لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه51
مقدمه
طی دههای اخیر موضوع استرس[1] و تنیدگی یکی از مهمترین زمینههای پژوهشی علوم مختلف بوده است . این موضوع توجه دانشمندان مختلف اعم از پزشکان ، روانشناسان ، متخصصان فیزیولوژی ، زیستشناسان و جمعهشناسان را به خود جلب کرده است و هر کدام جنبههایی از مسایل مربوط به استرس را مورد بررسی قرار دادهاند(حس شاهی،138) . از این رو در مورد تنیدگی (استرس ) و عوامل تنیدگی را نظرات زیادی ، ارائه شده است مانند: انسان پیوسته در حال تنیدگی به سر میبرد ، چرا که تنیدگی پاسخ و عوامل به وجود آوردهای آن یا عامل تنیدگیزا ، باید تنیدگیزا ، گوناگون میباشد مانند: سرما،گرما، عوامل عفونی ، شوک ناشی از جیحی تکانشهای عصبی . نظیر ترس ، خشم یا هر گونه عوامل تنیدگی دیگر ( لوولو[2] ، 1371 ، به نقل از آقا محمدیان و همکاران 1384 ).
اثرات فشارهای روانی ، مانند میزان اضطرابی که در فرد بر میانگیزد و میزان اختلالی که در تواناییهای شخص برای کارکردن به وجود میآورد به چندین عامل بستگی دارد که اطلاع و در مواقع لزوم به کارگیری آنها میتواند فرد را در تحمل فشار روانی و شیوه صحیح و رویارویی با آن یاری دهد. در بسیاری از موارد، شرط چیرگی انسان بر یک وضعیت بعذنجی ودشوار روانی، واکنش مناسب است(دشتی ، 1372). از این رو در سالهای اخیر، توجه زیادی به عوامل تعدیل کننده و تأثیر گذار بر استرس معطوف شده و باعث به وجود آمدن رویکرد جدیدی به مطالعه استرس و روشهای مقابله با آن و پیشگیری از آن شده است. در این رویکرد ویژگیهای شخصیتی از قبیل خودبسندگی، اعتماد به نفس، عزت نفس، منبع کنترل، تیپهای شخصیتی و سبک های + خوش بینانه و بدبینانه و شادکامی[3] که میتواند در نقش منابع شخصی در هنگام استرس وارد عمل شوند توجه ویژهای را به خود جلب کرده است (حسن شاهی، 1384) . بنابراین پژوهش حاضر با توجه به این موضوع و در راستای مطالعات قبلی به بررسی ارتباط میان راهبردهای مقابله با استرس ، شادکامی ذهنی و سرسختی[4] روانشناختی در بین دانشجویان دانشگاه میپردازد.
بیان مساله:
استرس در نزد مردم غیر حرفهای ، پرشکی، روانپزشکی و روانشناسی در مفاهیم و منظورهای مختلف به کار میرود . ولی به طور کلی هر عاملی که وحدت روانیزیستی انسان را تهدید کند، استرس نامیده میشود . حال این تهید ممکن است به طور مستقیم متوجه خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مشخص باشد و یا اینکه به طور غیر مستقیم با تصورات ، دلایل، و سمبلهای فور ارتباط داشته باشد ( خیرجو،1381)
لازاروس[5] (1966) بر این باور است که از رویارویی با استرس نخست فرد تهدیدی را نسبت به خود دریافت میکند. در دومین مرحله فرد توانایی خود را برای رویارو شدن با فشار روانی ارزیابی میکند در مرحله ی سوم پاسخی را به منظور کاهش فشار به اجرا در میآورد. مطابق دیدگاه تعاملی مقابله لازوراس و لاینر[6] (1978 ـ به نقل از ذوالفقاری و همکاران، 1376) مقابله میتواند به عنوان کاهش کوششهای رفتاری و شناختی منظور شوند که جهت کاهش یا تسلط، بر الزامات خارجی و داخلی به کار گرفته میشوند (فالکمن[7] و
مقاله در مورد استرس و تنیدگی