لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
مدیریت اقتصاد خانواده
همانطور که در خانواده، والدین باید مدیریت عاطفی، روانی و اجتماعی را برای ایجاد روابط دوستانه و رسیدن به تکامل خانواده به عهده گیرند و عمل کنند، باید بر دخل و خرج خانواده نیز مدیریت کنند. اهمیت مدیریت صحیح اقتصادی در خانواده میتواند موجب استحکام بنیان خانواده و کاهش تنشها و مشکلات خانوادگی شود. پدر و مادر در خانواده نقش اساسی را در امور مالی و کاهش مشکلات اقتصادی دارند. بسیاری از جامعهشناسان اعتقاد دارند، زنان به دلیل دقت نظر در اداره کردن امور مالی خانواده از موفقیت بیشتری برخوردارند.
مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید براساس میزان درآمدهای یکی از اعضای خانواده و هزینهها تنظیم شود. خانواده براساس شرایط حال تصمیمگیری کند و در مدیریت اقتصادی جایی نیز برای پسانداز در نظر بگیرد. این نوع مدیریت نشان از آیندهنگری خانواده دارد و معمولاً دچار مشکلات مالی و اقتصادی نمیشود و در برابر مشکلات و عوامل پیشبینی نشده اقتصادی مقاومت میکند.
درحال حاضر به دلیل تجمّلگرایی، مخارج اضافه، نداشتن قناعت و صرفهجویی و الگوهای مصرف نامناسب نیمی از خانوادهها با سه شیفت کار کردن نمیتوانند هزینههای زندگی را تأمین کنند. این خانوادهها در مدیریت اقتصادی خانواده مشکل دارند و فرهنگ قناعت و صرفهجویی در این خانوادهها بسیار کمرنگ است. باید در خانواده صرفهجویی و درست
مصرف کردن و به آن چه داریم، راضی باشیم فرهنگسازی شود. فرهنگ مصرف صحیح موجب آرامش، شادابی و نشاط خانواده میشود و بسیاری از خانوادهها با وجود امکانات مالی خوب؛ امّا افسرده، مضطرب و ازهمگسیخته هستند. آنان باید با آموختههای مذهبی از تجمّلگرایی و مصرفزدگی که هزینههای خانوادهها را افزایش داده است مبارزه کنند. آمارها نشان میدهد 80 درصد هزینههای زاید خانوادهها به دلیل تجمّلگرایی و چشم وهمچشمیهاست.
بنابراین اقتصاد خانواده را باید براساس داشتهها و درآمدها برنامهریزی کرد، نه براساس خواستهها. خداوند متعال در آیه 27 سوره بنیاسرائیل درخصوص اسرافکاران میفرماید:«اسراف مکن و مال خودت را پراکنده مساز، به درستی که اسرافکنندگان برادران شیطانند و شیطان کفرکننده پروردگار است.»
حضرت علی(علیه السلام) فرمودهاند: « زیادهروی و اسراف مکن، زیرا بخشش اسرافکار مورد ستایش نیست و تنگدستی او هم مورد ترحّم واقع نمیشود و اسراف و زیادهروی موجب نابودی مال و ثروت و از بین رفتن برکت و مقدّمه فقر و تنگدستی است.»تعالیم اسلام، قوانین اقتصادی ویژه اى برای خانواده دارد که نه تنها نظام اقتصادی خانواده را اداره و تنظیم مى کند، بلکه در سلامت روانى، تعادل و تعالى خانواده و اعضای آن نقش مؤثرى دارد. در این قسمت، با بررسى سه امر اقتصادى مهم در خانواده از دیدگاه اسلام، یعنى مهریه، نفقه و ارث، تأثیرهاى روان شناختى آنها را مورد توجه قرار مى دهیم.
1. مهریه
«مهریه» از سوی مرد به زن داده شود. مرد و زن در مورد مهریه و مقدار آن باید به توافق برسند و زن پس از ازدواج مالک مهریه مى شود و مى تواند در آن هرگونه تصرفى بکند. مهریه پیش از بعثت پیامبر (ص) نیز در ازدواجها وجود داشته و اسلام آن را تعدیل و مواردى از آن را باطل اعلام کرده است. در درجه اول، مهریه امر با ارزشى است که از جانب مردی که زن مى خواهد سالها با او زندگى مشترک داشته باشد، به او داده مى شود. قرآن از مهریه به «صدقه» تعبیر مى کند که نشانه راستین بودن علاقه مرد و افزون بر آن، به معناى صداقت در باور است
کلمه «نحله» نیز به معناى هدیه و پیش کشى است. این امر تأثیر روان شناختى ویژه اى در زن بر جاى مى گذارد. وى احساس مى کند مرد به او علاقه مند است و علاقه خود را در میدان عمل نیز نشان داده و حاضر است هزینه آن را بپردازد. اینکه چرا مرد باید پیشکش را بپردازد، به تفاوت روان شناختى زن و مرد در عشق ورزی باز مى گردد. بدون شک جذابیت ظاهری و روانى جنس زن از مرد بیشتر است و همین امر موجب شده که امروزه بیشتر فرهنگها از زن به سان وسیله ی مناسبى براى تبلیغات، استفاده کنند؛ در نتیجه مرد به سوى زن کشیده مى شود و زن نیز با حیا و خوددارى این جاذبه را بیشتر مى کند؛ چنان که در حیوانات نیز چنین وضعیتى دیده مى شود و حیوان نر همیشه به دنبال جفت خود مى دود. در این رابطه مرد با هدیه اى، موجبات رضایت زن به پیوند ازدواج را فراهم
کلمه «نحله» نیز به معناى هدیه و پیش کشى است. این امر تأثیر روان شناختى ویژه اى در زن بر جاى مى گذارد. وى احساس مى کند مرد به او علاقه مند است و علاقه خود را در میدان عمل نیز نشان داده و حاضر است هزینه آن را بپردازد. اینکه چرا مرد باید پیشکش را بپردازد، به تفاوت روان شناختى زن و مرد در عشق ورزی باز مى گردد. بدون شک جذابیت ظاهری و روانى جنس زن از مرد بیشتر است و همین امر موجب شده که امروزه بیشتر فرهنگها از زن به سان وسیله ی مناسبى براى تبلیغات، استفاده کنند؛ در نتیجه مرد به سوى زن کشیده مى شود و زن نیز با حیا و خوددارى این جاذبه را بیشتر مى کند؛ چنان که در حیوانات نیز چنین وضعیتى دیده مى شود و حیوان نر همیشه به دنبال جفت خود مى دود. در این رابطه مرد با هدیه اى، موجبات رضایت زن به پیوند ازدواج را فراهم مى کند.
نکته دوم، ارزش اقتصادى مهریه براى زنان است. وضعیت زیستى و اجتماعى زنان به گونه اى است که در همه دوره های تاریخ، در بعد اقتصادى از مردها پایین تر بوده اند. زنان در مدت بارداری و پس از زایمان که به شیردهى و پرورش نوزاد مى پردازند، عملا نمى توانند فعالیت و کار درآمدزایى داشته باشند. افزون بر این، حتى در عصر حاضر در بیشتر جوامع مسؤلیت اداره خانه با زنان است و این خود وقت بسیاری از آنها مى گیرد، بدون آنکه در برابر آن در آمدى کسب کنند؛ از این رو، قرار دادن مهریه براى خود زن و نه پدر یا خویشان او، پشتوانه اقتصادی نسبتا مطمئنى را براى او فراهم مى آورد تا با دلگرمى بیشتری به ایفای مسؤلیتهای خانوادگى بپردازد. در متون اسلامى، شواهدی وجود دارد که اهمیت اقتصادی مهریه را برای زنان نشان مى دهد. به طورکلى، ندادن مهریه به زن نوعى دزدى به شمار رفته است.(7) این امر باعث مى شود رابطه جنسى مرد با همسر قانونى خود مانند روابط غیرمشروع به نظر برسد(8) و حتى در روایات آمده است خداوند یکى از گناهانى را که نمى بخشد،(9) انکار مهریه زن و ندادن مهریه به او است. حال اگر مهریه تنها جنبه ای عاطفى داشت و صرفا زمینه ای براى آغاز یک زندگی خانوادگى بود ندادن آن به زن به این شدت مذمت و توبیخ نمى شد. نکته ی دیگر، تأکید رضایت طرفین بر مهریه است(10) که همین امر آن را قانونى مى کند و حتى اگر مقدار آن بسیار زیاد باشد،(11)
تحقیق در مورد مدیریت اقتصاد خانواد1