رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره حضرت‌ مهدی

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره حضرت‌ مهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

بسم‌الله‌الرحمان‌الرحیم

بیا مهدی که با تو آسمانیم تو دریایی و ما رود روانیــــــم

اگر یک روز هم ابری ببـارد تو خورشیدی و ما رنگین کمانیم

مقدمه

و العصر،ان‌الانسان لفی خسر،الا الذین آمنو‌ ا و عملو ا الصالحات، و تواصعو ا باالحق و تواصعو ا با الصبر.

1-این مساله محل اختلاف است،که پروردگار عالم از جملة(( و العصر)) چه اراده نموده؟ و این عصر که خدا به آن قسم خورده است،کی است و چیست؟ بعضی از مفسرین گفته‌اند که:مراد نماز عصر است.زیرا نماز در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است،خصوصاً نماز عصر که نماز وسطی است و در قرآن بیشتر به آن اهمیت داده شده است.

بعضی دیگر گفته‌اند که مراد،حضرت رسول الله‌(ص)است.به این تقریب که اگر بعضی از بزرگان روز داشته‌اند،رسول اکرم‌(ص) روز‌های عصر را داشته‌اند. روزی که توانست دختر کشی را از سرزمین حجاز بر دارد، روز پیامبر است. روزی که توانست رحمت، مهربانی و رأفت را جای گزین قساوت و ظلم کند.روزی که توانست الله را جانشین بتها کند،توحید را به جای شرک جای گزین کند و بتها را در خانه خدا بشکند.

بعضی دیگر گفته‌اند مراد،عصر حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف است،زیرا او هم نظیر رسول اکرم‌(ص) روز‌ها دارد؛ روز انتشار عدل؛ روز رفع ظلم از جهان؛ روز بر افراشته شدن پرچم توحید بر روی زمین و ………

قول چهارمی نیز هست و آن اینکه مراد،فشار دادن باشد؛ زیرا عصر به معنی فشار دادن است و همة سعادت‌ها زیر سر فشار است و مرهون این ناموس است.

2-قضیة مهدی (عجل‌الله)یک قضیة خرق عادت است، و ما در این جهان،قضایای خرق عادت فروان داریم. ما نباید قضیة مهدی (عجل‌الله) را یک جریان عادی بدانیم،تا در توجیه و تفسیرآن بکوشیم. قرآن شریف قضایای خرق عادت فراوانی را نقل می‌ کند و اگر کسی بگوید: یکی از علل اینکه قرآن قضایای خرق عادت فراوانی را نقل می‌کند،این است که ما قضیة مهدی (عجل‌الله) را بپذیریم در اشتباه است.اگر ما به قضیة مهدی (عجل‌الله) رسیدیم و گفتند که:او حین تولد، قرآن می‌خواند و خبر از حکومت می‌داد و اینکه او در کودکی امام بود،استیحاش نکنیم و بدانیم نظیر آن در عالم زیاد بوده است.

3-شاید نتوان در اسلام قضیة‌ای پیدا کرد،که مشهور‌تر از قضیة مهدی (عجل‌الله) باشد. قضیه مهدی (عجل‌الله) در صدر اسلام قضیة فوق العاده ضروری و واضح است.علامه مجلسی در جلد13بحار،بیش از پنجاه آیه در شأن مهدی آورده است. روات اسلام از سنی و شیعه قریب به ده‌هزار روایت برای مهدی (عجل‌الله) نقل کرده‌اند.

صفتی که پیامبر‌(ص) به مهدی داده است و سایر أعمه فرموده‌اند،چنین است؛

((به یملا الله الارض قسطأ و عدلاً بعد‌ما ملئت ظلمأ و جوزا)).

((پروردگار عالم،به دست او زمین را پر از عدالت می‌کند،بعد از آنکه پر از ظلم شده باشد.))این روایت قطعاً از متواترات است. زیرا بیش از سیصد روایت دارای این جمله است.افرادی که قبل از غیبت و بعد غیبت به خدمت ایشان رسیده‌اند، کم نیستند. افرادی عادی نیستند و اگر بشود آنان را انکار کرد،قطعاً می‌شودانکار اصل وجود اسلام‌ را نمود که اصلاً پیامبری نبوده و اسلام را نیاورده است.هیچ کسی از سنی و شیعه، منکر این نیست که قضیة مهدی(عجل الله) قضیة‌ای است که پیامبر از او خبر داده و او است که پرچم اسلام را روی کرده زمین افراشته میکنند و عدالت، سرتاسر جهان را فرا می‌گیرد.

فقط و فقط ابن خلدون در مقدمة تاریخ خودمنکر این مطلب شده است؛اما اوهم در اصل تاریخ آن را قبول داشته و اثبات کرده است

تحلیل سیاسی از مقدمة او گویا به این است که انکار او جنبة سیاسی دارد؛ زیرا در برابر فاطمیین که ادعای مهدوت کرده بودند، انکار مهدوت نموده است.

امـــــام دوازدهـــم

معصوم چهاردهم، حجـــــت دوازدهم، ولی‌‎‏‌الله منتظر، بقیه الله الاعظم،حضرت امام زمان (ع)

نام:محمد.آن حضرت همنام جدش رسول الله(ص) است و‌خواهدآمد، که تصریح به نام وی درزمان غیبت حرام است.

کنیه:مانند کنیه رسول‌الله(ع).

لقب:قائم،منتظر،حجت،مهدی،خلف‌صالح،صاحب‌الزمان،اشهر‌القاب(مهدی).

نام پدر:امام حسن عسگری‌(ع)،آن حضرت جزمهدی معود(ع)فرزندی نداشته.

نام مادر:نرجس.شرح‌حال ‌آن‌بانوبزرگوارشرح داده خواهد شد.

ولادت: شب پانزدهم شعبان سال دویست‌وپنجاه‌وپنج‌هجری‌در شهرسامرادرخانه‌امام حسن‌عسگری(ع).

مدت عمر: آن حضرت در وقت‌ رحلت پدربزرگوارش پنج ساله بود و اکنون که سال1423 هجری است عمر شریفش 1168 سال است که‌ با قدرت خدازنده مانده‌ وظهورخواهدفرمود،انشاءالله.

مدت امامت: تابه حال 1163 سال است.

مدت غیبت: در متن بطور کامل شرح داده‌ شده است.

مادرحضرت‌ مهدی(ع)

دربارة‌ مادرحضرت مهدی(ع) واقعه عجیبی شبیه اعجازهست که ذیلاً نقل می‌کنیم‌ این واقعه راشیخ صدوق‌متوفای 381 هجری درکمال الدین‌وشیخ‌طوسی متوفای460 درکتب آورده‌اند، ماآن‌ را از زبان شیخ ترجمه می‌کنیم.

آن عالم‌ و فقیه‌اهل بیت(ع)میگوید:جماعتی به من خبردادند از ابی مفضل شیبانی‌ از ابی حسین محمد‌بن‌بحربن سهل‌شیبانی رهنی،که‌گفت:مردی ازاولادابوایوب‌ انصاری از شیعیان خاص‌ امام هادی‌ و امام عسگری(ع)بود و درسامرآ‌ءدرهمسایگی آنها سکونت داشت و بشربن سلیمان بود.اومیگوید: روزی کافور،خادم امام هادی (ع)پیش من آمدوگفت:امام هادی (ع)تو را می‌خواهد،من به خدمت امام رسیدم،حضرت‌فرمود:توازاولاد انصار هستی و دوستی اهل بیت پیوسته‌ در شما به ارث بوده است و شما مورد اطمینان اهل بیت هستید،من تو را به فضیلتی مشرف خواهم کردکه بواسطه آن برشیعیان سبقت جویی‌ و به ‌سری که اطلاع ‌خواهم داد،تو را می‌فرستم درخریدن کنیزی.

بعد امام نامه‌ای به خط رومی‌ و بلغت رومی نوشت و مهرکرد، و پارچة زردی که درآن220 دینار بود به من داد و فرمود:اینها را بگیر و برو به بغداد، و درچاشت فلان روزدرمعبرفرات حاضرشو.خواهی دیدکه قایقان کنیزها را می‌آورند.درآنجا در همةروزبرده فروشی به‌نام عمربن یزید را زیرنظربگیر،خواهی دیدکه کنیزی به خریداران نشان میدهد که درفلان صفات است،حریری ضخیم پوشیده،خودش را ازنشان دادن به دیگران‌ و ازاینکه کسی به ‌اودست بزند امتناع میکند و از او صدایی به لغت رومی اززیرروپوش رقیقش خواهی شنید‌که: وای ازهتک پرده‌ام!

خواهی دید که بعضی از خریداران می‌گویند:این کنیز را به 300دینار میخرم که بسیارعفیف‌ است.آن کنیز در جواب خواهدگفت:ای‌فلانی!اگردر قیافةسلیمان‌بن داوود و درحکومتی نظیرحکومت اوهم باشی من به تورغبتی ندارم بی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره حضرت‌ مهدی

تحقیق در مورد روایتی‌ از پیامبران‌ {حضرت‌ لوط‌ (ع‌) حضرت‌ سلیمان‌ (ع‌)} 23 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد روایتی‌ از پیامبران‌ {حضرت‌ لوط‌ (ع‌) حضرت‌ سلیمان‌ (ع‌)} 23 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

دانشگاه‌ جامع‌ علمی‌ کاربردی‌ بنیاد

رشته‌ هتلداری‌

موضوع‌:

روایتی‌ از پیامبران‌ {حضرت‌ لوط‌ (ع‌) - حضرت‌ سلیمان‌ (ع‌)}

و غزوات‌ حضرت‌ محمد (ص‌) {غزوه‌ طائف‌ - غزوه‌ دومة‌ الجندل‌}

استاد راهنما:

آقای‌ داوری‌

گرد آورنده‌: اصغر همتی‌

بهار 1388

لوط‌

ابراهیم‌ (علیه‌ السلام‌) از مصر کوچ‌ کرد و لوط‌ را به‌ همراه‌ خود برد. در مدّتیکه‌ درمصر اقامت‌ داشت‌ خداوند مال‌ بسیاری‌ از گوسفندان‌ و غیر آن‌ روزیش‌ فرموده‌ بود. به‌همین‌ جهت‌ آن‌ بقعه‌ از سرزمین‌ بیت‌المقدس‌ گنجایش‌ گوسفندان‌ ویرا نداشت‌. ناچار لوط‌از عمویش‌ جدا شد و با قسمتی‌ از گوسفندان‌ بشهر سدوم‌ رهسپار گشت‌. اهل‌ سدوم‌ بدمردمی‌ بودند و چنان‌ فساد اخلاق در آنها رخنه‌ کرده‌ بود که‌ از هیچ‌ گناهی‌ روی‌ گردان‌نبودند و در اثر آلودگی‌ دلها شرم‌ و حیا نداشت‌. هیچ‌ عمل‌ زشتی‌ را ترک‌ نمی‌کردند و نیز ازجهت‌ رفتار و پندار پست‌ترین‌ مردم‌ عصر خود بودند. با راهزنی‌ روزگار می‌گذرانیدند وخیانت‌ را حتّی‌ بر رفیق‌ روا می‌داشتند. بر سر راهها کمین‌ کرده‌ مزاحم‌ مسافرین‌ می‌شدندو ناله‌ و زاری‌ هیچکس‌ در دلهایشان‌ اثر نمی‌کردند. دارای‌ دینی‌ بودند که‌ آن‌ دین‌ ایشان‌ رااز تبه‌ کاریها باز دارد و نه‌ شرمی‌ و آزرمی‌، نه‌ موعظه‌ واعظی‌ را می‌پذیرفتند و نه‌ به‌نصیحت‌ عاقلی‌ توجه‌ می‌کردند و گرما این‌ همه‌ انواع‌ گناه‌ دلهای‌ سیاه‌ ایشان‌ را اشباع‌ نکردو عطش‌ قلبهای‌ تشنة‌ بجنایت‌ و خیانت‌ ایشان‌ را ننشانید و به‌ همین‌ جهت‌ گناه‌ جدید دیگری‌از خود اختراع‌ گناهی‌ که‌ تا آنروز سابقه‌ نداشت‌ و کسی‌ بفکر ارتکاب‌ آن‌ نیافتاده‌ بود، زنان‌و همسران‌ را گذاشته‌ و با پسران‌ خود شهوت‌ می‌باختند. و ای‌ کاش‌ این‌ ننگ‌ و عار وزشتکاریرا پنهان‌ می‌کردند و یا درصدد خلاصی‌ از آن‌ بودند. هرگز، بلکه‌ با گستاخی‌هرچه‌ تمامتر مردم‌ را نیز با ارتکاب‌ آن‌ تشویق‌ و دعوت‌ می‌کردند و خلاصه‌ در بدبختی‌ وضلالت‌ خود سخت‌ پافشاری‌ هم‌ داشتند تا آنجا که‌ منکرات‌ در میان‌ آنان‌ کاملاً شایع‌ شد ودلها دوستدار گناه‌ و فاحشه‌ گردید و چون‌ کارشان‌ بدینجا کشیده‌ شد که‌ ضلالت‌ را برهدایت‌ ترجیح‌ دادند و شیطان‌ برایشان‌ مسلط‌ و شهوات‌ را در نظر ایشان‌ جلوه‌ داد، خداوندسبحان‌ به‌ لوط‌ (ع‌) وحی‌ فرستاد تا ایشان‌ را براه‌ راست‌ دعوت‌ و از ارتکاب‌ این‌ گناه‌ ومنکرات‌ نهی‌ کند. لوط‌ (ع‌) هم‌ دعوت‌ خود را اعلام‌ و رسالت‌ خود را اعلان‌ داشت‌ ولکن‌گوشهای‌ قوم‌ از شنیدن‌ دعوت‌ او کر و چشمهایشان‌ کور و در دلهایشان‌ از قبول‌ نصیحت‌وی‌ قفل‌ شده‌ بود، لذا بفسق‌ و فجور خود ادامه‌ داده‌ و در ضلال‌ خود پافشاری‌ کردند نه‌تنها متنبّه‌ نشدند بلکه‌ دلهای‌ ظلمانی‌ و نفسانی‌ امّاره‌ بسوء و افکار آلوده‌ وادارشان‌ ساخت‌تا رسول‌ خدا را از میان‌ خود بیرون‌ کنند لذا او و مؤمنین‌ باورا تهدید کردند که‌ اگر ازحرفهای‌ خود دست‌ برندارند از قریه‌ خارجشان‌ کنند، با اینکه‌ لوط‌ گناهی‌ مرتکب‌ نشده‌ بودتنها بدی‌ او این‌ بود که‌ گناه‌ نمی‌کرد و ایشان‌ را به‌ راه‌ راست‌ هدایت‌ می‌کرد.

لوط‌ (ع‌) وقتی‌ دید مردم‌ از اطاعت‌ او گریزان‌ و روی‌ گردانند ایشان‌ را به‌ عذاب‌ خداتهدید کرد و لکن‌ نه‌ تنها از تمدیدش‌ نترسیدند بلکه‌ به‌ مسخره‌اش‌ پرداختند، اما لوط‌ بااصرار و پشتکار هرچه‌ بیشتر ایشان‌ را موعظه‌ کرده‌ و از سوء عاقبت‌ تحذیر می‌نمود. آنهادست‌ از زشتیهای‌ خود برنداشته‌ بلکه‌ در عوض‌ علاقه‌ بیشتری‌ به‌ گناه‌ نشان‌ می‌دادند و بالوط‌ بمبارزه‌ پرداخته‌ گفتند اگر راست‌ می‌گوئی‌ آن‌ عذاب‌ را که‌ ما را مستحق‌ آن‌ می‌دانی‌بیاور.

لوط‌ (ع‌) از پروردگار خود درخواست‌ کرد که‌ او را بر آن‌ مردم‌ نصرت‌ داده‌ و عذابی‌دردناک‌ برایشان‌ بفرستد و سزای‌ کفر و عناد و فسق‌ و فجورشان‌ را بدهد و بیش‌ از این‌ایشان‌ را مهلت‌ ندهد که‌ اگر بمانند عادت‌ زشت‌ و پلیدشان‌ به‌ سایر قبائل‌ هم‌ سرایت‌ خواهدکرد. آری‌ عضو فاسد را باید از بین‌ برد، چه‌ فسادهایی‌ که‌ در زمین‌ انجام‌ دادند و چه‌منکراتی‌ که‌ مرتکب‌ شدند و چه‌ سمتها که‌ در حق‌ مظلومان‌ روا داشتند آیا از راه‌ حق‌جلوگیری‌ نکردند؟ و آیا برای‌ شنیدن‌ نصایح‌ پیغمبرشان‌ خود را به‌ کری‌ و کوری‌ نزدند واز راه‌ حق‌ اعتراض‌ نکردند؟

خداوند دعای‌ لوط‌ (ع‌) را مستجاب‌ فرمود و فرشتگان‌ خود را فرستاد تا عذاب‌ را برمردم‌ ستمگر سدوم‌ نازل‌ کند. فرشتگان‌ خدا نخست‌ بمنزل‌ ابراهیم‌ (ع‌) وارد شدند.ابراهیم‌(ع‌) گمان‌ کرد رهگذرانی‌ هستند به‌ مهمانی‌ آمده‌اند لذا دستور داد غذا برایشان‌آورند چون‌ دید دست‌ به‌ سوی‌ غذا نمی‌برند نزد خود گفت‌ لابد سر دشمنی‌ دارند و از دردشمنی‌ بدینجا آمده‌اند. لذا در خود احساس‌ ترس‌ کرد، ملائکه‌ گفتند: مترس‌ ما فرشتگان‌خدائیم‌. «قالوا لاتخف‌ انّا ارسلنا الی‌ اقوم‌ لوط‌» و در همینجا بود که‌ وی‌ را به‌ داراشدن‌فرزند (از ساره‌) بشارت‌ دادند.

و چنین‌ می‌نماید که‌ این‌ مقدار معرفی‌، ابراهیم‌ را به‌ حال‌ عادی‌ برنگردانید و ترس‌ اورا از بین‌ نبرد و چون‌ از ایشان‌ می‌پرسد: به‌ چه‌ کار آمده‌اید ای‌ فرستادگان‌


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد روایتی‌ از پیامبران‌ {حضرت‌ لوط‌ (ع‌) حضرت‌ سلیمان‌ (ع‌)} 23 ص

دانلود تحقیق حضرت‌ ابراهیم‌

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق حضرت‌ ابراهیم‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حضرت‌ ابراهیم‌


دانلود تحقیق حضرت‌ ابراهیم‌

زندگینامه:
آن‌ حضرت‌ در زمان‌ نمرود که‌ در عجم‌ به‌ کیکاوس‌ معروف‌ بود،زندگى‌ مى‌ کرد.نمرود مردى‌ باقوت‌ وحشمت‌ بود.سپاه‌ بسیار داشت‌ ودر سرزمین‌ بابل‌ آن‌زمان‌ وکوفه‌ زمان‌ ما حکومت‌ مى‌ کرد.چهارصد صندلى‌ طلا داشت‌ که‌ برروى‌ هریک‌جادوگرى‌ نشسته‌ وجادو مى‌ نمود.او یکشب‌ در خواب‌ دید که‌ ستاره‌اى‌ در افق‌پدیدار شد ونورش‌ بر نورخورشید غلبه‌ نمود.نمرود وحشت‌ زده‌ از خواب‌ بیدار شدو جادوگران‌ را احضار نموده‌ وتعبیر خواب‌ خود را از آنان‌ جویا شد.گفتند طفلى‌ دراین‌ سال‌ متولد مى‌ شود که‌ سلطنت‌ تو بدست‌ او نابود مى‌ شود.وهنوز آن‌ طفل‌ ازصلب‌ پدر به‌ رحم‌ مادر منتقل‌ نشده‌ است‌.نمرود دستور داد که‌ بین‌ زنان‌ ومردان‌جدایى‌ اندازند و کودکى‌ که‌ در آن‌ سال‌ متولد میشود،اگر پسر است‌،بکشند.واگردختر است‌،باقى‌ بگذارند.تارخ‌   که‌ یکى‌ از مقربّان‌ نمرود بود شبى‌ پنهانى‌ نزدهمسرش‌ رفت‌ ونطفه‌ ابراهیم‌ بسته‌ شد.هنگام‌ تولد کودک‌،مادر ابراهیم‌ (ع‌) به‌ داخل‌غارى‌ رفت‌ وابراهیم‌ (ع‌) در آنجا متولد شد.مادر،کودکش‌ را درغار گذاشت‌ وبه‌ شهرمراجعت‌ نمود.او همه‌ روزه‌ به‌ غار مى‌ رفت‌ وبه‌ فرزندش‌ شیر مى‌ داد وبرمى‌ گشت‌.رشد یک‌ روز آن‌ حضرت‌ مطابق‌ یکماه‌ کودکان‌ دیگر بود.پانزده‌ سال‌ گذشت‌ودراین‌ مدت‌ ابراهیم‌ (ع‌) جوانى‌ قوى‌ شده‌ بود.روزى‌ با مادرش‌ به‌ طرف‌ شهرحرکت‌ کردند .در راه‌ به‌ گله‌ شترى‌ رسیدند.ابراهیم‌ (ع‌)از مادر پرسید:خالق‌ اینهاکیست‌؟گفت‌ آنکه‌ آنهارا خلق‌ کرد و رزق‌ مى‌ دهد وبزرگ‌ مى‌ نماید.ابراهیم‌ (ع‌) درشهر با گروههاى‌ بت‌ پرست‌ وارد بحث‌ مى‌ شد وآنها را محکوم‌ مى‌ نمود.واقرار به‌خداى‌ نادیده‌ کرد.به‌ مصداق‌ آیه‌ شریفه‌ «فلما جن‌ّ علیه‌ اللیل‌ راى‌ کوکباً...» چون‌ مذاهب‌ آنهاراباطل‌ دید وباطل‌ نمود،فرمود: انّى‌ وجهّت‌وجهى‌ ...» بعد ابراهیم‌ (ع‌) را به‌ دربار نمرود بردند.نمرود مرد زشترویى‌ بود ولى‌ دراطرافش‌ غلامان‌ وکنیزان‌ زیبا بودند.ابراهیم‌ (ع‌) از عمویش‌ آذر پرسید:اینها چه‌کسى‌ هستند؟آذر گفت‌ اینها غلامان‌ وکنیزان‌ وبندگان‌ نمرودند! ابراهیم‌ (ع‌) تبسمى‌ کردوگفت‌ چگونه‌   است‌ که‌ بندگان‌ و کنیزان‌ و غلامان‌ از خدایشان‌ زیباترند؟آذر گفت‌از این‌ حرفها نزن‌ که‌ تورا مى‌ کشند.آمده‌ است‌ که‌ آذر بت‌ مى‌ ساخت‌ وبه‌ ابراهیم‌ (ع‌)مى‌ داد تا بفروشدوابراهیم‌ (ع‌) هم‌ طناب‌ به‌ پاى‌ بتها مى‌ بست‌ ومى‌ گفت‌:بیاییدخدایى‌ را بخرید که‌ نمى‌ خورد و نمى‌ بیند و نمى‌ آشامد و نه‌ نفعى‌ مى‌ رساند ونه‌ضررى‌ !با این‌ تعریف‌ ابراهیم‌ (ع‌) کسى‌ بتها را نمى‌ خرید.وبتها را به‌ نزد آذر برمى‌ گرداند.

 

 

شامل 11 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حضرت‌ ابراهیم‌