لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه8
مقدمه :
بی گمان انقلاب مشروطیت ایران (1285 ه . ش / 1905 - م) یکی از تحولات سر نوشت ساز تاریخ کشور ما به شمار می رود و مانند هر انقلابی نقطه عطف و تحولی است که نهاد ها و ساختار های اجتماعی را دگرگون کرده است. این انقلاب فرزند زمان خود و ترا ویده ی ذات جامعه ی خویش است.
گرد آمدن شرایط ذهنی و عینی نیرو های اجتماعی سرانجام خود را در قالب های نسبتاً پایه ای و مستمر به صورت حرکت های اصلاحی با انفلابی بروز می دهد.
الگو های نظری و شیوه ی تفکر رایج در آن زمان و نوع نگرش های دینی و باور های مذهبی و فلسفه ی سیاسی – اجتماعی اندیشمندان و خرد ورزان آن عصر ، و ده ها عامل ذهنی و فکری دیگر، به اضافه ی شرایط عینی مسلط بر جامعه ، در پیدایش و شکل گیری و اثر بخشی انقلاب مشروطیت دخالت داشته اند که از جمله ی این عوامل می توان چگونگی معیشت و وضع اقتصادی و طبقاتی ، ساخت و ترکیب جمعیتی، سیستم حکومتی و نوع سیاستگذاری آن، و حتی شرایط اقلیمی، جغرافیایی، طبیعی، سیاسی و انسانی را بر شمرد. یکی از ابعاد مهم دوره ی مشروطیت که از دیدگاه علمی ، به ویژه جنبه ی جامعه شناختی آن کمتر پژوهیده شده است، پدیده ی روشنفکری و روشنفکران است.
اگر عناصر روشنفکری نو ظهور آن دوره را در انگیزش و زمینه سازی فکری انقلاب مشروطه موثر بدانیم، و به خصوص آنها را حلقه ی واسط و وسیله ی آشنایی ایران با دنیای جدید (مدر نسیم) بدانیم ، پر واضح است که توجه و تلاش برای شناخت این پدیده ی تازه، - روشنفکر - اهمیت مضاعفی می یابد. نشانه ی همیشگی روشنفکر، اندیشه ی اوست، کار اصلی روشنفکر ، تولید فکر و پرداختن به مسائل نظری است. «روشنفکر کسی است که برای اندیشه و فکر زندگی می کند. دلبستگی او به زندگی فکری، شباهت بسیاری به دلبستگی مذهبی دارد.،
تحقیق در مورد روشنفکران عصر مشروطه چگونه دین را تعریف می کردند