رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله ویژگیهای پاستل

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله ویژگیهای پاستل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

خدیجه (س) 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد . خانواده‏اى که‏خدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافت‏خانوادگى و نسبت‏هاى‏خویشاوندى ، در شمار بزرگترین قبیله‏هاى عرب جاى داشت . این‏خاندان در همه حجاز نفوذ داشت . آثار بزرگى و نجابت و شرافت ازکردار و گفتار خدیجه پدیدار بود .
خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش‏بودند . پدرش خویلدبن اسد قریشى نام داشت . مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .
اخلاق خدیجه (س) :
خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیربود . او به فضیلت اخلاقى و پذیرایى‏هاى شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مکه به وى حسد مى‏ورزیدند .
دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و به‏حق ایشان کفو خوبى براى پیامبر (ص) بود . بى‏تردید مى‏توان گفت‏که این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبراکرم (ص) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او براى پیامبراکرم (ص) یاورى صادق بود .
آیا خدیجه (س) قبل از پیامبر (ص) ازدواج کرده بود ؟
معروف است اولین کسى که به خواستگارى خدیجه آمد یکى ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومى‏» بود . او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانى در گذشت و اموال بسیارى براى خدیجه‏ارث گذاشت . پس از او «ابى‏هاله بن المنذر الاسدى‏» که یکى ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وى ازدواج کرد . ثمره این پیوندفرزندى به نام «هند» بود که در کودکى در گذشت . ابى‏هاله‏نیز پس از چندى ، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جاى نهاد.
هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (ص) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه‏اى ازدواج نکرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولى مورد تایید همگان نیست . جمعى از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; براى مثال «ابوالقاسم کوفى‏» ، «احمد بلاذرى‏» ، «علم الهدى‏» ، (سیدمرتضى) در کتاب «شافى‏» و «شیخ طوسى‏» در «تلخیص شافى‏» آشکارا مى‏گویند که خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود . این معنا را علامه‏مجلسى نیز تایید کرده است . او مى‏نویسد : «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه‏بودند .
برخى از معاصران نیز چنین ادعا کرده‏اند و براى اثبات ادعاى‏خود کتابهایى نوشته‏اند .
آشنایى با حضرت محمد (ص) :
فضایل اخلاقى خدیجه ، بسیارى از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فکر ازدواج با وى مى‏انداخت . ولى خاطرات همسر پیشین به وى‏اجازه نمى‏داد شوهرى دیگر انتخاب کند . تا اینکه با مقامات‏معنوى حضرت محمد (ص) آشنا شد و آن دو غلامى که براى تجارت‏همراه پیامبر (ص) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتى که از وى‏دیده بودند ، براى خدیجه نقل کردند . خدیجه فریفته اخلاق و کمال‏و مقامات معنوى پیامبر (ص) شد . البته او از یکى ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، که از علماى بزرگ عرب وخویشان نزدیک خدیجه به شمار مى‏رفت ، در باره ظهور پیغمبرآخرالزمان و خاتم الانبیا (ص) مطالبى شنیده بود . همه این‏عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (ص) را به همسرى خودانتخاب کند

 

 

 

ازدواج خدیجه :
زفاف خدیجه با حضرت محمد (ص) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت‏از سفر تجارت شام تحقق یافت . در آن زمان ، حضرت‏محمد (ص) 25سال داشت و خدیجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ایشان را 28 سال‏نقل مى‏کند . هرچند بعضى از مورخان اهل‏سنت‏سعى مى‏کنند این سخن‏را رد کنند ; چون راوى آن محمد بن صائب کلبى از شیعیان است وآنها او را ضعیف مى‏دانند .
خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (ص) و مقام معنوى او بارسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایى و مقام و جایگاه فامیلى خودرا فداى پیشرفت مقاصد همسرش ساخت .
در عقد ازدواج حضرت محمد (ص) و خدیجه ، عبدالله بن غنم به‏آنها چنین تبریک گفت :
هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد
تزوجت‏خیر البریه کلها و من ذا الذى فى الناس مثل محمد ؟
و بشر به البران عیسى بن مریم و موسى ابن عمران فیاقرب موعد
اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد
گوارا باد بر تو اى خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و بابهترین خلایق ازدواج کردى . چه کسى در میان مردم همانند محمد (ص) است . محمد (ص) کسى است که حضرت عیسى و موسى به آمدنش‏بشارت داده‏اند و کتب آسمانى به پیامبرى او اقرار داشتند .
رسولى که سر از بطحاء (مکه) در مى‏آورد و او هدایت کننده وهدایت‏شونده است .
احترام پیغمبر خدا (ص) به خدیجه :
احترام حضرت محمد (ص) به خدیجه ، به خاطر عقیده و ایمان اوبه توحید بود .

 


خصال خدیجه (س) :
خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار مى‏رود . او اولین زنى‏بود که به اسلام گروید ; چنان که على‏بن ابى‏طالب (ع) اولین‏مردى بود که اسلام آورد . اولین زنى که نماز خواند ، خدیجه بود. او انسانى روشن بین و دور اندیش بود . با گذشت ، علاقه‏مند به‏معنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به‏اخبار آسمانى بود . همین شرافت‏براى او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت .
خدیجه از کتب آسمانى آگاهى داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» مى‏گفتند . از نظر عقل و زیرکى نیزبرترى فوق العاده‏اى داشت و مهمتر اینکه حتى قبل از اسلام وى را«طاهره‏» و «مبارکه‏» و «سیده زنان‏» مى‏خواندند .
جالب این است او از کسانى بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) مى‏کشید و همیشه از ورقه‏بن نوفل و دیگر علما جویاى نشانه‏هاى‏نبوت مى‏شد . اشعار فصیح و پر معناى وى در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت مى‏کند .
نمونه‏اى از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است :
فلواننى امسیت فى کل نعمه و دامت لى الدنیا و تملک الاکاسره
فما سویت عندى جناح بعوضه اذا لم یکن عینى لعینک ناظره
اگر تمام نعمتهاى دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانى که چشم‏به چشم تو نیافتند .
دیگر خصوصیت‏خدیجه این است که او داراى شم اقتصادى و روح‏بازرگانى بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود .
البته سجایاى اخلاقى حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان‏آن ناتوان است . پیامبر اکرم (ص) مى‏فرماید : «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت‏خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم .»
چه مى‏توان گفت در شان کسى که مایه آرامش و تسلاى خاطر رسول‏خدا (ص) بود ؟ ! در تاریخ مى‏خوانیم : «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‏هاى ایشان‏محزون و آزرده مى‏شدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمى‏کرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را مى‏دید مسرور مى‏شد»
ذهبى مى‏گوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جمله‏زنان کامل ، عاقل ، والا ، پاى‏بند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشت‏بود . پیامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا مى‏گفت‏و بر سایر امهات مومنین ترجیح مى‏داد و از او بسیار تجلیل مى‏کرد. به حدى که عایشه مى‏گفت : بر هیچ یک از زنان پیامبر (ص) به‏اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر (ص)بسیار او را یاد کرد .
درود خدا بر خدیجه :
خدیجه کبربى چنان مقام والایى داشت که خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد . طبق روایتى از حضرت امام محمد باقر (ص) : پیامبر اکرم (ص) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیل‏فرمود : «آیا حاجتى دارى ؟»
جبرئیل عرض کرد : خواسته‏ام این است که از طرف خدا و من به‏خدیجه سلام برسانى‏»
در روایتى دیگر مى‏خوانیم : روزى خدیجه به طلب رسول خدا (ص) بیرون آمد . جبرئیل به‏صورت مردى با وى رو به رو شد و از خدیجه احوال رسول‏خدا (ص)را پرسید . خدیجه نمى‏توانست‏بگوید رسول خدا (ص) در کجا به سرمى‏برد . او مى‏ترسید این مرد از کسانى باشد که قصد کشتن پیغمبر(ص) را دارد . وقتى که خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (ص) فرمود : «آن جبرئیل بود و امر کرد که از خداتو را سلام برسانم نقش خدیجه در پیشبرد اسلام :
وقتى حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده ، هرچه داشت در راه‏پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام (ص) انفاق کرد . او تمام اموال‏خویش را به پیامبر (ص) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف‏رساند . تا جایى که هنگام ارتحال ، پارچه‏اى براى کفن نداشت .
ابن اسحاق جمله‏اى در شان خدیجه دارد که گویاى همکارى وصداقت او در پیشبرد اسلام است . او مى‏گوید : «خدیجه یاور صادق‏و با وفایى براى پیامبر (ص) بود و مصیبت‏ها در پى رحلت‏خدیجه‏و ابوطالب بر پیامبر (ص) سرازیر شد .»
گویا این دو ، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اکرم (ص)، سدى بلند و مستحکم بودند .
این جمله ، معروف که اسلام رهین اخلاق پیامبر (ص) ، شمشیرعلى (ع) ، و اموال خدیجه است از نهایت همکارى و صداقت‏خدیجه‏پرده بر مى‏دارد .
فرزندان خدیجه :
در تعداد فرزندان حضرت خدیجه ، میان مورخان اختلاف است . به‏گفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه ، شش فرزند بود .
1- هاشم . 2- عبدالله . به این دو «طاهر» و «طیب‏»مى‏گفتند . . 3- رقیه . 4- زینب 5- ام کلثوم . 6- فاطمه .
رقیه بزرگترین دخترانش بودو زینب ، ام کلثوم و فاطمه به‏ترتیب پس از رقیه قرار داشتند . پسران خدیجه پیش از بعثت‏پیامبر (ص) ، بدرود زندگى گفتند . ولى دخترانش ، نبوت پیامبر(ص) را درک کردند .

 

گروهى از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (ص)پس از بعثت‏به دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (ص) به‏مدینه هجرت کردند .
وصیت‏خدیجه :
حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (ص) به عیادت وى رفت و فرمود : اى خدیجه ، «اما علمت ان الله‏قد زوجنى معک فى الجنه‏» ; آیا مى‏دانى که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خدیجه دل جویى و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالى بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیمارى خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهى کردم ، مرا عفو کن .
پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیرى ندیدم و نهایت تلاش‏خود را به کار بردى . در خانه‏ام بسیار خسته شدى و اموالت را درراه خدا مصرف کردى .
عرض کرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است که مواظب این‏دختر باشید . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا کسى از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا کسى به صورتش سیلى بزند . مبادا کسى بر اوفریاد بکشد . مبادا کسى با او برخورد غیر ملایم و زننده‏اى داشته‏باشد .
اما وصیت‏سوم را شرم مى‏کنم برایت‏بگویم . آن را به‏فاطمه عرض مى‏کنم تا او برایت‏بازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وى فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم مى‏گوید : من از قبر در هراسم ;

 

1- قلمه های پاستل به علت ترد و شکننده بودن ، همواره آسیب پذیرند .
2- عدم ثبات رنگ پاستل در بیشتر انواع آن ، موجب نگرانی هنرمند است .
3- محدود بودن زمینه های کار با پاستل
4- خاکه گذاری پاستل و آلودگی دستها و انگشتان هنرمند ، هنگام کار ، موانعی ایجاد می کند که برای جلوگیری از مشکلات بعدی در بعضی از انواع پا ستل ، پوشش کاغذی یا سلوفان به عنوان محافظ استفاده می شود .
5- برای جلوگیری از اسیبهای ناشی از حمل و نقل پاستل در جعبه های مقوایی ، بهتر است از جعبه های فلزی یا چوبی که دارای پوشش های ضد اصطحکاک و ضربه گیر نظیر کتان ، پنبه و اسفنجهای خاص هستند استفاده شود .

 

شیوه های کار کردن با پاستل معمولی :
توصیه مهم :
کاغذهای پاستل را روی سطوح محکم و سفت و صاف قرار دهید تا انجام کار مطلوب باشد و کاغذ پاستل بتواند مواد رنگی و گرد پاستل را بهتر جذب نماید .
1- کاغذ پاستل را روی زیر دستی نصب کنید .
2- روپوش کار را به تن کنید تا خاکه پاستل و ذرات آن ، لباسها را آلوده نکند .
3- کاغذ پاستل را به ترتیبی که اشاره شد بر روی زیر دستی نصب کنید .
4- اگر قبلاً طراحی کرده اید آن را بر روی کاغذ منتقل کنید .
5- در انتخاب رنگ و مقایسه آن با «مدل » دقت کنید تا نزدیکترین رنگها را انتخاب کنید . زیرا در نقاشی پاستل یکی از عوامل انتقال پاستل بر روی کاغذ ، همان ناصافی های مربوط به بافت کلی کاغذ است و چنانچه با استفاده از مالش چند رنگ مختلف ، آن ها را اشباع کنید . « رنگ نشینی » به راحتی انجام نمی شود .
6- استفاده از قلمه های رنگی پاستل بسیار ساده است ، به خصوص خاصیت « پوشش کلی رنگهای پاستل » امتیازی بسیار خوب است و سطوح مختلف قلمه های پاستل نیز کمک بسیار جالبی در سرعت بخشیدن به اتمام کار است ، مثلاً به راحتی با استفاده از سطوح تخت پاستل می توانید سطوح پهن یا بزرگ نقاشی را رنگ بزنید یا برای ترسیم خطوط نازک از کناره ها یا نوک قلمه های پاستل استفاده کنید . چون فشار انگشتان دست یا حرکت سریع آن می تواند اثر متفاوتی بر روی کاغذ بگذارد که از نظر کسب تجربه برای شما مفید است پیشنهاد می کنیم قبل از شروع کار اثر ، قلمه رنگی را بر روی کاغذ خود امتحان کنید تا با توجه به رنگ کاغذ پاستل و تاثیر آن ، راهکار مناسب را پیدا کنید .
7- برای ترکیب رنگها ، قلمه های رنگی مورد نظر را انتخاب کرده و آنها را کنار هم یا روی هم بکشید و محو کنید .
8- برای محو کردن رنگها از انگشتان دست استفاده کنید و برای پاک کردن رنگها از یک قطعه پنبه ، یا پارچه تمیز یا دستمال کاغذی استفاده کنید . به هر حال محو کردن و پاک کردن باید به آرامی و ظرافت انجام پذیرد .
9- گرد و غبار و پوده های پاستل را بدون آن که دست بر آن بکشید از سطح کار بزدایید . کافی است زیر دستی خودتان را همراه با نقاشی روی زمین به طور عمودی قرار دهید و کنارة آن را به آرامی چند بار به زمین بکوبید تا گرده های اضافی از آن جدا شود .
10- بعد از اتمام نقاشی ، آن را روی سه پایه قرار دهید و از فاصله دورتر ( حدود یک متر) به آن نگاه کنید . در این مرحله که برخی آن را لحظه های پایانی نامیده اند ، لازم است با حوصله و دقت بیشتر در تناسبها و درجات تیره و روشنی رنگها دقت کرده و در صورت لزوم در نقاطی از کار ، درخشندگی یا تیرگی رنگها را تغییر دهید . این کار شما شبیه « رتوش و پوزتیو » عکاسان است که جنبه تکمیلی و ترمیمی دارد . ( برای آنکه در این مرحله دست یا آستین شما مزاحمتی برای اثر هنری به وجود نیاورد ،از یک خط کش ، یا چوب دستی استفاده کنید .)
11- بلافاصله پس از پایان کار ، برای ثابت کردن پاستل اقدام کنید . نحوة ثابت کردن رنگ و استفاده از ثابت کننده ها و روش ساخت یک نوع از آن را در بخش مربوط شرح می دهیم .
12-پس از خشک شدن ثابت کننده ها و رفع حالت چسبندگی آن ، تابلوی نقاشی را در قاب شیشه ای قرار دهید . نحوة قاب کردن باید به گونه ای باشد که بین شیشه و اثر ، فاصله ای ایجاد گردد . ( می توانید با استفاده از لایه های مقوایی نسبتا ضخیم برای حاشیه ، فاصلةلازم را ایجاد کنید . )
13- تابلو پاستل را هرگز در مقابل نور مستقیم و گرما قرار ندهید زیرا رنگهای آن تغییر می کند و مواد ثابت کننده آن نیز کم اثر وگاهی بی اثر می شود .

 

روشهای محو کردن در انواع پاستل :
1- روش انگشتی :
ساده ترین و بهترین روش محو کردن پاستل است . چه در پاستل گچی چه در پاستل روغنی ، استفاده از انگشتان سبب می شود که چربی نهفته در پوست با مواد تشکیل دهندة پاستل آمیخته شده و سبب انسجام بیشتر نرمه های پاستل و انتقال آن بر روی اثر گردد .
در هنگام استفاده از پاستل روغنی نیز همین چربی به کمک گرمای دست ، با موم و روغنهای موجود در آن آمیخته شده و فشار انگشتان سبب پخش پاستل روغنی در محل تماس می شود . بدیهی است که زیاده روی در استفاده از انگشتان سبب حل چربی و روغنهای موجود در پاستل شده و لکه های ناخوشایندی را در سطح اثر نمایان می کند .
2- استفاده از قلم مو :
چون پاستل روغنی در تابانتین حل می شود ، چنانچه سطح کاغذ را پاستل روغنی بزنید . ( می توانید با قلم موی آغشته به کمی تربانتین یا کمی تینر ، آن را محو کنید. در صورت تمایل به ایجاد بافت و تکنیک ضربه ای مجدداً می توان بافت مورد نظر را ایجاد کرد . بدیهی است که این تکنیک نیازی به ثابت کننده یا براق کننده ندارد .
ز تو مى‏خواهم مرا درلباسى که هنگام نزول وحى به تن داشتى ، کفن کنى .»

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ویژگیهای پاستل

دانلود مقاله افزایش سطح کویرها و کاهش کیفیت آب و خاک

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله افزایش سطح کویرها و کاهش کیفیت آب و خاک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :
افزایش سطح کویرها و کاهش کیفیت آب و خاک یکی از مهمترین معضلات چند دهه ی اخیر است. افزایش جمعیت دنیا و به تبع آن افزایش احتیاج به مواد غذایی باعث رویکرد انسان به کشاورزی شده و در این راستا ، تبدیل اراضی به زمین های کشاورزی بدون در نظر گرفتن مسائل مربوط به آن در بسیاری از مناطق دنیا باعث بروز بحران شده است که یکی از آنها همین پیشروی کویرهاست (9) کویر به جائی گفته می شود که در اثر افزایش محلولهای نمک در سطح خاک ، قابلیت تولید خاک کاهش می یابد و در نهایت به کلی از بین می رود. به بیان دیگر محل تولید غذای انسان تخریب می شود حفظ کیفیت آب و خاک بدلایل ذکر شده یکی از اصلی ترین وظایف انسان در حال حاضر است. زیرا نه تنها نسل حاضر در معرض خطر قرار می گیرند ، بلکه نسلهای آینده نیز از خطر ایجاد شده مصون نخواهند ماند.
در کشور ایران با توجه به قرار گرفتن در موقعیت جغرافیائی خاص ( وقوع در عرض جغرافیایی30 درجه که کمربندی از مناطق بیابانی در روی زمین را شامل می شود ) اهمیت این مسأله دو چندان می شود. کشور ما دارای میانگین بارندگی سالیانه ای بسیار پائین تر از میانگین بارندگی دنیاست ( حدود 3/1 ) و همین مقدار بارندگی نیز پراکنش منظومی چه از نظر مکانی و چه در زمانهای مختلف سال ندارد. لذا باید برای استفاده ی بهینه از منابع آبی موجود حداکثر توجه ( علمی – کاربردی ) اعمال شود. منطقه ی گرمسار نیز که به عنوان محلّ مورد بررسی انتخاب شد دارای خصوصیات جغرافیایی خاصی است. از یک طرف در قسمت شمالی چسبیده به البرز مرکزی و ارتفاعات آن است و از طرفی در طرف جنوب متصل به بزرگترین کویر ایران ( کویر مرکزی ) است (17) که هرگونه استفاده ی نادرست از منابع آبی زیر زمینی این منطقه ، امکان گسترش کویر را بطرف مناطق شمالی ، بیشتر می کند.
در این منطقه در بسیاری از مناطق جنوبی دشت ، به علت کاهش عملکرد محصول در اثر کاهش کیفیت خاک ، زمین ها رها شده و با حفر چاه در دیگر مکانها ، اراضی جدیدی تحت شخم قرار گرفتند یعنی با در نظر نگرفتن توان اکولوژیکی منطقه ، باعث تشدید عمل بیابان زایی در منطقه شده است لذا با تعیین هدفهای تحت بررسی ، امکان جلوگیری از پیشرفت کویر در دیگر مناطق مورد بحث قرار خواهد گرفت تا راه حل هایی مناسب برای این مسأله تشخیص داده شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سرابق تحقیق :
1-1- مطالعات موردی :
در سال 1370 سمیناری تحت عنوان بررسی علل شوری آبهای تحت الارضی و راه های جلوگیری آن در منطقه ی شرق دریاچه ی ارومیه تشکیل و مقالاتی در این مورد ارائه شد. پایان نامه ای توسط اصغر طهماسبی در سال 1377 در مورد نقش سازنده های شور جهت گسترش بیابان در حوضه ی رودخانه ی اشتهارد انجام شد.
زمین شناسی منطقه ی گرمسار: گسترش وسیع سازند قم در حوزه ی ایران مرکزی و ذخائر محدود نفتی در آن ، سبب گشته که این سازنده از دیرباز مورد توجه باشد. در مورد زمین شناسی دشت گرمسار افراد چون Huber, et al (1960), Kalhor, Huber (1966) (3) مطالعاتی داشته اند.
مطالعه ای تحت عنوان بیابان زائی ناشی از ویژگیهای زمین شناسی ایران ، مطالعه ی موردی ( گنبدهای نمکی ) در حوزه ی آبخیز حبله رود انجام شد و نقش این گنبدها در کاهش کیفیت آب حبله رود مورد بررسی قرار گرفت.
نیز مطالعاتی توسط سازمان جهانی FAO با همکاری سازمان های ذیربط در مورد آمایش سرزمین حوضه ی دشت گرمسار در حال اجراست و این طرح در حال سپری کردن مطالعات مقدماتی است.
در مورد شکل و حالت جبهه های آب شور و شیرین در مناطق ساحلی و نحوه ی تغییرات آنها مطالعاتی توسط دو دانشمند به نام های گیبن و هرزبرگ انجام شد این مطالعات در واقع نشان دهنده ی پمپاژ و مسائل مربوط به آن و تأثیرش در تغییرات تعادل دو جبهه ی آب و تغییر کیفیت آبهاست. این مطالعات بصورت تفصیلی در ادامه می آید. در واقع به کمک فرمولهای ارائه شده می شود بهترین میزان پمپاژ چاه ها را بدست آورد.
1-2- تداخل آب شور و شیرین در سفره های ساحلی :
در محل خروجی آبهای زیر زمینی منتهی به اقیانوسها ، دریاها و دریاچه ها که میزان املاح آنها بالاست و دو سیال با جرم مخصوص متفاوت باعث ایجاد فصل مشترک بین آبهای شور و شیرین شده که آب شور بعلت جرم مخصوص بیشتر در پائین قرار گرفته و آب شیرین در قسمت بالا قرار می گیرد و از بالای این سطح مشترک ، آب زیر زمینی تخیله میگردد. شکل و حرکت این سطح مشترک ، بستگی به تعادل هیدرودینامیک آبهای شور و شیرین دارد. عوامل مؤثر در ضخامت و جابه جائی فصل مشترک عبارتند از : مقدار و غلظت شوری سفره ی شور ، بهربرداری از سفره ( پمپاژ ) و جزر و مد.
اگر بدلایلی مثل پمپاژ ، بارهیدرولیکی فصل مشترک کاهش یابد ( کاهش ضخامت آّب شیرین )، هجوم پیشروی آب شور به لایه ی آبدار شیرین بوجود خواهد آمد ، در نتیجه بهربرداری از آبهای زیر زمینی در نواحی ساحلی از اهمیت و حساسیت ویژه ای بر خوردار است. اگر آب شور از دریا به حوضه ی چاه ها برسد ، منابع آب زیر زمینی غیر قابل استفاده می گردند. بعلاوه ، چون لایه ی آبدار بوسیله ی نمک آلوده میشود ، شاید سالها وقت لازم باشد که بتوان با آب زیر زمینی شیرین کافی موجود ، اثرات آب شور را شستشو داد و بیرون راند.
بین دو مایع مخلوط نشدنی که در مجاور هم می باشند ، اصطلاح سطح مشترک به کار می رود. اما با توجه به اینکه آب شور و شیرین دو مایع مخلوط شدنی و قابل امتزاج در هم می باشند ، به جای سطح مشترک بین آنها ، اصطلاح Tranoataon یعنی منطقه ای که دارای ضخامت محدود بوده و از لحاظ و سایر مشخصات حد واسط منطقه زیرین ( آب شور ) و منطقه ی فوقانی ( آب شیرین ) می باشد ، به کار می رود شکل شماره ی 1 جهت جریان آب در سه منطقه را نشان می دهد :

 


1-2-1- مخروط بالا آمده آب شور و نحوه ی کنترل آن :
در بهره برداری آبهای زیر زمینی وقتی طبقات آبدار شامل یک لایه ی زیرین از آب شور و آب شیرین بخش بالائی توسط چاه پمپاژ شود ، یک بالا آمدگی محلی و موضعی در سطح مشترک به وجود می آید که به این پدیده مخروط بالا آمده ی آب شور گویند با توجه به شکل شماره ی 2 در شروع پمپاژ (t=t.) سطح مشترک افقی بوده ( بالا آمدگی آب شور وجود ندارد ) و با ادامه پمپاژ به علت کاهش بار هیدرولیکی فصل مشترک بصورت متوالی بالا آمده و سرانجام می تواند به چاه برسد:

این امر بسیار خطرناک بوده و ممکن است منجر به غیر قابل استفاده شدن چاه گردد. با قطع پمپاژ مخروط بالا آمده فروکش کرده و به حالت اولیه بر می گردد. مخروط بالا آمده پدیده ی پیچیده ای است که در سالهای اخیر تحقیقات مربوط به آن ادامه یافته تا در طرح چاه ها و بهر برداری از آب شیرین بالای آب شور معیار و رابطه ای پیدا کند.
پارامترهای مهم در این رابطه عبارتند از :
1- تعیین محل مناسب چاه
2- عمق چاه
3- فاصله ی چاه ها از هم
4- میزان پمپاژ و دبی لحظه ای چاه
5- ضخامت آب شیرین و عمق فصل مشترک
6- اختلاف وزن مخصوص آب شور و شیرین
7- تداوم پمپاژ
8- فاصله ی کف چاه از سطح مشترک در شرایط هیدرواستاتیک
یعنی با رعایت پارامترهای ذکر شده در طراحی و بهره برداری از چاه ، اختلاط آب شور و شیرین به حداقل خود می رسد. با روش تحلیلی و بر اساس فرضیات دو پوئی و رابطه ی گیبن هرزبرگ مقدار بالا آمدگی مخروط آب شور در زیر چاه از رابطه ی زیر بدست می آید :
P :: : اختلاف وزن مخصوص آب شور و شیرین
PF : وزن مخصوص آب شیرین
Q : دبی پمپاژ
K : ضریب نفوذپذیری
d : فاصله ی کف چاه از سطح مشترک در حالت هیدرواستاتیکی
تجربه استفاده از مدلهای هیدرولیکی نشان داده که :
1- از این رابطه تا زمانی که مقدار بالا آمدگی مخروط آب شور از حالت بحرانی تجاوز نکرده می توان استفاده کرد.
2- وقوع حالت بحرانی مخروط بالا آمده آب شور مستقیماً بادبی پمپاژ مناسب است.
3- اگر بالا آمدگی مخروط آب شور از مقدار بحرانی تجاوز کند موجب تسریع در رسیدن مخروط آب شور غلیظ به چاه خواهد شد.
4- اگر مقدار z/d تا 3/0 الی 5/0 باشد ، بالا آمدگی بحرانی صورت خواهد گرفت. بنابراین قبول حد بالائی z/d یعنی 5/0 = z/d یا z< d/2 میزان دی ماکزیمم مجاز بدون ورود نمک به چاه طبق رابطه ی زیر خواهد بود:
Qmax= d2k ( P/PF )
اما چون در منطقه ی Transitanzone تغییرات سالنته ی شوری تدریجی است ، بطوریکه در قسمت بالائی زون مقدار P به سمت صفر میل می کند 0) P ( در نتیجه حد محدودی برای مقدار بالا آمدگی زون (T-Z) نمی توان قائل شد. این امر باعث خواهد شد که حتی با رعایت دبی ماکزیمم مجاز لحظه ای با افزایش طول زمان پمپاژ مقدار کمی آب شور ( آب شور با شوری پائین ) به چاه وارد شود ، به عبارت دیگر چون تغییرات میزان شوری در این منطقه تدریجی است ، لذا این تغییرات در مخروط بالا آمده زون نیز تدریجی خواهد بود پس مخروط بالا آمده را می توان شامل تعداد زیادی مخروط جزئی تصور کرد که از داخل به خارج میزان بالا آمدگی آنها افزایش و از درجه ی شوری آنها کاسته می شود. در نتیجه با رعایت دقیق پارامترهای مؤثر در طرح و بهره برداری چنین چاه هائی درصد نمکی که به چاه وارد می شود ، به حداقل رسیده ، یعنی از رسیدن مخروطهای جزئی با درصد نمک بالا به چاه جلوگیری خواهد شد.
شکل شماره سه اثر پمپاژ را در تشکیل مخروط بالا آمده نشان میدهد :
شکل شماره ی چهار رابطه ی بین شوری آب چاه و میزان پمپاژ را نشان می دهد:

 

 

 

1-2-2- رابطه ی گیبن – هرزبرگ بین آبهای شور و شیرین :
تقریباً 50 سال پیش ، دو محقق که بطور جداگانه در سواحل اروپا کار می کردند ، متوجه شدند که در هر نقطه از یک لایه ی آبدار ساحلی ، چنانچه از شکل شماره ی 5 بر می آید ، عمیق مرز بین آب شور و شیرین ، در صورتیکه از سطح دریا اندازه گرفته شود 40 برابر اختلاف سطح آب شیرین و سطح آب دریا از آن نقطه خواهد بود. علت این پدیده را تعادل ایستابی ( هیدرواستاتیک ) موجود بین دو مایع با دو چگالی متفاوت داشته اند ، معادله ای که این پدیده را نشان میدهد به معادله ی گیبن – هرز برگ معروف است. (شکل 5 )

 

AP = ps.g.hs
Ps چگالی آب شور ، g شتاب ثقل زمین و hs نیز در شکل مشخص است. در نقطه ی B :
PB = pf.g.hf + pf.g.hs
Pf : چگالی آب شیرین است. اکنون اگر دو معادله ی فوق را مساوی قرار دهیم ، معادله ی گیبن – هرز برگ بدست می آید:

 


چنانچه pf = 1/025 گرم در سانتی متر مکعب باشد ، خواهیم داشت: hs = 4.hf .

 

1-2-3- طول گاوه آب نافذ دریا:
همانطوریکه از رابطه ی گیبن – هرز برگ بر می آید ، در محل تقاطع یک لایه ی آبدار با دریا ، یک گاوه آب شور حتماً وجود خواهد داشت. اگر فرض شود که جریان آب شیرین از لایه ی آبدار بطرف دریا باشد و مقدارش نیز در یک فوت ساحل دریا برابر q باشد. به کمک قانون دارسی برای یک لایه ی آبدار بسته ( سفره ی محبوس ) رابطه ی تقریبی زیر به دست می آید : K : ضریب نفوذ پذیری است.

 

که در آن pf و ps به ترتیب چگالی آبهای شیرین و شور می باشند. ابعاد b و L نیز در شکل شماره ی 6 مشخص است.

 

از معادله ی فوق چنین بر می آید که برای یک لایه ی آبدار یکنواخت با شرایط یکنواخت مایع ، در طول گاوه آب نافذ به طور معکوس با جریان آب شیرین متناسب است. معادله ی فوق را نیز می توان برای لایه های آبدار باز به کار برد ، منتهی به جای b باید ضخامت منطقه ی اشباع را قرار داد ، و در نظر داشت که جریان از جهت افقی زیاد منحرف نگردد.

 

 

 

 

 

 

 


بخش دوم: ویژگیهای آبخیز گرمسار
2-1- ویژگیهای دشت :
دشت گرمسار با وسعتی بالغ بر 50000 هکتار بر روی آبرفت رودخانه ی حبله رود مخروط افکنه ی آن در طول /10 520 تا /45 520 شرقی و عرض /00/35 تا /20 350 شمالی در فاصله ی 110 کیلومتری جنوب شرقی تهران واقع شده است متوسط ارتفاع دشت از سطح دریا 875 متر است.این دشت شامل 119 روستا و مزرعه با مساحت مفید اراضی کشاورزی بالغ بر 30000 هکتار می باشد. شعاع این مخروط افکنه حدد 15 تا 20 کیلومتر و شیب دشت بین 1/4 درصد در قسمت شمالی و 5/0 درصد در بخشهای جنوبی متغیر می باشد.

 

2-2- اقلیم دشت :
میانگین بارندگی سالیانه ی دشت بر اساس اطلاعات اداره ی کل آب استان سمنان 5 11 میلی متر و میزان تبخیر از تشتک کلاس A حدود 3200 میلی متر در سال و حداکثر دمای سالانهc 450+ و حداقل آن
c 150- است. با توجه به ارقام موجود این ناحیه دارای آب و هوای خشک و نیمه خشک تا نیمه بیابانی بوده به طوری که تابستان های گرم و زمستان های سرد و خشک دارد.
آبرفتی آن تشکیل شده است. رأس مخروط در مدخل ورودی رودخانه دارای ارتفاعی معادل 980 متر و در قسمت قاعده آن به رقم 805 متر می رسد. شعاع مخروط در حدود 5 تا 12 کیلومتر است و شیب زمین در امتداد محور اصلی مخروط از 4/1 درصد در بخش فوقانی تا 5/0 درصد در قسمت تحتانی متغیر می باشد. قبل از احداث بند انحرافی بنکوه ، رودخانه در ابتدای مخروط به پنج شاخه منشعب می شده است که در نقطه ی انشعاب به فاصله ی کمی از آن روسوبگذاری نسبتاً مهمی از مواد دانه درشت صورت می گرفته است. فعلاً بقایای پنج آبروی اصلی که منطقه ی پایاب مخروط عبور میکرده اند ، بر روی تشکیلات تخریبی بصورت پنجه دستی مشاهده می شود که در گذشته رشد متقارن مخروط را سبب شده اند. در جنوب شرقی دشت گرمسار رودخانه ی شط رود وجود دارد که دشت گرمسار و ارتفاعات حاشیه ی آن حوزه ی آبخیز آن بوده و پس از گذشتن از دامنه های شمالی ارتفاعات سیاه کوه و زهکش نمودن دشت مذکور به کویر شمال جندق می رسد. دشت گرمسار را می توان از نقطه نظر ژئومورفولوژی با توجه به عوامل توپوگرافی – خاکشناسی و رسوب شناسی به سه قسمت اصلی تقسیم نمود:
الف- قسمتهای فوقانی که از بستر سنگلاخی رودخانه و انشعابات آن را تشکیل شده و تا حدود یک کیلومتری جنوب جاده تهران – مشهد ادامه دارد ، این نواحی دارای شیب نسبتاً زیاد بوده و حاوی مقادیر زیادی قلوه سنگ و سنگریزه است.
ب – بخش میانی که غالب اراضی زراعی دشت گرمسار در بر می گیرد ، دارای شیب ملایم و حاوی مقدار کمی سنگریزه بوده و رسوبات دانه ریز دشت سیلابی شامل رس و سیلت است.
ج – بخش تحتانی که دارای اراضی با شوری زیاد تا خیلی زیاد بوده و در امتداد جنوب بر مقدار املاح آن افزوده می شود. این بخش شامل اراضی پست با تلاقی و کفه های گلی و نمکی می باشد. در این قسمت عموماً میزان املاح بر مقدار ذرات رس و سیلت خاک برتری دارد.

 

2-3- زمین شناسی دشت گرمسار :
برخی از زمین شناسان این ناحیه را بخشی از زون زمین شناسی البرز مرکزی می دانند ، در حالیکه بعضی دیگر آنرا لبه ی شمالی زون ایران مرکزی به شمار می آورند. این ناحیه در حاشیه ی جنوبی البرز مرکزی قرار دارد و از نظر خواص کوه شناسی مشابه البرز بوده اما از نظر روندهای ساختمانی ، چینه شناسی و رسوب شناسی مشابه به ایران مرکزی است. سازندهای ائوسن و الگوسن ، الیگومیوسن ، میوسن و پلئیستوسن که با نام های کرج ، قرمز زیرین ، قم ، قرمز فوقانی ، هزار دره و آبرفتهای قدیمی و عهد حاضر شناخته می شوند ، در این منطقه گسترش دارند. گسل آبیک – فیروز کوه که مرز شمالی ایران مرکزی را مشخص می نماید ، به همراه گسل گرمسار ، کلرز ، دامه و سیاه کوه از گسل های مهم ناحیه می باشند. روند چین خوردگی همان روند کلی حاکم بر البرز است ، بطوریکه ساختمان تا قدیسی و ناودیسی موجود دارای شیب ملایم رو به جنوب بوده و امتداد عمومی شرقی – غربی دارند. سازندهای ذکر شده تحت تأثیر فازهای کوه زایی آلپی قرار گرفته اند و به شدت تکتونیزه شده اند ، آخرین فاز کوه زایی که ریخت کنونی ناحیه را کم و بیش بوجود آورده است فاز پاسادنین است که در زمان پلئیو – پلئیستوسن به وقوع پیوسته است و چین خوردگی سراسری ایران زمین را در پی داشته است. پیامد این چین خوردگی یک فاز فرسایش بوده که هنوز ادامه دارد. رسوب گذاری کواترنر نیز از همان و با شرایط متفاوت نسبت به گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد. آبرفتهای جدید که قسمت عمده ی دشتها را شامل می گردد به علت هتروژن بودن و مختلف الابعاد بودن قطعات تشکیل دهنده ی آنها ، سفره های آب زیر زمینی را تشکیل می دهنده. با توجه به شیب و امتداد لایه های سازندهای موجود در شمال و جنوب گرمسار به نظر می رسد سنگ کف دشت گرمسار از سازندهای تبخیری و مارنی دوران ترسیر می باشد.
2-4- زمین شناسی بالادست حوزه :
حوزه ی آبخیز حبله رود در قسمت البرز مرکزی جنوبی قرار داردو مشخصات اصلی زون زمین ساختی و تکتونیکی البرز در آن مشاهده می شود. در شاخه ی گورسفید ، نمرود و دلیچای در این اراضی جاری می باشند. به طور خلاصه وضع زمین شناسی حوزه ی ابخیز حبله رود به شرح زیر است :
شاخه ی گورسفید از سازندهای متعلق به میوسن ، پلیستوسن ، دوگر ( ژوراسک میانی )، ژوراسک فوقانی ، پرمین ، تریاس و کربونیفر تشکیل شده است که لیتولوژی آن شامل کنگلومرا ، ماسه سنگ مارن ، آهک ، دولومیت ، سیلتستون و شیل می باشد. این واحدها از قدیم به جدید عبارتند از آهک مبارک که زیر واحد پرمین از نظر سنی قرار می گیرد و متعلق یه کربونیفر زیرین است ، سازندهای درود و روته مربوط به دوره ی پرمین می باشند که بوسیله ی آهکهای خاکستری رنگ الیکاباسن تریاس پوشیده می شود ، آهک آمونیت دار دلیچای و آهک متراکم و ریز دانه ی سازند لار که عموماً ارتفاعات را تشکیل می دهند ، شیل و ماسه سنگ لیاس، کنگلومرای هزار دره و سازند قرمز فوقانی ( U.R.F) .
شاخه ی واشی از واحدهای متعلق به پلئیستوسن ، ائوسن میانی ، ژوراسیک میانی و فوقانی منشاء می گیرد و لیتولوژی عمومی آنها شامل آهک و رسوبات آبرفتی است که طبقات آهکی آن دارای درزهای بسیار بوده و به همین علّت چشمه سارهائی در نواحی آهکی آن مشاهده می شود که مجموعاً بخشی از آب رودخانه را تأمین می نماید. حد فاصل فیروز کوه و سیمین دشت در ساحل چپ رودخانه رسوبات آبرفتی مربوط به پلئیستوسن و توف و مارنهای توف دار گچ و آهک ائوسن میانی و فوقانی وجود دارد. ماسه سنگهای قرمز فجن را نیز باید به این مجموعه افزود بطوریکه در بخشهائی از مسیر رودخانه در مجاورت توفهای سبز رنگ کرج این سازند مشاهده می شود. در همین محدوده و در ساحل راست رودخانه سازندهای ائوسن میانی و فوقانی و ژوراسیک میانی و فوقانی مه غالباً آهکی است قرار دارند. این آهکها دارای درز و شکستگیهای فراوان بوده و به همین دلیل تعداد زیادی چشمه ، دو شاخه ی نمرود و دلیچای را تغذیه می کنند. در سمت راست رودخانه در نواحی سیمین دشت کنگلومرای جوان هزار دره رخنمون وسیعی دارد. این گراند کانیون ( Grand Canion ) بزرگ همانند یک زهکش عظیم عمل می کند و مناظر زیبائی از دودکش جن که به علت تفاوت در میزان فرسایش ایجاد می شوند ، در آن دیده می شوند. در ناحیه ی مذکور ، یک گسل قوی دار تراستی ، سازنده های قم و قرمز زیرین را بالا آورده و در کنار یا روی سازند هزار دره قرار داده است. در همین ناحیه زمین لغزه های بزرگی مشاهده می شود که پلاستیسیته زیاد نمک در ایجاد آنها بی تأثیر نبوده است. از این نواحی به سمت گرمسار ، بخش تحتانی حوزه آبخیز حبله رود در نظر گرفته می شود. سازندهای قرمز فوقانی با سنگهائی نظیر مارنهای قرمز ، کنگلومرا ، ماسه سنگ قرمز ، مارن نمک توأم با گچ وجود دارند. در این نواحی سازنده قرمز فوقانی ( U.R.F) با ضخامتی حدود 700 متر گسترش وسیعی دارد که ضخامت زیاد آن احتمالاً مربوط به حاشیه ی حوزه بودن این ناحیه هنگام عقب نشینی دریای گرم قم به سمت ایران مرکزی است. در بخشهایی از این سازند ، گنبدهای نمکی با کنتاکت گسله خود نمایی می کنند. به جزء شاخه ی فرعی شاهبلاغی که شیرین است ، تمامی شاخه های شور حوزه ی آبخیز حبله رود از این ناحیه سرچشمه میگیرد.
سازندهای تحتانی حوزه بر خلاف سازندهای شمالی آن ، غالباً فاقد پوشش گیاهی مناسب می باشند. با وقوع بارندگی ، هرز آب و سیلابهای زیادی بوجود می آید که علاوه بر دارا بودن مواد معلّق فراوان ، حاوی املاح زیادی نیز می باشند.

 

2-5- نگرشی کلّی بر رودخانه ی حبله رود :
حبله رود ، پر آب ترین رودخانه ی جنوب البرز بوده که میزان آب آن در ردیف رودخانه های بزرگ کشور می باشد دبی متوسط سالیانه ی آن بر اساس آمار 46 ساله ی ایستگاه بنکوه برابر 275 میلیون متر مکعب می باشد. اردیبهشت ماه به عنوان پر آب ترین ماه سال و ماه های مرداد – شهریور و مهر کم آبترین ماه های سال می باشند. سطح حوزه ی آبخیز حبله رود معادل 3209 کیلومتر مربع در عرضی حدود 90 کیلومتر ( شرقی – غربی ) و طولی حدود 80 کیلومتر ( شمالی – جنوبی ) می باشد. ارتفاع متوسط حوزه تقریباً 2300 متر است که حداکثر آن 4075 متر حداقل آن 980 متر می باشد. شیب متوسط دره در طول مسیر 1/ 21 % است که در قسمتهای شمالی ناحیه ی آبخیز ، بطور متوسط به 5/ 6 % نیز می رسد ولی در قسمت های انتهایی ( جنوبی ) از نسبت آن کاسته شده و به متوسط 35/ 1 % می رسد.
سرشاخه های شمالی این رودخانه در مناطقی قرار دارند که میزان ریزش جوی آنها بیشتر از 500 میلی متر بوده و به علت کمی تبخیر و یکنواخت بودن درجه ی حرارت از پوشش گیاهی نسبتاً خوبی برخوردار است. قسمتهای فوقانی حوضه به قسمتهای انتهائی آن بدلیل تغییرات شرایط اقلیمی و افزایش درجه ی حرارت و دوری از دریا و کاهش ارتفاع با کمبود بارندگی و رطوبت مواجه می شویم به طوری که میزان میانگین بارش از 740 میلی متر در گدوک به 500 میل متر در فیروز کوه و 350 میلی متر در سیمین شدت و 115 میلی متر در گرمسار می رسد. همچنین میانگین دما از c180+ در گدوک به c0 45+ در گرمسار می رسد که افزایش چشمگیری است. میانگین تبخیر در نواحی شمالی حدود 247 میلی متر است در حالیکه در گرمسار به 2170 میلی متر می رسد.

 

2-6- دبی مواد محلول و جامد رود خانه :
با توجه به ارتباط خطی بین میزان نمک محلول و دبی آب رود خانه ، به آسانی می توان به میزان تخلیه ی روزانه ی نمک محلول در آب حبله رود در محل بنکوه پی برد. به طور خلاصه میزان متوسط املاحی که توسط رود خانه و شعبات فرعی آن روزانه به دشت گرمسار وارد می شود ، 500 تن و سالانه معادل 182500 تن می باشد. به عبارت دیگر 6 تن در هکتار در سال نمک وارد دشت گرمسار می شود. علاوه بر این آب حبله رود حاوی مواد جامدی است که بصورت معلق و بار کف حمل می شوند. مقدار بار کف بین 10 تا 20 % و در برخی موارد خاص بین 50 % کل رسوبات را شامل می شود. دبی مواد جامد در سالهای خشک و متوسط و پر آب که حجم آب سالیانه به ترتیب کمتر از 200 و بین 200 تا 300 و بیش از 300 میلیون متر مکعب است ، کمتر از 5/0 ، بین 5/0 تا 5/1 و بیش از 5/1 میلیون تن در سال است. متوسط دبی مواد جامد در سال 3/4 میلیون تن در سال می باشد. وزن مواد غلطان و بارکف به نسبت 30 % کل رسوبات ، معادل 16 میلیون تن و حجم آن برابر 5/9 میلیون متر مکعب در سال است جدول شماره ی دو میزان نمک را در دو ماه پر آب و کم آب در چند محل نشان می دهد.
فرسایش ویژه ی حوزه ی آبخیز 4850 تن در کیلومتر مربع و جریان ویژه 67 هزار متر مکعب در کیلومتر مربع می باشد.

 

جدول شماره 1- میزان نمک آب حبله رود در دو ماه کم و پر آب
واحد میکرو موس بر سانتیمتر
محل آزمایش شوری در بهمن ماه شوری در مرداد ماه

 

نمرود 280 520
دلیچای دشت 460 700
سیمین دشت 750 1600

2-7- سرشاخه های حبله رود :
ابهای ناشی از ذوب برف در بخشهای شمالی حوضه به همراه آب چشمه های تغذیه کننده ی رود خانه از کوه های شمال شرق و ارتفاعات گدوک در شمال فیروز کوه با شاخه ی اصلی گور سفید آغاز می شود. این شاخه اصلی و دائمی خود از چهار شاخه ی ترود ، گور سفید ، گدوک و واشی به وجود آمده است که تقریباً دارای آبهای شیرین حبله رود می باشند. شاخه های اصلی دیگر عبارتند از : الف – نمرود که بزرگترین شاخه ی حبله رود بوده و در حدود 56 % آب آنرا تأمین می نماید و حدود 578 کیلومتر مربع از رشته کوه های البرز را زهکشی می کند و خود از سه شاخه بوجود آمده است که همگی آنها از اراضی شیرین مزوزوئیک و اوائل سنوزوئیک عبور می نماید. آب نمرود از نظر کیفیت بهترین آب شاخه های حبله رود است. حجم متوسط سالیانه در ایستگاه نمرود ، 160 میلیون متر مکعب است و اکثریت نزولات جوی در حوضه آبخیز آن غالباً بصورت برف است. شاخه های نمرود عبارتند از فرح رود ، امرگ و قرقانچای. این شاخه ها در کنار روستای خمده به دره ی اصلی رودخانه ی حبله رود می پیوندند. ب- رودخانه ی دلیچای : حوضه ی آبخیز آن حدود 344 کیلومتر مربع می باشد ، ولی سهم آبدهی آن با توجه به اینکه از مساحت زیادی برخوردار است ، کم می باشد. این رودخانه از دو شاخه ی هویر و سید آباد تشکیل می شود. شاخه ی هویر از ارتفاعات شاه نشین با ارتفاعی حدود 4076 متر سرچشمه می گیرد و به سمت شرق جریان می یابد ولی پس از گذشتن از روستای دلیچای مشهود می گردد. شاخه ی سید آباد از ارتفاعات آرو به طول /24 0 52 و ارتفاعات شمال سید آباد منشاء می گیرد و پس از گذشتن از روستای کلاک در شمال روستای مشهد به شاخه ی هویر می پیوندد و در جنوب غربی ایستگاه سیمین دشت وارد حبله رود میگردد. شاخه های دلیچای دارای آّب نسبتاً شیرین هستند و تنها شاخه ای از حبله رود است که با زمینهای شور اصلاً بر خورد ندارد. حدود 90 % از آب این رود خانه در تابستان توسط کشاورزان ناحیه به مصرف می رسد. علاوه بر شاخه های اصلی و دائمی فوق الذّکر ، شاخه های فصلی شیرین نظیر شاخه ی سقز دره یا شاهبلاغی و شاخابه های شور نظیر شور آب یا شور دره و رشید سلطان که از گنبدهای نمکی حوالی شمال نیم ایستگاه عروس پران به فاصله ی 5/7 کیلومتری آن سرچشمه می گیرد و حداکثر دبی آن 35 لیتر بر ثانیه است و شاخه ی تلخ آب که آب بسیار تلخ است ، کبوتر دره که دارای دو شاخه ی فرعی شرقی و غربی است و بستر آن بر روی گنبد نمکی و سایر سازندهای شور قرار دارد و میزان آبدهی آن حدود 25 لیتر بر ثانیه در فصل بارندگی می باشد و شاخه غلام آب که بسیار شور بوده و دارای آب نسبتاً فراوان است و از کوه گرماچ سرچشمه می گیرد و پس از اضافه شدن آب چشمه های شور جنوب کوه نردبان به سمت مغرب جریان می یابد و به چند شاخه ی فرعی دیگر اتصال یافته و سرانجام از طرف شرق وارد حبله رود می گردد. کلیه ی چشمه های تأمین کننده ی آب شاخه ی غلام آب از داخل سازندهای و تخریبی و گنبدهای نمکی اواخر دوره ی ترسیر زمین شناسی می گذرند. حوضه ی آبگیر این شاخابه حدود 226 کیلومتر مربع است که به تنهایی برای شور کردن آب حبله رود و تغییر شدید کیفیت آن کافی است. شاخه ی خرس درّه که در طول تابستان خشک و بی آب است و در فصول بارانی ، آبدار می شود و آب آن بدلیل شوری زیاد ، بلافاصله پس از ورود به حبله رود ، بر روی شوری آب آن تأثیر می گذارد. علاوه بر شاخه های شور مذکور ، باید از شاخه ی پل ارزاق که در تابستان کاملاً خشک است و شاخه ی سنگ دروازه یا ساری درّه نام برد که آب شاخه ی اخیر از گنبدهای نمکی سنگ دروازه و کوه های نمکی شمال شاهزاده حسین منشاء می گیرد و آخرین شاخه ی شوری است که در بخش انتهایی حوزه یعنی در نزدیکی محلی که حبله رود وارد دشت گرمسار می گردد قرار دارد.

 

2-8- منشاء نمکهای منطقه :
توده های نمکی حوزه به صورت دیاپیرهایی به سطح زمین می رسند. سه الگوی کلی در علت تشکیل گنبدهای نمکی و لایه های نمکی وجود دارد :
الف – الگوی تبخیری محیطی با آب و هوای گرم و تبخیر زیاد و فرو نشینی نمک در دریاهای با عمق زیاد و حوزه ی باز.
ب – الگوی تبخیری محیطی با آب و هوای گرم و تبخیر زیاد و فرو نشینی در اعماق کم و حوزه ی بسته.
ج – الگوی تکتونیکی.
با توجه به شواهد صحرائی موجود در منطقه ی مورد مطالعه و اصولاً ویژگیهای لایه های منشاء نمک ( سازند قرمز تحتانی ) می تواند به دلایل ذیل نحوه ی تشکیل لایه های نمک در منطقه مورد مطالعه را طبق الگوی تبخیری با آب و هوای گرم و تبخیر زیاد فرونشینی در اعماق کم در نظرگرفت :
1- وجود رسوبات آواری دانه درشت از قبیل کنگلومرا ، ماسه سنگ و نیز آگلومرا در سازند قرمز تحتانی ، عمق کم حوزه ی رسوبی را اثبات می کند.
2- تناوب لایه های نازک تبخیری گچ و نمک با لایه های مارنی ، شیل ، ماسه سنگ ، حکایت از حوزه ای بسته و کم عمق ، تقریباً مشابه با شرایط فعلی حوض سلطان دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش سوم: فصل مواد و روشها
پس از انجام مطالعات کتابخانه ای،وتعیین پارامترهای مورد بحث،اقدام به تهیه ی آمارمورد استفاده مربوط
به هربخش گردید که ذیلاً بصورت مشروح می آید:
3-1-آما ر اطلاعات مربوط به آبهای زیر زمینی :
برای تعیین روند تغییرات حجم وکیفیت آبهای زیرزمینی لازم بود که اطلاعاتی از روندهای چاه های تحت بهره برداری جمع آوری نمائیم. برای این کار ابتدا به اداره ی آب گرمسار مراجعه کرده و بعد از نحوه ی جمع آوری اطلاعات و آمار ، نحوه ی طراحی و اجرای شبکه چاه های پیزومتری ، و درنهایت بازدید از برخی چاه های بهره برداری ( چاه های فروان ، ده پیران وکویرآباد ) ، براساس اطلاعات وآمار موجود به بررسی مسائل مربوط به آن پرداخته شد :
برای تعیین میزان افت ایجاد شده در اثر بهره برداری بی رویه ، بدلیل پیوسته بودن وکامل بودن آمار مربوط به سالهای 79-82 و نیز بدلیل تغییرات قابل توجه میزان بارندگی در طی این سالها که ارتباط بسیار نزدیکی با میزان بهره برداری از آب چاه ها دارد ، برای بررسی روند افت انتخاب شد. تعداد کل پیزومترهای مورد استفاده 32 حلقه می باشد. برای تعیین سطح مؤثر هرپیزومترازپلی گون بندی تیسن استفاده شد که در واقع هرپیزومتر به عنوان معیاری برای کل سطح مربوط به خودش در نظرگرفته می شود. برای تعیین روند تغییرات سطح و حجم سفره ی یک دشت ازهیدروگرف معرف استفاده می شود. این هیدروگراف نشان دهنده ی میزان افت سطح سفره ( DH ) و نیز میزان کاهش حجم سفره ( DV ) می باشد.
برای رسم این هیدروگرافها از نرم افزار تحت ویندوز Surfer استفاده گردید. به بدین صورت که برای دقّت بیشتر ، ابتدا برای هر سال آبی و در نهایت برای دوره ی انتخاب شده رسم گردید و سپس نموگراف ستونی افت و کسری مخزن برای هر سال رسم شد. در واقع ضمن نشان داد افت ایجاد شده تا قبل از این دوره ( تا سال 79 ) ، روند تغییرات سطح در طول این دوره و نیز ارتباطش با مسأله بارندگی و میزان آن مشخص شد ( کاهش بارندگی در سال آبی 81-80 افزایش میزان افت ).
سپس برای تعیین ارتباط افزایش بهره برداری از منابع آب زیر زمینی و پیشروی از جبهه ی آب شور ، اقدام به جمع آوری مربوط به کیفیت شمیایی آب چاه ها گردید. برای این کار ابتدا سه محور در جهت طول جغرافیائی در قسمتهای غربی ، مرکزی و جنوبی دشت انختاب و در هر محور به فواصل تقریباً مساوی چاه هایی مشخص گردید. با توجه به آمار موجود در اداره ی آب گرمسار و نیز جهت همخوانی بررسی این روند با روند تغییرات حجم سفره ی آب شیرین ، آمارهای سال 79-82 مربوط به کیفیت شمیایی آب این چاه ها انتخاب و برای تجزیه و تحلیل مورد بررسی قرار گرفت. تداخل جبهه های شور و شیرین با توجه به افزایش شوری آب چاه ها در جنوب دشت ، نتیجه ی این بررسی خواهد بود.

 

3-2- آمار و اطلاعات مربوط به زمینه شناسی حوزه ی بالا دست :
پس از مطالعه ی زمین شناسی و مورفولوژی منطقه و به خصوص علت تشکیل گنبدهای نمکی ، ابتدا اقدام به تهیه ی نقشه ی زمین شناسی و سپس نقشه ی شبکه ی آبراهه های حوزه گردید. سپس با همکاری اداره ی منابع طبیعی گرمسار از سازندهای موجود در منطقه بازدید صحرایی به عمل آمد. در این بازدید ضمن معرفی کلّی سازندها ، حد سازندهای شور و تأثیر گذار در کیفیت شمیایی آب رودخانه ی حبله رود مورد بازدید قرار گرفت و مورد مطابقت با نقشه ی زمین شناسی نیز قرار گرفت. سپس برای تعیین میزان واقعی این تغییرات شوری به اطلاعات و آمار موجود مراجعه شد. در این مورد نیز بررسی روند تغییرات کیفیت شیمیایی مد نظر بود. زیرا رابطه ی مثبت بین دبی آب رود خانه در سالهای مختلف ( نقش بارندگی ) و کیفیت آب وجود خواهد داشت. ابتدا خصوصیات کلی رود خانه ( متوسط املاح ، بار کف ، دبی مواد جامد و ..... ) تعیین و سپس برای تعیین تأثیر سازندها روی تغییر کیفیت به شرح زیر اقدام شد :
آمار مربوط به ایستگاه های هیدرومتری انتخاب و میزان EC در هر یک از ایستگاه ها تعیین گردید. سپس اقدام به تهیه ی نقشه ی موقعیت چشمه ها و شاخه های شور از روی نقشه ی شبکه ی آبراهه ای گردید. سپس بر اساس آمار موجود تهیه ی جد اول مربوط به کیفیت شمیایی آب رود خانه و نقشه های مربوط به آن اقدام شد ( از حمل اطلاعات مربوط به اداره ی منابع طبیعی گرمسار ) در نهایت از همپوشانی نقشه ی تغییرات EC و نقشه ی شاخه های شور ، تأثیر آنها در کیفیت آب رود خانه مشخص گردید.

 

3-3- اطلاعات مربوط به سیستم زهکشی دشت گرمسار :
بدین منظور با استفاده از گزارشهای شرکتهای رانداپ و آب ورزان و نیز با همکاری سازمان آبیاری و زهکشی و نیز اداره ی کشاورزی گرمسار ( بخش ترویج ) ، ابتدا موقعیت زهکشهای ایجاد شده در قبل مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای مشاهده و بازدید صحرایی از نحوه ی اجرای زهکشها ، بازدیدی از منطقه ی کویر آباد انجام شد. تأثیر عمال زهکشی بدون مطالعه در تغییر عملکرد محصولات کشاورزی کاملاً مشهود بود.
در نهایت با بررسی هر یک از اجزای تحقیق اقدام به جمع بندی و بحث و نتیجه گیری شد. در این قسمت تأثیر گذاری عوامل انتخاب شده مورد بحث قرار گرفت. سپس با توجه به نتیجه های بدست آمده ، راه حل هایی جهت بهبود شرایط پیشنهاد شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


بخش چهارم: بررسی علل شور شدن خاکهای دشت گرمسار
ذیلاً به شرح چگونگی بررسی عللها می پردازیم.

 

4-1- آبهای زیر زمینی
4-1-1- بیلان آبی دشت :
سفره ی آب زیر زمینی دشت گرمسار به جزء در حاشیه ی جنوبی و بخش انتهائی مخروط افکنه که گاهی بصورت آرتزین نمایان می شود در سایر قسمتها از نوع شعاعی آزاد واگرا می باشد و در محدوده ی بیلان تهیه شده ی اداره ی کل آب استان سمنان در سال 1382 دارای وسعتی برابر 375 کیلومتر مربع است. ضخامت آبرفت در شمار دشت حدود 300 متر ، در قسمتهای میانی آن حدود 100-90 متر و در قسمتهای انتهائی ( جنوبی ) آن حدود 90 متر می باشد که مواد متشکلّه ی آنها را از تخریب و فرسایش ارتفاعات مشرف به دشت که غالباً متعلق به دوره ی ترسیر زمین شناسی می باشند ، حاصل گردیده است. آورد متوسط سالیانه ی رود خانه ی حبله رود بر اساس آمار 46 ساله ی ایستگاه هیدرومتری بنکوه معادل 275 میلیون متر مکعب است. متوسط نیاز آبیاری دشت 1410 میلی متر در سال است. این مقدار با توجه به حداقل سطح کشت دشت که عددی حدود 30000 هکتار است. حجم آبی حدود 423 میلیون متر مکعب را در سال مصرف می کند. گفتنی است که بدلیل افزایش تقاضا برای تصاحب زمین و در نتیجه شخم اراضی خارج از محدوده ی کشاورزی ( طبق نهرهای تقسیم آب قدیمی ) ، سطح زیر کشت به حدود 45000 هکتار نیز رسیده است که قاعدتاً نیاز آب دشت نیز افزایش یافته است. از آنجا که آب رود خانه ی حبله رود کفایت لازم برای تأمین اب ندارد ، استفاده ار قنات و حفره چاه عمیق و نیمه عمیق مورد توجه قرار گرفت. بر اساس بیلان آب زیر زمینی ، میزان تخلیه آبخوان دشت گرمسار در سال 1382 توسط 383 حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق و 20 رشته قنات موجود به ترتیب برابر 9/179 و 5/7 میلیون متر مکعب و مجموع برداشت از این آبخوان حدود 187 میلین متر مکعب در سال بوده است. در سال 1383 جمع کل چاه های موجود دشت 439 حلقه بوده ( که حدود 15 % افزایش در تعداد چاه در عرض یکسال دیده می شود ) که مجموعاً میزان تخلیه ی این چاه ها 145930284 متر مکعب در سال ، تعداد قنوت دایر 20 رشته و تخلیه ی آنها 6/8509499 متر مکعب در سال و کل تخلیه ی چاه ها و قنوات معادل 6/154439983 متر مکعب در سال بود. (5 و 6 ) میزان استفاده از آب چاه ها بخصوص مکان هایی که از سیستم توزیع آب رود خانه ی حبله رود بهره می برند ، بستگی تام به دبی این رود خانه دارد. آورد متوسط سالیانه ی حبله رود 270 میلیون متر مکعب است که در طول سالهای متمادی دارای نوسانات شدید بوده است بطوریکه در سیکل تخلیه رود خانه ، عموماً هر 5 ، 10 و 20 سال یکبار ، یک پریود خشکسالی و کم آبی مشاهده می شود که مقدار آبدهی به ترتیب به 6/1 ، 2/1 و 1/1 متر مکعب در ثانیه می رسد. حداقل دبی متوسط سالیانه حدود 13/5 و حداکثر آن برابر 63/14 متر مکعب در ثانیه می باشد.
اعداد بالا نشان می دهند که افزایش هر ساله ی سطح زیر کشت و نیز شرایط غیر قابل پیش بینی وضعیت بارندگی که یکی از خصوصیات بارز مناطق خشک می باشد ، و نیز افزایش هزینه ی کشت ، تعداد چاه های حفر شده و نیز ساعات پمپاژ چاه ها را افزایش داده است. این افزایش بهره برداری باعث افت سطح آب زیر زمینی برابر 50 متر در شمال دشت و افزایش شوری آب چاه ها در جنوب دشت شده است. در حال حاضر عمق سطح آب در شمال حدود 90 متر ، در وسط دشت نزدیک به 50 متر و در جنوب دشت به 20 متر و حتی گاهی به صفر می رسد. جدول شماره سه نشان دهنده ی افزایش تعداد چاه ها در سالهای مختلف است همانطور که قبلاً توضیح داده شد ، در نواحی ساحلی پمپاژ چاه ها باید بادقت انجام شود. در جنوب دشت گرمسار دریاچه ی نمک کویر مرکزی وجود دارد که در واقع زهکشی طبیعی منطقه است. آبهای اطراف در آن جمع شده و تشکیل دریاچه ای را می دهد که از جنوب به شمال کاشان ، از شرق به ارتفاعات سیاه کوه ، از غرب به جنوب ورامین و از شمال منتهی به دشت گرمسار است. به دلیل شرایط خاص جغرافیائی آبهای جاری به این دریاچه دارای املاح زیادی می باشند ، افزون بر اینکه خود دریاچه روی سازندهای شور قرار گرفته است ، لذا به کمک تبخیر ، غلظت املاح آب باقیمانده در دریاچه بسیار بالاست ( 10000 < EC میکروموس بر سانتی متر ). حال چنانچه آبرفت دشت که حاوی آب شیرین می باشد ، در اثر پمپاژ بیش از حد ، شیب هیدرولیکی سفره ی آب شیرینی که در حالت نرمال بر شیب جغرافیایی و بطرف جنوب است ، کم و یا عکس شور ، آب به داخل سفره نفوذ پیدا می کند.
برای تعیین این مسأله وضعیت افت و کسری مخزن سفره ی آبی دشت گرمسار از سال 79 تا 82 را بررسی کرده و تغییرات سفره به کمک هیدروگرافهای معروف و جداول معین مورد بررسی قرار گرفت :

 

 

 

 

 

جدول شماره 2 آمار و منابع آبی زیر زمینی دشت گرمسار
سال 79 تا 84
واحد میلیون متر مکعب در سال

 

سال تعداد چاهها تخلیه تعداد قنوات تخلیه جمع تخلیه
79 338 260/114 20 300/15 560/129
80 338 260/114 20 30/11 560/125
81 345 370/121 20 60/12 970/133
82 350 123 20 80/12 80/134
83 373 680/177 20 020/9 70/168
84 383 90/179 20 50/7 40/184

 


4-1-2- بررسی میزان افت و کسری آبخانه ی دشت گرمسار از سال 79 تا 82 :
سال آبی 82-81 : در این سال آبی سطح سفره ی آب دشت گرمسار توسط 32 حلقه پیزومتر ( از دو حلقه چاه اکتشافی نیز در حال حاضر بعنوان پیزومتر استفاده می شود ) اندازه گیری که پس از کنترل ماهیانه ی کم و کیف داده ها و تهیه ی هیدروگراف هر پیزومتر با استفاده از روش درون یابی مقادیر سطح آب از سطح مبنا در اول هر ماه استخراج شده و در نهایت با موجود بودن شبکه ی تین و مساحت پلیگونهای موجود ، سطح آب متوسط ماهیانه از اول مهر 81 تا اول مهر 82 محاسبه شده و سپس میزان افت و کسری مخزن سفره ی دشت گرمسار بدست آمده است. بر اساس این نتایج سفره ی آبی دشت گرمسار در سال آبی 82-81 مقدار 508/1 متر بالا آمدگی و 094/40 میلیون متر مکعب جبران کسری مخزن داشته است که به علت این بالا آمدگی سطح آب افزایش نزولات جوّی نسبت به سالهای قبل در پی آن افزایش حجم آورد رود خانه ی حبله رود که منابع اصلی تغذیه ی دشت است ، ایجاد حوضچه های تغذیه ی مصنوعی و نیز استحصال کمتر از منابع آب زیر زمینی به دلیل کفایت آبهای سطحی شبکه آّبیاری جهت زراعت می باشد. البته نوسانات سطح آب در دشت همگن نبوده و در برخی از پیزومترها خصوصاً در نیمه ی جنوب غربی دشت افت مشاهده شده است که در این میان پیزومتر قلعه اکبر آباد ( به مشخصات 14 - D ) ، 7/1 متر بالا آمدگی ( حداکثر بالا آمدگی ) و پیزومتر کیلومتر 20 سمنان ( به مشخصات 14 – C ) ، 5/1 متر افت ( حداکثر افت ) را نشان میدهد. بالا آمدگی سطح پیزومتر اکبر آباد بعلت تأثیر پذیری از حوضچه های تغذیه ی مصنوعی بوده است. نکته ی قابل ذکر این است که در محاسبات شبکه ی تین سال آبی 82-81 نسبت به سالهای گذشته تغییر ارتفاع متوسط آب دشت دیده می شود. علت این امر اصلاح توزیع وزنی
(a = ) a = برای چند پیزومتر است ، که پس از تصحیح این ضرایب با اعماق تقریب 0001/0 مجموع ضرایب a که قبلاً 994/0 بود برابر 000/1 گردید که در نهایت برای محاسبه ی ارتفاع متوسط ماهیانه ی سفره ی آب دشت از ضرایب اصلاح شده ی جدید استفاده گردید که موجب افزایش متوسط 4 متر در رقوم ارتفاعی سطح آب سفره ی دشت گردید.
با دقّت در منحنی افت کسری مخزن ، همبستگی مثبت بین میزان بارندگی و میزان بهره برداری از چاه ها مشخص می شود. در سال 79 ، میزان بارندگی خوب ( در بالا دست حوزه ) و در نتیجه ساعات پمپاژ چاه ها ، کاهش یافته بود. در سال 81-80 با کاهش میزان بارندگی و کم شدن دبی رود خانه ی حبله رود میزان ساعات پمپاژ چاه ها ، افزایش یافته و در نتیجه افتی برابر 55/39 میلیون متر مکعب را نسبت به سال پیش داشته است در حالیکه در سال 82-81 با افزایش بارش این میزان جبران شده است.

 

4-1-3- تأثیر شیمیایی پمپاژ بیش از حدّ مجاز روی کیفیت آبهای زیر زمینی گرمسار :
همانطور که در صفحات قبل گفته شد ، واقع شدن دریا چه ی نمک حوض سلطان در جنوب دشت گرمسار ، می تواند خطری در کاهش کیفیت شیمیایی آبهای شیرین دشت گرمسار شود و نیز گفته شد که در اثر پمپاژ بیش از حد مجاز ، زبانه های آب شور دریاچه در داخل آبخانه نفوذ کرده اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جدول شماره 6- تغییرات سالیانه پیزومترهای دشت گرمسار
سال آبی ( 80 – 79 )

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله افزایش سطح کویرها و کاهش کیفیت آب و خاک

دانلود مقاله معماری فولدینگ

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله معماری فولدینگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه پایانی قرن گذشته بود . فلسفه فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف فقید فرانسوی ، ژیل دلوز مطرح شد . وی همچون ژاک دریدا از جمله فلاسفه مکتب پسا ساختارگرایی محسوب می شود . دلوز نیز مانند دریدا اساس اندیشه خود را بر زیر سوال بردن بینش مدرن و مکتب ساختارگرایی قرار داد .
فلسفه دلوز ، یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است . به عبارت دیگر می توان بیان نمود که فولدینگ یک طرح ضد دکارتی است . از نظر دلوز ، هستی از زیر بناهای عقل ریاضی استخراج نشده است . وی در کتاب معروف خود ، ضد ادیپ سرمایه داری و اسکیزوفرنی ( 1972) خرد مدرن را مورد پرسش قرار داد . از نظر دلوز ، خرد هر جایی است .
فلسفه فولدینگ منطق ارسطویی را نیز زیر سوال می برد . از نظر این فلسفه ، هیچ ارجحیتی در جهان وجود ندارد . زیر بنا و روبنا وجود ندارد . فولدینگ به دنبال تعدد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد . این فلسفه در پی از بین بردن دو گانگی هاست .
فولد یعنی چین و لایه های هزار تو ، یعنی هر لایه در کنار لایه دیگر ، همه چیز در کنار هم است ، هیچ اندیشه ای بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر و فراتر از دیگری نیست ، همه چیز افقی است . به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند . فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبناهای فکری تمدن غرب و بالاخص منطق مطلق و ریاضی گونه مدرن است .
فولدینگ ، عمودگرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب مردود می داند و به جای آن افقی گرایی را مطرح می کند . از نظر فولدینگ همه چیز همسطح یکدیگر است . دلوز در کتاب خود به نام ، فولد ، لایبنیتز و باروک ( 1982 ) جهان را چنین تبیین می کند : " جهان به عنوان کالبدی از فولدها و سطوح بی نهایت که از طریق فضا ، زمان فشرده شده ، در هم پیچ و تاب خورده و پیچیده شده است . " دلوز هستی و اجزاء آن را همواره در حال شدن می بیند .
یکی از موارد کلیدی در مباحث مطرح شده توسط دلوز ، افقی گرایی است . دلوز به همراه یار همفکر خود ، فیلیکس گاتاری ، مقاله ای به نام " ریزوم " در سال 1976 در پاریس منتشر کرد . این موضوع در کتاب هزار سطح صاف ( 1980) به صورت کامل تر توسط این دو مطرح گردید . رزیوم گیاهی است بر خلاف سایر گیاهان ، ساقه آن به صورت افقی و در زیر خاک رشد می کند . برگ های آن خارج از خاک است . با قطع بخشی از ساقه آن ، این گیاه از بین نمی رود ، بلکه از همانجا در زیر خاک گسترش می یابد و جوانه های تازه ایجاد می کند .
این دو متفکر با مطرح نمودن بحث ریزوم ، سعی در بنیان فکنی اندیشه غرب کردند و اصول اولیه آن را زیر سوال بردند . از نظر آنها ، عقلانیت غرب به صورت سلسله مراتب عمودوار ، درخت گونه و مرکز مدار است .
بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه 1990 مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن ، فرانک گهری ، زاها حدید و حتی معماران مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند . از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ می توان از بهرام شیردل ، جفری کیپینز ، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد . همانند دیکانستراکشن ، خواستگاه فلسفه فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.

 

این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر ، پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند . این کار باعث از بین بردن تفاوت ها نمی شود . باعث ایجاد یک پدیده همگون یکپارچه نیز نمی گردد ، بلکه این عوامل و نیروها به صورت نرم و انعطاف پذیر در هم می آمیزد . هویت و خصوصیت هر یک از این عوامل در نهایت حفظ می شود مانند لایه های درونی زمین که تحت فشارهای خارجی تغییر شکل می دهند ، در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند .
نظریه دیکانستراکشن جهان را به عنوان زمینه هایی از تفاوت ها می دید و این تضاد ها را در معماری شکل می داد . این منطق تضاد گونه در حال نرم شدن است تا خصوصیات بافت شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد .
دیکانستراکشنیست ها عدم هماهنگی های درون پروژه را در ساختمان و سایت نمایش می دادند و این نقطه آغاز پروژه آنها بود . ولی آنها هم اکنون این تفاوت ها را در تقابل نشان نمی دهند ، بلکه آنها را به صورت انعطاف پذیری در هم می آمیزند و یک منطق سیال و مرتبط را دنبال می کنند . اگر در گذشته پیچیدگی ها و تضاد از دل تقابل های درونی پروژه بیرون می آمد ، در حال حاضر خصوصیات مکانی ، مصالح و برنامه به صورت انعطاف پذیری روی همدیگر تا می شوند ، در حالی که هویت هر یک حفظ می شوند . معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد . فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل دلبخواهی . در مقیاس شهر ، این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند ، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آنها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند .
گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید : " فولدینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نامربوط در یک مخلوط به هم پیوسته . " در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که در اثر فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند . در عین این که هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است ، ولی با لایه مجاور خود درگیر شده و لایه ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحناء پیدا کرده اند .

 

معماری فولدینگ معماری نئو باروک نیز نامیده می شود . در معماری باروک ، سبک های یونانی ، رومی ، شرقی ، رومانسک ، گوتیک و کلاسیک روی یکدیگر تا می شوند و کالبد بنا و سطوح مواج دیوارها نسبت به شرایط انعطاف پذیرند . همانگونه که در معماری فولدینگ انعطاف پذیری احجام و سطوح مختلف توسط تکنولوژی جدید ، که همان رایانه است ، انجام می شود . تکنولوژی رایانه قادر است بین دو شکل ، شکل های میانی را برای انتقال نرم یکی به دیگری انجام دهد . این انتقال نرم مدت ها است که در فیلم های تبلیغاتی ، فیلم های ویدیویی و فیلم های سینمایی انجام می شود . در فیلم ویدیویی مایکل جکسون به نام سیاه و سفید ، تصویر صورت چند فرد مختلف که از نژادها ، رنگ ها ، جنسیت و سنین مختلف بودند گرفته شده بود و در مقابل چشمان حیرت زده تماشاگران تلویزیون ، تصویر یکی به دیگری تبدیل می شد ، بدون اینکه بیننده احساس کند که این لایه های بین دو صورت کاملا متفاوت به صورت تصنعی و یا ناهمگون به یکدیگر تبدیل می شوند .
در فیلم پایان گر 2 ( Terminator 2 ) نیز هنر پیشه ای که نقش منفی داشت می توانست کالبد خود را به صورت جیوه در بیاورد و همانند جیوه در هر شرایطی تغییر حالت دهد . در روی کف زمین به صورت یک کف پوش پهن شود و سپس از روی کف بلند شده و به صورت انسان و یا حالت های دیگر در آید . امروزه با استفاده از رایانه ، این انتقال و تغییر شکل به راحتی قابل اجرا است و معماران فولدینگ سعی می کنند که معماری را با علم روز همگون و همسو سازند .
در این رابطه بهرام شیردل در مصاحبه خود در مجله آبادی می گوید : " فکر من و همکارانم در معماری و شهر سازی ، قابل انعطاف کردن فضاها است به گونه ای که جوابگوی تفاوت های بی شماری باشد ،... همیشه معتقد بوده ام باید معماری جدیدی به وجود آید که با افکار و زندگی زمان خود انطباق داشته باشد و فرهنگ و تمدن موجود را غنی تر کند ... انسان با گذشت زمان افکار و خصوصیاتش تغییر می کند - بر عکس سایر جانداران - معماری هم باید تبع آن تغییر کند . "
پیتر آیزنمن به عنوان بانی طرح فلسفه فولدینگ در حوزه معماری واژه " Weak Form " یا " فرم ضعیف " را مطرح کرده است . فرمی که قابل انعطاف است و خود را با شرایط محیطی وفق دهد .همانطور که ژله با شکل ظرف خود تطبیق می یابد . لذا فرم ها یا لایه های معماری فولدینگ ، در مجاور و همتراز یکدیگر به صورت انعطاف پذیر و در انطباق با شرایط کالبدی ، اجتماعی و تاریخی محیط در سایت قرار می گیرند .

 

آیزنمن در طرح خود برای مرکز گردهمایی کلمبوس ( 92-1990) موضوع اشاره شده ، در فوق را به صورت کالبد معماری نشان داده است . به طور کلی در اکثر شهرهای بزرگ آمریکا ساختمانی به نام مرکز گردهمایی وجود دارد . در این نوع ساختمان ها به صورت مستمر جلسات ، سخنرانی ها و نمایشگاهای مختلف از طرف اصناف ، سازمان ها و نهادها گوناگون که موقعیت محلی ، ملی و یابین المللی دارند برگزار می شود .
مرکز گردهمایی کلمبوس در شمال مرکز شهر کلمبوس و در واقع در مرز بین مرکز شهر و قسمت شمالی شهر قرار دارد . در سمت غرب ساختمان ،های استریت که یکی از دو خیابان اصلی شهر است عبور می کند و از جنوب تا شمال و مرکز شهر را به یکدیگر متصل می کند . از سه طرف دیگر سایت ، بزرگراههای سرتاسری و خطوط راه آهن عبور می کنند و پل های چند طبقه متعدد در اطراف سایت این خطوط را به یکدیگر متصل کرده است . به عبارتی در غرب سایت مهم ترین مسیر ارتباطی محلی و داخل شهری ، و در سه طرف دیگر سایت خطوط ارتباطی داخل و بین شهری قرار دارد .

 

تصمیمات اتخاذ شده و یا اطلاعات کسب شده در گردهمایی های داخل این ساختمان از طریق خطوط تلفن ، فاکس و اینترنت و همچنین مطبوعات و رسانه های مختلف به سراسر کشور منتقل می شود . لذا از یک طرف این ساختمان مرکز تبادل اطلاعات است و لایه های مختلف از این مرکز این اطلاعات را به مناطق مختلف منتقل می کنند . از طرف دیگر این مکان مرکز خطوط ارتباطی محلی و بین شهری است و لایه های مختلف راه های ارتباطی از چهار طرف این ساختمان عبور می کنند .
آیزنمن این جند لایگی خطوط اطلاعاتی و راه های ارتباطی در عصر ابر رسانه ها را در ساختمان خود به صورت کالبدی به نمایش گذارده است . لایه های مختلف ساختمان خود به صورت کالبدی به نمایش گذارده است . لایه های مختلف ساختمان در حالت افقی ، به صورت همتراز و با موقعیت همسان در کنار یکدیگر قرار گرفته اند و مجموع این لایه ها کلیت واحدی را به نام مرکز گردهمایی کلمبوس تشکیل داده اند .
نکته حائز اهمیت دیگر در طرح آیزنمن این است که ساختمان دارای یک دوگانگی در مقیاس است که به هر دو آنها بدون ارجحیت یکی بر دیگری توجه شده است . یکی مقیاس بزرگ شهر است و از دید داخل برج های مرتفع مرکز شهر ، این ساختمان مقیاسی در حد بزرگراههای اطراف خود دارد . همچنین از دید عابر پیاده در مجاور خیابان اصلی شهر ، مقیاس ساختمان خرد شده و مقیاس آن در حد مقیاس نسبتا کوچک ساختمان های محلی اطراف خیابان است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یکی دیگر از پروژه های جالب توجه در این سبک ، سرنگون ساختن برج سیرز در شهر شیکاگو توسط گرگ لین است . برج سیرز ، به ارتفاع 110 طبقه مرتفع ترین ساختمان ساخته شده به سبک مدرن است . این ساختمان توسط شرکت معتبر S.O.M بین سالهای 74-1970 ساخته شد . مهندس معمار آن بروس گراهام و مهندس سازه آن فضلور خان - پاکستانی تبار - بود .
این ساختمان نماد و نمودی کامل از سبک مدرن و اندیشه مدرن است . نمای خارجی برج تماما با شیشه هایی به رنگ برنز و آلومینیوم سیاه رنگ پوشش شده است و می توان آنرا دنباله شیوه میس وندروهه و شعار کمتر بیشتر است دانست . این برج از نه مکعب مستطیل چسبیده به هم تشکیل شده که به صورت سلسله وار هر کدام تا ارتفاع معینی بالا می روند . دو مکعب مستطیل آخر به ارتفاع 443 متر می رسند . فضلور خان برای هر مکعب مستطیل 25 ستون فلزی در نظر گرفت . لزا برج سیزر از نه لایه - مکعب مستطیل - و هر لایه از 25 لایه - سیستم سازه - تشکیل شده است . گرگ لین در پروژه خود - به صورت نمادین - با تبر ، تیشه به ریشه این نماد مدرنیته و معماری مدرن زد و عمود گرایی را به افقی گرایی تبدیل کرد . پس از انداختن برج به روی زمین ، لین لایه های هندسی طویل و قائم الزاویه آن را برطبق شرایط سایت در بین رودخانه ، خیابان و ساختمان های مجاور ، همانند نوارهای خمیری شکل ، در کنار هم قرار داد . این لایه ها در عین این که هر یک خصوصیات خود را حفظ کردند ، ولی با توجه به شرایط موجود در سایت به حالت نرم و انعطاف پذیر ،
به صورت افقی و بدون هیچ گونه ارجحیتی در بین عوامل موجود در سایت قرار گرفتند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معماری فولدینگ

دانلود مقاله همکاری در بخش مبادلات الکتریکی

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله همکاری در بخش مبادلات الکتریکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه:
همکاری در زمینه های مختلف بین کشورهای در حال توسعه می تواند بسیاری از نگرانیهای مشترک آنان را برطرف سازد. مسائل و مشکلات پیش بینی نشده- وجود مشترکات فراوان در بحث توسعه اقتصادی- لزوم ایجاد نوعی همگرای و همدلی و استفاده از امکانات و توانمندیهای یکدیگر در بخش های مختلف اقتصادی، صنعتی و تکنولوژی در کنار تلاش این کشورها در زمینه رفع نیازمندیهای متقابل می تواند زمینه رفع این نیازمندیهای مشترک و هم پوش در بخشهای مختلف را فراهم آورد.
در دو بخش گذشته ما به زمینه های ممکن گسترش همکاری اقتصادی بین ایران و حمل و نقل ریلی و جاده ای پرداختیم. در این بخش نیز همکاری در زمینه انرژی الکتریکی امکان مبادله در این حوزه را مورد بررسی قرار می دهیم.
می توان ادعا نمود که بخش سوخت و انرژی در توسعه کشورها و بهبود سطح زندگی مردم نقش حساسی داشته و ارکان اصلی توسعه اقتصادی کشورها محسوب می شود در این میان انرژی برق نیز در هر کشوری به عنوان زیر بنای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به حساب می آید، به طوری که رشد انرژی الکتریکی به عنوان شاخصی جهت اندازه گیری رشد(GDP) تولید ناخالص داخلی ارزیابی می گردد(امراللهی، 1383).
در این راستا کشورهای آسیای مرکزی دارای ذخایر مناسبی از نظر انرژی(اعم از گاز، نفت و انرژی الکتریکی) هستند. افزایش روز افزون مصرف انرژی بحق در ایران و شرایط متفاوت جغرافیایی و آب و هوایی ایران و کشورهای منطقه آسیای مرکزی می تواند زمینه بسیار مناسبی را از لحاظ مکمل بودن شبکه های تولید و انتقال انرژی الکتریکی در شرایط مختلف فراهم آورد. در این بخش کشورهای دارای شرایط مناسب تولید و توزیع برق در آسیای مرکزی را که شامل تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان می شود را مورد بررسی قرار می دهیم. سپس در ادامه با توجه به شرایط منطقه ای به ایران و افغانستان نیز به عنوان دو کشور دارای قابلیت ترانزیت انرژی الکتریکی اشاره خواهد شد و در نهایت به بررسی مزایای اتصال شبکه های تولید و توزیع برق بین ایران و کشورهای مذکور می پردازیم.
ابتدا ضروری است به صورت مجزا وضعیت تولید، مصرف و صدور انرژی الکتریکی در کشورهای آسیای مرکزی پرداخته شود.
الف: قرقیزستان
قسمت اصلی منابع آبی آسیای مرکزی با پتانسیل هیدر و انرژی در قرقیزستان و تاجیکستان وجود دارد. قرقیزستان دومین کشور پرآب منطقه بعد از تاجیکستان است. این کشور قرارادهایی را برای ساخت نیروگاههای جدید و صدور برق به امضاء رسانده است(صفری،1383). قرقیزستان دارای رودخانه های متعددی است که با استفاده از آنها می توان 150 نیروگاه مگاوات برق تولید نمود. در حال حاضر 6 پست هیدروالکتریک در این کشور کار می کند و ظرفیت تولید آنها 360 مگاوات است. این کشور برای راه اندازی چند نیروگاه دیگر در حال مذاکره قزاقستان است. باید گفت که با وجود روخانه هایی که منابع عظیم تولید انرژی محسوب می شوند پتانسیل بسیار بالایی در زمینه تولید برق در این کشور وجود دارد(آپیشف، 1383).
میزان برق تولیدی این کشور هم اکنون 2/12 میلیارد کیلووات ساعت است که بخشی از آن با توجه به نیاز دو کشور قزاقستان و ازبکستان به این دو کشور صادر می شود.(ویژگیهای اقتصادی قرقیزستان). همچنین بدلیل شرایط سخت جغرافیایی تاجیکستان سیستم انرژی جنوب و شمال این کشور به صورت مجزا پایه ریزی شده است. با هدف تامین برق قسمت شمالی تاجیکستان خط انتقال برق«کانی باد- باتکند» احداث شد که با استفاده از آن سالانه 855 میلیون کیلو وات ساعت برق قرقیزستان به تاجیکستان صادر می شود(رسول اف، 1383). با توجه به شرایط خاص ژئوپلتیکی و منطقه ای قرقیزستان در انرژی برق منطقه آسیای مرکزی، می توان گفت امکان تشکیل یک بلوک انرژی در زمینه برق برای جبران کاستیهای منطقه ای این نوع از انرژی در کشورهای آسیای مرکزی وجود دارد.
ب: ترکمنستان
ترکمنستان نیز از نظر تولید برق دارای وضعیت نسبتا مناسب و مطلوبی است. این کشور در سال 2003 به میزان 18/15 مگاوات ساعت برق تولید کرده است که از این مقدار 1/5 مگاوات ساعت را به کشورهای همسایه صادر نموده است. 99 درصد نیزوگاههای تولید برق این کشور با سوختنهای فسیلی کار می کنند.(ابوالوردی، 1385) کالای صادراتی ترکمنستان به ایران پس از گاز انرژی برق است(ایران، 1386). این کشور بر پایه قراردادی ده ساله سالانه 640 میلیون کیلووات ساعت برق به ارزش 12/8 میلیون دلار به ایران صادر می کند. برق انتقالی ترکمنستان به ایران هم اکنون از طریق دو خط بالکان آباد علی آباد کتول و سرخس ترکمنستان- سرخس ایران انجام می گیرد. شبکه انتقال 430 کیلوولت مرو- مشهد با امکان انتقال 400 مگاوات برق نیز به عنوان سومین مسیر انتقال برق ترکمنستان به ایران هم اکنون در حال احداث است. ایران همچنین برق صادراتی ترکمنستان به ترکیه را از طریق خطوط انتقال برق خود ترانزیت می کند و سالانه 600 میلیون کیلووات ساعت برق صادراتی ترکمنها را به ترکیه می رساند(همسایگانی با فرهنگ مشترک( امراللهی، 1383). این ترانزیت برق توسط دو خط هوایی kv400 و kv200 صورت می گیرد.(ابوالوردی، 1383).
اوج مصرف برق در ایران در فصل تابستان رخ می دهد و براساس توافقنامه های موجود بین ایران و ترکمنستان در این فصل ایران از ترکمنستان برق وارد می کند. در زمستان نیز که مصرف برق در ترکمنستان به اوج می رسد ایران به ترکمنستان برق صادر می کند چرا که ایران در زمستان نیاز کمتری به برق دارد. در نخستین مرحله انتقال برق ترکمنستان به ایران شبکه برق بالکان آباد به گنبد در استان گلستان متصل شد و در مرحله بعد قرار است تا سال 1387 یک خط دیگر نیز برق مرو را به مشهد منتقل کند. بدین ترتیب ظرفیت انتقال برق ترکمنستان به ایران به 400 مگاوات خواهد رسید. ترکمنستان قرار است در طول ده سال حدود 500 میلیون دلار برق به ایران صادر کند(ایران، 1386).
به طور خلاصه وضعیت فعلی مبادله برق بین ایران و ترکمنستان به این شرح است:
واردات برق(در مقابل تحویل کالا یا وجه) و ترانزیت برق به ترکیه گنبد- بالکان آباد، 400 کیلوولت(فعلا 230 مگاوات با 230 کیلوولت برق دارد) سرخس- شاتلیق، 230 کیلوولت، 100 مگاوات.
مشهد- مای(مرو) 400 کیلوولت، 400 مگاوات(در دست احداث). لازم به ذکر است که در برخی موارد شبکه برق ترکمنستان به صورت سنکرون و نه جزیره ای به شبکه برق ایران متصل شده است(امراللهی، 1383).
در مجموع می توان گفت مواردی همچون ویژگیهای نسبتا مشترک اقتصادی، قرابت جغرافیایی و وضعیت نسبتا همگون ژئوپلتیک در کنار اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و ترکمنستان، زمینه ها و بسترهای مناسب و مساعد گوناگونی از جمله بخش حمل و نقل نفت و گاز و برق جهت همکاری گسترده دو جانبه فراهم آمده است. گسترش همکاریهای اقتصادی ایران و ترکمنستان می تواند زمینه و الگوی مناسبی را برای همکاری با سایر کشورهای منطقه آسیای مرکزی پی ریزی کند و فراهم آورد.

 

تاجیکستان:
تاجکستان کشوری کوهستانی است، بطوریکه 93 درصد مساحت آنرا کوهستان تشکیل داده است. بالاترین نقطه آن قله سامانیان با ارتفاع 7495 متر از سطح دریا و پایین ترین آن L300 متر ارتفاع از سطح دریا در سیر دریا واقع شده است(جمهوری تاجیکستان). آبهای این کشور 4/55 درصد از مجموع حجم کل آبهای منطقه آسیای مرکزی را شامل می شود(رسول اف، 1383). طبق برآوردهای به عمل آمده تاجیکستان از لحاظ وسعت(143100 کیلومتر مربع) هشتاد و پنجمین کشور دنیاست، در حالیکه از لحاظ ذخایر هیدرو انرژی با ظرفیت بالقوه تولید 527 میلیارد کیلووات ساعت پس از چین، روسیه، آمریکا، برزیل، زئیر، هندو کانادا در مقام هشتم قرار دارد(رسول اف، 1383). در حال حاضر تاجیکستان هر ساله تنها 47/16 میلیارد کیلووات ساعت برق تولید می کند که دلیل اصلی عدم استفاده از کل ظرفیت بالقوه تولید برق این کشور، مشکلات اقتصادی و عدم امکان تامین منابع مالی مورد نیاز برای احداث نیروگاههای برق- آبی جدید است(جمهوری تاجیکستان). از 600 رود و رودخانه فصلی موجود در این کشور سالانه بیش از 50 کیلومتر مکعب آب حاصل می شود که 60 درصد از آنها مربوط به حوزه آمودریا و 34 درصد به حوزه سیر دریاست. در زمان حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی و در این کشور ایستگاههای کوچک و بزرگ برق- آبی کیلووات ساعت ایستگاه برق- آبی نورسک ساخته شد(رسول اف، 1383).
هزینه احداث این نیروگاه را ایران متقبل شده است(روابط دو جانبه ایران و تاجیکستان) به طور کلی این کشور ظرفیت تولید برق 5 درصد از کل انرژی الکتریکی جهان را داراست(رسول اف، 1383).
صادرات برق یکی از اقلام عمده صادراتی تاجیکستان است. این کشور در فصل بهار و تابستان مازاد تولید برق دارد که آن را به کشورهای همسایه به ویژه ازبکستان صادر می کند و در فصل پاییز و زمستان که از تولید برق نیروگاههای برقی- آبی این کشور به علت کاهش میزان آب و یخبندان برخی رودخانه ها کاسته می گردد، برق وارد می کند(جمهوری تاجیکستان)
پس از فروپاشی شوروی اقتصاد تاجیکستان و بخصوص بخش صادرات برق آن بدلایلی از جمله مشخص نبودن مالکیت خطوط برق، با مشکلاتی روبرو شد. مشکلات اقتصادی این کشور با وقوع جنگ داخلی تشدید شرط در اواخر دهه 1990 بود که تاجیکستان برنامه های اصلاح و بازسازی اقتصادی خود را آغاز نمود این کشور همچنین بدلیل مشکلات فنی ساخت برخی از نیروگاههای برق- آبی خود را متوقف نمود. اما با این وجود ساخت تعداد دیگری از آنها ادامه دارد. برخی از این نیروگاهها عبارتند از:
1- نیروگاه برقی رانمون: قدرت تولید برق این نیروگاه 3600 مگاوات ساعت است که ساخت آن در سال 1978 آغاز و هنوز بخشهایی از آن تکمیل نشده است. حجم ظرفیت آبی آن 8/11 میلیارد متر مکعب است که می تواند نیازهای برق و آبیاری را تامین نماید. هزینه ساخت این نیروگاه 800 میلیون دلار است که حدود 125 میلیون دلار دیگر برای تکمیل آن مورد نیاز است(رسول اف، 1383).
2- نیروگاه برقی شوراب: این نیروگاه دارای ظرفیت تولیدی 600 مگاوات است و کار احداث آن تکمیل شده است(رسول اف، 1383).
3- نیروگاه برق سنگ توده 1: قدرت تولید برق این نیروگاه 670 مگاوات است. تا سال 2004 حدود 100 میلیون دلار در این نیروگاه هزینه شده است که 300 میلیون دلار دیگر نیز جهت تکمیل آن لازم است(رسول اف، 1383). قرارداد احداث و تکمیل این نیروگاه که قرار بود به ایران واگذار شود همراه با نیروگاه راکون با روسیه منعقد شده است.(maleki,2006).
4- نیروگاه برق سنگتوده 2: قدرت تولید برق این نیروگاه 220 مگاوات است. قرارداد احداث آن با ایران منعقد شده است و ایران هزینه احداث آنرا نیز به ارزش 300 میلیون دلار متقبل شده است(maleki,2006). قرارداد احداث این نیروگاه در جریان سفر رئیس جمهور تاجیکستان به ایران در دی ماه 1384 به امضاء رسید. در این قرارداد مقرر شد در مرحله اول ایران 180 میلیون دلار برای احداث پروژه سنگتون 2 به صورت اعتبار 10 ساله در اختیار تاجیکستان قرار دهد. عملیات این احداث این پروژه در تاریخ 1/12/1384 و با حضور وزرای نیروی ایران و افغانستان و رئیس جمهورر تاجیکستان آغاز گردید. اهمیت انجام این پروژه برای تاجیکستان بسیار زیاد است به طوری که در صورت بهره برداری از آن این کشور خواهد توانست علاوه بر تامین برق خود هر ساله میزان زیادی برق به دیگر مشورها نیز صادر کند. بر همین اساس یک یادداشت تفاهم سه جانبه به منظور انتقال برق از مسیر افغانستان به ایران تنظیم و به امضا وزرای نیروی سه کشور رسید. این پروژه توسط شرکت سنگاپ و با نظارت و طراحی شرکت مهیاب قدس و به مدت 5 سال اجرا می شود. عملیات جاده سازی و دسترسی آسان به محل پروژه نیز به طول 14 کیلومتر توسط شرکت مهیاب قدس طراحی و توسط وزارت راه تاجیکستان اجرا شد(روابط اقتصادی و تجاری دو جانبه ایران و تاجیکستان).
از نیروگاههای مذکور تنها دو نیروگاه(راغون و سنگ توده 1) می توانند تولید برق تاجیکستان را تا دو برابر افزایش دهند. استفاده مناسب و موثر از این منابع به تاجیکستان امکان می دهد که نه تنها نیازهای خود را تامین کند بلکه میزان نیاز به انرژی برق کشورهای آسیای مرکزی و حتی خارج دور را تامین نماید(رسول اف، 1383).
5- ایستگاه برق آبی نورسک: این ایستگاه ظرفیت تولید 7/2 میلیون کیلو وات ساعت را دارد(رسول اف، 1383). ایران هزینه احداث این نیروگاه را که در سال 2004، 500 میلیون دلار برآورد شده است به عهده گرفته است (maleki,2006).
تاجیکستان در تابستان با 5/2 میلیارد کیلووات ساعت مازاد تولید برق روبروست که آن را به کشورهای همسایه قزاقستان- قرقیزستان و ترکمنستان و ازبکستان می فروشد و در زمستان کمبود برق مصرفی خود را از این سه کشور و به قیمت جهانی وارد می کند. همچنین قرارداد احداث خط برق از طریق مرز ترکمنستان به شهر مشهد از شبکه برق تاجیکستان به امضا مقامات سه کشور رسیده است(رسول اف، 1383).
افغانستان:
افغانستان دارای ساختار اقتصادی توسعه نیافته و بالطبع فقدان دسترسی منظم و کافی به انرژی الکتریکی است. تنها 6 درصد از جمعیت این کشور به برق دسترسی دارند و حدود 270 مگاوات برق در شبکه تولید و توزیع برق این کشور وجود دارد که ناشی از شرایط بحرانی و خاص این کشور طی سالهای گذشته است. این کشور وجود دارد که ناشی از شرایط بحرانی و خاص این کشور طی سالهای گذشته است. این کشور هم به گسترش شبکه توزیع و هم به افزایش تولید و عرضه برق نیاز دارد که در میان مدت و بلند مدت قابل حصور است. از این کشور باید مقدار زیادی انرژی الکتریکی وارد کند. شرایط جغرافیایی خاص افغانستان در منطقه می تواند در صورت فراهم شدن زیر ساختهای انتقال و توزیع برق این کشور را به مسیر مناسبی برای ترانزیت انرژی آسیای مرکزی به پاکستان و جنوب آسیا تبدیل کند(Chart ton2007). همچنین این کشور موقعیت ترانزیتی و گذرگاهی بسیار مناسبی برای انتقال و ترانزیت انرژی الکتریکی کشورهای قرقیزستان و تاجیکستان به ایران و پاکستان دارد. این موضوع در اجلاس سه جانبه وزرای نیروی ایران- افغانستان و تاجیکستان در دوشنبه پایتخت تاجیکستان در اسفندماه 84 با امضای یادداشت تفاهم مورد توافق سه جانبه قرار گرفت. مطالعات جهت امکان سنجی مسیر و نحوه اجرای پروژه در اجلاس کارشناسان سه کشور در مرداد ماه 1385 در تهران آغاز شده است(روابط دوجانبه اقتصادی دو تجاری ایران و تاجیکستان).
ایران:
به واسطه برخورداری از منابع سوختی ارزان، وجود نیروی انسانی متخصص و سرمایه گذاری نسبتا مناسب، نیاز مصرف روز افزون، تولید انرژی الکتریکی ایران از حداکثر نیاز 3500 مگاوات در سال 1357 به 29 هزار مگاوات در سال 1383 رسیده است به قدرت نصب شده این انرژی در سال 1383 به 34500 مگاوات رسیده است که از تمام کشورهای منطقه بالاتر است. (امراللهی 1383) جدول زیر صنعت تولید برق ایران را تا سال 2009 که آخرین سال برنامه چهارم توسعه است نمایش می دهد.

 

 

 

 

 


شرح سال 1357 سال 1367 سال 1383 آخر برنامه چهارم سال 1388(2009)
جمعیت 32 میلیون نفر 48 میلیون نفر 67 میلیون نفر 72 میلیون نفر
نیاز مصرف برق 3486 مگاوات 7762 مگاوات 29000مگاوات 43800 مگاوات
توان نصب شده(تحت کنترل) 7024 مگاوات 13681 مگاوات 34500 مگاوات 68300 مگاوات
تولید برق(تحت کنترل) 4/17 میلیارد 8/43 میلیارد 2/161 میلیارد کیلوساعت 243 میلیارد کیلو ساعت
تعداد مشترکین 3399000 مشترک 8828000 18023000 22000000
طول خطوط انتقال(400 و 230 کیلووات) 4548 کیلومتر 12402کیلومتر 40000کیلومتر 63000 کیلومتر
طول خطوط فوق توزیع(132و63 کیلوولت) 9013 کیلومتر 21522کیلومتر 54500کیلومتر 97000کیلومتر
طول خطوط فشار متوسط و ضعیف(33) 68214کیلومتر 235038کیلومتر 557000کیلومتر 897000کیلومتر
20 و 10 کیلوولت
فیبر نوری روی خط برق - - 7100کیلومتر 17100کیلومتر
بنظر می رسد توجه بیش از حد بر منابع گاز و نفت در منطقه آسیای مرکزی باعث شده است که ظرفیتهای موجود منطقه در حوزه انرژیهای دیگر مانند انرژی الکتریکی و هیدروالکتریکی کمتر مورد توجه قرار گیرد. در حالی که وضعیت منطقه به صورتی است که امکان شکل گیری همکاریهای منطقه ای در تمامی زمینه های یاد شده وجود دارد(خرازی، 1383).
با توجه به آنچه در مورد پتانسیلهای موجود برای همکاری در بخش انرژی الکتریکی توضیح داده شد، و سرمایه گذاریهای هنگفتی که کشورهای منطقه در جهت ایجاد زیرساختهای لازم برای همکاری در این بخش انجام داده اند امکان وصل شدن شبکه خطوط انتقال برق در منطقه وجود دارد. در صورت وصل شبکه خطوط انتقال برق ایران به شبکه عمومی کشورهای مشترک المنافع و روسیه می توان به رونق بازار مبادلات برق در منطقه امیدوار بود(صفری، 1383).
با توجه به ظرفیت پتانسیل بالای انرژی در تاجیکستان، این کشور را می توان مرکز و هسته اصلی افزایش همکاری در مبادلات انرژی برق در منطقه قلمداد کرد. این کشور دارای ظرفیت برق آبی 114 هزار مگاوات است(صفری، 1383). همچنین می توان گفت که در صورت ایجاد آرامش نسبی در افغانستان و گسترش سرمایه گذاری در صنعت برق تاجیکستان، امکان ترانزیت و انتقال برق تولیدی تاجیکستان از طریق افغانستان به ایران و پاکستان و جنوب آسیا فراهم خواهد شد. در صورت ایجاد شرایط مناسب منطقه ای و با توجه به رشد اقتصادی و صنعتی کشورمان و بالطبع افزایش مصرف برق تاجیکستان را به توجه به ظرفیت بالای تولید شریک تجاری مناسبی برای ایران قلمداد نمود.
لذا استفاده از ظرفیتها و پتانسیهای موجود در بخش انرژی الکتریکی می تواند به تقویت روابط دو و چند جانبه بین ایران و کشورهای منطقه منجر شود. ایران با کشورهای مذکور می تواند به چهار طریق در زمینه انرژی الکتریکی همکاری داشته باشد.
1- صدور مستقیم انرژی الکتریکی به کشورهای همجوار مانند فروش برق به ترکیه و یا پروژه همکاری با دولت جدید عراق در زمینه انتقال برق به این کشور.
2- واردات انرژی برق از کشورهایی که دارای مزیت نسبی در تولید برق هستند، مثل واردات از ترکمنستان و یا طرح خرید برق از تاجیکستان که دارای پتانسیلهای قابل توجه برق آبی هستند.
3- مبادله برق بین ایران و کشورهای همسایه به طوری که انرژی الکتریکی صادر و دریافت شده در نهایت متعادل باشد. مانند صادرات برق ایران به ارمنستان. در این نوع مبادله بجای برق می توان نوع یا انواع خاصی از کالاها را تحویل گرفت.
4- استفاده از ظرفیت شبکه برق ایران جهت ترانزیت برق از یک کشور به کشور دیگر(امراللهی، 1383). به عنوان مثال ترانزیت برق ترکمنستان به ترکیه از طریق ایران.
ایران از نظر طبیعی و سیاسی و موقعیت جغرافیایی دارای شرایط ویژه ای است. با فروپاشی شوروی، ایران با هفت کشور آسیای مرکزی و قفقاز مرز مشترک دارد. این کشورها در طول سال بعضا دارای انرژی مازاد بوده و یا کمتر انرژی دارند. در کنار این موضوع باید دو کشور جنگ زده افغانستان و عراق را نیز در نظر گرفت. لذا ایران به عنوان کشوری نسبتا پهناور و برخوردار از شرایط بالنسبه مناسب، زیر ساختهای صنعتی و در حال توسعه با کشورهای مذکور در صادرات و واردات و ترانزیت انرژی الکتریکی همکاری گسترده و مناسبی را داشته باشد(امراللهی،1383). البته در این میان موانعی نیز بر سر راه تجارت و مبادلات انرژی بین ایران و این کشورها وجود دارد. از جمله مهمترین این موانع می توان به حل نشدن برخی مسائل کلیدی بین کشورهای منطقه(مثلا اختلافات بین کشورهای ازبکستان و تاجیکستان و یا قرقیزستان و ازبکستان بر سر مسائل مرزی- هزینه بالای ترانزیت کالا در سطح منطقه بدلیل اعمال تعرفه های بالا از سوی کشورهای منطقه) وجود و تداوم مسائل امنیتی خاص افغانستان و وجود برخی مسائل در روابط بین المللی ایران و ترکمنستان اشاره کرد(Charlton,2007).
همچنین در سطح داخلی کشورها نیز باید به سیاست های ملی انرژی هر کشور، ترتیبات قانونی و سازمانی- محیط سرمایه گذاری و تجاری غیرمشابه و اغلب بدون توجه کافی از طرف دولتها نام برد(Charlton,2007) اما باید گفت که وجود این مشکلات نمی تواند باعث چشم پوشی از مزایای همکاری منطقه ای بین کشورهای مذکور و چرا که همکاریهای منطقه ای در تولید و مصرف انواع مختلف انرژی و تلاش برای استفاده بهینه از منابع هیدروکربنی منطقه یکی از راهکارهای حائز اهمیت در برنامه های توسعه منطقه به شمار می رود(خرازی، 1383).
شرایط جغرافیایی و منطقه ای مناسب ایران در منطقه مهم و حساس آسیای جنوب غربی و همسایگی با دو کشور افغانستان و عراق که فاقد زیرساختهای مناسب برای تولید برق هستند، موقعیت منحصر بفردی را برای ترانزیت و صادرات انرژی الکتریکی از ایران به این دو کشور و همچنین ترکیه و منطقه قفقاز فراهم آورده است. باید به این شرایط وجود بازار مصرف انرژی بیش از یک میلیارد نفری جنوب آسیا را با توجه به متصل بودن شبکه برق ایران و پاکستان و صادرات برق ایران به پاکستان و فراهم شدن امکان صادرات به هند را نیز افزود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    22صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله همکاری در بخش مبادلات الکتریکی

دانلود مقاله تاریخ ، جغرافیا و زندگی عمومی مردم طالقان

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله تاریخ ، جغرافیا و زندگی عمومی مردم طالقان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


طالقان از آغاز تا اسلام
هزاران سال پیش یکدسته از مردم فقیر اما نیرومند و دلیر در نواحی شمال ایران سکونت گزیدند و این عده که در نوشته های مورخین مارد یا امارد نامیده می شوند ابتداء در اکثر کشورهای آسیای باختری پراکنده بودند و بتدریج در اثر فشار قبایل مختلف در منطقه ای متمرکز گردیدند .
از وضع زندگی و اوضاع اجتماعی و دینی این گروه اطلاعات دقیقی در دست نیست و همینقدر معلوم است که قومی چادر نشین و بیابانگرد بودند و در درون غارها و شکاف کوهها زندگی می نمودند و غذای آنان از گوشت حیوانات تأمین می گردید .
پیرنیا بنقل از کنت کورث می نویسد که زنان آنان فاقد صفاتی می باشند که از خصائص زنهاست یعنی ظرافت و لطافت ندارند و لباس آنان تا زانو نمی رسد موهای سرشان راست ایستاده و فلاختی بر سر دارند که هم زینت و هم اسلحۀ آنهاست .
بعضی از مورخین سه طایفه مشهور دیگر یعنی طایفۀ تپوری و گیل و کادوزی یا کادوسی را شعبه ای از مارد می دانند . دسته ای نیز کادوزیها را از اعقاب طایفۀ گیل می پندارند .
این گروه از اوایل قرن ششم قبل از میلاد استقلال داشته و از هیچیک از پادشاهان چه قبل از اسلام و چه بعد از آن پیروی ننمودند .
حدود سرزمین آنها از خاور بگرگان و استان خراسان و از شمال بدریای خزر و از باختر بلنکران و از جنوب خاوری به سمنان و دامغان و بسطام و از جنوب باختری به قزوین ( کسپین ) محدود می گردید .
بعضی از مورخین حوزۀ زندگی ماردها را بین تپوریها که در مازندران سکونت داشتند و کادوزیان که در گیلان زندگی می کردند تعیین می نمایند .
با توجه بحدود زندگی ماردها و اینکه سفیدرود را نیز در قدیم امارد می نامیدند می توان گفت تاریخ طالقان از حوادث زندگی این قوم جدا نبوده و در هر حال مطالعه در زندگی ماردها مطالعه در اوضاع و حوادث تاریخی و مذهبی و اجتماعی مردم این منطقه نیز می باشد .
از مجموع گزارش مورخین پیداست که طالقان از زمان اسکندر ( 330 ق م ) تا دوران سلطنت قباد ( 496 م ) در دست خاندان جشنسف بوده است و در نامه تنسر جشنسف شاه و شاهزاده طبرستان و فدشوارگر ( گیلان و دیلمان و رویان و دماوند ) نامیده می شود و پس از انقراض آل جشنسف کیوس ( کیوش ) پسر یزرگ قباد بحکومت این ولایت منصوب گردید و پس از آنکه کیوس بدست برادرش انوشیروان کشته گردید فرمانروائی این ناحیه بآل قارن یا سوخرائیان داده شد .
در سال 22 هجری یعنی پس از گسسته شدن رشته استقلال ایران از دیلمان مردی بنام موتا ( مورتا ) برای راندن تازیان با نعیم بن مقرن بجنگ پرداخت ولی موتا پس از نبرد سختی شکست خورده و کشته شد تازیان ری و قزوین را گشودند اما از حدود قزوین خارج نگشته آنجا را برسم دوره ساسانیان ساخلوگاه خود ساختند همینکه امپراطوری اسلام دچار دودستگی گردید و جنگ جمل و صفین پیش آمد دیالمه از کوهستان خود بسمت قزوین هجوم آوردند تازیان را از آن نواحی بیرون کردند بنی امیه و سپس بنی عباس لشکریانی بسوی دیالمه و بخشهای مختلف طبرستان که عبارت بودند از رویان ( طالقان در بخش جنوب رویان قرار داشت ) . مازندران . رستمدار . فدشوارگر . فیروزکوه قصران ( شمیرانات و لواسانات ) دماوند فرستادند . این جنگلها ساکنین اطراف دریای خزر را زودتر تسلیم اعراب نمود و در سال 22 هجری مردم مازندران بدستور و تدبیر فرخان اصفهبد اصفهبدان طبرستان با تازیان صلح نمودند و بدرخواست آنان ( اسلام یا جزیه ) گردن نهادند اما آنانیکه در رشته کوههای البرز زندگی می نمودند تازیان را بسر زمین خود راه ندادند .
طالقان و نهضت جنگل
در سال 1333 ه با بر افروخته شدن آتش جنگ جهانی اول و نفوذ قوای بیگانه بداخل خاک ایران در شمال این سرزمین یک نهضت چریکی که بعدها به قیام جنگل شهرت یافت شکل گرفت که یکی از اعضاء مؤثر و سازمان ده آن دکتر ابراهیم حشمت فرزند میرزا عباسقلب حشمت الاطباء شهر اسری بوده است .
جنگلیها این مبارزه را با نام و رهبری هیئت اتحاد اسلام دنبال نمودند و با اعدام دکتر حشمت دوران فرمانروائی هیئت اسلام که بعدها به کمیته اتحاد اسلام تغییر نام داده بود بپایان میرسد و بفاصله کوتاهی حکومت جمهوری شوروی ایران جانشین آن می گردد . تردیدی نیست که نقش مردم طالقان در این دوران حساس با پیوندهای دیرینه ای ارتباط می یابد که امید است روزی با بدست آمدن اسناد و یادداشتهای بیشتر در این باره اطلاعات سودمندتری در اختیار قرار گیرد و عجالةً آنچه را که می توان در این باره گفت آنست که در منابع تاریخی با نام گروهی از مردم طالقان که در حوادث انقلاب گیلان و مقاومت در برابر بیگانگان از آغاز قرار داد تقسیم ایران ( قرار داد 1907 ) و سازماندهی قیام جنگل با آزادیخواهان همکاری داشته اند برخورد می کنیم که عبارت بودند از :
1 – دکتر ابراهیم حشمت که در چهارم اردیبهشت 1298 – در میدان قرق کارگزار رشت اعدام شد و در مسخد چله خانه دفن گردید .
2 – علی طالع میری – در رشت سکونت داشته از جمله اعضاء شورای جنگل و مسئول خوار و بار و تهیه اسلحه برای جنگلیها بود و در تجارتخانه ای به کار اشتغال داشت .
3 – حاج نظر علی میری که موجب آشتی میان دکتر حشمت و امیر اسعد تنکابنی گردیده و در تنکابن به تجارت می پرداخت .
4 – شیخ محمود طالقانی که موجب پیوستن خوانین دیلمان بجنگل گردید و در سیاهکل به وعظ و تبلیغ می پرداخت .
5 – میرزا علی خان پسر فضل اله شهر اسری از خویشاوندان دکتر حشمت که در تسخیر تهران هم همراه بود مدتی نیز رئیس شهربانی ساری گردید و بایفرم خان به زنجان رفت و رئیس شهربانی این شهر شد و پس از تجاوز روسها به این شهر اعدام گردید .
6 – میرزا غفار خان برادر میزا علی خان و پسر فضل اله بعد از انقلاب مشروطه برای مدتی حکمران قم گردید .
7 – سهرابخان پسر میرزا خلیل طالقانی در دوران ریاست شهربانی میرزا علی خان در زنجان معاون انتظامات شهری بود .
8 – عبد اله خان کرکبودی – چریک نظام ملی جنگل و از جمله مجاهدین در دستگیری محسن خان امین الدوله در لشت نشا بوده است که در کرکبود بکار زراعت اشتغال داشت و پس از پایان کار جنگل کارمند یکی از ادارات دولتی گردید .
9 – میرزا ابراهیم نسائی که کشاورز و معلم در روستاهای گیلان و انباردار جنگل در گیلاس شرق و از جمله همراهان قوای جنگل در دستگیری محسن امین الدوله در لشت نشا بود و پس از پایان کار جنگل به روستا نساء طالقان رفته و بکار معلمی و زراعت پرداخت .
10 – خدابخش اوانکی – کشاورز و پیک جنگل بوده است و پس از استقرار دکتر حشمت در بخش شرقی گیلان پیک مخصوص وی بطالقان بود .
جز این گروه با نام تعدادی از سوهانیها وکشی ها و کشرودیها و گورانیها آشنا هستیم که از حضورشان در نهضت جنگل و همکاری آنان با دکتر حشمت نام برده شده است .
جنگلیها از دلبستگی مردم طالقان به نهضت جنگل آگاه بودند که یارآور می شوند میرزا پس از ورود بلاهیجان و مشورت با دکتر حشمت تصمیم گرفتند از راهی امن به طرف لاهیجان رفته و از آنجا خود را بمناطقی برسانند که بتوانند قوای خود را جمع و جور نمایند اما پیشنهاد دکتر با مخالفت احسان اله خان و خالو قربان روبرو گردید .

 


طالقان از انقلاب ... تا انقلاب
حوادث و دگرگونیهای بهد از انقلاب مشروطه طالقان را نیز در جریان تحولات تازه ای قرار داد که چهره آنرا در بخشهای آینده خواهیم دید اما به این نکته نیز باید اشاره گردد که آن تغییرات نتوانست دلبستگی مذهبی و اعتقادی مردم این منطقه پرنام و آوازه را کاهش دهد گوئی روحیه حمایت و نگهبانی از فرهنگ پویای اسلام همه جا و همه وقت همراه آنان خواهد بود از تلاش سیاسی و مذهبی نمونه که بعدها کوششهای دو نسل را در بر گرفت و به انقلاب اسلامی پیوند یافت باید نام برد و آن همکاری مرحوم حاج سید ابوالحسن طالقانی پدر آیت اله طالقانی با مرحوم حاج عباسقلی پدر آقای مهندس بازرگان است که با تشکیل جلسات منظمی جهت ارشاد و راهنمائی علاقمندان بمسائل مذهبی و انتشار مجله ای بنام « بلاغ » در سال 1303 بود که در نهضت بیدارگری دنیای اسلام در میان مردم تأثیر خود را بر جای گذاشت و ناشر افکار این گروه شناخته می شود .
نخستین مدرسه در طالقان قبل از سال 1299 با موافقت وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه از محل در آمد موقوفات بصورت ملی تأسیس گردید و بنای فرهنگ طالقان در سال 1306 با افتتاح دبستان سعادت در دهکده سفچخانی پی ریزی شد و در سال 1309 به شهرک ( مرکز بخش ) منتقل گردید و آمار سازمانهای فرهنگی این بخش در سال 1344 – 1345 بصورت زیر گزارش داده شد .
1 – تعداد دبیرستان چهاریاب
2 – تعداد دبستان 51 باب
3 – تعداد کلاسهای سپاه دانش 12 باب
4 – تعداد کلاسهای سالمندان 12 باب
5 – جمع دانش آموزان دبستانها و کلاسهای سپاه دانش 3513 نفر این گزارش جمع دهات طالقان را 73 قریه دانسته و دوازده روستا را فاقد دبستان اعلام می نماید و باز در همین گزارش جمعیت طالقان سی هزار نفر تخمین زده است که در حدود ده درصد مردم آن بیسواد می باشند و باید دانست که منظور از ده درصد بیسواد کسانی می باشند که خواندن و نوشتن را نمی دانند در اینصورت باید گفت تعداد افراد بیسواد کمتر است زیرا هستند کسانی را که می توانند بخوانند اما توانائی نوشتن را ندارد .
برای اولین بار در چهارم تیر ماه 1326 اتومبیلی تا پل شهرک رفت و در بیست و پنجم مرداد ماه 1338 دستگاه بی سیم در طالقان بکار افتاد و در 28 آبانماه 1344 رشته سیم تلفن از طریق آبیک – صمغ آباد بشهرک کشیده و آغاز بکار شد و بر توسعه ادارات و سازمانهای دیگر آن نیز افزوده گردید .
پروژه احداث سد طالقان نیز می تواند چهره اقتصادی و اجتماعی این دهستان را با تغییرات بنیادی بهتری نشان دهد از مسایل اقتصادی و عمومی که بگذریم باید در زمینه کوششهای انسانی و سیاسی به سالهای پس از جنگ دوم جهانی برگردیم راههای ماشین رو به گسترش آن کمک کرد و کاشانه مردم انسان دوست آن مانند گذشته ها و از زمانهای دور پناهگاه ستمدیدگان گردید که در جستجوی مکان امنی برای خود بودند مرحوم نواب صفوی از جمله آنان که در سال 1334 مدت سه ماه در طالقان و بیشتر در روستای ورکش زندگی مخفیانه ای را میگذرانید بیشک از جمله عوامل پیشرفت اندیشه های سیاسی و اجتماعی افزایش و گسترش رسانه های گروهی و تسهیل در رفت و آمد و در بخشی از آن محبوبیت آیت اله طالقانی در میان مردم روستاها بوده است او هر وقت که با تعبیر مختلف می گفت « من افتخار می کنم که از شما مردم زحمتکش می باشم » موجی از احساسات انسانی را بر می انگیخت و چون روشن بین و صادق بود سخنانش بر دل می نشست هر بار که بطالقان می آمد مردم روستاها به استقبال او آمده و یا در دستجاب چند نفری بدیدنش میرفتند و اگر این دیدارها از نظر سیاسی دارای مشکلاتی بوده است شبها به ملاقاتش می شتافتند و پیش از طلوع آفتاب از دهکده خارج می شدند . کوشش های سیاسی در آخرین سالهای رژیم گذشته افزایش بیشتری یافت . بسیاری از اعلامیه ها در طالقان آسانتر بدست می آمد . حتی پاره ای از مقالات جراید بیگانه در آنجا ترجمه و تکثیر می شد .
ظاهراً رژیم از وسعت این کوششها بیخبر نبود و می کوشید که بر رفت و آمد چهرهای سیاسی نظارت بیشتری داشته باشد . علاوه بر مأموران امنیتی که بر سر راه از صمغ آباد تا جوستان داشته است در روستاهای محدود طالقان حدود هفتاد کانون حزبی ( حزب رستاخیز ) نیز بوجود آورده بود و سرانجام در تاریخ 6/9/1357 بر اساس دستور فرماندار نظامی کرج شورای تأمین عمومی تشکیل گردید تا کار مبارزه با تظاهرات و تلاشهای انقلابیون با نظارت بیشتری سازمان داده شود و چون ماه محرم نزدیک بود مأمورانی در روستاها به تعداد زیر از میان مردم محل جهت زیر نظر نگهداشتن حوزه های سیاسی و دینی و ارتیاط با ارگانهای دیگر دولتی انتخاب گردیده جوستان 6 نفر – زیدشت 5 نفر – گلینگ 5 نفر – سوهان 4 نفر – شهرک 4 نفر – حسنجون 3 نفر – کش 3 نفر – مرجان 1 نفر – امیرنان 1 نفر – شهرلسو 1 نفر – خسبان 1 نفر حصیران 1 نفر با وجود بر این باید به این نکته اشاره نمود که چون همواره میان مردم و دستگاههای اداری از لحاظ شناخت مسائل و طرز تفکر فاصله زیادی بوده است شاید بعضی از گزارش دهندگان که آشنا به روانشناسی مردم و بیگانگی ارگانها و ضعف درک آنان بودند برای حفظ آرامش زندگی مردم مسئولان را با گزارشهای مختلف و تا حدی کودکانه دلخوش و سرگرم نگاه می داشتند که نمونه ای از آن گزارش جشنی است که با حضور نمایندگان چند قریه بخاطر انتشار یک سری اسکناس از طرف بانک ملی ایران در سال 1355 می باشد که توسط شعبات آن بانک به طالقان رسیده بود .
حدود و محل جغرافیائی طالقان
حدود و محل جغرافیائی طالقان باختلاف نگاشته شده است برخی آنرا رستاق و بعضی شهر و رستاق و دسته ای بلوک می نگارند که در نتیجه می توان گفت طالقان در زمان قدیم منطقه ای وسیع و آباد بوده است در ضبط این کلمه نیز اختلاف نظر وجود دارد بعضی آن را بفتح لام و دسته ای بسکون و عده ای هم بکسر خوانده اند . ابن اثیر در ذیل کلمه طالقانی آنرا بفتح طا و سکون لام و فتح قاف دانسته است یاقوت گوید : لام بعد از الف مفتوحه است در مراصد الاطلاع نیز بفتح آورده شده است ابوالفداء نیز ضبط آنرا بنقل از مشترک بفتح لام و بنقل از اللباب بسکون لام ذکر می کند در فرهنگهای خارجی غالباً طالقانرا بفتح لام ذکر می نمایند فولر طالقانرا بکسر لام ضبط نموده است .
آراء مؤلفین کتب جغرافیائی درباره اینکه طالقان متعلق به کدام ناحیه است مختلف می باشد گاهی آنرا طالقان طبرستان و زمانی طالقان ری و وقتی هم طالقان قزوین خوانده اند .
اصطخری گوید : ابهر و زنجان و طالقان از نواحی قزوین می باشد و طالقان بدیلم نزدیک تر است . ابن حوقل گفتۀ اصطخری را تکرار کرده و می نوسید : نواحی قزوین که متصل بآن است ابهر و زنجان و طالقان می باشد و طالقان بدیلم نزدیک تر است .
مؤلف گمنام کتاب حدود العالم طالقان را در ناحیه مختلف طخارستان و جوزجانان و ری نام برده و درباره هریک گوید : طالقان شهریست بر حد میان تخارستان و ختلان جائی است بر دامنه کوه و با کشت و بذر بسیار و آنرا طارقان و طایفان نیز گفته و نوشته اند .
2 – طالقان جوزجانان بر سرحد گوزگانست و بعد از آن این پادشایست و شهریست با نعمت بسیار از او نبیذ خیزد و نمد خیزد .
3 – طالقان شهر کیست از ری بدیلمان نزدیک .
مقدسی که کتاب جغرافیائی خود را در سال 375 یعنی سه سال بعد از حدود العالم نوشته درباره طالقان چنین می نویسد :
طالقان در دو موضع است یکی شهریست در دیلم و دیگر طالقان جوزجانان است و ضمن اقلیم دیلم گوید که طالقان از جمله دهستانهای آباد و بزرگ و بی نظیر می باشد . مؤلف عجائب المخلوقات گوید که طالقان شهریست بنا کرده بر کوه متاع وی نمد و زیلو برده ( منظور پرده است ) امام رافعی گوید طالقان گاهی از نواحی قزوین شمرده می شود و بنقل از برقی گوید که او طالقان اصغر بن خراسان رادیده و او توأم طالقان اکبر صاحب خراسان است مؤلف معجم البلدان طالقان را در دو موضع نام برده و می گوید دو شهر است که طالقان نام دارد یکی در خراسان مروالرود و بلخ و دیگر شهر و رستاقی است بین ابهر و قزوین و مشتمل است بر چند قصبه . زکریای قزوینی گوید طالقان رستاقی است دارای قریه ها و در کوهستان واقع شده فیمابین قزوین و گیلان و کوههای دیلم . در مراصد الاطلاع نیز طالقان در د موضع نام برده می شود یکی بین مروالرود و بلخ و در دیگر شهر و رستاقی بین قزوین و ابهر . ابوالفداء بنقل از مشترک آنرا در دو موضع ذکر کرده و بگفتۀ احمد کاتب آنرا بین دو کوه می داند حمدالله مستوفی می نویسد : طالقان ولایت سردسیر است در شرقی قزوین در کوهستان افتاده و کلاتها ودیها معتبر کمتر باشد حاصل آنجا غله و اندکی جو و میوه بود ولایت سرانرود و جرود و فهدیه و کن و کرج از توابع آنجاست در این ولایت دیه ها معتبر بود و حقوق دیوانی طالقان با این ولایت یک تومان است . این احمد رازی گوید طبرستان ولایتی است در نهایت نضارت و صفا .
ز آبش کوثر اندر انفعال است درختانش همه طوبی مثال است
از احوالی جرجان و حدود دامغان تا کوهستان ری و طالقان همه جزء طبرستان است . در زمان سابق بعضی از ولایت ری و همدان و تمام ابهر و زنجان و طارم و ساوه و آوه و جهرود تعلق بقزوین داشته .
از بیان احمد رازی که تقریباً در اوائل صفویه میزیسته معلوم می شود طالقان جزء طبرستان محسوب می شد و اصطخری آنرا جزء طبرستا ن ندانسته بلکه متصل بآنجا می داند . اعتماد السطنه به قتل از جهان نما چنین گوید : طالقان میان دو کوه بزرگ فیما بین قزوین و ابهر قرار گرفته است هوای آن سرد و محصول آن غله و قدری گردو می باشد .
از مطالعۀ گزارش جغرافی نویسان چنین بر می آید که آنان غالباً طخارستان را با طالقان جوزجانان اشتباه نموده اند و آندو را یکی تصور کرده اند در صورتیکه طالقان خراسان یا طالقان بلخ از شهرهای جوزجانان و در سه منزلی مروالرود بر سر راه بین این شهر ببلخ بوده است که در سال 617 چنگیز پس از هفت ماه محاصره آنرا تسخیر و بعد از کشتن همه ساکنان آن شهر را با خاک یکسان کرد و نباید آنرا با طالقان طخارستان که پایتخت این ولایت و در سه منزلی و الوالج و سه منزلی بدخشان بوده است اشتباه کرد .
طالقان طخارستان هنوز هم به همین اسم باقی است و در مشرق قندوز ( کهن دز ) بر سر راه فیض آباد واقع است که در قرن چهارم از شهرهای بسیار آباد آن ناحیه بشمار می رفت .
در دهستانی شفت در سی و یک کیلومتری شهرستان فومن طالقان دیگریست که سرزمین آن کوهستانی و آب و هوای آن مرطوب و معتدل و تقریباً 300 نفر جمعیت دارد و محصول آنجا برنج و ابریشم و عسل و لبنیات است .
طالقان قزوین یا طالقان مازنداران که اینک آنرا باید طالقان کرج نامید دره باریکی است که رودخانه شاهرود از میان این دره که طولش از مشرق بمغرب است می گذرد و ماحت آن از گردنه انگه که در باختر طالقان واقع شده است تا گردنه عسلک ( استلک – استخرک ) در خاور آن تقریباً چهل کیلومتر نوشته اند و همچنین حد اعلای عرض از گردنه دوزخ دره واقع در جنوب طالقان تا گردنه مالخانی که در شمال طالقان قرار دارد معادل بیست کیلومتر ذکر نموده اند حد شرقی آن کوه عسلک و کردنه انگران و حصار چال کلاردشت و آزاد بر وحد غربی آن کوه انگه و گردنه کلانک می باشد کوه و گردنه طالقانرا از فشکلدره جدا می نماید حد شمالی آن عقیق و کوه صاد ( ساد ) و کوه بادیسر و گردنه هزار چم است که از طرف مغرب فاصل البرز کوه و الموت از طالقان می باشد و از سمت شمال کلاردشت تنکابن را از ناحیه مزبور جدا می کند دامنه شمالی البرز جزء الموت و دامنه جنوبی آن جزء طالقان محسوب می شود حد جنوبی طالقان کوه کاهار و کردنه مامشکه در ( مامشکدر – مامشتر ) و کوه ارژنگ که حد فاصل طالقان از برغان و ساوجبلاغ است می باشد . مسافت طالقان را تا قزوین شش فرسخ و تا رودبار الموت سه فرسخ و تا ساوجبلاغ و کلاردشت سه فرسخ و تا تنکابن شش فرسخ و نا آزاد بر یکفرسخ نوشته اند مرکز دهستان شهرک می باشد و ادارات دولتی و مؤسسات تجارتی و بانکی طالقان در آنجاست طول آنرا 80 درجه و عرض آنرا 37 درجه و نیم قید می کند . ابوالفدا طول جغرافیائی آنرا 75 درجه و 45 دقیقه و عرض آنرا 36 درجه و 10 دقیقه نگاشته است حمدالله مستوفی گوید : طولش از جزایر خالدات 85 درجه و 45 دقیقه و عرض آن از خط استواء 35 درجه و 10 دقیقه می باشد .
رودخانه ها و آب و هوای طالقان
بزرگترین رودخانه طالقان شاهرود است .
ابن خرداد به گوید : شاهرود از طالقان ری سرچشمه می گیرد و با سپیدرود که از سیسر سرازیر می شود بهم پیوسته در دریای گرگان می ریزد .
انب رسته نیز همین گفته را با توضیح بیشتری تکرار می کند و می گوید : اسفید رود از سیسر کذشته و از سرزمین آذربایجان عبور می کند آنگاه داخل شهرهای دیلم گردیده و در دریای طبرستان می ریزد و شاهرود نیز از طارلقان ری خارج شده با اسفید رود یکی گردیده و در دریای طبرستان می ریزد .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخ ، جغرافیا و زندگی عمومی مردم طالقان