دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
مدرسه در مزرعه کشاورزان FFS
اهمیت موضوع :
با گذشت بیش از پنج دهه از فعالیتهای رسمی ترویج در ایران در حال حاضر فعالیتهای نظام ترویج کشور اغلب در قالب رهیافت متعارف می باشد ، البته فعالیت در قالب این رهیافت یکی از ضعفهای اساسی نظام ترویج کشور و اکثر کشورهای جهان سوم محسوب می شود .
در این رهیافت مسائل و مشکلات کشاورزی در موسسات ، مراکز ، ایستگاهها و ازمایشگاهها بررسی شده و نتایج و راه حلها به مروجین و کارشناسان ترویج منتقل شده و به وسیله انها در بین روستائیان و کشاورزان ترویج می گردد ، در رهیافت متعارف چنین تصور می شود که کشاورزان نمی توانند مشکلات خودشان را حل کنند و لازم است بخش ترویج از طریق نمایشهای نتیجه ای و طریقه ای ، روزهای مزرعه رسانه های انبوهی و غیره در کشاورزان ایجاد اگاهی نموده و انها را به استفاده از فن اوری های موجود ترغیب نماید . فن اوری های جدید اغلب به وسیله افراد حرفه ای و اموزش دیده در سطوح عالی و در محیط های کنترل شده و سر بسته ای مانند ازمایشگاهها کارگاههای اموزشی یا ایستگاههای تحقیقاتی و گلخانه ای ازمایش و تولید شده و سپس به کارکنان میدانی ترویج انتقال می یابد تا ان را در بین کشاورزان نشر دهند و بدین ترتیب عاملان ترویج عمدتا خود را بعنوان انتقال دهندگان یک سویه فن اوری ها فرض کرده و نقش خود را در برگشت مشکلات کشاورزان به محققان مورد غفلت قرار می دهند ( Swanson, 1997 ; Sadighi and Mohammadzadeh , 2002 ).
در واقع در ترویج متعارف به برقراری یک نظام ارتباطی عمودی با بهره برداران با هدف انتقال اطلاعات پرداخته می شود و اگاهی از بازخورد و نظرات روستاییان و نیز جوابگویی به نظرات و نیازهای انان چندان امکانپذیر نیست و بدین ترتیب این رهیافت نتوانسته انچنان که شایسته است پاسخگوی کشاورزان و نیازهای فن اوری تولید کنندگان کشاورزی در مناطق و موقعیتهای مختلف باشد و در این الگو بسیاری از عوامل و سازه ها از جمله مشارکت کشاورزان و بهره گیری از دانش بومی انها کشاورزی پایدار و .. به فراموشی سپرده نشده است Pretty and Roling 1997
در پاسخ به این نارساییها زا دهه 1970 به بعد دانشمندان و متخصصان ترویج کشاورزی به الگوها و رهیافتهایی روی اورده اند که بیشتر بر مشارکت قدرت بخشی توسعه منابع انسانی و تسهیل تاکید دارند این رهیافتها که با عنوان کلی رهیافتهای مشارکتی شناخته می شوند از ان زمان تا کنون در بسیار کشورها خصوصا کشورهای در حال توسعه بکار گرفته و نتایج مطلوبی از ان حاصل شده است Swanson 1997 مهمترین رهیافتهای مشارکتی بکار گرفته شده توسط کشورها عبارتند از ارزیابی مشارکتی روستایی PRA نظام پژوهش و ترویج مزراعه ای FSRE توسعه مشارکتی فن اوری PTD مدل مشارکتی مدرسه در مزرعه FFS
در رهیافتهای مشارکتی کشاورزان از طریق مشاهدات دانش و توانایی های گروهی و با روش اکتشافی بحث های گروهی تجزیه و مشاهده به یادگیری و ابداع فن اوری های نوین می پردازند وجه مشترک رهیافتهای مشارکتی در این است که فن اوری جدید با مشارکت و تعامل سه گروه کشاورزان تیم چند تخصصی مروجان کارشناسان موضوعی و محققان در دیسیپلین های مختلف و سایر ذینفعان از جمله سازمانهای دولتی و غیر دولتی تولید می شود . این امر موجب پذیرش وسیع تر فن اوری ها و افزایش توانایی های کشاورزان جهت ازمای شو حل مسائل در مزارعه خودشان می شود . از خصوصیات دیگر این رهیافت این است که موجب می شو جهت گیری های تحقیقاتی در ارتباط با نیازها و مسائل و مشکلات مهم کشاورزان بوده و تجربیات انها در زمینه دانش بومی مورد بهره برداری محققان قرار گیرد . که اثرات مثبت اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای جامعه روستایی واهد داشت کرمی و فنایی ، 1373.
مقدمه
امروزه تمامی بخشهای اجتماعی – اقتصادی جامعه در معرض تغییر قرار دارند و کشاورزی ساختهای پیرامونی ان نیز از این قاعده مستثنی نیستند . قطعا تحولات اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فنی بر موقعیت ترویج کشاورزی تاثیر گذار بوده و انرا مجبور به تغییر می کند در همین زمینه انقلاب عظیمی چه در حجم اطلاعات و دانش تولیدی و فنون کاربردی و چه در مکانیزمهای ارتباطی توزیع کننده اطلاعات در سطح جهان در حال ظهور است . اطلاعات و دانش فنی در سازوکارهای تولید و بازاریابی بخش کشاورزی به عنوان یک فاکتور مهم همپای زمین نیروی کار و سرمایه عمل نموده و ترویج کشاورزی تامین و یا تسهیل گری دسترسی به این فاکتورهای مهم را در بخش کشاورزی بر عهده دارد و تحولات صورت گرفته قطعا می تواند بر ساخت و کارکرد ترویج کشاورزی تاثیر بگذارد FAO , 1998
با وجود گذشت بیش از پنج دهه از فعالیتهای رسمی ترویج در ایران در حال حاضر فعالیتهای نظام ترویج کشور اغلب در قالب رهیافت متعارف می باشد البته فعالیت در قالب این رهیافت یکی از ضعفهای اساسی نظام ترویج کشور و اکثر کشورهای در حال توسعه محسوب می شود . دراین الگو بسیاری از عوامل و سازه ها از جمله مشارکت کشاورزان و بهره گیری از دانش بومی انها کشاورزی پایدار و ... به فراموشی سپرده شده است Pretty and Roling , 1997
در پاسخ به این نارساییها از دهه 1970 به بعد دانشمندان و متخصصان ترویج کشاورزی به الگوها و رهیافتهایی روی اورده اند که بیشتر بر مشارکت قدرت بخشی توسعه منابع انسانی و تسهیل تاکید دارند این رهیافتها که با عنوان کلی رهیافتهای مشارکتی شناخته می شوند از ان زمان تا کنون در بیشتر کشورها خصوصا کشورهای در حال توسعه بکارگرفته و نتایج مطلوبی از ان حاصل شده است Swanson 1997 مهمترین رهیافتهای مشارکتی بکار گرفته شده توسط کشورها عبارتند از ارزیابی مشارکتی روستایی PRA نظام پژوهش و ترویج مزرعه ای FSRE توسعه مشارکتی فن اوری PTI مدل مشارکتی مدرسه در مزرعه FFS
رهیافت مدرسه در مزرعه کشاورزان farmer field schools Approach نیز از جمله رهیافتهای مشارکتی است که در ان تکنیک های مشارکتی اموزشی برای رسیدن به اهداف یادگیری استفاده می شود . دراین رهیافت اهداف یادگیری تنها شامل فعالیتهای زراعی نمی شود بلکه شامل حیطه قدرت بخشی و تعاملی افراد هم می شود . در این روش مشارکت کنندگان هدف اموزش نبوده بلکه انها قادرند از تجارب همدیگر در موضوعات اموزشی استفاده نمایند و بعلاوه مشارکت کنندگان در کنترل تصمیم سازی سهیم اند Asiabaka , no datc
مدیریت تلفیقی آفات IPM
در سال 1968 سازمان خواربار کشاورزی ملل متحد FAO تعریفی بدین مضمون برای IPM ارائه کرده است . شیوه ای در مدیریت آفات که طی ان محیط زیست و جمعیت فعال افات خاص را مد نظر قرار داده و از تمام فنون و الگوهای مناسب به عنوان یک روش امکان پذیر و سازگار استفاده می نماید . نتیجتا جمعیت آفات را کنترل و در زیر آستانه زیان اقتصادی نگه می دارد .
تاریخچه مختصری از IPM
بعد از دهه 1950 تولید محصولات کشاورزی با استفاده از روشهای نوین آبیاری ، ارقام پر بازده کودهای شیمیایی و سموم آفت کش به سرعت افزایش یافت. با این صنعتی شدن انتظار افزایش تولید نیز بالا می رفت . به نظر می رسید که تولید محصولات با استفاده از صنعت سموم زیست کش در کنترل آفات بطور متعادل در اید و بزودی کمبود مواد غذایی از بین رود . طولی نکشید که بازتاب صنعت فوق در طول دهه 1960 بتدریج سبب بروز مشکلاتی گردید . استفاده بیش از حد سموسم آفت کش باعث مقاوم شدن افات و ظهور آفات جدیدی گردید که منجر به خسارت بیشتر محصولات شد . به غیر از موارد فوق در اثر استفاده بی رویه از سموم آفت کش زیست بوم و محیط زیست بطور جدی به مخاطره افتاد و به همین دلیل توجه بین المللی به اثرات دراز مدت استفاده از این موارد بر سلامتی انسانها و محیط زیست معطوف گردید . برای مقابله با اثرات منفی ناشی از مبارزه شیمیایی آفات مدیریت تلفیقی آفات توسعه یافت . استفاده از شیوه IPM در ابتدا روی استانه سمپاشی متمرکز شد و بعدها روشهای کنترل غیر شیمیایی با استفاده از سموم بطور لکه ای همراه شد که نهایتا مدیریت تلفیقی نوین با تکیه بر مدیریت کشت بوم پایه گذاری شد Morse & buhler 1997
تحقیقات انجام شده در تعداد زیادی از محصولات کشاورزی در جهان ثابت کرد که شیوه کاربردی مدیریت تلفیقی در مزارع به موفقیت های مهمی دست یافته است . اما تا دهه 1980 در کشورهای در حال توسعه مدیریت تلفیقی بخصوص در مورد کشاورزانی که در مساحت کمی کشاورزی می کنند مسئله ای انجام نشدنی بود . زیرا برداشت عمومی از مدیریت تلفیقی در بین کشاورزان بیسواد گنگ و پیچیده بود بنابراین تحقیقات بیشتری مورد نیاز بود تا بتواند اثرات شیوه های این نوع مدیریت را معرفی کند .
تلاش برای معرفی مدیریت تلفیقی به کشاورزان با استفاده از روشهای ساده ممکن است سبب اشنائی انها با این نوع مدیریت شود ولی اموزشهای تئوری تفاوت اشکاری با یادگیری در شرایط مزرعه دارد . کار در مزارع پایلوت و ان هم در ایستگاههای تحقیقاتی نیز چندان تاثیری در دانش کشاورزان نداشته است . به طور کلی کشاورزان محتوای دوره های اموزشی را درک نمی کردند و به دلیل عدم باور قادر به تغییر نگرش در بین کشاورزان نمی شد بتدریج ثابت شد که شیوه های ترویجی بالا به پایین و یکنواخت بودن محتوای دوره های اموزشی بدون نتیجه بوده و تحرکی در کشاورزان ایجاد نمی کند .
شیوه اموزش غیر رسمی توانست به کشاورزان کمک کند . تا اقلیم منطقه خود را بشناسند و بر اساس دانشی که از طریق تجزیه کسب میکنند مدیریت کشت را به عهده گیرند . در طول دهه 80 فائو این شیوه را با استفاده از شیوه های اموزشی مناسب توسعه داد و گروهی از کشاورزان کشورهای اسیائی را در سطح وسیعی در زمینه اموزشهای IPM یاری کرد . راهکار جدید باعث شد که تقاضای کشورها برای اجرای این شیوه بیش از حد افزایش یابد .
در این راهکار نقش مشارکت در اجرای IPM عامل بسیار قوی برای یادگیری کشاورزان در مزرعه بود . در شیوه جدید کشاورزان یادگیری جدید را در کشت بوم زراعی خود انجام می دهند و با استفاده از تجارب تسهیلگران مشکلات تولید را بررسی و حل و فصل می نمیاند . در جریان یادیگری کشاورزان مانند کارشناسان از اصول اکولوژیکی مدیریت تلفیقی افات اگاه می شوند و بخوبی قادر می شوند این دانش را به دیگران انتقال دهند و بر اساس شرایط محلی برای فعالیتهای اینده خود تصمیم گیری کنند مشارکت در مدیریت تلفیقی کشاورزان را در کسب دانش محلی با تجربیات بدستامده از دیگر برنامه های IPM و تحقیقاتی که خودشان انجام می دهند ورزیده تر می کند . در سال 1998 برای بیش از 50000 گروه کاری کشاورزان در بسیاری از کشورهای اسیائی افریقائی و امریکای لاتین IPM مشارکتی به عمل در امد در ابتدا بیشتر این فعالیتها در کشورهایی انجام شده است که کشت برنج داشته اند اما در مورد کشاورزانی که کشت لوبیا کلم کاکائو ، نارگیل ، قهوه ، پنبه ، خیار ، بادام زمینی ،فلفل ، سویا ، سیب زمینی ، گوجه فرنگی و غیره می کارند نیز اعمال شده است ( بی نام ، 1381)
آنچه که در تعاریف قدیمی فائو نادیده گرفته شده نقش کشاورزان در برنامه های اجرائی مدیریت تلفیقی است . یک کشاورز باید قادر باشد فنون مناسب و سازگار با شرایط کشت بوم خود را انتخاب کند . بنابراین بسیار زود مشخص شد که در این فرایند اموزش کشاورزان بسیار مهمتر از انتقال تکنولوژی است . در دوره جدید تاکید مشارکت در اجرای IPM فرایندی که کشاورزان را قادر می سازد به دانش کشت بوم خود دست پیدا کنند و انرا به عنوان یکی از اصول اساسی در کشاورزی پایدار منظور کنند . شیوه IPM مشارکتی اگاهی های اکولوژیکی کشاورزان را تقویت می کند و سبب می شود کشاورزان برای شناخت افات احساس مسئولیت کنند و مناسب ترین راه حل را با توجه به موقعیت مزرعه خودشان جستجو کنند . این روند از طریق تلفیق دانش بومی با دانش روز انجام می شود .
برنامه های IPM مشارکتی در اوایل توسط موسسات تحقیقاتی دولتی و صنایع تولدی کننده زیست کشهای شیمیائی طراحی و اجرا می شد . ولی در سالهای اخیر توسط خود کشاورزان طراحی و هدایت می شود . تمرکز مدیریت تلفیقی اولیه محدود به افات بود . در صورتیکه در شیوه جدید تاکید روی حاصلخیزی خاک تناوب زراعی و افات می باشد . تفاوت مهم دیگر بین مدیریت تلفیقی اولیه و مشارکتی تشویق کشاورزان به سازماندهی خودشان به طور مداوم و مستمر در شیوه مشارکتی است که این نوعی مدیریت مردمی است زیرا خودشان مجری برنامه ها می شوند و اولین کسانی هستند که از اجرای برنامه ها سود می برند ( بی نام ، 1381).
مدیریت تلفیقی مشارکتی باعث تقویت شخصیت تصمیم گیری حس همکاری خوداتکائی و مهارت کشاورزان می شود و منجر به توسعه و گسترش سازمانها و ارگانهای محلی به عنوان جامعه مدنی می گردد . این جریان سبب قدرتمند شدن سازمانهای سنتی و جوامع روستائی می شود . بطوریکه می تواند موقعیت خودشان را بهرت کنند و وابستگی انها به نهاده های دولتی و بخش های غیر محلی کمتر می شود Rahadi and Handko , 2002
توسعه مدیریت تلفیقی مشارکتی آفات
معرفی IPM در بخش های مختلف کشاورزی دارای اهمیت بسیاری است و به علت کاهش واردات سم در جهت ذخائر ارزی کشور تاثیر بسزائی دارد .یادگیری کشاورزان در مزارع برنج در اسیا منتج به صرفه جوئی 10 کیلوگرم سم در هر هکتار شد . بدین ترتیب 10 میلیون دلار به ذخائر ارزی انها کمک کرد . این موفقیت موجب حذف یارانه سموم از سوی دولتها شد . این موضوع نشان داد که لغو یارانه سموم در بسیاری از کشورها به سادگی قابل انجام است و برای ان ابتدا باید برنامه ها را با هدف توانمند سازی و ظرفیت سازی انجام داد Murgai 2001
برنامه های IPM باید قادر به نشان دادن مسائل زیر باشند :
1- مصرف سموم با حجم فعلی نقشی در افزایش تولیدات غذائی ندارند و موجب افزایش واردات سموم می شوند .
2- محصولاتی که بر پایه برنامه ای مدیریت تلفیقی تولید می شوند از لحاظ صادرات بازار داغ تری دارند.
توسعه روستائی فقر زدائی توانمندی کشاورزان
کاهش مصرف سموم اثر مهمی در سود خالص کشاورزان خرده پا دارد . کشاورزانی که در مدارس مزرعه ای شرکت داشتند به توانمندی های خود اگاه و از اعتماد به نفس بالائی برخوردار شده اند . اغلب انها دانش خود را افزایش داده و بعد از اموزش در مدارس مزرعه ای قادرند در انتقال مطالب سهیم و موثر باشند .
توانمند سازی زنان کشاورز :
تعداد زیادی از کشاورزان کشورهای در حال توسعه را زنان تشکیل می دهند . زنان در فعالیتهای داخل و خارج از مزرعه مشارکت دارند . کلاسهای مزرعه ای نقش مثبت مشارکت زنان و علاقه مندی انان را ثابت کرده است . انها مهارتهای کشاورزی را فرا می گیرند و اعتماد بنفس زیادی پیدا می کنند .
حفظ محیط زیست و تنوع زیستی
استفاده بیش از حد از سموم روی جمعیت پرندگان ، ماهیها ، قورباغه ها ، میگوها ، زنبورها ، کرم های خاکی و سایر جانوران اثرات منفی می گذارد حذف و با کاهش مصرف سموم ، الودگی محیط زیست را کاهش می دهد . حفظ و حمایت از محیط زیست پایه و اساس مدیریت تلفیقی مشارکتی می باشد . حفظ تعادل در محیط زیست مانع شیوع ناگهانی افات می شود و از طرف دیگر شیوه یادگیری مدرسه در مزرعه FFS کشاورزان را به صورت پاسداران طبیعت در می اورد .
بهداشت حرفه ای و عمومی
بکارگیری مدیریت تلفیقی مشارکتی مانع از تماس مستقیم کشاورزان و خانواده هایشان به سموم زیست کش می شود . در نتیجه میزان الودگی کشاورزان به سموم و خطرات باقیمانده از سموم در محصولات کشاورزی ، غذائی و آب آشامیدنی به شدت کاهش می یابد . موارد زیادی از اشتباهات وجود دارد که سموم شیمیائی بجای ارد و یا نوشیدنی مورد استفاده قرار گرفته است . این مخاطرات در اثر روی اوردن به مدیریت تلفیقی مشارکتی از بین می رود .
مدارس مزرعه ای کشاورزان Farmer Field Schools
به منظور کسب تجربیات ، نظارت ، بحث و تبادل نظر پیرامون مدیریت مزرعه، کشاورزان هر هفته در مزرعه یکدیگر را ملاقات می کنند . اصول کلیدی دوره های یادگیری مداس مزرعه ای عبارتند از :
1- رشد سالم گیاه ( در تمام طول فصل رشد گیاه سالم باشد )
2- بر محصول مشاهده هفتگی داشته باشیم در بعضی درختان میوه مشاهدات 10 روزه
3- حفظ عوامل مفید در کشت بوم زراعی بعضی موجودات کشته نشوند
4- ماهر شدن کشاورزان در مدیریت مزرعه خود Braunt et al , 2000
5- تمامی مشارکت کنندگان در این فرایندها نقش فعال و مستمر دارند
6- یاد دادن و یادگرفتن کلید شناسائی مسائل و توسعه راه حلهای مطلوب می باشد.
7- انجام فعالیتها بصورت گروهی است
8- فرایند یادگیری تدریجی است و راه حلها نتیجه یادگیری محلی و تجربی می باشند
9- انعطاف پذیری لازم را برای توانمند سازی کشاورزان دارد حیدری 1383
کشاورزان در طول مدارس مزرعه ای روش بازدید و مشاهده از مزرعه را فرا می گیرند در طی مشاهدات هفتگی قطعاتی از مزرعه که تحت پوشش طرحهای IPM اند با قطعاتی که در انها سمپاشی های تقویمی انجام می شود مورد مقایسه قرار می گیرند . با مشاهده و نظارت دقیق جمعیت افات و دشمنان طبیعی ثبت می شوند . هر گروه وضعیت مزرعه خود را تشریح و به منظور بحث و تبادل نظر کشت بوم زراعی خود را به ناشی می کشد سپس تصمیم می گیرند که به چه نحو عملیات مدیریت مزرعه و نظارت بر انرا انجام دهند . مشارکت کنندان موادی چون سایر افات تغذیه گیاه و مدیریت اب را مد نظر قرار می دهند . بعد از هر بازدید و مشاهده بر اساس تصمیمات خود و در صورت لزوم از سموم انتخابی با در پایین بعنوان مکمل مبارزه طبیعی استفاده می شود .
حداقل 30 % وقت مدارس مزرعه ای در مزرعه سپری می شود و از هیچ گونه توصیه استاندارد و بسته های فنی اموزشی استفاده نمی شود . در مدارس مزرعه ای کشاورزان با استفاده از تجربیات خود داده ها را جمع بندی و با تکیه بر یافته هایشان تصمیم گیری می کنند از تجاربی که اندوخته اند برای ایجاد تعادل بین جمعیت افات و جمعیت دشمنان طبیعی و چگونگی مصرف سموم استفاده می شود . انها توصیه های ترجیحی را عملا به ازمون می گذارند و انها را تحلیل می کنند کشاوران بتدریج در حین بحث های انجام یافته پیرامون مدیریت زراعی اعتماد به نفس خود را به نحو کامل باز خواهند یافت . آموزش های مدارس مزرعه ای تاکید زیادی بر پویائی گروه دارد و از روشهای لمس و قابل رویت همچون نقاشی رسم دیاگرام های فصلی و غیره برای آموزش استفاده می کنند Braunt et al , 2000
به منظور اماده کردن کادر ترویج برای کار با کشاورزان در طول مدارس مزرعه ای ، دوره های اموزش مربیان مزرعه در طول یک فصل زراعی سازماندهی می شود . در طی این دوره ها کادر ترویج تجارب بدست امده در مورد چگونگی رشد و نظارت بر محصولات را مطرح و مورد مقایسه قرار می دهند تا بتوانند پاسخگوی مشکلات کشاورزان باشند . کادر ترویج بعد از گذرانیدن اموزشهای لازم اداره کردن مدارس مزرعه ای را به عهده خواهند داشت بی نام ، 1381
تاریخچه مختصری در موردی FFS
رهیافت FFS ابتدا در اسیا توسعه یافته است جایی که 200 میلیون کشاورز برنج کار وجود دارد . در ان زمان امنیت غذایی در معرض خطر افتاده بود و ثبات سیاسی در چندین کشور اسیایی تهدید می شد که نتیجه آن خسارت شدیدی بود که به برنج وارد می شد
FFS ابتدا برای مدیریت تلفیقی افات در زمینه برنج بکار برده شد که بعدها نسل جدید FFS برای محصولات دیگر و موضوعات دیگر نیز بکار گرفته شد . تحقیقات در فیلیپین انجام گرفت و در اندونزی تایید شد و ثابت شد که خسارات ناشی از استفاده از آفت کشها در محصولات برنج نه تنها باعث مقاومت در N.Lugens می شود بلکه همچنین باعی از بین رفتن دشمنان طبیعی این آفات شده و شیوع افتها را افزایش می دهد . در اندونزی این فرایند در دهه 1970 در اثر استفاده هوایی از افت کشها تسریع یافت . این شیوع جدی N.Lugens در اندونزی در سال 1977-1975 باعث خساراتی در حدود یک بیلیون دلار آمریکا شد.
این حشره جهنده دوباره در اواسط دهه 1980 افزایش پیدا کرد که دلیل ان هم استفاده بیش از اندازه از حشره کشها و کاهش مقاومت گونه های جدید برنج بود Schmidt et . al , 1977 اندونزی در سال 1984 تصمیم گرفت به خود کفایی در تولید برنج برسد . FFS برای حل این مشکلات و برای توانمند کردن کشاورزان در طولانی مدت برای اینکه سیاستگذاران را تحت تاثیر قرار دهد طراحی شد .
روش ترویجی مدرسه مزرعه ای کشاورزان
رهیافت مدرسه مزرعه ای کشاورزان در اصل برای تولید دانش در مدیریت تلفیقی آفات IPM برای ابیاری مزارع برنج در اسیا طراحی شد Murgai , 2001 این رهیافت به عنوان یک روش در جهت اشاعه دانش مدیریت تلفیقی افات در اسیا امریکای لاتین و اخیرا در افریقا اجرا می شود Kenmore , 1996
ملاقاتهای هفتگی جز مهم و اصلی رهیافت FFS می باشند . این فرایند با شرحی کوتاهی در مورد اهداف دوره توسط تسهیلگر شروع می وشد کشاورزان شرکت کننده در این فرایند به دو گروه یا بیشتر تقسیم می شوند وهر گروهی خود انچه را که در زمینه یادگیری مشاهده می کند هدایت می کند . بر اساس یافته های مشاهده ای انها تجزیه و تحلیل مزرعه ای انجام می دهند و با هم تصمیمات مدیریت محصول را می گیرند . یک فرایند FFS از 16-13 ملاقات هفتگی تشکیل شده است . با مشارکت در این فرایندها کشاورزان هر هفته مهارتهای تازه ای در بکارگیری اطلاعات برای تصمیم گیری در مورد مسائل کشاورزی بدست می اورند و در طولانی مدت می توانند تصمیمات مناسبی را بصورت منظم و منطقی در مورد مسائل بحرانی بگیرند . تغییر در ذهنیت در نهایت باعث تغییر در رفتار کشاورزان می وشد و انها را فعال می نماید و میتوانند تصمیمات اکولوژیکی مناسبی را بگیرند . در گذشته کشاورزان مهارتهای یافته شده را برای حل مسائل تکنیکی و فنی بکار می بردند اما هم اکنون انها از این مهارتها بطور فزاینده ای برای حل مسائل و چالشهای خارج از مزرعه ای هم استفاده می کنند Rahadi and handako , 2002
اموزش کشاورزان در مدارس مزرعه ای بصورت غیر رسمی و اکتشافی و برای گروههای 25-20 نفری از کشاورزان ارائه می شود . این رهیافت ظرفیت افراد و گروههای محلی را برای تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری جامع و عملی و همچنین تقویت نو اوری محلی تسهیل و بر اصول و فرایند متناسب با شرایط واقعی و مبتنی بر نیازهای واقعی کشاورزان بیشتر از بسته های فن اوری وارداتی تاکید می ورزد . همچنین شکاف ما بین نظامهای دانش محلی و عملی را پر نموده و اگاهی و درک کارگزاران تحقیق و ترویج کشاورزی در شرایط محلی را بهبود می بخشند . نقطه قوت انها در افزایش مهارتهای کشاورزان به عنوان مدیران نظامهای بوم زراعی می باشد . Braun et al , 2000
دلایلی برای توجه به رهیافتهای مدرسه در مزرعه
مشارکت گرایی در ترویج
نیروهای مردم سالاری و جامعه مدنی خواهان این می باشند که برنامه های ترویجی با مشارکت کامل کشاورزان توسعه یابد . این گرایش قدرتمند منجر به تغییراتی همچون ترویج مخاطب گرا ترویج جنسیت گرا ، مدارس مزرعه ای کشاورزان FFS و روابط تحقیق ترویج و کشاورز شده است . این فرایند همچنین منجر به استفاده از ابزارهای مشارکتی همانند ارزیابی مشارکتی روستای گردیده است .
تعامل در فرایندهای تولدی و سازگاری دانش و فناوری
بسیاری صاحبنظران بر این باورند که مهمترین عامل تعیین کننده اثر بخشی و کارایی ترویج کیفیت برنامه هایش می باشد . هنوز تناسب و سازگاری فناوریها و دانش و اطلاعات جدید کشاورزی که بطور متعارف ترویج رسانش انها را عهده دار است بر بهبود کمی و کیفی فرایند توید در عرضه کشاورزی استوار است و در این راستا نتایج ارزیابی های به عمل امده پیشنهاد می کند که اگر ترویج خواهان دستیابی به سطح مطلوبی از تناسب سازگاری و اثر بخشی در انتقال اطلاعات و دانش و فناوری کشاورزی است . می بایست به مرحله مقدماتی تر یعنی تولید دانش اطلاعات و فناوری توجه نماید و این امر بطور کاملا موافق با رویه متعارف ارتباط یکسویه ترویج به عنوان مولفه انتقال دهنده دانش و فناوری و بخش تحقیقات به عنوان مولفه تولید گر دانش و فناوری کشاورزی نیست .
امروزه کارگزاران نهادی تحقیق اموزش و ترویج کشاورزی به عنوان مولفه های بنیادین توسعه پایدار کشاورزی در تلاشند تا چارچوبی انعطافپذیر را برای مشارکت فعال مخاطبین خویش فراهم اورند و در این راستا انها همواره متوجه توسعه رهیافتهایی می باشند که عاملین ترویج و توسعه را به عنوان تسهیلگر در کنار کشاورزان قرار دند . یکی از این رهیافتها همان مدرسه در مزرعه کشاورزان می باشد که پس از گذشت مدت زمان کوتاهی از اغاز و توسعه ان بویژه در کشورهای جنوب شرقی اسیا تجارب موفق و قابل توجهی را در معرض دید کاوشگران عملگرای ترویج و تحقیق و کارگزاران توسعه کشاورزی قرار داده است . بهر حال لازم است که برای رفع موانع مرسوم رد ایجاد تعاملات پویا بین ترویج تحقیق و اموزش کشاورزی و همچنین ایفای نقش فعالتر ترویج در فرایند تولید و سازگاری دانش و فناوری متدولوژیهای مناسبی گسترش یابند که مشارکتی مساله محور و انعطاف پذیر باشند که این کارکردها هدف مدارس مزرعه ای می باشند .
مراحل تاسیس و هیافت FFS
1- کار میدانی
2- شناسائی افراد شرکت کننده در FFS
3- شناسائی مکانهای مناسب برای اجرای FFS ( محلهای اجرای FFS )
4- آموزش دادن اموزشگران
5- برگزاری رهیافت FFS
6- پیگیری فرایند از طریق اموزشگران اموزش دیده
7- اتمام فرایند اموزش
8- ادامه اجرای FFS توسط کشاورزان مشارکت کننده Asiabaka , no date
پیش نیازهای راه اندازی و هیافت FFS
توسعه دانش اکوسیستم زراعی
مدارس مزرعه ای کشاورزان برای شناخت مکانیزمها و روابط بین مولفه های نظام زراعی طراحی شده اند . این شناخت به کمک هم فکری کشاورزان بطور دسته جمعی تسهیل می شود . در این فرایند هر کدام از شرکت کنندگان اطلاعات خود را از نظام ارائه می دهند که با جمع اوری و تجزیه و تحلیل تمامی نظرات ارائه شده از موقعیت کنونی شناخت و درک کاملی از نظام و راهکارهای عملی فراهم می شود .
توسعه ظرفیتها برای انجام کارهای گروهی
هر نشست مدارس مزرعه ای شامل گروهی است که کار گروهی و مهارتهای حل مساله را با هم تقویت می کنند اعتماد به نفس افراد بالا می رود و شرکت کنندگان از اهمیت و نقش فعالیت جمعی بیشتر اگاه می شوند . تسهیلگر گروه مساله یا چالشی را برای گروه پیشنهاد می کند تا افراد به کمک هم مساله را حل نماید که این امر هم مستلزم فعالیت ذهنی و فیزیکی می باشد و فرصتی را برای کار گروهی برای حل یک مساله خاص مهیا می سازد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 44 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید