رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بررسی رابطه بین سواد والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان 14برگ

اختصاصی از رزفایل بررسی رابطه بین سواد والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان 14برگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

مقدمه

باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک از خود و اعضای خانواده های خود موثر است ، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد وسواد و تحصیلات ، از دیدگاه اقتصادی ، افراد را به سوی رشد و توسعه ی درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع وکشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی ، جامعه را موفق می سازد ، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید ، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد ، مشخص می شوند. با توجه به آمار موجود ، گسترش سواد ، کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و غیره را تحصیل تسهیل نموده است .

تنها جوامعی توانسته اند مشکلات خود را در زمینه ی تغذیه ، مسکن ، پوشاک ، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح سواد بالایی برخوردار باشند . بی سوادی ، نه تنها پدیده ای قابل تا ٔسف است ، بلکه علامتی است در کنار علاﺌم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی می باشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت ، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ای مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسایل کافی به ویژه نداشتن معلم ومدرسه است.

سواد و تحصیلات خانواده یکی از عوامل مهم پیشرفت بشر در جهان امروز است. پیشرفت تکنولوژی ، صنعت ، بهداشت و علوم مختلف مدیون این عامل مهم است .

بی سوادی در تمام ابعاد زندگی انسان می تواند تاثیر بسزایی داشته باشد مخصوصا ً در بهداشت ، رشد اقتصادی ، رشد فرهنگی ، رشد و تربیت فرزندان ، بی نظمی و ناهنجاری کودکان ، رشد و اشتغال وغیره .

مطالعات نشان داده است که هر چه آسیب های روانی بیشتر باشد ، موقعیت اجتماعی شخص را پایین تر می آورد و عواملی چون فقر ، بیکاری ، تعداد فرزندان ، اعتیاد ، طلاق که همه موجب پایین آمدن موقیت اجتماعی و فرهنگی شخص می شود و آشفتگی ها یا آسیب های روانی را به وجود می آورد . معمولا افرادی که در سطح پایین اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی زندگی می کنند ، سطح تحصیلات کمتری نسبت به افراد همسال خود دارند و میزان تحصیلات در برخی از این خانواده ها به شدت افت پیدا می کند.

در حقیقت در برخی از این خانواده ها ، سواد مقوله ی بیگانه ای است .

تاثیر عمیقی که این موقعیت اجتماعی ،فرهنگی، اقتصادی پایین بر روی افراد جامعه برجا می گذارد ، موجب بی نظمی و آشفتگی روانی می گردد ، البته این آشفتگی روانی را در طبقات مختلف جامعه می توان دید . شیوه های انحرافی ، ایجاد علاﺌم بیماری روانی ، اقدام به خود کشی ، بستری شدن ، قطع ارتباط با واقعیت ، در طبقات پایین اجتماع بیشتر دیده می شود .

مساﺌل فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی به عنوان پیش فرض این مشکل مطرح است و در واقع هدف بررسی اثرات اقتصادی – اجتماعی این مسﺌله به عنوان یک متغیر مهم بروضعیت روانی است . در این جا سواد و تحصیلات را به عنوان یک متغیر و ملاک لحاظ نموده که قابل سنجش بیشتری است .(کرمانی مقیم )

http://www.bazyab.ir))

چکیده:

در این پژوهش رابطه ی سواد والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان را مورد بررسی قرار دادیم.

این پژوهش که به صورت توصیفی واز نوع کمی بشمار می رود؛ فراوانی ، میانه ، میانگین، مد ، دامنه ، چولگی ، کشیدگی ، حداقل و حداکثر عملکرد دانش آموزان را مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در SPSS که حاوی سه جدول ( 1-4 ،2-4 ، 3-4 ) می باشد جدول اول آن پژوهش های توصیفی می باشد و جدول دوم وسوم ، ضریب همبستگی و سطح معناداری آنها مشخص شده است.

سواد پدر 839/= P می باشد و مادر815/0 p=را نشان می دهد. در این پژوهش بین سواد و عملکرد رابطه وجود ندارد .

بیان مسئله

با توجه به مسﺌله فقر فرهنگی خانواده ها و بی سواد بودن آنها ، دانش آموزان زیادی در یادگیری دچار مشکل می شوند . در خانواده هایی که سطح تحصیلات کافی ندارند فرزندان آنها از لحاظ درسی و تحصیلی افت پیدا می کنند وخانواده و اقتصاد در این امر دخیل هستند . خانواده ای که با سواد هستند با خانواده بی سواد از لحاظ پیشرفت متفاوت می باشند . بی سوادی والدین با خود مواردی همچون فقر فرهنگی – اقتصادی را به همراه دارد که باعث می شود دانش آموز نتواند اعتماد به نفس و شیوه ی برخورد درست با دیگران را بیاموزد . یادگیری را مساﺌلی ترغیب می کند که بدون آنها دانش آموز از لحاظ درسی عقب مانده می شود . با پیشرفت تحصیلی دانش آموز ، خانواده نیز باید همپای او اطلاعات عمومی خود را افزایش دهد تا دانش آموز به یک نتیجه ی مطلوب برسد .

آیا بین سواد والدین و عملکرد تحصیلی رابطه وجود دارد؟


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه بین سواد والدین با عملکرد تحصیلی دانش آموزان 14برگ

تحقیق و بررسی در مورد ریاست مرد در رابطه زوجیت

اختصاصی از رزفایل تحقیق و بررسی در مورد ریاست مرد در رابطه زوجیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

ریاست مرد در رابطه زوجیت

 

تاریخ دریافت: 19/8/81تاریخ تأیید: 7/10/81

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمحمدمهدى مقدادى

چکیده

نوشتار حاضر با محور قرار دادن ماده 1105 قانون مدنى، به بررسى مفهوم و گستره «ریاست مرد در رابطه زوجیت» در حقوق ایران و مبانى فقهى آن مى‏پردازد، بر همین اساس، بخش نخست آن به مطالعه مفهوم و ماهیت ریاست مرد بر خانواده اختصاص یافته و در بخش دوم، قلمرو و گستره ریاست شوهر بر زن، تحقیق و بررسى مى‏شود.

در مباحث این مقاله ثابت مى‏شود که ریاست مرد به عنوان وظیفه‏اى اجتماعى و مسؤولیتى در جهت نظام بخشى و صلاح اندیشى خانواده و حمایت از اعضاى آن است و نه دستاویزى براى سلطه جویى و برترى خواهى مرد. و چنین موقعیتى، یعنى قوامیت مرد بر زن از قلمرویى محدود به روابط زوجیت و حفظ مصالح خانواده برخوردار است و استقلال مالى و اجتماعى زن را مخدوش نمى‏سازد و اجحافى را بر وى روا نمى‏دارد.

واژگان کلیدى: ریاست مرد، خانواده، رابطه زوجیت، تمکین، امور مالى زن، امور غیر مالى زن.

مقدمه:

قانون مدنى به پیروى از شریعت مقدس اسلام، ریاست خانواده را از خصائص شوهر دانسته است، (ماده 1105 ق.م) ولى این موضوع مهم، آن گونه که شایسته است مورد عنایت شارحین قانونى مدنى و حقوقدانان قرار نگرفته است. این در حالى است که وجود پاره‏اى توهمات و بدفهمى‏ها سبب انتقاد از این ماده شده و از سوى دیگر با آمیخته گشتن به پاره‏اى از پیرایه‏هاى افراطى و سوء برداشتها، دستاویز برترى جویى و مایه خودکامگى مردان را فراهم آورده است.

در این نوشتار کوشش مى‏شود با مطالعه دقیق مفهوم، ماهیت و گستره ریاست مرد در رابطه زوجیت، طى دو بخش، برخى از کاستیهاى تحقیقى و ابهامات موجود در این زمینه مرتفع شود.

 

بخش اول: مفهوم و ماهیت ریاست مرد بر خانواده

1- مفهوم ریاست مرد بر خانواده

بررسى مواد قانون مدنى در زمینه مدیریت و سرپرستى خانواده نشان مى‏دهد که «ریاست مرد» در دو قسمت مطرح مى‏گردد:

1- ریاست شوهر بر زن یا قوّامیت شوهر که در رابطه زوجیت است (مستفاد از ماده 1105 ق.م)

2- ریاست پدر بر فرزند یا ولایت پدر که در رابطه پدر و فرزندى مى‏باشد (مستفاد از مواد 1105 و 1180 و 1181 ق.م.)

بدین ترتیب ریاست مرد بر خانواده، عنوانى جامع نسبت به این دو موقعیت است، وبى شک این امر مهم، در تبیین مفهوم و تعیین ماهیت آن باید مورد عنایت قرار گیرد. (حایرى: 2/965؛ عاملى: 6-65)

1-1: قوّامیت و ریاست بر زن

آنچه در فقه و حقوق اسلامى تحت عنوان قوّامیت شوهر آمده است، بطور عمده بر گرفته از آیه شریفه «الرجال قوّامون على النساء...» (نساء: 34) است. «قوامة» در لغت به معناى قیام و اشراف بر امر یا مال (ابراهیم: 768) آمده و به حمایت و سرپرستى نیز معنا شده است. (رواس: 2/1602) همچنین گفته‏اند که «قوامة» در لغت به مفهوم محافظت کردن و رعایت مصالح فرد است. (السیایس: 1/455) و از همین ریشه است «قیّم»، به معناى کسى که بر امور چیزى قیام مى‏کند و متولى آن مى‏شود و آن را اصلاح مى‏کند. (الموسوعة الفقیهة: 34/75؛ المصرى: 5/347) «قوّام» نیز به معناى قیم است، با این تفاوت که قوّام بلیغ‏تر و رساتر مى‏باشد و او کسى است که قیام کننده و عهده دار مصالح و تدبیر است. (الفراء: 5/169)

بسیارى از علماى سلف در بیان مفهوم قوّامیت شوهر و مراد از آیه «الرجال قوّامون على النساء...» تنها به ذکر برترى و سیطره مرد بر زن بسنده کرده‏اند، به گونه‏اى که حتى از معناى لغوى این واژه نیز به دور افتاده‏اند.

محمد بن جریر طبرى از قدیمى‏ترین مفسران اهل سنت (متوفاى 310 ه.ق) در این باره مى‏گوید: «مردان قائم بر زنانشان در تأدیب و نظارت بر انجام واجبات و تکالیف آنان در برابر خداوند و شوهران مى‏باشند» و آنگاه از ابن عباس نقل مى‏کند که گفته است: منظور از قوّامون در آیه شریفه، یعنى امرا و حاکمان، و بر زنان است که طبق دستور خداوند از شوهران اطاعت کنند. (8/290)

ابن کثیر دمشقى نیز معتقد است: «مرد قیم بر زن، رئیس و بزرگ او و حاکم بر اوست و ادب کننده وى به هنگام کجروى و انحراف است.» (1/481)

جارالله زمخشرى نیز گفته است: «قوّامون على النساء؛ یعنى مردان با امر و نهى بر زنان اشراف و سیطره دارند، همان طور که والیان و حاکمان بر رعیت حکومت دارند». (1/495) از میان فقیهان مرحوم طبرسى صاحب «مجمع البیان» نیز چنین تعبیرى دارد. (1/295)

مرحوم مقدس اردبیلى بر این باور است که مراد از قوّامیت قیام مردان به امور زنان و تسلط بر آنان، همانند برترى و تسلط والیان بر رعیتشان است. (677)

البته در برابر این دیدگاه که ریاست شوهر را، نوعى برترى و فضیلت مردان و سیطره و تسلط آنان بر زنان مى‏داند، دیدگاههاى دیگرى نیز وجود دارد که با کرامت انسان و اصل برابرى و عدم برترى هماهنگ است. به عنوان نمونه: مرحوم شیخ طوسى بى آن که اذعانى به مزیت و سلطنت مردان داشته باشد، در توضیح واژه «قوّام» فرموده است: «قوّام بر دیگرى، کسى است که متکفل و عهده دار هزینه، پوشاک و سایر نیازمندیهاى او مى‏شود.» (6/20) پاره‏اى از مفسران نیز در این باره نوشته‏اند: «قوّامون، یعنى قائم بر امر زنانند، درکارهاى آنان قیام و ایستادگى و در محافظتشان رعایت و مراقبت دارند.» (میرزا خسروانى: 7/197) همچنین در تفسیر المنار به نقل از شیخ محمد عبده آمده است: «منظور از قیام در آیه، ریاست است، [اما] ریاستى که مرئوس به اختیار و اراده خودش تصرف مى‏کند و معنایش این نیست که مرئوس مقهور و بى‏اختیار باشد و عملى را بدون دستور رئیس خود انجام ندهد، زیرا مقصود از قیم بودن شخصى بر دیگرى این است که راهنما و مراقب او باشد. (5/69)

جالب این که برخى حتى وجود برترى و اشراف را براى مرد مردود دانسته‏اند، تا جایى که قوّام بودن مرد را به نوعى تکلیف و مسؤولیت تبیین کرده و رهبرى و ریاست او را نیز در راستاى آن توجیه نموده‏اند. «قوّام بودن نشانه کمال و تقرب به خدا نیست چو مسائل اجتماعى و اقتصادى و کوشش براى تحصیل مال و تامین نیازمندیهاى منزل و اداره زندگى را مرد بهتر به عهده مى‏گیرد و مسؤول تأمین هزینه است، سرپرستى داخل منزل هم با اوست، ولى چنین نیست که از این سرپرستى بخواهد مزیتى هم به دست آورد، بلکه یک کار اجرایى و یک وظیفه است نه یک فضیلت.» (جوادى آملى: 366)

صاحب تفسیر الفرقان هم معتقد است که قوّامون به معناى مراقبت نیکو از زنان و حفظ و حراست شایسته ازآنان است و این قوّامیت براى برترى گروه مردان بر زنان نیست و هیچ ولایتى براى مردان بر زنان مقرر نگشته است. (7/9-36)

برخى از نویسندگان نیز اذعان داشته‏اند که ریاست مرد، ریاست راهنمایى و ارشاد، نصیحت و توصیه، و مسؤولیت پذیرى است. (المیسر: 24)

روى هم رفته دیدگاه اخیر که ریاست و قوّام بودن شوهر بر زن را به حمایت و مسؤولیت برگردانیده و نه به حکومت، سلطه و ولایت، پسندیده‏تر به نظر مى‏رسد، بویژه آن که با معناى لغوى آن یعنى قیام به امر، حمایت، سرپرستى و رعایت، سازگارتر است. به علاوه، با مبانى عقلى و ادلّه ریاست مرد بر خانواده هماهنگ و با اوضاع و شرایط و مقتضیات خانواده و اعضاى آن مطابقت دارد.

1-2: ولایت و ریاست بر فرزند

در صورتى که در خانواده فرزند یا فرزندانى وجود داشته باشد، تحت حمایت و سرپرستى پدر قرار مى‏گیرند و زمینه براى بخشى از ریاست مرد بر خانواده با عنوان «ولایت» فراهم مى‏شود.

ولایت پدر بر فرزندان محجور خانواده - به عکس آنچه در مورد ریاست شوهر بر زن مطرح شده است، - کمتر جاى اختلاف و تردید است. در لغت «وِلایت» به معناى امارت و سلطنت، و «وَلایت» به معنا یارى و نصرت آمده است. (فیروز آبادى: 4/404؛ المصرى: 4/490) برخى نیز بطور کلى آن را قیام به امر یک شى‏ء و تسلط بر آن معنا کرده‏اند. (مشکینى، 1377: 572)

در اصطلاح فقه، ولایت؛ سلطنت بر غیر به دلیل عقلى یا شرعى است، چه بر جان باشد، چه بر مال یا هر دو. (آل بحرالعلوم: 3/210) حقوقدانان نیز در تعریف ولایت، اصطلاح فقهى آن را مدنظر داشته‏اند. «ولایت، عبارت از سلطه و اقتدارى است که قانون به جهتى از جهات به کسى مى‏دهد که امور مربوط به غیر را انجام دهد.» (امامى: 5/202) به موجب مواد 1180 و 1181 قانونى مدنى، پدر و جد پدرى ولایت قهرى اطفال صغیر و محجور را به عهده دارند، البته قانون مدنى در این خصوص با قرار دادن ولایت جد پدرى در کنار پدر از نظریه مشهور فقها (نجفى: 26/101) پیروى کرده است، در حالى که گروهى از فقها ولایت جد را در طول ولایت پدر دانسته و معتقدند مادام که پدر موجود است، جد پدرى حق هیچ گونه تصرف در شؤون محجور را ندارد. (الحسنى: 97)

ناگفته نماند که عملاً در شکلهاى فعلى خانواده کمتر دیده مى‏شود که جد پدرى با وجود پدر داراى صلاحیت، اقدام به دخالت در امور صغیر نماید و گویا با در نظر گرفتن اوضاع و مقتضیات، چنین حقى را براى خود به رسمیت نمى‏شناسد و یا به خود اجازه اعمال آن را نمى‏دهد، زیرا بطور معمول این پدر است که با فرزند خویش انس و ملاطفت مى‏یابد و روحیات و مصالح او را درک مى‏کند و از طرف دیگر بار مخارج او را متحمل مى‏شود.

با روشن شدن مفهوم ولایت پدر بر فرزندان، تفاوت آن با قوّامیت شوهر بر زن واضح مى‏شود، چه این که موضوع ولایت، اموال و حقوق مالى و حتى امور مربوط به جان و نفس اشخاص محجور و مولى علیه مى‏باشد و پدر به عنوان ولى قانونى حق هر گونه تصرفى که در بردارنده مصلحت آنهاست، دارد. در حالى که قوّامیت شوهر بر بانوى خود صرفا در جهت حمایت و مراقبت و رعایت مصالح او در زندگى مشترک مى‏باشد و خارج از محدوده زوجیت و مصالح خانواده را شامل نمى‏شود، و زن به عنوان انسانى کامل و داراى اهلیت، از آزادى اراده و اختیار براى تصرف و اداره اموال و امور خویش برخوردار است، از این رو روا نیست که ریاست شوهر با عنوان «ولایت» تعبیر شود.

حال با توجه به آنچه تاکنون بیان شد، مى‏توان نتیجه گرفت که ریاست مرد بر خانواده، تأسیسى در جهت حمایت، کار اندیشى و سرپرستى خانواده و اعضاى آن و مسؤولیتى براى تشخیص و رعایت مصالح ایشان است و به هیچ وجه امتیاز و زمینه ساز برترى جویى و سلطه‏طلبى مرد محسوب نمى‏شود. اقتدار و اختیاراتى که شرع و قانون براى رئیس خانواده منظور نموده است نیز، ملازم با این مسؤولیت و در راستاى اجراى مطلوب آن شناخته مى‏شود.

 

2- ماهیت حقوقى ریاست مرد بر خانواده

شناسایى و تعیین ماهیت هر چیز در گروه مطالعه دقیق و درک صحیح مفهوم آن است، اینک با توجه به آنچه در بحث پیشین آوردیم، به این پرسش اساسى مى‏پردازیم که ریاست بر خانواده، حق و اختیار قلمداد مى‏شود یا این که به عنوان یک وظیفه و تکلیف است؟ و از سوى دیگر آیا واجد خصوصیت امرى و غیر قابل تخلف است یا قاعده‏اى با ویژگى تکمیلى و تخلف‏پذیر است؟

به نظر مى‏رسد که ریاست بر خانواده، از نظر طبیعت حقوقى، وضعیتى مشابه حضانت دارد.(1) چرا که در وهله نخست، چه در ارتباط با همسر (قوّامیت) و چه در ارتباط با فرزندان (ولایت) تکلیفى در جهت حمایت، نظارت و حفظ صلاح و مصلحت خانواده و اعضاى آن به شمار مى‏رود واز امور مربوط به نظم عمومى است، زیرا مواد قانونى ناظر به آن (مواد 1105، 1180، 1181 ق.م.) داراى جنبه امرى است و چنان که گفته‏اند، در مواردى که قانون به دلیل اهمیت مصلحت مورد نظر قانونگذار، اراده اشخاص را نادیده گرفته و جنبه امرى یافته، موقعیت ناشى از آن، حکم (تکلیف) نامیده مى‏شود. (جعفرى: 98)

اما در مرحله بعد و با در نظر گرفتن اختیارات و امتیازات ناشى از این اقتدار قانونى و روا نبودن ممانعت و مزاحمت دیگران با آن، چهره‏اى از حق به خود مى‏گیرد و در نهایت ریاست مرد بر خانواده به صورت آمیزه‏اى از حق و تکلیف جلوه‏گر مى‏شود.(2)

نتیجه مهمى که در این جا به دست مى‏آید، این است که مسؤولیت مدیریت و ریاست بر خانواده به لحاظ جنبه امرى و تکلیفى قابل اسقاط یا واگذارى نیست، بنابراین زوجین نمى‏توانند با انعقاد قرار داد خصوصى یا شرط ضمن عقد، این موقعیت را نادیده انگارند یا از اقتدار قانونى آن بکاهند و یا قلمرو آن را محدود سازند. (کاتوزیان: 1371: 17/227)

 

برخى از فقها نیز به این حقیقت اعتراف کرد. و معتقد بوده‏اند که واگذارى اختیارات از سوى شوهر به زن، مخالف «الرجال قوّامون على النساء» (ریاست مرد) است (نراقى: 8-147) و در این باره به این روایت استدلال کرده‏اند که از امام باقر علیه‏السلام سؤال شد که مردى به همسرش مى‏گوید: اختیار کار تو با خودت است. امام علیه‏السلام فرمودند: چگونه این ممکن است، در حالى که خداوند مى‏فرماید: (الرجال قوّامون على النساء) این گفته مرد ارزشى ندارد. (حرّ عاملى: 15/337)

 

بخش دوم: گستره ریاست شوهر بر زن

حاکمیت از آن خداست(3) و اصل اولى عدم سلطه و حاکمیت و ولایت انسانى بر انسان دیگر است، بدون این که فرقى بین بیگانه و زن و شوهر باشد، مگر جایى که دلیلى معتبر از جانب شرع مقدس بر آن اقامه شود.

قوّام بودن یا ریاست شوهر بر زن هم اگر چه به واقع نوعى تکلیف و مسؤولیت براى حمایت و مراقبت از همسر ارزیابى شد، امّا این موقعیت در جهت رعایت خیر و صلاح خانواده و اعضاى آن با پاره‏اى اختیار و اقتدار همراه گشته است.

به منظور شناسایى محدوده و تعیین چارچوب اقتدار شوهر در رابطه زوجیت، توجه به اصل اولى عدم سلطه و حاکمیت و در نظر گرفتن مفهوم و مبانى ریاست شوهر ضرورى است.

البته آنچه در بدو تأمل مى‏توان گفت، این است که ریاست شوهر بر زن، تنها مربوط به زندگى خانوادگى و همسردارى و محدود به شؤون زوجیت است و از آن فراتر نمى‏رود. بنابراین ریاست شوهر فقط امور مربوط به خانواده و مصالح آن را در بر مى‏گیرد، چرا که ریاست او، ثمره ایجاد علقه زوجیت و نتیجه تشکیل خانواده و در راستاى حفظ و رعایت مصالح آن است و چیزى که محصول رابطه زوجیت است، به هیچ وجه نمى‏تواند، وراى این رابطه را تحت قلمروى خود قرار دهد، زیرا دلیلى بر ارتکاب این امر خلاف قاعده و اصل اولى نداریم.

از طرفى ملاحظه مى‏شود که در آیه شریفه «الرجال قوّامون على النساء بما فضل الله بعضهم على بعض و بما أنفقوا من أموالهم...» به عنوان مهمترین مدرک شرعى براى ریاست شوهر، انفاق مرد بر همسرش را مبنا و دلیل ریاست وى بر شمرده است.(4)

پاره‏اى از عالمان به این حقیقت مهم اعتراف کرده‏اند؛ مرحوم علامه طباطبایى بر این اعتقاد است که «قوّامیت مرد بر همسرش به گونه‏اى نیست که اراده و تصرف زن را در ملک خویش سلب کند، یا زن را از استقلال و حفظ حقوق اجتماعى و فردى خود و دفاع از آن باز دارد. بلکه، معناى آن این است که چون مرد در مقابل تمتع خود از زن، مالى را به او مى‏پردازد، زن نیز باید در آنچه مربوط به تمتع مرد و کامجویى او از زن است، مطیع و در غیاب شوهر حافظ ناموس او باشد. (4/344)

 

برخى دیگر نیز در این باره نوشته‏اند: «بعضى در مصداق ریاست مرد بر زن توسعه مى‏دهند تا شامل هر چیزى بشود، بطورى که مرد قائم به کارها و امور مختلف زن گردد و زن هیچ ولایت و ریاستى بر امور خویش نداشته باشد، ولى ریاست در برداشت ما شامل هر چیزى نمى‏گردد، بلکه مختص به دایره زوجیت و رابطه همسرى است». (فضل‏الله، 1421: 113)

وى در جاى دیگر مى‏نویسد: «اسلام بر زن فرض نکرده که از شوهر بطور مطلق اطاعت کند، به گونه‏اى که تفکر و خواست او در زندگى خصوصى و اجتماعى‏اش مختل شود.» (همان، 1420: 91)

بعضى نیز چنین نگاشته‏اند: «مسؤولیت شوهر و رهبرى او بر خانواده که ناشى از همین مسؤولیت است، در حدود رابطه زوجیت مى‏باشد و هیچ گاه از آن به محدوده استقلال زن در اعتقاد، اموال و آزادى او تعدّى نمى‏کند.» (کبیسى: 119) از اینها گذشته قانونگذار مدنى که در ماده 1105 مقرر کرده است: «در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است»، به صراحت ریاست شوهر را به زوجین محدود کرده و از آنجا که مستند دیگرى براى گسترش قلمرو ریاست شوهر بر زن نداریم، با قاطعیت این ریاست را به روابط زوجیت و صلاح اندیشى در زندگى خانوادگى مختص مى‏دانیم.

با این همه، جمع زیادى از محققان، ریاست شوهر را عام و فراگیر تلقى کرده و آن را مقید به مسائل زناشویى و امور خانواده ندانسته‏اند. البته مبناى چنین باورى، در برداشت افراطى از مفهوم قوّامیت مرد و اعتماد بر برخى روایات استوار است؛ ولى همچنان که بیان شد، این اعتقاد با موازین شرع اسلامى ناسازگار است. ریاست شوهر به مفهوم برترى و سلطه بى چون و چراى او بر زن نیست، بلکه مسؤولیتى است در جهت حمایت و رعایت مصالح زن و خانواده و اگر اقتدار واختیارى هم براى مرد منظور شده است، هماهنگ با این وظیفه و در راستاى اجراى آن است.

مرحوم صاحب جواهر از جمله فقیهانى است که معتقد به وجوب اطاعت زن از شوهر بطور مطلق است، او مى‏گوید: «از حقوق شوهر بر زن این است که زن از وى اطاعت نماید و نافرمانى نکند.» (31/147) ایشان در این باره به مفاد برخى از روایات استناد جسته است، (همان: 146) از جمله: روایتى از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به این مضمون که روا نیست انسانى براى انسان دیگر سجده کند و اگر جایز مى‏بود، هر آینه زن به سجده کردن شوهرش مأمور مى‏گشت. (مجلسى: 17/377 و 399) و روایت دیگر با این معنا که جهاد زن، نیکو شوهردارى کردن است. (حر عاملى: 11/15) همچنین به روایاتى که دلالت بر لزوم تمکین و اجابت خواسته زناشویى شوهر دارد (همان: 14/2-111) و روایاتى که بر عدم جواز خروج زن از منزل بدون اذن شوهر دلالت مى‏کند (همان) و نیز روایاتى که عتق و صدقه و هبه و نذر زن را منوط به اجازه شوهر مى‏دانند، (همان، 13/323؛ 14/111) تمسک نموده است.

دقت در سند و تأمل در متن این روایات، پذیرش ادعاى صاحب جواهر را با تردید مواجه مى‏سازد، از آنجا که بعضى از این روایات ضعیف(5) و برخى دیگر به جهت قصور معنا، قابل استناد براى اثبات مدعا نمى‏باشند، زیرا تنها ناظر به یکسرى تکالیف شرعى هستند که ارتباطى به ریاست شوهر و لزوم اطاعت از او ندارد، مانند این که زن حق ندارد از خانه و اموال وى صدقه دهد یا نذر وهبه کند، چنانکه شوهر نیز نمى‏تواند بى اجازه همسرش در اموال او تصرف نماید. در مباحث آتى بعضى از این روایات را به تفصیل بررسى مى‏کنیم.

باید اذعان داشت که تنها چیزى که بطور مسلم از این گونه روایات براى اطاعت زن از شوهر استفاده مى‏شود. مطیع بودن زن در حق استمتاع و کامجویى شوهر است؛ یعنى زن باید در این باره خود را در اختیار شوى خویش قرار دهد و بدون عذر شرعى و عقلى حق امتناع ندارد و اگر بخواهد در این مورد امتناع کند یا از خانه خارج شود، نیاز به اجازه و رضایت شوهرش دارد.

بدین جهت است که عده زیادى از فقها قائل به انحصار حقوق زوج در حق استمتاع و حق مساکنت (لزوم مسکن گزینى زن در منزل شوهر براى برآوردن خواست او) مى‏باشند. (شمس الدین: 33) به عنوان نمونه: مرحوم شهید ثانى چنین نوشته است: «اقوى این است که شوهر در غیر حق مساکنت و استمتاع مانند بیگانه است.» (8/36) بنابراین نظریه ریاست فراگیر شوهر بر زن و لزوم اطاعت زن از او به صورت مطلق، فاقد اعتبار و وجاهت لازم است و همان گونه که بیان شد، تأثیر ریاست شوهر تنها در حدود روابط خانوادگى و زوجیت است و دلیلى بر توسعه قلمرو آن نداریم.

نا گفته نماند که زن علاوه بر «تکمین خاص» یعنى؛ لزوم اجابت خواسته‏هاى مشروع شوهر وایفاى وظایف ناشى از زوجیت در مورد کامجویى و به تبع آن مسکن گزینى، لازم است که سرپرستى و مدیریت شوهر را در مورد خانواده و فرزندان بپذیرد و حتى نظارت او را بر اعمال و معارشرتهاى خویش تا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد ریاست مرد در رابطه زوجیت

مقاله رابطه ورزش با بیماری های مفصلی

اختصاصی از رزفایل مقاله رابطه ورزش با بیماری های مفصلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 15 صفحه

سائیدگی مفاصل شایع ترین علت درد و ناتوانی در افراد مسن و شایع ترین بیماری مفصلی است.
در خانم ها سائیدگی مفاصل زانو و دست و در مردان سائیدگی مفصل لگن شایع تر است.
علایم ساییدگی مفصل در خانم ها شایع تر است.
افراد چاق بیشتر از سایرین دچار سائیدگی مفصل زانو می شوند. دیابت، فشارخون بالا و افزایش اسیداوریک خون نیز باعث افزایش احتمال سائیدگی مفصلی می گردند.
سائیدگی مفصلی معمولا" خود را با درد نشان می دهد که با افزایش میزان سائیدگی ، مقدار درد بیشتر می شود.
سپس درد مفاصل باعث ضعف عضلانی و درد در عضلات مربوط به آن مفصل می شود.
در صورت تقویت عضلات، این درد کاهش می یابد.
برخی از بیماران از خشک بودن بدن و مفاصل بعد از بیدار شدن از خواب شکایت می کنند، اما معمولا" خشکی بدن کمتر از نیم ساعت طول می کشد. پیشگیری از آسیب های مفصل زانو: به گفته متخصصان مفصل زانو مهم ترین مفصلی است که وزن بدن را تحمل می کند از این رو کاهش وزن موثرترین راه پیشگیری و درمان آسیبهای وارده به این بخش از بدن است. مفصل زانو در تمام فعالیت های انسان مانند ایستادن، راه رفتن و حتی نشستن در معرض فشارهای مکانیکی زیاد که ناشی از وزن، حمل بار و حتی ماندن در یک موقعیت ثابت است، قرار دارد. بعنوان مثال فشار وارد بر مفصل زانو در هنگام بالا رفتن از پله ها معادل سه برابر وزن بدن و در هنگام پایین آمدن هفت تا هشت برابر وزن بدن است از این رو کاهش وزن برای حفظ سلامتی مفاصل به خصوص مفاصل زانو بسیار با اهمیت است. بی تحرکی نیز خطری جدی برای مفاصل است و  برخی به غلط بر این باورند که فقط با حذف فشار بر روی مفصل و ثابت نگه داشتن آن مشکل حل می شود در حالی که عدم تحرک مناسب خود خطری جدی برای بروز بیماری های مفصل همچون آرتروز است چرا که تغذیه مفصل از طریق تحرک انجام می شود.  نحوه نشستن به صورت چهارزانو، چمباته زدن و استفاده از توالتهای ایرانی را از جمله موارد تشدید کننده آسیب های مفصلی است و  تبعیت از این روش های غلط زندگی، افراد را در سنین پایین مستعد ابتلا به آسیب های مفصلی می کند. مطالعات نشان داده است، علاوه بر کاهش وزن با تغذیه مناسب و انجام ورزش های مناسب می توان به پیشگیری و درمان آسیب های مفصلی کمک کرد. توصیه هایی برای درمان آرتروز : وزن بدن باید کم شود. استفاده از گرما باعث کاهش درد می شود.
برای این کار می توان از کیسه آب گرم استفاده کرد.
اگر استفاده از گرما ممنوعیت خاصی نداشته باشد، می توان از روشهای زیر استفاده کرد: الف ) قرار دادن مفصل مبتلا در آب گرم ۴۰-۳۸ درجه سانتیگراد و ماساژ آرام آن . ب ) استفاده از دوش آب گرم . ج ) قرار دادن کیسه آب گرم درون یک حوله و استفاده از آن بر روی اندام مبتلا به درد. باید توجه کرد که در برخی از بیماری ها استفاده از کیسه ی آب گرم بسیار مضر است و قبل از استفاده  از آن حتما" باید با پزشک مشورت کرد.
همچنین کیسه آب گرم نباید بر روی اندام مبتلا قرار داده شود.
از گذاشتن آن در زیر اندام یا خوابیدن بر روی آن نیز باید خودداری شود. ۳- از کفش مناسب استفاده شود. ۴- از دو زانو و چهار زانو زدن و ایستادن طولانی مدت خودداری گردد. ۵- از بالا و پایین رفتن از پله ها تا حد ممکن اجتناب شود. ۶- به جای نشستن روی زمین، از صندلی استفاده شود. ۷- ور


دانلود با لینک مستقیم


مقاله رابطه ورزش با بیماری های مفصلی

رابطه هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در سال های 90 89

اختصاصی از رزفایل رابطه هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در سال های 90 89 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

چکیده :

هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه بوده است دانشجویان بنابر ضرورت نیازههای درونی و فطری خویشش به دنبال کسب و دانش آگاهی هستند . بنابراین به صورت طبیعی به تحصیل علاقه مند هستند اغلب دانشجویان در حال تحصیل در مدارس از بهره هوش لازم برای تحصیل در مقطع مربوط به خود برخوردارند .

از مهمترین و اساسی ترین مسائلی که دختران و پسران با آن مواجهند سازگاری با خویشتن است در این تحقیق سعی بر آن است که با بررسی رابطه هوش هیجانی و سازگاری دانشجویان پسر و عوامل موثر بر این دو متغیر نتایج بدست آمده گامی در جهت آگاه کردن معلمان و اولیای دانشجویانبر دارد .

این تحقیق دارای سه فرضیه است . فرضیه 1 بین سازگاری اجتماعی و هوش هیجانی دانشجویان پسر رابطه معنا داری وجود دارد .

فرضیه 2 بین سازگاری اجتماعی با سازگاری کل دانشجویان پسر شهر ایذه رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه 3 بین سازگاری اجتماعی و سازگاری دانشجویان پسر شهر ایذه رابطه معناداری وجود دارد .

ابزار گرد آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه هوش هیجانی و پرسشنامه سازگاری می باشد . روش گرد آوری از جامعه آماری مورد نظر از تعداد کل دانشجویان53 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد و به پرسشنامه ها پاسخ دادند نتایج بدست آمده از پرسشنامه با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج بدست آمده نشان دهنده این است که فرضیه شماره 1 و شماره 3 رد می شود ولی فرضیه شماره 2 تحقیق مورد تایید می باشد یعنی بین سازگاری اجتماعی و سازگاری کل دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد در سال تحصیلی 89 -88 یا 639 / 0 = r و 000 = P در سطح 5 % P رابطه معناداری وجود دارد در این تحقیق بر اساس نتایج پیشنهاد می شود که هوش هیجانی و مسئله سازگاری در بین دانشجویانمورد بررسی دقیق تری قرار گیرد .

مقدمه :

ما موجوداتی اجتماعی هستیم و از آغاز ولادت ، دارای آگاهی دو زمینه های فطری و غریزی . در آن چه مربوط به حیات عادی و گذران زندگی فردی و اجتماعی است جاهلیم ولی ابزار فراگیری و اکتساب معرفت مجهزیم .

منابع معرفت ما از سویی دستگاه تربیت است ، یعنی خانه ، دانشگاه و جامعه به معنای عام ، از سویی دیگر تفکر و تعقل به کارگیری تجارت و قدرت استنباط ولی در همه ی حال سازمان ده اندیشه ها خانه و دانشگاه و در مراحل بعدی تفکر و خرد ورزی و جامعه و فرهنگ اجتماعی است .

در جوامع سنتی خانه و دانشگاه منبع دانایی ها و آگاهی ها بودند . والدین و مربیان دائره المعارف یا فرهنگ نامه کودکان و شاگردان به حساب می آمدند . بخش اعظم دانسته های افراد از خانه و آن گاه از دانشگاه اخذ می شود .

امروز روانشناسان علاوه بر توجهی که به تفاوت افراد از لحاظ هوش علمی دارند هوش هیجانی را نیز به عنوان یک تفاوت عمده بین شخصیت های مختلف قلمداد می کند به طوری که افراد مختلف ممکن است از لحاظ میزان بهره هوشی هیجانی متفاوت از یکدیگر باشند و این تفاوت به شیوه های گوناگون در زندگی آنها نمود پیدا کند . کارکردها و زندگی آنها نمود پیدا کند . کارکردها و عملکردهای افراد به دلیل داشتن درجه هوش هیجانی متفاوت بود و کل زندگی آنها را تحت الشعاع خود قرار می دهد .

از پدیده هایی که در دهه اخیر مورد استقبال زیاد بوده است پدید هوش هیجانی است . که دلیل این امر توانایی فرضی هوش هیجانی بالاتر در حل بهتر مسائل کاستن از میزان تعارضات بین آنچه که انسان احساس می کند با آن چه که فکر می کند یا همان تقابل قدیمی عقل و دل و مشاهده زندگی شاد و موفقیت آمیز کافی بوده است که از تحصیلات عالی برخوردار نبود ولی به علت هوش هیجانی بالا به این خوشبختی دست یافته اند .

برخی از نوجوانان بهتر می توانند خود را تطبیق دهند در نتیجه قادر خواهند بود خود را با شرایط و انتظارات جدید سازگار کنند در حالی که نوجوانان دیگر سازگاری کم تری دارند و اغلب در فرآیند سازگاری از پای در می آیند به طور معمول سه نوع شخصیت آسیب پذیرتر از بقیه هستند شخصیتهای سخت گیر و دقیق خود محور خود خواه و حق طلب که تصور می کنند همیشه حق با آنهاست و هر گز خطاهایی از آنها سر نمی زند .


دانلود با لینک مستقیم


رابطه هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه در سال های 90 89

دانلود رایگان رابطه ی بین ناهنجاریهای جسمی و آسیبهای حرکتی در دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی و متوسطه 14 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود رایگان رابطه ی بین ناهنجاریهای جسمی و آسیبهای حرکتی در دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی و متوسطه 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

رابطه‌ی بین ناهنجاری‌های جسمی و آسیب‌های حرکتی در دانش‌آموزان پسر مدارس راهنمایی و متوسطه

( چکیده:

هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین ناهنجاری‌های جسمی (پشت کج، پشت گود و پشت گرد، کف پای صاف، پای ضربدری، پای پرانتزی) و آسیب‌های حرکتی (شکستگی، در رفتگی، پیچ خوردگی، کشیدگی، زخم و جراحت و کمر درد) در دانش‌آموزان پسر مدارس راهنمایی و متوسطه می‌باشد. این تحقیق که از نوع علی و پس از وقوع است، به صورت میدانی به تجزیه و تحلیل نتایج می‌پردازد. جامعه آماری تحقیق شامل: کلیه دانش‌آموزان مقطع متوسطه و راهنمایی شهرستان نیشابور در سال تحصیلی 82 ـ 81 می‌باشد. نمونه تحقیق که با روش تصادفی خوشه‌ای انتخاب شده است، شامل: 400 نفر از دانش‌آموزان پسر (200 نفر راهنمایی و 200 نفر متوسطه) شهرستان نیشابور در سال 82ـ81 می‌باشد.

اطلاعات مورد نیاز توسط مصاحبه آسیب‌های حرکتی، شامل 7 سئوال و معاینه ناهنجاری جسمی توسط تست نیویورک جمع‌آوری گردیده است. پس از استخراج نتایج براساس نتایج آزمون مجذور خی رابطه معنی‌داری بین پای پرانتزی و شکستگی استخوان، پشت گود و مجموع آسیب‌های حرکتی، مجموع ناهنجاری‌های جسمی و شکستگی استخوان، پشت گرد و پیچ‌خوردگی مفصل، پای ضربدری و پیچ خوردگی مفصل مشاهده گردید.

5/80 درصد از دانش‌آموزان دارای ناهنجاری جسمی بودند که بیشترین ناهنجاری در اندام فوقانی مربوط به عارضه پشت گود با 3/33 درصد و در اندام تحتانی عارضه کف پای صاف با 30 درصد بوده است.

8/74 درصد از دانش‌آموزان تاکنون در فعالیت‌های حرکتی دچار آسیب‌دیدگی شده بودند که شایع‌ترین آسیب جراحت و زخم موضعی با 5/36 درصد و نادرترین آن کشیدگی و پارگی عضله با 8/5 درصد بوده است.

( واژه‌های کلیدی: آسیب‌های حرکتی، ناهنجاری‌های جسمی، غیرورزشکار.

مقدمه

امروزه با گسترش شهرنشینی و صنعتی شدن جوامع و استفاده از ماشین به عنوان نیروی عضلانی، منجر به کاهش حرکات طبیعی انسان شده است. در اثر فقر حرکتی و کاهش فعالیت‌های جسمانی از میزان دامنه حرکتی مفاصل بخش‌های مختلف بدن کاسته شده است و به مرور فرد با کاهش انعطاف‌پذیری و ضعف عضلانی، کاهش قدرت و استقامت عضلانی مواجه شده است. از نتایج دیگر عدم تحرک، وجود عارضه‌های وضعیتی و عملکردی می‌باشد که شایع‌ترین آنها پشت کج، پشت گرد، پشت گود، پای پرانتزی، پای ضربدری و کف پای صاف می‌باشد.

با توجه به افزایش روزافزون ناهنجاری‌های جسمی و اهمیت آن تاکنون تحقیقات زیادی در این رابطه انجام گرفته است. اما موضوع جدیدی نظر محقق را به خود جلب کرده است و آن رابطه بین ناهنجاری‌های جسمی و آسیب‌های حرکتی می‌باشد. آسیب‌های حرکتی شامل کلیه صدماتی است که در فعالیت‌های روزمره دانش‌آموزان ساعات ورزش، زنگ‌های تفریح، در مسیر رفت و آمد دانش‌آموزان و به طور کلی، آسیب‌هایی که در فعالیت‌های بدنی و در حین حرکت اتفاق می‌افتد، می‌باشد. با توجه به جدید بودن موضوع، اطلاعات کمی در ارتباط با آسیب‌های حرکتی و رابطه آن با ناهنجاری‌های جسمی وجود دارد. در این پژوهش برآنیم تا، با مشخص کردن میزان شیوع آسیب‌های حرکتی و ناهنجاری‌های جسمی در دانش‌آموزان پسر راهنمایی و متوسطه، به بررسی رابطه بین این دو مهم بپردازیم.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود رایگان رابطه ی بین ناهنجاریهای جسمی و آسیبهای حرکتی در دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی و متوسطه 14 ص