در کارگاه بادکنک درمانی، انواع بیماریهاییی را که میتوان با این روش درمان کرد و همچنین ترکاندن بادکنک با شیوه های مختلف و شیوه استفاده از بادکنک برای درمان را شرح داده است.
کارگاه بادکنک درمانی
در کارگاه بادکنک درمانی، انواع بیماریهاییی را که میتوان با این روش درمان کرد و همچنین ترکاندن بادکنک با شیوه های مختلف و شیوه استفاده از بادکنک برای درمان را شرح داده است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :72
بخشی از متن مقاله
مقدمه :
موضوع مورد مطالعه در حرکات اصلاحی و درمانی ،بررسی ضعفها و ناهنجاری های اکتسابی دستگاه استخوانی ،عضلانی و مفصلی افراد جامعه است.
این ناهنجاریها عموما به دلایلی چون عادات حرکتی نامناسب ،فقر حرکتی ،شرایط نامناسب محیطی و با مشخصه تدریجی بودن، بویژه در دوران کودکی و سنین رشد ، بروز کرده است . این اختلالات هنوز آنقدر شدت نیافته اند که مشکلات جدی برای فرد مبتلا ایجاد کرده او را به دست جراح ارتوپد بسپارند یا او را ناگزیر از استفاده از وسایل کمکی و انواع بریسها و پروتزها نمایند و عنوان بیمار به فرد اطلاق شود. بنابر این امکان بهبود و اصلاح از طریق حرکات جبرانی و ورزشهای درمانی وجود دارد همچنین به دلیل گسترش ورزش حرفه ای و اماده سازیهای طاقت فرسای ورزشکاران در طول تمرینها و مسابقات ،تغییرات نامطلوب اسکلتی این افراد و به عبارتی پدیده «سازگاری های نامناسب عضلانی – اسکلتی » ورزشکاران مورد مطالعه ویژه شاخه حرکات اصلاحی و درمانی قرار می گیرد . شناسایی زمینه های بروز تغییرات نامطلوب قامت در رفع آنها اکنون در مرکزتوجه حرکات اصلاحی و ددرمانی «تعادل ساختار فیزیکی بدن»یا همان «وضعیت بدنی »است . شایان ذکر است که وضعیت بر عهده بخشهای متفاوت توانبخشی چون حرکات درمانی ،آب درمانی ، الکتروتراپی ،کار درمانی و اندام مصنوعی است . لکن علی رغم این اشتراک توجه به مهمترین نکات افتراق ذکر شده در جدول 3 بیانگر حدود کارکرد شاخه حرکات و ورزشهای اصلاحی در تربیت بدنی و علوم ورزشی خواهد بود.
حرکات اصلاحی و هدف آن
حرکات اصلاح شاخه ای تربیت بدنی به شمار می رودکه در صدد اصلاحئ بر طرف کردن ضعف ها و ناهنجاریهای مختلف عضلانی ، ارگانیکی و هماهنگی و تعادل ، با استفاده از حرکات و برنامه های دقیق و اصولی ورزشی می باشد . بدیل تربیت ، می توان گفت که کلیة حرکات و فعالیت های بدنی و ورزشهایی که برای درمان و اصلاح ضعف ها و نا هنجاریهای بدنی بکار می رود حرکات اصلاحی نامیده می شود . حرکات اصلاحی بعد از مطالعة دقیق و شناخت علل و عوامل بروز نا هنجاریهای مختلف بدنی و ارگانیکی بدنی بوسیلة متخصصین و کارشناسان حرکات اصلاحی و حرکت درمانی به افرادی که دچار ضعف های مختلف وضعیتی هستند ، توصیه و تجویز می گردد . تمرینات و حرکات اصلاحی می تواند قدرت عضلانی ، انعطاف پذیری ، تسریع و تسهیل جریان گردش خون و تنفس ، قدرت تعادل و هماهنگی بدن را توسعه و افزایش داده و فرد را در حفظ آمادگی و قابلیت جسمانی و رفع و اصلاح نا هنجاریهای وضعیتی یاری نماید . ضعف های بدنی و نا هنجاریهای وضعیتی به غیر از عواملارثب در اثر بیماریهای تمدن از قبیل ماشینی و صنعتی شدن زندگی ، عدم تحرک انسانها ، داشتن عادات غلط و نا پسند در طول زندگی روزمره و ساعات کار و تلاش در شبانه روز و عدم استراحت مناسب و کافی بوجود می آید . طبق تحقیقات بعمل آمده ، در کشورهای مترقی بیش از 70 درصد کودکان ، نوجوانان و بزرگسالان به ضعفهای اندام تحتانی و بیش از 35 درصد به ضعف های ارگانیکی و ستون فقرات و در حدود 15 درصد به ضعف های هماهنگی و درصد کمتری نیز به انواع ضعف های اندام فوقانی دچار هستند . لازم به ذکر است که علائم ضعف های مذکور در جوامع شهری بزرگ بیشتر از جوامع شهری کوچک و روستایی به چشم می خورد . بنابراین ، هدف از حرکات اصلاحی و ورزشهای درمانی به طور کلی سناخت دقیق ضعف ها و نا هنجاریهای بدنی و هماهنگی و تعادل بوده و در وهلة دوم انتخاب حرکات و تمرینات مناسب و اعمال آنها برای درمان و اصلاح نا هنجاریهای موجود می باشد .
علل و عوامل بروز ناهنجاریها
حرکات اصلاحی شاخه ای از علوم ورزشی و دانشی کاربردی در جامعه و بویژه در مدارس است که مشتمل بر اهداف عمده شناسایی ،آموزش ،پیشگیری ،بههبود و اصلاح ناهنجاری های بدن و عادات حرکتی بدن و عادات حرکتی افراد می باشد . از این رو شناسایی علل و عوامل مشترک بروز چنین وضعیتهای ناهنجار و آثار کلی این عوارض ضروری به نظرمی رسد . شایان ذکر است که برخی از این عوامل مربوط به وضعیت خود فرد و برخی دیگر مربوط به محیط و شرایط بیرونی اند هر چند جریان مستمر تحقیقات به انتشار نتایج تحقیقاتی منجر می شود که گاه دیدگاههای متفاوتی را در خصوص اهمیت و نقش این عوامل اظهار می دارد اما در یک نگاه اجمالی می توان اصلی ترین علل و عواملی را که موجب بروز ناهنجاری های وضعیتی کمی شود به شرح ذیل بیان داشت:
1-اختلالات ژنتیکی و مادرزادی ،مانند کسانی که با انواع انحرافات ستون فقرات چون کج پشتی یا انحراف ذپا ها به خارج و داخل یا کف پای صاف به دنیا می آیند. برخی از ناهنجاریهای موجود در نوزادان ، همانطوری که گفته شد ، در اثر اختلالات ژنتیکی و به صورت مادر زادی برای آنان رخ می دهد مثلاً کودکانی هستند که در هنگام تولد دارا یناراحتی و ناهنجاری وضعیتی در اندامهای طرف فوقانی و یا تحتانی و در مواردی نیز در بالا تنة خود هستند ، مانند کودکان دارای اسکولیوز و انحراف ستون فقرات و یا آنهایی که دارای انحنا و نا هنجاری در مچ پاها بوده و با پاهای کج به دنیا می آید که اغلب این موارد موضوع درمان در قالب مباحث حرکات اصلاحی قرار نگرفته و می بایست با مشاوره و راهنمایی متخصصی ارتوپدی بررسی و معالجه شود . 2-بیماریها مانند کسانی که در اثر ابتلا به سل ستون فقرات به انحراف شدید ستون فقرات مبتلا می شوند. آسیب ها وصدماتی که در اثر بروز حوادث مختلف مانند : تصادفات رانندگی و بیماریهای از قبیل سل استخوانی ، فلج اطفال و ... که منجر به نا هنجاری مختلفی در افراد می گردد ، از علل دیگر بروز نا هنجاری ها می باشند که این افراد عموماً در جهت پیش گیری و تا حدودی درمان محدود ناراحتی های خود می توانند از حرکات اصلاحی و ورزشهای درمانی استفاده نمایند . اما درمان اساسی آنان مسلماً باید بوسیلة پزشکان متخصص مورد مطالعه و درمان قرار بگیرد .
3-صدمات . که به عوارض ارتوپد یک و نقص در دستگاه های عصبی استخوانی مفصلی یا عضلانی منجر می شود مانتند معلولان قطع عضو.
4-فقر حرکتی و عدم تحریک مناسب که به ضعف عضلات منجر می شود مانند کودکانی که بنا به شرایط فیزیکی زندگی ،امکان تحرک کمتری دارند و یا افراد انزوا طلب غیر ورزشکار و بی تحرک که در دراز مدت از کارآیی عضلات آنان کاسته می شود. حرکت و فعالیت از مهمترین نیاز های بدن بخصوص عضلات بودهو برای رشد و تقویت آنها لازم می باشد و اصولاً افرادی که دارای حرکت مناسب بدنی و جسمانی نباشند در اثر همین کم تحرکی عضلات بدنشان لاقر و ضعیف شده وقدرت و استقامت لازم را نخواهند داشت و به همین سبب بدن ابنگونه افراد در معرض بروز نا هنجاریهای عدیدة بدنی و تعادل و هماهنگی قرار خواهد داشت .
5-عادات نامناسب در ایستادنها ،راه رفتنهاؤ، نشستنها،و حمل اشیا سنگین،چون حمل کیفهای سنگین در کودکان دستانی به صورت یکطرفه و ممتد که موجب کجی ستون فقرات می شود. داشتن تغذیة خوب و مناسب از عوامل اصلی اساسی مؤثر در رشد سو تکامل انسان می باشد چرا که در اثر سوء تغذیه ، متابولیسم انسانبا مشکلاتی روبرو شده و مواد مورد نیاز رشد و ترمیم بافتها و سلول های بدنی دچار اختلال می شوند . علاوه بر تغذیه موارد دیگری نیز از قبیل : آفتاب ، هوای سالم ، آب و دیگر عوامل مشابه در رشد طبیعی بدن مؤثر بوده و می توانند در اثر فقدان در بدن معضلاتی را برای انسان بوجود آورد .
6- شغل و وضعیتهای غیر صحیح و یکنواخت بدنی و انجام امور روزمره در حالت نامناسب یا فعالیتهای ورزشی و حرکتی نامناسب مستمر مانند افرادی که به طور یکنواخت پشت یک دستگاه پرس یا بافندگی می ایستند و عمدتا با یک گروه از عضلات خود کار می کنند که اینگونه مشاغل در بعضی از اعضا بدن آنان ناهنجاری یا محدودیت حرکتی ایجاد می کند.
7- تقلید الگوهای حرکتی و وضعیت بدنی غلط و نامناسب که بیشتر در سنین پایینتر و در دوران نوجوانی دیده می شود . غالبا افراد این الگوها را از رسانه های عمومی دیده و سپس آگاه یا ناخودآگاه از آن تقلید می کنند . در این امر معمولا از «الگوهای برتر » مانند شخصیتهای اجتماعی ،ورزشکاران و هنر پیشه ها تقلید می شود.
8- استفاده از پوشاک نامناسب از قبیل کفش یا تجهیزات غیر استاندرد مانند صندلی ،میز و نیمکتهای مدارس ،بویژه در سنین دبستان و دوران رشد. استفاده از از پوشاک نامناسب که باعث می شوند تا بدن با استفاده از آنها فرم طبیعی و صححی خود را از دست داده و مشکلاتی را به مرور زمانبرای انسان ایجاد کنند ، مثلاً استفاده از کفشهای تنگ و نوک باریک از عوامل مهم بوجود آمدن شست کج و انحنای آن می باشند .
9-کمبود محرکهای رشدی مانند نور ،آب و هوای مناسب ،محیط و تغذیه. داشتن تغذیة خوب و مناسب از عوامل اصلی اساسی مؤثر در رشد سو تکامل انسان می باشد چرا که در اثر سوء تغذیه ، متابولیسم انسانبا مشکلاتی روبرو شده و مواد مورد نیاز رشد و ترمیم بافتها و سلول های بدنی دچار اختلال می شوند . علاوه بر تغذیه موارد دیگری نیز از قبیل : آفتاب ، هوای سالم ، آب و دیگر عوامل مشابه در رشد طبیعی بدن مؤثر بوده و می توانند در اثر فقدان در بدن معضلاتی را برای انسان بوجود آورد .
10-وضعیتهای روانی و شخصیتی مانند افرادی که خجالتی هستند یا افسردگی روحی داشته و بیشتر دروضعیتی به سر می برند که سرشان به طرف پایین است و این مساله در دراز مئدت موجب افتادن سر به جلو ،کشیدگی و ضعف عضلات بازکننده سر و گردن آنان می شود. افرادی که از نظرحالت روانی دارای نوعی ناراحتی و افسردگی بوده یا مانند آنهایی که خجالتی باشند سر به زیر و از جمعیت و گروه گریزان هستند ، معمولاً تمایل به پائین نگهداشتن سر و نزدیک کردن چانه به سینة خود را دارند که این امر در اثر تکرار باعث بر آمدگی در ناحیة مهره های پشتی می گردد.
11-افزایش وزن که به منزله عاملی در بروز برخی از عوارض مانند کف پای صاف ،علت اولیه یا دست کم یک عامل تشدید کننده ضعف قوسهای کف پایی محسوب می شود.
12-مسائل فرهنگی و تربیتی که وضعیت بدنی خاصی را به طور مثال در نشستن توصیه و ترویج می کند. برای مثال نوع خاصی از نشستن (مثلا چهار زانو نشستن) را نشانه ادب و احترام یا نوعی راه رفتن را نشانه تواضع می دانند.
13-تیپپ بدنی به طوری که تیپ فربه پیکری استعداد بیشتری برای ابتلا به عوارض کف پای صاف و زانوهای ضربدری داشته و افراد قد بلند که میل به افتادن بالا تنه آنان به طرف جلو بیشتر است احتمال ابتلا آنها به عارضه گردپشتی نیز بیشتر است . چنین به نظر می رسد که بهترین وضعیتهای بدنی را افراد تیپ عضلانی پیکر با قد نه چندان بلند دارند اما این موضوع نیاز به تحقیق بیشتری دارد. داشتن وزن زیاد ویا برخورداری از جسه و هیکل نسبتاً درشت و یا قد بلند از جمله عواملی هستند که زمینه را برای ایجاد ناهنجاریهایی مانند کف پای اف در افراد چاق و همینطور پشت گرد و افتادن شانه ها به جلو در افراد قد بلند فراهم می سازند .
14-سن هر چند سن به عنوان عاملی مستقر کمتر مورد بحث قرار می گیرد اما در برخی از سنین ابتلا به برخی از عوارض بیشتر است . چنانکه سنین بین 5-7 سالگی را اولین دوره تغییر شکل بدن و 5/10-13 سالگی را دومین دوره تغییر شکل و ایجاد انحرافات بدن نامیده اند . همچنین نوعی از عارضه کج پشتی حدود 12-15 سالگی شیوع بیشتری دارد. با افزایش سن بروز برخی از ناهنجارها زمنیه بیشتری پیدا می نمایند ، مثلاً در سنین بالا عارضة شست کج بخصوص در خانم ها بیشتر دیده می شود و انگشت شست این افراد به طرف انگشت دوم پا تمایل پیدا می کند . در همین رابطه ، ناراحتی های ارگانیکی مثل مشکلات تنفسی و ناهنجاریهای دستگاه گردش خون نیز از ناراحتی هائیست که در سنین بالا گریبانگیر افراد می گردد .
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل
حجم آماده مرکز آب درمانی به همراه نقشه ها
بیش از ۷ ساعت آموزش
زوج درمانی شناختی رفتاری
زوج درمانی مبتنی بر فرهنگ ایرانی
رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار
تاریخچه رفتار درمانی
اگر بخواهیم تاریخچه رفتار درمانی را از لحاظ تاکیدی که بر رفتار و اصلاح آن میگذارد، بررسی کنیم، میتوان گفت که این شیوه درمان به قدمت پیدایش تمدن است و اولین تلاشهایی که انسانها برای هدایت افراد همنوع خود و بهبود رفتار آنان انجام دادهاند، نقطه آغازین رفتار درمانی است. اما به لحاظ علمی میتوان گفت که رفتار درمانی به دنبال مکتب روانشناسی رفتارگرا بوجود آمده است و در واقع اصول و قوانین این مکتب روان شناسی کاربرد درمانی دارد.
رفتار درمانگران میگویند گرچه بینش یا خودشناسی هدف ارزشمندی است اما منجر به تغییر رفتار نمیشود. ما خود اغلب میدانیم که به چه علت در موقعیت معینی رفتارهای خاصی نشان میدهیم، اما بهرغم این آگاهی نمیتوانیم رفتارمان را تغییر دهیم.
کسیکه هنگام سخن گفتن در برابر همدرسان خود احساس کمروئی زیادی میکند ممکن است بتواند خاستگاه آن را رویدادهای پیشین زندگانی خود بیابد (برای نمونه: توجه شود که هر بار اظهارنظری میکرده پدرش به وی ایراد میگرفته؛ یا مادرش غلطهای دستوری گفتههای او را تصحیح میکرده؛ یا در دوره دبیرستان بهعلت ترس از رقابت با برادر بزرگترش که سردسته گروه بحث و گفتگو بوده، کمتر در میان دیگران سخن گفته است)، اما شناختن علل این ترس احتمالاً به وی کمکی نمیکند تا بتواند در گفتگوهای کلاس شرکت کند.
بر این اساس در تاریخچه رفتار درمانی دو دیدگاه عمده شرطی کردن فعال و شرطی کلاسیک پایه و اساس رفتار درمانی است. دیدگاه کلاسیک بیشتر بر یادگیریهای عاطفی تاکید دارد و کاربرد آن در روان درمانی اصطلاحا رفتار درمانی نامیده میشود.
افرادی چون ولپه ، گلدشتاین ، لازاروس و سالتر از جمله کسانی هستند که در رفتار درمانی و تغییر و اصلاح رفتار بیشتر از اصول شرطی کردن کلاسیک استفاده کردهاند. از سوی دیگر کاربرد شرطی کردن فعال در روان درمانی را تغییر رفتار مینامند که افرادی نظیر بندورا ، لیندزلی و رابرت میگر از جمله کسانی هستند که از اصول شرطی کردن فعال برای تغییر رفتار استفاده کردهاند.
علاوه بر این دو دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی و یا یادگیریهای مبتنی بر مشاهده، بخش مهم دیگری را در سابقه رفتار درمانی اشغال میکند. در این دیدگاه تقلید یا الگوسازی بخش عمدهای از رشد و تکوین شخصیت است و تعدادی از تکنیکهای رفتار درمانی بر اصول این نوع یادگیری استوارند. از سوی دیگر چون رفتار درمانی کاربرد نظریات روان شناسی یادگیری است، در درمان علاوه بر سه رشته فکری فوق از دیگر نظریات متعدد یادگیری نظیر تئوری هال ، تولمن و ... نیز در درمان تاثیر پذیرفته است.
مفاهیم بنیادی نظریه رفتار درمانی
شخصیت
رفتار درمانی توجه چندانی به ارائه نظریهای در زمینه شخصیت نداشته است. آنان در درجه اول این فرض را پذیرفتهاند که اکثر رفتارهای انسان آموخته شده است و بنابراین میتوان با استفاده از اصول یادگیری ، رفتارها را تعدیل کرد یا کلا تغییر داد.
ماهیت انسان
در نظر رفتارگرایان و رفتار درمانگران، انسان ذاتا نه خوب است و نه بد، بلکه یک ارگانیزم تجزیه گراست که استعداد بالقوهای برای همه نوع رفتار دارد.
مفهوم اضطراب و بیماری روانی
رفتار درمانی، اضطراب را واکنشی میداند که بر اساس قوانین یادگیری قابل توجیه است. در دیدگاه آنها بسیاری از حالات غیر عادی روانی، پاسخهای شرطی هستند که به نحوی تقویت میشوند و ادامه مییابند.
هدف و انتظار از رفتار درمانی
رفتار درمانی کاربرد اصول تجربی یادگیری برای تغییر رفتار ناسازگار و نامطلوب است. از این رو رفتار درمانگران دقیقا با این مساله مواجهند که مراجع چگونه فرا گرفته است، یا فرا میگیرد؟ چه عواملی یادگیری او را تقویت میکنند و تداوم میبخشند؟ و چگونه میتوان فرایند یادگیری او را تغییر داد، تا چیزهای بهتری را جایگزین رفتارهای نامطلوب خویش کند؟ هدف اصلی رفتار درمانی آن است که ارتباطهای نامطلوب میان محرک و پاسخ به نحو مطلوبی تغییر یابند. انتظار از رفتار درمانی، در واقع تغییر رفتار نامطلوب است.
مراحل رفتار درمانی
در شیوههای رفتار درمانی مراحل مشخصی طی میشود:
رفتار درمانی کاربرد اصول تجربی یادگیری برای تغییر رفتار ناسازگار و نامطلوب است
تکنیکهای رفتار درمانی
تکنیکهایی که روان درمانگر در فرایند رفتار درمانی از آنها استفاده میکند، عمدتا بر اصول و قوانین نظریات شرطی فعال و کلاسیک و یادگیریهای اجتماعی مبتنی هستند و در مواردی ممکن است از اصول نظریات یادگیری دیگر نیز استفاده شود. اهم تکنیکهای رفتار درمانی به قرار زیر است:
شرطیکردن conditioning
رفتاردرمانگر عملا از هر دو شیوه شرطیسازی فعال و کلاسیک استفاده شایانی میکند. شرطیسازی کلاسیک یا واکنشی که متضمن جانشین کردن یک محرک به جای محرک دیگر و ایجاد ارتباط و وابستگی زیاد بین آنهاست، میتواند در تبیین پارهای از رفتارها و نیز حذف و یا ایجاد آنها به مشاور کمک کند. در شرطیسازی فعال یا کنشگر که مبتنی بر "قانون اثر" ثرندایک است، رفتارها به وسیله پیامدهایشان ایجاد و کنترل میشوند. شرطیکردن فعال در رفتار درمانی به صورت تقویت مثبت و منفی و تنبیه مثبت و منفی اعمال میشود. راهکار "اقتصاد ژتونی" که بر اساس تقویت مثبت است، روش موثری برای تغییر رفتار در کودکان و عقبماندههای ذهنی است.
خاموش کردن و یا حذف رفتار extinction
خاموش کردن یا حذف رفتار یکی دیگر از تکنیکهای رفتار درمانی ست که عبارت است از، تضعیف تدریجی یا حذف یک پاسخ که از راه عدم تقویت آن صورت میگیرد. هرگاه رفتار هدف روی دهد، میتوان صرفا با حذف کردن رویدادهایی که بسیار خوشایند هستند، آن رفتار را از بین برد. رایجترین کاربرد خاموشی در رفتار درمانی زمانی است که درمانگر حدس میزند رفتار هدف به خاطر به دست آوردن تقویتهای مثبت انجام میشود. بعد درمانگر وابستگیها را طوری ترتیب میدهد که این رفتار دیگر تقویت را تولید نکند. اگر فراوانی این رفتار کاهش یابد، خاموشی موفقیتآمیز بوده است.
حساسیتزدایی منظم systematic desensitization
این روش از رفتار درمانی که توسط ژوزف ولپی، روانپزشک اهل آفریقای جنوبی ابداع شد، معمولا با تکنیک تنشزدایی یا آرامش عضلانی و روانی همراه میشود. اصل درمانی در این روش جانشین کردن پاسخی (مثلا جایگزین کردن حالت آرامش) است که با اضطراب ناسازگار است. ابتدا مراجع یاد میگیرد که عمیقا آرام شود. گام بعدی ساختن سلسله مراتبی از موقعیتهای ایجاد کننده اضطراب است. این موقعیتها به ترتیب از موقعیتی شروع میشود که حداقل اضطراب را ایجاد کرده است تا موقعیتی که بیشترین هراس را به وجود آورده است. سعی بر این است که بیمار را در شرایط خاصی با میزانی از تحریک اضطرابآور یا ترسناک روبهرو سازیم و حساسیت وی را نسبت به آن محرک کمتر کنیم و به تدریج میزان اضطرابانگیزی را بالا ببریم تا جایی که بیمار بتواند در برابر اضطرابانگیزترین محرکها پاسخ غیراضطرابی از خود نشان دهد. این تکنیک از رفتار درمانی اغلب به صورت تجسمی عمل میشود.
جراتآموزی assertiveness training
در این تکنیک رفتار درمانی سعی میشود با تنظیم برنامهای عملی و سنجیده، قدرت اثربخشی و نظارت فرد را بر محیط خود افزایش دهیم و از این راه، دامنه خاستگاههای لازم برای تقویت رفتار مطلوب را گستردهتر سازیم. جراتآموزی معمولا با تعیین تکالیف خانگی و آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی توام میشود و طی این فرایند به بیمار آموزش داده میشود تا در موقعیتهای مختلف، عمل جسارتآمیز از خود نشان دهد. جراتآموزی به منظور مقابله موثر با موقعیتها و از بین بردن اضطراب در موارد رویارویی با مشکلات به کار میرود. آنچه در این روش رفتار درمانی از اهمیت استثنایی برخوردار است، پیگیری و ارزیابی عینی پیشرفتهاست.
آموزش حل مساله problem solving training
منظور از حل مساله، یک فرایند رفتاری است که در آن هدفهای زیر دنبال میگردد:
1- شناسایی پاسخهای ممکن در برابر موقعیت مشکل
2- بالابردن احتمال انتخاب پاسخ موثر از میان مجموعه پاسخها.
منظور از آموزش در رفتار درمانی، نوعی خودآموزی است.یعنی درمانجو فرامیگیرد که چگونه مسایل خود را حل نماید و چگونه موثرترین شیوه پاسخگویی را اتخاذ کند.
آموزش مهارتهای مقابله teaching of coping skills
در این تکنیک از رفتار درمانی شیوههای رویارویی با مشکلات به طرق مختلف و در شرایط گوناگون به درمانجو آموزش داده میشود. آنچه در این تکنیک کلیدی است، کمک به فرد به منظور انتخاب و ابراز شیوه برخورد موثر در مواجهه با موقعیتهاست.
الگوسازی modeling
در این روش از رفتار درمانی که بر اساس اصول یادگیری مشاهدهای است، فرد با مشاهده افرادی که رفتار سازگارانه نشان میدهند، آن رفتار را یاد میگیرد و نیز افرادی که پاسخهای ناسازگارانه دارند، راهکارهای بهتری برای مدارا یاد میگیرند. مشاهده رفتار یک الگو (چه زنده و چه تصویری) در کم کردن ترسها و یاد دادن مهارتهای جدید، تاثیر اثبات شدهای دارد.
خودتنظیمی self-regulation
خود تنظیمی از تکنیکهای دیگر رفتار درمانی ست. از آنجایی که مراجع و درمانگر به ندرت بیش از هفتهای یکبار همدیگر را ملاقات میکنند، مراجع باید کنترل یا تنظیم رفتار خود را یاد بگیرد تا در غیر ساعت درمان نیز پیشرفت داشته باشد. خودتنظیمی دربرگیرنده پایش یا مشاهده رفتار خود شخص و استفاده از فنون گوناگونی مثل خودتقویتی، خودتنبیهی، کنترل شرایط محرکها و دادن پاسخهای ناهمساز برای تغییر رفتار ناسازگارانه است.
رفتار درمانی شناختی (به انگلیسی: Cognitive Behavioral Therapy) که به اختصار CBT نیز یاد میشود، یک رویکرد رواندرمانی