رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله در مورد روان شناس جنایی

اختصاصی از رزفایل مقاله در مورد روان شناس جنایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد روان شناس جنایی


مقاله در مورد روان شناس جنایی

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 17

 

موضوع: نحوه رفتار والدین با کودکان 7- 1 سال و نحوه رفتار والدین و مربیان با نوجوانان 14- 7 و 21- 14 سال بایستی چگونه باشد تا از بزهکاری آنان در آینده جلوگیری شود.

دوران وزارت

گفتار اول: این دوران از ابتدای نوجوانی شروع و به سالهای اول جوانی ختم می‌گردد بیشتر روانشناسان عقیده دارند که دوران نوجوانی از 11 یا 12 سالگی آغاز و در سالهای 17 یا 18 سالگی خاتمه می‌یابد بنابراین قسمت اعظم این دوران بویژه در مملکت ماشینی نوجوانی را در بر گرفته و بالاخره به سنین نوجوانی و یا اصطلاحاً به دوران زندگی استقلال منتهی می‌گردد. گروهی از روانشناسان رشد و تکامل روانی، اجتماعی، عاطفی، عقلی انسان را جریان منظم و دائمی تصور کرده‌اند که مثل آب روانی از یک نقطه آغاز و به یک هدف مشخص و معین در حرکت است این روانشناسان هر نوع تقسیم بندی را در زندگی امری ذهنی می‌دانند، اینان اظهار می‌دارند که فقط حوادث غیر مترقبه  باعث تغییر مسیر زندگی می‌شود وگرنه زندگی مسیر عادی خود را طی می‌کند و به موقع به پایان می‌رسد به هنگامی که رشد با طغیان و بحران مواجه است این بحرانها نقاط عطف واقع می‌شود و چه بسا که این تاثیرات شخصیت آدمی را متزلزل و دگرگون کند. شاید وظیفه اصلی والدین در این دوره بحرانی سازش با این واقعیتها و پذیرش وضعیت جدید باشد نه مقابله و رویاروی با آن در این دوره نباید از اجبار و تحمیل استفاده کنند. نوجوان در اثر تغییرات چشمگیر بدنی و تحت تاثیر هورمونها و تظاهرات بلوغ خواه ناخواه در مقابل درخواستهای والدین مقاومت نشان می‌دهند و راهی جز خیر و صلاح نمی‌شناسند و نه اعتقادی به تجربیات والدین دارد. این دوره هفت سال سوم که عده‌ای آن را اواخر دوران نوجوانی می‌گویند یعنی سنین 13 تا 17 سالگی در دختران و 14 تا 16 سالگی در پسران از لحاظ بلوغ و رشد سریع جسمی می‌دانند که شکل و اندازه، اعضای بدن چه در دختر و چه در پسر تقریباً شبیه افراد بالغ شده است ولی ممکن است از این به بعد نیز به طول قد بعضی از نوجوانان تا 20 سالگی اضافه شود و تکامل دستگاه تناسلی، تغییر صدا، عمیق و خشن شدن صدا در پسران، تکامل شکل رحم دختران، آخرین زمان شروع قاعدگی در دختران و ... از موارد جسمی و ظاهری این دوره است. آنچه باعث اهمیت این دوره است خصوصیاتی است که نوجوان پیدا می‌کند و گاه همین مسائل موجب سوء تفاهم والدین می‌گردد به مواردی از این خصوصیات می‌پردازیم.

گفتار دوم: استقلال طلبی و تمجید از نوجوان

          درخواست استقلال یکی از تغییرات عمده‌ای است که در سنین جوانی «دوران وزارت» تجلی می‌کند که بزرگ شده می‌خواهد مستقل عمل کند. در انتخاب لباس، دوستان، اظهار نظر عادی در منزل، جلسات مهمانی، روابط فامیلی و هزاران مسئله روزمره که در خانواده بوجود می‌آید بحث می‌کند عدم قبول آراء و عقاید ابراز شده او آزارش می‌دهد. هنگام شکست در پذیرش عقاید و مردود شدن از طرف خانواده مقاومت می‌کند و گستاخ می‌گردد. برای کسب استقلال در خانه امتیازاتی مثل امر و نهی کردن به کوچکترها و تمشیت در امور خانه و یا رفتاری رئیس مآبانه داشته باشد. کار و معاشرت خود را از دیگران پنهان می‌کند که سؤالات کنجکاوانه والدین باعث اضطراب و در صورت فشار شدید باعث می‌شود جوان دچار هیجانات عاطفی شده و فردی نامتعادل شود. والدین باید بدانند احساس جوان خیلی شدید و جدی است و کمتر آینده نگر و خواهان هر چیز در همان لحظه است. جوانان شیفته تمجید و ستایشند در صورت سرزنش والدین آنها را متجاوز به حریم استقلال خود می‌دانند تعیین و تمجید درست و به موقع مبنای اعتماد به نفس، محرک قوه ابتکار و خلاقیت و موجب امنیت خاطر می‌شود که بایستی بر مبنای ارزیابی صادقه و مثبت از فرد باشد.

گفتار دوم: مبحث اول: مشورت با نوجوانان و قاطعیت والدین بدور از خشونت

          یکی از اصول که در مورد نوجوان و مخصوصاً در مرحله وزارت باید رعایت شود مشورت است.

          در زمان مشورت نوجوان احساس می‌کند که دارای شخصیت باارزشی شده است و از طرف دیگر مورد اعتماد والدین قرار گرفت است و باعث می‌شود نسبت به مسائل بیندیشد احساس مسئولیت کند و با واقعیات زندگی آشنا شوند. برای مسائل برنامه‌ریزی کند، نسبت به نظرهای نامناسب باید با دلیل و منطق آنها را متوجه شکل ساخت، مشورت موجبات همفکری، همراهی و تعاون والدین و فرزندان می‌شود عدم مشارکت سبب می‌شود جوان کم تجربه، بی اراده، سست عنصر و نامتعادل به جامعه تحویل گردد. در قرآن با توجه به اهمیت مسئله سوره به همین نام آمده است (سوره شوری) و خداوند پیامبر را به مشورت با مومنین امر می‌کند.[1] والدین باید بدانند در مشورت هم نباید افراط و تفریط کرد باید سعی کنند به صورت جدی و محکم در اجرای تصمیمات خود استوار باشند در کنار مهر و محبت و گذشت، در غیر این صورت فرزندان افرادی گستاخ، بی ادب و خودسر بار می‌آیند. فرزند در دوران وزارت باید احساس کند فردی رها شده نیست و باید اصولی را محترم بشمارد متأسفانه بعضی از والدین به علت ضعف مدیریتی قسمتی از امور خانواده را به پسر ارشد واگذار می‌کنند که باعث مشکلاتی برای خواهران و برادران خود خواهد شد. والدین باید بدانند قاطعیت غیر از خشونت است خشونت و استبداد ناشی از ضعف روحی و اخلاقی است والدینی که روش صحیح تربیتی را نمی‌توانند اجرا  کنند متوسل به   تنبیه می‌شوند. در حالی که آخرین راه است و بایستی شرایط خود را داشته باشد و اگر چه اثر آنی دارد در دراز مدت عادی شده و موجب رفتاری مثل فرار از خانه، بی تفاوتی، سرخوردگی، تخریب، احساس پوچی، لجبازی، اعتیاد و انحراف می‌گردد.[2]

مبحث دوم: نگرش متقابل والدین و فرزندان

          در مورد موقعیت والدین در خانواده شکی نیست درخشش پدر در جوار مادر اهمیت حیاتی دارد کودک نیز مایه گرمی خانواده و تسلی بخش والدین است والدین و فرزندان از یکدیگر توقعات و تمناهایی دارند و هر کدام انتظار دارند که طرف مقابل از نقطه نظر خاصی به آنها بنگرد نوجوان مایل است به والدین خود عشق بورزد و حسن تفاهم داشته باشد، دوست داشتنی و مورد دوستی قرار گرفتن برای نوجوان آنقدر ضروری است که در امیدها، ترسها، خوشی‌ها، غصه‌ها و تلاشهای نوجوان برای خوب بودن تاثیر می‌گذارد این تأثیر اغلب در موفقیت و یا شکستهای او در زندگی آینده‌اش به وضوح دیده می‌شود. برتری دادن پسرها بر دخترها در خانواده باعث ایجاد رنجش و احساس بی ارزشی می‌کند و عدم حفظ شخصیت خود خواهد شد. به فرموده رسول اکرم (ص) به پسر به عنوان نعمت و دختران به صورت رحمت نگریست.

          یکی از مشخصات بلوغ تمنای مخفی داشتن و ترس از آشکار ساختن احساسات خصوصی به فرد دیگر است و کوشش والدین برای اعتراف و پرسش از آنها زیان آور است. والدین باید اعتماد فرزندان را به خصوص در دوران وزارت به خود جلب کنند و آنان را تشجیع به بیان احساسات و افکار خود کنند رسالت والدین این است که با متانت و پختگی خاصی نسبت به اصلاح افکار غلط و ناپسند جوانان اقدام می‌کند. این اصلاح فکر می‌تواند از طریق بحث‌های منطقی همراه با ملاطفت و مهربانی یا از طریق ارجاع مناسب جهت مطالعه نوجوان باشد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد روان شناس جنایی

تحقیق در مورد آدم ربایی و سرقت مسلحانه در دادسرای جنایی 35 ص.

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد آدم ربایی و سرقت مسلحانه در دادسرای جنایی 35 ص. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباه آدم ربایی و سرقت مسلحانه در دادسرای جنایی 35 ص.
با فرمت word
قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات : 34
فرمت : doc

مفهوم جرم از دیدگاه جامعه‏شناسان معاصر
دکتر جعفر سخاوت عضو هیات علمی گروه جامعه‏شناسی دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر گروه جامعه‏شناسی مسایل و آسیب‏های اجتماعی انجمن جامعه‏شناسی ایران، نخستین سخنران این میزگرد بود. وی بحث خود را با عنوان "بررسی مفهوم جرم از دیدگاه جامعه‏شناسان معاصر" با طرح یک سوال اساسی در این حوزه آغاز کرد: "آیا رفتارهایی که به نام رفتارهای مجرمانه شناخته شده‏اند، فی نفسه جرم محسوب می‏شوند؟ به عبارت دیگر، image

لینک دانلود آدم ربایی و سرقت مسلحانه در دادسرای جنایی 35 ص. پایین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آدم ربایی و سرقت مسلحانه در دادسرای جنایی 35 ص.

دانلود تحقیق امنیت و ناامنی سیاست جنایی 35 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق امنیت و ناامنی سیاست جنایی 35 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

فیروز محمودی چانکی

مقدمه :

نوشتاری که در پیش رو دارند ، تحقیق و پژوهشی است که بطور اجمال امنیت و نظم اجتماعی را از رهگذر سیاست جنائی مورد بررسی قرار داده است . در این زمینه سعی شده است برای بیان موثر در برقراری امنیت و نظم اجتماعی مباحث و موضوعات مهم سیاست جنائی را که در امر مبارزه علیه بزهکاری ، پیگشری از آن و همچنین اصلاح و درمان مجرمام مؤثر است ارائه طریق نماید و جایگاه هر یک را به اختصار برجسته سازد در این بررسی که بیان مفاهیم و تعاریف اصطلاحات و واژه های مهم شرح گردیده ، مبحثی در دو فصل که در واقع دو روی یک سکه اند نقش دو گانه سیاست جنائی را در تمین امنیت مورد مطالعه و تحقیق قرارداده است :

فصل اول سیاست جنائی سنجیده امنیت

فصل دوم سیاست جنائی نسنجیده امنیت

مقدمه

1-سیاست جنایی Criminal policy

1-1مفهوم سیاست جنائی

اگر چه امروزه مفهوم سیاست جنایی شناخته شده است ، اما تعاریف گوناگونی از آن ارائه شده است و بالمال انتظارات گوناگونی از آن می رود فوئر باخ حقوقدان آلمانی ه این اصطلاح را در سال 1803 وضع نمود ، سیاست جنایی را مجموعه شیوه هایی م یداند که در خور پیشنهاد به قانونگذار باشد با این که وی آن را در یک زمان معین و در کشوری معین برای مبارزه با بزهکاری عملاً به کار برد ولی از این بیان او فهمیده می شود که سیاست جنایی مفید به دو عامل زمان و مکان است به رغم فوئر باخ سیاست جنایی یک رشته فرعی وایسته به حقوق جزانیست بلکه جهت ، دلیل و معنای وجودی حقوق جزا است بعبارت دیگر یعنی ” حقوق جزای جهت گیری شده به سوی یک هدف مشخص ”

مرل و وینو نیز تعریفی مشابه بدست می دهند و معتقدند که سیاست جنایی قبل از آن که یک علم باشد فی است که هدفش کشف و شکل دادن عقلانی و منطقی بهترین طریقه های ممکن برای حل مسائل مختلفی است که پدیده های محرمانه را از نظر صوری و عمقی به وجود می آورد .

به اعتقاد دوندو دووابر سیاست جنایی عبارت است از واکنش تنبیهی و سرکوبگر در مقابل جرم و موضوع آن کشف شیوه های مبارزه مؤثر غلبه بزهکاری است .

مارک انسل سیاست جنایی را هم علم و هم هنر می پندارد که موضوعش تدوین بهترین قواعد مثبته در پرتو یافته های جرم شناسی است .

در باور برخی از اندیشمندان ، سیاست جنایی بر مبنای روی گرد جدید ، پلی ارتباطی است میان حقوق جزا و جرم شناسی و « به کلیه تدابیر ، اقدامات ، شیوه ها و ابزارهای کیفری ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی اطلاق می شود که قانونگذاردر چهارچوب قوانین و مقررات ، به منظور پیشگیری از پدیده مجرمانه – یعنی بزه و انحراف و مبارزه با آن ، در اختیار مقامات ذی ربط دولتی و اجتاعی قرار می دهد .

همانگونه که از تعابیر و تعاریف فوق بر می آدی هدف سیاست جنایی مبارزه سنجیده علیه بزهکار یاست و آ“ اعم از پیشگیری و سرکوبگری است از اینروتعریف اخیر جامع تر و پسندیده تر است . خصوصاً که پیشگیری رت بخ پئیئخ تمجرتف میز سرایت داده است.

2-1- موضوع و قلمرو سیاست جنایی

امروزه ، سیاست جنایی تنها تدابیر سرکوبگر را در بر نمی گیرد ، بلکه پیشگیری از بزهکاری سالم سازی محیط اجتماعی و اصلاح و درمان رانیز شامل می شود.

سیاست جنایی دارای سه بعد است :

اول قلمرو سیاست جنایی به قواعد حقوقی ( حقوق کیفری ) و پیگیری از بزهکاری محدود نمی شود ، بلکه عملکرد نهادهای عدالت کیفری را نیز در بر می گیرد.

سوم ، از جهت زمانی نیز یک سیاست جنایی پویا و کارآمد همیشه ناظر به جامعه امروز است بنابراین هر سیاست جنایی لزوماً مقطعی و مقید به زمانی خاص است و برای جامعه حاضر پیش بینی و تدوین می گردد . از این رو چنین سیاستی که بی توجه به نیازهای فردای نسل حاضر و خواسته های آنان تنظیم می گردد‚ می تواند به نحو گسترده ای به یک سوءتفاهم زیانبار منجر شود ، چرا که


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق امنیت و ناامنی سیاست جنایی 35 ص

رشد عقلانی و حقوق جنایی 32ص

اختصاصی از رزفایل رشد عقلانی و حقوق جنایی 32ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

رشد عقلانی و حقوق جنایی

چکیده

در ساختار سنتی حقوق جنائی تعامل تابعان این شاخه از حقوق با آن دسته از قواعد ماهوی آن، که به تبیین ‏جرائم و مجازاتها می پردازند، تنها در قلمرو مسئولیت کیفری مورد توجه قرار می گیرد. در حالی که اگر جوهره مسئولیت فرد را توانایی ‏ادراکی او بدانیم و بپذیریم که میزان این توانایی بر اساس میزان رشد عقلانی متفاوت است، خواهیم ‏دانست که تعامل فرد با تکالیف دوگانه ای که آن قواعد پدید می آورند (تکلیف به رعایت هنجارها و تکلیف به تحمیل تبعات هنجارشکنی ) به حسب میزان توانمندی اش متفاوت خواهد بود، که در نهایت در چهار مرحله ‏مشخص قابل بررسی است: 1. مرحله آموزشی، 2. مرحله پیش کیفری، 3. مرحله مسئولیت کیفری ‏نسبی، 3. مرحله مسئولیت کیفری تام.

مقدمه

هر شاخه از دانش حقوق متضمن گزاره هایی بر خاسته از منابع آن است که از حقوق و تکالیف افراد و شیوه اعمال و اجرای آنها و احیاناً رسیدگی به اختلافات و منازعات درگرفته بر سر آنها سخن می گویند؛ هر یک از این گزاره ها قاعده ای حقوقی به شمار می رود.

اگر قوانین جنائی را مجموعه ای از گزاره های حقوقی بدانیم که قانونگذار به وسیله آنها اراده خود ‏مبنی بر محدود کردن (کنترل) رفتارهایی که جرم می انگارد و ساماندهی پاسخ قانونی به تخطی از آنها را اظهار می کند، هر یک از این گزاره ها یک قاعده جنائی است. (عوض ‏محمد، 1994، ص4) با این توصیف، هر قاعده ماهوی حقوق جنائی گزاره ای حقوقی است که به تبیین یک ‏رفتار مجرمانه (نا بهنجار) یا وضعیت خطرناک و تعیین واکنش یا تدابیر کنترلی مربوط بدان می پردازد. بدین ترتیب قاعده جنائی همواره ساختمانی مرکب دارد و متضمن دو تکلیف متوالی ‏است؛ تکلیف اول مخاطب قاعده را از هنجارشکنی بر حذر می دارد و تکلیف دوم نظام پاسخ گویی را ‏به تحمیل تبعات تخلف از تکلیف اول بر فرد هنجارشکن ملزم می کند. (الصیفی،1967، ص45)

از این رو هرچند اعمال تبعات مقرر ‏شده قانونی برای رفتار جنائی هر فرد منوط به ارتکاب جرم از سوی اوست اما قواعد جنائی به ‏واسطه رسالت اولیه شان (ملزم کردن افراد به رعایت ارزش ها) همه افراد جامعه (مجرم و غیر مجرم) ‏را مورد خطاب قرار می دهند و منحصر به مرتکبین جرائم نخواهند بود.

حقوق جنائی به عنوان پاسدار ارزش های اجتماعی بیش و پیش از آنکه در پی اعمال کیفر در ‏مورد ارزش ستیزان باشد به دنبال حاکم ساختن ارزش ها و پیشگیری از فرو ریختن منزلت اجتماعی ‏آنهاست. به عبارتی روشن تر قوانین کیفری می کوشند که اولاً از طریق جنبه تعلیمی خود و از طریق ‏جرم انگاری از وقوع جرائم جلوگیری کنند (بازدارندگی عام) (نیازپور، 1382،ص132) و ثانیاً از طریق اعمال کیفر علیه مجرمان ‏مسیر پیشگیری از تکرار جرم را دنبال نمایند. (بازدارندگی خاص). (نیازپور، 1382،ص135) این نگره ساختار سنتی حاکم بر ‏حقوق جنائی را که به صورتی عملگرایانه و تحت تأثیر رویکرد اثباتی نظام عدالت کیفری، تمام ‏موضوعات را از منظر قابلیت کیفر می نگرد و بدین ترتیب از پرداختن به رسالت اولیه حقوق جنائی ‏باز می ماند، به چالش می کشد و نقطه عزیمت مباحث را از کیفردهی به سوی فراگیر کردن ارزش ها ‏تغییر می دهد. چه، قوانین کیفری همواره با این امید تدوین می شوند که هرگز به مرحله اجرا در نیایند، زیرا هیچ قانونگذاری وقوع جرم را نمی پسندد.

رویکرد فوق در تعامل با قوانین کیفری، تنها به افرادی که قابل کیفرند توجه نمی کند، بلکه با اتکا به ‏جنبه تعلیمی قواعد جنائی افرادی را که می توانند ـ بدون آنکه مرتکب جرمی شده یا حتی قابل کیفر باشند ـ مخاطب ‏قاعده قرار گیرند نیز شناسایی می کند.

1. سیر تکاملی عقل از منظر حقوق

دانستیم قواعد ماهوی حقوق جنائی کارکردی دو گانه دارند لذا در شناسایی مخاطب قاعده سؤال این است که آیا قاعده جنائی تنها کسانی را که اهلیت تحمل ‏کیفر دارند، از ارتکاب جرم نهی می کند یا این نهی دامنه ای وسیع تر دارد؟ به عبارت دیگر آیا کارکرد ‏تعلیمی قواعد جنائی نیز منحصر به افرادی است که نظام واکنش می تواند بر آنان اعمال کیفر کند ‏یا می توان دامنه مخاطبان بخش اول قاعده را وسیع تر از افراد واجد شرایط کیفر دانست؟ برای پاسخ ‏به این پرسش ابتدا باید مسیر رشد تکاملی عقل بشر ترسیم شود.

بی شک دانش حقوق نمی تواند بدون توجه به دست آوردهای جامعه شناسی و روان شناسی از ‏موضوعات واقعی مربوط به شخص یا جامعه انسانی سخن گوید؛ از همین رو پیش از تبیین حقوقی ‏تکامل عقلانی بشر باید این فرایند از دیدگاه علوم یاد شده مورد بررسی قرار گیرد تا مقاطع تحقق ملاک های مورد نظر حقوق را بتوان شناسایی کرد.

1-1. تکامل عقل از منظر علمی

عقل انسانی (به شرط عدم نقصان در رشد دوران جنینی) همچون زمینی مساعد، آمادگی ‏دریافت آگاهی های گوناگون را دارد. عقل آدمی نه در بدو تولد کامل است و نه در لحظه ای معین از ‏زندگی متکامل می شود، بلکه در سیر صعودی از قوه به فعل، مرحله به مرحله رشد می یابد و با ‏فعلیت یافتن هر مرحله از رشد در آستانه فعلیت یافتن مرحله دیگر قرار می گیرد. بدین ترتیب در هر ‏مرحله از زندگی عقل انسانی وضعیتی دوگانه دارد و تا رشد کامل عقلانی همواره در صیرورت از ‏قوه به فعل حرکت می کند. از این رو، رشد و ادراک، مفاهیمی مشکک اند و از مدارج و مراحل ‏متفاوتی برخوردارند و فرد در هر مرحله ای از رشد خود واجد درجه ای از ادراک خواهد ‏بود. (العوجی، 1988، ص55)

فروید (1939-1586) به عنوان یکی از بنیانگذاران روان شناسی نوین و صاحب یکی از نظریه های مهم رشد بر این ‏باور است که کودکان در بدو تولد تنها بر اساس امیال خود محورشان عمل می کنند اما با ورود به پنج ‏سالگی به مرحله ای از رشد توانایی های خود می رسند که می توانند امیال شان را بر اساس آنچه از ‏پیرامون خود می آموزند کنترل کنند. (گیدنز، 1383، صص97و98) جی اچ مید (1931-1863) دیگر نظریه پرداز رشد ‏معتقد است که کودکان در پنج سالگی می توانند رفتاری مستقل از والدین خود داشته باشند و بدین ‏ترتیب با فروید همراه می شود اما به رغم دیدگاه فروید که این تحول را به خواستگاه هایی حسی ‏منتسب می کند آن را نتیجه توانایی تکامل یافته خوداگاهی طفل می داند.

تحقیقات او نشان می دهد که کودکان در حدود هشت سالگی از بازی های نامنظم و فردی به سمت ‏بازیهای سازمان یافته و همکارانه گرایش پیدا می کنند و به مرور توانایی درک ارزش ها و اصول اخلاقی ‏را به دست می آورند. (گیدنز، 1383، ص99)

ژان پیاژه (1980-1896) مراحل رشد شناختی را به چهار مرحله: حسی ـ حرکتی (از تولد تا شش سالگی)، ‏پیش عملیاتی (دو تا هفت سالگی)، عملیاتی عینی (هفت تا یازده سالگی) و عملیاتی صوری (یازده تا ‏پانزده سالگی) تقسیم می کند و معتقد است که کودکان در مرحله حسی ـ حرکتی از طریق


دانلود با لینک مستقیم


رشد عقلانی و حقوق جنایی 32ص

دانلود تجقیق رشد عقلانی و حقوق جنایی 32ص

اختصاصی از رزفایل دانلود تجقیق رشد عقلانی و حقوق جنایی 32ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

رشد عقلانی و حقوق جنایی

چکیده

در ساختار سنتی حقوق جنائی تعامل تابعان این شاخه از حقوق با آن دسته از قواعد ماهوی آن، که به تبیین ‏جرائم و مجازاتها می پردازند، تنها در قلمرو مسئولیت کیفری مورد توجه قرار می گیرد. در حالی که اگر جوهره مسئولیت فرد را توانایی ‏ادراکی او بدانیم و بپذیریم که میزان این توانایی بر اساس میزان رشد عقلانی متفاوت است، خواهیم ‏دانست که تعامل فرد با تکالیف دوگانه ای که آن قواعد پدید می آورند (تکلیف به رعایت هنجارها و تکلیف به تحمیل تبعات هنجارشکنی ) به حسب میزان توانمندی اش متفاوت خواهد بود، که در نهایت در چهار مرحله ‏مشخص قابل بررسی است: 1. مرحله آموزشی، 2. مرحله پیش کیفری، 3. مرحله مسئولیت کیفری ‏نسبی، 3. مرحله مسئولیت کیفری تام.

مقدمه

هر شاخه از دانش حقوق متضمن گزاره هایی بر خاسته از منابع آن است که از حقوق و تکالیف افراد و شیوه اعمال و اجرای آنها و احیاناً رسیدگی به اختلافات و منازعات درگرفته بر سر آنها سخن می گویند؛ هر یک از این گزاره ها قاعده ای حقوقی به شمار می رود.

اگر قوانین جنائی را مجموعه ای از گزاره های حقوقی بدانیم که قانونگذار به وسیله آنها اراده خود ‏مبنی بر محدود کردن (کنترل) رفتارهایی که جرم می انگارد و ساماندهی پاسخ قانونی به تخطی از آنها را اظهار می کند، هر یک از این گزاره ها یک قاعده جنائی است. (عوض ‏محمد، 1994، ص4) با این توصیف، هر قاعده ماهوی حقوق جنائی گزاره ای حقوقی است که به تبیین یک ‏رفتار مجرمانه (نا بهنجار) یا وضعیت خطرناک و تعیین واکنش یا تدابیر کنترلی مربوط بدان می پردازد. بدین ترتیب قاعده جنائی همواره ساختمانی مرکب دارد و متضمن دو تکلیف متوالی ‏است؛ تکلیف اول مخاطب قاعده را از هنجارشکنی بر حذر می دارد و تکلیف دوم نظام پاسخ گویی را ‏به تحمیل تبعات تخلف از تکلیف اول بر فرد هنجارشکن ملزم می کند. (الصیفی،1967، ص45)

از این رو هرچند اعمال تبعات مقرر ‏شده قانونی برای رفتار جنائی هر فرد منوط به ارتکاب جرم از سوی اوست اما قواعد جنائی به ‏واسطه رسالت اولیه شان (ملزم کردن افراد به رعایت ارزش ها) همه افراد جامعه (مجرم و غیر مجرم) ‏را مورد خطاب قرار می دهند و منحصر به مرتکبین جرائم نخواهند بود.

حقوق جنائی به عنوان پاسدار ارزش های اجتماعی بیش و پیش از آنکه در پی اعمال کیفر در ‏مورد ارزش ستیزان باشد به دنبال حاکم ساختن ارزش ها و پیشگیری از فرو ریختن منزلت اجتماعی ‏آنهاست. به عبارتی روشن تر قوانین کیفری می کوشند که اولاً از طریق جنبه تعلیمی خود و از طریق ‏جرم انگاری از وقوع جرائم جلوگیری کنند (بازدارندگی عام) (نیازپور، 1382،ص132) و ثانیاً از طریق اعمال کیفر علیه مجرمان ‏مسیر پیشگیری از تکرار جرم را دنبال نمایند. (بازدارندگی خاص). (نیازپور، 1382،ص135) این نگره ساختار سنتی حاکم بر ‏حقوق جنائی را که به صورتی عملگرایانه و تحت تأثیر رویکرد اثباتی نظام عدالت کیفری، تمام ‏موضوعات را از منظر قابلیت کیفر می نگرد و بدین ترتیب از پرداختن به رسالت اولیه حقوق جنائی ‏باز می ماند، به چالش می کشد و نقطه عزیمت مباحث را از کیفردهی به سوی فراگیر کردن ارزش ها ‏تغییر می دهد. چه، قوانین کیفری همواره با این امید تدوین می شوند که هرگز به مرحله اجرا در نیایند، زیرا هیچ قانونگذاری وقوع جرم را نمی پسندد.

رویکرد فوق در تعامل با قوانین کیفری، تنها به افرادی که قابل کیفرند توجه نمی کند، بلکه با اتکا به ‏جنبه تعلیمی قواعد جنائی افرادی را که می توانند ـ بدون آنکه مرتکب جرمی شده یا حتی قابل کیفر باشند ـ مخاطب ‏قاعده قرار گیرند نیز شناسایی می کند.

1. سیر تکاملی عقل از منظر حقوق

دانستیم قواعد ماهوی حقوق جنائی کارکردی دو گانه دارند لذا در شناسایی مخاطب قاعده سؤال این است که آیا قاعده جنائی تنها کسانی را که اهلیت تحمل ‏کیفر دارند، از ارتکاب جرم نهی می کند یا این نهی دامنه ای وسیع تر دارد؟ به عبارت دیگر آیا کارکرد ‏تعلیمی قواعد جنائی نیز منحصر به افرادی است که نظام واکنش می تواند بر آنان اعمال کیفر کند ‏یا می توان دامنه مخاطبان بخش اول قاعده را وسیع تر از افراد واجد شرایط کیفر دانست؟ برای پاسخ ‏به این پرسش ابتدا باید مسیر رشد تکاملی عقل بشر ترسیم شود.

بی شک دانش حقوق نمی تواند بدون توجه به دست آوردهای جامعه شناسی و روان شناسی از ‏موضوعات واقعی مربوط به شخص یا جامعه انسانی سخن گوید؛ از همین رو پیش از تبیین حقوقی ‏تکامل عقلانی بشر باید این فرایند از دیدگاه علوم یاد شده مورد بررسی قرار گیرد تا مقاطع تحقق ملاک های مورد نظر حقوق را بتوان شناسایی کرد.

1-1. تکامل عقل از منظر علمی

عقل انسانی (به شرط عدم نقصان در رشد دوران جنینی) همچون زمینی مساعد، آمادگی ‏دریافت آگاهی های گوناگون را دارد. عقل آدمی نه در بدو تولد کامل است و نه در لحظه ای معین از ‏زندگی متکامل می شود، بلکه در سیر صعودی از قوه به فعل، مرحله به مرحله رشد می یابد و با ‏فعلیت یافتن هر مرحله از رشد در آستانه فعلیت یافتن مرحله دیگر قرار می گیرد. بدین ترتیب در هر ‏مرحله از زندگی عقل انسانی وضعیتی دوگانه دارد و تا رشد کامل عقلانی همواره در صیرورت از ‏قوه به فعل حرکت می کند. از این رو، رشد و ادراک، مفاهیمی مشکک اند و از مدارج و مراحل ‏متفاوتی برخوردارند و فرد در هر مرحله ای از رشد خود واجد درجه ای از ادراک خواهد ‏بود. (العوجی، 1988، ص55)

فروید (1939-1586) به عنوان یکی از بنیانگذاران روان شناسی نوین و صاحب یکی از نظریه های مهم رشد بر این ‏باور است که کودکان در بدو تولد تنها بر اساس امیال خود محورشان عمل می کنند اما با ورود به پنج ‏سالگی به مرحله ای از رشد توانایی های خود می رسند که می توانند امیال شان را بر اساس آنچه از ‏پیرامون خود می آموزند کنترل کنند. (گیدنز، 1383، صص97و98) جی اچ مید (1931-1863) دیگر نظریه پرداز رشد ‏معتقد است که کودکان در پنج سالگی می توانند رفتاری مستقل از والدین خود داشته باشند و بدین ‏ترتیب با فروید همراه می شود اما به رغم دیدگاه


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تجقیق رشد عقلانی و حقوق جنایی 32ص