رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اسماعیلیه

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله اسماعیلیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مختصری درباره ی اسماعیلیه
«تا امروز 65 - 655 ق / 1257-765 م»
از همان سده‏های نخستین اسلام تا اوایل عهد ایلخانیان و در طی یک دوران بالنسبه طولانی، تاریخ ایران تحت تأثیر فرقه اسماعیلیه قرار گرفت.
فعالیت این فرقه مقارن پیدایش سامانیان شکل گرفت. اما دعوت آنها در ماوراء النهر و خراسان با مقاومت شدیدی رو به رو شد به طوری که در عهد غزنویان نیز کسانی که منسوب به این فرقه بودند، به شدت مورد آزار و تعقیب قرار می‏گرفتند.
اوج فعالیت آنها، در عهد سلجوقیان بود که در طی آن، مدت برای براندازی حکومت و خلافت می‏کوشیدند و از ایجاد ناامنی، به عنوان وسیله‏ای برای بروز اغتشاش و هرج و مرج سیاسی استفاده می‏کردند.
اسماعیلیان با سایر فرقه‏های مشابه تفاوت چندانی نداشتند، جز آن که اقدام امام جعفر صادق «ع» را در عزل پسرش اسماعیل جایز نمی‏دانستند .
بعدها بعضی از اولاد اسماعیل، با ادعای استمرار امامت در اعقاب وی به نشر دعوت تازه‏ای دست زدند که آنها را از سایر فرقه‏های شیعه متمایز می‏کرد.
دعاوی آنها از جمله قبول به تأویل آیات و کشف باطن احکام بود که منجر به عقایدی می‏شد که بزرگان این فرقه، آنها را از طرفداران و کسانی که تازه به این فرقه گرایش پیدا کرده بودند، مخفی نگه می‏داشتند.
به هر حال دعوت آنها ناظر به براندازی خلافت عباسیان و وعده ظهور امام فاطمی بود.
( البته تا پیش از اینکه با فاطمیان مصر اختلافات سیاسی پیدا کنند.)
پیشروان این فرقه، غالباً امامت را بعد از امام جعفر صادق «ع» / 148 ق / 765 م، خاص محمد بن اسماعیل می‏دانستند که در عین حال او را صاحب شریعت می‏خواندند و مدعی بودند که شریعت او ناسخ شریعت جاری است.
در عین حال برای اقامه دعوت خویش، قتل مخالفان را جایز و حتی لازم می‏شمردند تا جایی که همچون خوارج، مایه خوف، وحشت و نفرت عامه مردم واقع شدند.
این فرقه، سبعیه «هفت امامی» خوانده می‏شدند چرا که ائمه را منحصر به هفت تن می‏دانستند و محمد بن اسماعیل را امام هفتم و قائم امر می‏شمردند.
به این ترتیب با دوام امامت او، شریعت را منسوخ و اباحه را جایز می‏دانستند. از این رو خلافت فاطمی را که به وسیله عبیدالله بن محمد و همچنین بر اساس قول به امامت اسماعیل، در مصر بنیاد نهاده شد «297 ق / 909 م» پیروی نکردند و به همین دلیل مستقل باقی ماندند.
دعوت فاطمیان و آغازی برای اسماعیلیه
دشمنی اسماعیلیه با سلجوقیان
درباره زندگی حسن صباح مأخذ قابل اعتماد، همان «سرگذشت سیدنا» است که با کمی اختلاف در کتاب جهانگشای جوینی، جامع التواریخ رشیدی و تاریخ اسمعیلیان ابو القاسم کاشانی آمده است.
در این باب، آن چه که درباره مکاتبه، بین حسن صباح و ملکشاه سلجوقی ذکر شده، بی شک نادرست است و از میزان اطمینان چندانی برخوردار نمی‏باشد.
از آن گذشته قصه‏ای را هم که به موجب آن، حسن صباح، عمر خیام، و خواجه نظام الملک را سه یار دبستانی عنوان می‏نمود، مغایر با قراین تاریخی است که در نهایت برای درگیری حسن صباح با خواجه وزیر، حاجتی به این داستان پردازیها وجود ندارد.
حکومت سلجوقیان بر تدبیر خواجه استوار بود و از طرفی تصمیم حسن صباح در بر هم زدن دولت سلجوقیان که البته هدفی از پیش نبرد، قتل خواجه را الزامی می‏کرد،
در نهایت این امری بود که فداییان اسماعیلیه در انجامش توفیق یافتند «485 ق / 1092 م»

 

آغاز دوره قیامت نزد اسماعیلیه
بعد از حسن صباح، کیا بزرگ امید «وفات 532 ق / 1138 م» که از جانب وی در قلعه لمسر حاکم بود، در الموت به قدرت رسید.
جانشین او، پسرش، محمد بن بزرگ امید «وفات 557 ق / 1162 م» شد و این پدر و پسر در مدت نزدیک به چهل سال پس از وفات حسن صباح بر سراسر سازمان اسماعیلیه فرمان راندند.
در این مدت، قتل دو خلیفه عباسی،
المسترشد «529 ق / 1135 م»،
پسرش الراشد «532 ق / 1138 م» و نیز قتل معین الدین، وزیر سلجوقی «521 ق / 1127 م»
اتفاق افتاد.
در این میان، سلاجقه بارها الموت را محاصره کردند و در قلع و قمع اسماعیلیه سعی فراوانی مبذول داشتند، اما تقریباً هرگز توفیقی حاصل نکردند.
بالاخره جانشین محمد بن بزرگ امید، که نزد این قوم «حسن علی ذکره السلام» خوانده می‏شد، آغاز دور قیامت را که با قیام آن، تکلیف شرعی از روی دوش مردم برداشته می‏شد، اعلام کرد
و خود را امام و از اولاد نزار خواند.

 

تا این که سرانجام در ماه رمضان 557 ق / اگوست 1162 م دوره جدیدی که متضمن الغاء ظواهر و احکام دین بود را اعلام داشت.

 

بازگشت به شریعت
در زمان حسن علی ذکره السلام، می بایست بر اساس شرایط قیامت رفتار شده و از انجام قوانین شریعت خودداری می شد.
پس از حسن علی ذکره السلام ، پسرش محمد راه پدر را دنبال کرد «607 ق / 1210 م».
پسر محمد، جلال الدین حسن نیز که بعد از او خداوند الموت شد، از همان آغاز، پیروان خود را از نادیده گرفتن قوانین دین که دو رهبر پیش از او مردم را بدان ترغیب می‏کردند، بر حذر داشت.
این بازگشت به شریعت، از طرفی برای حفظ علاقه و ایمان مؤمنان واقعی بود که از روی اخلاص، تسلیم «تعلیم» و «حکم» امام شده بودند و با شور و علاقه خود را موظف به اجرای فرامین بی چون و چرای امام می‏دیدند.
در حقیقت، اگر بزرگان و داعیان اسماعیلیه در مراتب بالا خود را در رفع شریعت، انکار ظاهر دین و احکام آن قائل به حق می‏دانستند،
ولی در مقابل رفیقان و طرفدارانشان که به خاطر نوعی کمال در اندیشه دینی، مجذوب آنان می‏شدند، عقاید اصلی خود را از آنان پنهان می‏کردند.
البته چون این اعلام ظاهری، از سوی تندروان اسماعیلیه غیر قابل تحمل بود.
پایان کار حکومت اسماعیلیه
با مرگ جلال الدین، پسرش علاء الدین که کودکی نه ساله بود خداوند الموت و فرمانروای اسماعیلیه شد.
وی بعدها حالتی شبیه به مالیخولیا پیدا کرد که او را به سوی استبداد و خشونت بی حد سوق داد.
علاء الدین بعد از مرگ پدر، قاعده قیامت را بار دیگر برقرار ساخت. در این بین چند سالی را هم که خواجه نصیر طوسی در قلعه الموت می‏گذراند، ظاهراً در ایام فرمانروایی علاء الدین بود که به خواجه علاقه و احترام زیاد نشان می‏داد.
علاء الدین در اواخر عمر، با پسر بزرگش رکن الدین خور شاه درگیر منازعه‏ای شد که در پیامد آن، چون تصمیم گرفت او را از امامت معزول نماید، بزرگان اسماعیلی نپذیرفتند و گفتند که اعتبار از نص اول «نخستین اعلام آشکار برای امامت بعد از خود» همچنان درست و صحیح است.
سرانجام مدتی بعد علاء الدین به دست قاتلانی ناشناس کشته شد «653 ق / 1255 م» و رکن الدین خورشاه، جای او را گرفت.
اما طولی نکشید که هولاگو خان، نواده چنگیز، بار دیگر لشکر مغولان را به ایران آورد و در نخستین اقدامش، فتح قلاع اسماعیلیه را مد نظر و اهتمام خویش قرار داد.
از این رو در مقابل سپاه هولاگو، تسلیم تنها راه چاره باقی ماند و به این ترتیب قلعه الموت در 655 ق / 1257 م« سقوط کرد و به افسانه تسخیر ناپذیری آن، پایان داده شد.
اسماعیلیه پس از سقوط قلعه الموت تا کنون
«655 ق / 1257 م»
با آن که بازماندگان این قوم پس از سقوط قلعه الموت در 655 ق / 1275 م، پسر کوچک رکن الدین را بعد از وی به امامت شناخته و در مدت بیست سال بعد هم، یک بار الموت را برای مدتی کوتاه به چنگ آوردند «674 ق / 1275 م» ولی با این وجود قدرت وحشت انگیز آنها با سقوط الموت خاتمه پیدا کرد.
فرزندان خورشاه
• فاتح قلعه الموت(نو دولت ) : این تسخیر مجدد قلعه بنا بر روایات به دست پسر رکن الدین خورشاه انجام شد که وی را نو دولت خواندند - در نسب واقعی او با خورشاه تردید است.
• شمس الدین محمد : پسر دیگری را به این نام به رکن الدین خورشاه نسبت داده‏اند که بر طبق روایات در تبریز و به سال 710 ق / 1310 م، درگذشت، گفته می‏شود که وی برای مدتی امام قوم بود، حتی برخی او را به اشتباه با شمس تبریزی محبوب و مرشد مولانا جلال الدین رومی، خلط کرده‏اند.
پس از شمس الدین محمد، دو تن از نوادگانش مدعی امامت قوم شدند، که اختلاف آنها، نزاریه ایران را به دو گروه جداگانه تقسیم نمود :
• مؤمن شاهی
• قاسم شاهی
ظاهراً این شاخه نیز تکرار ماجرای وارد شدن نص دوم بر نص اول به وسیله شمس الدین محمد بود.
به هر حال بعد از این تفرقه، تعداد امامان این قوم و ترتیب آنها در روایات اسماعیلیه به طوری متفاوت، و ظاهراً دستخوش تصرف و تحریف شد.
سرنوشت شاخه های اسماعیلیه
اکثر این امامان نیز به تدریج به مانند ((تصوف|صوفیان گشتند و رابطه پیروانشان با آنها، رابطه مرید و مرادی شد.
ظاهراً گروه مؤمن شاهی که بعدها محمد شاهی نیز خوانده شدند در همان نواحی البرز باقی ماندند که اسماعیلیه بدخشان هم به آنها پیوستند.
از طرفی گروه قاسم شاهی بیشتر در حوالی یزد، کاشان، محلات، و خراسان باقی ماندند که شهر انجدان نزدیک محلات، دست کم از عهد تیمور پایگاه امام آنها بود.
برخی از امامان این فرقه نیز در عهد صفویه با خاندان سلطنتی خویشاوندی پیدا کردند، اما همچنان به عنوان شیخ صوفی بودند که با پیروان خود رابطه داشتند.
عنوان میرزا در دنبال نام بعضی از آنها حاکی از انتسابشان به صوفیه به نظر می‏رسد. مقابر این ائمه در انجدان همچنان باقی است که لوح قبر آنها نیز به طرح تاریخ آنها کمک می‏کند.
سرنوشت امامان قاسم شاهی بعد از صفویه
از اواخر عهد صفوی، مقّر امامان این قوم از انجدان به کهک کرمان منتقل شد - گاه شهر بابک و گاه گواشیر.
از آخرین ائمه این سلسله در ایران ، ابولحسن خان کهکی معروف به ابوالحسن شاه، در عهد کریمخان زند است که حکومت کرمان را داشت و از جانب پیروانش، آقا خان خطاب می‏شد. ژ
بعد از وی، پسرش، شاه خلیل الله مدتی در کهک و سپس در یزد اقامت کرد، اما در یک شورش محلی جان خود را از دست داد.
در مقابل محمد حسن خان پسر او، مورد دلجویی فتحعلی شاه قرار گرفت. و دختر فتحعلی شاه به همراه لقب آقا خان و حکومت قم و محلات به او سپرده شد.
محمد حسن خان، بعدها به حکومت کرمان رسید که چندی بعد از آن در 1252 ق / 1836 م، نیز معزول شد. در 1256 ق / 1840 م، او داعیه شورش یافت تا این که سرانجام به هند رفت .
از آن پس، ائمه قاسم شاهی از حالت مخفیانه بیرون آمدند، و امام آنها تحت حمایت انگلیسیها در هند قرار گرفت.

 

اسماعیلیه دوستدار فرهنگ و هنر
حکومت و تعالیم اسماعیلیه از آغاز تا امروز انشعابها و تحولهای قابل ملاحظه‏ای پیدا کرده است. به طوری که بقایای آن قوم، امروز، در ایران، اقلیتی آرام، سر به راه و دوستدار فرهنگ و هنر هستند.
در صورتی که در طی تاریخ گذشته، از آغاز دعوت، این قوم همیشه توسط دشمنانشان مایه وحشت یا نفرت مردم شمرده شده اند.
انتساب آنها به بی دینی
به علاوه انتساب قرمطیان به آنها نیز عامل عمده دیگری در افزونی شهرت آنها به الحاد شد. خصوصا که قرمطیان به شدت مورد دشمنی حاکمان ایران و صاحبان قدرت در این نواحی بوده است .
این امر که گه گاه ایشان را با زنادقه، خرمدینان، سرخ جامگان و پیروان مقنع همانند خوانده‏اند، تا حدی به دلیل توهم افراد و خصوصا تبلیغات دشمنانشان است .
در طول فعالیتهای این فرقه، بارها در رد اقوال آنها، کتابها تألیف شد که فضایح الباطنیه امام محمد غزّالی از مهمترین آنها به شمار می‏رفت.
بسیاری از مسلمانان، در تمام آن مدت و بعد از آن، فرقه اسماعیلیه را به الحاد و گرایشهای اباحی منسوب می‏کردند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اسماعیلیه

دانلودمقاله فناوری سلول‌های بنیادی

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله فناوری سلول‌های بنیادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

دسترسی انسان به فناوری تکثیر سلول‌های بنیادی (بن‌یاخته‌ها) و به‌کارگیری آن‌ها برای تولید سلول‌های دیگر، از جمله مباحث نوین در علوم زیستی است. انتظار می‌رود این فناوری، در سال‌های آتی انقلاب بزرگی را در عرصه علوم گوناگون به‌ویژه پزشکی پدید آورده و در درمان برخی از بیماری‌های صعب‌العلاج انسان مفید واقع شوددر متن زیر، علاوه بر تعریف و بیان برخی از کاربردهای عملی، قریب‌الوقوع و قابل‌انتظار سلول‌های بنیادی و معرفی دو مرکز فعال کشور در این زمینه، به گوشه‌ای از فعالیت‌ها و دستاوردهای محققان کشور در دست‌یابی به فناوری تکثیر و تمایز سلول‌های بنیادی اشاره شده است

 

 

 


معرفی فناوری سلول‌های بنیادی و کاربردهای آن

 

تعریف سلول‌های بنیادی و تقسیم‌بندی آن‌ها
سلول‌های بنیادی به آن دسته از سلول‌های بدن اطلاق می‌شوند که هنوز تمایز نیافته و برای کار ویژه‌ای تجهیز نشده‌اند. این سلول‌ها دارای خاصیت خودتکثیری بوده و قابلیت تمایز و تبدیل شدن به انواع دیگر سلول‌های بدن را دارند. این مشخصه سلول‌های بنیادی، نظر متخصصین مختلف را به خود معطوف داشته است، به‌طوری‌که تحقیقات گسترده‌ای در این خصوص صورت می‌گیرد. امروزه سلول‌های بنیادی، امید اول ترمیم بافت‌های آسیب‌دیده و شاید در آینده ساخت اندام‌های انسانی به شمار می‌روند. به‌طور کلی سلول‌های بنیادی دارای دو خصوصیت عمده هستند: 1) قدرت تکثیر نامحدود، 2) خصوصیت پُرتوانی یا اصطلاحاً Pluripotency؛ به‌عبارت دیگر، این سلول‌ها قادر هستند تا در محیط آزمایشگاهی انواع مختلفی از سلول‌ها را به‌وجود بیاورند.سلول‌های بنیادی را با توجه به منشأ آن‌ها به دو دسته تقسیم می‌کنند: سلول‌های بنیادی جنینی (Embryonic Stem Cells) که در مراحل اولیه تشکیل جنین، از آن گرفته می‌شود و سلول‌های بنیادی بالغ یا مزانشیمی (Adult Stem Cells) که پس از تولد فرد و به‌ویژه از مغز استخوان آن گرفته می‌شود.
تاریخچه تولید و استفاده از سلول‌های بنیادی
تلاش برای استفاده از سلول‌های بنیادی جنینی از حدود 20 سال پیش با کار بر روی حیوانات به ویژه موش‌های آزمایشگاهی شروع شد. در طی این سال‌ها، آزمایشات زیادی در جهت تبدیل سلول‌های بنیادی جنینی موش به انواع سلول‌ها و پیوند زدن آنها صورت گرفت که به موفقیت‌های قابل‌توجهی انجامید. در جوار این موضوع، سلول‌های بنیادی انسان نیز مورد توجه قرار گرفت تا اینکه بالاخره در سال 1998 اولین گزارش موفقیت‌آمیز از تکثیر و تمایز سلول‌های بنیادی جنینی انسان در آمریکا منتشر شد. اما با توجه به بروز برخی محدودیت‌ها در تولید و استفاده از سلول‌های بنیادی جنینی (که تلاش برای رفع آنها ادامه دارد) در چند سال اخیر، موج جدیدی از تحقیقات بر روی سلو‌ل‌های بنیادی بالغ شروع شد که کماکان ادامه دارد.

 

 

 

 

 

ایران به‌عنوان یکی از معدود کشورهای تولیدکنندة سلول‌های بنیادی جنینی
فناوری تولید و پرورش سلول‌های بنیادی جنینی در دنیا کار جدیدی است؛ به‌طوری‌که پس از کشف سلول‌های بنیادی جنینی موش در سال 1981، اولین سلول‌های بنیادی جنینی انسان در سال 1998 تکثیر شد. در این میان، پس از چند کشور پیشرفته نظیر آمریکا، استرالیا، اسرائیل، سنگاپور، انگلستان، ژاپن، سوئد، هند و کره‌جنوبی که به فناوری تکثیر و پرورش این سلول‌ها دست پیدا کرده‌اند، ایران از جمله معدود کشورهایی است که به این مهم دست یافته است و لذا فاصله کشورمان در این‌ مورد از دیگر کشورهای پیشرو چندان زیاد نیست.
منشأ سلول‌های بنیادی بالغ
سلول‌های بنیادی بالغ همان‌طور که از نام‌شان مشخص است، پس از تولد از فرد گرفته می‌شوند. برای مثال این سلول‌ها را می‌توان از بافت مغز استخوان یک فرد سالم تهیه کرد. البته بر اساس یافته‌های اخیر، برخی معتقدند که هر بافتی دارای سلول‌های بنیادی خاص خود است. به‌طور مثال، مشخص شده که قلب، مغز و ماهیچه‌های اسکلتی هر کدام دارای سلول‌های بنیادی خاص خود هستند و همة این سلول‌ها در بدن یک فرد بالغ وجود دارند. به‌عنوان مثال، سلول‌های بنیادی قلبی بیشتر در ناحیه اپیکس (Apex) قلب و سلول‌های بنیادی مغزی عمدتاً در دیوارة بطن مغز متمرکز هستند. با این حال دقیقاً مشخص نیست که منشأ این سلول‌های بنیادی گوناگون، چه سلولی است و آیا منشأ همه این‌ها همان سلول‌های مغز استخوان هستند که هر یک به سمت اندام‌ خاصی مهاجرت کرده و به سلول‌های بنیادی خاص آن تبدیل می‌شوند، یا منشأ دیگری برای آنها وجود دارد.

 

 

 

منشأ سلول‌های بنیادی جنینی
بن‌یاخته‌های جنینی در مرحله بلاستوسیست از تودة سلولی داخلی یا Inner Cell Mass گرفته می‌شوند. بلاستوسیست یکی از مراحل دوران جنینی است که به لحاظ مرفولوژی، شبیه یک توپ توخالی است.
سلول‌های محیط این توپ تروفوبلاست (Trophoblast) هستند که جفت را می‌سازند. در داخل این توپ هم تعدادی سلول جمع شده‌اند که در مراحل بعدی، به جنین تبدیل می‌شوند. اگر این تودة سلول‌های داخلی را برداشته و در محیط آزمایشگاهی کشت بدهند، بن‌یاخته‌های جنینی ایجاد می‌شوند. اما هنوز دقیقاً مشخص نیست که آیا این توده سلول‌های داخلی منشأ بن‌یاخته‌های جنینی هستند، یا این‌که فرآیند مذکور، حاصل شرایط محیطی بوده و تودة سلول‌های داخلی در محیط آزمایشگاهی سلول‌های دیگری را می‌سازند که آن‌ها به بن‌یاخته‌ جنینی بدل می‌شوند.

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   27 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله فناوری سلول‌های بنیادی

دانلودمقاله افغانستان

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 
مقدمه
سرزمین افغانستان در طول تاریخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجویان بسیاری چون "اسکندر مقدونی"، "محمود غزنوی" ، " تیمور گورکانی " ، " نادر شاه افشار "، از پیچ و خم کوهها و دره های این کشور خود را به هندوستان رسانده اند. علاوه بر این تا قبل از کشف راههای آبی در قرون جدید و سپس توسعه راههای هوایی، خط مسیر بازرگانی شرق و غرب، از دشت شمال این کشور عبور می کرد که محل عبور کاروانهای جاده ابریشم از این سرزمین بوده که عموما ازطریق قندهار به هند و از طریق بلخ به چین می رفت. پس از کشف راههای آبی و سپس توسعه راههای هوایی، افغانستان مانند سایر سرزمین های آسیای مرکزی، تبدیل به منطقه ای محصور شد.
مختصات جغرافیایی
بین 60 تا 75 درجه شرقی بین 29 تا 38 درجه شمالی
مساحت
مساحت افغانستان 652225 کیلومتر مربع است.که از نظر مساحت در جهان مقام چهلم و در قاره آسیا جایگاه یازدهم را دارا می باشد.
مرز های مشترک
کل: 5529 کیلومتر
• مرزهای مشترک:
o ایران (غرب): 936 کیلومتر
o ترکمنستان (شمال): 744 کیلومتر
o ازبکستان (شمال): 137 کیلومتر
o تاجیکستان (شمال): 1206 کیلومتر
o چین (شرق): ۷۶ کیلومتر
o کشمیر (شمال شرق): ؟؟؟ کیلومتر
o پاکستان (جنوب): ۲,۴۳۰ کیلومتر
آب و هوا
قاره ای، تابستان گرم و زمستان سرد.
ارتفاع
کشور افغانستان از معدود کشورهایی است که محصور در کوهستان ها و خشکی ها است. مناطق مختلف این کشور اغلب پوشیده از کوه است اما در جنوب و جنوب شرقی مناطق پستی نیز وجود دارد.
بلندترین نقطه: قله نوشاک(Nowshâk) به ارتفاع ۷,۴۸۵ متر از سطح دریا.
پایین ترین نقطه: رود آمودریا (Amu Darya) به ارتفاع ۲۵۸ متر از سطح دریا.
منابع طبیعی
از منابع طبیعی آن می توان به گاز طبیعی ، نفت ، زغال سنگ ، مس ، کرومیت ، طلق (talc) (نوعی کانی شفاف به رنگ های سفید و سبز و خاکستری ) ، سولفات باریم ، گوگرد ، سرب ، روی ، سنگ آهن ، نمک طعام و سنگ های قیمتی (گوهر) و .... اشاره کرد.
محیط زیست
شاید مهمترین مشکل زیست محیطی افغانستان خط انقراض حیواناتی چون پلنگ ، سمور، غزال های وحشی ، قوچ و ... باشد .این حیوانات بیشتر برای استفاده از پوست شان کشته میشوند. از شاخص ترین محدودیت های زیست محیطی این کشور می توان به محدویت در دسترسی به منابع آب (مصرف کشاورزی و آشامیدنی )، چرای بیش از حد دام ، آلودگی هوا و آب ، عدم دسترسی به آب های آزاد و ... اشاره کرد. تقریبا در افغانستان سیستم چگونگی دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد.
جغرافیای انسانی
طبق آمار سال ۲۰۰۵ دارای ۳۵ ولایت است. پرجمعیت ترین شهر های افغانستان به ترتیب کابل ، قندهار ، مزار شریف، جلال آباد و ... هستند. . روابط خویشاوندی و خانوادگی در میان مردم افغانستان بسیار نزدیک وصمیمانه است که نشانه عواطف و احساسات عمیق خانوادگی است. هنوز در این کشور مسائل حاد میان مردم توسط ریش سفیدان و بزرگان حل و فصل می شود.
تقسیمات کشوری
افغانستان دارای ۳۴ ولایت (استان) است.
خطرات طبیعی
از بلایای طبیعی معمول این کشور می توان به زلزله های متوالی در میان کوه های هندوکش و سیل و خشکسالی اشاره کرد.
مردم
جمعیت
جمعیت افغانستان حدود ۳۰ میلیون نفر برآورد می‌شود.براساس سرشماری مقدماتی کمیته ملی احصائیه کشور، جمعیت افغانستان در سال 1385، 24 میلیون نفر است. گفته می شود از این تعداد 12,300 میلیون مرد و 11,800 میلیون نفرشان زن هستند، 7/21% جمعیت کشور شهرنشین می باشند. مرحله اصلی نفوس شماری افغانستان در ماه سنبله 1387 صورت خواهد گرفت.این آمار شامل میلیون ها مهاجر افغانی مقیم ایران، پاکستان و کشورهای دیگر نمی باشد. سازمان ملل پیش از این جمعیت افغانستان را 29 میلیون نفر برآورد کرده بود.
وضعیت سنی
آمار زیر به صورت تقریبی می باشند.
۰ تا ۱۴ سال: ۴۴.۶% / مرد ۷۰۹۵۱۱۷/ زنان ۶۷۶۳۷۵۹
۱۵ تا ۶۴ سال: ۵۳% / مرد ۸۴۳۶۷۱۶ /زنان ۸۰۰۸۴۶۳
۶۵ به بالا: ۲.۴% / مرد ۳۶۶۶۴۲ / زنان ۳۸۶۳۰۰
گروه‌های قومی و نژادی
پشتون، تاجیک، هزاره و ازبک ،ایماق، ترکمن، بلوچ و ...
دین ها و مذاهب
99٪ مردم افغانستان را مسلمان تشکیل میدهند که حدود 75٪ آنان مسلمان سنی و 24٪ مسلمان شیعه‌هستند[1].

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله افغانستان

دانلودمقاله حسابداری پیمانکاری

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله حسابداری پیمانکاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
قراردادهاى بلندمدت پیمانکارى
مقدمه :
سیستم حسابداری موسسات پیمانکاری باید طوری طراحی شود که سود یا زیان دقیق پیمان در پایان کار تعیین شود. در حسابداری قراردادهای بلندمدت پیمانکاری ازاصول هزینه یابی سفارش(( ٢١ ))کار تبعیت میشود. از این رو،برای آنکه بهای تمام شده هر طرح بطور جداگانه مشخص شود باید برای هر قرارداد پیمانکاری که منعقد میشودحسابی جداگانه در دفاتر افتتاح و برای سهولت مراجعه به اسناد و مدارک نظیر برگ درخواست کالا، حواله انبار و لیست دستمزد به هر پیمان شماره خاصی اختصاص یابد.
مساله اساسی در حسابداری پیمانکاری تعیین مخارج ودرآمد هر دوره مالی در طول مدت قرارداد است. در موردحسابداری قراردادهای بلندمدت پیمانکاری ذکر نکات زیرضروری است:
١- دورهای که مخارج مربوط به یک طرح شناسایی میشودبا امضای قرارداد آغاز و با تکمیل آن خاتمه می یابد.
٢- مخارجی را که پیمانکار قبل از انعقاد قرارداد برای شرکت در مناقصه انجام میدهد در صورتی که قابل تشخیص و شناسایی باشد جزو بهای تمام شده پیمان محسوب میشود در غیراین صورت جزو هزینه های دوره وقوع خواهد بود.
٣- در یک واحد پیمانکاری مخارج انجام شده را میتوان به ترتیب زیر طبقه بندی کرد:
الف-مخارج مستقیم، مانند مواد و مصالح مصرفی درپیمان، دستمزد کارگران و سرپرستان کارگاه واستهلاک ماشین آلات بکار گرفته شده در پیمان که جزو بهای تمام شده پیمان به شمار میآید.
ب -مخارج غیرمستقیم، مانند هزینه تعمیرگاه مرکزی، طراحی و خدمات فنی که بین پیمانهای مختلف مشترک است که معمولابرمبنای معقولی مانند دستمزد مستقیم، موادمستقیم و مبلغ پیمان بین پیمانهای مختلف سرشکن میشود.
ج -مخارج بی ارتباط با پیمانها، مانند هزینه های تحقیق و توسعه، هزینه های مالی غیر مرتبط باپیمانها و هزینه استهلاک ماشین آلات وتجهیزاتی که در پیمانها بکار گرفته نشده است. این مخارج جزوبهای تمام شده پیمان به حساب نمی آید زیرا با پیشرفت هیچیک ازپیمانها ارتباط ندارد. اما در برخی مواردهزینه های عمومی و اداری، هزینه های تحقیق وتوسعه و هزینه های مالی که بطور مشخص باقرارداد معینی ارتباط دارد به عنوان بخشی ازمخارج انباشته پیمان به حساب میآید.
٤ - ضمانتنامه هایی که پیمانکار در طول اجرای طرح به کارفرما تسلیم می نماید میتواند به شکل آماری خارج ازدفاتر و یا در حسابهای انتظامی ثبت شود
روشهاى متداول حسابدارى قراردادهاى بلندمدت پیمانکارى
موسسات پیمانکاری برای حسابداری
قراردادهایبلندمدت از دو روش زیر پیروی میآنند:
١- روش درصد پیشرفت کار(( ٢٢))
٢- روش کار تکمیل شده (( ٢٣))
بکارگیری هر یک از روشهای یاد شده به توانای یپیمانکار در برآورد قابل اتکا از مخارج پیمان، درآمد پیمان ومیزان پیشرفت کار بستگی دارد.(( ٢٤))
- روش درصد پیشرفت کار
در روش درصد پیشرفت کار، درآمد و سود ناخالص پیمان به تناسب پیشرفت عملیات یعنی درصد پیشرفت کار شناسایی میشود. در این روش، شناسایی سود ناخالص پیماندر هر دوره مالی، براساس پیش بینی کل مخارج و پیش بینی صورت وضعیتهایی که در طول دوره اجرای طرح تاییدخواهد شد انجام میگیرد.
برای حسابداری قراردادهای بلندمدت پیمانکاری طبق روش درصد پیشرفت کار، مخارج و صورت وضعیتهای تاییدشده در طول اجرای طرح به ترتیب در حساب پیمان درجریان ساخت وحساب کار گواهی شده (یا صورت وضعیتهایپیشرفت کارها) ثبت میشود. حساب پیمان در جریان ساخت مشابه حساب کار در جریان ساخت در روش هزینه یابی سفارش کار است با این تفاوت که سودناخالص پیمان در هردوره مالی نیز به مخارج اجرای طرح اضافه میشود. بنابراین،مانده این حساب در پایان دوره مالی به ارزش خالص بازیافتنی (بهای تمام شده بعلاوه سودناخالص) گزارش میگردد.
حساب کار گواهی شده مشابه حساب درآمد تحقق نیافته است که مانده بستانکار دارد. در تاریخ تهیه صورتهای مالی، مانده حساب پیمان در جریان ساخت وحساب کار گواهی شده هر قرارداد جداگانه از یکدیگر کسر ونتیجه جزو دارایی جاری یا بدهی جاری در ترازنامه گزارش میشود.
منطق بکارگیری روش درصد پیشرفت کار این ا ست که کارفرما و پیمانکار طبق قرارداد، تعهدات الزام آوری راپذیرفته اند. پیمانکار مسئولیت کامل اجرای عملیات موضوع پیمان را پذیرفته است و کارفرما متعهد است که در آخر هرماه صورت وضعیت کلیه کارهایی را که انجام یافته است براساس نرخهای مورد توافق به پیمانکار پرداخت کند. درنتیجه در جریان پیشرفت کار >فروش< بتدریج واقع میشود،بنابراین درآمد و هزینه نیز باید به همین نحو شناسایی شود.
مزیت اصلی روش درصد پیشرفت کار این است که درآمد به تناسب پیشرفت عملیات شناسایی و با هزینه هایواقع شده برای رسیدن به همان مرحله مقابله میشود یعنی تطابق هزینه و درآمد هر دوره به نحوی صحیح انجام میگیرد.امادر مقابل خطر اشتباه در برآورد را به همراه دارد. بدین جهت تا زمانی که نسبت به سودآوری کل پیمان اطمینانی نباشد منظور داشتن سود در صورتهای مالی مورد نخواهدداشت و کاربرد روش درصد پیشرفت کار نادرست است.
- روش کار تکمیل شده
در روش کار تکمیل شده درآمد و سود ناخالص پیمان هنگامی شناسایی میشود که کل پیمان یا بخش عمده ای از آن تکمیل و صرفآً کارهای جزیی باقیمانده باشد. برای حسابداری قراردادهای بلندمدت پیمانکار طبق روش کار تکمیل شده، مخارج و صورت وضعیتهای تاییدشده در طول اجرای طرح مشابه روش درصد پیشرفت کار، به ترتیب در حساب پیمان در جریان ساخت و حساب کار گواهی شده ثبت میشود اما شناسایی سود تا زمانی آکه پیمان تکمیل نشده است به تعویق میافتد.
مزیت اصلی روش کار تکمیل شده این است که سودپیمان زمانی تعیین میشود که کار خاتمه یافته یا به مراحل نهایی تکمیل رسیده است. دراین روش خطر شناسایی سودهایی که ممکن است کسب نشود به حداقل میرسد.اشکال اساسی روش کارتکمیل شده این است که درآمدی که در هر دوره مالی گزارش میشود میزان کار انجام شده طی آندوره را برروی پیمانها منعکس نمیکند. یعنی اگر چند پیمان بزرگ همگی در یک دوره مالی تکمیل شود و در دوره های قبل پیمانی به اتمام نرسیده باشد و یا در دوره های بعد پیمانی تکمیل نشود با وجود ثبات نسبی فعالیتهای انجام شده میزان سودی که گزارش میشود و سودی که به سهامداران تعلق میگیرد نادرست خواهد بود. همچنین اگر سود چندین ساله پیمان در یک سال به حساب منظور شود شرکت پیمانکاری مشمول ضریب مالیاتی بالاتری خواهد بود.
انتخاب روش
طبق استاندارد حسابداری قراردادهای بلندمدت پیمانکاری، در صورت احراز تمام شرایط زیر : روش درصدپیشرفت کار را باید بکار گرفت(( ٢٥))
١- برآورد منطقی از میزان پیشرفت کار و مخارج لازم برای تکمیل پیمان امکان پذیر باشد.
٢- مسئولیت و اختیارات پیمانکار و کارفرما با صراحت درقرارداد مشخص شده باشد.
٣- طرفین قرارداد توانایی ایفای تعهداتی را که طبق قرارداد پذیرفته اند داشته باشند.
٤- نسبت به وصول مبلغ پیمان اطمینان کافی وجود داشته باشد.
روش کار تکمیل شده را باید تنها در موارد زیر بکارگرفت:
١- حداقل یکی از شرایط یاد شده برای بکارگیری روش درصد پیشرفت کار وجود نداشته باشد.
۲- قرارداد پیمانکاری کوتاه مدت باشد .
٣- مخاطرات ذاتی قرارداد فراتر از مخاطرات عادی تجاری باشد بطوری که براساس آن امکان برآورد قابل اتکا وجود نداشته باشد.
موسسات بخش عمومی و خصوصی اجرای عملیاتی نظیرراه سازی، سد سازی، اسکله و بندرسازی، نصب خطوط پستهای فشارقوی و انتقال نیرو، کشتی سازی، هواپیماسازی،ساختن فیلمهای سینمایی و قطعات پیچیده وسایل و تجهیزات را با انعقاد قرارداد به موسسات پیمانکاری واگذار میکنند. تعریف صنعت پیمانکاری به دلیل تعدد و تنوع حیطه عملیات، کاری دشوار است . در این مقاله، حسابداری پیمانکاری در موسساتی که از طریق انعقاد قرارداد به ساختن دارایی اشتغال دارند مورد مطالعه قرار میگیرد.ارکان اصلی عملیات پیمانکاری در هر نوع عملیات پیمانکاری سه ارکان اصلی زیر وجود دارد:
کلیاتی پیرامون حسابداری قرادادهای پیمانی
کارفرما
شخص حقیقی یا حقوقی است که اجرای عملیات معینی رابه پیمانکار واگذار میکند. کارفرما برای هماهنگی و نظارت براجرای عملیات موضوع پیمان عمومآً از خدمات مهندسان مشاور بهره میگیرد. جانشینان یا نمایندگان قانونی کارفرمادر حکم کارفرما محسوب میشوند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 37   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حسابداری پیمانکاری

دانلود مقاله وظیفه کارگردان

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله وظیفه کارگردان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


وظیفه کارگردان

 

ترونی گوتری گفته است اگر میخواهیدیاد بگیرید که چگونه نمایشنامه ای را کارگردانی کنیدپیش از هر کاری باید یک گروه بازیگر را بیابید که با دلگرم مایل به همکاری با شما باشند و در تمام مراحل خلق نمایش به کارشان ادامه دهند. این مراحل باید بارها و بارها با موفقیت و شکست تکرار شودتا کسی که در آینده میخواهد کارگردان موفقی بشود چیزهای فراوان بیاموزد. کتابهای ارزشمند بی شماری وجود دارند که به تشریح اصول بازیگری کارگردانی و تکنیکهای تئاتر میپدازند.این کتابها همانگونه که ابزار برای یک مکانیک ضروری است برای کارگردانی مفید و حیاتی بشمار می آیند اما هرگز نمی توانند جایگزین تجربه عملی خود او شوند. کتابها معمولا خلاصه ای از دستورعملها و مجموعه ای از عقاید اشخاص گوناگون درباره نمایش و نیز اهداف و شیوه های کار آنهاست ولی موضوع کتاب حاضر بررسی و شناخت وظایف کارگردان و تحقیقی نسبتا فراگیر و همه جانبه در باره زمینه های خلاق این کار می باشد. در دوران معاصر کارگردانان درصدد دستیابی به دو چیز بودندهستند:
قدرت واعتبار. بعضی از آنها به قدری محبوب و با نفوذ هستند که نامشان تما شاگران بسیاری را برای دیدن یک کار هنری اصیل که ماهرانه اجرا میشودبه سالن ها می کشاند. بعضی ها به خاطر مهارت در اجرای نوع خاصی از نمایشنامه های گوناگون از خاق بدیع آثار کلاسیک گرفته تا اجرای نمایشنامه های جذیذ که هردو از لحاظ تم و فرم اجرا بسیار گیرا و حیجان انگیز هستند. امروزه کارگردانان فقط به خاطر خلاقیت هنر مندانه اش اعتبار دارد نه به جهت آنکه صرفا سازمان دهنده بازیگران و صحنه است. او نمایشنامه را در مسیر خلاق قرار میدهد به طوری کهابعاد این خلاقیت از محدوده متن نمایش فراتر میرود. او روی صحنه به نمایشنامه جان میبخشد در حالی که متن از این ویژگی بر خوردار نیست. عظمت بخشیدن به جهات مثبت و از بین بردن عیوب و محدودیت های موجود در متن نمایش به کمک بازیگران جامه ای از معنا و احساس را به آن میپوشاند. بی تردید این جنبه ها تا زمانی که بازیگران آن را به اجرا در نیاورند صرفا اندیشه ای نهان در متن نمایشنامه است. امکانات تئاتری هرگز چندان زیاد نبوده است. کارگردان یک انسان خلاق قرن بیستم میباشد یک مجری سازمان دهنده و هنرمند که ضرورت موجودیتش در تئاتر معاصر نهفته است.
تئاتر معاصر شدیدا از آداب و معیارهای گزشته خود بهره میگیرد. درزمان ما کارگردان همه آن وظایفی را مه در گذشته و نسلهای پیشین به عهده افراد گوناگونی مانند مانندنمایش نامه نویس مدیران طراحان صحنه و حتی کشیشهای عالی رتبه بوده است خدش به تنهایی انجام می دهد. کارگرذان تئاتر نمی تواند از تجاربی که طی قرنها بدست آمده است اجتناب ورزد باید از کیفیت تئاترها نمایشنامه بازیگران و تماشاگران دوره های پیش اطلاعات و دانش کافی داشته باشد و با آنها احساس همدلی کند. هیچ چیز مثل حالت شیوه بیان و بافت زندگیروزمره ما زود عوض نمیشود. تئاتر یک پدیده متغیر است و به حوادث ناپایدار زندگی میپردازد.با این همه ما معمولا آن نمایش نامه هایی را ترجیح میدهیم که با گذشت زمان باقی خواهد ماند زیرا از حقایق فلسفی ثابت و پایدار فطرت انسان سخن میگوید و در این رابطه فرم آنها-چه تراژدیچه کمدی-برای ما تفاوتی نخواهد داشت.تئاتر بایددرارتباط با زندگینوجو و آمیزه ای از آن باشد وآنهایی که به اینهنر می پردازند لازم است نسبت به تحولات زندگی و هنر حساس باشند. آثاری بوجود نیاورندکه از هنر و زیبایی دور باشد. تئاتر عبارت است از حیات بخشیدن به آن قسمتهایی از زندگی که ماعلاقه مند به دیدن دوباره آنها هستیم یا به عنوانچیز نو از آن لذت ببریم و به اعتقادات خود یقین بیشتری پیدا کنیم و یا صرفا به فهم تازه ای از آن میرسیم. ما تنها در صورتی میتوانیم از آن لذت ببریم که برای انتقال تجربه نمایشی از همه چیز به طور صحیح استفاده شده باشد. ممکن است تماشاچیان به هنگام مقایسه موضوع یک نمایشنامه با شیوه اجرا و ارائه آن روی سن درباره شکل واقعی آن تجارب انسانی در عرصه زندگی دچار اشتباه شوند.ما دیگر به رئالیسم پروسواس صحنه های نمایشی دوره ویکتوریا که در آن مدیران صحنه با تلاش فراوان هر محلی را استادانه و با دقت بازسازی و نشان می دادند نیاز نداریم البته ما شوق سرشار آنها را برای ایجاد یک تئاتر باشکوه و حقیقت گو ستایش میکنیم.ماانگیزههای ویلیام پاول را برای صحنه هایی مشابه صحنه های شکسپیر درک میکنیم کوششهای او برای اجرای نمایشنامه ها بر حسب سرعت زمان وقایع و استفاده از فضا سازی بر همه کارگردانان کلاسیک دوران الیزابت تا ثیر گذاشته است.
تاریخچه هنر کارگردانی
در گذشته ازدوران سوفکل تا زمان شاو گاهی تمام مراحل تمرین نمایش با نظارت نویسنده نمایشنامه انجام می گرفت.این کار در نخستین دوره به صحنه آمدن توسط یک شاعر و یک صحنه آرا تحقق می یافت.شاعر کسی مانند جانسون و صحنه آرا مثل اینگو جونز بود. شکسپیر و بازیگران اصلی نمایشنامه هایش وتمام آنهایی که در اجرای سهیم بودندهر کدام نقش معینی در اوج بخشیدن به نمایش و نیز راهنمایی بازیگران داشتند. در قرن نوزدهم سازمان دهی واقعی مراحل تمرین و اجرای نمایش به عهده سوفلورها یا مدیران صحنه بودو آنها نسخه از نمایشنامه را که در بر گیرنده جزئیات حرکتها وظایف هنر پیشگان اداره صحنه و چگونگی افکتها بودپیش خود نگه می داشتند. تمام کارگزاراننمایش که وظیفه ای به آنها محول شده بود بااشتیاق خاصی انجام میدادند نمایش نامه نویس تلاش می کرد که داستان را به صورت نمایشی در آورد.کارگردان صحنه به تدارکات صحنه لباس واجرای حرکات موزون می پر داخت.سوفلور وقتی با زیگران تمرین کافی نداشتند نمایش را انسجام می بخشید. بدین ترتیب بازی هنر پیشگان با درنظز گرفتن قوانینی معین و نه در اثر تمایل خود انگیخته آنان پی ریزی میشد.هنربازیگری که باآن هر نمایشی روح میگیرد و یا از اعتبار می افتدطی قرون متمادیاغلب توسط هنر پیشگان بزرگ که استعدادعملی خود را ثابت کرده اند و از معیارهایتئاتر زمان خودشان و ار میزان ونوع توقعات تماشاگران آگاه بوده اند به نسلهای بعدی منتقل شده است و اگر تئاتر آن زمان بی نقص به نظر میرسیدعلت آن درک این حقیقت بوده استکه چه کسیب بهتر از خود هنرپیشه می توانست مشخص نماید که چگونه یک نمایش احساس و اندیشه تماشاگرانش را بر انگیزاند؟
ظهور ناتورالیسم در اواخر قرن نوزدهم به حضور کارگردان هستی بخشید. خودانگیختگی نمایش بادیالوگهای واقعی و بازی روی صحنه و نیز رهایی ازشیوه های قراردادی بیان واقعیت و احساس مراحل تکوین تئاتر را ازحد نمایش صرف به درآوردو جنبه تحقیق راهم به آن افزود.بازیگران نقش اول به خاطر ضرورتی که در نقشهای خود احساس می کردند علاقه فراوانی به انجام اجراهای پیش بینی نشده ای از اثر بودند.بنابراین نیاز به حضور شخص دیگری بود که بیرون ازحیطه نمایش باشد وبه بازیافت نمایش کاراکترها جنبه های ارتباطی وکلامفهوم نمایشنامه کمک کند.ضمنا ناتورالیسم برواقعیت مهمتری درباره نمایشنامه نویسی و اجرای آن اشاره داشت وخشنودی تماشاچیان را از صرف به خاطر هنر نمایی چند هنرپیشه به ستایش منطقی تری ازنمایشنامه و بازیگران ارتقا داد. بنابراین نخستین وظیفه یک کارگردان امروزی تغییر دادن هنر نمایی های فردی به یک کار گروهی هنری بود.
تئاتر در گذشته از ساختاری قراردادیبر خورداربود. این بنای هنری ومعماران آن ارزش واعتبار فراوانی داشتندو در سطح گسترده ای برای مردم قابل درک بود. در تئاتر«اورپید»بخشی از کاخ سلطنتی نسان داده میشود راه خروج از یک سوبه شهر و از سوی دیگر به حومه آن ختم می شود و گروه کر که در جای مدور خود به سرودخوانی سخن سرایی حرکات موزون و به اجرای حرکات میمیک می پرداخت به عنوان عامل پیوند دهنده میان نمایشنامه و تماشاچی به حساب می آمد. اعضای این گروه میتوانستند به عنوان تفسیرگرانی مستقل و نیز درمقام کاراکترهایی گرفتار دایم در نوسان باشند. تئاتر دوره الیزابت از صحنه آرایی اجتناب می ورزد وفقط بر وقایع خود صحنه تاکید داشت. این کار حیطه قابل توجهی را برای بازی بازیگران فراهم می آورد صحنه خارجی صفحه و سکویی دربالای صحنه داخلی.صحنه نمایش باتجمع گروهی از بازیگران خوش لباس شکل می گرفت. برای مثال این امکن وجود داشت که دیالوگهای مهم از طریق بالای صحنه به تعداد بسیاری از بازیگران گفته شود . نمایش جز به هنگام ارتباط فیزیکی بازیگران کاملا غیر واقعی به نظر می رسد و افکت نمایش از پشت سقف صحنه ویا از طریق دریچه ای درکف انجام می شد.بازیگری که نقش یکی از خدایان و یاشیطان را بازی میکرد تنها می توانست به تاثیرات ظاهری خودش و یا به قدرت وتوانایی نقش متکی باشد. تماشا گران برای درک واحساس بقیه نمایش از تخیلات خود بهره بجستند امکانات صحنه نمایش در چنین معیارهایی محدود شده بود نور و صحنه آرایی مناسب وجود نداشت. همه چیز خلاصه میشد در ژستهای عالی تمرین بیان ودر تراژدی های یونان به استفاده از یک سزی از حوادث پیشبینی شده که کارگران نمایش را به موجودی زاید و بدل می ساخت . هنگامی که انتخاب افکت صحنه واقعیت و انعتاف پذیزی اعمال نمایشی و خود انگیختگی بیان نمایشی ضرورت وجود یک ساماندهنده و داور را برای نمایش پیش آوردکارگردان نمایش به معنای امروزی از تصوری پیشین هستی موجودیت یافته و از آن روز تا کنون مسولیت و نقش او اهمیت بیشتری پیدا کرده است. بی تردید نمایش باید پیش از آنکه تفسیر شود به اجرا در آید و سپس توسط کارگردان ارزیابی گردد.
شیوه های گوناگون کاردانی
اکنون که همه مراحل خلق یک نمایشنامه به عهده یک نفر می باشد باید تحقیق کنیم که مسئولیت های گوناگون او چه هستند و تحت چه شرایطی کار میکند. لازم به یاد آوری است همانطوری که شیوه کارگردانی نمایش می تواند خوب بد و یا در حد متوسط انجام شود ایفای نقشها هم ممکن است دارای چنین کیفیتی باشند با این همه مشکل بتوان ضعف کارگردانی یک نمایش را مورد ارزیابی قرار داد. در چنین حالتی گاه قضاوت ما در باره آن تحت الشعاع خود نمایشنامه و بازی بازیگران قرار میگیرد و نیز گاهی هم اتفاق می افتد که یک کارگردانی خوب ندیده گرفته می شود.مطلوبیت اجرای نهایی به حرفه ای بودن آن تجربه عملی زیاد گستردگی طرح و یا به نگرش آگاهانه کارگردان بستگی ندارد. بسیاری از نمایشنامه های هیجان انگیز درآغاز با بازیگرانی کم تجربه و در محلهایی بدون امکانات لازم در شرایطی که حتی کارگردان برای نور صحنه آرایی و لباس بازیگران پول نداشته است اجرا شده اند. رعایت همه این معیار ها ارزیابی شده سازماندهی آموزش بازیگران و تکنسینها به چگونگی کارگردانی نمایش مربوط میشود. البته این هم مهم نیست که کارگردانی مربوط به اجرای نمایشنامه ای ساده دریک مدرسه یا اجرای نمایش صدهزار پاوندی تئاتر وست اند باشد. تنها تعداد انگشت شماری از کارگردانان شانس اجرای یک کار تئاتری را در بالاترین سطح کیفی دارند و معمولا از بهترین بازیگران و متون نمایشی و بیشترین پشتوانه ها و منابع مالی برخوردار هستند گرچه این تئاترها مسئولیت اجرای نمایشنامه هایی را که از یک شاهکار چیزی کم ندارند به عهده میگیرند اما این بدان معنا نیست که بقیه تئاترها از واحدهای نمایشی استانها گرفته تا هزاران گروه آماتور دیگر باید در سطحی پائین و غیر استاندارد به کار بپرداند. کمبود مالی و نبودن امکانات در جایی که اشتیاق واقعی برای ارائه یک نمایش خوب وجود ندارد بیشتر به عنوان یک بهانه مطرح میشود. یک تئاتر خوب دستاورد انتخاب درست بازیگر است و به اندیشه عمیق و کار سخت و جدی کارگردان مربوط میشود. عوامل دیگر از جمله ساختمان زیبا امکانات فنی تبلیغات رستوران و بار از ضمائم فرعی تئاتر هستند و برای تاکید و ایجاد جاذبه عمومی محل به کار میروند استعدادهای بسیاری حتی در سطح عالی برای بازیگری و کارگردانی وجود دارد اما این استعداد شکوفا نمیشود زیرا متاسفانه اعتقاد عمومی بر این است که تئاتر یک کار سطحی و تفریحی است بنابر این انجام آن در یک سطح عالی تنها یک فرضیه است و اگر هم چنین شود برای تماشاچیان و خود بازیگران«سرگرم کننده»نخواهد بود.موقعیتهای زمانی تئاتر ویژگیهای خاص خود را دارند. بیشتر کارگردانان حرفه ای مجبورند در وضعیت های بسیار متفاوتی به کار بپردازند کارکردن با بازیگران آموزش ندیده آماتور شاگردان مدرسه یا آموزش دادن و کارکردن با دانشجویان حرفه ای رشته تئاتر یا فعالیت در شرایطی عالی با امکانات خوب و با بازیگران حرفه ای و ماهر. در تمام این موارد کلید موفقیت نهایی توانایی در ارائه بصری آن چیزی است که نمایش در پایان و در کلیت خود می طلبد. با این حال باید اهمیت و برتری هنر کارگردانی را بر دیگر عوامل به خوبی تشخیص داد. روشهایی که به کار گرفته میشوند باید چنان باشند که نمایشنامه بر اساس مناسباتی که در آن است در نهایت تاثیر خود را بگذارد.
در گروهای آماتور یک کارگردان موفق باید چهار هفته و گاهی سه ماه را به تمرین حفظ کردن دیالوگها اختصاص دهد. این کار اغلب در بعد ازظهرها انجام میشود و بازیگران در این مرحله پولی دریافت نمی کنند با وجود این سعی او باید این باشد کارش که در رابطه با معیارهای تئاتر حرفه ای رضایت بخش باشد.در خیلی جاها تئاترها کوچک یا گروه های آماتور مسئولیت ایجاد سرگرمی برای هزاران نفر را بر عهده دارند.در چنین موقعیتی کارگردان نقش تعیین کننده ای دارد.او مجبور است گاه با بازیگران با استعداد و ماهر کار کند و گاه اصول مقدماتی بازیگری را به نو آموزان بیاموزد. برای آنکه در خلاق و توانا باشد نیاز به آگاهی و مهارت خاصی دارد زیرا باید از تمرینات پراکنده بازیگران و قابلیت های گوناگون آنها یک نمایش یک دست و روان خلق کند. اهمیت ویژگیهای فردی چنین هنرمندی تنها وقتی بر ما آشکار میشود که پی میبریم او نه مانند یک شخص قدرت استخدام بازیگرانش را دارد و نه قادر است که برایشان مزایای مالی قابل توجهی در نظر بگیرد.  

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وظیفه کارگردان