لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه18
فهرست مطالب
البته به صرف استفاده از شاخص نتیجه میتوان به این نتیجه رسید که اصلاحطلبان در انتخابات نهم ناکام بودهاند چرا که نامزد معرفی شده آنان انتخاب نشد. پس تا به اینجای کار به این نتیجه میرسیم که یکی تاکتیک مهم اصلاحطلبان حضور در انتخابات بوده است و تاکتیک تحریم و شرکت در انتخابات نمیتواند مطرح باشد چرا که اصلاحطلبان در این انتخابات به طور مشخص سه کاندیدا معرفی کردند. اما بحث اینجاست که اگر از لحاظ وزن و موقعیت اصلاحطلبان به لحاظ تعداد آرایی که از جامعه دریافت نمودند بررسی شود مشاهده میگردد که کمتر از رقیب خود نبودند.
با نگاهی به تعداد آرای کسب شده توسط کاندیداهای اصلاحطلب، محافظهکار و اصولگرا به این نکته خواهیم رسید که اگر معین و کروبی و مهرعلیزاده را کاندیدهای مشخص اصلاحطلبان در نظر بگیریم و از آرای جذب شده توسط اصولگرایانی که شعار و ژست اصلاحطلبانه داشتند و تعداد آرایی از اصلاحطلبان که توسط آنان جذب شد چشم بپوشیم نتیجه خواهیم گرفت که تعداد آرای اصلاحطلبان به لحاظ تعداد و کمیت بیشتر بوده است که وزن و موقعیت اصلاحطلبان را در انتخابات تا حدودی بیان میکند. حال اگر تاکتیک اصلاحطلبان شرکت و حضور در انتخابات بوده است و هدف پیروزی در آن بوده است و از لحاظ وزن و موقعیت و تعداد آرا نیز برتری داشتهاند پس چرا در نتیجه نهایی شکست را متحمل شدند؟
این مسئله جوابی ندارد به جز شکسته شدن و پخش شدن آراء اصلاحطلبان بین نامزدهای اصلاحطلب و غیراصلاحطلب. درست است دیگر از آن فاصلة زیاد بین آراء رئیس جمهور خاتمی و رقیبانش خبری نیست اما به دست آوردن نتیجه دور از ذهن نمینماید. اما چرا آراء اصلاحطلبان توسط خودشان شکسته میشود؟ ای بسی بحث و
تحقیق در مورد ممیزههای انسان نسبت به دیگران موجودات