رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مدیریت استرس

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله مدیریت استرس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 یکی از روش های نوین آموزشی در مدیریت، آموزش های سریع و کاربردی است. این آموزش ها، به جای غلتیدن در حاشیه و توضیحات زیاد، به سرعت به اصل قضیه می پردازند. برخی از این مهارت ها و آموزش ها، علا وه بر ایجاد زمینه فعّالیّت در محیط کار، عامل بروز خلا قیت های فراوان، آرامش روانی و احساس تعلّق به سازمان می گردند.
در این نوشتار به مقوله ی فشار و استرس، به صورت موجز و به نقش سازمان، به گونه ای بسط یافته، پرداخته می شود. همچنین مقوله ی استرس ، استرس متعادل، فواید و ضایعات استرس و درگیری منابع انسانی، که در حقیقت سرمایه های سازمان اند، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در ادامه ی مقاله، به عامل استرس زا و سیاهه ای از سایر عوامل پرداخته می شود. سپس محرک های منفی و مثبت در مقوله ی استرس مورد تحلیل قرار می گیرند و در نهایت ارزش مشاوره، در کاهش استرس، مورد تأکید قرار می گیرد.
مهارت های مدیریت استرس در سازمان ها (استرس کارکنان و آموزش سلا متی)
این بخش بسیاری از مسایل مشترک را، در تدوین برنامه های مدیریتی، تحت پوشش قرار می دهد و تأکید بیش تری بر مهارت های فردی دارد که می تواند در کاهش تأثیر منفی استرس کارساز باشند.
هدف اصلی این برنامه، کمک به افراد درتشخیص سهم و نقش شان در مدیریت استرس، به عهده گرفتن مسؤولیت عواطف و سلا متی خویش و فراگیری فنون مدیریت استرس می باشد.
استرس کارکنان و آموزش سلا متی شامل موارد ذیل است:
- پاسخ اصلی استرس و نقش عمل کرد آن؛
- تأثیرات جسمی، رفتاری و روانی استرس؛
- علل استرس؛
- تفاوت های فردی در تجربه ی استرس؛
- تفکّر مثبت و نقش آن در کاهش استرس؛
- سلا متی جسمی و مدیریت استرس؛
- فنون مدیریت استرس برای فن آرامی و بهبود؛
- مدیریت استرس در کار.
استرس کارکنان و آموزش سلا متی
آموزش سلا متی به کارکنان، در همه ی سطوح سازمانی که می خواهد برآگاهی خود بیفزاید و فنون مفیدی را برای مقابله با استرس و مشکلا ت طاقت فرسای آن بیاموزد، مناسب است.
فرهنگ های سازمانی و استرس کارکنان
همه ی ما در زندگی با فشارهای زیادی مواجهیم. استرس های خیلی شدید یا فشارهایی که بد کنترل می شوند، می توانند ما را مضطرب سازند؛ سلا متی مان را به خطر اندازند و از کارآمدی مان بکاهند. اگر بتوانیم فشار را به اندازه ی کافی کنترل کنیم، می تواند ما را برانگیزد. فشارهای خوب کنترل شده می توانند ما را قوی تر سازند و عمل کردمان را افزایش دهند، چرا که امروزه مقدار کمی از استرس لا زم است. همچنین این مسأله بر موفقیت ما، در خانه و محل کار، می افزاید. این نوشتار به جلوگیری از استرس و مدیریت آن، در تک تک افراد یا کارکنان و مدیران در سازمان، تأکید ندارد، بلکه درباره ی با نقش سازمان، رهبری و مدیران، در جلوگیری از کنترل و استرس کارکنان و مأموران و مبلغان مذهبی است، اگرچه بسیاری از آنها می توانند درباره ی کارکنان سازمان به کار روند.
استرس و نقش سازمان
در پاسخ این پرسش که چرا جلوگیری و کنترل استرس شدید برای سازمان ها اهمّیّت دارد، باید گفت استرس مشکل بزرگ، گسترده و به ظاهر حاد، در سراسر دنیا، برآورد شده است؛ در انگلستان بیش از پنجاه درصد بیماری ها، بیش از شصت درصد غیبت های کاری و بیش از هشتاد درصد آسیب های ناشی ازکار، به استرس مربوط است.
چندسال پیش برآورد شده بود که از هر چهار نفر بزرگسال در انگلستان، یک نفر بیش تر اوقات داروی آرام بخش استفاده می کرد.
ارزیابی این که استرس تا چه حد در بیماری ها، تصادفات، بازنشستگی زود هنگام و حتی مرگ، مؤثر می باشد، بسیار دشوار است، ولی گمان می رود میزان آن چشم گیر باشد. احتمالا ً سایر تشکیلا تی که به مراقبت از سلا متی کارکنان کمک می کنند، اگر اطلا عات کامل و دقیقی ارائه نمی کنند، ولی می توانند مواردی از این دست را به شما نشان دهند. گه گاه گزارش هایی از اضطراب و رنج بسیار مأموران و مبلّغان مذهبی منتشر شده است. البته در بین مبلّغان مذهبی یا مدیرانی که صبغه ی مذهبی بالا یی داشته باشند، استرس پایین تر است.
نکته ی دیگر این که سازمانی که به جلوگیری و کنترل استرس علا قه مند است، به مراقبت کردن از کارکنان و مدیران جامعه اهمّیّت می دهد.
سازمانی که به جلوگیری و کنترل استرس علا قه دارد به طور جدی مسؤولیت های اخلا قی و قوانین را می پذیرد.
نکته ای برای مدیران
یکی از وظایف کارفرما فراهم آوردن محیطی سالم و مطمئن برای کارکنان می باشد. موارد زیادی از شکایت کارکنان علیه کارفرمایان، به دلیل استرس های ناشی از کار، وجود دارد. امروزه، قوانین مربوط به این موارد، دو برابر گذشته است. موفّقیّت دادخواهی کارکنان می تواند هزینه های مالی بسیار سنگینی برای کارفرمایان داشته باشد. حتی بدون جریمه ی مالی نیز، سازمان نمی خواهد چنین مسؤولیتی را به عهده بگیرد. نه تنها باید اهداف و مأموریت های سازمان را در نظر بگیریم، بلکه بایستی کارکنان و همکاران را نیز در نظر داشته باشیم.
استرس متعادل
تحت فشار بودن می تواند فواید بسیار زیادی را، برای کارکنانی که از سلا متی بیش تری برخوردارند یا رضایت شغلی بیش تری دارند و بهره وری شان بالا ست، داشته باشد. این عامل باعث خلا قیت بیش تر، بروز توانمندی و ظهور نوآوری ها می باشد.
فواید و ضایعات استرس
استرس می تواند برای سازمان و فرایند کار آن فوایدی داشته باشد. همان طوری که فشار روانی شدید می تواند موجب کاهش بهره وری گردد، ساعت های کاری طولا نی با اثربخشی کم، تصمیم ها و قضاوت های بیش تر، اشتباهات و خطاهای فراوان و کیفیت کم، بحث های زیاد و توافق کمی را به همراه خواهندداشت. استرس کم، در مؤثرتر ظاهر شدن نقش دارد. بنابراین مقدار کمی استرس، برای زندگی و مهارت های حرفه ای، لازم است.
جاروجنجال های زیاد، واکنش شدید، تندخویی، غیبت براثر بیماری یا تمارض، تصادفات، نقل وانتقال کارکنان، استفاده ی نادرست از وقت، عدم رضایت از وضعیت شغلی، کاهش امنیّت شغلی، پایین بودن حسّ نشاط و شادابی و... اثربخشی کار را کاهش می دهند. دراین صورت کنترل وکاهش استرس بسیار مفید است.
آسیب های کلی
فقدان کارکنان کلیدی، به علت مشکلا ت ناشی از استرس، موجب کاهش منابع انسانی مفید می گردد. این امر می تواند به طور جدی مأموریت و کار سازمان را از بین برده و هزینه های سنگین ناشی از ترک خدمت به دلیل بیماری، بازنشستگی زودهنگام و بیماری، استخدام و آموزش نیروهای جدید را، بر سازمان، تحمیل کند.
استرس بیش از حد کارکنان باید روی داد بسیار بدی برای سازمان و مدیریت تلقّی شود.
راه های پیش گیرانه ی سازمان و مدیران، برای جلوگیری از هرگونه استرس شدید، لا زم است. باید آموزش های لا زم ارائه شوند که کارکنان چه کارهایی می توانند در مقابله ی با آن انجام دهند؟
وظیفه ی سازمان نه تنها توجه به رفاه کارکنان، تعادل بین این دو موضوع و اهداف سازمانی است، بلکه بایستی اولویت ها در نظر گرفته شوند. در صورتی که تحقّق اهداف، تنها با تحت فشار قرار گرفتن و قربانی شدن کارکنان امکان پذیر است، باید آنها را تغییر دهیم.
نکته
امروزه در سازمان ها عبارت <مردم با ارزش ترین دارایی های ما هستند> را می شنویم. گاهی عمل کردهای سازمان درست بر عکس این عبارت است، چرا که کارکنان برای تحقّق اهداف و منافع سازمان قربانی می شوند.
منابع انسانی و اهداف مدیریت
بایستی، در سازمان های امروزی، کارکنان مقدم ترین و مهم ترین منابع باشند، چرا که در دنیای امروز مقوله ی مهم منابع انسانی در جایگاه نخست قرار دارد. بدین ترتیب اهداف، که باید به وسیله ی این منابع تحقق یابند، در درجه ی دوم اهمّیّت قرار می گیرند. به همین خاطر است که بدون کارکنان خوب و سالم، اهداف به طور مستمر محقّق نمی شوند. این امر ممکن است تصمیم گیری های مشکل و شجاعانه ای را، درباره ی این که چه وقت مدیران بایستی اهداف، آرمان ها و حیطه های زمانی ناکارآمد را تغییر دهند، بطلبد.
از طرفی مدیران باید علل به وجودآورنده، نحوه ی شکل گیری و گسترش استرس را در افراد، نه فقط براساس کار آنها، بلکه براساس نقش فشارهای محیطی، اجتماعی، شخصی، مالی و بین فردی افراد مشخص نموده و بفهمند چه چیزی افراد را در مواجه با فشار کم تر یا بیش تر، آسیب پذیر می سازد. برخی از راه کارهای کاهش استرس به قرار زیر است:
هر جا که ممکن است فشارهای سازمان را کاهش دهیم.
بعضی از فشارها اجتناب ناپذیر و در نتیجه ضروری هستند و برخی اجتناب پذیر و غیرضروری اند. در مجموع فشارهایی که جزو ماهیت شغل اند، اجتناب ناپذیرند. این دسته، به جز در مواردی که بسیار شدید هستند، تأثیر زیادی بر افراد ندارد و به عنوان قسمتی از کار پذیرفته شده و به طور اختیاری وارد کار همه ی افراد می شوند؛ برای نمونه، پزشکانی که به تازگی استخدام شده اند، می پذیرند که مجبورند با موضوعات مربوط به زندگی سروکار داشته باشند؛ وکیلا ن می پذیرند که باید بیش تر وقت خود را با انتظارات بالا سپری کنند؛ خلبانان، خدمه ی هواپیما و رانندگان اتوبوس مجبورند بسیار مسافرت کنند. بعید است چنین فشارهایی در این مشاغل به فشارهای روانی منجر شوند، مگر این که بسیار شدید باشند. در برخی اوقات متأسفانه این فشارهای روانی بسیار شدید می شوند. این درصورتی است که افراد به طور کامل ماهیت کار خود را درک نکرده اند: برای انجام آن کاملا ً آگاهی ندارند یا متناسب با آن پیش نمی روند.
نقش سازمان
تمامی این موارد، تغییرات طبیعی پشت سر گذاشتن مراحل مختلف زندگی به شمار می روند. سازمان و مدیریت باید آگاه باشد که گرچه این مراحل اجتناب ناپذیرند، ولی می توانند فشارهای بسیار شدیدی بر افراد وارد آورند؛ پس بایستی به آنها اهمّیّت ویژه ای داده شود.
به هرحال برخی از فشارهای حاصل از کار در سازمان ممکن است دست کم در تئوری، اجتناب پذیر و کاهش یافتنی باشند؛ برای نمونه، معمولا ً ماهیت مشاغل تغییر می کند. همچنین وظایف و نقش هایی را که مسؤولان اصلا ً انتظار انجام آن را نداشته اند وگاهی نیز آموزشی در مورد آنها ندیده اند و درباره ی آنها آگاهی کافی ندارند، در بر می گیرند.
هنگامی پرستاران، پزشکان، آموزگاران و بسیاری از افراد دیگر دچار آشفتگی می شوند که از آنها خواسته شود وقت زیادی را در زمینه های جدید مانند، مدیریت، امور مالی، برنامه ریزی و ... صرف کنند.در مراحل مختلف زندگی، شاهل علل مختلف فشار روانی بوده ایم. نگرانی واقعی بیش تر به دیوان سالاری (بوروکراسی یا نظام اداری) بر می گردد. اگر قرار باشد جلوی هرگونه استرس گرفته شود، سازمان ها باید در جلوگیری از وقوع چنین فشارهای روانی بسیار دقیق عمل کنند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدیریت استرس

پایان­ نامه کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی : کمّی سازی سطح استرس

اختصاصی از رزفایل پایان­ نامه کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی : کمّی سازی سطح استرس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان­ نامه کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی : کمّی سازی سطح استرس


پایان­ نامه کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی : کمّی سازی سطح استرس

تعداد صفحات پایان نامه: 140 صفحه

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی با فرمت ورد word

 

 پایان­ نامه کارشناسی ارشد رشته مهندسی پزشکی- بیوالکتریک

 عنوان:

کمّی­ سازی سطح استرس با استفاده از سیگنال­های سایکوفیزیولوژی

 استاد راهنما:

دکتر محمدعلی خلیل زاده

 استاد مشاور:

دکتر وحید سعادتیان

 دانشجو:

رضا عارفی شیروان

 چکیده

در تحقیقات سایکوفیزیولوژی، به پاسخ­های فیزیولوژی بدن با توجه به فاکتورهایی مانند کیفیت طراحی آزمایش، خصوصیات روانی اندازه­گیری­ها و تناسب تحلیل و تفسیر داده­ها، یک معنای روانشناختی اختصاص می­دهیم . در تحلیل واکنش­ها هیچیک از دو علم فیزیولوژی و روانشناختی برتر نیستند، بلکه مکمل یکدیگر می­باشند. شناخت حالات روحی مختلف از جمله حالت استرس که اثرات مخرب شناخته­شده­ای بر جسم و روان انسان دارند، از کاربردهای مهم این علم می­باشند. در این تحقیق با ارائه آزمایشی مناسب وایجاد سه سطح استرس (کم، متوسط و زیاد) در سوژه و ثبت سیگنال­های پلتیسموگراف، تغییرات نرخ ضربان قلب و هدایت الکتریکی پوست به دنبال بدست آوردن معیاری جهت کمّی کردن سطح استرس فرد بوده­ایم. به این منظور پیش­پردازش­ها و پردازش­های مختلف خطی در حوزه زمان، فرکانس و زمان- فرکانس و غیرخطی از جمله معیار پوآنکاره، لیاپانوف اکسپوننت، بعد فرکتال و آنتروپی و استخراج ویژگی­های گوناگون از سیگنال­های ثبت­شده صورت گرفته است. سپس با به کارگیری روش­های مختلف طبقه­بندی از جمله ترکیب شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک، ماشین­های بردار پشتیبان و روش تابع ترکیب خطی اقدام به تفکیک سطوح مختلف شده است. در این تحقیق ابتدا ویژگی­های بهینه هر سیگنال تعیین و تفکیک به این سه روش انجام شد. سپس با ترکیب ویژگی­های بهینه همه سیگنال­ها مجدداً تفکیک صورت گرفت. نهایتاً به این نتیجه رسیده شد که با استفاده از سیگنال HRV به تنهایی می­توان به نتایج بالاتری در صحت تفکیک دست یافت. در ادامه مقایسه­­­­ای بین ویژگی­های خطی و غیرخطی سیگنال HRV صورت گرفت و به این نتیجه رسیده شد که ترکیب این دو نوع ویژگی نتایج را بهبود می­­دهد. پس از آن مقایسه­ای بین روش­های مختلف طبقه­بندی با استفاده از ویژگی­های بهینه سیگنال HRV انجام شد که در نهایت روش LOO به عنوان روش مناسب­تر انتخاب شد. در انتها دو شاخص بر اساس سیگنال HRV معرفی و اعتبارسنجی شد.

مقدمه

در علوم روانشناختی، شناخت فهم، ادراک و احساسات بر اساس ماهیت آنها صورت می­گیرد. اما می­توان از طریق علائم فیزیکی نیز به ارتباط بین مغز و فکر انسان و رفتارهای او پی برد. علم سایکوفیزیولوژی که حوزه­ جدیدی از شناخت مسائل روحی و روانی انسان با استفاده از نشانه­های فیزیولوژیکی ناشی از آن می­باشد، این امکان را فراهم می­سازد. در سایکوفیزیولوژی به نحوه تفکر و ادراک از ساختار فیزیکی نشانه­های آن نگاه می­کنیم و در این حالت اگر جنبه­های ساختاری و عملیاتی این جسم فیزیکی در ارتباط با جنبه­های خارجی فعالیت آن مورد توجه قرار گیرد، تفکر و احساسات فرد قابل فهم خواهد بود.

هر فردی استرس را در زندگی خود تجربه کرده است و در واقع استرس بخشی از زندگی انسان شده است. استرس عبارت است از حالت اضطراب و فشار درونی که انسان برای مواجه شدن با خطر یا مشکلات جدّی با ترشح هورمون­هایی خود را برای مقابله آماده می­کند که البته تا این حد خوب و برای روند زندگی لازم است. ولی هرگاه در فردی استرس توسعه پیدا کرد و این حالت در طول روز و بدون علت منطقی مشاهده شد می­گوئیم فرد دچار استرس بیش از حد است. استرس علاوه بر اثرات روانی، پیامدهای جسمی متعددی از جمله سکته های مغزی، قلبی، فشارخون، پوکی استخوان، زخم معده و بیماری­های روحی – رفتاری دارد و هیچ عضو یا ارگانی از بدن از اثرات استرس مصون نیست. از این­رو ارائه روشی که بتوان میزان استرس فرد را سنجید و به منظور کاهش آن، به فرد فیدبک کرد بسیار ضروری و مفید است.

با توجه به ارتباط بین حالت روحی استرس و فعالیت سیستم اعصاب خودکار در این تحقیق سعی بر آن شد که جنبه­های مختلف این ارتباط، بین حالات روحی و فیزیولوژی بدن انسان، مورد بررسی قرار گیرد و بر این اساس به کمی سازی سطح استرس جهت اهداف و کاربردهای مختلف پرداخته شود.

برای رسیدن به هدف این تحقیق ابتدا لازم بود شناخت جامعی نسبت به حوزه­های مختلفی که در علم سایکوفیزیولوژی وجود دارد، بدست آوریم. بدین منظور در فصل اول ضمن توصیف کامل علم سایکوفیزیولوژی، ارتباط آنرا با علوم دیگر مانند آناتومی، فیزیولوژی و روانشناختی بیان می­کنیم. در ادامه انواع سیگنال­های کاربردی در علوم سایکوفیزیولوژی و روش­های اندازه­گیری آنها مطرح
می­شود و نهایتا استرس و عوارض متعدد آن معرفی شد.

پس از آنکه در فصل اول با مبانی علم سایکوفیزیولوژی و حالت روحی استرس آشنا شدیم در فصل دوم سیگنال­های سایکوفیزیولوژی (GSR ,PPG ,HRV) که در این تحقیق استفاده شد، مورد بحث قرار گرفت. در این فصل روش مختلف اندازه­گیری این سیگنال­ها، تاریخچه و تأثیر آنها بر روی سیستم اعصاب خودکار بیان شد. همچنین در این فصل مروری بر تحقیقاتی که در این زمینه صورت گرفته و آزمایشات ثبت داده مختلف که در آنها استفاده شده است، آمده است. طرح­های اولیه و نهایی آزمایش ثبت داده­ای که در این تحقیق استفاده شد، در انتهای این فصل به تفضیل توضیح داده شده است.

در فصل سوم روش­های مختلف پیش­پردازش و پردازش سیگنال­های استفاده شده در این تحقیق مطرح شده است. در این فصل ابتدا پیش­پردازش­های مختلف سیگنال PPG و ویژگی­های مختلف آن در حوزه زمان و فرکانس توضیح داده شد و سپس انواع مختلف پردازش سیگنال HRV اعم از خطی و غیرخطی همچون معیار پوآنکاره، بعد فرکتال و … بحث شده است. در انتها، ویژگی­های مختلف سیگنال GSR که در حوزه زمان می­باشد، معرفی شده است. لازم به ذکراست که کلیه ویژگی­هایی که از سیگنال HRV استخراج شده است، از سیگنال RRI نیز استخراج شد.

در فصل چهارم، با توجه به ویژگی­های استخراج­شده از سیگنال­ها، عملیات تفکیک سطوح مختلف استرس انجام شد. در این فصل از سه طبقه­بندی­کننده LOO ,SVM و ترکیب شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. ابتدا ویژگی­های بهینه هر سیگنال به طور مجزا توسط هر روش تعیین و طبقه­بندی صورت می­گیرد و با مقایسه میزان صحت تفکیک بهترین حالت در تفکیک، در هر روش انتخاب شد. همچنین مقایسه بین روش­های مختلف طبقه­بندی صورت گرفته است. در نهایت دو شاخص برای کمّی کردن استرس معرفی شده است.

در فصل آخر این تحقیق به جمع­بندی نتایج پرداخته شده و روش­های مختلف استفاده شده در این تحقیق مورد بحث قرار گرفت و در نهایت پیشنهاداتی جهت ادامه کار ارائه شده است.

فصل اول:

علم سایکوفیزیولوژی و مفاهیم و مبانی استرس

1- 1- تاریخچه علم سایکوفیزیولوژی

سایکوفیزیولوژی هنوز یک شاخه علمی جوان است. بررسی­های تاریخی در یک قرن گذشته نشان می­دهد تحقیقاتی که در آن با تغییر فاکتورهای روانی به اندازه­گیری یک یا چند واکنش فیزیولوژیکی می­پرداخته­اند از سال 1878 تا 1954 توسط افراد مختلفی صورت می­گرفته و پس از آن نیز تحت عنوان سایکوفیزیولوژی انجام پذیرفته است. اولین نشریه علمی که به سایکوفیزیولوژی اختصاص یافت در سال 1955 انتشار یافت. مجمع محققان سایکوفیزیولوژیکی نیز 5 سال بعد از آن تأسیس شد و اولین مجله علمی سایکوفیزیولوژی نیز حدود 25 سال قبل چاپ شده است. (Ax، 1964)

اگرچه سایکوفیزیولوژی با قوانین رسمی آن بیش از 50 سال سابقه ندارد اما توجه و علاقه به درک تعاملات روحی روانی و رخدادهای فیزیولوژیکی را می­توان در فیلسوفان و دانشمندان مصر و یونان قدیم یافت. فیلسوف یونانی، هراکلیتوس (600 قبل از میلاد) از ذهن به عنوان فضایی که مرزهای آن هیچگاه شناخته نمی­شود یاد می­کند. افلاطون (400 قبل از میلاد) معتقد بود که استعدادهای فکری در سر، احساسات در نخاع و به صورت غیرمستقیم در قلب و غرایز در زیر دیافراگم قرار دارند که کبد را تحت تأثیر قرار می­دهند. همچنین وی معتقد بود که روح و جسم به طور اساسی با یکدیگر متفاوت هستند و در نتیجه مشاهده پاسخ­های فیزیولوژیکی هیچگونه
زمینه­ای برای استنتاجات حالات روحی ایجاد نمی­کند. در قرن دوم پس از میلاد جالینوس (200-130م) فعالیت­های سایکوفیزیولوژیکی را به صورت قواعدی فرمول­بندی نمود که تا قرن هیجدهم، این قوانین حاکم بود. بر اساس تشریح حیوانات و مشاهدات وی از بدن انسان، جالینوس فرض کرد که اخلاط انسان می­تواند نمایشگر احساسات، حرکات و افکار و آسیب­های جسمی و روحی بر اساس اختلالات موجود در آنها باشد. نقش ارگان­های بدن تولید و پردازش این اخلاط می­باشد و اعصاب را به عنوان ابزاری برای تفکر و عمل می­شناخت. عقاید جالینوس چنان در تفکر غربی نفوذ کرده بود که تقریباً برای 1500 سال بدون رقیب بود.

در قرن شانزدهم فرنل (1558- 1497) اولین کتاب فیزیولوژی را چاپ نمود. هرچند که         دسته­بندی­های فرنل در مشاهدات تجربی شدیداً تحت تأثیر تئوری جالینوس بود، در آن برخی حرکات خودکار را ذکر نموده است که امروزه آنها را رفلکس می­دانیم. این نقطه سرآغازی برای انحراف از دیدگاه متداول و جداسازی نحوه کنترل حرکات بدن بود. فراگیری آناتومی انسانی در این بازه زمانی آغازی بر کشف خطاهای جالینوس در توصیفاتش بود و راه را برای تحقیق بر روی تئوری فیزیولوژی و نحوه شناسایی بیماری­ها باز نمود. در این قرن دو حادثه دیگر رخداد که اثر عمیقی در نوع استنتاجات سایکوفیزیولوژی داشت.

در 1600، ویلیام گیلبرد تفاوت بین الکتریسیته و مغناطیس را دریافت و در کتاب خود «Magnete» استدلال می­کند که مشاهدات تجربی و آزمایشات باید جای حدسیات احتمالی و فرضیه­های دانشمندان فیزیولوژی را بگیرد. به علاوه گالیله (1642-1564) به این بحث پرداخت که حکیمان خداشناس و فیلسوفان هیچ حقی برای کنترل تحقیقات و فرضیه­های علمی ندارند و فقط مشاهدات و آزمایشات و نتایج حاصل از آنهاست که می­تواند حقایق فیزیکی را بیان کند. گالیله همچنین از محدودیت­های داده­های حسی مطلع بود و با توجه به اینکه احتمال خطا و تفسیر غلط وجود داشت، اعتقاد داشت که ریاضیات به تنهایی نمی­تواند یک نوع از قطعیت و اطمینان را ایجاد کند. فرانسیس بیکن (1626-1561) در قدم بعدی یک روش علمی را انتخاب نمود و آن اضافه کردن استقرا در مشاهدات و افزودن تحقیق در استنتاج است.

  فرمول­بندی بیکن و کارهای بعدی وی بر روی منطق استنتاج علمی موجب ایجاد یک ترتیب آشنا در استنتاجات علمی شد:

1- تدوین فرضیه­های مختلف

2- تدوین یک آزمایش با خروجی­های احتمالی مختلف

3- اجرای آزمایش و بدست آوردن نتایج آشکار

4- اجرای مراحل برای تصحیح احتمالات باقی مانده

 این طرح در علوم فیزیکی به سرعت پذیرفته شد ولی فلاسفه و حکیمان وجود انسان را از رخدادهای طبیعی جهان جدا می­دانستند و به آرامی به فراگیری فیزیولوژی و رفتار انسانی پرداختند.

رساله دکترای ویلیام هاروی (1657-1578) اولین گام مهم برای استفاده از این جزئیات در استنتاجات عملکرد فیزیولوژیکی بود. در این رساله مبانی نظریه جالینوس در مورد حرکت خون در شریان­ها و وریدها که آنها را مستقل از هم می­داند زیر سؤال رفته است و هاروی نشان می­دهد که نقش قلب در پمپاژ خون، باعث گردش پیوسته آن به صورت یکطرفه در این سیستم است. از آن زمان به بعد نقش تحقیق و بررسی مبانی فیزیولوژیکی و آناتومیکی شدت گرفت و ارگان­های انسان از لحاظ عملکرد و تشابه آن به سیستم­های الکتریکی، مکانیکی، هیدرولیکی از جهات مختلف ارزیابی شد. در این میان نحوه فعالیت­های اصلی روحی و روانی نیز یکی از موضوعات مورد علاقه برای بررسی بود.

گرچه تحولات عظیم علمی پس از رنسانس به وقوع پیوست اما شواهدی از بررسی­های سایکوفیزیولوژیکی قبل از آن نیز وجود دارد. در نوشته­های اراسیستراتوس، جالینوس و ابن سینا نیز تجربیات سایکوفیزیولوژیکی قابل توجهی ملاحظه می­شود. اراسیستراتوس، پزشک زمان اسکندر، اولین شخصی بود که سایکوفیزیولوژی را به طور کلینیکی تجربه نمود. وی از طریق مشاهده علائم مشخصی مانند «لکنت زبان، تعریق ناگهانی و ضربان نامنظم قلب» در شخص، پی به ارتباط عاشقانه وی برد. از جالینوس نیز گزارشی از وضعیت مشابه وجود دارد که در آن شخص هنگام شنیدن نام معشوقه خود دچار ضربان نامنظم قلب می­شد. همین روش (مشاهده تغییرات ضربان قلب) نیز در قرن دهم توسط ابوعلی سینا برای تعیین ارتباط شخص با فرد مورد علاقه­اش بکار گرفته شد. (Cacioppo، 2000)

همانطور که گفته شد سایکوفیزیولوژی به عنوان یک علم جداگانه دارای تاریخچه بسیار کوتاهی است. ظهور رسمی این علم در دهه 1950 و زمانی بود که گروهی که اکثراً از روانشناسان بودند تحت رهبری Davis جلسات غیر رسمی تشکیل دادند. در سال 1960 این گروه جمعیت محققین سایکوفیزیولوژیکی را تشکیل دادند و Darrow به عنوان اولین رئیس آن انتخاب شد. ارتباطات تحقیقاتی این گروه از سال 1955 با انتشار خبرنامه­ای توسط Albert Ax در مورد تحقیقات و ابزارهای سایکوفیزیولوژی آغاز شده بود. در سال 1964 این خبرنامه به مجله سایکوفیزیولوژی با سردبیری Ax به نشریه رسمی جمعیت تبدیل شد. دو موضوع در اولین شماره آن قابل توجه است: «سایکوفیزیولوژی، دیروز، امروز و فردا» نوشته Darrow و «اهداف و روش­های سایکوفیزیولوژی» نوشته Ax. در 5 عنوان از 8 مقاله موجود در آن توجه ویژه­ای به واکنش الکتریکی پوست به عنوان ابزار اندازه­گیری و تحقیق شده است و هیچیک از مقالات به فعالیت مغز نمی­پردازد. در مقابل، در شماره اخیر این نشریه در مجموع 13 مقاله ارائه شده، 9 مقاله به بررسی فعالیت مغزی می­پردازد در حالیکه هیچ مقاله­ای در مورد فعالیت الکتریکی پوست در آن دیده
نمی­شود. این تغییر در اندازه­گیری­های سایکوفیزیولوژیکی به علت علاقه به شناسایی فعالیت­های درکی و همچنین پیشرفت چشمگیر در ابزارهای ثبت فعالیت مغزی و وجود نرم افزارهای مختلف برای تحلیل آنها می­باشد.

 1-2- اصول و مبانی سایکوفیزیولوژی

آناتومی، فیزیولوژی و روانشناسی همه شاخه­هایی از علوم هستند که وظیفه بررسی سیستم­های بدن را بر عهده دارند و به روشن کردن ساختار و عملکرد اجزاء و سیستم های انسانی مرتبط با محیط اطراف می­پردازند.

آناتومی علم ساختار بدن است و نحوه ارتباط بین اجزاء مختلف بدن را بیان می­کند. فیزیولوژی به مطالعه فعالیت و نحوه عملکرد قسمت­های مختلف بدن می­پردازد. در هر دو علم، یک قسمت از بدن در سطوح مختلف سازمان بدن مورد بررسی قرار می­گیرد. این سطوح شامل مولکول، سلول، بافت، اندام و سیستم بدن است. در نتیجه آناتومی و فیزیولوژی به طور پیچیده­ای به هم وابسته هستند.

سایکوفیزیولوژی به طور بسیار زیادی مربوط به آناتومی و فیزیولوژی می­باشد ولی علاوه بر آن با پدیده­های روانی و رفتاری در محیط­های فیزیکی و روانی ارتباط دارد. پیچیدگی، زمانی از فیزیولوژی به سایکوفیزیولوژی اضافه می­شود که سایکوفیزیولوژی هم شامل قابلیت سیستم نمادی ارائه (مانند زبان و ریاضیات) برای ارتباطات است و هم بازتاب تجربه و پیشینه شخص را همانند تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر روی پاسخ­های فیزیولوژیکی و رفتاری را به همراه دارد. این فاکتورها در تشکیل انعطاف­پذیری، تطبیق­پذیری و تغییر­پذیری رفتار نقش دارند. روانشناسی و سایکوفیزیولوژی یک هدف مشترک دارند و آن توضیح رفتار و کردار انسان است و ساختارها و پردازش­های فیزیولوژیکی جزء صحیح و روشن تئوری تفکر در سایکوفیزیولوژی هستند.

موانع تکنیکی که در مطالعات اولیه با آن مواجه شدند یعنی اهمیت فهمیدن سیستم­های فیزیولوژی بر اساس مشاهدات و همچنین جذابیت­های متعددی که در تحقیقات اولیه وجود داشته، باعث شد که یک نظم خاص در زمینه فیزیولوژی و اندازه­گیری­های پدیده­های آن صورت گیرد.

سازمان­دهی سایکوفیزیولوژی تحت سیستم­های فیزیولوژیکی یا به عبارت دیگر «سایکوفیزیولوژی سیستمی» امروزه همچنان مهم باقی مانده است. در این نگرش، هدف مشاهدات سیستمی است که در آن مطالعه یک سیستم فیزیولوژی بر اساس بررسی خصوصیات بیوالکتریک پاسخ­های اندازه­گیری شده صورت می­گیرد. اما سایکوفیزیولوژی مانند آناتومی، فیزیولوژی و روانشناسی یک علم گسترده است که به خودی خود به صورت موضوعی و بر اساس سیستم­های خاص مورد بررسی قرار می­گیرد و از این رو آن را سایکوفیزیولوژی موضوعی گویند. از جمله گرایش­های آن می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

1-سایکوفیزیولوژی شناختی که به ارتباط بین اجزاء پردازش اطلاعات انسان و پدیده­های فیزیولوژیکی می­پردازد.

2-سایکوفیزیولوژی اجتماعی که به بررسی توجه، احساسات و تأثیرات رفتار انسان به­وسیله    اندازه­گیری­های فیزیولوژیکی می­پردازد.

3-سایکوفیزیولوژی تکاملی که مربوط به هستی­شناسی است و تغییرات سایکوفیزیولوژی را در انسان بررسی می­کند. در این گرایش پارامترهای روانی را در سنین مختلف از طریق تغییرات فیزیولوژیکی بررسی می­کنند.

4-سایکوفیزیولوژی کلینیکی که به بررسی اختلالات ارگان- محیط می­پردازد.

5-سایکوفیزیولوژی کاربردی که به کاربرد علم سایکوفیزیولوژی در عمل می­پردازد و شامل بیوفیدبک، بی­حس کردن، سست سازی و استراحت و کشف دروغ می­باشد.

در هر یک از این حوزه­ها مطالعه بر اساس نوع ساختار و نحوه عملکرد سلول­ها و ارگان­ها برای رسیدن به نحوه ارتباط بین ارگان و محیط فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی اطراف می­باشد. برخی از این علوم مانند «سایکوفیزیولوژی تکاملی» دارای ارتباط با فیزیولوژی و آناتومی می­باشند اما مربوط به رفتار انسان نیز می­شوند. در سایکوفیزیولوژی اجتماعی کمتر به نقش مستقیم فیزیولوژی و آناتومی پرداخته می­شود و ارگانیسم به­تنهایی در نظر گرفته می­شود.

نسبت دادن یک معنای روانشناسی به پاسخ­های فیزیولوژیکی وابسته به فاکتورهایی مانند کیفیت طراحی آزمایش، خصوصیات سایکومتریک اندازه­گیری­ها و تناسب تحلیل داده­ها و تفسیر آنها می­باشد. هیچیک از دو علم فیزیولوژی و روانشناسی در این بین برتر نیستند. اما هر دو آنها در تحقیقات سایکوفیزیولوژی اساسی هستند و دقیق­تر بگوییم مکمل یکدیگر می­باشند.

در تعریف علم سایکوفیزیولوژی توافق اندکی وجود دارد. برخی تعاریف اولیه بر اساس زمینه­ای است که تحقیقات در آن مورد صورت می­گرفت مانند تحقیقاتی که در آن از پلی­گراف استفاده می­شود و یا تحقیقات واکنش­های فیزیولوژیکی در رفتار. تعاریف اولیه دیگر برای جداسازی سایکوفیزیولوژی از علوم قدیمی­تر و جا افتاده­ای مانند روانشناسی بیولوژیکی یا روانشناسی فیزیولوژیکی است. سایکوفیزیولوژی از روانشناسی فیزیولوژیکی متفاوت است زیرا در آن آزمایشات بجای حیوان بر روی انسان صورت می­گیرد. ثانیاً در آن از ایجاد تغییرات در رفتار بجای ایجاد تغییر در ساختار آناتومی یا فیزیولوژی استفاده می­شود و آنچه مورد اندازه­گیری قرار می­گیرد واکنش­های فیزیولوژیکی بجای واکنش­های رفتاری است.

مهمترین مسأله در رسیدن به یک توافق، نیاز به جداسازی آن از سایر علوم به عنوان یک علم مجزا و همچنین عدم محدود کردن پتانسیل­های آن برای رشد است. تعاریف کاربردی چون یک هدف بلند­مدت را در نظر نمی­گیرند مناسب نیستند. تعریف سایکوفیزیولوژی بر این اساس که فاکتورهای روانی به عنوان متغیرهای مستقل و واکنش­های فیزیولوژیکی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شوند، این علم را از سایر زمینه­ها مانند روانشناسی سایکوفیزیولوژیکی جدا می­کند اما به علت محدودیت شدیدی که ایجاد می­کند مورد انتقاد است. مثلاً اینگونه تعاریف مانع از انجام تحقیقاتی می­شود که در آنها رخدادهای فیزیولوژیکی به عنوان متغیرهای مستقل و رفتار و آزمایشات انسانی به عنوان متغیرهای وابسته می­باشند.

در نتیجه سایکوفیزیولوژی بر این اساس استوار است که درک، فکر، احساس، هیجان و رفتار انسان پدیده­هایی دارای جسم فرض شوند و واکنش­های فیزیکی (یا روانی و یا هورمونی)
می­تواند به روشن شدن نوع انسان منجر شود. سطح آنالیز در سایکوفیزیولوژی در یک سطح ایزوله از بدن نمی­باشد بلکه به بررسی ارتباطات ارگانیسم­ها و محیط می­پردازد. در نتیجه سایکوفیزیولوژی را می­توان بررسی علمی پدیده­های اجتماعی، فرهنگی، روانی و رفتاری بر اساس خصوصیات فیزیولوژیکی دانست. به طور خلاصه می­توان گفت، سایکوفیزیولوژی بر اساس دو فرض بنا نهاده شده است:

1- به قوه ادراک، تفکر، هیجان و رفتار انسان تجسم داده می­شود.

2- واکنش مغز مادی و بدن دارای اطلاعاتی در مورد پردازش­های انسانی است.

همچنین سطح آنالیز در سایکوفیزیولوژی بر روی اجزاء بدن به صورت جدا از یکدیگر نمی­باشد، بلکه به ارتباط بین ارگان­ها و محیط به صورت هم فیزیکی و هم اجتماعی و فرهنگی می­پردازد. پس سایکوفیزیولوژی مانند آناتومی و فیزیولوژی یک شاخه از علوم پیرامون سیستم­های بدن می­باشد که هدف آن روشن کردن نحوه ارتباط سیستم­های بدن با محیط است. سایکوفیزیولوژی همانند روانشناسی در ارتباط با سطح وسیعی از تحقیقات نسبت به آناتومی و فیزیولوژی می­باشد و می­تواند به دو صورت «موضوعی» و «سیستمی» مورد بررسی قرار گیرد.

اهمیت به وجود آمدن روش­های نوین ثبت برای پیشرفت علمی در تحقیقات سایکوفیزیولوژی کاملاً روشن است چنانکه پدیده­هایی که قبلاً غیر قابل مشاهده بودند به صورت قابل لمس در­می­آیند. البته باید توجه داشت که تنها روش­های پیشرفته ثبت برای پیشرفت این علم کافی نیستند. خصوصیات تئوری یک ارتباط سایکوفیزیولوژی شامل دستیابی به مجهولات و همچنین ابداعات فکری و کوشش­های سیستمی برای حداقل کردن بایاس و خطا می­باشد. در نتیجه فرضیات روانشناسی بر پایه حقایق آناتومیکی و فیزیولوژیکی، تحقیقات اکتشافی و تست­های آزمایشی و روان­سنجی­های کلاسیک می­توانند با همکاری یکدیگر به ایجاد یک فرضیه قابل آزمایش در مورد یک ارتباط سایکوفیزیولوژی بپردازند. یادگیری مکانیسم­های فیزیولوژیکی می­تواند تفکر ما را در مسیر صحیح قرار دهد و خطای ناشی از درک و اندازه­گیری­های ما را کاهش دهد.

یک تئوری علمی به توضیح روابط سببی می­پردازد، اما روابط سایکوفیزیولوژیکی علّی نیستند. این بدان معنا نیست که این ارتباطات هیچگونه نقشی در علوم ندارند. آنها در حقیقت ابزارهایی هستند که با آنها روانشناسان به ارزیابی فرضیه­های خود می­پردازند.

 1-3- انواع تکنیک­های سایکوفیزیولوژیکی

روش­های تشخیص حالات روحی را در حالت کلی می­توان به سه دسته تقسیم نمود. گروه اول شامل استفاده از مشخصه­های فیزیولوژی ناشی از عملکرد سیستم عصبی خودکار است که با استفاده از حسگرهای مناسب باید این سیگنال­ها را دریافت نمود. گروه دوم شامل تکنیک­های مشاهده فعالیت مغزی می­باشد. امروزه این دسته به خاطر رشد علم سایکوفیزیولوژی و اینکه
اندازه­گیری نحوه فعالیت مغز (در صورتیکه به طور مناسب ثبت و تفسیر گردد) می­تواند به طور نزدیکتری نسبت به هرگونه اندازه­گیری دیگری به تعیین حالات بپردازد، بیشتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. نحوه ارتباط فعالیت مغزی به حالات رفتاری شخص می­تواند توسط روش­های تصویر­برداری مانند PET و MRI و یا fMRI تعیین گردد. همچنین از طریق ثبت «پتانسیل­های وابسته به رخداد» نیز می­توان واکنش مغز را به تحریک یا رخداد مورد نظر بررسی نمود. دسته سوم شامل بررسی رفتارهای شخص می­باشد، بطوریکه در این نوع از تشخیص باید یک رفتار خاص فرد مانند صدا، حالات صورت، حرکات بدن و یا کلمات مورد استفاده فرد را مورد توجه و نظارت قرار داد.

1-3-1- شاخص­های سیستم اعصاب خودکار

در این روش با تجزیه و تحلیل سیگنال­های بدن که در حالت طبیعی با مشاهدات انسانی قابل تشخیص و تفسیر نیستند به تعیین حالات روحی و روانی فرد می­پردازیم. این روش بر اساس ثبت و آنالیز پدیده­های فیزیولوژیکی محیطی ناشی از فعالیت­های هیجانی و احساسی فرد استوار است. پدیده­هایی که در این زمینه به طور مرسوم اندازه­گیری می­شوند شامل تغییرات سیستم گردش خون (شامل تغییرات ضربان قلب و تغییرات فشار خون)، تغییرات واکنش الکتریکی پوست و تنفس می­شوند.

امروزه امکان ثبت و اندازه­گیری غیرتهاجمی پدیده­های متعددی از جمله قدرت انقباض قلبی، برون ده قلبی، مقاومت کل محیطی سیستم گردش خون و دمای پوست وجود دارد. اکثر این پدیده­ها اطلاعات بهتری نسبت به پدیده­های مورد اندازه­گیری مرسوم در اختیار قرار می­دهد و از نظر دلایل تئوری، شاخص­های بهتری برای حالات روحی افراد هستند. هرچند این شاخص­ها از نظر تئوری دارای برتری هستند اما در عمل نمی­توانند نسبت به پدیده­های مرسوم بیشتر به متغیرهای روانی منسوب شوند. (National Research Council، 2003)

امروزه محققان سعی می­کنند این پدیده­ها را به صورت جایگزین و یا در کنار روش­های معمول مورد استفاده قرار دهند. اما تحقیقات محدود در این زمینه و عدم استفاده از نمونه­های مناسب و کنترل شده، توانایی این روش­ها را در تشخیص حالات فرد کاملاً به صورت عملی اثبات نکرده است. در اکثر تحقیقات، پدیده­های مرسوم مورد استفاده از دقت قابل توجهی در تشخیص برخوردار بوده­اند و در فصل­های آینده به این پدیده­ها بطور مفصل­تری اشاره خواهیم نمود.

1-3-2- اندازه­گیری فعالیت مغزی

در روش­هایی که بر اساس پدیده­های فیزیولوژیکی محیطی عمل می­شود، به صورت کاملاً محدود و غیر مستقیم سعی در شناخت نحوه رفتار فرد داریم. فرضیه قابل قبول در این زمینه توجه به فعالیت مغز به طور مستقیم و تشخیص حالات مختلف بر اساس نحوه عملکرد آن است. در این بخش به طور مختصر به روش­های اندازه­گیری فعالیت مغزی می­پردازیم.

الف) تصویربرداری کارکردی مغز: در 15 سال گذشته شاخه علوم شناختی به طور قابل توجهی رشد داشته است. در این علم سعی می­شود با اتخاذ استراتژی­های مناسب و آزمایشات مختلف روانشناسی نحوه عملکرد مغز در فعالیت­های روانی تعیین شود. نقش اصلی در این آزمایشات را دو نوع تصویربرداری از نحوه کارکرد مغز شامل تکنیک پرتونگاری توسط تابش پوزیترون (PET) و روش MRI بر عهده دارند. در چند سال گذشته این تکنیک­ها برای بررسی واکنش­های انفعالی شخص مورد استفاده قرار گرفته است.

در روش PET، جریان خون محلی اندازه­گیری می­شود که بطور ثابتی با فعالیت سلول­های مغزی در ارتباط است. تحقیقات بیشتر نشان می­دهد که این تغییرات در جریان خون با تغییرات جزئی اکسیژن مصرفی در سلول در ارتباط است. این تغییرات در اکسیژن مصرفی باعث تغییر در مقدار اکسیژن باقیمانده در رگ­های محل فعالیت مغز می­شود. چون MRI به مقدار اکسیژن حمل شده توسط هموگلوبین بسیار حساس است، این تغییرات در محل فعالیت مغزی می­تواند توسط MRI تشخیص داده شود. این تشخیص ((Blood-Oxygen-Level-Dependent)) توسط سیگنال MRI، fMRI نامیده می­شود. امروزه تحقیقات مختلفی با استفاده از fMRI برای ایجاد نقشه فعالیت مغز در حال انجام است. تحقیقات نشان می­دهد که شخص در برابر اسامی و تصاویر مختلف بر اساس احساسات درونی خود واکنش­های مختلفی نشان می­دهد و نواحی مختلفی از مغز، فعال می­شود.

همچنین مشکلات روانشناختی متعددی برای تشخیص حالات روانی توسط fMRI وجود دارد. استفاده از fMRI یک روش پرهزینه و زمان بر در تشخیص می­باشد. بطوریکه برای هر شخص باید چندین ساعت داده تهیه شود و آنالیز این داده­ها برای پیش­گویی و تعیین حالات آینده بسیار مشکل است و در نتیجه fMRI یک روش مناسب کاربردی برای تشخیص­های سایکوفیزیولوژیکی در اکثر زمینه­ها نمی­باشد.

ب) استفاده از فعالیت الکتریکی مغز و پتانسیل­های وابسته به رخداد: Caton (1875) اولین کسی بود که نشان داد فعالیت الکتریکی مغز انسان را می­توان با قرار دادن الکترود بر روی جمجمه او ثبت نمود. در سال 1929 توسط Berger به طور عملی توسط EEG این سیگنال­ها ثبت شد. از آن زمان برای کارهای تشخیصی و تحقیقاتی از این سیگنال­ها استفاده فراوانی می­شود. Davis (1939) اولین کسی بود که به تغییرات وابسته به رخداد در سیگنال EEG توجه نمود و متعاقباً نام ERP را بر آن نهاد. او مشاهده کرد که یک واکنش منفی بزرگ در سیگنال EEG پس از 100 تا 200 میلی ثانیه پس از هر تحریک شنوایی ایجاد می­شود.

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان­ نامه کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی : کمّی سازی سطح استرس

خرید و دانلود پایان نامه استرس شغلی با تاب آوری صادقی (فرمت فایل Word و با قابلیت ویرایش) تعداد صفحات 79

اختصاصی از رزفایل خرید و دانلود پایان نامه استرس شغلی با تاب آوری صادقی (فرمت فایل Word و با قابلیت ویرایش) تعداد صفحات 79 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

خرید و دانلود پایان نامه استرس شغلی با تاب آوری صادقی (فرمت فایل Word و با قابلیت ویرایش) تعداد صفحات 79


خرید و دانلود پایان نامه استرس شغلی با تاب آوری صادقی (فرمت فایل Word و با قابلیت ویرایش) تعداد صفحات 79

چکیده : استرس واژه ای است که می توان از آن برای توصیف علت و پیامدهای ناشی از وارد آمدن فشار بر جسم و روح استفاده کرد. استرس با فشار ناشی از کار سخت در ارتباط است؛ همچنین، عواملی مانند خستگی، سهل انگاری، کمال گرایی، اعمال قدرت از سوی دیگران، ناامنی شغلی، مشکلات موجود در روابط و بسیاری عوامل دیگر که با خانه و محل کار در ارتباط اند، می توانند استرس را بوجود آورند. استرس ممکن است درونی یا بیرونی باشد. این اختلال در اصل از اختلاف میان انتظارات و واقعیت ها ناشی می شود. "مرکز سلامت و ایمنی"  استرس را اینگونه تعریف می کند: "استرس زمانی شکل می گیرد که تقاضاها از یک فرد از میزان ظرفیت وی برای پاسخگویی به آنها فراتر می روند". در حقیقت، هر یک از ما  در ذهن خود معیاری ( سطح بهینه) داریم که طبق آن برای ارضای خود و رسیدن به پیشرفت  تلاش می کنیم. وقتی این سطح از حالت توازن خارج می شود ما کمتر به آن  اهداف و پیشرفت ها دست می یابیم و از این امر ناخرسند می شویم؛ در این میان آنچه اهمیت ندارد این است که چقدر تلاش کرده ایم یا چه میزان به خود استراحت داده ایم. اگر عوامل بروز استرس برای مدتی طولانی به قوت خود باقی بمانند، ممکن است "علائم" این اختلال که معمولا فیزیکی و عاطفی هستند در ما بروز کنند. اگرچه از این عوامل به عنوان "علائم" یاد می شود، اما وقتی می گوییم "علائم" بدان مفهوم نیست که استرس یک بیماری است، بلکه یک وضعیت روانشناختی است که عوارض جانبی فیزیکی و ناخوشایندی به همراه دارد ـــ با این همه استرس حالتی است که با یادگیری در خصوص آن و تغییر رفتار، قابل برطرف شدن است(ابزری،. سرایداریان  ،1386).

استرس، واکنش افراد به فشارهای بیش از اندازه بر آنها، یا سایر اشکال خواسته های افراطی است که از آنها انتظار می رود. معمولاً استرس شغلی یک بیماری شخصی محسوب می شود که باید با مصرف داروهای آرام بخش آن را درمان کرد. طی دهه گذشته این مسا له روشن تر شده است که می توان استرس را در محیط کار کاهش و همزمان نحوه عملکرد و بهره وری را افزایش داد، به شرط آن که یک واکنش جامع را پذیرفت که عمدتاً معطوف به پیشگیری از عوامل استرس زا و تسکینی برای افراد مبتلا به استرس باشد. پروفسور <لنارت لوی> کارشناس برجسته استرس شغلی می گوید: <مزایای پیشگیری از استرس ولو اندک چندین برابر هزینه های جانی و مالی است به گزارش کمیسیون بهداشت و ایمنی انگلیس (HSC) استرس شغلی معضلی جدی است که درعین حال مسا له بهداشت و ایمنی نیز محسوب می شود، اما می توان با این مشکل تا حدی از طریق اجرای مقررات بهداشت و ایمنی برخورد کرد(التمایر،1381).

انسان همواره به دنبال دستیابی به راه هایی برای مقابله مفید با مشکلات بوده است و کوشیده تا با کمترین آسیب ممکن ، به حل مشکلات و مسائل خود بپردازد . یکی از این راهها، نگریستن به مشکلات به عنوان فرصتی برای بروز توانایی ها است . در سالهای اخیر، رویکرد روانشناسی مثبت ، با شعار توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان ، مورد اقبال پژوهشگران حوزه های مختلف روانشناسی قرار گرفته است . یکی از سازه های مطرح در روانشناسی مثبت ، تاب آوری1 است . تاب آوری قابلیت فرد در برقراری تعادل زیستی ، روانی – معنوی ، در مقابل  شرایط مخاطره آمیز است

گارمزی  و ماستن5(1991) تاب آوری ر ا ”یک فرآیند، توانایی، یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدیدکننده“، تعریف نمود ه اند .

 به بیان دیگر تاب آوری،سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است(والر6،2001).

( کانر و دیویدسون2،2003) . عوامل موثر بر تاب آوری در حالت کلی شامل عوامل درونی ( ویژگی های شخصیتی ، دلبستگی ، و... ) و عوامل بیرونی ( خانواده ، مدرسه و ... . ) است

محققان( رولف3 و همکاران، 1990؛ راتر4 ،1999) . عوامل موثر بر تاب اوری  را شامل عوامل درونی (( ویژگی های شخصیتی ، دلبستگی ، و... ) و عوامل بیرونی ( خانواده ، مدرسه و ... . ) می دانند .

بیان مسئله

پدیده استرس در قرن حاضر به عنوان یکی از مسائل عمده ای است که گریبانگیر قریب به اتفاق انسانهاست. استرس یا فشار روانی شایعترین، فراگیرترین و مخربترین نیروی موجود در جامعه امروزی ماست. بدین جهت بخش مهمی از زندگی که استرس فراوانی را برای انسانها ایجاد می کند "شغل" آنهاست (میقانی، 1380).

با پیچیده تر شدن روزافزون جوامع امروزی، بطور حتم رسالت سازمانها در جهت برآورده شدن انتظارات جوامع، حساس تر و با اهمیت تر می شود. آنچه که امروزه در بین اهل فن به اتفاق نظر، به یقین تبدیل شده است، نقش اساسی انسان به عنوان گرداننده اصلی سازمانها می باشد. انسانها هستند که به کالبد  بی روح سازمانها، جان می بخشند و عملا تحقق اهداف را میسر می سازند. بنابراین  کارکنان ارزشمندترین سرمایه هر سازمان بشمار می آیند و عملکرد فرد فرد آنان در عملکرد کل سازمان تاثیرگذار است (مهمانفر، 1384). توجه به نیروی انسانی در سازمانها در طی سالهای اخیر بخش عظیمی از زمان و سرمایه سازمانهای پیشرو را به خود اختصاص داده است (فانی و عرب کلمری، 1383).

گارمزی و ماستن (1991 ) تاب اوری را یک فرایند،توانایی یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز با شرایط تهدید کننده تعریف نموده اند.به بیان دیگر تاب آوری ،سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است.

گارمزی(1991) تاب آوری شرکت فعال و سازنده فرد در محیط خود نیز محسوب می شود . علاوه بر این تاب آوری نوعی ترمیم خود  با پیامدهای مثبت هیجانی ،عاطفی و شناختی است.

با این تفاسیر سوالی اصلی که محقق در پی پاسخگویی به آن است اینکه آیا بین تاب آوری و استرس شغلی رابطه مثبت وجود دارد یا خیر.؟

 فرمت فایل :Word

تعداد صفحات :79


دانلود با لینک مستقیم


خرید و دانلود پایان نامه استرس شغلی با تاب آوری صادقی (فرمت فایل Word و با قابلیت ویرایش) تعداد صفحات 79