رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله بررسی اثرات مصرف کودهای حاوی آهن

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله بررسی اثرات مصرف کودهای حاوی آهن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


به منظور بررسی اثرات مصرف کودهای حاوی آهن ،منگنز،روی ومس وهمچنین تعیین حد بحرانی این عناصر درخاک های شدیداٌ آهکی طی سالهای 1375 تا 1378 چهار تحقیق گلخانه،هرتحقیق بر روی تعدادی از خاکهای مزارع گندم کاری منطقه زیر سددرود زن ،واقع در50 کیلومتری غرب شیراز انجام گرفت . خاکهای مورد مطالعه دارای کربنات کلسیم معادل 31 تا 49 در صد بودند و دامنه تغییرات عناصر عصاره گیری شده با روشDTPA در خاک مورد مطا لعه به ترتیب آهن از 2.8تا 12.8 ومنگنز از 2.3تا10.8 ،روی از 22.تا 1.12ومس از 36.تا2.28 میلی گرم در کیلوگرم خاک متغیر بود.آزمایش در سه تکرار و در قالب طرح کاملاًتصادفی بر روی گندم بهاره Triticum aestivum.L رقم غلات به اجرا در آمد. نتایج نشان داد مصـرف هـر یک از عناصرآهـن ،منگنز ،روی ومس در مقایسه با شاهد مربوطه موجب افزایش عملکرد دانه (به ترتیب 8و13و17 و5درصد) عملکردکلش(به ترتیب10و11و13و6درصد) غلظت عنصرمورد آزمایش در دانه به ترتیب (16و11و127و23 در صد )غلظت آنها در کلش به ترتیب (26و35و88و12در صد ) جذب عنصر مورد آزمایش توسط دانه به ترتیب (25و24و127 و23درصد) وجذب آنها توسط کلش به ترتیب(37و47و112و18) در صد گردید . با مصرف عناصرفوق میزان پروتئین ، وزن هزار دانه وتعداد دانه در خوشه به طور معنی داری افزایش یافت.
حدود بحرانی آهن ،منگنز ،روی و مس در خاک نیز به ترتیب4 -4/3-74/0 و8/0 میلی گرم در هر کیلو گرم تعیین گردید .گندم برای رشد بهتر به مواد غذائی مختلف از جمله عناصر غذائی کم مصرف آهن ،روی ،منگنزو مس نیاز دارد .کمبود این عناصر در خاک نه تنها موجب کاهش عملکرد گیاه می گرددبلکه از طریق کاهش غلظت این عناصر در مواد غذایی ،از جمله دانه گندم موجب کاهش جذب آنها به وسیله انسان و دام می شود که این امرباعث بروز بیماریهای مختلف و در نتیجه پایین آمدن سطح بهداشت و سلامتی جامعه می گرددو کمبود این عناصر در مناطق خشک و نیمه خشک و در خاک های با واکنش قلیایی،خاک های شنی ،خاک های فرسایش یافته وبه خصوص در خاک های آهکی شیوع بیشتری دارد .(ولچ وهمکاران 1991) در بیش از 30 کشور جهان که تحقیق صورت گرفته معلوم گردید که بیش از30در صد از خاک ها به نوعی به کمبود یک یا چند عنصر کم مصرف مبتلا هستند .
چاک ماک و همکاران ( 1996)با بررسی وضعیت روی در خاک های ترکیه آن رامشکل بزرگ گندم کاری در منطقه آناتولی ذکر نموده اند .محققان اخیراً گزارش کرده اند که در اثر مصرف روی عملکرد گندم 5تا554 و به طور متوسط 43 در صد افزایش یافته بود.
آگروال (1992) ضمن مطا لعه نیاز گندم به عناصر کم مصرف ،حد بحرانی آهن، منگنز،روی،مسدر خاک های زیر کشت گندم را به ترتیب 5-5/5-8/0-78/0 گزارش نموده است.
تاندون(1995)افزایش عملکرد گندم بر اثر مصرف آهن ،منگنز،رویفمس را به ترتیب 780-540-860-480 کیلو گرم در هکتار گزارش کرده است .
چیبا و همکا ران(1994) با انجام یک تحقیق گلخانه ایبر روی گندم اثرات مصرف مقادیر صفر تا640میلی گرم مس در کیلو گرم خاک مطالعه نمودندو نتیجه گرفتند که عملکرد دانه و ماده خشک گندم بامصرف مس تا10 میلی گرم در کیلو گرم خاک روندافزایش سریع ،از10تا20میلی گرمدر کیلو گرمروند افزایش کند و از 20تا40 میلی گرم در هر کیلو گرم خاک روندکاهشی داشته است.به طوری که باتصرف بیش از 40میلی گرم در کیلو گرم خاک علائم مسمومیت ظاهر گردید.
مجیدی (1376) با مصرف سولفات روی عملکردو متوسط غلظت روی در دانه را در کردستان افزایش داد.
نتایج در سال تحقیق توسط محققان موسسه تحقیقات خاک و آب در بیش از دو هزار مزرعه گندم در سراسر ایران حاکی از اثرات مثبت مصرف آهن و روی بر عملکردو غنی سازی گندم بوده است .در این تحقیقات مصرف 10 کیلو گرم در هکتار سکسترین آهن و40 کیلو گرم در هکتار سولفات روی ،محصول گندم را به طورمتوسط به ترتیب 463و483 کیلو گرم در هکتار افزایش داد.
بالا وآهک فراوان زمینه را برای کمبودعناصرکم مصرف فراهم می سازد. PH
مهمترین نقش منگنز ،دخالت این عنصر در آزادسازی اکسیژن فتوسنتزی در جریان شکستن مولکول آب است.به همین دلیل کمبود منگنزموجب کاهش فتوسنتزمی شود.در اثر کاهش فتوسنتز گیاهی میزان کربوهیدرات های محلول به خصوص درریشه ها به میزان زیادی کاهش می یابد .کاهش کربوهیدرات موجب کاهش تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه ودر نتیجه موجب کاهش عملکردمی گردد.(مارشنر1995) همچنین اعلام شده است که مصرف روی در گندم موجب افزایش ارتفاع گیاه،تعدادپنجه وسرعت پنجه زنی شده و از طرفی سرعت رشد گیاه را تسریع کرده و موجب زود رسی دانه می گردد.علاوه بر این در اثر کمبود روی ،تشکیل پرچم ودانه گرده گندم آسیب دیده ودرنتیجه عملکرددانه به شدت پایین می آید.(براون وهمکاران 1993) ومحققین علت امر را کاهش مقدارIAA وپروتئین ذکر نموده اند.
نامبیار(1976) نیز در تحقیقی نشان داده است که مصرف سولفات مس موجب افزایش تعداد دانه در خوشه،تعداد خوشه در گیاه ووزن هزار دانه می گردد وبه همین دلیل افزایش عملکرد گندم در اثر مصرف مس در خاکهای فقیراز لحاظ این عنصر قابل انتظار است.
اگراوال (1992) نیز ضمن تعیین نیاز گندم به عناصر کم مصرف نشان داد که مصرف این عناصر موجب افزایش غلظت وهمان عنصر در برگ و همچنین افزایش عملکرد دانه گندم می شود.
تحقیقات محمد و همکاران 1990 حاکی از تاثیر مثبت مصرف آهن و روی بر غلظت ،جذب وعملکرد دانه می باشد. این محققین نشان دادند که محلول پاشی موجب ایجاد بالاترین غلظت و جذب این عناصر در اندام هوایی و مصرف خاکی موجب ایجاد بالاترین غلظت و جذب آهن در دانه می شود و اینکه کاربرد آهن و روی به هر روشی، عملکرد ماده خشک گندم را بالا می برد.
بانسال(1990)نیز نشان داد که بین روی در خاک و عملکرد دانه و عملکرد کل گندم رابطه معنی داری وجود دارد. وی حد بحرانی روی در خاک را 75/0 میلی گرم در هر کیلو گرم خاک تعیین نمود.
در تحقیقی توسط عبدالحسین ضیائیان و محمد جعفر ملکوتی در بررسی اثرهای مصرف سولفات منگنز به افزایش عملکرد و غنی سازی گندم آبی و تعیین حد بحرانی آن در خاکهای شدیداً صورت گرفت. در این تحقیق اثر دو سطح صفر و 10 میلی گرم منگنز به ازاء هر کیلوگرم خاک از منبع سولفات منگنز در گلدانهایی با گنجایش پنج کیلوگرم خاک در سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی مطالعه گردید و نتایج نشان داده که مصرف منگنز موجب افزایش معنی داری به ترتیب معادل 9 و35 و 47 درصد در وزن ماده خشک وغلظت و جذب کل منگنز در اندامهای هوایی گردیده است وبا مصرف منگنز مقدار پروتئن دانه، وزن هزار دانه و تعداد دانه در خوشه بطور معنی داری افزایش یافت.
تحقیقات امامی و بهبهانی زاده (1989) نیز حاکی از تاثیر مثبت منگنز بر تولید ماده خشک گیاهی بود.
اوکی (1984) اعلام نمود که کمبود منگنز تا 16 درصد از وزن اندامهای هوایی را می کاهد. وی علت این امر را به کاهش فتوسنتز و متابولیسم گیاهی ربط داد.
تحقیقات نشان می دهد که بر اثر سولفات منگنز، غلظت منگنز در اندامهای هوایی از 51.5 به 69.5 میکرو گرم در گرم و جذب آن توسط اندامهای فوق از 579 به 852 میکروگرم در گلدان افزایش یافته است.
تحقیقات امامی و بهبهانی زاده نیز حاکی همبستگی مثبت بین منگنز خاک وغلظت منگنز بود.
اوکی (1984) نیز گزارش نمود که با مصرف 20 کیلوگرم منگنز در هکتار غلظت منگنز در ساقه و دانه افزایش یافت.
تاندون (1990) افزایش عملکرد گندم در اثر مصرف منگنز در هندوستان را 560 کیلو گرم در هکتار ذکر کرد.
اگراوال (1991) نیز نشان دادکه منگنز اثر مثبتی برعملکرد دانه داشته است.
- با افزایش میزان منگنز قالب جذب خاک، غلظت و جذب کل این عنصر در دانه افزایش یافت.
- خالد و مالک (1982) نیز با آغشته نمودن بذور به منگنز غلظت این عنصر در دانه را بالا بردند.
داده های بدست آمده نشان داد که با مصرف سولفات منگنز در خاک میزان پروتئین کندم از 11.9 به 13.4 درصد افزایش یافته که این افزایش از لحاظ آماری در سطح 1 % معنی دار و معادل 13% بوده است . علاوه بر این بر اثر کاربرد منگنز تعداد دانه در خوشه از 32.2 به 35.7 و وزن هزار دانه از44.3 به 46.3 افزایش یافته است.
بطور کلی حد بحرانی منگنز بسته به PH خاک و نوع عصاره گیر از 0.4 تا 8 میلی گرم در کیلوگرم خاک تغییر می کند.
در تحقیقی دیگر تحت عنوان تولید گندم و بهبود سلامتی دام از طریق مصرف سولفات روی در مزارع گندم کشور صورت گرفته است. بر پایه یافته های این محقق کمبود عناصر آهن و روی حتی تا 50% در غذای افراد جامعه مشهود می باشد که این به کمی مصرف عناصر ریز مغذی بر می گردد. به طوری که در کشورهای غربی 2تا 4 در صد کود مصرفی را کودهای محتوی عناصر کم مصرف تشکیل می دهند . در حالی که این در صد در کشور ما نزدیک به صفر می باشد .
در سال زراعی 75-74 طرحی با استفاده از منابع مختلف روی ( سولفات روی و اکسید روی)به مقادیر20تا40کیلوگرم برهکتار در مزارع آبی و 10 تا20 کیلوگرم در مزارع دیم از دو منبع مختلف صورت گرفته است.
نتایج اولیه نشان داد که اثر مقادیر مختلف روی بر افزایش عملکرد در سطح یک در صد معنی دار ولی اثر منابع مختلف روی ،فقط در بعضی از مناطق در سطح پنج در صد معنی دار گردید .مصرف سولفات روی نسبت به اکسید روی ،عملکرد گندم را بیشتر افزایش داد.
روی،جریان اعمال موثر حیاتی بدن نظیر نگهداری و کارکرد سیستم آنزیمها و سلولها را هدایت و سرپرستی می کند .در کار امتزاج و پیوند پروتئین اهمیت دارد .انقباض عضلات را کنترل می کند وبه تشکیل انسولین کمک میکند دراعمال مغزومعالجه شیزوژنی دخالت می کند و برای ترکیب و تشکیلDNAلازم است. التیام یافتن زخمهای داخلی و خارجی را تسریع می کند . به معالجه ناراحتی های پروستات کمک می کند و رسوب کلسترول در رگها را کاهش می دهد .حس چشایی را تقویت می کندوغیره و مقدارمصرف توصیه شده برای بزرگسالان 15 میلی گرم است .برای زنان بار دار و شیرده کمی بیشتر بوده و کسانی که زیاد عرق می کنند به 30 میلی گرم از این عنصر در روز نیاز دارند .در غذاهای کنسروشده و مواد غذایی حاصل ازخاکهای دارای کمبود روی مقدار آن خیلی ناچیز است. تصلب شرایین و احتمالاً بزرگ شدن پروستات از علائم کمبود آن در بدن میباشد. گوشت ران گوساله و بره ،جوانه گندم ،مخمر آبجو،تخمه کدو،تخم مرغ ،شیرخشک بی چربی از بهترین منابع
طبیعی روی می باشند. روی به صورت قرص های سولفات روی عرضه می شود. غالباً در قرص های مولتی ویتامین و مواد معدنی موجود است .روی همراه با ویتامین ب-کمپلکس-ویتامین ث و منیزیوم هم عرضه می شود .روی خوشبختانه مسمومیت ایجاد نمی کند ومصرف بیش از 150 میلی گرم آن توصیه نمی شود .
ذکر چند مورد در مورد روی ضروری است:
اگر ویتامین B6 بیشتری مصرف شود به روی بیشتری احتیاج است و در مورد اشخاص مبتلا به بیماری قند نیز چنین است.
-به مردان با ناراحتی پروستات توصیه می شود که غلظت روی را در بدن خود بالا نگهدارند .
در مورد معالجه ضعف جنسی مصرف توام ویتامین B6 با روی موفقیت آمیز بوده است.
در اشخاص سالخورده مصرف روی و منگنز مفید بوده است برای تنظیم کردن عادت ماهانه خانمها قبل از اینکه به هورمون متوسل شوند بهتر است به عنوان مکمل غذایی از روی استفاده نمایند .
کمبود توام آهن و روی در مواد غذایی ایران عارضه ای بنام کم خونی ایجاد کرده است که در منابع خارجی از آن یاد شده است .
سولفات روی پاسخ های گیاهان زراعی را تا چهار نوبت کشت تحت تاثیر قرار می دهد و علت آن تبدیل سریع یخش مهمی از روی محلول به روی کربناتی کم محلول در این خاکهااست.وکربنات روی شکل مهم نگهداری روی مصرفی در خاک های آهکی بوده و می توان آن را به شکل بالقوه قابل استفاده این عنصر در خاک به حساب آورد.
توصیه شده است همزمان با مصرف سولفات روی در مزارع گندم آبی سایر عناصر کم مصرف نظیر آهن،منگنزومس نیز به کار رود. گر چه نتایج تحقیقات نشان داده با مصرف سولفات روی و یا سایر عناصر کم مصرف ممکن است کاهش یافته و در نتیجه احتمال بروز کنش های تغذیه ای مطرح شود.
نظر به اینکه سولفات روی اثرات باقیمانده قابل توجهی ازخودبجای می گذارد ( سولفات روی به کربنات روی تبدیل می شود.) بنابراین نیاز به مصرف همه ساله آن در مزارع نمی باشد و مصرف هر دو سال یکبار آن توصیه می گردد.
بهتر است این کود را قبل از کاشت مشابه کودهای فسفاته زیر خاک نمود. و یا بصورت محلول پاشی با غلظت پنج در هزار حداقل سه بار در فصل رشد از آن استفاده نمود. و به هیچ وجه مصرف آن با آب آبیاری و یاپخش آن در سطح خاک توصیه نمی شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی اثرات مصرف کودهای حاوی آهن

دانلودمقاله بررسی کنترل کیفیت در ژاپن

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله بررسی کنترل کیفیت در ژاپن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

چکیده :
در سالهای اخیر توجه دولتها به ارائه خدمات با کیفیت به مردم بیش از گذشته نمایان شده است و در رابطه دولتها و ملتها تعریفی جدید نضج گرفته که دولتها برای بهبود کیفیت خدمات عمومی ،باید در برابر تحقق اهداف خود پاسخگو وخدمتگزار مردم باشند چرا که ملتها هستند با پرداخت مالیات و عوارض، بودجه وغیره حمایت مالی دولتها را فراهم می آورند درواقع رابطه بایستی بصورت یک بده بستان یا مبادله تعریف شود در این مقاله تلاش براین است با توجه به اصول اولیه بنیانگذاران TQM به طور موردی و کلی کاربرد TQM و تأثیرات آنرا در کشورهای مختلف بررسی نموده و شاخصهای خاصی از TQM را درسازمانهای خاصی ار این کشورها مورد مطالعه و تطبیق قرار دداده و نتایجی درمورد اثر بخشی کار برد TQMبیان می شود .

واژه های کلیدی: مدیریت کیفیت فراگیر (TQM )، شاخصهای TQM، کاربردTQM، بومی کردن، سهم بازار ،چرخه دمنیگ ، کیفیت

مقدمه :
تاریخچه و اصول TQM :
درسال1924 شوهارت مطا لعه کنترل کیفیت آماری SQCرا آغاز نمود در سال 1950دکتر دمینگ با آشنایی با روش SQC مهندسان ومدیران ارشد اجرایی سازمانهای بزرگ ژاپنی را آموزش داد. در سال 1960اولین دوایر کنترل کیفیت به منظور بهبود کیفیت ایجاد شدند دردهه 1980مفهوم TQM منتشر شد سرانجام در دهه 1990ISO9000وQS9000بعنوان مدل جهانی و استانداردجهانی برای سیستم کیفیت شناخته شدند.
مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) ابتدا در عملیات تولید تکراری بکار گرفته شد. مشکلات زیادی در توسعه و تسری این مفاهیم و ابزار به دیگر اهداف داشت بعضی از سئوالات که آیا کیفیت در تمام کارهای تجاری (کسب و پیشه )که خروجی های آنها اطلاعات و خدمات حرفه ای است بجای تولید ملموس قابلیت کاربرد دارد و براساس اصول شناخته شده دکتر دیمینگ که (یعنی تمرکز به کنترل کیفیت آماری) یک فرضیه و متدولوژی ساخته و آزمایش شده است و این اصول بشرح زیر دارای سه اصل اساسی است.
1- تمرکز بر توجه سازمان بر درک و جوابگویی به نیازهای مشتری یکی از سه اصل اساسی است. رو در رویی با مشتریان(داخلی وخارجی) برای درک سطح انتظارات یا پیش بینی انتظارات آینده، فرایند طراحی شده ای ارائه خواهد کرد تا کوشش های کسب و پیشه را به مشتری گره بزند و یک چهارچوبی پیشنهاد می شود تا به کمک آن به تعریف شاخص و معیاری در مقابل انتظارات پایه ای مشتریان داخلی و خارجی برای خدمات کیفی باشد.
2- بهبود مستمر (دائمی) همه محصولات و خدمات و فرایندها بصورت سیستماتیک دومین اصل اساسی است؛ بکارگیری موفقیت آمیز چرخه دمیدگ(PCDA (و کایزن همراه با شناخت هر فرایند بطور جامع و اندازه گیری کارائی آن و سپس ساخت اصول قابل درک و پیاده کردن حد و حدود برای آن با بکارگیری در عملیات تولیدی شروع می شود. ابزار کیفیتی پایه را می توان اکنون به همه کارها که شامل سیستم های اطلاعاتی، بازاریابی، مالی، حمل و نقل، مراقبتهای بهداشتی، آموزش، سازماندهی، مهندسی، تحقیق و توسعه وغیره می شود ،تسری داد.
3- مشارکت فراگیر همه مشترکین اصل اساسی سوم است نقش رهبری و حمایت مدیریت عالی و چگونگی استفاده از سیستم برای عموم، تشویق و تواناسازی در رهبری را شناسایی می کند، مثالهایی در چگونگی نظام دادن کامل و مشارکت عرضه کنندگان و اندازه گیری پیشرفت اهداف آنها فراهم می شود و توجه به کارکنان و درگیر نمودن تمام اعضاء سازمانی و جلب حمایت آنها در فرایندها و تصمیم گیری ها وتولیدخدمات ومحصولات است(TQM) براساس سینرژی تمام کارکنان است نه نمایندگان آنها, بنابراین به مطالعه موردی TQM درچهار کشور ژاپن و آمریکا و تایوان و ایران با توجه به اصول سه گانه فوق می پردازیم.(جعفری ودیگران0 01379 18- 20)

بررسی TQM در ژاپن:
در دهه های 1960-1950 کالاهای ژاپنی با کیفیت پایین و قیمت ارزان معروف بودند ولی در دهه 1970 و بعد ازآن کالاهای این کشور به داشتن کیفیت بالا و قیمت متعادل مشهور شدند در نتیجه این تغییرات میزان صادرات ژاپن افزایش یافت و موجب کسری تراز بعضی از کشورهای دنیا در مقابل ژاپن شد این نتیجه انقلاب کیفیت در صنایع ژاپن بود.
دو عامل در این انقلاب کیفیت قابل بررسی است:
1-عوامل موفقیت ژاپن
2-نسخه کنترل کیفیت فراگیر ژاپنی
عوامل موفقیت ژاپن
الف) طبق تحقیقات و پژوهشهای که توسط اتحادیه دانشمندان و مهندسان ژاپنی انجام شده و اعلام گردید که عامل اصلی این تغییرات و تحولات عظیم اقتصادی در ژاپن موفقیت آنها فعالیتهای فراگیر کنترل کیفیت صنایع کوچک و بزرگ بوده است.
ب) پس از عنوان نظر دمینگ در ژاپن و پذیرفته شدن آن توسط صنایع ژاپن این سیستم(TQM )که توسط دمینگ ارائه می گردد توسط دانشمندانی همچون جوران و ایشی کاوا بررسی شد. این نظام با نظام اجتماعیوفرهنگی و مشخصه های ملی و استانداردهای آموزشی ژاپن از طریق آزمون و خطا عجین شده است .
در ابتدا مشخصه های فعالیتی کنتر ل کیفیت در ژاپن را بررسی می کنیم

 

کنترل کیفیت فراگیر در سازمان
1-فعالیتهای کنترل کیفیت توسط تمامی کارکنان سازمان و در همه فعالیتهای سازمان اجرا می شود
2-آموزشهای دمینگ: دمینگ به ژاپنی ها این درس را داد که این فعالیتها همگانی و فراگیر باید درتمام سطوح سازمان و بخشها انجام گیرد ژاپنی ها بر مبنای آموزشهای دمینگ با توجه به ویژگیهای اجتماعیو فرهنگی وملی خویش، روشهای مشارکت همگانی را ابداع کردند و در پیاده کردن آن در صنایع تولیدی موفق بودند این موفقیت به دو عامل بستگی داشت

الف) این مشارکت تحت الگوی چرخه دمینگ PDCA بخشهای مختلف مدیریتی برای صنایع تولیدی نشان داده شده است
ژاپنی ها چرخه دمینگ را یاد گرفته اند وموفق شدند در اثر مشارکت گروهی فعال چرخه دمینگ را به خوبی در صنایع خود به گردش در آوردند از این طریق مسیر پیشرفت و توسعه را عینیت بخشیدند . هر یک از گامهای پیشرفت، در دنیا نشان می دهند که ژاپنی ها در نهادینه کردن چرخه دمینگ مطابق سلیقه های ملی و ساختارهای فرهنگی واجتماعی خود موفق بوده اند.

ب )در نظام کیفیت فراگیر ژاپنیها معتقدند که کیفیت مقدم به منفعت است و راه رسیدن به منفعت از مسیر کیفیت می گذرد. کیفیت محصولات و خدمات باید طبق نظر مشتریان باشد. برنامه ریزی و تولید باید در جهت تامین نیازمندی مشتریان باشد.فعالیتهای روشمندی برای شناخت نیازهای مشتریان انجام می شود و نتیجه این فعالیتها به بخش برنامه ریزی تولید منتقل می شود.
در ژاپن آموزشهای مستمر و نظام مند کنترل کیفیت موجب شده که سرمایه گذاری و انرژی عظیمی صرف آموزش و پرورش انسانی برای فعالیتهای کنترل کیفیت (QC) شود. این آموزشهای کنترل کیفیت در مورد تمامی کارکنان در تمام سطوح سازمان که چهار سطح عالی- میانی- کارشناسان کارگران و کارگران اجرا می شود تا آنان هر روز کایزن تولید کنند.

فعالیتهای ملی برای تشویق و پیشبرد کنترل کیفیت در سطح کشور
در کشور ژاپن تشویق در سطح ملی توسط سازمانهایی بشرح زیر انجام شده است:
الف- نقش اتحادیه و دانشمندان و مهندسان ژاپنی (Juse)
ب- جایزه دمینگ در سطح ملی کشور
ج- نقش و مجامع علمی کنترل کیفیت مدیران عالی دو بار در سال تجارب خود را در مورد فعالیتهای کنترل کیفیت مبادله می کنند.
د- معیارهای کنترل کیفیت
ث) ماه کیفیت (ماه نوامبر هر سال) تمام شرکتهای ژاپنی در ماه پرچم کیفیت را به اهتزاز در می آورند.

تحولات کیفیت در ژاپن شامل 5 دوره است:
مرحله اول: تاکید بر جداسازی و بازسازی بود (S.S, C.C, TE)
مرحله دوم: تاکید بر روی فرایند تولید DOE, 7 TODLS IN (QC), CC, TE, RA
مرحله سوم: تاکید بر روی فرایند برنامه ریزی بود (DOE) (TOC), (CC), TE, RA, MA, RT, QC
مرحله چهارم: تاکید بر روی فرایند فروش و خدمات بعد از فروش QFD, FMEA+ فنون مرحله سوم
مرحله پنجم: تاکید بر روی مدیریت کیفیت فراگیر در تمامی مراحل با استفاده از فنون و ابزار پیشرفته آماری (روشهای پیشرفته آماری + فنون مرحله ای)

مشخصات فعالیتهای کنترل کیفیت در ژاپن:
1- فعالیتهای کنترل کیفیت توسط تمامی کارکنان سازمانها و همه فعالیتها
2- آموزشهای دمنیگ در رابطه با الگوی چرخه مشارکت کارکنان و نهادینه کردن این چرخه
3- راهبری و تعهد مدیریت عالی ژاپن
4- نظام جامع مدیریت کیفیت فراگیر
5-کنترل کیفیت فراگیر در گروههایی از شرکتهای بهم وابسته
داده ها و روشهای آماری ،مرکز حیات فعالیتهای کنترل کیفیت هرگونه اقدام اصلاحی و ارتقای استاندارها در تمامی سطوح سازمانی و فعالیتهای سازمانی هستند.

روشهای آماری در فعالیتهای کنترل کیفیت ژاپن
1- روشهای پایه (هفت ابزار آماری )نمودار طبقه بندی ،نمودار پارتو ،نمودار علت و معلول ،برگه بازرسی ،نمودار کنترل ،نمودار پراکنش
2-روشهای پیشرفته آماری ، نمودار کنترل ،بررسی نمونه ای ،طراحی آزمایشگاهی ،تحلیل رگرسیون ،تحلیل چند متغیره ، مدیریت کیفیت فراگیر در ژاپن بعنوان یک نظام مدیریتی است که رسالت آرمان سازمان در این بینش بر مبنای کیفیت است.
نظام مدیریت کیفیت فراگیر ژاپن دارای سه بخش عمده است.

1- اعتقاد به کنترل کیفیت
2- دیدگاه و بینش نظام مدیریت فراگیر
3- کاربرد ابزارهای کنترل کیفیت برای این کایزن ، بهبود و نظام مدیریت کیفیت فراگیر با استفاده از ابزار آماری بهبود مستمریا کایزن ،کیفیت ارتقاء می یابد هزینه کاهش می یابد.
نمونه هایی از اعتقاد به کنترل کیفیت
الف) مقدم بودن کیفیت بر سود
ب) مفهوم کیفیت
پ) چرخه برنامه ریزی اجرای ارزیابی و اقدام
ت) مفهوم استاندارد کردن
ث) مفهوم بازار در داخل سازمان در واقع تحویل گیرنده هر کاری مشتری است
ج) اهمیت دادن به فرایند نسبت به نتیجه
د)اصل اولویت گذاری
نمونه هایی از نظام های مدیریت کیفیت فراگیرژاپنی :

الف) نظام کنترل کیفیت برای تولید کالا
ب) نظام ارزیابی کیفیت
پ) نظام تولید کالاهای جدید
ت) نظام فعالیت بهبود مستمر و موضوع کیفیت
ث) نظام مشارکت فراگیر
ج) نظام شاخصهای ارزیابی اثرات اجرایی TQM
چ) نظام خط مشی گذاری
.(مکاییلی،1381، 168-170)

مدیریت کیفیت فراگیر در آمریکا:
در طی چند سال گذشته، کشور آمریکا در بازار جهانی با رقابت شدیدی روبرو بوده است. از یک طرف کشورهای اتحادیه اروپایی و از طرف دیگر کشورهای جنوب شرقی آسیا و جدیداً کشور چین از رقبای عمده ایالات متحده آمریکا در عرضه تولیدات و تجارت و اقتصاد هستند و انقلاب بین المللی در کیفیت و بهره وری، فشار سنگینی را به اقتصاد آمریکا وارد نموده است.
نقطه نظرات دمینگ آمریکایی جان تازه ای به حیات اقتصادی ژاپن در دهه 1940 تا 1950 بخشید. آمریکائیان بطور شتابزده ای دریافتند که از قافله کیفیت عقب مانده اند. بنابراین با گسیل داشتن کارشنان خود با ژاپن و ورود مشاوران ژاپنی به آمریکا نشان دهنده این امر بود که در دهه 1980 آمریکا شعار ملی خود را در سطح کشور شکار کیفیت بود. آمریکائیان توانستند نسخه مدیریت کیفیت فراگیر آمریکایی را با استفاده از دستاوردهای جدید مدیریت کیفیت فراگیر ژاپن به روز کنند و تا حدی از عقب ماندگی خود در کیفیت نسبت به ژاپن بکاهند. (مکاییلی ،1381,71)

کاربرد مدیریت کیفیت در تایوان:
درمطالعه ای از 500 شرکت عالی کشور تایوان, باتوجه به اینکه بطور مداوم،کشورهای منطقه اقیانوس آرام (جنوب شرقی آسیا)از رکود اقتصادی بدلیل بحران های مالی زیان دیده بودند. برعکس کشور تایوان، البته جدا از رقبای منطقه ایش توانسته است این بحران ها را به فرصت تبدیل کند. در کنار عوامل مالی که توسط اقتصاددانان بحث می شود. مدیریت کیفیت هم باید بعنوان عامل عمده ای در این بهبود نگریسته شود این تحقیق چگونگی بکارگیری موضوعات کیفیت مخصوصاً TQM در دهة گذشته در صنعت تایوان را بررسی می کند پرسشنامه هایی برای جمع اطلاعات از 500 شرکت عالی تایوان طراحی شده اند. تجزیه و تحلیل آماری برای ارزیابی اثرات TQM و همچنین پیشنهاداتی برای بهبود ارائه می کند.دراین بررسی
نرخ پاسخ گویی به تحقیق 25% بود (از 300 پرسشنامه 75 پرسشنامه). دو پرسشنامه بدلیل اینکه بدلیل نامناسب بودن جوابها معتبر نبودند البته، نهایتاً 73 پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
در میان 73 شرکتی، که بطور معتبر به پرسشنامه ها پاسخ داده بودند 39 شرکت از آنها قبلاًَ از TQM استفاده کرده بودند. این مطالعه بیان می کند که بیشتر از نصف شرکتها بطور عادی خود را با روش TQM برای بهبود عملکردشان در کیفیت سازگارکرده اند. البته 15 شرکت از 34 شرکت هنوز استفاده نکرده اند, نشان داده اند که آن شرکتها با TQM درآینده نزدیکی سازگار خواهند شد.به این باوردست یافته اند که TQM آنها را بهبود عالی در کیفیت و سهم بازار رهنمون می سازد. از آنجائیکه زمان کاربرد TQM برای شرکتهایی که از TQM استفاده
کرده اند 18% از 10 سال بیشتر و 33% بین 5 سال تا 10 سال و 36% از 1 سال تا 5 سال و 13% کمتر از 1سال است.
بعضی از ایده های فلسفه TQM را برای آزمون موضوعاتی در مورد درک از TQM ارائه شده است (در قسمت پرسشنامه) نتایج دلگرم کننده هستند از آنجا که بعضی از شرکتهای پاسخگو بخوبی و بطور نوید بخشی این قسمت را جواب دادند در حدود 85% از شرکتهای پاسخگو با شاخص سه اصل TQM آشنا هستند.
اندکی ابهام در مورد TQM وجود دارد( بطور مثال TQM نیاز به انجام کار زیادی یا جمع آوری داده ها و تیم های سازمان یافته دارد.) که ممکن است شرکتهای پاسخگو گیج شوند.
البته، این امر بر مطالعه تاثیری ندارد و برای بررسی بیشتر ارزشمند است، البته تمام 39 شرکت پاسخگویی که TQM را بکار گرفته اند موقعیت بکارگیری از TQM در تایوان در بررسی مورد استفاده قرار می گیرند.
پاسخ بهآمادگی برای بکارگیری TQM بیشتر از 70% پاسخها بود که موید کاربرد TQM به تغییرات سازمانی نیاز دارد،می باشد. در حدود 28% از پاسخ دهندگان دانسته اند که فرهنگ سازمانی هم بایستی تغییر یابد همچنین طبقه بندی دراز مدت راهبردها، تعهدات مدیریت عالی ادغام رضایت مشتری با TQM و تاکید به درگیر نمودن کارکنان و آموزش اکثر شرکتهای پاسخگو تجارب مثبتی است که آن شرکتهایی را بطور جدی آماده بکارگیری TQM هستند، آگاه سازد.
جدول 1 آمادگی برای بکارگیری TQM توسط شرکتهای پاسخگو را نشان می دهد.
همانطور در جدول شماره 1 نشان داده شده، بیشتر کار برای انجام درجه ای از ترکیب مدیریت مالی و TQM مورد نیاز است از آنجا که هنوز در حدود نصفی از شرکتهای پاسخگو، TQM را با مدیریت مالی ترکیب نکرده اند و ممکن است باعث شود کاربرد TQM در این شرکتها ناکارآمد باشد.

(جدول شماره 1)
خیر بله تعداد شرکتها
9 30 آمادگی برای تغییرات سازمانی
7 32 آمادگی برای تغییرات فرهنگی
4 35 راهبردهای درازمدت
3 36 تعهدات مدیریت عالی
3 36 ادغام رضایت مشتری در TQM
2 37 تاکید بر درگیر نمودن کارکنان و آموزش
19 20 ترکیب مدیریت مالی و TQM

در تلاشهایی که شرکتها در بکاگیری TQM کرده اند، اکثر این شرکتها تلاشهای عمده ای در بکارگیری TQM انجام داده اند شکل 6 خود ارزیابی از تلاشهای بکارگیری TQM در شرکتهای پاسخگو را نشان می دهد. همانطور در شکل دیده می شود، مسئولیت کیفیت می تواند تلاش قابل ملاحظه ای باشد که شرکتهای پاسخگو برای بکارگیری TQM نشان داده اند. آن به تمام نیروی کاری برای درک اینکه کیفیت، مسئولیت هر شخصی در سازمان است ، نیاز دارد البته آموزش بنظر می رسد بطور مداوم در شرکتهای پاسخگو، کمتر قابل توجه باشد، فقط تلاشهای متوسط (دقیق) در اجرای TQM انجام شده اند.
درگیر نمودن مدیریت عالی، مدیریت میانی، نیروی کاری توسط مقیاس لیکرت از یک تا 5 اندازه گیری می شود.
نتایج نشان می دهند که اکثر این شرکتها در حقیقت تعهداتی از مدیریت عالی و مدیریت میانی و نیروی کاری کسب کرده اند البته درجه درگیری مدیریت میانی نسبتاً بیشتر از مدیریت عالی و نیروی کاری است. شکل 7 نقش کارکنان در اجرای TQM را نشان می دهد. هنگام اجرای TQM ، سازمان صف و ستاد و نوع ماتریس بطور معمول کاراتر از سازمان صفی هستند در بررسی نتایج، 41% از شرکتها توسط سازمانهای صفی و ستادی تشکیل شده اند و 31% از شرکتها از سازمانهای صفی و 28% از سازمانها از نوع ماتریسی هستند.
همچنین تیمهای هدایت کیفیت، برای بکارگیری (اجرای) TQM در یک شرکت اساسی اند. اکثر شرکتها (در حدود 85%) تیمهای هدایت برای برنامه ریزی و رهبری و مدیریت دارند. البته تقریباً همه شرکتها رویه های جزئی و مستنداتی برای اجرای TQM دارند جدول شماره 2 توزیع شرکتهای پاسخگو بر سازمانها و رویه های برای اجرای (کاربرد) TQM را نشان می دهد.

جدول شماره 2 سازمان و رویه های اجرای TQM

خیر بله تعداد شرکتها
6 33 سازمان خاصی برای هدایت، برنامه ریزی و اجرای TQM دارند
1 38 رویه هایی برای کاربرد (اجرای) TQM دارند
0 39 یک دلیل یا مستندی برای اجرای (کاربردی) TQM دارند

 


شرکتهای متفاوت با مشکلات متفاوتی بهنگام اجرای TQM روبرو خواهند شد. بررسی نشان داده که اکثر مشکلات از دانش و درک ناقص در مورد TQM، مقاومت و عدم توافق کارکنان و عدم تداوم حمایت مدیریت عالی می باشند در میان این مشکلات، عدم مداومت حمایت مدیریت عالی مشکلترین مساله برای حل است. جدول شماره 3 تداوم و درجه شدت مشکلات و موانع TQM را نشان می دهد.

جدول 3- موانع اجرای (کاربرد) TQM

درجه شدت تکرار تکرار موانع اجرایی
(7)2 19 دانش و درک ناقص از TQM
(7)2 15 ترس و مقاومت در مقابل تغییر
(11)1 14 عدم تداوم حمایت و بی علاقگی کارکنان
(6)4 10 دلسردی و بی علاقگی کارکنان
(3)6 9 سیاستها، برخوردها
(5)5 8 برنامه ریزی ناقص

 

زمان ارزیابی عملکرد اجرا (بکارگیری) TQM ، مقیاس های لیکرت هم برای ارائه درجه موفقیت شرکتها استفاده می شود. شکل 8و9 نتایج کلی و کیفی عملکرد شرکتها را نشان می دهد.
همینطور در این شکل می توان مشاهده نمود، بکارگیری TQM موفقیت آمیز بوده است در این میان 12% از شرکتهایی که TQM را بطور موفقیت آمیز بکار گرفته اند، بعضی عقیده دارند که TQM مدیریت راهبردی و تشخیص مساله را فراهم نمی کند بعضی فکر می کنند که ممکن است اجرای TQM سازمان رابا محدودیت هایی روبروکند و بعضی فکر کنند که منافعی که توسط TQM ناشی می شوندکمتر از حد انتظارند. بطور مثال نهایتاً در حدود 70% از شرکتها معتقدند که بکارگیری (اجرای) TQM آنها را اخیراً در بحران مالی منطقه اقیانوس آرام نجات داده است با مرور آزمون نتایج، درمیابیم که درجه موفقیت شرکتها در بکارگیری TQM و بطور مثبتی با عوامل مطالعه شده در هر قسمت از پرسشنامه ها همانطوریکه در جدول شماره 4 دیده میشود تلاش در بکارگیری TQM و درگیری کارکنان رابطة نسبی و مثبتی تری با عملکرد کاربرد (اجرای) TQM در مقایسه با سایر عوامل دارد.

جدول شماره 4- رابطه بین عوامل مطالعه شده و عملکرد اجرای (کاربرد) TQM

ارتباط با عملکرد اجرای TQM
06/0 دوره زمانی اجرای TQM
03/0 درک اساسی مفاهیم اساسی TQM
20/0 آمادگی برای کاربرد (اجرای) TQM
30/0 تلاش برای بکارگیری TQM
45/0 درگیر نمودن کارکنان در کاربرد TQM
11/0 سازمان خاصی برای اجرای TQM
32/0 نجات از بحران مالی با کمک TQM

 

با این نتایج می توانیم نشان دهیم که کاربرد (اجرای) TQM برای 500 شرکت در کشور تایوان دقیقا رشد آرامی است فقط 50% از شرکتها TQM را اجرا کرده اند و حدود نیمی از 50% شرکتهایی هستند که TQM را بیشتر از 5 سال بکار نگرفته اند البته در میان این شرکتهایی که، TQM را بکار نگرفته اند معتقدند TQM می تواند به بهبود عملکردشان کمک کند این شاخصها که فلسفه TQM بطور تدریجی توسط (شرکتها) در تایوان پذیرفته شده است و یک عامل استراتژیک بهبود برای رقابت جهانی درآینده خواهد بود. البته، از آنجائیکه هنوز بسیاری از شرکتهای متوسط و کوچک در تایوان وجود دارند که سازمان ساختار یافته کاملی دارند، سرمایه کافی ندارند (در این 500 شرکت لیست نشده اند).
توضیح مستدل اینکه موفقیت اجرای TQM برای تمام صنایع در تایوان بتدریج رشد می کند، زیر سئوال است و نیازمند تحقیق بیشتری است. پدیدة جالب دیگری عبارتست از صنایع خدماتی که بنظر می رسد اجرای TQM در آنها کمتر از صنایع تولیدی است. توسط این حقیقت می تواند بیان کننده این باشد که فلسفه TQM در سیستمهای خدماتی نسبتاً غیر ملموس است. اکثر شرکتها دانستند که اصول اساسی در TQM وجود دارند، و چگونه زیر ساختارها مستلزم تغییر می شوند آنها حمایت مدیریت عالی و درگیر نمودن مدیریت میانی و نیروی کار، را بدست می آورند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی کنترل کیفیت در ژاپن

دانلودمقاله ایمان در قرآن

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله ایمان در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

راههای رسیدن به آرامش روانی ازنگاه قرآن(راه اول –ایمان(
ایمان عبارت است از باور وتصدیق قلب به خدا ورسولش ،آنچنان باور وتصدیقی که هیچگونه شک و تردیدی بر آن وارد نشود.تصدیق مطمئن وثابت ویقینی که دچار لرزش وپریشانی نشود وخیالات ووسوسه ها در ان تأثیر نگذارد وقلب واحساس در رابطه با آن گرفتار تردید نباشد. [1]
در قرآن در سوره مبارکه فتح می خوانیم : "هوالذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم.. [2]."‹‹اوکسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی به ایمان شان بیافزایند...››. اولین برداشتی که صورت می گیرد این است که بدون ایمان ، آرامش روحی وروانی وجود ندارد .یا حداقل اینگونه می توان گفت که یکی از عوامل ایجاد آرامش دارابودن ایمان به خدا می باشد.به تعبیر علامه طبا طبایی‹‹ ظاهرا مراد از سکینت در این آیه آرامش وسکون نفس واطمینان آن ، به عقائدی است که به آن ایمان آورده ولذا نزول سکینت را این دانسته که ""لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم"" تا ایمانی بر ایمان سابق بیفزایند.پس معنای آیه این است که :خدا کسی است که ثبات واطمینان را لازمة مرتبه ای از مراتب روح است در قلب مؤمن جای داد تا ایمانی که قبل از نزول سکینت داشته بیشتر وکاملتر شود [3].››
یقیقا داشتن آرامش در زندگی نخستین چشمه خوشبختی است وکسی که از این نعمت محروم باشد از نعمت خوشبختی نیز محروم است وهیچگاه طعم خوشبختی را نخواهد چشید.انسان بی ایمان در دنیا با اندیشه وافکار موهوم وبا نگرانی های فراوان دست به گریبان است . ولذا دائما در درون خود دچار پیکاری بزرگ است وهمیشه هم در انتخاب مسیر زندگی ودر تصمیم گیریهایش دچار سر در گمی است.ولی بر خلاف آن انسان با ایمان از همة اینها آسوده است وهمة افکار واهداف واندیشه هارا تحت لوای یک هدف گرد آورده است وفقط به خاطر آن تلاش می کندوبه سوی آن می شتابد وآن عبارتست از خشنودی خدای متعال .دیگر کاری به این ندارد که مردم از او خشنود باشند یا بر او خشم گیرند.ولذا هیچ وقت سردر گم نیست وهمیشه در یک آرامش روحی به سر می برد.
راجع به ایمان وفواید آن در قرآن آیات فراوانی وجود دارد ، ولی چون در اینجا بحث ما روی عوامل آرامش دور می زند
لذا نمی توان به صورت مبسوط به این موضوع پرداخت.با این حال جا دارد به یکی از آیات که با بحث ما ارتباط دارد اشاره کنم:
آیة‹‹ الذین آمنوا ولم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن وهم مهتدون›› [4] "" (آری) آنها که ایمان آوردند،وایمان خود را با شرک وستم نیالودند ، ایمنی تنها از آن آنهاست وآنها هدایت یافتگانند""
این آیه متضمن یک تأ کید قوی است زیرا مشتمل است بر اسنادهای متعددی که همگی آنها در جمله اسمیه است. [5]به تعبیر علّامه طباطبایی نتیجة این تأکیدهای پی در پی این است که نبایدبه هیچ وجه در اختصاص (امنیّت)و(هدایت)برای مؤمنین شک وتردید داشت واین آیة شریفه هم دلالت می کند براینکه امنیّت (آرامش )وهدایت از خواص وآثار ایمان است .البته به شرط اینکه روی این ایمان با پرده هایی مثل شرک وستم پوشیده نشود.ومراد از ظلم در این آیه به معنای چیزهایی است که برای ایمان مضرّ بوده وآن را فاسد وبی اثر می سازد. [6]که اکثر مفسرین آنرا شرک دانسته واین را از آیة(انّ الشرک لظلم عظیم) [7] استفاده کرده اند.

 

به هر حال با توجه به این آیات وآیات دیگر می توان به این اصل مهم رسید که: امنیت وآرامش روحی تنها موقعی به دست می آید که در جوامع انسانی دواصل حکومت کند، ایمان وعدل اجتماعی .
مگر پایه های ایمان به خدامتزلزل گرددواحساس مسئولیت در برابرپروردگار ازمیان برودوعدالت اجتماعی جای خود را به ظلم وستم بسپارد،امنیت در چنان جامعه ای وجود نخواهد داشت وبه همین دلیل با تمام تلاش وکوششی که جمعی از اندیشمندان جهان برای برچیدن بساط نا امنی های مختلف در دنیا می کنندروز به روز فاصلة مردم جهان از آرامش وامنیت واقعی بیشتر می گردد.دلیل این وضع همان است که در آیه فوق اشاره شده.پایه های ایمان لرزان وظلم جای عدالت را گرفته است.تأثیر ایمان در آرامش وامنیت روحی برای هیچکس جای تردیدنیست همانطور که ناراحتی وجدان وسلب آرامش روانی به خاطر ارتکاب ظلم بر کسی پوشیده نمی باشد. [8]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ایمان به قرآن
انسان مسلمان ایمان دارد که قرآن کتاب خداوند می باشد و آن را به گرامی ترین پیامبران خود حضرت محمد نازل نموده است، همانگونه که کتابهای دیگری را برای پیامبران نازل گردانیده بود. و خداوند به وسیله قرآن احکام و قوانین کتابهایی را که پیشتر نازل گردیده است، منسوخ نموده، همچنانکه به وسیله رسالت حضرت محمد همه رسالتهای پیش از آن را خاتمه داده است. قرآن کتابگ است که مهمترین و باارزشترین قوانین خداوند را در بردارد، و خداوند خود کسانی را که به آن تمسک نمایند و پیروی کنند به سعادت دنیا و آخرت وعده فرموده، و کسانی را هم که به رهنماییها و قوانین آن پشت می کنند، به بدبختی و عذاب در دنیا و آخرت مبتلا می گرداند. قرآن تنها کتابی است که خداوند سالم ماندنش را از زیاد و کم و تغییر و تبدیل و ماندگاری آن را تا آخرین لحظه های زندگی بر روی زمین ضمانت نموده است. این مطالب بر مبنای دلایل نقلی و عقلی زیر قرار دارند:
دلایل نقلی:
1.خداوند در مورد قرآن می فرماند: ( تبارَکَ الَّذی نزَّلَ الفرقانَ علی عبده لیَکُونَ للعالَمِینَ نذِیراً )-(الفرقان:1) " والامقام و جاوید است کسی که قرآن ( جداسازنده حق از باطل) را بر بنده خود ( محمد) نازل نموده است تابه جهانیان به وسیله آن هشدار دهد”. و می فرماید: ( یا أهلَ الکِتابِ قد جاء َکم رَسُولنا یُبیِّنُ لکم کثیراً ممّا کنتم تُخفونَ من الکِتابَ، و یعفُوَ عن کثیرٍ. قد جاء َکُم من الله نورٌ و کتابٌ مُبینٌ یهدی به اللهُ مَنِِ اتَّبَعَ رضوانهُ سُبُلَ السَّلامِ و یخرجُهم من الظُلمات الی النورِ بإذنِه و یهدیهم الی صراطٍ مُستقیم )-(المائده: 15-16) " ای اهل کتاب: پیغمبر ما ( محمد ) به میان شما آمده است. بسیاری از چیزهایی راکه از کتاب خود پنهان می داشتید برایتان روشن می سازد. از سوی خدا نوری و کتاب روشنگری به نزد شما آمده است. خداوند با آن کسانی را که به راههای امن و امان هدایت می نماید که جویای خونشنودی او باشند و با مشیت و فرمان خود آنان را از تاریکیها ( کفر و جهل ) بیرون می آورد و به سوی نور ( ایمان و علم ) رهنمایی می کند و ایشان را به راه راست هدایت می نماید".
2. پیامبر گرامی در مورد قرآن نازل شده بر خود می فرماید: " بدانید که کتاب فرآن به من داده شده و همانند آن را نیز به همراه دارد". و می فرماید: " بهترین شما کسانی هستند که قرآن را بیاموزند و آن را به دیگران آموزش دهند". و فرموده است: " اگر موسی و عیسی زنده می بودند، تنها راه را در پیروی از من می دیدند"
3. میلیارد ها مسلمان به این حقیقت که قرآن کتاب خداوند و وحی است که برای رسول خدا حضرت محمد آمده ایمان و یقین دارند، و آن را تلاوت و حفظ می نمایند و به احکام و وانین آن عمل می کنند.
دلایل عقلی:
1. قرآن: بسیاری از علوم طبیعی و احتماعی راکه در زیر به آنها اشاره می شود، شامل می گردد، و این در حالی است که پیامبر اسلام امّی و درس ناخوانده بوده و به هیچوجه در هیچ مدرسه ای آموزش ندیده است.
1- علوم طبیعی 2- علوم تاریخی 3- دانش حقوق و قانونگذاری. 4- علوم جنگی و سیاسی. اشاراتی که قرآن راجع به آن علوم دارد. دلیلی محکم برآن است که کلام خداوند و وحی اوست. زیرا عقل انسان محال می داند که انسانی امی و درس نخوانده، آنگونه راجع به آن علوم زبان به سخن بگشاند.
2. خداوند همه انسانها و جنیان را در مورد آوردن همانند قرآن به هماوردی می طلبد و می فرماید: « قل لَئن اجتمعتِ الإنسُ و الجنُّ، علی ان یأتُو بمِثلِ هذالقُرآنَ لا یأتُونَ بمثلهِ و لو کانَ بعضُهم لبعضٍ ظهیراً» ( الإسراء: 88) " بگو اگر همه مردمان و پریان گرد آیند و متفق شوند، بر اینکه همچون این قرآن را بیاورند نمی توان مانند آن را بیاورند و ارائه دهد، هر چند برخی از ایشان پشتیبان و مددکار برخی دیگر شوند". همچنین همه فصیحان و سخنوران عرب را فراخوانده است که اگر می توانند ده یا حتی یک سوره همانند قرآن را سرهم کنند، و در عمل نتوانستند و کاری از پیش نبردند. و این نیز دلیلی بسیار محکم بر آن است که قرآن کلام خداوند است و به هیچ یک از انسانها تعلق ندارد.
3. خبر دادن قرآن از اخبار غیبی که پاره ای از آنها به همانگونه که قرآن خبر داده بود، به وقوع پیوست.
4. وقتی که مسلم است خداوند کتابهای دیگری را مانند تورات برای حضرت موسی و انجیل را برای حضرت عیسی نازل نموده، نباید نزول قرآن را از طرف خداوند برای حضرت محمد" صلی الله علیه و سلم" انکار نمود . آیا عقل بشری حق دارد و می تواند نزول قرآن محال بشمارد ؟ بلکه بالعکس عقل انسان نزول و بودن آن را ضرورتی حتمی بشمار می آورد.
5. همه پیشگویی های قرآن دقیقا به همانگونه که بیان گردیده تحقق پیدا کرده اند، و همچنین خبرها و حقایق تاریخی را که بیان نموده است مطابق آن چیزی است که روی داده اند و همچنین احکام و قوانین او در عمل تجربه شده و توانسته اند که امنیت و عزت و کرامت و علم و عرفان را به ارمغان بیاورند‌. حکومت خلفای راشدین" رضوان الله علیهم" شاهد صادقی بر این مدعاست. همه آن مطالبی که گفته شدند، دلیل و شاهدی قوی بر کلام خداوند و وحی بودن قرآن و آمدن آن برای رسول خدا می باشند.
ایــمان
پس از مال و زن، علاقه به رستگاری اخروی در آرزوهای انسانی مقامی معتبر دارد. وقتی معده از غذا انباشته شد و غریزه جنسی سیری گرفت، انسان فرصت کافی به دست می‌آورد که به سوی خدا توجه کند. با وجود تعدد زوجات، مسلمین وقت کافی برای اندیشیدن به پرورگار خویش داشتند و مبادی اخلاقی و شریعت و حکومتشان را بر اساس دین استوار می‌کردند.
اسلام از همه دینها روشنتر و ساده‌تر است. اساس اسلام شهادت لااله‌الاالله و محمد رسول الله است، و در مرحله دوم ایمان به قرآن و مندرجات آن. بنابراین، مسلمان اصیل آیین به بهشت و جهنم، فرشتگان و شیاطین، معاد و قضا و قدر، و روز حساب نیز معتقد است. بعد از اصول دین، فروع دین می‌آید که عبارتند از: نماز، روزه، خمس، زکات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر. فرد مسلمان به رسالت پیامبرانی که پیش از محمد [ص] بوده‌اند و وحی بدیشان آمده اعتقاد دارد. هر امتی را پیغمبری بوده (یونس، 47). بعضی مسلمانان عقیده دارند که تعداد این پیامبران 000�124 نفر بوده است. ولی ظاهراً به نظر محمد [ص] فقط ابراهیم و موسی و عیسی کلمات خدا را بر زبان رانده‌اند. بنابراین، مسلمان باید به تورات و انجیل معتقد باشد و بداند که همه مندرجات آن وحی خداست و اختلاف آن با متن قرآن نتیجه تحریف عمدی یا غیر عمدیی است که در آن کتابها رخ داده است؛ و هم مسلمان باید معتقد باشد که قرآن ناسخ کتابهای آسمانی سلف است، و محمد[ص] ختم پیامبران و رسولان. مسلمانان عقیده دارند که محمد [ص] بشر و مخلوق خداست، ولی حرمت وی به عنوان پیامبر همان حرمت مسیح در نزد مسیحیان است. یکی از صلحای قدیم اسلام در این باب گفته است که اگر به روزگار پیامبر زنده می‌بود، نمی‌گذاشت قدم وی به زمین برسد و هر کجا می‌رفت او را به دوش خویش می‌برد!
مسلمانان پارسا نه تنها از مندرجات قرآن اطاعت می‌کنند، بلکه حدیث و روش (سنت) پیامبر را نیز، که در طول قرون به وسیله علما محفوظ مانده، عمل می‌کنند؛ زیرا، به مرور زمان، در مورد عقاید و عبادات و اخلاق و قانون با مسائلی رو به رو شدند که جواب صریح آن در قرآن نبود. همچنین در قرآن آیه‌های متشابه هست که معنای آنها از بسیاری از مردم نهان بود و به توضیح احتیاج داشت. بدین جهت، بسیار سودمند بود که مسلمانان بدانند پیامبر و اصحاب وی در این قبیل موارد چه کرده و گفته‌اند؛ از این رو، بعضی مسلمانان به جمع احادیث پرداختند. البته در قرن اول هـ ق از نوشتن حدیث خودداری می‌شد. در شهرهای مختلف مدارس حدیث پدید آمد، که در آنجا درسهای عمومی درباره حدیث و سنت پیامبر فرا می‌گرفتند. بسیار عادی بود که یکی از مسلمانان برای آنکه حدیثی را بی‌واسطه از راوی آن بشنود از اسپانیا به ایران سفر کند. بدین گونه، مجموعه‌ای از سنتهای شفاهی در اطراف قرآن پدید آمد، درست بدان گونه که مشنا و گمارا در کنار تورات پدید آمدند. همان طور که یهودای هنسی متون نامکتوب یهود را به سال 189 میلادی فراهم آورد، بخاری نیز به سال 256 هـ ق (870م) احادیث را جمع آوری کرد. وی سالها در اقطار اسلام از مصر تا ترکستان سفر کرد؛ 000�600 حدیث فراهم آورد؛ و، پس از نقد و تحقیق، 275�7 حدیث از آن جمله انتخاب کرد و در کتاب صحیح خود آورد و سلسله اسناد آنها را به یکی از اصحاب یا شخص پیامبر رسانید.
بسیاری از احادیث پیامبر درباره عقاید مسلمانی توضیح می‌دهند. درباره اعمال خارق عادت وی حدیثها هست که چگونه گروه بسیاری از مردم را با غذایی که برای یک نفر نیز کافی نبود سیر کرد؛ شیاطین را از تن کسان بیرون راند؛ و به وسیله نمازی باران آورد و با نماز دیگر از ادامه باران جلوگیری کرد؛ پستان گوسفند بی شیری را لمس کرد، و شیر از آن جاری شد؛ و بیماران با لمس کردن لباس یا موی چیده شده او شفا یافتند. بعضی احادیث [نبوی] نیکوکاری و محبت نسبت به دشمن را ترغیب می‌کنند. حدیثی به پیامبر نسبت می‌دهند که قصه کارگران مزرعه و مهمانان عروسی و عمله تاکستان ادبیات مسیحی را به یاد می‌آورد. از دیده راویان حدیث، محمد [ص] با وجود آنکه نه زن داشت، نمونه کامل فضایلی است که دین مسیح سفارش می‌کند. بعضی نقادان مسلمان گفته‌اند که تبلیغات اموی یا عباسی بسیاری از احادیث مجعول را به پیامبر نسبت داده است. ابن ابی العوجاء،‌که به سال 155 هـ ق (772م) در کوفه اعدام شد، اعتراف کرده بود که شخصاً 4,000 حدیث جعل کرده است. گروهی از مردم شکاک بیشتر احادیث را نمی‌پذیرفتند و بعضیشان داستانهای نابابی به صورت حدیث صحیح قالب می‌زدند. مع ذلک، تصدیق احادیثی که در یکی از صحاح آمده نشانه یک مسلمان سنی است، و کسانی که به صحاح متداول علاقه نشان داده‌اند سنی عنوان یافته‌اند. حدیثی هست که جبرائیل از پیامبر پرسید: حقیقت اسلام چیست؟ و او جواب داد: اسلام شهادت لا اله الا الله و محمد رسول الله، نماز کردن، زکات دادن، روزه رمضان، و حج خانه خداست برای کسی که مستطیع باشد. بنابراین نماز و زکات و روزه و حج چهار عمل واجب است که بر هر مسلمانی مقرر است و با شهادت الوهیت و نبوت ارکان پنجگانه اسلام به شمار می‌روند.
پیش از نماز وضو باید گرفت و چون در روز پنج نماز باید گزارد، نظافت، بحق از لوازم ایمان است. اسلام نیز چون دین یهود به صحت تن و استواری اخلاق توجه بسیار دارد؛ به نظر این هر دو دین، انسان هیچ قضیه معقولی را بی هدایت عالم غیب دریافت نتواند کرد. پیامبر مسلمانان را از اهمال در کار وضو بر حذر می‌داشت و می‌فرمود که خدا نماز بی وضو را نمی‌پذیرد. تأکید می‌کرد که پیش از نماز دندانها را تمیز کنند، ولی مسواک را از واجبات وضو قرار نداد. واجبات وضو، شستن صورت و دست و مسح پاست (مائده، 6). جنب باید غسل کند. زنی که از حیض پاک شده یا بار نهاده باشد باید پیش از نماز غسل کند. در جامعه‌های اسلامی پیش از آفتاب و نیمه‌ روز و پسینگاه و نزدیک غروب مؤذن بر گلدسته بالا می‌رود و به وسیله اذان مسلمانان را به نماز می‌خواند. اذان چنین است:
الله اکبر الله اکبر. الله اکبر الله اکبر. اشهد ان لا اله الا الله. اشهد ان لا اله الا الله. اشهد ان محمداً رسول الله. اشهد ان محمداً رسول الله.....
براستی چه نیرومند و شریف است این دعوت که مردم را پیش از طلوع آفتاب به بیداری دعوت می‌کند؛ چه خوب است انسان به هنگام نیمروز از کار بازایستد، و چه بزرگ و باشکوه است که خاطر انسان در سکوت شب به جانب خداوند جل جلاله توجه کند. چه خوشاهنگ است صدای مؤذنان در گوش مسلمان و غیرمسلمان که این جهانهای محبوس در پیکر خاکی را از فراز هزاران مسجد دعوت می‌کند که به سوی بخشنده زندگی و عقل توجه کنند و به جان با او پیوند گیرند. در این پنج وقت، هر مسلمانی در هر گوشه دنیا باید از کار خود، هر چه هست، دست بردارد، تطهیر کند، رو به جانب کعبه بایستد، و رسوم و تشریفات نماز را به همان صورت که مسلمانان دیگر در اوقات مختلف روز عمل می‌کنند به انجام برساند.
هر که وقت دارد و بخواهد، برای نماز به مسجد می‌رود؛ معمولا همیشه مسجد برای نمازگزاران گشوده است و هر مسلمان سنی یا بدعتگذاری برای وضو و نماز یا استراحت به آنجا می‌رود. در زیر سقف مسجد مدرسان به شاگردان خود تعلیم می‌دادند، قاضیان دعاوی را حل و فصل می‌کردند، و فرمان با سیاست خلیفه اعلام می‌شد. مردم در آنجا جمع می‌شدند تا درباره مسائل مورد علاقه خود سخن گویند، اخبار تازه بشنوند، و احیاناً درباره کارهای بازرگانی و مالی گفتگو کنند؛ زیرا مسجد، چون کنیسه یهود، مرکز کارهای روزانه و خانه عام جماعت بود. روز جمعه، نیم ساعت پیش از نیمروز، مؤذن به پا می‌ایستد و، از پس صلوات پیامبر و خاندان و اصحاب وی، مسلمانان را به نماز می‌خواند. به روز جمعه بهتر است نمازگزاران پیش از حضور در مسجد غسل کنند، لباس پاکیزه بپوشند، و عطر بزنند. اگر غسل نکرده باشند، باید در مسجد وضو بگیرند. رسم چنین است که وقتی مردان به مسجد می‌روند، زنان در خانه بمانند تا حضورشان ولو در حجاب، بعضی مردان را از توجه کامل به خدا باز ندارد. نمازگزاران کفش خود را دم در بیرون می‌آورند و پابرهنه یا با جوراب وارد می‌شوند و، چون وقت نماز می‌رسد، پهلوی هم، به یک یا چند صف، رو به محراب که به سوی قبله است می‌ایستند. امام جماعت به پا می‌خیزد و ضمن خطبه کوتاهی مردم را وعظ می‌کند. آنگاه نماز به پا می‌شود و امام جماعت آیاتی از قرآن می‌خواند؛ نمازگزاران دیگر نیز به دنبال او می‌خوانند، یا فقط به خواندن سوره فاتحه اکتفا می‌کنند، و نماز را با رسوم معین از رکوع و سجود و تشهد و سلام به سر می‌برند. در نماز مسلمانان سرود، تشریفات، آیینهای مقدس، و نیمکت مخصوص نیست. چون به نزد مسلمانان دین و دولت یکی است، مخارج کارهای دینی از اموال عمومی پرداخت می‌شود. امام مانند کشیش مسیحی موظف نیست، یک مرد معمولی است که معاش خود را از کاری دنیایی به دست می‌آورد؛ برای مدتی از طرف متولی مسجد به امامت مسجد تعیین می‌شود و دستمزد مختصری می‌گیرد. دین اسلام رسوم کاهنی و کشیشی ندارد. بعد از نماز مسلمانان آزادند و می‌توانند دنبال کار خود بروند. همین قدر کافی است که ساعتی به خدای خود توجه کرده‌اند و جانشان از کارهای اقتصادی و اختلافات اجتماعی اوج گرفته و، بدون آنکه توجه کنند، به وسیله شرکت در مراسم نماز جماعت، دلهایشان به یکدیگر الفت یافته است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 40   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ایمان در قرآن

دانلودمقاله نکاتی در مورد قرآن

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله نکاتی در مورد قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 مقدمه
صحبت از ماندگارترین اثر تاریخی است، همان اثری که هوز بوی تازگی از آن استشمام می‌شود. سخت از پیام و گفتار خداوندی است، همان گفتاری که جزء جزء آن، دریای خروشانی از معارفت است. سخت از تنها مکتوب تحریف‌ناپذیر خلقت است، همان مکتوبی که جان‌ها را سیراب و روح‌ها را به تعالی می‌رسند.
فاش گویم آنچه در دل مضر است این کتابی نیست چیز دیگر است
چون که در جان رفت جان دیگر شود جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود
اللهم اجعل القرآن وسیله لنا الب اشرف منازل الکرامه
ای خدا، قرآن را وسیله ما برای رسیدن به بالاترین منزلت‌های کرامت بگردان
روی سخن ما در این تحقیق، با نسل پویای ما است که در بحران انتخاب قرار گرفته و در جستجوی بهترین الگو تکاپو می‌کند و هر نوی را می‌آزماید و کنار می‌گذارد و بر پایه لکل جدید لذه، هماره در پی نوی دیگر است و این آزمون را بارها و بارها تکرار می‌کند و همچنان طی شده را درمی‌نوردد.
قرآن را! قرآن را! که ریشه‌های تمام معارف بشری در آن نهفته است.
قرآن را! قرآن را! که بهترین وسیله‌ی آرامش و از برترین مصادیق ذکر خداست.
قرآن را! قرآن را! که مایه کرامت فردی و اجتماعی ما مسلمانان است و همه چیز ما به عمل به آن و پیروی از قرآن ناطق، ائمه اهل بیت بستگی دارد.
جایگاه و عظمت قرآن
پیامبر اکرم(ص): قرآن از همه چیز، جز خدا برتر است. پس هر که قرآن را پاس دارد، خدا را پاس داشته و هر که قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبک شمرده است.
امام صادق(ع): عزیز جبار، کتاب خود را بر شما نازل کرد. او راستگو و نیکی کننده است. در آن کتاب، اخبار شما و کسانی که پیش از ما بود و پس از شما خواهد بود و اخبار آسمان و زمین آمده است، که اگر کسی می‌آمد و از اینها به شما خبر می‌داد، در شگفت می‌شدید.
پیامبر اکرم(ص): علم قرآن را بیاموزید و غرایب آن را فرا گیرید. غرایب آن احکام واجب و حدود آن است. چه قرآن بر پنج وجه نازل شده است: حلال، حرام، محکم، متشابه و امثال.
پس به حلال عمل کنید و حرام را فرو گذارید. محکم را بکار ببندید و متشابه را رها کنید و از امثال عبرت بگرید.
قرآن، آب حیات انسان است. این آب هم، تشنه و طالب انسان است، همانطور که انسانه تشنه اوست، به همان اندازه که ما علاقه‌مند به قرآنیم، چندین برابر قرآن عاشق ماست.
قرآن، سفره رحمت رحیمیه است که فقط برای انسان گسترده شده است. طعام این سفره، غذای انسان است که با ارتزاق آن متخلق به اخلاق ربوی می‌گردد و متصف به صفات ملکوتی می‌شود و مدینه فاضله تحصیل می‌کند و هیچ کس از کنار این سفره بی‌بهره برنمی‌خیزد.
شفاعت قرآن
در روایت آمده که رسولب خدا(ص) فرمودند: هیچ شفیعی نه پیغمبر و نه ملک و نه غیر از اینها، در روز قیامت بلند مرتبه‌تر از قرآن نیست.
منقول است که حضرت علی(ع) فرمودند: قرآن را فرا گیرید که بهترین گفته‌هاست و در آن بیاندیشید و تفقه کنید که بهار دلهاست و از نور آن شفا جوئید که شفای دل‌های بیمار است و آن را به نیکوترین وجه، تلاوت کنید که سودبخش‌ترین سرگذشت‌هاست.
عمومی بودن فهم قرآن
جهانی بودن زبان قرآن کریم و اشتراک فرهنگ آن، در اجتماع دلپذیر سلمان فارسی، صهب رومی، بلال حبشی، اویس قرنی، عمار و ابوذر غفاری در ساحت مقدس پیامبر جهانی، که شعار ازسلت الی الابیض و الاسود و الاخمر، او شهره آفاق شد، متجلب است.
قرآن مصون از دستبرد و تحریف
مضمون عبارت شیخ صدوق، در کتاب اعتقادات اینچنین آمده است:
آنچه هم اکنون در دست مردم است، بدون هیچ کم و کاستی همان قرآنی است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. پیش از این نبوده و هر کس به ما عقیده تحریف را نسبت دهد، کاذب است.
اعجاز قرآن در بلاغت
معنی بلاغت، رسیدن است. اگر گوینده طوری کلام را بیان کند که معنی به قلب سامع رسیده و جایگیر شود و مقصودی که دارد عقل و وجدان مستمع را مسخر نماید، آن سخن، بلیغ است و شکی نیست که قرآن در بلاغت به حد اعجاز رسیده، زیرا چنان مملکت وحشی، بت‌پرست، دزد، غارتگر و ظالم را در مدت بسیار کم، صالح و خداپرست و متحد نمود که قایل شدند تمام دنیا را در تعلیم و تادیب نمایند، با آنکه همه آنها متمدن‌تر و به مراتب بسیار عالم‌تر و در سیاست و حکمت و صناعت و کلیه لوازم زندگی بشری از آنها به درجاتی اشرف بودند.
معلوم است که بیان الهی چنان در قلوب عرب موثر واقع شده که آنها را به کلی استحاله کرده و تغییر ماهیت داد و سایر معجزات انبیاء(ع)، قطعاً به این اندازه، امت‌ها را خاضع ننموده است.
روش‌های ویژه قرآن در بیان معارف
• استفاده گسترده از تمثیل برای تنزل دادن معارف سنگین و متعالی؛
• داوری قاطع نسبت به اقوال و آرایی که از دیگران نقل می‌کنند.
• پیوند دادن مسائل جهان‌شنسای با خداشناسی؛
• گزینش صحنه‌های درس‌آموز تاریخی در تبیین قصه‌ها؛
• بیان مصداق و پرهیز از کلی‌گویی؛
• تکرار مطالب، چون قرآن در مقام هدایت است، لازم است در هر مناسبت یا زبانی خاص ادا شود تا ویژگی موعظه داشته باشد.
• یکی از ظرافت‌های ادبی و هنری در بیان قرآنی، تغییر ناگهانی سیاق است تا خواننده را متوقف کرده و به تامل وادارد.
کیفیت نزول قرآن
حارث بن هشام از پیامبر اکرم(ص) پرسید: وحی چگونه بر شما نازل می‌شود؟
ایشان فرمودند: گاه صدایی مانند صدای زنگ به گوش من می‌رسد و وحیی که بدین صورت بر من نازل می‌شود، سخت بر من گران و سنگین است. سپس این صداها قطع می‌شود و آنچه را جبرئیل می‌گوید، فرا می‌گیرم. گاهی نیز جبرئیل به صورت مرد بر من فرود می‌آید و سپس با من سخن می‌گوید و من گفته‌های او را حفظ می‌کنم.
راه‌های ارتباط پیامبر اکرم(ص) با عالم غیب عبارتند از:
1. الهام به قلب؛
2. توسط فرشته وحی؛
3. از طریق شنیدن صدا. به این ترتیب که خداوند امواج صوتی را در فضا و اجسام می‌آفریده و از این طریق با پیامبرش سخت می‌گفته که از دیگران مخفی و پنهان بوده است.
4. خواب.
اولین و آخرین آیات و سوره‌های نازل شده
قرآن در مدت بیست و سه سال یعنی در طول مدت نبوت رسول اکرم(ص)، نازل گردیده است و مشهور آن است که اولین سوره نازل شده، «اقرا باسم ربک» است، ولی معلوم نیست آخرین چیزی که نازل گردید، کدام آیه است و اصحاب پیغمبر در آن اختلاف‌نظر دارند. گویتا هر کس آخرین آیه‌ای که از پیغمبر شنیده است را آخرین آیه نازل شده پیامبر نام برده است.
ولی از آنجا که آیه «الیوم اکملت لکم دینکم» که سوره مائده است به اتفاق در حجه‌الوداع یعنی دو ماه و نیم قبل از رحلت نازل شده و نیز سوره «اذا جاء نصرالله و الفتح» دلالت می‌کند، بر اینکه خدا پیامبر اکرم(ص) خبر رحلت او را می‌دهد، باید سوره مائده و «اذا جاء» از آخرین سوره‌ها باشد، اما آخرین آیه کریمه «واتقوا یوما» و نازل شدن چیزی بعد از آن معلوم نیست. احادیثی در این خصوص وجود دارد.
مقداری از سوره‌های قرآن را که قبل از هجرت پیغمبر نازل گردیده، مکی و مقداری که بعد از هجرت نازل شده، مدنی می‌گویند. خواه در شهر مکه و مدینه نازل شده یا در سفرها و قرای دیگر.
امام صادق(ع) فرمودند: «بسم الله الرحمن الرحیم، اقرا باسمک الذی ...» اولی آیانی است که بر نبی اکرم(ص) نازل شده است.
سوره‌ها و آیات مکی و مدنی
معنا و ملاک مکی و مدنی بودن سوره‌ها
دوران رسالت پیامبر اکرم(ص) به دو بخش تقسیم می‌شود:
دوره اول که سیزده سال است و در مکه با تبلیغ سپری شد. دوره دوم که ده سال است و پس از هجرت به مدینه آغاز شد که حضرت در این دوره به تکمیل دین پرداختند.
آنچه از قرآن در دوره اول نازل شد، آیات و سوره‌های مکی نامند، خواه در خود مکه نازل شده باشد یا نه.
و آیات و سوره‌هایی که در عرض 10 سال بعد، نازل گشته مدنی نام دارد، خواه در خود مدینه نازل شده باشد یا در جاهای دیگر.
بیشتر قرآن در مکه و در عرض سیزده سال نازل شده است.
غالب این آیات قرآنی که با ندای «یا ایها الناس» شروع می‌شود، مدنی و آیاتی که با خطاب «یا ایها الذین آمنوا» آغاز می‌شود، مدنی است.
فایده دانستن مکی و مدنی بودن آیات
• زمان نزول آیات را معلوم می‌دارد.
• اگر دو آیه در یک موضوع باشد، یکی در مکه و دیگر در مدینه، آیه مدنی ناسخ و آیه مکی منسوخ است.
• شناسایی تاریخ تشریع و مکان تشریع و سبب نزول، حکمت آن تشریع را معلوم می‌دارد.
نحوه جمع‌آوری قرآن در زمان‌های مختلف
قر‌آن در زمان پیامبر اکرم(ص) به صورت کامل در اوراق متعدد نوشته شده بود و در خانه حضرت نگهداری می‌شد. در زمان ابوبکر، هیاتی مامور شد تا قرآن را جمع‌آوری کند و بین دو لوح قرار دهد. در زمان عثمان هم به علت توسعه سرزمین‌های اسلامی و بروز اختلافاتی در قرائت قرآن، همه نسخه‌های پراکنده قرآن جمع‌آوری شد و دستور داده شد از روی یک نسخه به تکثیر فراوان قرآن بپردازند. این نسخه به مصحف امام نامگذاری شد و از همین نسخه نمونه‌هایی به بلاد اسلامی فرستاده شد.
نام‌ها و ویژگی‌های ترکیب قرآن
قرآن کریم به اسامی متعدد و عناوین متعددی نامیده می‌شود و از این اسامی در قرآن کریم یاد شده است. میان این اسامی چند نام دارای شهرت بیشتری است که مورد اتفاق اکثر دانشمندان علوم قرآنی است و می‌توان آنها را به عنوان اسامی و نام‌های قرآن تلقی کرد که عبارتند از:
«قرآن، فرقان، کتاب، ذکر و تنزیل»
اهمیت فراوان فراگیری قرآن
امام صادق(ع): شایسته است که مومن، قبل از مرگ، قرآن را بیاموزد و یا در حال فراگیری آن باشد.
حضرت علی(ع) فرمودند: حق فرزند بر پدر این است که نام نیکو بر او بگذارد، خوب تربیتش کند و قرآن تعلیمش نماید.
پیامبر اکرم(ص): هر کس به فرزندش قرآن بیاموزد، خداوند متعال در قیامت به پدر و مادر، تاج پادشاهی می‌بخشد و بر او دو جامه‌ای می‌پوشاند که هیچ کس مانند آنها را ندیده است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نکاتی در مورد قرآن

دانلودمقاله ایمان وآثارآن

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله ایمان وآثارآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب، می فرماید:
«یابنَ جُندَب، اِنَّما المُؤمِنونَ الذّینَ یَخافونَ اللّهَ و یُشْفِقُونْ اَن یُسلَبوا ما اُعطوا مِن الهُدى فَاذا ذَکرُوا اللّهَ وَ نَعمائَه وَجلوا و اَشفقوا و اذا تُلیت علیهم ایاتُه زادتهُم ایماناً مِمّا اَظهره مِن نَفاذِ قُدرتِه وَ على ربِّهم یَتوکَّلونَ.»([۱])
این فقره از روایت در مقام توضیح ایمان حقیقى است که ایمان حقیقى چه آثارى در انسان دارد و مى توان مؤمن حقیقى را با این آثار شناخت. براى معرفى ایمان واقعى و آثارش، معرفى مؤمن حقیقى و مراتب و درجات ایمان، آیات و روایات بسیارى وارد شده است. دست کم، یکى از دلایل ذکر این مطالب آن است که بعضى افراد که فکر سطحى دارند، تصور مى کنند که انسان یا کافر است یا مؤمن و اگر کافر و منکر خدا و قیامت نبود مؤمن است. مؤمن هم که شد، با دیگر مؤمنان فرقى ندارد و همه آثار ایمان بر او مترتّب است، در صورتى که چنین نیست.
از روایات و بحث هاى تاریخى چنین بر مى آید که این جور کج اندیشى ها از صدر اسلام وجود داشته است. ما یک «اسلام ظاهرى» داریم، در مقابل «کفر ظاهرى» که مربوط است به زندگى دنیا و احکامى که در این وصیت، اسلام بر آن مترتّب مى شود. ممکن است کسى در ظاهر، مسلمان باشد، تمام احکام اسلام هم براى او ثابت باشد، اما در آخرت، هیچ بهره اى از ثواب آخرت نداشته باشد و تا ابد در اسفل السافلین جهنّم بسوزد; یعنى: منافق باشد و در ظاهر، اظهار اسلام کند. احکام اسلام براى چنین شخصى ثابت است: ریختن خونش حرام است ـ تا وقتى ضرورى دین را انکار نکرده اند ـ تصرف در اموالش جایز نیست، با مسلمانان مى تواند ازدواج کند، از پدر و مادر مسلمانش ارث مى برد و... ولى این احکام ظاهرى براى این دنیاست.
در صدر اسلام، گروهى از افراد در ظاهر، مسلمان بودند، به مسجد مى آمدند، نماز مى خواندند، حتى گاهى در صف اول هم مى ایستادند. این ها به احکام ظاهرى اسلام عمل مى کردند، ولى مسلمان واقعى نبودند. آیات بسیارى از قرآن ناظر به این هاست. این ها منافقان هستند، علایمشان هم ذکر شده است. «منافق» به یک معنا، این جور افراد را شامل مى شود. که در عین حال، احکام ظاهرى اسلام در موردشان اجرا مى شود. ملاک این اسلام گفتن شهادتین است; یعنى: همین که کسى شهادتین را بر زبان جارى کرد جزو مسلمانان به حساب مى آید. البته شهادتین یعنى شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیغمبر: که هر چه را او به عنوان رسالت از طرف خداوند آورده قبول داشته باشیم. بنابراین، اگر بدانیم چیزى را مسلّماً پیغمبر(ص) فرموده است از ضروریات اسلام به شمار مى رود. حال اگر کسى گفت که آن ها را قبول ندارم، با پذیرش رسالت تناقض پیدا مى کند. چه طور مى توان گفت: رسالت پیغمبر(ص) را قبول دارم اما آنچه را او از طرف خدا آورده است نمى پذیریم؟ این تناقض است. لذا، انکار ضروریات دین موجب کفر مى گردد و این همان «کفر ظاهرى» است. بعضى از فقها مثل حضرت امام; تصریح مى کنند که انکارى ضرورى دین به انکار رسالت باز مى گردد; یعنى: چیزى را که شخص خودش مى داند پیامبر(ص) به عنوان رسالت آورده قابل انکار نیست; مثل نماز خواندن. هر مؤمن و کافرى مى داند که آنچه را پیغمبر(ص) آورده قطعاً جزو رسالتش بوده است. لذا، اگر بگوید آن را قبول ندارم این تناقض است. این ها مربوط به اسلام ظاهرى است; یعنى: با گفتن شهادتین، احکام اسلام براى چنین شخصى ثابت مى شود، مگر این که نقضش ثابت شود; مثلاً، بگوید که «نه، اشتباه کردم» یا یکى از ضروریات دین را ـ که انکارش به انکار رسالت بازگشت مى کند ـ انکار کند. این ها هیچ ربطى به واقعیت زندگى آخرت و ثواب و عقاب اخروى ندارد. حکم ظاهرى است، ملاکش هم همین مسائل دنیایى است. بنابراین، اگر شرط طهارت، اسلام باشد او طاهر است، ازدواج با او جایز است، ذبیحه اش حلال مى شود و...
در مقابل، «کفر ظاهرى» یعنى این که کسى با زبان، شهادتین را نگوید یا صدق یکى از ضروریات دین را انکار کند. اما اگر به واقع حساب کنیم، آنچه را موجب سعادت آخرت مى شود معمولاً با واژه «ایمان» معرفى مى کنند. خداوند مى فرماید: «قَالتِ الاَعرابُ امَنّا قُل لم تُؤمنوا و لکن قولو اَسلمنا و لَمّا یَدخلِ الایمانُ فی قلوبکم.» (حجرات: ۱۴) «اسلام» همین لفظ و اظهار اعمال ظاهرى است، اما «ایمان» مربوط به قلب است; «لَمّا یَدخلِ الایمانُ فی قلوبکم.» اگر کسى به حقایق اسلام، توحید، نبوّت، معاد و ماندن آن باور داشت بخشى از آثار این اعتقاد مربوط به درون است. ممکن نیست کسى به چیزى باور داشته باشد اما این باور هیچ اثرى در بیرون نداشته باشد. اگر انسان چیزى را باور کرد دست کم، بعضى از لوازمش در او ظاهر مى شود. در این جا، پاى واقعیت و باطن در کار است. البته ممکن است کسى واقعاً مؤمن باشد اما تا آخر عمر، ایمانش را ظاهر نکند; تقیّه کند; مثل مؤمن آل فرعون یا حضرت ابوطالب(ع) که ایمانشان را اظهار نمى کردند. در روایات آمده است که حضرت ابوطالب(ع) حکم مؤمن آل فرعون را داشته و این باعث اشتباه امر بر مسلمانان مى شده و تا امروز هم بیش تر مسلمانان ـ یعنى: اهل تسنّن ـ معتقدند که حضرت ابوطالب(ع) ایمان نیاورد، در صورتى که به اعتقاد شیعه، ایشان از همان اول که پیغمبر(ص) مبعوث شدند، ایمان داشت، ولى کتمان مى کرد تا بتواند در مقابل کفار از آن حضرت حمایت کند.
در قرآن، هم نمونه روشن این مسأله مؤمن آل فرعون است که تصریح مى کند: «یَکتُم ایمانَه» (غافر: ۲۸) یا در جاى دیگر مى فرماید: «اِلاّ مَن اُکره و قلبُه مطمئنٌ بِالایمانِ.» (نحل: ۱۰۶) ممکن است کسى وادار به اظهار کفر شود; تهدیدش کنند که اگر مثلاً ـ العیاذ باللّه ـ سبّ پیامبر اکرم یا ائمّه اطهار: نکنى تو را مى کشیم یا او را تهدید کنند که اگر به کعبه معظّمه توهین نکنى خونت را مى ریزیم. او هم مجبور باشد براى حفظ جانش، در ظاهر، تبرّى کند، ولى در باطن، چنین اعتقادى نداشته باشد; «اِلاّ اَن تَتَّقوا مِنهم تُقاة.» (آل عمران: ۲۸) تقیّه در چنین جاهایى واجب است; مثلاً، براى حفظ جان. این کار به ایمان ضرر نمى زند. لذا، ممکن است کسى عمرى را با تقیّه بگذراند و مردم نفهمیده باشند که او ایمان دارد. پس ایمان سر و کارش با قلب و باطن انسان است، کارى به ظاهر ندارد.
حتى مى توان فرض کرد که مؤمنى باشد که توان خواندن دو رکعت نماز را هم نداشته باشد، چنین شخصى نمازش را باید در قلبش بخواند. البته این فرض بعیدى است، اما در زمان هاى گذشته که غلام هاى زرخرید بودند و کاملاً زیر نظر مولایشان قرار داشتند، چنین حالاتى پیش مى آمد.
در این باره که ایمان با چه چیزى ثابت مى شود و با چه از بین مى رود، از صدر اسلام بحث و گفت و گو بوده است. برخى مى گفتند: ممکن است انسان ایمان بیاورد و هیچ عملى انجام ندهد، همه گناهان را هم مرتکب شود، ولى چون ایمان آورده است به بهشت برود. این ها به «مُرحبه» معروفند. در مقابل، برخى معتقد بودند اگر مؤمنى مرتکب کبیره اى شود «کاهل» مى گردد. این اعتقادى است که به خوارج نسبت مى دهند. آن ها مى گفتند که ایمان همان عمل به دستورات و ترک گناهان کبیره است. اگر کسى مرتکب گناهان کبیره شد ایمان ندارد; یعنى: کافر شده است. به همین دلیل، خوارج خون طرفداران امیرالمؤمنین(ع) را حلال مى دانستند و به نوامیسشان تجاوز مى کردند و آن همه فجایع را مرتکب شدند. حرفشان این بود که مى گفتند این ها کافر شده اند. حتى در مورد شخص حضرت امیرالمؤمنین(ع) هم چنین اظهار مى کردند که چون ایشان حکمیّت را پذیرفته ـ و این کفر است و شرک ـ پس از اسلام خارج شده است. این نوعى برداشت انحرافى از ایمان بود.
اما به نظر ائمّه اهل بیت:، هیچ کدام از این ها درست نیست. آنان نه نظر مرحبه را قبول داشتند نه نظر خوارج را. چنین نیست که به صرف ایمان قلبى، انسان به بهشت برود، اگرچه هر گناهى را خواست انجام دهد: «فَمن یَعمل مِثقالَ ذرّة خیراً یَرهُ.» (زلزال: ۷) این جور نیست که زندگى انسان مثلاً، با یک ایمان لحظه اى تمام شود و مجاز باشد هر گناهى را مرتکب شود و اصل ایمانش محفوظ باشد. بله، اگر کسى ایمانش را تا آخرین لحظه حیات حفظ کرد در عالم آخرت، پس از این که در عرصات قیامت به اندازه گناهانش عذاب شد، اگر لیاقت شفاعت را داشت، در بعضى از مراحل، مشمول شفاعت قرار مى گیرد و به بهشت مى رود.
ایمان این هنر را دارد که اگر شخص توانست آن را تا آخرین لحظه حفظ کند، او را نجات مى دهد. اما هیچ کس نمى تواند چنین اطمینانى داشته باشد; چون ارتکاب گناهان موجب مى شود که ایمان ضعیف شود و به تدریج، از بین برود و انسان باطناً کافر گردد. نمونه این افراد در زمان ما کم نیست. اگر دقت کنید، مى توانید آن ها را شناسایى کنید. در گذشته هم بوده اند و تا آخر هم خواهند بود; این سنّت الهى است: «ثُمّ کانَ عاقبةُ الّذینَ اَساؤوا السُّوئ اَن کَذّبوا بِایاتِ اللّهِ.» (روم: ۱۰) کسانى که گستاخانه مرتکب گناه مى شوند و باکشان نیست و که چرا گناه کرده اند، آبروى مؤمنى را ریخته اند، به دلیل هواى نفس یا شهرت طلبى حرفى زده اند یا کار خلاف دیگرى کرده اند، به کفر کشیده مى شوند تا آن جا که «اَن کَذّبوا بِایاتِ اللّهِ» (آیات الهى را تکذیب مى کنند.) پس این جور نیست که گناهان هیچ تأثیرى در سعادت و شقاوت انسان نداشته باشد. این طور هم نیست که وقتى انسان مرتکب کبیره اى شد فوراً از ایمان خارج گردد و کافر شود. آن گونه هم نیست که خوارج مى گفتند که اگر مؤمن حتى مرتکب گناه کبیره هم بشود خدا به او مهلت مى دهد تا توبه کند یا حتى اگر موفق بر توبه نشد به اندازه همان گناهش، در عالم برزخ عذاب مى شود، بلکه اگر ایمانش محفوظ باشد در نهایت، در قیامت نجات پیدا مى کند.
پس اولاً، اسلام ظاهرى و ایمان دو مقوله متفاوت هستند. ثانیاً، اسلام ظاهرى ملاک احکام ظاهرى اجتماعى است. اما گاهى بعضى از مبتدیان، که در مسائل فقهى مطالعه مى کنند، امر برایشان مشتبه مى شود و چنین مسائلى مطرح مى کنند. وقتى مى گوییم اقرار به شهادتین موجب اسلام مى شود، اگر کسى به معاد اقرار نکرد و آن را قبول نداشت، در باطن، مؤمن است یا کافر؟ بعضى تصور کرده اند که اقرار به شهادتین موجب اسلام مى شود و اسلام موجب نجات است، حتى اگر کسى ایمان به آخرت نداشته باشد. این تصورات از نقص معرفت نسبت به مسائل و معارف اسلامى است.
گفته شد که شهادت به رسالت معنایش شهادت به رسالت و لوازم آن است; یعنى: هرچه پیغمبر(ص) از طرف خدا گفته حتماً قبول است و به طور قطع، یکى از چیزهایى که هر کس مسلمان باید به آن متعهد شود و حتى مسلمانان صدر اسلام هم مى دانستد، اعتقاد به معاد است که در سوره هاى اول قرآن نیز درباره آن سخن به میان آمده است. چه طور ممکن است کسى بگوید من مسلمانم و رسالت پیامبر(ص) را قبول دارم، اما نداند که ادعاى ایشان آن است که معادى در کار است و این جزو رسالت آن حضرت مى باشد؟ اسلام ظاهرى موجب جارى شدن احکام ظاهرى بر مسلمانان مى شود. لذا، همان گونه که ذکر شد، ممکن است کسى تا آخر عمر جزو مسلمان ها باشد، مردم هم تصور کنند که آدم خوبى است، ولى در واقع، ذرّه اى ایمان در دلش نباشد; «لَمّا یَدخلِ الایمانُ فی قلوبکم.» این همان «اسلام ظاهرى» است.
البته اسلام مراتب دیگرى هم دارد که حتى انبیا: از خدا مى خواستند به آن نایل شوند. حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل۸ وقتى کعبه را بنا مى کردند دعاهاشان این بود: «رَبّنا وَ اجعلنا مُسلمَینِ لَکَ» (بقره: ۱۲۸); خدایا، ما را مسلمان قرار بده. این نشان دهنده مراتب دیگرى از اسلام است; تسلیم بودن مطلق در برابر خدا. در این جا، بحث ما در این نیست که از حیث ظاهر، چه کسى را باید مسلمان حساب کنیم و احکام ظاهرى اسلام را برایش ثابت نماییم. این مسأله مربوط فقهاست که چه حقوقى در اجتماع براى این افراد ثابت مى شود یا از آن ها سلب مى گردد و یا آن ها که مرتد مى شوند بازگشت این عقیده شان به انکار رسالت است. همچنین باید توجه داشته باشیم که گرایش مرحبه هم صحیح نیست که ایمان را مطلقاً موجب نجات مى دانستند و مى گفتند کسى که مؤمن بمیرد، هیچ عذابى نخواهد شد. نه، این جور نیست; ممکن است کسى مؤمن هم از دنیا برود ـ یعنى: ایمان واقعى داشته باشد ـ اما به دلیل گناهان زیادى که مرتکب شده شب اول قبر بر او سخت بگذرد یا جانش به سختى گرفته شود.
روایات متعددى در این باره وجود دارد که مؤمن وقتى از دنیا مى رود، اگر از گناهانش توبه نکرده باشد و گناهانش بخشیده نشده باشد، ملک الموت جانش را سخت مى گیرد. این سختى موجب مى گردد گناهانش پاک شود. اگر پاک شد، در برزخ راحت است. اما اگر گناهانش بیش از آن بود که با سختى جان دادن پاک شود، شب اول قبر بر او سخت مى گذرد. در روایات، براى این شب، عذاب هایى ذکر شده است. اگر در این مرحله، پاک شد، چه بهتر، وگرنه این عذاب ها ادامه دارد تا زمانى که جانش پاک شود. اگر مؤمنى در طول عالم برزخ، همه عذاب ها را کشید و باز هم گناهانش پاک نشده بود، در عرصات قیامت و در محشر، آن قدر تشنگى، شرمندگى گرفتارى، وحشت و اضطراب خواهد داشت تا پاک شود. در تمام این مراحل، هر کس به حسب لیاقت خود و اعمال خوبى که انجام داده، ممکن است مشمول شفاعت واقع شود; موقع جان دادن، شب اول قبر، در عالم برزخ و بالاخره، در قیامت.([۲])
در روایتى آمده است که ائمّه اطهار: به شیعیانشان مى فرمودند: «آنچه را ما براى شما ضمانت مى کنیم، شفاعت قیامت است; براى عالم برزخ خود فکرى بکنید.» یعنى: این طور نیست که هر کس مؤمن و شیعه باشد، حتماً در عالم برزخ سالم باشد. ممکن است در عالم برزخ سال ها عذاب بکشد. چند سال، خدا مى داند! شاید هزاران سال، شاید هم میلیون ها سال. پناه بر خدا! به هر حال، شفاعت، بى حساب نیست. این جور نیست که وقتى مى گویند فلان افراد مشمول شفاعت واقع مى شوند از همان اول، که از دنیا مى روند، مورد شفاعت قرار گیرند. شفاعت مراحلى دارد و افراد ممکن است در جاهاى گوناگونى مشمول شفاعت واقع شوند. اما آن شفاعت کارساز، مخصوص روز قیامت است; وقتى که حساب ها به کلى تصفیه مى شود. اگر کسى در آن جا حسابش پاک نشد تا ابد در جهنّم خواهد سوخت. به همین دلیل، در روایات، تصریح شده است که جوانان خودتان از افکار مرحبه برکنار بدارید. آن ها با پخش افکارشان، جوانان را تحریک مى کردند و به ارتکاب گناه وامى داشتند; مى گفتند: نگران نباشید، هر کس ایمان داشته باشد، بهشتى مى شود. لذا، مى فرمودند: مواظب باشید این افکار انحرافى بر افکار جوانان شما اثر نگذارد: «عَلّموا صبیانکم ما ینفعهم اللهُ به لایَغلب علیهم المرجئةُ بِرأیها.»([۳])
چنین برداشتى از اسلام بسیار خطرناک است; چون وقتى انسان فکر کند که هر کارى انجام دهد آمرزیده مى شود، از هیچ جنایتى خوددارى نخواهد کرد. پس این همه دستورات پیغمبر(ص) و انذارها و تعالیم براى چه بوده است؟ در مقابل، یک عقیده تفریطى بر آن بود که اگر کسى مرتکب کبیره اى شد، کافر است و دیگر فرقى نمى کند که یک گناه مرتکب شود یا صد گناه. اما این گونه نیست که کسى با یک گناه کافر شود. البته هر کس به اندازه گناهش ممکن است عذاب شود ـ اگر توبه نکند ـ.
اما گذشته از این، در داشتن ایمان واقعى هم همه در یک سطح نیستند. مراتب ایمان از زمین تا آسمان است. در روایات ما، این مسأله تکیه شده که ایمان درجاتى دارد. بعضى از روایات براى آن ده مرتبه و بعضى از آن ها هفت مرتبه ذکر کرده اند. اما بر حسب نظرهاى گوناگون، اگر با یک نظر دقیق نگاه کنیم، مى توانیم بگوییم مراتب ایمان تا بى نهایت ادامه دارد. آن قدر اختلاف در مراتب ایمان افراد وجود دارد که شاید دو نفر هم کاملاً شبیه یکدیگر نباشند.
ما باید سعى کنیم که ایمان واقعى داشته باشیم و تنها به اسلام ظاهرى اکتفا نکنیم، دلمان خوش نباشد که جزو مسلمان ها هستیم، از پدر و مادرمان مى توانیم ارث ببریم، ذبیحه مان حلال است یا بدنمان پاک است. این ها دلخوش کننده نیست، احکام ظاهرى این دنیاست. باید بدانیم در باطن، چه قدر ایمان داریم و به مراتب اولیه ایمان اکتفا نکنیم. آن قدر مراتب عالى براى ایمان وجود دارد که انسان به هر مرتبه اى که برسد، وقتى به مرتبه پایین نگاه کند، مى فهمد چه قدر ترقّى کرده و یا اگر ـ خداى ناکرده ـ تنزّل کند، مى بیند سرمایه عظیمى از دست داده است. البته این تحوّل ها براى همه پیش مى آید. ما در طول عمرمان ممکن است گاهى ایمانمان تقویت شود و ممکن است به عکس، گاهى خود را بیازماییم و ببینیم ایمانمان کم تر شده است. هر قدر ایمان قوى تر باشد تأثیرش در عمل بیش تر است. گاهى هم آثار ایمان به سادگى قابل شناختن نیست.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ایمان وآثارآن