دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
پیشینه ای بر تحقیقات و مقالات حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی
به دنبال وقوع تحولات شهری و رشد سریع و ناهمگون شهرنشینی در ایران، پدیده حاشیه نشینی ابتدا در تهران و سپس در سایر کلانشهرهای کشور شکل گرفت. در سال 1350 ، بنابر درخواست سازمان برنامه و بودجه، طرح وسیعی برای مطالعه و بررسی وضعیت حاشیه نشینی در کشور، توسط مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران آغاز گردید. این طرح با مطالعه وضعیت حاشیه نشینان تهران شروع و سپس سایر شهرهای بزرگ کشور چون، بندرعباس، همدان، کرمانشاه و اهواز را نیز شامل شد.
مجید احسن و مصطفی نیرومند (1351)، مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی – بخش جامعه شناسی دانشگاه تهران (1351)، محمد حسین کازرونی (1352)، حسین شکویی (1354)، فرخ حسامیان (1359)، کریم حسین زاده دلیر (1361)، علی اصغر مقدم (1365)، پرویز پیران (1367)، سید سعید زاهد زاهدانی (1369)، محمدعلی احمدیان (1371)، کمال اطهاری و بهزاد خالقیان (1372)، مینور رفیعی (1372)، محمود هدایت (1373)، نصر الله پورافکاری (1373)، حمیده امکچی (1373)، ناصر مشهدی زاده دهاقانی (1375)، سهیلا بستکی (1375)، موسی کمانرودی (1376)، فیروز آقایی (1378)، مهرداد جواهری پور (1379)، آصف بیات (1379)، علی اصغر زمانی (1379)، سعید خوب آیند (1379)، گیتی اعتماد (1380)، اسفندیار خراط زبردست (1380)، محمد شیخی (1380)، علی حاج یوسفی (1380)، سهراب مشهودی (1381)، و حسین حاتمی نژاد (1382)، افرادی بودهاند که تقریباً آثار اولیه در زمینه حاشیه نشینی در شهرهای مختلف کشور تهیه نمودهاند.
در بیشتر این آثار به توصیف مناطق حاشیه بسنده شده و در مواردی نیز مسایل مناطق مذکور بیان گردیده است. تعداد زیادی از پژوهشگران فوق، علل شکل گیری حاشیه نشینی را در مهاجرت افراد فقیر از حوزه های پیرامون و افزایش جمعیت شهرها دانستهاند.
در زمینه آسیب های اجتماعی، اولین و غم انگیزترین داستان انسانها از بیان کلام الله مجید در آیه شریفه 29 از سوره مبارکه المائده آمده است. مضمون آیه چنین است: «بعد از این گفتگو، هوای نفس (قابیل) را به کشتن هابیل ترغیب کرد تا و را کشت و بدین سبب از زیان کاران است».
هنوز هم بسیاری از جرم شناسان و روان کاوان در مورد انگیزه قابیل برای هابیل اظهار نظر می نمایند و اکثراً بر این باورند که «عقیده قابیل» یا «عقیده کائن» تنها داستان دو پسر حضرت آدم (ع) نیست بلکه داستان همه انسانهاست . (کی نیا، 1374، ص 17).
نویسندگان یونان و روم قدیم، در نوشته های خود از غیر اخلاقی بودن و فساد شهرها سخن گفتند و صداقت روستانشینان را ستایش کرده اند. میزان ارتکاب جنایت، مصرف مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی و الکلیسم و همچنین بی نظمی های در رفتار، اصولاً در شهر بیشتر از روستا است. در کشورهای امریکایی و اروپایی درصد ارتکاب جنایات به طور رسمی در حوزه های روستایی در مقایسه شهرها بسیار پایین تر است. تحقیقات جنایی وسیعی که در ژاپن صورت گرفته ، نشان داده است که در صد ، جنایات در حوزه های شهری بیش از حوزه های روستایی بوده و میزان جنایات در شهرهای بزرگ نسبت به شهرهای کوچک درحال افزایش است. در جوامع توسعه نیافته جنایات اغلب در شهرها بویژه شهرهای بزرگ اتفاق می افتد (فرجاد، 1370، ص 195).
ابن خلدون معتقد است جوامع شهری بیش از جوامع روستایی در معرض فساد و تباهی هستند، زیرا در مناطق شهری مردم در بیگانگی با یکدیگر زندگی می کنند در حالی که روستاییان کاملاً یکدیگر را می شناساند. دورکیم نیز عقیده دارد بین افزایش جرائم و افزایش جمعیت رابطه مستقیمی وجود دارد (سلطانی، 1374، ص 120).
اولین نظریه پردازی که در قرن نوزدهم میلادی به بررسی خصوصیات «مرد جنایتکار» پرداخت، لومبروزو بود. او کتاب خود را تحت همین عنوان به بررسی صفات مشخصه کالبد شناختی و فیزیولوژیکی مربوط به اعمال بدنی مردان جنایتکار پرداخته و مدعی می شود که خصلت اساسی جنایتکاران بیحسی بدنی و اخلاقی آنان نسبت به افراد طبیعی است (آزاد، 1372، ص 20).
دانشمندان مسلمانی چون رازی، بوعلی سینا ابن رشد اندلسی در این زمینه نظراتی را دادهاند. مکتب پوزیتویسم آگوست کنت (Auguste Cont) زمینه ساز بررسی های مربوط به مسائل و آسیب های اجتماعی بود (قائمی، 1366، صص 56 – 55 ).
مطالعات صورت گرفته توسط اندیشمندانی چون پنیل (1826 – 1745)، گاتالوس (1818 – 1758)، ژان اسکیرل (1840 – 1809)، رافائل کارو (1934 – 185)، دوپره (1912)، فروید (اوایل قرن بیستم)، در این زمینه وجود دارد. (همان منبع، صص 56 – 55).
مناطق حاشیهای بیش از سایر مناطق شهر مخفیگاه انواع فعالیتهی غیرقانونی است و اغلب با جرایم بیشتری نیز نسبت به مناطق درون شهری رو به رو هستند. (Hiraskar, G.K.1989.P.59) تحقیقات انجام شده متون فارسی در این زمینه عبارتند از:
فرجاد (1370)، اظهار می دارد علت اصلی کجرویها و آسیب های اجتماعی در جوامع شهری، نبود آموزش صحیح و کافی برای قشر اکثریت فقرای شهری، می باشد (فرجاد، 1370، ص 280).
افروغ (1377)، معتقد است رابطه معیارهای اقتصادی – اجتماعی (درآمد، شغل، سواد، پایگاه اجتماعی) با انحرافات اجتماعی بصورت معکوس و منفی عمل می کند. وی با بررسی این معیارها و رفتارهای منحرفانه در سه منطقه پر درآمد، متوسط و کم درآمد شهر تهران ، به اثبات نظر خود پرداخته است. (افروغ، 1377، ص 395).