تعریف بهداشت و روان
بهداشت روانی به معنی سلامت روان،از دیدگاه های مختلف تعاریف متعددی دارد.در فرهنگ روانشناسی لاروس ،بهداشت روانی به معنی استعداد روان برای هماهنگ،خوشایند و موًثر کار کردن، برای موقعیت های دشوار،انعطاف پذیر بودن و توانایی برای بازیابی تعادل خود تعریف شده است. سازمان بهداشت جهانی در سال 1946سلامتی را حالت رفاه کامل جسمی- روانی- اجتماعی و نه فقط ،فقدان بیماری یا معلولیت تعریف کرده است. در این تعریف ،سلامت روانی و اجتماعی افراد نیز مد نظر قرار گرفته است.سازمان بهداشت جهانی،سلامت فکر را عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران،تغییر و اصلاح محیط فردی،اجتمای و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی،عادلانه و مناسب می داند.
سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش،با حداکثر امکان،به طوری که موجب شادی و برداشت مفید و موثربه طور کامل شود.
از دیدگاه پیروان مکتب انسان گرایی،سلامت روانی عبارت است از رشد کامل استعداد های بالقوه.
از دیدگاه شناخت گرایان،سلامتی عبارت است از تعبیر و تفسیر رویداد ها به گونه ای که در انسان احساس خوب ایجاد کند.
فرد سالم فردی است که در ضمن تطبیق منطقی با شرایط زمان،مکان و محیط خویش،هدفی مترقی و انسانی برای خود در نظر گرفته و رو به سمت ان روان استوافقی روشن در مقابل دارد.
به طور کلی ،در بیشتر تعریف ها،بهداشت روانی به مفهوم سلامت روان و برای بهزیستی و رفاه اجتماعی و سازش منطقی با مشکلات زندگی می باشد.شخصی که سلامت روانی ضمن دارد می تواند احساس رضایت از زندگی،با مشکلات،به طور منطقی بر خورد نماید. به عبارت دیگر ،افراد دارای سلامت روان وقادرند در عین کسب فردیت،با محیت نیز انطباق یابند.بهداشت روانی به افراد کمک می کند که با ایجاد روش های صحیح،بتوانند با محیط خود سازگاری حاصل نموده و برای حل مشکلات از راه های مطلوب اقدام نمایند.
معیارهای بهداشت روانی
نگرش مثبت نسبت به خود:
یک فرد بایستی تصور درستی از خود و توانایی هایش داشته باشد.هر قدر ،فرد با واقع بینی عینیت بیشتری به خود بنگرد،از سلامت روانی بهتری بر خوردار است.
رشد و تکامل و خودشکوفایی:بنا به عقیده مازلو و راجرز،انسان تلاش می کند که به خود شکوفایی برسد به عباراتی ،انسان در جستجوی آن است تا میزان استعداد های خود را باز شناسد وبه طور طبیعی انسان سالم همواره در جهت رشد وتکامل خود واز قوّه به فعل در آوردن نیروهای ذاتی خود،تلاش می کند.
هماهنگی(یک پارچگی): عبارت است از یک حالت تعادل بین آن چه که آشکار می شود وآن چه که در درون وجود دارد ،به عبارت دیگر،ظاهر فرد سالم وباطن او یکی است.یک هماهنگی بین خُلق وعاطفه او وجود دارد او هیچ موقع خود را فریب نمی دهد وافکارش با کردارش تناسب دارد.
شامل 10 صفحه word
دانلود تحقیق تعریف بهداشت و روان