منابع و عوامل تولید بخش کشاورزی
منابع اقتصادی روستاهای ایران عمدتا شامل ؛ کشاورزی( زراعت، باغداری، دامداری ، شکار و صید ) صنایع (دستی، روستایی، خانگی و کارگاهی) خدمات (عمومی، حمل و نقل و ...) ، دادوستد و پیله وری و حتی درآمدهای حاصل از مهاجرتهای روزانه و فصلی است. عمده ترین منابع اقتصادی روستاهای کشور، کشاورزی است . منابع و عوامل تولید بخش کشاورزی عبارتند از: زمین، آب، نیروی انسانی، سرمایه و تکنولوژی.
زمین
زمین یکی از عوامل مهم تولید است که در فرآیند تولید بخش کشاورزی نقش اساسی دارد. عامل زمین دارای خصوصیتی است که آن را از سایر عوامل تولید بخش کشاورزی متمایز میسازد. به طوری که این عامل تولید تا حدی معینی قابل گسترش است و تنها با بکارگیری تکنولوژی نوین میتوان بازدهی آن را افزایش داد. اما ساختار استفاده از زمین در بخش کشاورزی ایران که در ادامه بحث خواهد شد به گونهای نیست که حداقل تا چند دهة آتی زمین عامل محدود کننده به شمار آید.
«در زمینه امکانات اراضی بالقوه کشور باید گفت، حدود 51 میلیون هکتار زمین قابل بهرهبرداری وجود دارد که از این مقدار در حال حاضر تنها 7/17 میلیون هکتار به صورت اراضی مزروعی (با آیش) مورد استفاده قرار میگیرد. »[1]
اصولاً ساختار تقسیمبندی و استفاده از اراضی کشور به این صورت است که از کل 51 میلیون هکتار اراضی قابل بهرهبرداری مقدار 32 میلیون هکتار آن جزء اراضی خوب و مستعد (63 درصد) و حدود 19 میلیون هکتار نیز جزء اراضی با کیفیت متوسط به شمار میآید. اما میزان استفاده بالفعل از این اراضی به صورت زیر است:
از 32 میلیون هکتار اراضی با کیفیت خوب 1/3 میلیون هکتار صرفاً به صورت آبی کشت میشود و در مجموع 8 میلیون هکتار نیز در آیش قرار دارد که با این وصف تنها کمتر از 10 درصد از اراضی خوب زیر کشت میرود و حدود 25 درصد آن هم در وضعیت آیش قرار دارد. به این ترتیب ملاحظه میشود که حدود 65 درصد از اراضی خوب به صورت بلااستفاده و بایر رها شده است.
در مورد اراضی متوسط باید گفت که از کل 19 میلیون هکتار، تنها نزدیک به 1/6 میلیون هکتار (32 درصد) به زیر کشت میرود و بقیة اراضی به صورت بایر رها شده است.[2]
همچنین قابل ذکر است که علاوه بر اراضی خوب و متوسط که به زیر کشت میرود حدود 25/1 میلیون هکتار از اراضی بد و نامناسب نیز مورد کشت و زرع قرار میگیرد که قریب 7 درصد از کل اراضی زیر کشت کشور را با (احتساب آیش) به خود اختصاص میدهد. به طور کلی از 51 میلیون هکتار اراضی بالقوه زراعی حدود 7/17 میلیون هکتار (با آیش) زیر کشت میرود که حدود 3/11 میلیون هکتار آن جزء اراضی خوب و 4/6 میلیون هکتار جزء اراضی با کیفیت متوسط است. حال اگر میزان آیش را از کل اراضی زیر کشت رفته کسر کنیم تنها 1/13 میلیون هکتار در حال حاضر به زیر کشت میرود.
علاوه بر قابلیتهای زمین می توان به برخی از مشکلات و تنگناهای آن اشاره کرد ؛ یکی از مشکلات، استفادة نامطلوب از سطح زیر کشت و اراضی موجود در کل کشور و معضل مسئله فرسایش و از بین رفتن قدرت و قابلیت کشت اراضی است که امروزه زراعت و به طور کلی بخش کشاورزی جامعه را دچار رکود کرده است.
قابلیتهای خاک که میتواند برای تولید با حداکثر عملکرد به کار گرفته شود، تغییر ناپذیر است. به عبارت دیگر، در خاک درجه یک برای برداشت هر محصول باید
آرایش خاصی به آن داد، کود خاصی به کاربرد و پس از آبیاری آب مازاد را از زمین خارج کرد و با اعمال تمهیداتی از فرسایش خاک جلوگیری کرد. اگر ریشة گیاهی بتواند خود را در خاکی مستقر سازد شکوفائی، رشد و عملکرد آن تابعی از فعالیتهای انسان خواهد بود. خاکی که امروز یک تن در هکتار محصول دارد با خاکی که در نتیجة اقدامات سودمند و معقول که مبتنی بر علوم و فنون است شش تن در هکتار تولید میکند، تفاوت محسوسی ندارد.
32 میلیون هکتار از اراضی کشور که در نقشه خاکهای ایران به داشتن خاک کشاورزی مناسب طبقهبندی شده است، فقط هنگامی ارزش تولیدی مییابد که از طریق باران یا آبیاری، آبی در اختیار آن گذاشته شود. در غیر این صورت یک خاک خشک درجة یک با یک خاک خشک درجة سه فرقی نخواهد داشت و به هر حال تولید اندکی حاصل خواهد شد.
بر اساس مطالب فوق الذکر و به دلیل عدم رعایت اصول و ضوابط لازم مبتنی بر علم و فن در بهرهبرداری از اراضی کشاورزی و همچنین بهرهبرداری غیر اصولی از جنگلها و مراتع و نیز انجام سایر فعالیتهای تأسیساتی و عمرانی مثل احداث جاده وغیره سالانه حدود 5/1 میلیارد تن از خاکهای کشور در مناطقی که تحت تأثیر فرسایش آبی است از چرخة تولید خارج میشود.[3]
با در نظر گرفتن یک میلیون کیلومتر مربعی که تحت تأثیر فرسایش آبی است، فرسایش ویژه در حوزههای آبخیز مملکت به طور متوسط بالغ بر 1000 تا 1500 تن در کیلومتر مربع است و بر اساس پیشبینی و برنامة عمران سازمان ملل متحد در آینده نه چندان دور به 4500 تن در کیلومتر مربع در سال میرسد. متأسفانه هم اکنون شواهد عینی درمناطق گوناگون کشور نشان میدهد که سدهای مخزنی یکی پس از دیگری از رسوبات پر میشود و وضعیتی پیشبینی شده کمابیش حادث شده است. «در همین رابطه فرسایش در آبخیزهای شمالی جبال البرز که از مهمترین مناطق جنگلی ممکلت و دارای حاصلخیزترین خاک میباشد به 1500 تن در کیلومتر مربع در سال میرسد.[4]
ارزیابی شدت فرسایش ویژه در یک حوزه آبخیز با شدت خاکزائی آن و یا با فرسایش قابل تحملی که حداقل عملیات برای کنترل آن مورد نیاز باشد مقایسه میشود. بر اساس منابع علمی موجود و نیز با توجه به شرایط آب و هوائی کشور ما مقدار فرسایش ویژه برآورد شده و به میزان قابل توجهی بیش از فرسایش قابل قبول بوده و شاید تا 5 برابر میزان فرسایش قابل تحمل است. بر اساس آمار موجود در مخازن هشت سد از سدهای مخزنی کشور سالیانه حدود 90 میلیون متر مکعب رسوبات بر جای میماند. بدین ترتیب میتوان گفت که به طور متوسط هر سال بیش از 200 میلیون متر مکعب خاک شسته شده از حوزههای آبخیز سدهای بزرگ مملکت در مخازن آنها رسوب میکند. به عبارت دیگر هر سال سدی به ظرفیت بیش از 200 میلیون متر مکعب را از دست میدهیم.
[1] - نوری نائینی، محمد سعید، 1367، مجموعه مقالات اولین کنگره ملی بررسی توسعه کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات و منابع طبیعی ، ص 38 .
1- همان منبع ، ص 39.
[3] - اردشیری ، مرادعلی،1367، مجموعه مقالات اولین کنگره ملی بررسی توسعه کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات و منابع طبیعی، ص 132.
[4] - همان منبع، ص 132.
....
بنیانهای اقتصادی روستا