لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
بزرگان تاریخ جنگ
آریا برزن
آریوبرزن یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران است که در برابر یورش اسکندر مقدونی به ایران زمین ، دلیرانه از سرزمین خود پاسداری کرد و در این راه جان باخت و حماسه ی «در بند پارس» را از خود در تاریخ به یادگار گذاشت . برخی او را از اجداد لرها یا کردها می دانند.
«اسکندر مقدونی » در سال 330 پیش از میلاد پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان ( جنگ آربل Arbel یا گوگامل Gaugamele ) و شکست پایانی ایران ، بر بابل و شوش و استخر چیرگی یافت و برای دست یافتن به پارسه ، پایتخت ایران روانه این شهر گردید . اسکندر برای فتح پارسه سپاهیان خود را به دو پاره بخش کرد :بخشی به فرماندهی (پارمن یونوس) از راه جلگه (رامهرمز وبهبهان)به سوی پارسه روان شد وخود اسکندر با سپاهان سبک اسلحه راه کوهستان (کوه کهکیلویه)رادر پیش گرفت ودر تنگه های در بند پارس(برخی آنرا تنگ تک آب وگروهی آنرا تنگ آری کنونی می دانند) با مقاومت ایرانیان روبرو گردید.
در جنگ در بندپارس آخرین پاسداران ایران با شماری اندک به فرماندهی آریوبرزن دربرابر سپاهیان پرشمار اسکندر دلاورانه دفاع کردند وسپاهیان مقدونی را ناچار به پس نشینی نمودند. با وجود آریوبرزن وپاسداران تنگه های پارس گذشتن سپاهیان اسکندر ازاین تنگه های کوهستانی امکان پذیر نبود. ازاین رو «اسکندر» به نقشه جنگی ایرانیان درجنگ ترموپیلThermopyle متوسل شد وبا کمک یک اسیر یونانی از بیراهه وگذراز راههای سخت کوهستانی خود را به پشت نگهبانان ایرانی رساند وآنان رادر محاصره گرفت.
دراینجا به نوشته های یونانی نیز نگاهی می اندازیم:
بر پایه یادداشتهای روزانه "کالیستنسCallisthenes " مورخ رسمی اسکندر، نیروهای این فاتح مقدونی در پیشروی به سوی "پرسپولیس" پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه کوهستانی صعب العبور (دربند پارس، تکاب در کهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران (1000 تا 1200 نفر؟؟) به فرماندهی ژنرال «آریو برزن Ario Barzan » رو به رو و متوقف شدند و این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش دهها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را قبلا تصرف و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده دلیر آن نیز برخاک افتاد
آریوبرزن با 40سوار و5هزار پیاده ووارد کردن تلفات سنگین به دشمن ، خط محاصره را شکست وبرای یاری به پاتخت به سوی پارسهPersepolice شتافت ولی سپاهیانی که به دستور «اسکندر» ازراه جلگه به طرف پارسه رفته بودند، پیش ازرسیدن او به پایتخت،به پارسه دست یافته بودند.آریوبرزن با وجود واژگونی پایتخت ودر حالی که سخت در تعقیب سپاهیان دشمن بود،حاضر به تسلیم نشدوآنقدر درپیکار با دشمن پافشرد تا گذشته از خود او ، همه یارانش از پای در افتادندوجنگ هنگامی به پایان رسید که آخرین سرباز پارسی زیر فرمان آریوبرزن به خاک افتاده بود.
لازم به یادآوری است که بدانید یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوهها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر چنان جنگید تا هر دو کشته شدند و نامی جاوید از خود برجای گذاشتند.
و نکته آخر اینکه اسکندر پس از پیروزی بر آریوبرزن آن اسیر یونانی را هم به جرم خیانت کشت.
ژنرال ارومن رمل
اروین رومل در 15 نوامبر 1891 در (هیدن هیم) آلمان به دنیا آمد.
رومل دوست داشت مهندس شود اما به دلیل مخالفت پدرش وارد در سال 1910 وارد ارتش آلمان شد.
با شروع فاجعه ی جنگ جهانی اول رومل به درجه ی ستوان یکم رسید.او در خطوط مقدم غربی جنگید و موفق به دریافت مدال (صلیب آهنین) شد.
در سال 1917 رومل در خطوط مقدم ایتالیا خدمت کرد و بعد از رهبری حمله به (مونته ماتاجور) به درجه ی سروانی رسید.
مدت کوتاهی بعد از آن رومل و گروه کوچکی از مردان گروه کوچکی از مردان عرض رودخانه ی (پیاو) را شنا کردند تا یک پادگان ایتالیا را رد آن طرف رودخانه تصرف کنند.
بعد از پایان جنگ جهانی اول رومل به خدمت در ارتش آلمان ادامه داد و در سال 1929 او برای آموزش در مدرسه ی نیروهای پیاده نظام در (درسدن) منصوب شد .
در سال 1935 او درجه ی سرهنگ دوم را دریافت کرد و شروع به تدریس در دانشگاه جنگ در شهر (پاسدام) کرد.
در سال 1937 سخنرانی های رومل در یک کتاب درباره ی تاکتیک های جنگی پیاده نظام منتشر شد .
آدولف هیتلر کتاب رومل را مطالعه کرد و آن کتاب فوق العاده مورد توجه او قرار گرفت.
هیتلر که فوق العاده تحت تاثیر کتاب کتاب رومل قرار گرفته بود مقر فرماندهی خود را در اتریش و چکسلواکی برای او آماده کرد و او را به ریاست آنها منصوب کرد. سال بعد او همین وظیفه را در لهستان نیز بر عهده گرفت .
رومل فرماندهی هفتمین لشگر زرهی را که به فرانسه حمله کرد را در ماه می سال 1940 بر عهده داشت .
نیروهای تحت فرماندهی رومل سریع تر و جلوتر از تمامی نیرو های نظامی تاریخ بودند.
بعد از تصرف کانال نیروهای رومل به جنوب چرخیدند و به حرکت ادامه دادند تا زمانی که به مرزهای اسپانیا رسیدند. نتیجه ی این موفقیت ترفیع رومل به ارتشبد بود.
(بنیتو موسولینی) در آفریقای جنوبی درخواست کمک کرد , هیتلر رومل را به آنجا فرستاد تا رهبری نیروهای آلمانی مستقر در آفریقا را بر عهده بگیرد و رومل موافقت کرد.
رومل در مدت کوتاهی توانست با استفاده از تاکتیک کوبنده ی (حمله ی برق آسا) نیروهای لشگر هشتم بریتانیا را از لیبی بیرون براند سپس او و نیروهایش به سمت مصر حرکت کردند و در یکی از شهر های کوچک شمالی مصر به نام (ال الامین) شکست خورد.
زمانی که نیروهای ارتش امریکا در پایتخت مصر و همچنین در الجزایر مستقر شدند رومل مجبور شد که تونس را ترک کند .
در ماه های اول سال 1944 رومل با دو تن از مقامات نظامی والا رتبه نزدیک شد و آنها به او پیشنهاد که در اجرای نقشه ای به نام (توطئه ی جولای) شرکت کند ولی رومل نپذیرفت زیرا او عقیده داشت اگر او را به قتل برسانند او در چشم مردم به قهرمان تبدیل خواهد شد, رومل پیشنهاد کرد به جای این کار هیتلر را دستگیر کرده و او را محاکمه کنند.
هم اکنون رومل به ریاست ارتش آلمان در فرانسه منصوب شده بود و خود را برای حمله متحدین به فرانسه آماده می کرد.
در هنگام عملیات متفقین در فرانسه در تاریخ 15 جولای 1944 , به هیتلر اخطار داد که شکست آلمان بسیار نزدیک است و او را تشویق کرد که جنگ را به پایان برساند .
در خزان سال 1944 هیتلر پی برد که رومل در حال طرح ریزی یک توطئه بر علیه او است از این رو در 14 اکتبر سال 1944 هیتلر دو تن از ارتشبد های خود را به دیدار رومل فرستاد تا با او اتمام حجت کنند , آنها دو گزینه برای او مشخص کردند : اول آنکه خودکشی کند و در عوض یک مراسم تشییع جنازه ی دولتی و با شکوه داشته باشد و کارکنان و نیروها ی تحت فرمانش و همچنین خانواده اش در امان باشند .و یاگزینه ی دوم که محاکمه در دادگاه نظامی به جرم طرح ریزی برای خیانیت بزرگ است .
. رومل سم را خورد و خود کشی کرد و به صورت رسمی اعلام شد که او از یک سکته ی مغزی درگذشته است
تاریخچه ی جنگ1