم دهقان بود. دهقانان دائم در خانه ارباب خود بودند و غذای خود را نیز آنجا می خوردند. دهقانان هر سال قبل از شروع به کار 50 من گندم یعنی 200 کیلو را به عنوان پیش قسط می گرفتند و در آخر و موقع برداشت ارباب آنرا از سهم شان کسر می کرد.
در خانه هر مالک بزرگ یک نفر کارگر یا نوچه به نام طقر بود که او سالانه یکصد تومان مزد دریافت می کرد. ارباب او را دنبال هر کاری می فرستاد می بایست اجرا کند. اما دهقانان جزء کار گاوداری و کشاورزی با کارهای دیگر ارباب انجام نمی دادند.
هرم قدرت
مالکان
طبقات متوسط
دهقانان
چوپانان
طقرها یا نوچه ها
خوشه چین ها
منبع (مصاحبه با بزرگان روستای بادخور)
روابط افقی روستائیان، گروههای اجتماعی
در گذشته علاوه بر روابط عمومی بزرگ مالکی و دهقانی روابط افقی هم وجود داشت که افرادی در یک ردیف بودند مثل خرده مالکانی که به یک اندازه زمین داشتند، افرادی که در یک سطح بودند در کارها به هم یاری می رساندند و به کمک یکدیگر می رفتند و با کمک هم محصولاتشان را جمع آوری می کردند و فرد صاحب کشت نیز جهت پذیرایی از افراد کمک کننده یا ‹‹ یاوارچیان›› یک بره ذبح می نمود.
گروههای شغلی : همان طور که همین خرد مالکان هستند که هنگام جمع آوری محصول به کمک هم می روند.
گروههای سنی: افراد هم سن و سال هستند که با هم روابط دوستی دارند برایشان فرقی ندارد که کدام یک از کدام طبقه است همه با هم مثل برابر و خواهر هستند.
گروههای جنسی: زنان در هنگام کارهای خانه، ساختن صنایع دستی مثل: قالی، دستکش، جاجیم به کمک هم می روند و به یکدیگر کمک می کنند حتی به صورت گروهی به بیابان می روند و گیاهان خوراکی و دارویی جمع آوری می کنند و مردان نیز به همین صورت هستند.
در روستای بادخور تحرک اجتماعی عمودی هم از نوع صعودی و هم از نوع نزولی وجود دارد.
افراد زیادی بودند که جزء گروه فقیر و دهقانان بودند و با تحصیل به درجات عالیه رسیده اند و به طبقات بالا صعود کردند.
و همچنین افرادی نیز بودند که با کار زید دارای ثروت و زمین شده اند و خود را به طبقات بالا رسانده اند.
و افراد دیگری هم هستند به خاطر بی لیاقتی، کم کاری، عیاشی از طبقات بالا به طبقات پایین نزول کرده اند و زمین، ملک و همه چیز خود را از دست داده اند اینان هم افرادی هستند که به قول سعدی ناقص عقل و بی لیاقت بوده اند.
در روستای بادخور تحرک اجتماعی عمودی هم از نوع صعودی و هم از نوع نزولی وجود دارد.
در روستای بادخور تحرک افقی کمتر به چشم می خورد. در این روستا دهقانان و کارگران زراعی امروزه به کارگرانی تبدیل شده اند که در شهر در زیر دست بناها کار می کنند بعضی از کارگران زراعی نیز چوپان شده اند.
روابط اجتماعی در حال حاضر (رابطه روستائیان با دیگران)
روابط اجتماعی روستائیان با هم خیلی مستحکم و قوی است و همیشه در همه حال از حال یکدیگر با خبر هستند. اگر برای یکی از اهالی روستا اتفاقی بایفتد یا دچار مشکلی شود همه به او کمک می کنند و به نوعی با او همدردی می کنند و در همه حال یار و یاور یکدیگر در مجالس شادی و غم در کنار هم هستند، اختلافات قومی و قبیله ای همه از بین رفته است و همه با هم مهربات هستند. اگر هم تعدی با هم اختلاف داشته باشند ریش سفیدان و بزرگان روستا سعی در اصلاح آن و بر طرف کردن اختلاف هستند.
در واقع همه در یک سطح هستند و مالکان بزرگ و کارگران خود به عنوان یک طبقه پایین نگاه نمی کنند و به او به عنوان یک هم نوع، و هم ولایتی نگاه می کند. به طور کلی می توان گفت به دلیل رشد فرهنگی و بالا رفتن سطح فکری مردم روابط اجتماعی افراد با هم نیز تغییر کرده و افراد به هم نزدیک تر شده اند و روابط مثل گذشته نیست.
<
تحقیق در مورد شناسایی کل روستا