رام تبلت چینی HX-M706C-MB-V1.1.0
رام تبلت چینی
رام تبلت چینی HX-M706C-MB-V1.1.0
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
قضاوت د ر اسلام
مقدمه:
موضوع قضا از موضوعات بسیار مهم و حساسی است که در حقوق اسلام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده وبه همین دلیل فقهای اسلامی پیرامون آن قلمفرسایی ها داشته و سعی نموده اند تا ناگفته ها به حداقل برسد و در این راستا از منظرهای گوناکون به موضوع قضا پرداخت شده در مقاله حاضر سعی میشود این امر مهم را با عنایت به نامگذاری سال جاری به اسم مبارک پیامبر گرامی اسلام با تلفیقی از شئون پیامبر عظیم الشان اسلام یعنی شان قضاوت حضرتش به رشته تحریر در آوریم باشد که مورد استفاده علاقمندان و مورد رضایت حضرتش قرار گیرد .
تعریف قضا :
قضا در لغت برمعانی بسیاری اطلاق شده است :
1- به معنی حکم و فرمان : شاهد قرانی ‹‹ الله یقضی بالحق ›› سوره غافر آیه 20
خداوند به حق حکم می کند .
2- به معنی خلق و پدید آوردن : شاهد قرآنی ‹‹ فقضیهن سبع سماوات ›› سوره فصلت آیه 12
خداوند آن آسمانها را بصورت هفت طبقه آفرید .
3- به معنی امر : شاهد قرآنی ‹‹ و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه ›› سوره اسرا ایه 23
وخدایت چنین امر نموده که جز او را نپرستید .
4- به معنی اراده : شاهد قرآنی ‹‹ اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون ›› سوره آل عمران آیه 47
و زمانی که خدا کاری را اراده کند تنها می گوید که باش و آن ایجاد خواهد شد .
برای لفظ قضا معانی دیگری نیز هست ولی چون مبنای مقالات بر اختصار است لذا از ذکر آنان صرف نظر نموده و به معنای مربوط به موضوع و مبحث قضا قناعت می نماییم. همانطوریکه مشخص است اولین معنی بهترین معنی برای قضا می باشد که مورد تایید صاحب قاموس نیز می باشد .صاحب قاموس می گوید " قضا بر وزن سما به معنی حکم و فرمان و فصل خصومت است "
قضا دراصطلاح شرع :
فقهای اسلام در مقام تعریف قضا تعبیر های مختلفی دارند که به بعضی از آن تعریفات ، اشکال گردیده ، به نظر می رسد تعریف کم اشکال تر این است که گفته شود " قضا اعمال ولایت شرعی است در جهت حکم بین مردم هنگام نزاع و خصومت و فیصله دادن بین آنان و همچنین حکم نمودن در مصالح عمومی با شروط مقرره است "
بنا براین تعریف ، صرف حکم نمودن بین مردم و رفع خصومت در عرف متشرعه قضا نامیده نمی شود چنانکه صرف ولایت شرعیه نیز قضا خوانده نمی شد بلکه حقیت قضا ترکیبی است از اعمال ولایت مذکوره در طریق حکم بین مردم برای رفع خصومات و حکم در مصالح عمومی با شروط و قیود مربوط .
قضا به همین معنی است که موردتجلیل و تکریم در قرآن کریم و روایات گردیده و از مناصب و مواهب الهی به پیامبران صلوات الله علیهم به حساب آمده است ، در آیه 26 از سوره مبارکه ص چنین می خوانیم :
‹‹ یا داود انا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین الناس بالحق ››
یعنی ای داوود در روی زمین تورا خلیفه الله و جانشین قرار دادیم پس بین مردمان حکم به حق نما
با اندک توجهی در آیه شریفه روشن می گردد که منصب حکم و قضاوت به حق بین مردم یک شاخه از شاخه های شجره مبارکه خلیفه اللهی است زیرا جمله ‹‹ فاحکم بین الناس بالحق ›› متفرع بر ‹‹ جعلناک خلیفة ›› شده و ظاهرا حدیث معروف از امیر المومنین (ع) در باب عظمت منصب قضا که به شریح فرمودند
‹‹ قد جلست مجلسا لا یجلسه الا نبی او وصی او شقی ››
یعنی بر مقامی جلوس کرده ای که جلوس نمی کند در چنین مقامی مگر پیامبر یا وصی او یا کسی که بد بخت و تابع هوی است . از همین آیه کریمه اتخاذ و استنباط شده است .
تفاوت قضا از سایر احکام شرعیه :
دادرسی را نمی توان مانند سایر احکام شرعیه مانند امر به معروف و نهی از منکر ، حکمی شرعی و در شمار احکام شرعی دانست چه قضا چنانکه از حدیثی که ابی خدیجه از حضرت صادق (ع) نقل نموده ، به معنی ولایت و امارت می باشد .
امام (ع) می فرماید : ‹‹ فانی قد جعلته حاکما فتحاکموا الیه ››
من اورا حاکم بر شما قرار دادم لذا ترافع به نزد وی برید.
و بدین جهت قضا آن سلطه و ولایت و قدرتی است که از طرف امام و اولی الامر به دادرسان اعطا و واگذار شده است . ولایتی که در تعریف قضا ذکر شده است عمومیت دارد یعنی شامل ولایت پیامبر (ص) و ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین و کسانی که از طرف ایشان منصوبند می باشد .
شئون پیامبر(ص) :
پیامبر گرامی اسلام دارای سه شان اساسی بود:
1- شان رسالت 2- شان قضاوت 3- شان حکومت
شانی از شئون پیامبر گرامی اسلام که با بحث ما مرتبط است شان قضاوت آن حضرت است که در اینجا به تشریح آن می پردازیم .
پیامبر گرامی اسلام علاوه بر مقام رسالت وحکومت مقام دیگری نیز دارد که آن مقام ، مقام قضاوت و داوری بین مردم است. قضاوتهم مقامى است که باید از ناحیه خدا به کسى داده شود که بتواند در میانمردم داورى بکند. داورى یعنى مردم از لحاظ حقوق اجتماعى اختلاف پیدامىکنند، مقامى باید در اجتماع باشد که احقاق حق بکند، یعنى به آنموضوع رسیدگى بکند و طبق قانون خاصى راى و حکم بدهد. پیغمبر ازناحیه خدا، تنها پیغمبر نبود، بلکه قاضى هم بود. هم پیغمبر بود و همقاضى. اینها فى حد ذاته قابل تفکیک است. قضاوت هم خود یک مقاممقدس دیگرى است. قاضى را هم باید خدا تعیین کرده باشد. این آیهاى کهدر قرآن است:
«فلا و ربک لا یؤمنون حتى یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهمحرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما» سوره نسا آیه 65
نه چنین است ؛ به پرودگارت سوگند، که ایمان (واقعى ) نمى آورند مگر زمانى که در مشاجرات و نزاع هاى خود، تو را داور قرار دهند، ودر دل خود هیچ گونه احساس ناراحتى از قضاوت تو نداشته باشند (و در برابر داورى تو) کاملاً تسلیم باشند.
مربوط به مقام قضاوت رسول اکرم است نه مقام پیامبرى او. معناى آیهاینست که مردم باید در مقابل قضاوت تو تسلیم بشوند یعنى اینجور نباشندکه وقتى نزد تو مىآیند توقع داشته باشند که تو جانب آنان را بگیرى. مثلا دونفر هر دو مسلمان، اما یک نفر مسلمان با سابقه، مسلمان مهاجر، مسلمانى کهمال و زن و بچه خودش را گذاشته و آمده، و یک نفر که تازه اسلام
عنوان: پاورپوینت مدیریت سود و هموارسازی سود
دسته: حسابداری (ویژه ارائه کلاسی درس بررسی موارد خاص در حسابداری)
فرمت: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 37 اسلاید
این فایل در زمینه "مدیریت سود و هموارسازی سود"می باشد که در حجم 37 اسلاید همراه با تصاویر و توضیحات کامل با فرمت پاورپوینت تهیه شده است که می تواند به عنوان ارائه کلاسی(کنفرانس) درس بررسی موارد خاص در حسابداری رشته حسابداری در مقطع کارشناسی ارشد مورد استفاده قرار گیرد. بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر می باشد:
مقدمه
مدیریت سود
تعریفمدیریت سود
فرضیه های مدیریت سود
انگیزه های مدیریت سود
ابزارهای مدیریت سود
روش های محدود کننده مدیریت سود
الگوهای مدیریت سود
هموارسازی سود
انگیزه های هموارسازی سود
روش های پی بردن به هموارسازی سود
انواع هموار سازی
روش های هموار سازی سود
چند نمونه از شیوه های تقلب در بازار جهانی
پاورپوینت تهیه شده بسیار کامل و قابل ویرایش بوده و به راحتی می توان قالب آن را به مورد دلخواه تغییر داد و در تهیه آن کلیه اصول نگارشی، املایی و چیدمان و جمله بندی رعایت گردیده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
قضاوت د ر اسلام
مقدمه:
موضوع قضا از موضوعات بسیار مهم و حساسی است که در حقوق اسلام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده وبه همین دلیل فقهای اسلامی پیرامون آن قلمفرسایی ها داشته و سعی نموده اند تا ناگفته ها به حداقل برسد و در این راستا از منظرهای گوناکون به موضوع قضا پرداخت شده در مقاله حاضر سعی میشود این امر مهم را با عنایت به نامگذاری سال جاری به اسم مبارک پیامبر گرامی اسلام با تلفیقی از شئون پیامبر عظیم الشان اسلام یعنی شان قضاوت حضرتش به رشته تحریر در آوریم باشد که مورد استفاده علاقمندان و مورد رضایت حضرتش قرار گیرد .
تعریف قضا :
قضا در لغت برمعانی بسیاری اطلاق شده است :
1- به معنی حکم و فرمان : شاهد قرانی ‹‹ الله یقضی بالحق ›› سوره غافر آیه 20
خداوند به حق حکم می کند .
2- به معنی خلق و پدید آوردن : شاهد قرآنی ‹‹ فقضیهن سبع سماوات ›› سوره فصلت آیه 12
خداوند آن آسمانها را بصورت هفت طبقه آفرید .
3- به معنی امر : شاهد قرآنی ‹‹ و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه ›› سوره اسرا ایه 23
وخدایت چنین امر نموده که جز او را نپرستید .
4- به معنی اراده : شاهد قرآنی ‹‹ اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون ›› سوره آل عمران آیه 47
و زمانی که خدا کاری را اراده کند تنها می گوید که باش و آن ایجاد خواهد شد .
برای لفظ قضا معانی دیگری نیز هست ولی چون مبنای مقالات بر اختصار است لذا از ذکر آنان صرف نظر نموده و به معنای مربوط به موضوع و مبحث قضا قناعت می نماییم. همانطوریکه مشخص است اولین معنی بهترین معنی برای قضا می باشد که مورد تایید صاحب قاموس نیز می باشد .صاحب قاموس می گوید " قضا بر وزن سما به معنی حکم و فرمان و فصل خصومت است "
قضا دراصطلاح شرع :
فقهای اسلام در مقام تعریف قضا تعبیر های مختلفی دارند که به بعضی از آن تعریفات ، اشکال گردیده ، به نظر می رسد تعریف کم اشکال تر این است که گفته شود " قضا اعمال ولایت شرعی است در جهت حکم بین مردم هنگام نزاع و خصومت و فیصله دادن بین آنان و همچنین حکم نمودن در مصالح عمومی با شروط مقرره است "
بنا براین تعریف ، صرف حکم نمودن بین مردم و رفع خصومت در عرف متشرعه قضا نامیده نمی شود چنانکه صرف ولایت شرعیه نیز قضا خوانده نمی شد بلکه حقیت قضا ترکیبی است از اعمال ولایت مذکوره در طریق حکم بین مردم برای رفع خصومات و حکم در مصالح عمومی با شروط و قیود مربوط .
قضا به همین معنی است که موردتجلیل و تکریم در قرآن کریم و روایات گردیده و از مناصب و مواهب الهی به پیامبران صلوات الله علیهم به حساب آمده است ، در آیه 26 از سوره مبارکه ص چنین می خوانیم :
‹‹ یا داود انا جعلناک خلیفة فی الارض فاحکم بین الناس بالحق ››
یعنی ای داوود در روی زمین تورا خلیفه الله و جانشین قرار دادیم پس بین مردمان حکم به حق نما
با اندک توجهی در آیه شریفه روشن می گردد که منصب حکم و قضاوت به حق بین مردم یک شاخه از شاخه های شجره مبارکه خلیفه اللهی است زیرا جمله ‹‹ فاحکم بین الناس بالحق ›› متفرع بر ‹‹ جعلناک خلیفة ›› شده و ظاهرا حدیث معروف از امیر المومنین (ع) در باب عظمت منصب قضا که به شریح فرمودند
‹‹ قد جلست مجلسا لا یجلسه الا نبی او وصی او شقی ››
یعنی بر مقامی جلوس کرده ای که جلوس نمی کند در چنین مقامی مگر پیامبر یا وصی او یا کسی که بد بخت و تابع هوی است . از همین آیه کریمه اتخاذ و استنباط شده است .
تفاوت قضا از سایر احکام شرعیه :
دادرسی را نمی توان مانند سایر احکام شرعیه مانند امر به معروف و نهی از منکر ، حکمی شرعی و در شمار احکام شرعی دانست چه قضا چنانکه از حدیثی که ابی خدیجه از حضرت صادق (ع) نقل نموده ، به معنی ولایت و امارت می باشد .
امام (ع) می فرماید : ‹‹ فانی قد جعلته حاکما فتحاکموا الیه ››
من اورا حاکم بر شما قرار دادم لذا ترافع به نزد وی برید.
و بدین جهت قضا آن سلطه و ولایت و قدرتی است که از طرف امام و اولی الامر به دادرسان اعطا و واگذار شده است . ولایتی که در تعریف قضا ذکر شده است عمومیت دارد یعنی شامل ولایت پیامبر (ص) و ائمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین و کسانی که از طرف ایشان منصوبند می باشد .
شئون پیامبر(ص) :
پیامبر گرامی اسلام دارای سه شان اساسی بود:
1- شان رسالت 2- شان قضاوت 3- شان حکومت
شانی از شئون پیامبر گرامی اسلام که با بحث ما مرتبط است شان قضاوت آن حضرت است که در اینجا به تشریح آن می پردازیم .
پیامبر گرامی اسلام علاوه بر مقام رسالت وحکومت مقام دیگری نیز دارد که آن مقام ، مقام قضاوت و داوری بین مردم است. قضاوتهم مقامى است که باید از ناحیه خدا به کسى داده شود که بتواند در میانمردم داورى بکند. داورى یعنى مردم از لحاظ حقوق اجتماعى اختلاف پیدامىکنند، مقامى باید در اجتماع باشد که احقاق حق بکند، یعنى به آنموضوع رسیدگى بکند و طبق قانون خاصى راى و حکم بدهد. پیغمبر ازناحیه خدا، تنها پیغمبر نبود، بلکه قاضى هم بود. هم پیغمبر بود و همقاضى. اینها فى حد ذاته قابل تفکیک است. قضاوت هم خود یک مقاممقدس دیگرى است. قاضى را هم باید خدا تعیین کرده باشد. این آیهاى کهدر قرآن است:
«فلا و ربک لا یؤمنون حتى یحکموک فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهمحرجا مما قضیت و یسلموا تسلیما» سوره نسا آیه 65
نه چنین است ؛ به پرودگارت سوگند، که ایمان (واقعى ) نمى آورند مگر زمانى که در مشاجرات و نزاع هاى خود، تو را داور قرار دهند، ودر دل خود هیچ گونه احساس ناراحتى از قضاوت تو نداشته باشند (و در برابر داورى تو) کاملاً تسلیم باشند.
مربوط به مقام قضاوت رسول اکرم است نه مقام پیامبرى او. معناى آیهاینست که مردم باید در مقابل قضاوت تو تسلیم بشوند یعنى اینجور نباشندکه وقتى نزد تو مىآیند توقع داشته باشند که تو جانب آنان را بگیرى. مثلا دونفر هر دو مسلمان، اما یک نفر مسلمان با سابقه، مسلمان مهاجر، مسلمانى کهمال و زن و بچه خودش را گذاشته و آمده، و یک نفر که تازه اسلام آورده، دریک موضوع اختلاف دارند، مىآیند نزد تو. احتمالا آن مسلمانى که سابقهزیادى دارد توقع دارد که پیغمبر جانب او را بگیرد. یا یک نفر مسلمان و یکنفر غیرمسلمان که در پناه مسلمین است و با مسلمین پیمان دارد، در یکموضوع مالى اختلاف پیدا مىکنند، خدمت پیغمبر مىآیند. یک وقت ممکناست این مسلمان توقع داشته باشد که پیغمبر جانب او را بگیرد. نه، اینایمان نیست. ایمان آن وقتى ایمان است که وقتى پیغمبر را حکم قرار دادند،داور و قاضى قرار دادند، در مقابل حکم او تسلیم بشوند.
شان نزول آیه :
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه16
جنگ جهانی اول
در ماه اوت 1914 م جنگ عظیمی در اروپا بین آلمان، رهبر دول محور، و نیروهای متفقین به رهبری فرانسه و بریتانیا درگرفت. هیچ یک از دو طرف نتوانستند به پیروزی کامل دست یابند و جنگ تا چهار سال بطول انجامید. پیش از پیروزی متفقین در نوامبر 1918 حدود 10 میلیون نفر کشته شدند.
دول محور
عبارت بودند از امپراتوری آلمان به رهبری «قیصر ویلیام دوم» (1941 ـ 1859م)، و امپراتوری اتریش - مجارستان. بلغارستان و امپراتوری عثمانی نیز به نفع آنها می جنگیدند. آلمان تا آن زمان قوی ترین قدرت نظامی جنگ محسوب می شد.
نیروهای متفقین
نیروهای مهم متفق عبارت بودند از: بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، روسیه، بلژیک و صربستان. ایالات متحده در آوریل 1917 به طرفداری متفقین وارد جنگ شد. روسیه پس از انقلاب بلشویک در 1917 متفقین را ترک گفت. کشورهایی که قسمتی از امپراتوری بریتانیا بودند از جمله: استرالیا، کانادا ، نیوزلند و هندوستان،هزاران زن و مرد را در اختیار منافع متحدان قرار دادند.
28 ژوئن 1914م
یک تروریست صرب، دوک اعظم اتریش، فرانسیس فردیناند، و همسرش را در سارایوو، شهری در بوسنی هرزگوین ، ترور می کند.
28 ژوئیه 1914
امپراتوری اتریش ـ مجارستان به صربستان اعلان جنگ می دهد. روسیه آماده دفاع از صربستان می گردد.
یکم تا سوم اوت 1914
آلمان که متحد اتریش ـ مجارستان است، در یکم اوت به روسیه اعلان جنگ می دهد و در سوم اوت به فرانسه، متحد روسیه، اعلان جنگ می دهد.
2 اوت 1912
بریتانیا برای دفاع از بلژیک که در جنگ بی طرف بود، در برابر آلمان مهاجم وارد جنگ می شود.
اوت 1914
آلمانیها از بلژیک گذشته و به فرانسه حمله می کنند. آلمانیها ارتش فرانسه و نیروی اعزامی بریتانیا را به سمت پاریس عقب می رانند.
20 اوت 1914
آلمانیها روسیه مهاجم را در نبرد تاننبرگ شکست می دهند و از آنها را تا «پروشا» عقب می رانند. این منطقه جنگی موسوم به جبهه شرق می گردد.
سوم تا نهم سپتامبر1914
فرانسویها و بریتانیاییها در نبرد مارن آلمانیها را از نزدیکی شهر پاریس، پایتخت فرانسه به عقب می رانند. تاکسی ها سربازان فرانسوی را از پاریس به خطوط مقدم نبرد انتقال می دهند.
نوامبر 1914
پیشروی در غرب متوقف می گردد. طرفین متخاصم شروع به حفر خندقهایی می کنند که از ساحل بلژیک تا مرز سوئیس امتداد دارند. این منطقه جنگی موسوم به جبهه غرب می گردد. خطوط این منطقه تا سال 1918 چندان تغییر نخواهد یافت.
25 آوریل 1915
سربازان بریتانیایی و استرالیایی به امپراتوری عثمانی حمله می کنند و در گالیپولی ، شبه جزیره ای در غرب ترکیه مستقر می گردند. در این حمله، نیروهای مهاجم به سختی شکست می خوردند.
7 مه 1915