رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد ز دیرباز در ایران محل داد و ستد عمومی را بازار می گفتند

اختصاصی از رزفایل تحقیق و بررسی در مورد ز دیرباز در ایران محل داد و ستد عمومی را بازار می گفتند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

ز دیرباز در ایران محل داد و ستد عمومی را بازار می گفتند. این عنصر اصلی که در معماری اسلامی جائی خاص برای خود باز کرده است شامل دو راسته از مغازه های انبوه روبروی هم هستند که معمولاً سقفی زیبا آنها را به هم ارتباط می دهد.

بازار در ساخت و سازهای شهری به حدی اهمیت داشت که پس از مسجد هسته اولیه یک محله را تشکیل می داد. به طوری که در شهرهای بزرگ هر محله دارای یک یا چند بازارچه بود و یک بازار بزرگ و اصلی نیز حوائج و نیازهای مردم را تامین می کرد.

توصیف بازارها :

شهر اصفهان نیز به دلیل قدمت و عظمتی که در طول تاریخ و مخصوصاً پس از ظهور اسلام داشته، از نظر تعداد بازارهای باشکوه و جالب در میان شهرهای کشور ما از مقام والایی برخوردار است بطوریکه مورخین در دوران های مختلف به هنگام توصیف شهر از بازارهای آن مطالبی نوشته و آنها را وصف کرده اند. ناصر خسرو، سیاحی که در سال ۴۴۴ هجری قمری به اصفهان سفر کرده است ضمن توصیف بازارهای متعدد شهر اصفهان از بازاری داد سخن می دهد که دویست صراف در آن به داد و ستد مشغول بوده اند بازارهای فعلی اصفهان که یادگار عصر دیلمیان و سلجوقیان مخصوصاً صفویه هستند در طول تاریخ همچون سایر بناها و آثار این شهر تاریخی فراز و نشیبهای مختلفی را به خود دیده است.

یکی از سیاحانی که در حدود ۸۰ سال پیش به ایران سفر کرده است به تفصیل از بازارهای اصفهان سخن گفته و بر تعدد و تنوع مشاغل بازار تاکید کرده است.

در طول بازارهای اصفهان حمام ها و مدارس و چهارسوهای بسیار زیبایی وجود داشته اند که برخی از آنها هنوز نیز پابرجا بوده و بعضاً با همان کاربردهای قدیم به کار مشغول هستند. یکی دیگر از این سیاحان که او نیز در اواخر قاجار اصفهان را دیده بازار این شهر را بسیار ممتاز نامیده و بعد از بازار کریم خان زند در شیراز آن را بزرگترین و باشکوهترین بازارهای ایران به شمار می آورد.

مهمترین بازار اصفهان بازار قیصریه است که میدان امام را به میدان عتیق (کهنه) و اصفهان عصر سلجوقی مربوط می کند.این بازار که بازار سلطانی نیز نامیده می شود در زمان صفویه یکی از باشکوهترین بازارهای ایران و بزرگترین مرکز داد و ستد بود که انواع پارچه های گرانقیمت و اجناس مختلف در آن به فروش می رسید. بازار قیصریه در سال ۱۰۲۹ هجری قمری احداث گردید و دروازه باشکوه و نفیس آن نیز قیصریه نامیده می شد. یکی از سیاحان خارجی آن را "... بزرگترین و مجلل ترین بازارهای اصفهان ..." نامیده که سقف آن گنبدی شکل است.

در وسط بازار که فضای مدور و وسیعی است. قبه ای ساخته شده که آندره گدار آن را شبیه به گنبدهائی می داند که اعراب اسپانیا می ساخته اند.

عناصر موجود در بازار :

راسته بازار قیصریه در دو طبقه مرتفع ساخته شده که طبقه بالا به امور دفتری و بازرگانی اختصاص داشت و در طبقه پایین مغازه های اصناف گوناگون در کنار هم مستقر شده بودند. از این بازار بزرگ و مجلل بازارهای دیگری منشعب می شدند که برخی از آنها هنوز هم فعال بوده و به مشاغل مختلف اختصاص دارند. برخی از این بازارها عبارتند از : بازار عربان،‌ هارونیه، نیم آورد گلشن، مخلص، سماور سازها، و مقصودبیک، ‌در طول این شاهراه سرپوشیده و مسقّف که برخی از خارجیان آن را "گالری سرپوشیده" نامیده اند عناصر مذهبی همچون مسجد خیاط ها، مسجد نو، مسجد ذوالفقار، مسجد شیشه، مسجد خارجی و دهها مسجد دیگر به فعالیتهای مذهبی می پرداختند و بازرگانان و اصناف گوناگون در آنها عبادت می کردند. مراکز فرهنگی هم به اعتبار و رونق بازار می افزودند. مدارسی همچون مدرسه کاسه گران، هارونیه،‌ نیم آورد، جده بزرگ، جده کوچک، ملاعبدالله و ... این مدارس با معماری خاص ایرانی اسلامی دهها سال است موضوع کتاب ها و رسالات و تحقیقات مهندسین و معماران و سیاحان گوناگون هستند، نهادهای اقتصادی نیز از دیگر جاذبه هائی هستند که در بازارها وجود داشته اند. برخی از این نهادها که "تیمچه" و "سرا" نامیده می شوند هنوز نیز فعال هستند. مشهورترین این سراها عبارتند از : سرای اردستانیها، سرای خانی، سرای آقا، سرای پادرخت سوخته، سرای میراسماعیل، سرای تالار، سرای خوانساری ها، سرای گلشن، سرای جارچی و سرای فخر، این سراها به همراه کاروانسراهای متعدد و پررونق بازار اصفهان را به عنصری فعال تبدیل می کرده که سیاحان با اشتیاق از آن بازدید می کردند و با دقت در سفرنامه هایشان معرفی می نمودند.

دیگر بازارها:

در اطراف میدان امام نیز بازارهای مشهوری همچون بازار مسگرها،‌ ترکش دوزها، کلاهدوزها، لوافها، آهنگرها وجود داشته اند که تاکنون نام خود را حفظ کرده اند و به همان اسامی نامیده می شوند.

علاوه بر بازار قیصریه و بازارهای منشعب از آن بازارهای دیگری هم در اصفهان وجود داشته اند که معروف ترین آنها بازار شاهی یا بازارچه بلند است که در سال ۱۱۱۸ هجری برابر با ۱۷۰۶ میلادی به همراه مدرسه و سرای فتحیه در زمان شاه سلطان حسین آخرین حکمران صفویه ساخته شد.

چهارسوی مشهوری مانند چهارسوی نقاشی و علیقلی آقا و شیرازیها و چهارسوی آجری از آثاری هستند که همزمان با شکل گیری بازارهای اصفهان برای انشعاب مسیرها و زیبائی بازارها احداث می شده اند.

محلات اصفهان هم دارای بازارهائی بودند که برخی از آن ها هنوز باقی هستند. مشهورترین آنها بازار در دشت، بازار بید آباد، بازار ریسمان و بازار غاز هستند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد ز دیرباز در ایران محل داد و ستد عمومی را بازار می گفتند

دانلود مقاله مراسم عقد کنان از دیرباز تا کنون در ایران

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله مراسم عقد کنان از دیرباز تا کنون در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

در ایران باستان و بنا بر قوانین دوره ی ساسانی، دختران خود همسر خویش را انتحاب می کردند. هنگامی که بهرام گور،پادشاه معروف ساسانی از دختران یک مرد روستایی ساده درخواست ازدواج می کند؛ روستایی، پاسخ را به دختران خود وا می گذارد.. در شاهنامه زنان دلاور و خردمندی چون کتایون و تهمینه، همسر خویش را انتخاب کرده و برای یافتن همسر خود همه ی مرزهای سیاسی و طبقاتی را زیر پا می گذارند.
زرتشت نیز در اوستا برای ازدواج و تشکیل خانواده منزلت والایی دیده است. در یسنا آمده است: عروس و داماد! این کلمات را به شما می گویم: زندگی سرشار از شادی داشته باشید و به حقوق یکدیگر احترام بگذارید. بی گمان زندگی شیرینی خواهید داشت. زرتشتیان که تعداد آنها در دنیا بیش از ٣۰۰ هزار نفر و در ایران ٣۰هزار نفر می باشد پس از گذشت قرن ها مراسم مربوط به ازدواج خود را نگه داشته و بنا بر باورهای دیرین خود رفتار می کنند. به این مراسم نگاه کنیم که چه اندازه زیبا هستند. بیاییم این آداب انسانی و والا را پاس داریم.

 


خواستگاری
خواستگاری زرتشتیان به این روش است که مادر و خواهر پسر در صورت تمایل خانواده دختر با چند نفر از بستگان نزدیک برای خواستگاری دختر می روند. در بیشتر مواقع خانواده پسر نامه‌ای که در باره ی خواستگاری از سوی پسر به پدر دختر نوشته شده همراه خود می برند. این نامه را بیشتر برای شگون روی کاغذ سبز رنگ و در پاکتی سبز می گذارند و با یک دستمال سبز و یک کله قند همراه با مقداری سنجد و آویشن به منزل دختر می برند. جواب نامه چند روزپس از آن از سوی خانواده دختر با همان روش به سرای پسر برده می شود. در این نامه پدر دختر، موافقت خود را بیان می دارد و به دنبال آن نامزدی آغاز می شود.
نامزدی
در روز نامزدی پسر همراه خانواده خود به خانه دختر می رود و همراه با بردن انگشتر نامزدی هدایایی (از قبیل کیف، کفش، پارچه ،‌سکه طلا) به دختر می دهد.دادن این هدایا همراه با مراسم ویژه ای است. در جلوی همه این هدایا دو لاله که در داخل هر کدام یک شمع روشن قرار دارد همراه آیینه،‌گلاب‌پاش، یک کله قند و نقل با خود می برند و پس از پیش کش کردن این هدایا از سوی پسر به دختر، آنان انگشتر نامزدی را در دست همدیگر می کنند. چند روزپس از نامزدی،‌خویشان دختر نیز با دو لاله روشن ونقل و کله قند سبز پوش،‌گل، پارچه و هدایای دیگر به خانه پسر می روند و آنها را به خانواده پسر هدیه می کنند. در این دیدار، دختر همراه پدر و مادر وخویشان خود نمی رود زیرا این کار را گونه ای سبکی ازسوی دختر می دانند. پسر می تواند بعد از انجام مراسم نامزدی به خانه دختر رفت و آمد کند .پس از مدتی،‌که به آمادگی دو خانواده بستگی دارد، روز عروسی را که باید روزی نیک و مبارک باشد برمی گزینند.
عروسی
چند روز پیش از عروسی، عروس و داماد و خویشان بسیار نزدیک به خرید وسایل عروسی می روند. از سوی داماد لباس عروسی (کیف و کفش،‌چند قواره پارچه،‌طلا و لوازم آرایش…) و از سوی دختر لباس دامادی و هدایای دیگر ( کفش، پیراهن …) خریداری می شود. دو سه روز پیش از عروسی از سوی خویشان عروس جهیزیه را به خانه‌ای که باید عروس و داماد با هم در آن زندگی کنند می برند و خانه را خود تزیین و آماده می کنند. هم چنین در این روز همراه با بر پا کردن جشن کوچکی، با نخی که از سوی خانواده دختر فرستاده شده رختخواب عروسی به یاری خانواده پسر دوخته می شود. گرد همایی برای مراسم عروسی را انجمن گویند.در یزد مراسم زیبای حنابندان نیز رواج دارد و دست و پای دختر و پسر را با نقش های زیبا می آرایند.عقد و عروسی زرتشتیان در یک روز انجام می گیرد. روز عروسی،‌عروس و داماد وخویشان نزدیک پیش از شامگاه برای انجام مراسم عقد در نیایشگاه حاضر می شوند. دراین مراسم در پیشاپیش عروس و داماد،‌کتاب اوستا، دو لاله ی روشن،‌آیینه،‌نقل سفید، انار و تخم مرغ به وسیله اقوام نزدیک به معبد برده می شود. عروس و داماد در جای ویژه ای که در جلوی سفره عقد است می‌نشینند.
سفره ی پیمان (گواه) یا عقد
سفره ی عقد یا گواه بر روی زمین گسترده می شود. این سفره از ترمه یا مخمل و ابریشم است و از سوی مادر عروس نسل به نسل نگه داری شده است . سفره باید رو به خاور یا برآمدن خورشید گسترده شود و بر روی آن این چیزها دیده می شود:گل سرخ. سینی از هفت سبزه. دو کله قند. کاسه ی عسل. سکه ی طلا. شاخ یا کاسه نبات. منقل برای اسفند. برنج. سبزی خشک. نمک. رازیانه. چای. کندر. خشخاش. انار. سیب. نانی محلی که بر آن مبارک باد نوشته اند. اوستا. آینه ی بخت. لاله( شمعدان)
عروس و داماد روبروی هم می نشینند. بر فراز سرشان توری از حریر سپید نگه می دارند و دو کله قند را به هم می سایند تا مراسم بله برون یا بله گفتن عروس به پایان رسد و می خوانند:
مسابم و مسابم!...........چی چی مسابی؟
مهر و محبت مسابم!.......برای کی مسابی؟
برای عروس و دوماد!
داماد لباس سفید چین دار و عروس ساری چین دار سفید می پوشد. بر گردن آن ها گلوبندی از گل آویزان می کنند و بر پیشانی آن ها خالی سرخ رنگ می گذارند. نخست عروس بر تخت می نشیند و سپس داماد را دوستان وخویشان به نزد او می آورند و به هنگام عروسی در دهان یکدیگر با انگشت عسل می گذارند.بنا بر دینکرد به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور می نوازند. این مراسم را شاه جان گویند. روبروی عروس و داماد موبد و کنارشان خانواده‌های نزدیک می‌نشینند. آنگاه مراسم عقد در حضور دو شاهد که یکی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر می باشد انجام می گیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخش هایی از اوستا نموده و اندرز زناشویی می دهد. بعد از طرفین می‌پرسد که آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا نه. پس از شنیدن جواب بله از هردو، نوشتن ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام میگیرد و عروس و داماد وشاهدان آنرا گواهی میکنند . پس از پایان مراسم عقد،‌تخم مرغی که در سر سفره عقد بوده به وسیله (موبد) به پشت بام پرتاب می شود. با اینکار موبد حقوقی را که پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخم مرغ مصالحه کرده از خانه بیرون می اندازد باین هدف که پدر دیگر حقی به دختر ندارد.
سپس ده موبد در حالی که گلاب و آیینه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آیینه روبروی آنان به آن ها گلاب می دهد و یک نفر دیگر که پشت سر ده موبد حرکت می کند به مهمانان شیرینی می دهد. آنگاه ده‌موبد سینی بزرگ پر از لورک یا آجیل را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان که بیشتر سهم خود را به خانه می برند می‌پردازد.پس از انجام مراسم عقد، موبد،‌عروس و داماد را در معبد دور آتش مقدس می گرداند. آنگاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی می روند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیک به خانه داماد برده می شوند. در این مجلس موسیقی زنده نواخته می شود و مهمانان با ترانه های بومی به رقص و پایکوبی می پردازند. انار و هندوانه و شیرینی می خورند. غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مرصع پلو و شیرین پلو می باشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا می کشد. گاه نیز با آوردن مطرب ها به اجرای گونه ای نمایش های رو حوضی می پردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی می پردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هرکدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا می کرد.
در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم می خواندند:
آی دخترک ترگلک ورگلک خوش قد و بالا.........عقدت می کنم، عقد مدارا
تو که عقدم می کنی، عقد مدارا............ ......منم عروس می شم حجله می شینم
تو که عروس می شی حجله می شینی.......منم دوماد می شم، پهلوت می شینم
بادا بادا مبارک بادا
پا انداز (پاگشا)
در یزد و کرمان زرتشتیان عروس را با آداب ویژه ای به خانه داماد می برند. بدین ترتیب که سمت راست عروس، خواهر داماد و سمت چپ او خواهر عروس (یا یکی از زنان خانواده ی عروس) قرار گرفته زنان فامیل در حالی که صف چهار یا پنج نفری تشکیل داده‌اند پشت سر عروس به سوی خانه داماد حرکت می کنند. چون به کوچه ای باریک ( کوچه ی آشتی کنان) می رسند، می ایستند و می خوانند:
این کوچه تنگه؟ بله......عروس قشنگه؟ بله
دست به زلفاش نزنید....مروارید بنده. بله
بادا بادا مبارک بادا.......ای یار مبارک بادا
همراهان عروس از جلوی منزل هر زرتشتی عبور کنند، در برابرش، آتش افروخته بر روی آن اسفند و کندر دود می کنند. زنان شاباش می کشند . بدین گونه که سر در گوش و دوش یکدیگر نهاده و فریاد شادمانه بر می آورند. در جلو در خانه، جلوی پای عروس و داماد آتش می افروزند. خانواده داماد برای ورود عروس پاگشا یا پانداز می دهند که بیشتر پول و طلاست. در خانه به مهمان ها شربتی به نام (شربت در حجله ) می دهند. در هنگام ورود عروس و داماد به حجله مادر شوهر هدیه‌ای( گوشواره، انگشتر، دستبند و سینه ریز) به عروس می دهد. پس از ورود عروس و داماد به حجله،‌در حضور عده ای‌ از زنان خانواده نزدیک آنها،‌عروس و داماد به پاشویی یکدیگر می پردازند. ابتدا سینی را در زیر پای عروس و داماد قرار میدهند. عروس و داماد از ظرفی ،مقداری سبزی که به آن (مرو) و (مور) یا مورد سبز می گویند، و مقداری شیر و آب که همه با هم مخلوط شده برداشته هر دو پای عروس را با آن می شوید و سپس عروس پای داماد را می شوید به این نشان که مانند گیاه مورد همیشه زندگی آنها سبز و خرم باشد و مانند آن شیر همواره از گناهان پاک گردند و مانند آن ریشه( مورد) زندگیشان دراز و پردوام باشد.
در این هنگام مهمانان عروس و داماد را تنها می گذارند. عروس و داماد اناری شیرین را که در روی سفره گواه بوده در اتاق حجله با هم می خورند تا به اندازه دانه‌های آن دارای اولاد گردند. بامداد روزدیگر رختخواب عروس و داماد بوسیله خواهر شوهر (یا خواهر زن) بزرگتر جمع می شود. رسم است که داماد سکه‌ای برای خواهر خویش در رختخواب می گذارد و خواهر شوهر موقع جمع کردن رختخواب، آنرا برمی دارد. بامداد همان روز نیز از طرف خانواده عروس مقداری ماست (بعنوان روسفیدی ) همراه شیرینی و پشمک (برای شیرین کامی ) برای خانواده‌های نزدیک عروس و داماد فرستاده‌می شود.
پا تختی
داماد عصر همانروز ( که روز پاتختی است) قبل از آمدن مهمانان به وسیله چندتن از مردان فامیل همراه موبد با دو لاله روشن و مقداری شیر که با برگ گل و آب مخلوط میباشد برسر آب روان میرود و پس از خواندن پاره هایی از اوستا به وسیله ی موبد،‌آنرا در آب روان می ریزد تا بدین ترتیب هر گونه آلودگی قبل از زناشویی او شسته شود و مانند آب و شیر و گل پاک باشد. دربازگشت، داماد برای دست‌بوسی وسپاس از رنج هایی که پدر برای دختر خود کشیده است به خانه پدرزن می رود و با بوسیدن دست مادر و پدر زن خود از تلاش آن ها در تربیت دخترشان که حالا زن اوست سپاسگزاری می نماید. پدر زن هدیه‌ای به داماد می دهد. سپس داماد به خانه خود باز می گردد. در بازگشت داماد، در پاگرد خانه، عروس کاسه‌ای از نقل و شیرینی به نشان پذیرایی از داماد به سر او می ریزد. دراین هنگام خویشان و دوستان هدایایی را که آماده کرده‌اند به عروس و داماد می دهند. آنگاه داماد به نشان شیربها، اناری را که به آن ٣٣ یا ۱۰۱ سکه زده شده همراه یک جفت کفش به مادر زن هدیه می کند و یک جفت کفش نیز به خواهر زن می دهد. روز سوم عروسی روز آش رشته است. رشته این آش باید به دست عروس بریده شود و به دست داماد به دیگ ریخته شود. این آش را نیز همراه با برگزاری جشن کوچکی بین دوستان و خویشان بخش می کنند.
رسم است که عروس و داماد پیش از رفتن به جای دیگر همراه خویشان خود به زیارتگاه و مکان مقدسی و در یزد به پیر سبز و چکچک و پیر بانو می روند. پس از زیارت، در یک روز خوب هفته، مادر شوهر و پدر شوهر، عروس و پسرشان را به خانه خود مهمان می کنند و هنگام ورود آن ها هدایایی به نشان پاگشا به آن ها می دهند. همین کار را مادر زن و پدرزن نسبت به داماد و دختر خود انجام داده و هدایایی به نشان پاگشا به آنها می دهند. پس از آن خویشان نزدیک عروس و داماد را به خانه‌هایشان مهمان می کنند. گاهی این مهمانی ها به درازا می کشد، زیرا عروس و داماد هر هفته در خانه یکی از خویشان مهمان می شوند. این مهمانی ها نیزهمراه با تشریفات ویژه ای است. هنگام ورود عروس و داماد یک شاخه گل و گیاه سبزی یا یک دانه انار (یا سیب و یا نارنج) به آن ها داده مقداری (آویشن) که با شیرینی و سنجد و بادام و غیره مخلوط است بر سر آنها می ریزند و چندین مرتبه با صدای بلند که همراه با خوش حالی است نسبت به عروس و داماد شادباش می گویند. زدن دف و خواندن ترانه های شادمانه و خوردن انار و هندوانه و شیرینی نیز در تمام این مراسم رایج است
در کاشمر و بعضی ازروستا های اطراف بعد از مراسم خواستگاری نوبت عقد خوانی می رسد. ودر آن جا رسم است که داماد از زمان عقد تا جشن عروسی در کارهای کشاورزی و دامداری به پدر همسرش کمک می کند که نوعی هدیه محسوب می شود و این نوعی کمک است به خانواده دختر والبته بعضی ها این رسم را برای کار آزموده شدن داماد انجام می دهند و اگر داماد از خانواده سادات باشد به پاس احترام سادات به او تخفیف داده می شود و او از انجام این کار معاف می شود.
در کاشمر تا وقتی که عروس به خانه داماد نرفته از طرف خانواده داماد برایش عیدی می برند اما؛ دخترهای عقدبسته صبح عید به دیدن پدر و مادر داماد می روند و عید را به ایشان تبریک می گویند و عیدی می گیرند و داماد هم برای عیددیدنی به خانه پدر زنش می رود و عیدی خودش را تقدیم نامزدش می کند. ....
مراسم عقدکنان را معمولا در خانه عروس انجام می دادند و برای انجام این امر اتاقی را در نظر می گرفتند که مراسم عقدکنان در آن اجرا می شد. قبل از شروع مراسم چند تن از زنان خوش سلیقه و خوشبخت فامیل برای تزیین سفره عقد در اتاق مزبور حاضر می شدند و با ظرافت خاصی اسباب سفره را در سرجای خود می چیدند. اسباب سفره عقد عموماً عبارت بود از: نقل و شیرینی، چند کله قند، چند لاله یا جار، گلایدان، خنچه، اسپند، کاسه ای آب که رویش یک برگ سبز باشد و . . . به هنگام عقد، عروس را مقابل آیینه و رو به قبله می نشاندند و به هنگامی که عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم می دانستند که عروس خانم حتما در آیینه نگاه کند تا بدین ترتیب بختش همچون آیینه صاف و روشن باشد و همچنین، در موقع خواندن خطبه دو زن سپید بخت دو سر پارچه ای سفید را گرفته و در بالای سر عروس نگاه می داشتند و زن سپید بخت دیگری، به نیت شیرین شدن زندگی عروس، بر سر او قند می سایید و در این هنگام فرد دیگری با یک سوزن و نخ هفت رنگ جلو آمده و تعدادی کوک بر پارچه مزبور می زد به هنگام این کار، زیر لب می خواندند: دوختم، دوختم، زبان مادر شوهر، خواهر شوهر، جاری و پدر شوهر را دوختم!!

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله26    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مراسم عقد کنان از دیرباز تا کنون در ایران