لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
اشتغال زنان ونوجوانان در جامعه
سنت های ریشه دار اجتماعی و دینی، زنان را به سوی حفظ ارکان خانواده دعوت می کند، اما هنجارهای دنیای متجدد - از دیگر سو - آنان را به حضور هر چه بیشتر در جامعه و همکاری فعال در مراکز اشتغال فرا می خواند . حال چگونه می توان این دو را با هم جمع کرد؟ در صورت به خطر افتادن یکی، اولویت با حفظ کدام است؟ و بالاخره در مهندسی جامعه و در سیاست گذاری های کلان و خرد، برای تعیین نقش زنان و مردان، نقشه صحیح کدام است؟ اشتغال بانوان یا عدم اشتغال آنان، کدام یک در اولویت قرار دارد؟
موضوع اصلی این نوشتار، «زنان دارای همسر و در مجموعه خانواده » است و مقصود از اشتغال نیز هر گونه شغل و حرفه اقتصادی است که منشا درآمد باشد . «جامعه » نیز در این جستار، گستره وسیعی دارد که شامل بازار، کارخانه ها، مراکز اداری و خدماتی و ... و حتی خانه و کارهای خانگی می شود .
در آستانه ورود به قرن آینده که جهان در کنار حرکت پویا و رشد یابنده ی علمی و فنی نیاز به عدالت را نیز بیشتر احساس می کند ضرورت همکاری و مشارکت آحاد افراد یک جامعه به خوبی موجه است.
نیمی از پیکره ی جامعه را زنان تشکیل می دهد در حالی که از نظر تعلیم و تربیت می توانند تمام پیکره ی اجتماع را بسازند و جهت دهند. با وجودی که نیمی از جامعه ی انسانی را در جهان زنان تشکیل می دهند اما جلوه ی حضور این نیمه، چندان پر رنگ به نظر نمی رسد چرا که تبعیض، عقاید قالبی و پیشداوری ها موجبات ارزیابی نازلی از توانایی های زنان را فراهم کرده است.
همچنین محدودیت های فرهنگی موجود سبب میشود که زنان به برخی مشاغل روی نیاورند بلکه در موقعیت های خاص، مدیران نیز از استخدام آنها خودداری می نمایند.
ایجاد فرصتهای اشتغال و پذیرش زنان در مشاغل کلیدی ریشه های عمیق در طرز تفکر و برداشت های جامعه از زن و توانایی ها، امکانات و استعدادهای او دارد..
سواد و اشتغال زنان در افزایش امید به زندگی و رفاه خانواده موثر است. یکی از مهمترین غفلت ها در مطالعات توسعه را غفلت از نقش زنان باید دانست. درواقعیت های اشتغال باید به نقش نامرئی زنان در کارهای خانگی نظر کرد چرا چند گانگی وظایف و تعدد نقش نامرئی زنان در کارهای خانگی نظر کرد چرا که چند گانگی وظایف و تعدد نقش زنان در جامعه هر نوع ارزش گذاری اقتصادی در مورد نقش و موقعیت زنان در فرایند رشد و توسعه را ناممکن می داند.
نقطه ی دیگر اینکه، مسئله ی مقایسه ی فرصت های موجود برای زنان و مردان و مقایسه ی میزان موفقیت ها بر اساس این فرصت هاست و نه بر مبنای تعداد مطلق خود زنان و مردان است لذا طبیعی به نظر میرسد که به واسطه فرصت های کمتر، زنان موفقیت کمتری نیز داشته باشند.
عوامل فرهنگی و اقتصادی دست به دست هم دادند و زنان جامعه را دچار چنان تنگناهایی قرار می دهند که امکان پیشرفت و ترقی را از زنان می گیرند. تقسیم کار برابر، هماهنگ و متوازن در وظایف میان زن و مرد در کانون خانواده نه تنها در امر پیشرفت زنان ضروری است بلکه امری مطلق در رسیدن به اهدافی چون بهبود وضعیت انسان ها، کیفیت زندگی و توسعه ی پایدار می باشد از این رو در فرایند توسعه و تحولات اجتماعی چنان چه خواسته باشیم حضور زنده و فعال زنان را بیش از پیش نظاره گر باشیم لازم است در احقاق حقوق آنها و ایجاد فرصت های برابر از هیچ کوششی فروگذار نکنیم.
انتخاب شغل و آمادگی برای اشتغال یکی از مهمترین تکالیف مربوط به دوران رشد است که نوجوانان در جوامع مختلف، بویژه در جوامع صنعتی، با آن مواجه می شوند. اگر چه این مساله همیشه برای پسران مصداق داشته، اما شواهدی وجود دارد که در سالهای اخیر برای دختران نیز اهمیت پیدا کرده است. متأسفانه، شواهد قابل توجهی وجود دارد که نوجوانان اطلاعات کمی در مورد مشاغل و چگونگی انتخاب یک شغل دارند.
عوامل اقتصادی و اجتماعی، بین تجربیات روزمره نوجوانان و دنیای کار فاصله انداخته است. یکی از مهمترین عوامل اجتماعی که بر آرزهای شغلی نوجوانان تاثیر می گذارد خانواده است. آرزوهای شغلی نوجوانان با خواستهای والدین آنان برای موفقعیتهای شغلی فرزندانشان رابطه دارد.
به نظر می رسد که مادران و پدران اثرات متفاوتی بسته به سن کودک بر ارزشهای شغلی کودکان خود دارند. مادرانی که شاغل هستند نگرش مثبتی نسبت به کار خود، به عنوان یک زن و نیز یک نیروی کار دارند و می توانند الگوهای شغلی مثبتی برای فرزندان خود باشند تا آن حد که پدران بتوانند نگرش مثبتی نسبت به زنان به عنوان نیروی کار داشته باشند، می توانند در شکل دهی نگرشهای مثبت نسبت به زنان شاغل، هم در پسران و هم در دختران خود تاثیر داشته باشند
وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانواده تاثیر نیرومندی بر انگیزش والدین نسب به کار دارد که آن هم به نوبه خود بر آرزوهای شغلی نوجوانان تاثیر می گذارد.
تحقیقات نشان می دهد که پدران طبقه متوسط تاثیر قابل توجهی برآرزوهای شغلی پسران و دختران خود دارند. پدران طبقه پایین تاثیر کمتری دارند و بیشترین تاثیر را پدرانی داشته اند که وضعیت طبقه بالا را داشته و رابطه بسیار نزدیکی با پسران خود دارند. همچنین تحقیقات نشان داده است که دخترانی که موفقیتهای بالایی داشته اند رابطه خوبی با پدران خود دارند. همسالان و دوستان نیز به میزان زیادی می توانند بر آرزوهای شغلی پسران تاثیر داشته باشند.
مطالعات نشان میدهد که مشاوران آنطور که باید در مشاوره شغلی موفق نبوده اند بسیاری از مشاوران شغلی در مورد مشاغل زنان نگرشهای قالبی و جنسیتی دارند.
نیاز است که بر تعداد مشاوران افزوده شده و آنها را برای مشاوره و نیازهای شغلی از جمله امکان استفاده از دستگاههای کامپیوتری، تصمیم گیری شغلی، مورد آموزش قرار دهند.
▪ طبقه اجتماعی و اقتصادی به دلایل متعددی بر آرزوهای شغلی پسران تاثیر می گذارند.
ـ نخست: نوجوان به طور معمول سطوح آموزشی و شغلی را آرزو می کنند که با آن آشنا هستند.
ـ دوم :به نظر می رسد طبقه اجتماعی- اقتصادی امکان دستیابی به برخی مشاغل را تعیین می کند
ـ سوم: طبقه اجتماعی و اقتصادی بر ادراک نوجوانان از فرصتهای شغلی موجود برای وی تاثیر می گذارد.
به دلایل زیادی طبقه اقتصادی- اجتماعی پایین تر احتمال کمتری، برای دستیابی به مشاغل طبقه بالاتر را دارا هستند از جمله این دلایل عبارتند از: تحصیلات پایین، فرصتهای کمتر برای آموزش پیشرفته به علت تحصیلات پایین و محدودیتهای مالی و عدم آشنایی با مهارتهای اجتماعی و ارزشهای طبقه متوسط.
▪ هوش و استعداد نیز به نوبه خود بر آرزوهای شغلی نوجوانان تاثیر گذار است:
تحقیقات آشکار ساخته که نوجوانان باهوش تر، آرزوهای شغلی و آموزشی بالاتری نسبت به همسالان کم هوش تر خود دارند. احتمال کمی وجود دارد که این در مورد دختران صحت داشته باشد، همچنین نوجوانان باهوش تر تصمیمات شغلی واقع گراتری می گیرند، یعنی احتمال بیشتری وجود دارد که مشاغلی با توانائیها، علایق و فرصتهای شغلی خود انتخاب کنند.
نوجوانان امروز اغلب نسبت به شرایط و فرصتهای شغلی یا بی اطلاعند یا اطلاعات نادرست دارند. آنها همچنین در مورد مهارتها و علائق خودشان و فرایند تصمیم گیری شغلی اغلب بسیا رکم می دانند. علاوه براین وضعیت اقتصادی موجود بسیاری از کشورها بر نوجوانان فشار می آورد تا شغلی را هر شغلی بدست آورند.
در جامعه ما به طور عموم برنامه ها دبیرستانی و دانشگاهی با توجه به آموزش شغلی افراد نوجوان طراحی نشده است به جز دبیرستانهای فنی. تاکید اصلی آموزش بر باسواد کردن افراد متمرکز است. برخی انتقاداتی که از نظام آموزشی می شود این است که فارغ التحصیلان مدارس و دانشگاهها، مهارتهای شغلی و مناسب بازار را فرا نمی گیرند.
بسیاری از دانش آموزان بین برنامه های تحصیلی خود و مشاغل آینده رابطه ای نمی بینند، همچنین باعث شده است که آنها در انتقال از نقش دانش آموز به نقش نیروی کار مشکلاتی داشته باشند. بسیاری از این مشکلات در صنعتی شدن فرایند جوامع ریشه دارد.
درخاتمه باید گفت که : مدل سنجش و هماهنگ کردن صفات، نظریه مفهوم(خود) سوپر و نظریه رشد شغلی کینزبرگ، همگی نظرات جالبی را در مورد رشد شغلی مطرح می کنند
دانلود تحقیق کامل درباره اشتغال زنان ونوجوانان در جامعه3