رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودتحقیق درمورد ارزیابی اثرات اجتماعی رسانه های متحرک وغنی

اختصاصی از رزفایل دانلودتحقیق درمورد ارزیابی اثرات اجتماعی رسانه های متحرک وغنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

ارزیابی اثرات اجتماعی رسانه های متحرک وغنی

خلاصه:

ما دراین جا طرح اولیه یک تحقیق برای بررسی وبرآوردکردن اثر اجتماعی رسانه های متحرک غنی ( ویدئو، فاصله های رسانه ای، مجازی، مخلوط، واقعیت افزایش یافته متحرک وغیره) رادنبال می کنیم. هدف کشف شیوه ای است که رسانه های متحرک و غنی در زمینه های اجتماعی شکل داده می شوند، اثرات تقریبا متساوی واشکال به دور از همکاری در محیط های کاری، دگرگونی رفتار در فضاهای عمومی وموضوعات شهروندی ومشارکت.

این تحقیق بوسیله کار میدانی قوم شناسی ، پیمایش های ملی دسترسی واستفاده و آزمایش های در مقیاس کوچک دخالت/ ارزیابی بدست آمده است. در این شیوه چیزی که انتظار می رود توجه ویژه به اثر رسانه های غنی ومتحرک روی تعامل وهمکاری به منظور مشخص کردن پیشنهادات خط مشی برای بهترین شیوه برای مستقر کردن وبهبود این رسانه ها است.

اهداف تحقیق:

تکنولوژی های جدید اطلاعات وارتباطات یک بخش بزرگتر از زندگی اجتماعی ما را نسبت به گذشته تشکیل می دهند. بنابراین دلالت های اجتماعی رسانه های جدید نظیر فاصله های رسانه ای، محیط های مجازی، تکنولوژی های همه جا حاضر و سکوهای محاسبگر متحرک جدید نیازمند تحقیق است.

«تکنولوژی شکل دهنده اجتماعی» یک چشم انداز است که حاکی از آن است که این تکنولوژی یک عامل مستقل برای ایجاد تغییرات اجتماعی است این تکنولوژی بهتر است بعنوان منعکس کننده و شکل دهنده روابط اجتماعی در نظر گرفته شود. بنابراین استفاده کنندگان تکنولوژی تا حدی در اثر استفاده توصیه شده ای که دراین رسانه ها قرار داده شده است از مرحله طراحی وتولیدشان پیکربندی می شوند. به عبارت دیگر استفاده کنندگان فعالند و به طور اجتماعی رمز گشاهای این تکنولوژی هستند و آنهارا به نیازهایشان اختصاص می دهند. از این رو آنها استفاده های جدید را خلق می کنند.

در این زمینه موارد ذیل تعدادی از مهم ترین اهداف تحقیق

درباره اثر اجتماعی رسانه های غنی ومتحرک است:

تمرکز روی فرایند شکل دهی اجتماعی ،شامل توسعه شان، انتشار، قبول، از خودسازی وتخصیص در زمینه های اجتماعی، کار و خانه است.

کشف ابعاد اجتماعی این رسانه ها از طریق روشهای گوناگون

طراحی و ارزیابی یک تعداد از مداخله های تکنولوژی های در مقیاس کوچک در زمینه های مختلف

بحث درباره موضوعات سیاسی که در مخاطره هستند موقعی که این رسانه ها خانگی شده اند ودر فضای عمومی تخصیص داده شده اند.

این که چگونه رسانه های غنی ومتحرک عملا استفاده شده اند

نسبت به چیزی که می تواند پیش داوری بشود بوسیله مدل های نظری، یک پرسش تجربی است.

بنابراین به منظور فهم وارزیابی این رسانه ها باید یک تعدادی از حوزه های مطالعه درباره مستقر کردن، قبول واستفاده را مورد بررسی قرار داد.

در یک مورد باید بررسی کرد چطور رسانه های غنی و متحرک می توانند به طوری موثر به افراد پیر وجوان که از نظر توانایی متفاوتند و نیز افراد ثروتمند وفقیر نخبگان علمی و محرومین از آموزش تخصیص داده شوند.

بنابراین مطالعات حوزه قوم شناسی باید یک پایه برای چنین کاری را شکل دهد. مزایای این شیوه عبارتند از:

تعامل با کاربران از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته و بدون ترتیب یک تفسیر هوشمندانه دو طرفه وعمیق وغنی از فرایندهای مشاهده شده فراهم می کند.

بوسیله دیدن محل زندگی کاربران ، قوم شناسان قادر است زمینه های واقعی محلی را مشاهده کند در جایی که تکنولوژی های مطالعه شده به کار رفته است

مشارکت قوم شناسی در زمینه های محلی کاربران ، آشکارسازی شرایط واقعی را در جایی که تکنولوژی مطالعه شده تخصیص داده شده است را ممکن می سازد که ممکن است از اصل ثبت شده اش در مراحل طراحی وتوسعه متفاوت باشد

با این وجود یک شیوه کیفی نظیر قوم شناسی نمی تواند اطلاعات کافی رابرای بررسی همه انواع ای که در ارتباط با رسانه های متحرک و غنی هستند فراهم می کند تکنیک های مختلف دیگر باید مستقر شوند که شامل تحلیل تعامل حمایت شده بوسیله داده های ویدئویی همانطور که توسعه


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد ارزیابی اثرات اجتماعی رسانه های متحرک وغنی

دانلودتحقیق درمورد آداب و فرهنگ ایرانیان

اختصاصی از رزفایل دانلودتحقیق درمورد آداب و فرهنگ ایرانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

آداب و فرهنگ ایرانیان

گزینوفون می‌نویسد: کودکان ایرانی در مدارسشان فنون قضاوت و عدالت و اداره می‌آموزند. معلمان در این مدارس قضایای مختلف را برای شاگردان به‌تمرین می‌گذارند، اتهامات فرضی ازقبیل دزدی و راهزنی و رشوه‌خواری و تقلب‌کاری و تعدی و اموری که معمولاً اتفاق می‌افتد را برضد برخی از دانش‌آموزان مطرح می‌کنند و از دانش‌آموزانِ دیگر می‌خواهند تا دربار? آنها حکم داده مرتکب چنین بزههائی را کیفر دهند. آنها همچنین یاد می‌گیرند که به‌کسانی که اتهام ناروا به‌دیگران می‌زنند نیز کیفر دهند. درنتیج? چنین آموزشهائی کودکانِ ایرانی از سنینِ اولی? عمرشان با بدیها و نیکیها آشنا می‌شوند و می‌کوشند که خودشان را به‌بهترین خصلتها بیارایند و در آینده مرتکب اعمال خلاف نشوند. آنها حتی می‌آموزند که کسی‌که توانِ انجام کار سودمندی برای دیگران دارد ولی از انجامش خودداری می‌ورزد را نیز مجازات کنند؛ زیرا خودداری از انجام کار نیک در عین توانِ انجام آن را ناشکری دربرابر نعمتهای خدا می‌شمارند، و ناشکری را درخور کیفر می‌دانند. این از آن‌رو است که آنها عقیده دارند که انسان ناشکر نسبت به ادای وظیفه‌اش در قبال پدر و مادر و اطرافیان و جامعه و کشورش سستی و اهمال می‌کند؛ و کسی‌که در انجام وظیفه‌اش اهمال کند انسان بی‌شرمی است که ممکن است مرتکب هر کار خلاف اخلاقی بشود. از دیگر آموزشهائی که در این مدارس به‌کودکان داده می‌شود تسلط بر نفس و نظارت بر خویش و نظارت بر کردارهای دیگران، و اطاعت کهتران از مهتران و کاردیدگان است. ایرانیان همچنین به‌کودکان می‌آموزند که چه‌گونه در خورد و نوشْ جانب اعتدال را مراعات کنند؛ به‌همین جهت، دانش‌آموزان نه با مادرانشان که با آموزگارانشان غذا می‌خورند، و این غذا را نیز آنها از خانه‌هایشان با خودشان می‌آورند. کودکان درکنار این آموزشها، تیراندازی و زوبین‌افکنی می‌آموزند. اینها آموزشهائی است که تا سنین 15 و 16 سالگی به‌کودکان و نوجوانان داده می‌شود، و پس از آن آنها وارد دوران جوانی می‌شوند و چیزهائی به‌آنها آموخته می‌شود که مخصوص بزرگسالان است

افلاطون می‌نویسد: بزرگ‌زادگان ایرانی در هفت‌سالگی اسب‌سواری می‌آموزند؛ چهار آموزگارِ فرزانه برای آموزشِ آنها گماشته می‌شوند. خردمندترینِ آموزگار شیوه‌های خداپرستی و امور حکومتگری را از روی اوستا (به‌تعبیر افلاطون: ماگیای زرتشت) به‌آنها آموزش می‌دهد؛ درستکارترین آموزگار به‌آنها می‌آموزد که در هم? زندگی راست‌گو و راست‌کردار باشند؛ خوددارترین آموزگار شیوه‌های حکومت بر خویشتن را به‌آنها می‌آموزد؛ و دلیترین آموزگار به‌آنها می‌آموزد که دلیر و بی‌باک باشندهرودوت در سخن ازخصلتهای ایرانیان می‌نویسد که ایرانیان دروغ را بزرگ‌ترین گناه می‌دانند، و وامداری را ننگ می‌شمارند، و می‌گویند وامداری از این‌رو بد و ناپسند است که کسی‌که بدهکار باشد مجبور می‌شود که دروغ بگوید؛ از این‌رو همواره از ننگِ بدهکار شدن می‌پرهیزند. ایرانیان به‌همسایگان احترام بسیار می‌گزارند، هرچه همسایه نزدیک‌تر باشد بیشتر مورد توجه است و همسایگان دور و دورتر در مراتب پائین‌تری از احترام متقابل قرار دارند. ایرانیان هیچ‌گاه در حضور دیگران آب دهان نمی‌اندارند و این کار را بی‌ادبی به‌دیگران تلقی می‌کنند؛ آنها هیچ‌گاه در حضور دیگران پیشاب نمی‌کنند و این عمل نزد آنها از منهیات مؤکد است. در میگساری تعادل را مراعات می‌کنند و هیچ‌گاه چنان زیاده‌روی نمی‌کنند که مجبور شوند استفراغ کنند یا عقلشان را از دست بدهند. ایرانیان روز تولدشان را بسیار بزرگ می‌شمارند و در آن روز مهمانی و جشن برپا می‌کنند و سفره‌های گوناگون می‌کشند، گاو و گوسفند سرمی‌برند و گوشت آنها را در میان دیگران بخش می‌کنند (خیرات و صدقه می‌دهند). آنها هیچ‌گاه در آبِ رودخانه پیشاب نمی‌کنند و جسم ناپاک در آب جاری نمی‌اندازند؛ و اینها را از آن‌رو که سبب آلوده شدن آب جاری می‌شود گناه می‌شمارند

هرودوت می‌نویسد که ایرانیان معبد نمی‌سازند، برای خدا پیکره و مجسمه نمی‌سازند. آنها خدای آسمان را عبادت می‌کنند و میترا و اَناهیتا‌ و همچنین زمین و آب و آتش را می‌ستایند. آنها حیوانات را در جاهای پاک قربانی می‌کنند و گوشت قربانی را در میان مردم تقسیم می‌کنند و عقیده ندارند که باید چیزی از آن را به‌خدا داد، زیرا می‌گویند که آنچه به‌خدا می‌رسد و خشنودش می‌سازد روح قربانی است نه گوشت او. وقتی می‌خواهند قربانی بدهند حیوان را به‌جائی که فضای باز است می‌برند، آنگا به‌درگاه خدا دعا می‌کنند. در دعاکردن نیز رسم نیست که حسنات را برای شخصِ خود بطلبند، بلکه برای پادشاه و هم? مردم کشور دعا می‌کنند و خودشان را نیز یکی از اینها می‌شمارند

زرتشت می‌گوید: پروردگارا! آنگاه که تو مردم را به‌نیروی مینَویِ خویش آفریدی و قدرت درک و شعور به‌آنها دادی؛ آنگاه که تو جسم را با جان درآمیختی؛ آنگاه که تو کردار و آموزش را پدید آوردی، چنین مقرر کردی که هرکسی برطبق اراد? آزاد خودش تصمیم بگیرد و عمل کند. چنین است که دروغ‌آموز و راست‌آموز، یعنی هم آنکه نمی‌داند و هم آنکه می‌داند، هرکدام برطبق خواستِ درونی و ذهنیتِ خویش به‌بانگ بلند تعلیم می‌دهد و مردم را به‌سوی خویش فرامی‌خوانَد. انسان نیک‌اندیشی که در انتخاب راهش مُرَدَّد است آرمَئیتی معنویتِ راهگشای خویش را به‌او می‌بخشد تا راه درست را برگزیندانسانِ‌ باخردی که خردِ اندیشه‌ورِ خویش را به‌کار می‌گیرد با گفتار و کردارش عدالت‌خواهی و راست‌کرداری و نیک‌اندیشی را گسترش می‌دهد، پروردگارا، چنین کسی بهترین یاورِ تو است.

کسی‌که با رهنمودگیری از خرد مینوی خویش بهترینها را از راه کلامِ آموزند? اندیش? نیک توسط زبانش و از راه کردارِ پارسایانه توسط دستهایش انجام دهد، اهورَمَزدا را که آفریدگارِ عدالت است به‌بهترین وجهی شناخته است.هرکه به‌وسیل? اندیشه و گفتار و کردار نیک با بدی بستیزد تا بدی را از میان بردارد و بدکاران را راهنمائی کند تا از بدی دست بکشند و به‌نیکی بگرایند اراد? اهورَمَزدا را به‌نحو خوشنودگرانه‌ئی تحقق بخشیده است.

کسی که راه راستی و خوشبختی ابدی یعنی راهی که به سوی جایگاه اهورَمَزدا رهنمون باشد را در زندگیش در این جهانِ مادی به‌ما نشان دهد به‌بهترین و برترین خوشی خواهد رسید. پرودگارا! چنین کسی همچون تو پاک و آگاه و دانا استیک کاهن بزرگ بابلی دربار? کوروش بزرگ چنین نوشته است:

در ماه نیسان در یازدهمین روز (روز 12 فروردین) که خدای بزرگ بر تختش جلوس داشت... کوروش به‌خاطر باشندگانِ بابل امانِ همگانی اعلان کرد.... او دستور داد دیوارِ شهر ساخته شود. خودش برای این‌کار پیش‌قدم شد و بیل و کلنگ و سطل آب برداشت و شروع به ساختنِ دیوار شهر کرد.... پیکره‌های خدایانِ بابل، هم زن‌خدا هم مردخدا، همه را به‌جاهای خودشان برگرداند. اینها خدایانی بودند که سالها بود از نشیمن‌گاهشان دور کرده شده بودند. او با این کارش آرامش و سکون را به‌خدایان برگرداند. مردمی که ضعیف شده بودند به‌دستور او دوباره جان گرفتند، زیرا پیشترها نانشان را از آنها گرفته بودند و او نانهایشان را به‌ایشان بازگرداند.... اکنون به‌هم? مردم بابل روحی? نشاط و شادی داده شده است. آنها مثل زندانیانی‌اند که درهای زندانشان گشوده شده باشد. به‌کسانی‌که در اثر فشارها در محاصره بودند آزادی برگشته است. هم? مردم از اینکه او (یعنی کوروش) شاه است خشنودند.

کاهن بزرگ مصر دربار? داریوش بزرگ چنین نوشته است:

شاهنشاه داریوش، شاهِ هم? کشورهای بیگانه، شاه مصر عُلیا و سُفلی وقتی در شوش بود به‌من فرمان داد که به‌مصر برگردم و تأسیسات حیات‌بخش پزشکی مصر را نوسازی کنم. ... آن‌گونه که شاهنشاه فرمان داده بود مأموران شاهنشاه مرا از این‌زمین به‌آن زمین بردند تا به مصر رساندند. هرچه شاهنشاه دستور داده بود را انجام دادم. کارمندان را به‌خدمت گرفتم همه از خاندانهای سرشناس نه از مردم عادی. آنها را زیر دستِ کاردانان و استادان گماشتم تا پیش? پزشکی فراگیرند. فرمان شاهنشاه چنین بود که باید همه چیزهای شایسته و بایسته به‌آنها تحویل داده شود تا پیش? خود را به‌خوبی انجام دهند. من هرچه لازم بود و هر ابزاری که پیشترها در کتابها مقرر شده بود را در اختیار آنها گذاشتم. شاهنشاه چنین دستور داده بود، زیرا به‌فضیلت این علم واقف بود. او می‌خواست که بیماران شفا یابند. او اراده کرده بود که ذکر خدایان را جاوید سازد، معابد را آباد بدارد، جشنها و اعیاد دینی با شکوه بسیار برگزار شود

از ویژگیهای فرهنگ ایرانی آن بود که هیچ انسانی دارای تقدس شمرده نمی‌شد، بلکه تقدس خاص خدا و ایَزدان و فضایل ملکوتیِ هفتگانه بود که ضمن سخن از زرتشت شاختیم. به همین سبب بوده که در تمام دوران هخامنشی و پارتی و ساسانی هیچ زیارتگاهی برای هیچ انسانی، نه برای مغان و نه آتَروَنان و نه هیربدان، ساخته نشد. و از همین‌رو است که واژه‌هائی معادل «عصمت» و همچنین «زیارت» به مفهوم مذهبیش (زیارت به‌مفهومی که ما پس از مسلمانی‌مان شناخته‌ایم) در زبان ایرانی ساخته نشده است. و از آنجائی که در فرهنگ ایرانی هیچ انسانی در هر مقامی که باشد دارای تقدس و عصمت نیست، عقیده به اینکه انسان بتواند واسطه و شفیع میان انسان و خدا شود نیز در فرهنگ ایرانی وجود نداشت. زرتشت نیز واسط? میان انسانها و خدا شمرده نمی‌شد بلکه آموزگاری بود که نیک‌بودن و نیک‌زیستن را به انسانها آموخته بود. انبیای قوم سامی هم در حیاتشان و هم همیشه پس از مرگشان واسطه‌های میان خدا و مریدان خویش شمرده می‌شدند، و مریدانشان به‌انداز? فرمانهائی که برای انبیاء و جانشینانِ انبیاء می‌بردند و به‌اندازه‌ئی که به معبد خدمت می‌کردند و ثمر? تلاش و کارشان را به عنوان زکات و صدقات به متولیان معبد می‌دادند انتظار داشتند که انبیاء و رهبران دینشان در زندگی‌شان و حتی پس از مرگشان برایشان نزد خدایشان وساطت کنند (شفیع بشوند) تا خدا از خطاهایشان درگذرد؛ یعنی مردگان نیز واسطه میان انسان و خدا بودند. اما در دین ایرانی هیچ‌گاه چنین باوری دربار? انسانهای زنده و مرده شکل نگرفت.

از دیگر ویژگی فرهنگ ایرانی آن بود که هیچ‌کدام از عیدهای ایرانی با برگزاری مراسم برای هیچ انسانی در ارتباط نبود بلکه هرکدام از عیدها (نوروزِ کوچک که اکنون نوروز گوئیم، نوروز بزرگ که اکنون سیزده‌ به‌در گوئیم، مهرگان، سده، و جشنی که اکنون چارشنبه سوران گوئیم) مراسمی بود که برای پیوند با طبیعت برگزار می‌شد و مستقیماً با تحولات طبیعی در ارتباط بود. دین ایرانی به‌ شادزیستی بهای بسیار داده بود، و از این‌رو عید ایرانی نه مراسم عبادی بلکه سور و سرود و رقص دسته‌جمعی بود و جشنهایش مراسم شادی و سور و ستایش زیبایی‌ها بود. در فرهنگ ایرانی نه برای بزرگداشت انسانها حتی زرتشت مراسم دینی برگزار می‌شد و نه برای هیچ‌کدام از شخصیتهای دیگر. این از آن‌رو بود که ایرانی برای هیچ انسانی تقدس و عصمت قائل نبود تا به‌خاطرش مراسم دینی برپا کند. ایرانی برای طبیعت جشن برپا می‌کرد و همراه با طبیعت ابراز شادی و سرور می‌نمود.

نماز نیز در دین ایرانی نه همچون نمازِ ادیان سامی ستایش پیامبرشاه و انسانهای مدعیِ‌ نمایندگیِ خدا و ستایش اعضای خانواد? پیامبرشاه، و نه دعا و تضرع و ابراز خواری و ذلت در حضور خدا


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد آداب و فرهنگ ایرانیان

دانلودتحقیق درمورد سی و سه پل 9ص

اختصاصی از رزفایل دانلودتحقیق درمورد سی و سه پل 9ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

سی و سه پل

این پل که در نوع خود شاهکارى بى‏نظیر از آثار دوره سلطنت شاه‏ عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله ‏وردى‏خان بنا شده. این پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طویل‏ ترین پل زاینده ‏رود است که در سال 1005 هجرى ساخته شده است. در دوره‌ صفویه‌،مراسم‌ جشن‌ آبریزان‌ یا آبپاشان‌ ارامنه‌ در کنار این‌ پل‌ صورت‌ می‌گرفت‌. ارامنه‌ جلفا، مراسم‌ «خاج‌ شویان‌» را نیزدر محدوده‌ همین‌ پل‌ برگزار می‌کرده‌اند. پل‌ مزبور یکی‌ از شاهکارهای‌ معماری‌ و پل‌ سازی‌ ایران‌ و جهان‌ محسوب‌ می‌شود.

به روایتی دیگر:

این پل در سال (1011 ه.ق) باهتمام اللهوردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى که در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده که از هر چشمه آب خارج مى‏گردیده، پلى بسیار عریض و طویل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهک ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه ‏هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن 350 قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است:

1- راه وسط که مخصوص عبور سواره و گردونه‏ها بوده است. 2 و 3 دو طرف پل که از میان گالالریها ى زیبا مى‏گذشت و به پیاده‏رو تخصیص داشت. 4 و 5 پشت بامهاى گالارى از دو طر ف که دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشکوهى بوده است، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پله‏هاى ظریف بزیر پل متصل مى‏شد و از زیر پل هم موقع کم آبى عبور مى‏کردند. 6 از زیر پل بود.

مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد تعیین کرده‏اند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اکنون 33 دهانه دارد و از این رو به پل 33 چشمه شهرت دارد.

این پل را بنامهاى: پل شاه عباسى - پل اللهوردیخان - پل جلفا - پل چهل چشمه - پل سى و سه چشمه خوانده‏اند و وجه تسمیه هر یک چنین است: 1- پل شاه عباسى از آن جهت گویند که شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینکه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفته‏اند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینک سى و سه چشمه دارد به پل سى و سه چشمه اشتهار دارد.

این پل براى اتصال خیابان چهار باغ کهنه عباسى به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است.

شرحى را که سرپرسى سایکس انگلیسى راجع به این پل نوشته از نظر اینکه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مى‏نماید عیناً در اینجا نقل مى‏گردد:

خیابان با شکوه چهارباغ از یک طرف به پل اللهوردیخان کشیده مى‏شود، که با این که حالیه روى بویرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مى‏آید، اینجا از یک شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مى‏شوند شکل فوق العاده و شگفت آور این پل که 388 یارد طول آنست مقابل یک جاده سنگ فرش شده‏اى به عرض 30 پا بدین قرار ایت که در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده که یکى از آنها راه معمولى روى پل است که در دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشیده ساخته‏اند. طاقنماها از طرفى برودخانه و از طرفى به همین جاده مشرف مى‏باشند، در بالا و پائین این طاقنماها که با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته بود هر کدام یک پیاده روهائى است که با پله کانها باین راه اصلى وصل مى‏شود و در کنار سطح رودخانه معبر دیگرى است که به طول رودخانه امتداد مى‏یابد. تنها انتقاد مخالفى که براى ساختمان این پل مى‏شود کرد و آن از تصویر هم نمایان است آنکه، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریک زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد.

در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است:

در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ پل اللهوردیخان است که به نام بانى و سازنده آن خوانده مى‏شود و در همان موقعى که شاه عباس دستور کاشتن درختان چهارباغ را مى‏داده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج مى‏داد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نکرده است. ایوانچه‏ها و غرفه‏هاى زیبا و متناسب طرفین پل که جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقى مانده است. طول این پل 295 متر و عرضش 13/75 متر مى‏باشد. نوشته‏اند که در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سى و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف کرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى که چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممکن بود بکلى متروک شود وى در سال 1330 که آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجراى عبور آب چشمه‏ها را باز کرد و اقدام به ساختمان دیوارهاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده که نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است. در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانى که اول پل احداث شده بود جمع شوند و مال‏التجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور کرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه کبیر بر روى ستونى بارتفاع 5 متر دیده مى‏شود که اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان 24 اسفند و با میدان مجسمه نامیده مى‏شود.

در شمال شرقى پل یعنى اول خیابنى که به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است که بیاد مقبره کمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مى‏شود که به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد.

به طورى که ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخى اصفهان وضع پل زاینده رود را در گذشته و حال تشریح کرده و اقتضاء داشت که براى استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد.

تاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود که نظم الدوله ابوتراب نورى آن را ترجمه کرده چنین نوشته است:

پلى که در وسط خیابان تقاطع مى‏کند موسوم به پل اللهوردیخان که بانى آن بوده است مى‏باشند و آن را پل جلفا هم مى‏گویند. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیک میزان است. دو طرف آن از وسطش پست‏تر نیست، 350 قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده که خلى پست و کم ارتفاع است، در دو کناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل که چندین طاق با پایه‏هاى مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را نگاهداشته‏اند دیده مى‏شود، اشخاصى که مى‏خواهند هوا خورى کنند وقتى که خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور مى‏نمایند، اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است که به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائى به طرف رودخانه دراد که هواى لطیف و خنک از آنه داخل راهرو مى‏شود. زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مى‏روند. فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد. یک معبر دیگر هم دارد که در تابستان و وقع کمى آب به واسطه خنکى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى که تخته سنگها نزدیک هرم اتفاق افتاده مى‏توان از روى آنها رد شد بدون اینکه پاتر بشود. از تمام دهنه‏هاى زیر پل به واسطه درهائى که به هر چشمه گذراده‏اند مى‏توان عبور نمود از پلکانى که در قطر پایه پل ساخته شده از روى پل به زیر چشمه‏ها و طاقها پائین مى‏روند و همینطور پله هائى در دو طرف


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد سی و سه پل 9ص

دانلودتحقیق درمورد محدودیتها و پتانسیلهای اقلیمی استان خراسان رضوی نیشابور 29 ص

اختصاصی از رزفایل دانلودتحقیق درمورد محدودیتها و پتانسیلهای اقلیمی استان خراسان رضوی نیشابور 29 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

پتانسیلها و محدودیتهای اقلیمی استان خراسان رضوی شهرستان نیشابور

شکل 1. آرامگاه خیام نیشابوری

شکل 2.موقعیت شهرستان نیشابور در خراسان رضوی

بر اساس برآورد سال 1383 شهرستان نیشابور دارای جمعیت 441194 نفرمی باشد که از این تعداد 194134نفر در مناطق شهری و 247060 نفر در مناطق روستایی ساکنند. مساحت این شهرستان 9308 کیلومتر مربع و در مدارهای جغرافیایی 58 درجه و 48 دقیقه طول شرقی و 36 درجه و 16 دقیقه عرض شمالی واقع شده است. ارتفاع تربت حیدریه از سطح دریا 1520 مترمی باشد. نیشابوراز شهرستانهای کهن ایران است. شاپور اول فرزند ارشسر در محل کنونی نیشابور شهر نپوه شاهپور(کار نیک شاپور) را بنا نهاد. امام هشتم (ع) چون به نیشابور رسیدند مورد استقبال بی نظیری قرار گرفتند. در عصر سامانیان پایتخت از نیشابور به بخارا انتقال یافت.

مهمترین ابنیه تاریخی این شهرستان : بارگاه امام زاده محمد محروق, آرامگاه حکیم عمر خیام, آرامگاه عطار , مسجد جامع نیشابور . آرامگاه کمال الملک نقاش می باشد.

شهرستان نیشابور از شش بخش مرکزی، تحت جلگه ، طاغنکوه ، زبرخان ، سرولایت و میان جلگه تشکیل شده است.

به طور کلی کشاورزی و دامداری از گذشته های دور در این شهرستان رونق داشته است و شغل عمده مردم این ناحیه را تشکیل می دهد.

مجموع کل زمینهای کشاورزی این شهرستان 252192 هکتار می باشد و محصولاتی چون : غلات، پنبه، باقالا و حبوبات و انواع میوه و صیفی جات , فراورده های دامی و معادن نمک , فیروزه و کارخانجات قند و پنبه پاک کنی دارای اهمیت می باشد.

مهمترین منابع آبهای سطحی این شهرستان عموما فصلی و کم آب می باشند و دو دسته می باشند: رودهایی که از دامنه جنوبی بینالود سرچشمه می گیرند و دیگر رودهایی که از ارتفاعات جنوبی به خصوص کوه سرخ می باشد که معروفترین این رودها کال شور است.

آب و هوای این شهرستان در دامنه ها نسبتا معتدل و در نواحی پست به تدریج بر میزان گرما و خشکی هوا افزوده می شود.

مهمترین ارتفاعات منطقه نیز رشته کوه بینالود می باشد.

تغییرات ماهیانه دما در شهرستان نیشابور

اطلاعات مربوط به تغییرات پارامتر های دمای هوا در طول ماههای مختلف سال در نیشابور طی دوره آماری بلندمدت 1384-1370 بررسی شده است . این آمار شامل میانگین دمای حداقل–میانگین حداکثر دما – میانگین ماهیانه دما – حداقل و حداکثر مطلق دما می باشد.

میانگین دمای حداقل

مطالعه میانگین حداقل دمای هوا در ماههای مختلف سال نشان می دهد که کمترین مقدار این پارامتر به میزا ن 5/2- درجه سانتیگراد در دی ماه بوده که به عنوان سردترین ماه سال در نیشابور می باشد. .میانگین حداقل دما در بهمن ماه 3/2- درجه سانتیگراد و در اسفند 6/0 در جه سانتیگراد می باشد. بیشترین مقدار دمای حداقل در تیر ماه بوده که 17 درجه سانتیگراد محاسبه گردیده است.

میانگین سالانه حداقل دمای هوای نیشابور7/6 درجه سانتیگراد است.

میانگین دمای حداکثر

بررسی میانگین حداکثرهای دمای هوای نیشابور نشان می دهد که کمترین مقدار این متغیر6/8 درجه سانتیگراد است که در ماههای دی وبهمن بوده و بیشترین مقدار در تیر ماه 4/34 درجه سانتیگراد می باشد.

میانگین سالانه حداکثرهای دمای هوای نیشابور 8/21درجه سانتیگراد می باشد.

میانگین ماهیانه دما

میانگین ماهیانه دما در حقیقت وضعیت کلی دمای هوای ماهانه هر نقطه را نشان می دهد. میانگین ماهیانه دمای هوای نیشابور درماه دی 3 درجه سانتیگراداست که حداقل این مقدار در طول سال می باشد ودر ماههای بهمن واسفند 1/3 و9/6 درجه سانتیگراداست .

میانگین سالانه دمای هوای نیشابور برابر 3/14 درجه سانتیگراد می باشد مقادیر متوسط دمای هوا ی نیشابوردر جدول 1 درج گردیده است .

.

جدول 1. متغیرهای اقلیمی ایستگاه نیشابور(دوره آماری 1384-1370)

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد محدودیتها و پتانسیلهای اقلیمی استان خراسان رضوی نیشابور 29 ص

دانلودتحقیق درمورد سربند

اختصاصی از رزفایل دانلودتحقیق درمورد سربند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

بر اساس تحقیقات حجت اله عباسی پژوهشگر معاصر شهرستان شازند و به نقل از کتاب شهر باستاتی آستانه ،کشور ایران قبل از میلاد مسیح دارای تقسیمات ماد(بزرگ وکوچک)، پارت و پارس بوده است که شهرستان شازند از توابع منطقه ماد بزرگ محسوب می شده است.در قرن سوم هجری قمری این منطقه جزو شهر کرج ابودلف از توابع بلاد جبال از اقلیم چهارم ایران بوده است و در تقسیمات بعدی کشور جزو ناحیه عراق عجم قرار می گیرد.

درآغاز عصر قاجار، ایران به 9 ایالت بزرگ از جمله ایالت عراق عجم تقسیم می شود.

«لرد کرزن در سال 1286شمسی (1889 م)کشور ایران را دارای یازده ایالت،هجده ولایت و دوازده شهر داخلی و توابع دانسته است و یکی ازهجده ولایت را ولایت کزاز نام برده است.ایالت به چندین بلوک و بلاد و توابع آن ها و قصبات تقسیم می شدند که حکام آن ها را نیز یا به طور مستقیم شاه تعیین می کرد یا حاکم کل(والی)ایالت مربوط»[ورهرام،نظام سیاسی و سازمان های اجتماعی ایران در عصر قاجار،79]

«اصطلاح عراق عجم در تقسیمات کشوری ایران تا انقلاب مشروطیت معمول بود و پس از آن نیز در نقشه های جغرافیایی و تقسیمات کشوری مورد توجه بود،ولی پس از تقسیم کشور به استان های مختلف متروک شد.»[فرهنگ فارسی معین،ج پنجم،ذیل عراق عجم]

اولین قانون تقسیمات کشوری در سال 1286 هجری شمسی در ایران به تصویب رسید که بر اساس آن ایران به چهار ایالت آذربایجان،فارس،خراسان و"کرمان و بلوچستان"تقسیم شد و هر ایالت به چند ولایت حاکم نشین و هر ولایت به چند بلوک نایب الحکومه نشین تفکیک گردید.در سال 1287 شمسی این تقسیمات به 4 ایالت و 137 بلوک تثبیت گردید و از سال 1290 شمسی ولایات ایران به حکومت های درجه اول و دوم تقسیم شد و تا 1316 با تغییرات جزئی به همانگونه باقی ماند.در سال 1316 شمسی با تصویب قانون جدید تقسیمات کشوری ایران به 10 استان و 49 شهرستان تقسیم شد[موسسه گیتاشناسی،اطلس جیبی ایران،120]

«پیش از تقسیمات اخیر کشور دهستان ها را بلوک می گفتند،شهرستان اراک دارای سیزده بلوک بوده است.بلوک فراهان،بلوک دولاخور، بلوک خلج، بلوک بزچلو، بلوک وفس، بلوک آشتیان، بلوک تفرش این ها همه در طرف شمال شهر، بلوک چرا در طرف غرب، بلوک قره کهریز، بلوک کزازوبلوک سربند در طرف جنوب، یک وقتی هم جاپلق و بربرود جزء اراک بوده و هنوز هم بین اهالی لغت قدیمی معروف است و می گویند مثلا هفته از بلوک کزاز»[دهگان،کرجنامه،92]

«بر اساس تقسیمات کشوری سال 1316 استان یکم شامل شهرستانهای اراک،بندر پهلوی،رشت،زنجان،طوالش،فومنات و لاهیجان به مرکزیت رشت تشکیل می شود.این استان همچنین دارای 25 بخش و دهستان بوده است».

شهرستان اراک دارای 4 بخش سربند،طرخوران، فرمهین و کمیجان بوده است.

در چارچوب این تقسیمات قصبه آستانه به مرکز بخش سربند تبدیل می شود.در این مقطع دهستان های بخش آستانه شامل کزاز،قره کهریز و دربند بالا و دربند پائین بوده است.[ظاهرا منظور سربند بالا و سربند پائین بوده است]

در سال 1329 شمسی شهرستان اراک دارای پنج بخش بوده و بخش حومه نیز به چهار بخش قبلی اضافه می شود »[کتاب جغرافیا و اسامی دهات کشور،26-29]

«هیات وزیران در تاریخ 1/6/1329 بنا به پیشنهاد وزارت کشور مرکز بخش سربند را از آستانه به شازند منتقل کرد»[تبیین مختصات جغرافیایی اجزاء و عناصر تقسیمات کشوری،ص 6-7]

درباره علت انتقال مرکز بخشداری سربند از آستانه به شازند باید به اسناد قدیمی وزارت کشور مراجعه کرد،اما به نظر می رسد راه اندازی ایستگاه راه آهن و کارخانه قند شازند درسال 1317 شمسی،به هم خوردن تعادل جمعیتی شهرهای آستانه و شازند در طول زمان و پیشی گرفتن جمعیت شازند نسبت به آستانه ، پیوند اقتصاد مناطق روستایی با شهر شازند و تردد روستاییان اطراف به این شهر،واقع شدن شازند در مرکز جغرافیایی بخش سربند، واقع شدن این شهر در مسیر اتصال راه های روستایی دهستان های کزاز،قره کهریز و سربند و امکان دسترسی بهتر برای تامین مایحتاج عمومی و نیازها در این شهر،نزدیک بودن شازند به اراک و شاهراه سراسری شمال به جنوب کشور،افزایش وسایل حمل و نقل از جمله دسترسی به قطار مسافری در شازند همرمان با افتتاح راه آهن و کارخانه قند،مشهور شدن شازند در دیگر نقاط کشور با افتتاح دو طرح ملی کارخانه قند و ایستگاه راه آهن از جمله مواردی بوده که در انتقال مرکز بخشداری از آستانه به شازند تاثیر داشته است.

«به موجب تصویب نامه مورخ 12/4/1359 شورای انقلاب بنا به پیشنهاد وزارت کشور بخش سربند از شهرستان اراک منتزع و خود به شهرستان سربند تبدیل شد»[تبیین مختصات جغرافیایی اجزاء و و عناصر تقسیمات کشوری،ص 6-7]در این سال شهرداری آستانه نیز آغاز به کار می کند.

در فاصله سال های 1359 تا 1365 شهرستان سربند دارای یک بخش سربند،دو شهر شازند و آستانه و سه دهستان سربند،کزاز و قره کهریز بوده است و این شهرستان دارای 341 آبادی بوده که 44 آبادی خالی از سکنه بوده است.

در سال 1370 شمسی، تعداد بخش های شهرستان سربند به دو بخش مرکزی و هندودر و تعداد دهستان ها به 7 دهستان سربند،مالمیر،آستانه،پل دوآب،زالیان،قره کهریز و نهرمیان افزایش می یابد.همزمان با این تغییرات،نام کزاز از ردیف نام دهستان های این شهرستان حذف می شود.[نگارنده این مقاله طی نامه ای در سال 1376 به فرماندار محترم وقت شهرستان که رونوشت آن نیز برای نماینده محترم شهرستان ارسال شد،مراتب اعتراض خود را به حذف نام کزاز اعلام کرد م که متن این نامه در پایان این مطلب می آید]

بر اساس سرشماری سال 1375،تغییرات محسوسی در تقسیمات شهرستان سربند ایجاد نمی شود و تعداد روستاهای آن از 341 روستا به 328 روستا کاهش می یابد که 89 آبادی خالی از سکنه بوده است.آمار بیانگر آن است که علاوه بر 44 آبادی قبلی،45 آبادی دیگرنیز خالی از سکنه گزارش شده است.

در سال 1380، شهرستان سربند دارای 2 بخش مرکزی و هندودر،3 شهر شازند،آستانه و هندودر و 8 دهستان بوده است که تغییرات جدید ایجاد دهستان کوهسار بوده است.

در این سال تعداد روستاهای شهرستان،349 آبادی بوده که از این تعداد 99 آبادی خالی از سکنه بوده است.در سال 1381 نام شهرستان سربند به شهرستان شازند تغییر می یابد .در سال 1382 شهر توره به جای آبادی توره تاسیس می شودو تعداد شهرهای شهرستان به 4 شهر افزایش می یابد.

در سال 1385،تقسیمات کشوری در شهرستان شازند تغییراتی نداشته است ونکته قابل توجه در این سرشماری،تخلیه 17 آبادی از سکنه در ده سال اخیر و مهاجرت جمعیت آن به سایر نقاط بوده است که این موضوع طی مقاله ای جداگانه با نام مهاجرت بی بازگشت ،در بخش گزارش های خبری این وبلاگ آمده است.

با توجه به این که در سالنامه آماری 1384 استان مرکزی، تعداد آبادی ها در شهرستان شازند 349 آبادی گزارش شده است که 99 آبادی آن خالی از سکنه بوده است، تعداد آبادی های خالی از سکنه شهرستان شازنددر سرشماری 1385 به بیش از 130 آبادی خواهد رسید که باید منتظر اعلام دقیق این مورد از جانب مرکز آمار ایران باشیم؛زیرا تعداد 250 آبادی دارای سکنه شهرستان شازنددر سال 1375 به 217 آبادی در سال 1385 کاهش یافته است و این علاوه بر 99 آبادی قبلی است که خالی از سکنه گزارش شده اند.

متن نامه مهندس حجت اله عباسی به فرماندار محترم شازند در باره حذف نام کزاز از دهستانهای شهرستان شازند

"بسمه تعالی"

برادر گرامی جناب آقای محمدی

فرماندار محترم سربند

با عرض سلام و ادب

در پی افزایش تعداد دهستانهای سربند از 3 به 7 دهستان،با کمال شگفتی نام کزاز از ردیف نام دهستان های این شهرستان حذف شده است.به استحضار جنابعالی می رساند:این نام در بسیاری از منابع کهن و تاریخی مربوط به دوران صفوی،افشاری،زندی و قاجاری بیش از سایر نام های مطرح در عراق عجم عنوان شده است.

در سال 1258 هجری شمسی،شهر عراق(اراک)شش بلوک داشته که یکی از آن ها بلوک کزاز بوده است.

لرد کرزن در سال 1268 شمسی کشور ایران را دارای هجده ولایت دانسته که یکی از آن ها ولایت کزاز بوده است.

کزاز تا سال 1316 همچنان یکی از بلوک های مستعد و حاصل خیز شهرستان اراک بوده و در کتب تاریخی از لحاظ حاصل خیزی و پرآبی در کنار مناطق صاحب نام کشور آورده شده است و تا سال 1329 یکی از دهستان های 3 گانه بخش سربند به مرکزیت آستانه و از این سال تا سال 1369 نام یکی از دهستان های 3گانه بخش و شهرستان سربند بوده است.

نظر به این که حذف نام کزاز از نام دهستان های شهرستان سربند،بریدگی های فرهنگی، سیاسی،اجتماعی و تاریخی جغرافیایی ایجاد می کند که جبران ناپذیر است؛خواهشمند است ترتیبی اتخاذ فرمایند تا این نام که شخصیت های متعددی با فامیل و پسوند کزازی در سراسر کشور دارد ،مجددا" مورد استفاده قرار گیرد.

مهندس حجت اله عباسی

رونوشت:

1 _برادر گرامی جناب آقای آستانه نماینده محترم مردم سربند در مجلس شورای اسلامی با عرض سلام و ادب برای استحضار

2 _اداره تقسیمات کشوری استانداری مرکزی برای استحضار

نقشه تقسیمات کشوری استان تهران

توسط: admin در 7 شهریور 1386

بخش: کتابخانه » نقشه جغرافیا

 

نقشه تقسیمات کشوری استان تهرانآخرین تغییرات و اصلاحات سال 1383این نقشه قیمتی بیش از یک میلیون تومن داره ! (غیر قابل فروش - هرگونه استفاده غیر متعارف از این نقشه با مسؤلیت کاربر نهایی میباشد) توضیحات :- نام نقشه : نقشه تقسیمات سیاسی - اداری استان تهران- تهیه کننده : سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران- فرمت : PDF- مقیاس : 25000/1- سیستم مختصات : UTM (سیستم مختصات جهانی مرکاتور - Universal Transverse Mercator)- در این نقشه تمام تقسیمات سیاسی استانی تهران، مراکزاستانی (شهرستان-بخش-دهستان-شهر-روستا-آبادی و ...) و کلیه راههای سطح استان (شامل راه های ساخته شده همچنین راه های طرح که هنوز ساخته نشده اند) قابل استناد هستند.این فایل کاملا با فرمت گرافیکی Vector تهیه شده و هنگام چاپ در هر اندازه ای، هیچگونه افت کیفیت مشاهده نخواهد شد.برای آشنایی بیشتربا فرمت Vector میتوانید به ادامه مطلب توجه کنیدبرای دیدن این نقشه لازم است شما برنامه Adobe Reader را داشته باشید. برای کوچک شدن نقشه از ضمیمه کردن فونتها به خود فایل PDF خود داری شده (چون حجم فونتها بیش از 18 مگا بایت بود و لزومی هم نبود چون همه اونها رو دارند). بنابراین شما باید کلیه فونتهای متداول فارسی را قبلا در سیستم خود نصب کرده باشید.اما چرا قیمت این نقشه اینقدر گرونه؟کاربردهای مهندسی داره. هر نقشه مهندسی خیلی گرونه مخصوصا اینکه مربوط به وضعیت موجود جغرافیایی بشه. کاربردهاش هم مثلا فرض کنید یک سازمانی بخواد طرحی اجرا کنه و باید بدونه با سایر طرح های سازمان برنامه بودجه تداخل داره یا نه و باید بره سازمان و بگه من نقشه میخوام ! اونها هم همین نقشه (البته ناقص تر همین رو) رو براش روی کاغذ چاپ میکنند و 10 هزار تومن میگیرند. بسته به تعداد لایه های روشن قیمت هم افزایش پیدا میکنه. منظور از لایه : یک لایه شامل یک سری اطلاعات هست مثلا : لایه راه های اصلی/لایه کلیه راه های فرعی/لایه نام مراکز استانی/لایه مرز بخشها و ....خوب وقتی همه لایه ها روشن باشه همین میشه که من اینجا گذاشتم. این نقشه روی سیستم جغرافیای UTM تهیه شده یعنی اگر یک گیرنده GPS برداری و به مختصات یک نقطه دلخواه روی نقشه سفر کنی با دقت 25 متر به همون نقطه میرسی . مهمتر اینکه این نقشه قابلیت استناد قانونی داره یعنی میشه به عنوان سند قانونی ازش استفاده کرد . در حالی که نقشه ای که قابل استناد نباشه مثل یک کاغذ معمولی کم ارزش هست.ما کلا دو نوع تصاویر گرافیکی داریم :Raster و Vectorتوضیح مختصر در مورد این دو :Raster : فرمت خطیهمه کاربرای کامپیوتر این فرمت رو میشناسند! تمامی عکسها با هر فرمتی خطی هستند. خصوصیت مشترک اینها در اینه که از ترکیب یک سری اطلاعات پیکسل به پیکسل تهیه شدند. داده ها در قالب بیتهای اطلاعاتی هستند که شامل اطلاعاتی مثل رنگ و موقعیت پیکسل در چهارچوب عکس هستند.خروجی نرم افزارهای رایج گرافیکی مثل فتوشاپ همیشه خطی هستند و با بزرگ کردن تصاویر عکس ها شفافیت خود رو از دست میدهند و به قول معروف پدیده پیکسل پیکسل (شکستگی در لبه ها) اتفاق میافته.رایج ترین فرمتها : BMP , JPG , GIF , PNG هستند.وقتی عکسی رو اسکن میکنید اون فرمت خطی دارهVector: فرمت برداریدر این فرمت تصاویر گرافیکی ما به صورت اسکی تعریف میشوند به این معنی که نقطه با مختصات (X,Y) تعریف میشه و خط با استفاده از دو نقطه تعریف میشه و ... همینطور اطلاعات مربوط به رنگ و ضخامت و ... هم به این اطلاعات ریاضی اضافه میشه.خروجی نرم افزارهای مثل : Corel و Autocad و حتی نسخه جدید چلیپا و فایلهای فلش برداری هستند.شما هرچی تصاویر رو بزرگ کنید تصاویر پیکسل پیکسل نمیشوند چون با هر بزرگنمایی دوباره تصاویر با کمک اطلاعات ریاضی باز سازی میشوند . و اگر محدودیت مونیتورها اجازه میداد این تصاویر تا بینهایت قابل بزگنمایی بودند. چون اصلا به پیکسلها وابسته نیستند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلودتحقیق درمورد سربند